آیا می شود یک مسلمان شیعه را با تابوت به خاک سپرد؟
تبهای اولیه
با سلام
همانطور که اطلاع دارید وهابیون لعنت الله با پرتاب بمب آتش زا و ریختن بنزین بر روی امام جماعت مسجد امام رضا ع در بروکسل (بلژیک ) که در حال اماده شدن برای فریضه مغرب و عشاء بود، مسجد مسلمانان و شیعیان اروپا را به آتش کشیده و حجت الاسلام شیخ "عبد الله دهدوه" امام جماعت این مسجد را به شهادت رساندند.
حجت الاسلام والسلمین شيخ عبدالله دهدوه مغربي الاصل و متولد كشور بلژيك است. وی که از شیعیان مستبصر است پس از اخذ مدرك كارشناسي علوم طبيعي از بلژيك به علت علاقه شدید به اسلام و فرهنگ اهل بيت(ع) در سال 1359 برای تحصيل علوم حوزوي وارد حوزه علمیه قم شد.
شيخ عبدالله دهدوه جوان پس از طي يك مرحله تحصيل و کسب نخستین مبانی و معارف اسلامی جهت تبليغ مسائل اسلامي به كشورش بلژیک بازگشت اما مجددا برای ادامه تحصيل به ايران و شهر مقدس قم مراجعه نمود. این روحانی شهید پس از تكميل دوره فقه و معارف اسلامي در جامعة المصطفی(ص) العالمیة به بلژیک برگشت و فعاليتهاي تبليغي خود را با راه اندازي مركز و مسجد امام رضا(ع) در شهر بروكسل آغاز نمود.
در زمان خاکسپاری بنده مشاهده کردم که این شهید را با تابوت به خاک سپردند میخواستم در مورد این که آیا این کار از نظر فقهی و احکام کار درستی بوده با خبر شوم؟
قبلا از جواب تشکر میکنم
با سلام همانطور که اطلاع دارید وهابیون لعنت الله با پرتاب بمب آتش زا و ریختن بنزین بر روی امام جماعت مسجد امام رضا ع در بروکسل (بلژیک ) که در حال اماده شدن برای فریضه مغرب و عشاء بود، مسجد مسلمانان و شیعیان اروپا را به آتش کشیده و حجت الاسلام شیخ "عبد الله دهدوه" امام جماعت این مسجد را به شهادت رساندند. حجت الاسلام والسلمین شيخ عبدالله دهدوه مغربي الاصل و متولد كشور بلژيك است. وی که از شیعیان مستبصر است پس از اخذ مدرك كارشناسي علوم طبيعي از بلژيك به علت علاقه شدید به اسلام و فرهنگ اهل بيت(ع) در سال 1359 برای تحصيل علوم حوزوي وارد حوزه علمیه قم شد. شيخ عبدالله دهدوه جوان پس از طي يك مرحله تحصيل و کسب نخستین مبانی و معارف اسلامی جهت تبليغ مسائل اسلامي به كشورش بلژیک بازگشت اما مجددا برای ادامه تحصيل به ايران و شهر مقدس قم مراجعه نمود. این روحانی شهید پس از تكميل دوره فقه و معارف اسلامي در جامعة المصطفی(ص) العالمیة به بلژیک برگشت و فعاليتهاي تبليغي خود را با راه اندازي مركز و مسجد امام رضا(ع) در شهر بروكسل آغاز نمود. در زمان خاکسپاری بنده مشاهده کردم که این شهید را با تابوت به خاک سپردند میخواستم در مورد این که آیا این کار از نظر فقهی و احکام کار درستی بوده با خبر شوم؟ قبلا از جواب تشکر میکنم
با عرض سلام و احترام خدمت همکار محترم جناب رضای گرامی و تشکر از سئوال شما
دفن کردن در تابوت جایز نیست و اگر بی احترامی به میت نشود باید نبش قبر کنند و دوباره به صورت شرعی و صحیح او را دفن نمایند .
تقبل الله منه و ارسل رحمته الخاصه الیه ان شاء الله
در پناه حضرت حق سالم و موفق باشید
پی نوشت:
1. استفتا از دفتر آیت الله خامنه ای در قم
دفن کردن در تابوت جایز نیست و اگر بی احترامی به میت نشود باید نبش قبر کنند و دوباره به صورت شرعی و صحیح او را دفن نمایند .
:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:
تا جایی که بنده اطلاع دارم ایشون رو فقط جهت اقامه نماز میت در تابوت قرار دادند چون عده ای از یاران امام علی علیه السلام در نماز حاضر بودند و برای اینکه جسم مطهر ایشون در معرض دید نباشد این کار انجام شد.
