درسهای قیام اباعبدالله الحسین (ع)
تبهای اولیه
[=tahoma][="]بنام خدا[/]
[="][/][/]
[="][/][/]
[=tahoma][="][/][/]
[=tahoma][="]
[/][/]
[=tahoma][="]حسين بن على در سخنان و خطابههاى خودش، آنجا كه از امر به معروف و نهى از منكر صحبت مىكند، همواره صحبتش اين است: «و على الاسلام السلام اذ قد بليت الامة براع مثل يزيد»، «انى لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدى». بعد از بيست سى سال كه اين حرفها فراموش شده بود، حسين بن على به نام يك نفر مصلح و اصلاح طلب كه بايد در امت اسلام اصلاح ايجاد كرد، قيام كرد و به مردم عشق و ايده آل داد. ركن اول حماسه زنده شدن يك قوم همين است.
[/][/]
[=tahoma][="]
[/][/]
[=tahoma][="]ملتى شخصيت دارد كه حسن استغنا و بى نيازى در او باشد. اينهاست درسهاى آموزندهاى كه از قيام حسين بن على بايد آموخت. او حس استغنا و بى نيازى به مردم داد. روزى كه مىخواهد از مكه حركت كند، يك ذره قيام خودش را مشروط نمىكند و اين طور مىفرمايد: «خط الموت على ولد ادم» و در آخر خطبه مىفرمايد: «فمن كان فينا باذلا مهجته موطنا على لقاء الله نفسه، فليرحل معنا فاننى راحل مصبحا ان شاء الله تعالى» من فردا صبح حركت مىكنم، هر كس كه آماده جانبازى است و حاضر است خون قلب خودش را در راه ما بريزد و تصميم به ملاقات حق گرفته است، فردا صبح حركت كند كه من رفتم. ديگر بيش از اين حرفى نيست. اين مقدار استغنا قطعا در دنيا نظير ندارد.[/][/]
[=tahoma]
[="] [/][/]
[=tahoma][="]از اين بالاتر شب عاشوراست كه اصحاب و اهل بيتش را جمع مىكند و از آنها تمجيد و تشكر مىكند. بعد به آنها مىگويد: بدانيد از همه شما متشكر و ممنونم، ولى بدانيد كه دشمنان با شما كارى ندارند و اگر بخواهيد برويد مانع شما نمىشوند، من هم از نظر شخص خودم كه با من بيعت كردهايد بيعتخودم را از دوش شما برداشتم و محظور بيعت هم با من نداريد، هر كس مىخواهد برود آزاد است. حسين عليه السلام از اهل بيت و اصحابى كه در باره آنها گفته است كه اهل بيتى بهتر و با وفاتر از اينها سراغ ندارم، اين مقدار استغنا نشان مىدهد و هرگز سخنانى از اين قبيل كه من را تنها نگذاريد، من غريبم، مظلومم، بيچارهام، نمىگويد. البته تكليف دين خدا را بر نمىدارد، لذا با افراد كه اتمام حجت مىكرد، اگر در آنها تمايل به ماندن نمىديد به آنها مىگفت از اين صحنه دور بشويد زيرا من نمىخواهم شما به عذاب الهى گرفتار شويد، چون اگر از كسى استمداد كنم و او صداى استمداد مرا بشنود و مرا مدد نكند، خداوند او را به عذاب جهنم مبتلا خواهد كرد. اين درس استغنا درس كوچكى نبود. همين استغنا بود كه بعدها روحيه استغنا به وجود آورد و چقدر قيامها و نهضتها به وجود آمد! [/][/]
[=tahoma][="]
[/][/]
[=tahoma][="]حسين بن على درس غيرت به مردم داد، درس تحمل و بردبارى به مردم داد، درس تحمل شدايد و سختيها به مردم داد. اينها براى ملت مسلمان درسهاى بسيار بزرگى بود. پس اينكه مىگويند حسين بن على چه كرد و چطور شد كه دين اسلام زنده شد، جوابش همين است كه حسين بن على روح تازه دميد، خونها را به جوش آورد، غيرتها را تحريك كرد، عشق و ايدهآل به مردم داد، حس استغنا در مردم به وجود آورد، درس صبر و تحمل و بردبارى و مقاومت و ايستادگى در مقابل شدايد به مردم داد، ترس را ريخت، همان مردمى كه تا آن مقدار مىترسيدند، تبديل به يك عده مردم شجاع و دلاور شدند.
[/][/]
[=tahoma]
[="][/][/]
[=tahoma][="]اين داستان معروف است،مىگويند: نادر در يكى از جنگهايش سربازى را ديد كه فوق العاده شجاع و دلير بود و از شجاعت و دلاورى او اعجاب مىكرد. يك روز او را خواست، گفت: تو با اين شجاعت و دلاورىات، آن روزى كه افاغنه ريختند به اصفهان غارت كردند و كشتند كجا بودى؟ گفت: من اصفهان بودم. گفت: تو اصفهان بودى و افاغنه آمدند و آنهمه جنايت كردند؟ گفت: بله بودم. گفت: پس آن روز شجاعتت كجا بود؟ گفت: آن روز نادرى نبود، مقدارى از شجاعتى كه امروز من دارم از روحيه نادر دارم، تو را كه مىبينم غيرت من تحريك مىشود، شجاع و دلير و دلاور مىشوم. [/][/]
[=tahoma][="]
[/][/]
[=tahoma][="]اينكه من تاكيد مىكنم كه حماسه حسينى و حادثه كربلا و عاشورا بايد بيشتر از اين جنبه مورد استناد ما قرار بگيرد، به خاطر همين درسهاى بزرگى است كه اين قيام مىتواند به ما بياموزد. من مخالف رثاء و مرثيه نيستم، ولى مىگويم اين رثاء و مرثيه بايد به شكلى باشد كه در عين حال آن حس قهرمانى حسينى را در وجود ما تحريك و احيا كند. حسين بن على يك سوژه بزرگ اجتماعى است. حسين بن على در آن زمان يك سوژه بزرگ بود، هر كسى كه مىخواست در مقابل ظلم قيام كند، شعارش«يا لثارات الحسين» بود. امروز هم حسين بن على يك سوژه بزرگ است، سوژهاى براى امر به معروف و نهى از منكر، براى اقامه نماز، براى زنده كردن اسلام، براى اينكه احساسات و عواطف عاليه اسلامى در وجود ما احيا بشود. [/][/]
[=tahoma][="]
[/][/]
[=tahoma][="]موفق باشید ...
[/][/]
[=tahoma][="] [/][/]
[=tahoma][="]منبع: بنقل از مجموعه آثار استاد شهید مرتضی مطهری، ج 17.[/][/]
[=tahoma][="] [/][/]
1-حمایت از ولی امر
2- حمایت از حقوق مردم
3- افشای باطل
4-نترسیدن از کمی نفرات
5- اولویت دادن دین بر جان ومال واهل وعیال
6- احیای مکتب شهادت
7- سرباز گیری برای جبهه حق
8- مقاومت تا اخرین نفس واخرین نفر
9-پیروزی خون بر شمشیر
10- راه بازگشت همیشه باز است
11- نهراسیدن از محاصره نظامی واقتصادی
12- پیشگام نبودن در جنگ
13- استفاده از نقش زنان در صحنه
14- پیوند حماسه و عرفان
15- دنیا لغزشگاه خطرناک
16- عمل به تکلیف