سئوال از یک آیه قرآن

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سئوال از یک آیه قرآن

با سلام :Gol:
مدتی است در مورد آیه‌ی 24 سوره‌ی نسا برایم سئوالی پیش آمده است.ابتدا این آیه و ترجمه آن را می‌خوانیم.

[="Red"] وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمً[/]

[="DarkRed"]و ( نيز بر شما حرام شد ) زنان شوهر دار ، جز آنهايي كه ( در جنگ از زنان كفار ) به بردگي شما در آمده اند ( زيرا اسارتشان بدون شوهر به حكم طلاق است ) . اينها ( احكام ) نوشته و مقرر شده ي خدا بر شماست . و غير از اينها ( غير چهارده قسم گذشته ) براي شما حلال شده كه با اموال خود ( به ازدواج بطلبيد ) در حالي كه خود دار از گناه و دور از زنا باشيد . و با هر زني از آنان ( از غير از اين چهارده قسم ) كه ازدواج موقت كرديد مهر او را به عنوان واجب ( مالي ) بپردازيد ، و بر شما گناهي نيست پس از تعيين مهر واجب در آنچه بدان توافق نماييد ( از اسقاط مهر يا كم و زياد كردن آن ) ، و همانا خداوند همواره دانا ( به مصالح امور) و داراي اتقان صنع ( در تشريع و تكوين ) است.[/]

در این آیه ازدواج با زن شوهردار حرام شمرده شده است و فقط یک استثنا دارد و آن ازدواج با زن اسیر است.در واقع با اسیر شدن یک زن ازدواج وی با شوهر سابقش فسخ شده و می‌تواند به عقد مردی دیگر دربیاید

فرض کنید زنی که همسر و فرزند دارد در جنگ اسیر شده و به اجبار به عقد مردی که طبیعتا از دشمنان زن است در می‌آید.چرا اسلام حکم یک ازدواج اجباری برای زن صادر کرده است؟
از دوستان و مدیران ممنون می‌شود با [="Red"]ذکر دلایل منطقی[/] این شبهه‌ای که در ذهن بنده ایجاد شده است را برطرف سازند.
با تشکر:Gol:

برچسب: 

اولا ترجمه ای که نوشتی ترجمه ای درستی نیست . ترجمه صحیح آیه 24 سوره نسا

و زنان شوهردار [نيز بر شما حرام شده است] به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‏ايد [اين] فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين [زنان نامبرده] براى شما حلال است كه [زنان ديگر را] به وسيله اموال خود طلب كنيد در صورتى كه پاكدامن باشيد و زناكار نباشيد و زنانى را كه متعه كرده‏ايد مهرشان را به عنوان فريضه‏اى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست كه پس از مقرر با يكديگر توافق كنيد مسلما خداوند داناى حكيم است (24)

