چرا خداوند جریان پیامبران را متوقف کرده ؟

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خداوند جریان پیامبران را متوقف کرده ؟

در طول تاریخ بیش از صد هزار پیامبر کوچک و بزرگ ادعای آمدن از طرف خدا را داشته اند و داستان ها و افسانه های مختلفی از معجزات و توانایی های آنها نقل شده است.
حال سوال اینجاست که چرا تمام این پیامبران مربوط به دوران جاهلیت و تاریک تاریخ بشر بوده اند ، یعنی دوران پیش از وجود علم.
بشر امروز که تازه چشمش به این دنیا باز شده بیشتر نیاز به راهنما دارد یا بشر بدوی و غاز چران هزاران سال پیش ?
گستردگی و عظمت گناهان و جنایات بشر امروز قابل مقایسه با بشر بدوی نیست.
اگر بشر قدیم با سنگ یا تیغ در جنگ ها صدها نفر را زخمی می کرد و ده ها نفر را می کشت ، امروزه بشر خطاکار در جنگ ها میلیون ها انسان را در چشم به هم زدنی خاکستر می کند و یا با بمب شیمیایی عمری زجر و شکنجه برای قربانیان به ارمغان می آورد.
اگر بشر قدیم بزغاله ای را از کسی می دزدید امروزه بشر با اختلاص های چند میلیاردی ، اقتصادی را به رکود می کشد و میلیون ها نفر را بی کار می کند و به خاک سیاه می نشاند.
اگر بشر قدیم از بالای پرچین به خانه همسایه دید می زد امروزه صنعت سینما اذهان تمام ابناء بشر را با تصاویر مستهجن مسموم می کند.
اگر در بشر قدیم مواردی از ربا خواری گزارش شده ، بشر امروز صنعت بانکداری اش را بر اساس ربا استوار کرده است.

انسان در عصر حاضر بیش از هر زمان دیگری نیاز به حضور پیامبر دارد.

حلقه نجات را باید برای کسی پرتاب کرد که در حال غرق شدن در آب است و نه برای کسی که تنها لباسش خیس شده است.

فکرش را بکنید اگر خدا امروز یک پیامبر مبعوث کند چه میزان از انسان ها از گناهکاری به رستگاری می رسند.
برعکس انسان های بدوی که سوالات چرت و پرت مانند تعداد مو های صورت را از پیامبران می پرسیدند ، "پیامبر عصر کامپیوتر" می تواند سوالات بیشمار ذهن پویا و کنجکاو بشر امروزی را پاسخ دهد.
معجزات و راهنمایی های او با امکانات عصر حاضر بلافاصله در اختیار تمام جهانیان قرار می گیرد و همگان به او ایمان می آورند. مانند پخش زنده تلویزیونی بیانات پیامبر خدا.
دیگر برای رسیدن به حقیقت نیازی به بررسی و تفسیر بی پایان و جانفرسای داستان ها و افسانه های نقل شده در طی قرون و زیر و رو کردن کتاب های پوسیده و قدیمی نیست ، تفاسیری که حتی پیروان آن بر سر طرز وضو گرفتن و نماز خواندن که حتما بیشرین فعالیت پیامبر بوده است باهم توافق ندارد و هرکدام به مدل خود رفتار می کنند.

بشر امروز نیاز مبرم به حضور پیامبر دارد ، چرا خداوند جریان پیامبران را متوقف کرده ؟ مهر و محبت خداوندی را چه شده است ؟

برچسب: 

با سلام ، سوال من هم همینه ، چرا اون جور که شنیدم در بعضی زمان ها حتی دو سه تا پیامبر با هم بودن ولی هزار و چهارصد سالی می شه که از پیامبرها خبری نیست ؟ من هم مثل مردم زمان های قدیم به یک پیامبر احتیاج دارم آیا این حق من نیست ، دقت کنید به پیامبر احتیاج دارم نه شخصی دیگه . من هم می خوام درخواست یه معجزه بدم چطور مردم قدیم مثلا از پیامبرشون می خواستن یه شتر از دل کوه دربیاره تا ایمان بیارن من هم یه معجزه می خوام اگه اونها حق داشتند پس چرا ما حق نداشته باشیم مگه خدا عادل نیست. لطفا نگید مگه قران معجزه نیست ؟ من که سوادم کمه ، عربی بلد نیستم ، دیکشنری و قران برام فرق نمی کنه ، تازه اونی که بی سواده چی ؟ در ضمن من معجزه ای می خوام که درخواستی از طرف خودم باشه ، لطفا نگید الان انسان ها کامل شدن ولی قدیما کامل نبودن مگه کامل تر از پیامبر ها وجود داره چه طور اونا که پیامبرن بودن و از من هم کامل تر بودن شک می کردن همین حضرت ابراهیم مگه خدا بهش نشون نداد که چه جوری مرده ها رو زنده می کنه یا پیامبری که صد سال مرد و خدا زنده اش کرد ، اونا که برگزیده خدان و خدا باهشون صحبت میکنه ، معجزه می بینن اونوقت من حق ندارم؟

ali 79;210028 نوشت:

در طول تاریخ بیش از صد هزار پیامبر کوچک و بزرگ ادعای آمدن از طرف خدا را داشته اند و داستان ها و افسانه های مختلفی از معجزات و توانایی های آنها نقل شده است.
حال سوال اینجاست که چرا تمام این پیامبران مربوط به دوران جاهلیت و تاریک تاریخ بشر بوده اند ، یعنی دوران پیش از وجود علم.
بشر امروز که تازه چشمش به این دنیا باز شده بیشتر نیاز به راهنما دارد یا بشر بدوی و غاز چران هزاران سال پیش ?
گستردگی و عظمت گناهان و جنایات بشر امروز قابل مقایسه با بشر بدوی نیست.
اگر بشر قدیم با سنگ یا تیغ در جنگ ها صدها نفر را زخمی می کرد و ده ها نفر را می کشت ، امروزه بشر خطاکار در جنگ ها میلیون ها انسان را در چشم به هم زدنی خاکستر می کند و یا با بمب شیمیایی عمری زجر و شکنجه برای قربانیان به ارمغان می آورد.
اگر بشر قدیم بزغاله ای را از کسی می دزدید امروزه بشر با اختلاص های چند میلیاردی ، اقتصادی را به رکود می کشد و میلیون ها نفر را بی کار می کند و به خاک سیاه می نشاند.
اگر بشر قدیم از بالای پرچین به خانه همسایه دید می زد امروزه صنعت سینما اذهان تمام ابناء بشر را با تصاویر مستهجن مسموم می کند.
اگر در بشر قدیم مواردی از ربا خواری گزارش شده ، بشر امروز صنعت بانکداری اش را بر اساس ربا استوار کرده است.

