اصلاح درامت جدم رسول خدا(ص)، یعی چه؟

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
اصلاح درامت جدم رسول خدا(ص)، یعی چه؟

یکى از علل و انگیزه هاى اصلى قیام امام حسین (ع)، اصلاح بود. اما اصلاح چیست و امام حسین (ع) قصد داشت چه چیزى را اصلاح کند؟

مفهوم اصلاح

واژه «اصلاح»، یکى از واژه هایى است که امروزه نیز در ادبیات سیاسى ما بسیار کاربرد دارد. در این جا ابتدا معناى واژه مذکور و سپس موارد استعمال آن را در قرآن و روایات تا حدودى بیان مى کنیم.
اصلاح، کلمه اى است عربى و دو معنا دارد:

1 - اصلاح از ماده صُلح، به معناى آشتى دادن، رفع اختلاف، دعوا و مشاجره بین دو فرد یا دو گروه است. واژه اصلاح به این معنا، در قرآن کریم، در مورد اصلاح بین دو همسر به کار رفته است؛

اصلاح به معناى آشتى نیز در قرآن آمده است، که همان اصلاح ذات البین نام دارد: «و أصلحوا ذات بینکم».(1)

2 - اصلاح از ماده صَلاح، در مقابل فساد است و معمولاً آن را در زبان فارسى، «شایستگى» ترجمه مى کنند.

کار صالح یعنى کار شایسته و فرد صالح یعنى فرد شایسته. به کسى که در صدد است فسادها و نقص ها را از بین ببرد، «مُصلح» مى گویند و کسى که در صدد است فساد ایجاد کند، «مُفسد» نام دارد.

اصلاح به این معنا (در مقابل فساد) دو مصداق دارد:

یکى، به معناى کار شایسته انجام دادن است و دیگرى، به معناى بر طرف کردن فساد و تبه کارى و یا جلوگیرى از بزه کارى مى باشد که هر دو مصداق، در قرآن نیز استعمال شده است؛ مثلاً «الاّ الّذین تابوا و أصلحوا؛(2) کسانى که توبه کردند و اصلاح کردند.»

ولى آن چه بیشتر مفهوم اجتماعى دارد و در کلمات حضرت امام حسین (ع) نیز مطرح شده و در ادبیات سیاسى و اجتماعى امروز هم به کار رفته است، اصلاحِ مفاسد است که در قبال افساد به کار مى رود.

براى روشن شدن مسئله، قسمت هایى از بیانات ایشان را مى خوانیم: آن حضرت در بین راه کربلا در یکى از سخن رانى هایش فرمود: اگر کسى سلطانى را ببیند که با زور بر دیگران مسلط شده و در سایه قدرت خود پیمان خدا را که عهد عبودیت است، شکسته و سر از بندگى خدا پیچیده، «مخالفاً لسنة رسول الله...؛(3)

با دستورات پیامبر (ص) مخالفت کرده و به آن چه ایشان فرموده عمل نکرده و رفتارش با مردم همراه با گناه و تعدّى است».

اگر کسى چنین فردى را دید و با گفتار و رفتار خود نتوانست راه و روش او را تغییر دهد؛ یعنى با سخن یا عمل کارى نکرد که این شخص به مسیر صحیح برگردد، «کان حقیقاً على الله ان یدخله مدخله؛(4) حق خداست که او را نیز با همان ستم کار وارد جهنم کند.»

سپس مى فرماید: کسانى که با آنها مواجه هستم؛ یعنى بنى امیّه، اطاعتِ شیطان کردند و عهد خود را شکستند. مگر رسول الله (ص) نفرمود: کسى که این رفتارها را تغییر ندهد با آنها در جهنم هم نشین خواهد بود.

در چنین زمانى چه کسى از من سزاوارتر است که علیه آنها قیام کند تا این مطالب را تغییر دهد؟ «و انى أحق بهذا الأمر»؛(5) من سزاوارترین کسى هستم که باید اینها را تغییر بدهد، پس حرکت من براى اصلاح این موارد است.

پی نوشت:

1) انفال (8) آیه 1.

2) بقر ه آیه 160؛ نساء (4) آیه 146.

3) بحارالانوار، ج 44، ص 329.

4) همان.

5) همان.