پس چرا حضرت زهرا رو در تابوت گذاشتند؟!؟!؟!
:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:
با سلام
دوست گرامی اینکه کسی را در تابوت بگذارند !تا اینکه کسی را با تابوت دفن کنن ۲ قضیه متفاوت است
در کتب تاریخی اینکه حضرت فاطمه س را با تابوت دفن کرده باشند بنده مطلبی پیدا نکردم !!
روایت شده: فاطمه (س) به اسماء بنت عُمَیْس فرمود: من ناپسند مىدانم آنچه را که با آن جنازهى زنان را حمل مىکنند (۱) که پارچهاى روى جنازهى آنها مىاندازند و جسم آنها از زیر پارچه پیدا است، و هر کس آن را دید تشخیص مىدهد که مرد است یا زن، من ضعیف شدهام و گوشت بدنم گداخته شده، آیا چیزى نمىسازى که مرا بپوشاند.
اسماء گفت: آن زمان که در حبشه بودم (۲) مردم حبشه براى حمل جنازه چیزى را که پوشاننده بدن بود ساخته بودند، اگر مىخواهى مثل آن را بسازم.
فاطمه (س) فرمود: آن را بساز.
اسماء تختى طلبید و آن را به رو انداخت، سپس چند چوب از شاخهى خرما طلبید و آن را بر پایههاى آن تخت، استوار کرد و سپس پارچهاى روى آن کشید (شبیه عِمارى درآمد) و به فاطمه (س) عرض کرد: تابوتهاى مردم حبشه، این گونه است.
فاطمه (س) آنرا پسندید و به اسماء فرمود: خدا تو را از آتش دوزخ محفوظ بدارد، مانند این تابوت براى من بسازد و مرا با آن بپوشان.
و نقل شده وقتى که حضرت زهرا (س) آن تابوت را دید خندید، با توجه به اینکه بعد از رحلت رسول خدا (ص) هیچگاه تبسّم (لبخند) نکرده بود و فرمود: این تابوت، چقدر زیبا و نیکو است که مانع مشخص شدن زن و مرد مىشود! (۳)
پی نوشتها:
1ـ گویا تابوت آن زمان همانند نردبانى بدون دیوار بوده، و جنازه را روى آن مىگذاشتند، و جنازه مشخّص مىشد.
۲ـ اسماء همسر جعفر طیّار بود، و حدود پانزده سال همراه جعفر در حبشه به سر برد و بعد از شهادت جعفر، همسر ابوبکر شد، محمد بن ابوبکر پسر او است (مترجم).
۳ـ کشف الغمّه ج ۲ ص ۶۷ به نقل از ابن عبّاس.
امیرالمؤمنین در روایتی آن شب را چنین توصیف فرموده:« من فاطمهام را همان طور که سفارش کرده بود، از روی پیراهن غسل دادم.
به خدا قسم فاطمهی من پاک و طاهر و مطهر بود.
او را از بقیه حنوط رسول خدا حنوط کردم و در کفن پیچیدم.
وقتی خواستم برای آخرین بار با زهرا وداع کنم و گرههای کفن را ببندم، صدا زدم:« ای ام کلثوم! ای زینب! ای سکینه! ای فضه! ای حسن! ای حسین! بیایید با مادرتان وداع کنید! بیایید و از مادرتان توشه برگیرید که آخرین لحظات است، لحظههای فراق و جدایی، و دیگر مادرتان را نخواهید دید مگر در بهشت.»
حسن و حسین جلو آمدند و فریاد زدند:« وای که دیگر حسرت و غم از ما دور نمیشود؛ حسرت همیشگی از دست دادن جد و فقدان مادرمان. مادر جان، وقتی که جدمان محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم را ملاقات کردی، سلام ما را به او برسان و بگو ما بعد از تو یتیم شدیم.»
خدا را شاهد میگیرم که در این هنگام فاطمه علیهاسلام آهی از دل برکشید و دستهای خود را باز کرد و آن دو را به سینهاش چسباند. ناگهان شنیدم هاتفی از آسمان ندا کرد:«یا اباالحسن، دو فرزندت را بردار که به خدا قسم، آنها ملائکه آسمان را به گریه انداختند. زهرا حبیبه خداست و خدای تعالی به آمدن زهرا مشتاق است.»
من حسنین را از روی سینه زهرا برداشتم و بندهای کفن را بستم و با دنیایی حسرت و اندوه گفتم:« ای زهرا، فراق تو بزرگترین غم و وحشتزاترین عزاست و من برای همیشه در عزای تو میگریم و نوحه میسرایم.»
منابع:
بحار الانوار، ج 43، ص 179