انسان در عصر حاضر بیش از هر زمان دیگری نیاز به حضور پیامبر دارد.

حلقه نجات را باید برای کسی پرتاب کرد که در حال غرق شدن در آب است و نه برای کسی که تنها لباسش خیس شده است.

فکرش را بکنید اگر خدا امروز یک پیامبر مبعوث کند چه میزان از انسان ها از گناهکاری به رستگاری می رسند.
برعکس انسان های بدوی که سوالات چرت و پرت مانند تعداد مو های صورت را از پیامبران می پرسیدند ، "پیامبر عصر کامپیوتر" می تواند سوالات بیشمار ذهن پویا و کنجکاو بشر امروزی را پاسخ دهد.
معجزات و راهنمایی های او با امکانات عصر حاضر بلافاصله در اختیار تمام جهانیان قرار می گیرد و همگان به او ایمان می آورند. مانند پخش زنده تلویزیونی بیانات پیامبر خدا.
دیگر برای رسیدن به حقیقت نیازی به بررسی و تفسیر بی پایان و جانفرسای داستان ها و افسانه های نقل شده در طی قرون و زیر و رو کردن کتاب های پوسیده و قدیمی نیست ، تفاسیری که حتی پیروان آن بر سر طرز وضو گرفتن و نماز خواندن که حتما بیشرین فعالیت پیامبر بوده است باهم توافق ندارد و هرکدام به مدل خود رفتار می کنند.
بشر امروز نیاز مبرم به حضور پیامبر دارد ، چرا خداوند جریان پیامبران را متوقف کرده ؟ مهر و محبت خداوندی را چه شده است ؟

عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما

موضوع مورد توجه شما از چند بعد میتواند مورد بررسی قرار بگیرد :

1. موضوع نبوت و مسائل پیرامونی ان به عنوان فعلی از افعال الهی مورد توجه قرار بگیرد با استناد به صفات خداوند متعال از جمله علم و قدرت و حکمت از آن پشتیبانی بشود و نتیجه اش این میشود که هر چند ما نتوانیم به علل تفصیلی جزئیات مربوط نبوت دست بیابیم ولی به صورت اجمالی میدانیم با توجه به صفات خاص اهی که در این موشوع نقش آفرین هستند همه این جزئیات مبتنی بر حقیقت و حکیمانه هستند.

2. موضوع نبوت را از این بعد که با سرنوشت انسان درگیر است مورد بررسی قرار دهیم.
قبل از ورود به این بعد دوم یک بحث روشناسی باید صورت بگیرد به این صورت که :
ما گاهی اصل ختم نبوت را مورد تحلیل قرار میدهیم.
و گاهی جزئیات ان را مانند؛ زمان ختم نبوت؛ پیامبری اخرین؛ امت آخرین؛ شریعت آخرین و ... .

در بحث اول ما می توانیم با کمک تجزه و تحلیلهای عقلی و وحیانی اصل ختم نبوت را مورد تجزه تحلیل قراربدهیم و اصطلاحا فلسفه ختم نبوت را مورد کنکاش قرار دهیم.
ولی در خصوص بخش دوم تنها راهی که پیش روی ما باز است راه و مسیر وحی است. چون ارسال رسل فعل خداوند متعال است و تنها خود او می تواند خبر از کم و کیف این ارسال بدهد.

ما معتقدیم که نبوت هم مانند هر پدیده دیگری که در عالم رخ میدهد علتی (غایی) دارد و به دنبال تحقق بخشیدن به هدفی رخ میدهد؛ لازمه این مطلب این است که هرگاه آن علت (غایی) منتفی بشود و یا آن هدف محقق شود اصل آن پدیده منتفی خواهد شد.

در کتابهای اعتقادی پیامبر را اینگونه تعریف کرده اند :
النبي هو الانسان المخبر عن اللّه تعالى بغير واسطة أحد من البشر.[1]
پیامبر کسی است که بدون واسطه بشری از جانب خداوند به مردم خبر میدهد.
بر اساس این تعریف و طبق مقدمه ذکر شده هرگاه این خبر به طور کامل به دست انسان برسد دیگر نیازی به امدن پیامبران نخواهد بود.

به عبارتی دیگر وظیفه پیامبر که همان علت ارسال و فرستادن او است بیان و ارائه شریعت از جانب خداوند متعال به مردم است و هرگاه این هدف و غرض محقق شود و شریعت به طور کامل در اختیار انسان قرار بگیرد دیگر نیازی به تکرار پیامبران نیست.
البته هم طبق داده های عقلی و هم طبق داده های وحیانی پیامبران شئون دیگری نیز دارند.
تعلیم و تزکیه مردم.[2]
اقامه قسط.[3]
حل اختلافات مردم.[4]
و موارد دیگر.
ولی این امور در کنار حقیقت نبوت از شوون نبوت است و الا اصل نبوت همان رساندن شریعت به دست مردم است.
بنابراین هرگاه همه اخباری که قرار است از طریق پیامبران به مردم برسد و خبر ناگفته ای باقی نمانده باشد در واقع موضوع نبوت منتفی میشود.

البته اینکه شرایطی فراهم شود که بشر از دیگر شئون پیامبران محرم نشوند ماننند بهره مندی از معلم تزکیه کننده. یا کسی که پیامبر گونه قسط و داد را برقرار و اختلافات را حل کند و به طور کلی مردم را در مسیر زندگی پیشوایی کند مطلب دیگری است که در چهارچوب وصایت و امامت محقق میشود.
تحلیل دیگر ابعاد فلسفه ختم نبوت انشاء الله در پست بعدی

------------------------------------------
[1] فاضل مقداد / إرشاد الطالبين إلى نهج المسترشدين ص : 295 . و علامه حلی / تسليك النفس الى حظيرة القدس، ص: 184.
[2] سوره آل عمران آیه 164.
[3] سوره حدید آیه 25.
[4] سوره بقره آیه 213

واضح است که بشر امروز نیاز بیشتری به معلم اخلاق دارد تا بشر ساده دل و کشاورز زمان پیامبران.
واضح است که غرقه دریای طوفان زده نیاز بیشتری به حلقه نجات دارد تا کسی که تنها لباسش در جوب خیس شده است.