در ترجمه این آیه منظور از مالک کنیز است نه اسیر

و المحصنات من النساء الا ما ملكت ايمانكم ...
كلمه (محصنات ) به فتحه صاد اسم مف عول از ماده (ح _ ص _ ن ) از مصدر باب افعالش احصان است ،
كه به معناى منع است ، حصن حصين (دژ محكم ) را هم از اين جهت حصن گفته اند، كه مانع از ورود اغيار است ، و وقتى مى گويند: (احصنت المراة ) معناى آن اين است كه فلان زن عفت به خرج داد، و ناموس خود را حفظ كرد، و يا اين است كه از فسق و فجور امتناع ورزيد، در قرآن كريم نيز آمده كه : (التى احصنت فرجها) يعنى داراى عفت بود، و وقتى گفته مى شود: (اءحصنت المراة ) بصورت معلوم و يا (اءحصنت المراة ) بصيغه مجهول ، معنايش اين است كه فلان زن شوهر رفت ، و در نتيجه شوهرش او را حفظ كرد، و يا بدون دخالت شوهر صرف ازدواج ، او را حفظ كرد، و چون بخواهى در مورد زنى بگوئى اين زن آزاده است نه برده ، مى گوئى (اءحصنت المراة ) زيرا آزاد بودن او مانع مى شود از اينكه كسى مالك ناموس او شود، و يا آزاد بودنش مانع مى شود از اينكه مرتكب زنا گردد، زيرا در آن ايام زنا در بين كنيزان شايع بود، و آزادها از ارتكاب آن ننگ داشتند.
و ظاهرا مراد از كلمه (محصنات ) در آيه مورد بحث معناى دوم باشد، يعنى زنانى كه ازدواج كرده اند نه به معناى اول و سوم ، چون آنچه از زنان خارج از چهار طايفه نامبرده در آيه ، ازدواجشان حرام است تنها شوهردارشان است ، خواه عفيف باشند و يا نباشند، و چه اينكه آزاد باشند يا كنيز.
پس هيچ وجهى به نظر نمى رسد كه كسى بگويد: مراد از كلمه (محصنات ) در آيه شريفه ، زنان عفيف است ، با اينكه حكم حرمت ازدواج اختصاصى به عفيف ها ندارد. (ساده تر بگويم آيه شريفه مى فرمايد: غير آن چهارده طايفه ، با هر زنى مى توان ازدواج كرد، مگر محصنات يعنى شوهرداران كه ازدواج با آنها حرام است . بعضى ها گفته اند: مگر محصنات يعنى زنان عفيف كه ازدواج با آنها _ البته اگر شوهر داشته باشند - حرام است ، بعضى ديگر لفظ نامبرده را حمل كرده اند به حرائر، يعنى گفته اند: مگر زنان آزاد كه ازدواج با آنها _ البته اگر شوهر داشته باشند حرام است ، اشكال ما اين بود كه در هر دو احتمالى كه مفسرين دادند قيد - البته اگر شوهر داشته باشند - اخذ شده بود، و در احتمال اول حكم را مختص به زنان عفيف دانستند، با اينكه اختصاصى به آنها نداشت ، و در احتمال دوم حكم را مختص به زنان آزاد كرده بودند، با اينكه اختصاصى به آنان نداشت ، و معلوم است كه اينگونه معنا كردن را طبع سليم نمى پسندد.
(پس حق مطلب همان است كه گفتيم مراد از كلمه نامبرده زنان شوهردار است ) (مترجم ) افعالش احصان است ،
يعنى كلمه (محصنات ) عطف است به كلمه (امهات ) و معناى آيه چنين مى شود حرام شد بر شما ازدواج با مادران و... همچنين ازدواج با زنان شوهردار _ البته مادام كه شوهر دارند _ .
و بنابراين جمله : (الا ما ملكت ايمانكم ) در اين مقام خواهد بود كه حكم منعى كه در محصنات بود از كنيزان محصنه بردارد، يعنى بفرمايد زنانى كه ازدواج كرده اند، و يا بگو شوهر دارند، ازدواج با آنها حرام است به استثناى كنيزان كه در عين اينكه شوهر دارند ازدواج با آنها حلال است به اين معنا كه صاحب كنيز كه او را شوهر داده مى تواند بين كنيز و شوهرش حائل شود، و در مدت استبرا نگذارد با شوهرش تماس بگيرد، و آنگاه خودش با او همخوابگى نموده ، دوباره به شوهرش تحويل دهد، كه سنت هم بر اين معنا وارد شده است .

تفسیر میزان ج 4

ممنون. من هم تفاسیر مختلف این آیه را بررسی و مقابله کردم. به نظر من هم تفسیر جناب علامه طباطبایی منطقی تر است.
در مورد این جمله "( زيرا اسارتشان بدون شوهر به حكم طلاق است )" اشاره به سنتی ست که در صدر اسلام وجود داشته. اسارت رن به معنای جاری شدن حکم طلاق بوده که البته علامه عقیده داشته که در مورد این آیه مصداق ندارد و توضیحاتی هم که داده موید همین مطلب است.

با تشکر از دوستان عزیز:Gol:
ولی بنده در یکی از تفاسیر (تفسیر نور) خوانده بودم که منظور زنی است که به اسارت در آمده است.