واضح است که سپردن پیام خدا به دست گذشتگان جاهل ، ناتوان و عقب مانده آن هم با این تعداد کثیر پیامبران کار عاقلانه ای نیست.
و نتیجه سپردن پیام به این اهمیت به دست مردمانی که در مقایسه با انسان های امروزی به مجانین می مانند ، این می شود که کتب پیامبران تحریف شده است و یا مثلا معلوم نیست که پیامبر اسلام بالاخره چطور نماز می خوانده یا وضو می گرفته.

پس عدم ارسال پیامبر و معلم اخلاق برای بشر کنجکاو ، خدانشناس و گمراه امروزی ، عملی غیر عقلانی و حتی ظالمانه است.

و اما بعد :

واگذار کردن هر اتفاق غیر عقلانی به حکمت خدا ، کار باطل و خطرناکی است. زیرا این استدلال را آن[="red"] "گاو پرست"[/] هم می تواند در مورد گاو مورد پرستشش داشته باشد.
هر جا که عمل صادره از گاو با عقل جور در آمد که هیچی ، و هر جا هم که گاو کار غیر عاقلانه ای کرد آن عمل را به حکمت گاو نسبت می دهد. عملی که برای ما قابل درک نیست و به نظر ما غیر عاقلانه است از نظر گاو حکمتی و هدفی دارد پس نه تنها نباید به گاو اعتراض کرد بلکه باید بر [="red"]ایمان گاوی[/] خود افزود.
این استدلالی است که میلیون ها گاو پرست هندی هر روز انجام می دهند و به آیین خود مفتخر هم هستند.

در تبیین فلسفه و راز ختم نبوت در عصر پیامبر اسلام ص باید این نکات را مورد توجه قرار داد:

1. همانطور که اشاره شد موضوع فرستادن و یا توقف فرستادن پیامبران امری درون دینی است و عقل بشر به خاطر محدودیتهایی که دارد هرگر نمیتواند بدون کمک وحی و صرفا با اتکا بر توان خود به کم و کیف آن دست پیدا کند.

2. عمده علت تکرار پیامبران در عصر های گذشته، از بین رفتن تعالیم پیامبران قبلی بوده است که گاهی به دنبال تحریف آموزه ها و یا کتاب پیامبر قبلی رخ می داده است و گاهی به خاطر ایجاد تغییرات کلی در جامعه بشری. و یا عدم توان بشر در تحلیل و دریافت کامل آموزه های وحیانی و انتقال آن به نسل های آینده.[1]

3. و همچنین لزوم آمدن پیامبران تبلیغی از این جهت بوده است که یک پیامبر نمیتوانسته است تعالیم خود را به گوش انسانهای مختلف در گوشه و کنار جهان برساند و لازم بوده است پیامبرانی جهت تبلیغ تعالیم پیامبران صاحب شریعت مبعوث شوند تا این تعالیم را به دست آنها برسانند.[2]

وقتی چنین مباحثی پیرامون اندیشه نبوت مطرح می شود و مورد توجه قرار میگیرد هر زمانی که نیازهای وحیانی بشر توسط پیامبران ارائه شود و از طرفی زمینه برای از بین رفتن آن تعالیم وحیانی و به دنبال آن تکرار پیامبران نباشد ختم نبوت و نیامدن پیامبران معقول و منطقی خواهد بود.

البته باید توجه داشته باشیم محدودیت علم و آگاهی بشر به او اجازه دخالت در تشخیص زمان از بین رفتن زمینه های تکرار پیامبران و فراهم شدن زمینه ختم پیامبران را نمیدهد؛ لذا در این خصوص باید گوش به فرمان خود خداوند متعال و منتظر اعلام او باشد.[3]

----------------------------------------------------
[1] مطهری / مرتضی . ختم نبوت ص 10. و مصباح یزدی / محمد تقی ،آموزش عقائد ص 289. http://mesbahyazdi.org/farsi/?../lib/agaed/ch36.htm
[2] ممصباح یزدی / محمد تقی . همان ص 290.http://mesbahyazdi.org/farsi/?../lib/agaed/ch36.htm
[3] همان.http://mesbahyazdi.org/farsi/?../lib/agaed/ch36.htm

Ali 79;248451 نوشت:

واضح است که بشر امروز نیاز بیشتری به معلم اخلاق دارد تا بشر ساده دل و کشاورز زمان پیامبران.
واضح است که غرقه دریای طوفان زده نیاز بیشتری به حلقه نجات دارد تا کسی که تنها لباسش در جوب خیس شده است.
واضح است که سپردن پیام خدا به دست گذشتگان جاهل ، ناتوان و عقب مانده آن هم با این تعداد کثیر پیامبران کار عاقلانه ای نیست.
و نتیجه سپردن پیام به این اهمیت به دست مردمانی که در مقایسه با انسان های امروزی به مجانین می مانند ، این می شود که کتب پیامبران تحریف شده است و یا مثلا معلوم نیست که پیامبر اسلام بالاخره چطور نماز می خوانده یا وضو می گرفته.
پس عدم ارسال پیامبر و معلم اخلاق برای بشر کنجکاو ، خدانشناس و گمراه امروزی ، عملی غیر عقلانی و حتی ظالمانه است.

1. از مهمترین چالشهای تعاملات فکری این است که ما اندیشه ای را بدون توجه به دیدگاه و تبیین صاحبان آن اندیشه مورد واکاوی قرار دهیم. و نتجیه اش این میشود که هنگام نقد کردن و زیر سوال بردن یک اندیشه سعی میکنیم تبیینی غلط و قابل نقد از آن اندیشه ارائه کنیم و بعد اقدام به نقد و اشکال کنیم. و موفقیت خود را در نقد به فال نیک بگیریم.

2. کسانی که از اندیشه ختم نبوت دفاع میکنند میگویند وظیفه پیامبر برطرف کردن کردن نیاز انسان به اخبار الهی است و هرگاه که این اخبار به دست بشر برسد دیگر نیازی به تکرار پیامبران نیست. مگر آنکه این خبر ها به گونه ای از بین بروند.
ولی شما نیاز بشر به معلم اخلاق را مطرح میکنید. خب اگر شما معتقدید که پیامبر یعنی معلم اخلاق (فقط) خب جواب این شبهه را شما یا هر کسی که این اندیشه را دارد باید بدهد نه کسی که چنین اندیشه ای ندارد.
اندیشه ختم نبوت میگوید دیگر خبری از جانب خداوند توسط بشری برگزیده به نام پیامبر نخواهد آمد و شما میگویید که ما نیاز به معلم اخلاق داریم خب نیاز به معلم اخلاق چه ربطی به آمدن پیامبر دارد؟ البته قبلا عرض شد که ما نباید حقیقت نبوت را با شئون نبوت مقایسه کنیم. هیچ ملازمه ای بین معلم اخلاق بودن و نبوت وجود ندارد. چون این معلم اخلاق میتواند غیر پیامبر هم باشد.

3. مشکل دیگر اندیشه شما این است که در بحث هدایت انسانها موضوعیت را به خود پیامبر میدهید در حالی که آنچه در عرصه هدایتگری پیامبران کارگشا است تعالیم و آموزههای آنان است نه خود پیامبر. البته ممکن است حضور پیامبر در گرایش برخی افراد موثر تر باشد ولی از انجا که اصل وجود پیامبر برای رساندن این پیام ها است و از طرفی قاعده لطفی که از نبوت پشتیبانی میکند چارچوب نبوت را نیز مشخص کرده است، پس نباید خارج از این چهارچوب ضرورتی را برای تکرار پیامبران تعریف کرد.

Ali 79;248451 نوشت:

واضح است که بشر امروز نیاز بیشتری به معلم اخلاق دارد تا بشر ساده دل و کشاورز زمان پیامبران.
واضح است که غرقه دریای طوفان زده نیاز بیشتری به حلقه نجات دارد تا کسی که تنها لباسش در جوب خیس شده است.

نیاز به معلم اخلاق و یا نیاز به حلقه نجات هرگز نمیتواند ضرورت تکرار پیامبران را اثبات کند. البته اگر شما یا هر کس دیگری تعریفی خاص از نبوت و پیامبر دارید خب شما باید پاسخگو باشید و الا معلم اخلاق یا حلقه نجات بودن نیازی به آوردن خبر(تشریعی جدید که حیطه نقش آفرینی انبیاء است) از جانب خداوند متعال ندارد.
Ali 79;248451 نوشت:

واضح است که سپردن پیام خدا به دست گذشتگان جاهل ، ناتوان و عقب مانده آن هم با این تعداد کثیر پیامبران کار عاقلانه ای نیست.
و نتیجه سپردن پیام به این اهمیت به دست مردمانی که در مقایسه با انسان های امروزی به مجانین می مانند ، این می شود که کتب پیامبران تحریف شده است و یا مثلا معلوم نیست که پیامبر اسلام بالاخره چطور نماز می خوانده یا وضو می گرفته.
پس عدم ارسال پیامبر و معلم اخلاق برای بشر کنجکاو ، خدانشناس و گمراه امروزی ، عملی غیر عقلانی و حتی ظالمانه است.

تفکراتی که در اینجا ارائه میکنید دارای اعوجاجی آشکار است :
Ali 79;248451 نوشت:

واضح است که سپردن پیام خدا به دست گذشتگان جاهل ، ناتوان و عقب مانده آن هم با این تعداد کثیر پیامبران کار عاقلانه ای نیست.

1. از آنجا که ارسال پیامبران فعل خداوند متعال است. و ارائه پیام خداوند به انسانهای پیشین به دستور مستقیم خداوند بوده است؛ این بیان شما به این معنی است که خدای شما عملی غیر عقلی انجام داده و در واقع غیر عاقل است.
خب شما که خدای خود را غیر عاقل میدانید؛ چگونه کارهای غر عاقلانه را بر او عیب میدانید؟
ایرادهایی که شما میگیرید در واقع به این سیر تفکر خود شما وارد است. شما معتقدی که این آقا بیسواد است و بعد میگویی چرا نامه ننوشتی؟
2. اگر شما دارای عقلانیتی خاص خود هستید که هیچ. و الا امروزه همه عقلای بشر کمک به کسانی که دارای نقص و کمبودهایی هستند را بر کسانی که دارای کمبود نیستند مقدم میدارند.
Ali 79;248451 نوشت:

و نتیجه سپردن پیام به این اهمیت به دست مردمانی که در مقایسه با انسان های امروزی به مجانین می مانند ، این می شود که کتب پیامبران تحریف شده است و یا مثلا معلوم نیست که پیامبر اسلام بالاخره چطور نماز می خوانده یا وضو می گرفته.

1. خب تا ان زمانی که کتب و تعالیم پیامبران تحریف میشد به گونه ای که شناخت حق ناممکن بود نبوت هم تکرار شد. ولی بعد از پیامبر اسلام نه کتاب الهی تحریف شد و نه شناخت حق ناممکن. البته این حکم شامل کسی که عمدا میخواهد مسیر خلاف را طی کند؛ نمی شود.
2. موضوع در مورد نماز و وضو مشخص است:
عده ای پیرو پیامبر هستند و از دستورات ادامه دهندگان راه او (همان معلمان اخلاق) پیروی میکنند.
و عده ای از خلیفه اول (در نماز) و از خلیفه سوم (در وضو) تبعیت میکنند.
اینکه عده ای نمیخواهند پیرو پیامبر باشند مسئولیتش با اصل نبوت نیست.
Ali 79;248451 نوشت:

پس عدم ارسال پیامبر و معلم اخلاق برای بشر کنجکاو ، خدانشناس و گمراه امروزی ، عملی غیر عقلانی و حتی ظالمانه است.

1. اگر بشر امروزی خواهان هدایت و سعادت است راه و مسیرش باز است و اگر صرفا میخواهد بهانه ای داشته باشد که هیچ.
2. تکرار یک ادرس برای کسی که ادرسش را گم کرده است و یا مقصدش تغییر کرده است یا مسیرش تغییر کرده است پسندیده است. و در مقابل راهنماخواهی کسی که آدرس را در دست دارد و مقصد و مسیرش همچنان ثابت است مورد نکوهش قرار میگیرد.
گر درخانه کس است یک حرف بش است.

3. سازکار خلقت انسان و آفرینش اینگونه قرار گرفته است که انسان بر اساس قدرت اختیار خود پیش برود. و باید بهترین زمینه ها برای تشخیص اهل از نااهل فراهم شود.