"[="Red"]کلمه‏ى «مُحصَنات» از نظر لغوى، یعنى آنچه در حِصن و حریم باشد و از دسترسى دیگران منع شود. ریشه این کلمه در قرآن، در مورد سه گروه استعمال شده است:
1- زنان عفیف وپاکدامن. چنانکه خداوند درباره حضرت مریم مى‏فرماید: «التى احصنت فرجها»
2- زنان شوهردار. زیرا شوهر نقش حفاظت از عفت زن را به عهده دارد. مراد از «المحصنات من النساء» در آیه مورد بحث، همین معنى است.
3- زنان آزاده که اسیر جنگى نبوده و کنیز نیستند. زیرا اسارت سبب پاره شدن پرده‏هاى عفّت و حیاى زن مى‏گردد و بى‏عفّتى در میان کنیزان شایع بوده است. مراد از «المحصنات المؤمنات» در آیه بعد، این معناست.
اسارت براى زنان کافر، به منزله‏ى طلاق آنان از شوهران است. مثل ایمان آوردن زن، که اگر شوهرش به کفر ادامه دهد، ایمان آوردن او را از شوهر جدا مى‏کند.
[/]"

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و تشکر


amin0151;209768 نوشت:
در این آیه ازدواج با زن شوهردار حرام شمرده شده است و فقط یک استثنا دارد و آن ازدواج با زن اسیر است.در واقع با اسیر شدن یک زن ازدواج وی با شوهر سابقش فسخ شده و می‌تواند به عقد مردی دیگر دربیاید فرض کنید زنی که همسر و فرزند دارد در جنگ اسیر شده و به اجبار به عقد مردی که طبیعتا از دشمنان زن است در می‌آید.چرا اسلام حکم یک ازدواج اجباری برای زن صادر کرده است؟ از دوستان و مدیران ممنون می‌شود با ذکر دلایل منطقی این شبهه‌ای که در ذهن بنده ایجاد شده است را برطرف سازند.

آیه « وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ» ، بحث آيه گذشته را در باره زنانى كه ازدواج با آنها حرام است دنبال مى ‏كند و اضافه مى ‏نمايد كه:" ازدواج و آميزش جنسى با زنان شوهردار نيز حرام است".
" محصنات" جمع" محصنة" از ماده" حصن" به معنى قلعه و دژ است، و به همين مناسبت به زنان شوهردار و همچنين زنان عفيف و پاكدامن كه از آميزش جنسى با ديگران خود را حفظ مى ‏كنند و يا در تحت حمايت و سرپرستى مردان قرار دارند گفته مى ‏شود.
گاهى به زنان آزاد در مقابل كنيزان نيز گفته شده، زيرا آزادى آنها در حقيقت به منزله حريمى است كه به دور آنها كشيده شده است و ديگرى حق نفوذ در حريم آنان بدون اجازه آنها ندارد، ولى روشن است كه منظور از آن در آيه فوق همان زنان شوهردار است.
اين حكم اختصاصى به زنان مسلمان ندارد بلكه زنان شوهردار از هر مذهب و ملتى همين حكم را دارند يعنى ازدواج با آنها ممنوع است.
تنها استثنايى كه به اين حكم خورده است در مورد زنان غير مسلمانى است كه به اسارت مسلمانان در جنگها درمى‏ آيند، اسلام اسارت آنها را به منزله" طلاق" از شوهران سابق تلقى كرده، و اجازه مى ‏دهد بعد از تمام شدن عده آنها1 با آنان ازدواج كنند و يا همچون يك كنيز با آنان رفتار شود (إِلَّا ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ).
ولى اين استثناء، به اصطلاح،" استثناى منقطع" است، يعنى چنين زنان شوهردارى كه در اسارت مسلمانان قرار مى‏ گيرند رابطه آنها به مجرد اسارت با شوهرانشان قطع خواهد شد، درست همانند زن غير مسلمانى كه با اسلام آوردن رابطه او با شوهر سابقش (در صورت ادامه كفر) قطع مى‏ گردد، و در رديف زنان بدون شوهر قرار خواهد گرفت.
از اينجا روشن مى ‏شود كه اسلام به هيچوجه اجازه نداده است كه مسلمانان با زنان شوهردار حتى از ملل و مذاهب ديگر ازدواج كنند، و به همين جهت، عده براى آنها مقرر ساخته و در دوران عده از ارتباط زناشويى با آنها جلوگيرى نموده است.
فلسفه اين حكم در حقيقت اين است كه اين گونه زنان يا بايد به محيط" كفر" بازگشت داده شوند، و يا بدون" شوهر" هم چنان در ميان مسلمانان بمانند و يا رابطه آنها با شوهران سابق قطع شود و از نو ازدواج ديگرى نمايند، صورت اول بر خلاف اصول تربيتى اسلام و صورت دوم ظالمانه است، بنا بر اين تنها راه همان راه سوم است.
از پاره ‏اى از روايات كه سند آن به ابو سعيد خدرى صحابى معروف مى ‏رسد برمى‏ آيد كه آيه فوق در باره اسراى غزوه اوطاس2 نازل گرديده و پيامبر ص بعد از اطمينان به اينكه زنان اسير باردار نيستند به آنها اجازه داد كه با مسلمانان ازدواج كنند و يا همچون يك كنيز در اختيار آنها قرار گيرند- اين حديث تفسير بالا را نيز تاييد مى‏ كند.
__________________________________________________
1. مقدار عده آنها، يك بار قاعده شدن و يا اگر باردار باشند، وضع حمل نمودن است. تفسير نمونه، ج‏3، ص: 334
2. اوطاس نام محلى است كه يكى از جنگهاى اسلامى در آنجا واقع شده است