4. ختم نبوت هرگز به معنای قطع ارتباط انسان با عالم ملکوت نبوده و به معنای رها کردن انسان بدون هدایتگران الهی نبوده است بلکه این مهم در مسیر امامت و وصایت استمرار پیدا کرده است و همچنان باقی است.[1]

--------------------------------------------
[1] مصباح یزدی / محمد تقی . آموزش عقائد ص 290.http://mesbahyazdi.org/farsi/?../lib/agaed/ch36.htm

ali 79;248451 نوشت:

و اما بعد :

واگذار کردن هر اتفاق غیر عقلانی به حکمت خدا ، کار باطل و خطرناکی است. زیرا این استدلال را آن "گاو پرست" هم می تواند در مورد گاو مورد پرستشش داشته باشد.
هر جا که عمل صادره از گاو با عقل جور در آمد که هیچی ، و هر جا هم که گاو کار غیر عاقلانه ای کرد آن عمل را به حکمت گاو نسبت می دهد. عملی که برای ما قابل درک نیست و به نظر ما غیر عاقلانه است از نظر گاو حکمتی و هدفی دارد پس نه تنها نباید به گاو اعتراض کرد بلکه باید بر ایمان گاوی خود افزود.
این استدلالی است که میلیون ها گاو پرست هندی هر روز انجام می دهند و به آیین خود مفتخر هم هستند.

1. اگر برای پیدا کردن یک آدرس از دیگران کمک بگیرید :
ببخشید آقا منزل علی آقا کدام طبقه (ساختمان چهار طبقه) است؟
جواب :
نفر اول : نمیدانم.
نفر دوم : در این ساختمان حسین اقا نداریم( طبقه اول من/ دوم پدرم رشید / سوم پسر دائیم مسعود/ چهارم برادر بزرگم جمشید) .

شما را نمیدانم ولی من و مردمی که در بین آنها زندگی میکنم بر خوردمان با این دو جواب متفاوت است در مورد اول سعی میکنیم از دیگری کمک بگیریم و در مورد دوم جای دیگر دنبال علی اقا میگردیم.

و اما در مورد عقل اینکه بگوییم :
عقل در مورد این موضوع اظهار نظر نمی کند و یا یا اینکه نمیداند و یا نمیتواند اظهار نظر کند.
با اینکه بگوییم :
عقل میگوید چنین چیزی نیست و یا وجود ندارد متفاوت است.

2. وقتی من یک نرم افزار پیچیده را مشاهده میکنم و سازکار تعریف شده در آن و ارتباط بین اجزایش را متوجه نمیشوم. اجازه ندارم بگویم این نرم افزار غیر مفید و یا مضر است.
و بهترین کار این است که برای کسب آگاهی از سازنده کمک بگیرم و یا اینکه حداقل سکوت کنم.
وقتی اثبات می شود فرستادن پیامبران فعل خداوند است پس قطعا هم اصل فعل و هم جزئیات آن حکیمانه است چه من متوجه بشوم و چه متوجه نشوم چه عقل یارای درکش را داشته باشد و چه نداشته باشد.

3. زیر سوال بردن اثار یقین در واقع زیر سوال بردن خود یقین و مخالفت با ثمرات داده های عقلی در واقع مخالفت با خود عقل است.
وقتی عقل میگوید خداوند حکیم است و همچنین میگوید نبوت فعل خداوند است پس حتما هر آنچه مربوط به نبوت است حکیمانه است و در عرصه نبوت هیچ اتفاق غیر عقلانی رخ نخواهد داد تا نسبتش به حکمت خدا خطری ایجاد کند. بلکه چنین ادعایی مخالف با عقل است. وقتی عقل می گوید خدا حکیم است و همو می گوید فرستادن پیامبران فعل مستقیم خداوند متعال است. احتمال کوچکترین رخداد غیر عقلایی در عرصه نبوت در واقع مخالفت با عقلی است که گفت خدا حکیم است.

4. کسی که دیده است برادرش وارد خانه شده است؛ معقول است که در صورت شنیدن صدایی بگوید صدای برادرم بود. ولی اگر یقین دارد کسی در این خانه نیست نسبت دادن صدای شنیده شده به یک انسان به غایت غیر معقول است.
ایمان گاوی هرگز دارای ارزش عقلانی نخواهد بود زیرا گاو حتی از کمترین شرایط داوطلبی برای اینکه برخی امور غیر قابل درک را به او نسبت بدهیم ندارد.
شمردن این ویژگی ها شاید اسائه ادب به خوانندگان باشد لذا خودتان برشمرید.

بلال;248811 نوشت:
نیاز به معلم اخلاق چه ربطی به آمدن پیامبر دارد؟

سیره عملی و معلم اخلاق بودن پیامبران وظیفه اصلی آنها بوده است زیرا برای انتقال مطالب یک کتاب راه های بسیار ساده تری مانند استفاده از پست و یا فکس وجود دارد و نیازی هم به زحمت دادن به پیامبران وجود نمی داشت.
آنها از طریق سیره عملی خود الگوی انسان کامل را برای مردم ترسیم می کردند. الگویی که به خاطر بی عرضگی و عقب ماندگی مردم آن دوران به ما نرسیده است و در زیر خروارها روایت جعلی و خرافات و حکایات ساختگی از بین رفته است.

بلال;248811 نوشت:
عمده علت تکرار پیامبران در عصر های گذشته، از بین رفتن تعالیم پیامبران قبلی بوده است


این شرایط امروزه وجود دارد و به بشر امروز[="red"] هیچ پیامی نرسیده[/] است.

کتب پیامبران تحریف شده.
سیره عملی و سنت پیامبران نیز به علت نبود امکانات فنی مانند دوربین فیلمبرداری ، ضبط صوت و یا گرامافون و یا حتی یک نقاشی درست و حسابی به کلی از بین رفته و به شایعات و خرافات تبدیل گشته است. و مشکل بزرگتر اینکه اعتبار سنجی اخبار رسیده از آنها به هیچ وجه امکان پذیر نیست.

به عنوان مثال : امروزه روشن است که شخصی که صداهای غیبی می شنود به بیماری [="red"]شیزوفرنی[/] مبتلا است. پدیده ای که در گذشته به آن وحی می گفته اند. حال ما چطور می توانیم مطمئن شویم که صداهای غیبی که پیامبران می شنیده اند ، واقعا از طرف خدا بوده و نه به علت ابتلا به شیزوفرنی.

هیچ پیامی به بشر نرسیده است. دلیل این مدعا وجود شونصد فرقه مختلف در ادیان گوناگون است.
این چه طرز پیام دادن است که این همه اختلاف بر سر آن در ادیان وجود دارد و فرقه های مختلف هر یک خود را بر حق می دانند و در طول تاریخ کشتارهای گسترده ای نیز بر سر این موضوع بوده و هست و خواهد بود !!!
این چه طرز پیام رساندن است که این همه برداشت های مختلف از آن شده است !!!
این چه طرز پیام رساندن است که بیشتر باعث کشتار و خونریزی و ایجاد نفرت و تفرقه در بین مردمان شده است !!!
این چه طرز پیام رساندن است که دنیای مذهبی را به دنیای خطرناک تر و خون بار تر تبدیل می کند !!!
این چه طرز پیام رساندن است که مسلمانان بر سر اینکه پیامبرشان چگونه نماز می خوانده و یا وضو می گرفته با هم توافق ندارند !!!
از خدا با آن همه توصیفات و تعریفات انتظار بسیار بیشری می رود.

پس امروزه پیامی در اختیار نیست و نیاز است پیامبر جدیدی بیاید و نیامدن پیامبر خلاف عقل است.

ali 79;249475 نوشت:
سیره عملی و معلم اخلاق بودن پیامبران وظیفه اصلی آنها بوده است زیرا برای انتقال مطالب یک کتاب راه های بسیار ساده تری مانند استفاده از پست و یا فکس وجود دارد و نیازی هم به زحمت دادن به پیامبران وجود نمی داشت.
آنها از طریق سیره عملی خود الگوی انسان کامل را برای مردم ترسیم می کردند. الگویی که به خاطر بی عرضگی و عقب ماندگی مردم آن دوران به ما نرسیده است و در زیر خروارها روایت جعلی و خرافات و حکایات ساختگی از بین رفته است.

فکس؟
پست؟
ایمیل؟
این تعریفی است که شما از پیامبر میکنید و خودتان نیز باید جوابگوی این سوالات باشید.

پیروان پیامبران تعریف دیگری دارند و بر اساس آن تعریف عقاید خود را ساماندهی میکنند.

ali 79;249475 نوشت:
به ما نرسیده است و در زیر خروارها روایت جعلی و خرافات و حکایات ساختگی از بین رفته است.

ali 79;249475 نوشت:

این شرایط امروزه وجود دارد و به بشر امروز هیچ پیامی نرسیده است.

ali 79;249475 نوشت:

سیره عملی و سنت پیامبران نیز به علت نبود امکانات فنی مانند دوربین فیلمبرداری ، ضبط صوت و یا گرامافون و یا حتی یک نقاشی درست و حسابی به کلی از بین رفته و به شایعات و خرافات تبدیل گشته است.

ali 79;249475 نوشت:

هیچ پیامی به بشر نرسیده است. دلیل این مدعا وجود شونصد فرقه مختلف در ادیان گوناگون است.

ali 79;249475 نوشت:
پس امروزه پیامی در اختیار نیست و نیاز است پیامبر جدیدی بیاید و نیامدن پیامبر خلاف عقل است.

اینها ادعاهای شما است و اگر حقیقتا به اینها باور دارید باید جواب بدهید که چرا خدای شما اقدام به فرستادن پیامبر برای شما نکرده است.

و اما برای پیروان پیامبر اسلام اینها مجموعه ای باورهای غلط و نادرست است که در موضوعات و بخشهای مربوطه همگی بررسی شده اند. و شما نیز اگر دنبال اطلاعات در این موضوعات هستید به بحثهای مربوطه مراجعه بفرمایید.

ali 79;249475 نوشت:

این چه طرز پیام دادن است که این همه اختلاف بر سر آن در ادیان وجود دارد و فرقه های مختلف هر یک خود را بر حق می دانند و در طول تاریخ کشتارهای گسترده ای نیز بر سر این موضوع بوده و هست و خواهد بود !!!
این چه طرز پیام رساندن است که این همه برداشت های مختلف از آن شده است !!!
این چه طرز پیام رساندن است که بیشتر باعث کشتار و خونریزی و ایجاد نفرت و تفرقه در بین مردمان شده است !!!
این چه طرز پیام رساندن است که دنیای مذهبی را به دنیای خطرناک تر و خون بار تر تبدیل می کند !!!
این چه طرز پیام رساندن است که مسلمانان بر سر اینکه پیامبرشان چگونه نماز می خوانده و یا وضو می گرفته با هم توافق ندارند !!!

واقعا این چه طرز بیان است؟
شما که معتقد به چنین خدایی هستی باید پاسخگو باشید.
لطفا برای احترام به خودتان و نوشته هایتان هم که شده همه مطالبی که نوشته میشود مطالعه کنید.
ali 79;249475 نوشت:

به عنوان مثال : امروزه روشن است که شخصی که صداهای غیبی می شنود به بیماری شیزوفرنی مبتلا است. پدیده ای که در گذشته به آن وحی می گفته اند. حال ما چطور می توانیم مطمئن شویم که صداهای غیبی که پیامبران می شنیده اند ، واقعا از طرف خدا بوده و نه به علت ابتلا به شیزوفرنی.
هیچ پیامی به بشر نرسیده است. دلیل این مدعا وجود شونصد فرقه مختلف در ادیان گوناگون است.

بهتر است ابتدا تناقض فکریتان را حل کنید.
طرف میگفت همسایه ما 13 سال پیش از دنیا رفته است. (شادی روحش صلوات) بعد وقتی از او می پرسیدند امروز بعد از ظهر کجا بودی میگفت با همسایه رفته بودم بازار.

طرف داد و بیداد راه انداخته بود که چرا فلان شرکت تولیدی مرکز خدمات پس از فروش ندارد؛ وقتی ازش پرسیدند مشکلت چیه؟
گفت درسته که چنین محصولی اصلا وجود نداره ولی نمیدونم چرا خدمات پس از فروش داره.

دوست عزیز شما که اصلا معتقد به وحی و نبوت نیستید انتظار تکرار چه چیزی را دارید؟
تکرار چیزی که وجودش قبولش ندارید؟

کسی که وحی را قبول دارد میگوید :
خود منشا وحی ختم نوبت را تعیین و اعلام کرده است.

Ali 79;210028 نوشت:
چرا خداوند جریان پیامبران را متوقف کرده ؟
در کل طبق فرمایشات شما و چیزی که بر همگان واضحه اینه که گناهان انسان های امروزی بقدری زیاد و غیر قابل باور است که خدا دیگه ما رو بی پیامبر رها کرده .....چون دیگه دیده فایده ای نداره و هدایت نمیشیم اکثریت منظورمه پس پیامبر نفرستاده دیگه.......و در کل قران کامل ترینه و حضرت محمد بهترین نیازی نیست کسی بیاد....

Ali 79;210028 نوشت:
حال سوال اینجاست که چرا تمام این پیامبران مربوط به دوران جاهلیت و تاریک تاریخ بشر بوده اند ، یعنی دوران پیش از وجود علم.
بشر امروز که تازه چشمش به این دنیا باز شده بیشتر نیاز به راهنما دارد یا بشر بدوی و غاز چران هزاران سال پیش ?
در این مورد بوضوح معلوم است شما اشتباه می کنید چون بشر امروزی بسیار بسیار جاهل تر از بشر قبل است...برای مثال قبلا از روی تعصب دختران را زنده بگور می کردند تک توک....اما الان سالیانه چنیدین و چند صد میلیون انسان بی گناه سقط جنین کشته می شوند که همگی هم 4 ماه به بالا هستند یعنی زمانی که کاملا روح در انان هست و از طرفی این جنین ها را پس از قتل در رستوران ها می خورند دیگه چقدر جهالت زیاد شده که خدا هم دیگه می دونه پیامبر فرستادن فایده نداره....یه بمب اتم می ندازه میلیون ها نسل رو کوچک و بزرگ بدبخت می کنه اینا همه جهله بزرگه

جناب بلال
اینها سوالات من و یا شاید بسیاری دیگر هم باشد لطفا کاملتر جواب دهید
و سوال مهم من اینه که چرادر جوامع دینی گناه و قتل و غارت بیشتره ؟
مگه دین نیامده که جامعه رو اصلاح کنه و گناه کمتر باشه ؟ پس چرا بیشتر شده ؟
چرا در پیروان یک مذهب هم اینهمه اختلاف وجود داره ؟ مثلا همین شیعه
چرا خود شیعه ها هم باهم دشمند ؟ چرا بخاطر یک حکم دینی باهم دشمن می شن و ادم می کشن ؟
مثلا همین چهارتا شیعه هم همدیگرو قبول ندارند ؟ اون یکی که روسری داره اون کسی رو که روسری نداره قبول نداره ؟
یعنی یک روسری در مذهب شیعه باعث اختلاف می شه !!!!!
این از یک چیز کوچیک وای به حال چیزهای بزرگتر !!!!
کلا کار دین و مذهب فقط تفرغه انداختن و دشمنیه ؟ چرا ؟

Ali 79;210028 نوشت:
گستردگی و عظمت گناهان و جنایات بشر امروز قابل مقایسه با بشر بدوی نیست.
اگر بشر قدیم با سنگ یا تیغ در جنگ ها صدها نفر را زخمی می کرد و ده ها نفر را می کشت ، امروزه بشر خطاکار در جنگ ها میلیون ها انسان را در چشم به هم زدنی خاکستر می کند و یا با بمب شیمیایی عمری زجر و شکنجه برای قربانیان به ارمغان می آورد.
اگر بشر قدیم بزغاله ای را از کسی می دزدید امروزه بشر با اختلاص های چند میلیاردی ، اقتصادی را به رکود می کشد و میلیون ها نفر را بی کار می کند و به خاک سیاه می نشاند.
اگر بشر قدیم از بالای پرچین به خانه همسایه دید می زد امروزه صنعت سینما اذهان تمام ابناء بشر را با تصاویر مستهجن مسموم می کند.
اگر در بشر قدیم مواردی از ربا خواری گزارش شده ، بشر امروز صنعت بانکداری اش را بر اساس ربا استوار کرده است.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
ان شالله خداوند یاری کننده همه ما باشد. که او بر همه چیز توانا است.
مطالبی را که به عنوان نقل قول در بالا از کاربر محترم آورده ام را از یک جهاتی جالب دیدم و نیز از جهتی قابل نقد.
اول اینکه دلسوزی برای هدایت بشر از طرف ایشان ستودنی است.
دوم اینکه وحشیان بشر نمای امروز چگونه دست گذشتگان را از پشت بسته اند و ناباورانه طبیعت و انسان و انسانیت را به لجن کشیده اند...ولی چیزی را که باید بر مطلب ایشان اضافه کرد این است که اینها همه نیستند که اینچنین هستند مثلا خود کاربر محترم که اینگونه دلسوزانه مطلبش را نوشته است
و خیلی های دیگر .... خوب وجود چنین افراد دلسوز و خردمندی نتیجه تعلیم انبیاء الهی علیهم السلام است. پس سر تعظیم عبودیت در برابر درگاه اقدس ربوبیت خدای متعال فرود آورده و پیشانی بر خاک می سابیم که انبیاء مرسل را با چراغ هدایشتشان بر نوع بشر هبه کرد. که صبغه انسانیت را در بشر با چراغ هدایتش چنین حفظ و رشد داده است.

اما نقدی که می خواستم بنویسم و شما ان شالله قضاوت خواهید نمود تناقضی بود که در مطالب این تایپیک با تایپیک بعدی کار بر محترم می باشد.ملاحظه بفرمائید نوشته بعدی ایشان را:« واضح است که سپردن پیام خدا به دست گذشتگان جاهل ، ناتوان و عقب مانده آن هم با این تعداد کثیر پیامبران کار عاقلانه ای نیست.
و نتیجه سپردن پیام به این اهمیت به دست مردمانی که در مقایسه با انسان های امروزی به مجانین می مانند ،»

در این نوشته ها بشر گذشته را جاهل نادان و ... دانسته و بشر امروزی را پیشرفته و مسلما دانا و عاقل و... .؛خوب اولا ، این نوشته در تناقض با مطلب تایپیک اول ایشان است که ملاحظه کردید، چون در آنجا چیز های در مورد بشر امروز گفته که اصلا قابل جمع با عقل و دانایی و... نیست.
ثانیا ، اگر مطالب تایپیک دوم درست باشد که بشر امروز پیشرفته دانا و خردمند و ... باشد که سلمنا و الحمدلله هدف انبیاء علیهم السلام تحقق یافته و دیگر چه جای گلگی از ساحت اقدس باری تعالی است.؟

Ali 79;210028 نوشت:
انسان در عصر حاضر بیش از هر زمان دیگری نیاز به حضور پیامبر دارد.

حلقه نجات را باید برای کسی پرتاب کرد که در حال غرق شدن در آب است و نه برای کسی که تنها لباسش خیس شده است.

فکرش را بکنید اگر خدا امروز یک پیامبر مبعوث کند چه میزان از انسان ها از گناهکاری به رستگاری می رسند.
برعکس انسان های بدوی که سوالات چرت و پرت مانند تعداد مو های صورت را از پیامبران می پرسیدند ، "پیامبر عصر کامپیوتر" می تواند سوالات بیشمار ذهن پویا و کنجکاو بشر امروزی را پاسخ دهد.
معجزات و راهنمایی های او با امکانات عصر حاضر بلافاصله در اختیار تمام جهانیان قرار می گیرد و همگان به او ایمان می آورند. مانند پخش زنده تلویزیونی بیانات پیامبر خدا.


بسم الله الرحمن الرحیم

بله، بله بشر امروز سخت نیازمند است به هدایت. درود بر اندیشه ای که چنین چیزی را دریافته است.
اما خوشبختانه و به شکرانه پروردگار متعال، این حلقه نجات که کاربرمحترم آرزویش را داشته هم اکنون وجود وجود دارد. به طوری که ربوبیت پروردگار متعال در هر گونه بهانه تراشی را بر بشر بسته است. {ولی همین بشر نیازمند، از آن غافل است.} و این بشر آنقدر مغرورانه خود را عاقل و بی نیاز می داند که بیش از دو قرن است که اعلام بی نیازی از تعالیم الهی نموده و خود برای خود برنامه می ریزد و...و..و.وووو . پس توپ مشکل بشر را در زمین خودمان جستجو کنیم نه در زمینه ربوبیت خدای متعال.
همین ماهواره و تلویزیون و وسایل ارتباط جمعی را در در جهتی به کار گرفته که روی حیوانات را سفید کرده است.

سئوال داشتم همه دوستان لطفا کمک کنید جواب دهید تا به نتیجه ای برسیم.
« اگر هنگام پخش زنده فینال جام جهانی یکی از انبیاء الهی در کانال دیگری سخنرانی کند. کانال های تلویزیونی بشر امروزی بر کدام شبکه تنظیم می شود.؟»
وقتی چند صد میلیون برای یک گل در فوتبال آه می کشند و اشک می ریزند ، فکر می کنید بشر امروز چقدر آمادگی پذیرش انبیاء را دارد ؟؟؟ و چقدر می تواند خواسته ها و سئولات عقلانی بپرسد ؟؟ و اگر بزرگانی مثل کاربر محترم هم سئوالات خوب و اساسی و هدایت گرانه پرسیدند ، چقدر مورد پذیرش افکار عمومی قرار خواهد گرفت و چقدر مورد طعنه و تمسخر و سرزنش قرار می گیرند؟؟
اصلا اینکه ما فکر کنیم بشر دیروز اساسا عقب مانده و جاهل بوده چه میزان می تواند درست باشد؟؟
آیا به صرف اینکه بشر دیروز بر اسب و استر سوار میشد و قصه و داستان را مستقیم و سینه به سینه برای هم نقل می کردند و بشر امروز هواپیما سوار می شود و با اینترنت و کامپیوتر برای هم نقل گفتار می کنند ملاک پیشرفت است یا انسانیتی که در پس این وسایل قرار گرفته است؟؟ هر چند پیشرفت های بشر دیروز در گوشه گوشه کره زمین حیرت آور است ، به گونه ای که جای این سئوال را باقی می گذارد که آیا صحیح است که حتی در مقایسه وسایل و تکنولوژی دیروز و امروز بشر دیروز را عقب مانده تلقی کنیم؟
و حال میخواهم که همه دوستان و بزرگواران لطف کنند با توجه به مطلب کار بر محترم در این سئوال نیز همکاری بفرمایند ان شا الله به نتیجه ای برسیم.
« اگر به حضور یکی از پیامبران الهی علیه السلام مشرف شوید چه سئوالی از محضر ایشان می پرسید؟ »
پیشاپیش از پاسختان تشکر می کنم

Ali 79;248451 نوشت:
واگذار کردن هر اتفاق غیر عقلانی به حکمت خدا ، کار باطل و خطرناکی است. زیرا این استدلال را آن "گاو پرست" هم می تواند در مورد گاو مورد پرستشش داشته باشد.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام مجدد
اول باید کار عقلانی و کار غیر عقلانی مشخص شوند . بله اگر کار غیر عقلانی را به خداوند نسبت دهیم خود غیر عقلانی و ناپسندو به قول کار بر محترم خطرناک می باشد . دوم اینکه اگر منظور ایشان از غیر عقلانی ، نبود پیامبر و هدایت گر در زمان کنونی است ؛ باید گفته شود بر اساس آموزه و اعتقاد ما شیعیان هم پیام موجود است و هم کسی که از طرف خداوند مبین پیام و الگو و بدون خطا کار پیامبر گونه می کند. اگر بشر پذیرای ایشان باشد دریغی در کار نیست هر چند به نوعی همه به طور عام و اهلش به طور خاص از وجود آسمانیش بهره می برند. اما افسوس بشر اعلام بی نیازی از آسمان نموده است.

Ali 79;249475 نوشت:
این شرایط امروزه وجود دارد و به بشر امروز هیچ پیامی نرسیده است.

کتب پیامبران تحریف شده.
سیره عملی و سنت پیامبران نیز به علت نبود امکانات فنی مانند دوربین فیلمبرداری ، ضبط صوت و یا گرامافون و یا حتی یک نقاشی درست و حسابی به کلی از بین رفته و به شایعات و خرافات تبدیل گشته است. و مشکل بزرگتر اینکه اعتبار سنجی اخبار رسیده از آنها به هیچ وجه امکان پذیر نیست.


بسم الله الرحمن الرحیم
به این قاطعیت همه چیز را رد کردن ، جای شگفتی و سئوال دارد.
اما شگفتی، عقل نمی پذیرد که اینگونه صریح و شتابزده همه چیز را رد کنید. پس عقل چه می شود ؟. عقل به حکم آینده نگری جایی برای شاید و باید می گذارد.
اما سئوال، اگر پیامبری هم اکنون به رسالت مبعوث شود چگونه نسبت به او اعتبار سنجی می کنید؟؟؟
و آخر اینکه ، خداوند حکیم کتاب مقدس آخرین پیامبرش را آورده ، اعلام حفاظت از آن را کرده و راه اعتبار سنجی از ان را مشخص فرموده است.
جله جلاله و اقدس عظمته و شأنه

Ali 79;210028 نوشت:
چرا خداوند جریان پیامبران را متوقف کرده ؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام مجدد
نکته قابل عرض دیگر اینکه :طرح سئوال تایپیک دارای اشکال است. چرا که کاربر محترم ارسال پیامبران را جریانی لا ینقطع تصور کرده که این سئوال را اینگونه مطرح کرده است.
در حالی که بر اساس قوانین حاکم برنظام هستی و آنچه لازمه هدایت بشر است ارسال رسوالان و انبیاء به پایان رسیده است نه متوقف شده که ما بخواهیم علت یابی کنیم { این دو مسئله متفاوت است}
مضاف بر اینکه ارسال انبیاء و رسل به پایان رسیده است نه هدایت . هدایت خداوند همیشگی است و پایان ندارد. چرا که لطف او جل و اعلی بی منتهاست.
موضوع قفل شده است