اگر اسارت به معنای جدایی از شوهر است، پس زن اسیر دیگر شوهری ندارد که او را "زن شوهردار" خطاب کنند.
من می گویم سیب بر شما حرام است مگر قرمزش. مسلم است که در بخش دوم این گذاره مقصود از قرمز "سیب قرمز" است. یعنی من ممنوعیتی را که برای خوردن سیب گذاشته ام از بخشی از سیبها که همان سیبهای قرمز باشد برداشته ام. زنان شوهردار بر شما حرام اند مگر آنها که مالک شده اید یعنی زنان شوهرداری که مالک شده اید و شوهر دارند. در واقع آنها هنوز بخشی از بخش اول گذاره یعنی "شوهردارها" هستند با این تفاوت که شرایط استثنای ذکر شده را که همان "مملوک بودن" است دارا هستند. در واقع بیان علامه طباطبایی کاملا منطقی ست که : "صاحب كنيز كه او را شوهر داده مى تواند بين كنيز و شوهرش حائل شود، و در مدت استبرا نگذارد با شوهرش تماس بگيرد، و آنگاه خودش با او همخوابگى نموده ، دوباره به شوهرش تحويل دهد، كه سنت هم بر اين معنا وارد شده است ."

با تشکر از کارشناس محترم و دوستان عزیز
علت بوجود امدن چنین پرسشی انتقاد برخی دوستان اسلام ستیز بود که به دلیل وجود این آیه در قرآن مدعی بودند اسلام چنان است و بهمان...
همه می‌دانیم اوضاع زنان اسیر و بی پناه در جنگ ها چگونه است.نمونه اش در جنگ 8 ساله ما با عراق که داستان های آن را شنیده ایم
در واقع این شاهکار اسلام است که برای جلوگیری از تعرض به زن نه تنها او را از حالت اسارت خارج می‌کند بلکه تحت ازدواج برای او حق و حقوقی قایل می شود.
یک نکته هم که باید ذکر شود این است که این ازدواج اجباری نیست و باید با میل زن انجام شود در نتیجه به حقوق زن نیز تعرض نخواهد شد و وی در صورت عدم تمایل به ازدواج در پایان اسارت و یا بعد از مبادله می تواند به زندگی سابق خود برگردد.
در روزهای دیگر آیات دیگری از قران را بررسی خواهیم کرد تا ابهامات آن برطرف شود.

amin0151;210302 نوشت:
با تشکر از کارشناس محترم و دوستان عزیز علت بوجود امدن چنین پرسشی انتقاد برخی دوستان اسلام ستیز بود که به دلیل وجود این آیه در قرآن مدعی بودند اسلام چنان است و بهمان... همه می‌دانیم اوضاع زنان اسیر و بی پناه در جنگ ها چگونه است.نمونه اش در جنگ 8 ساله ما با عراق که داستان های آن را شنیده ایم در واقع این شاهکار اسلام است که برای جلوگیری از تعرض به زن نه تنها او را از حالت اسارت خارج می‌کند بلکه تحت ازدواج برای او حق و حقوقی قایل می شود. یک نکته هم که باید ذکر شود این است که این ازدواج اجباری نیست و باید با میل زن انجام شود در نتیجه به حقوق زن نیز تعرض نخواهد شد و وی در صورت عدم تمایل به ازدواج در پایان اسارت و یا بعد از مبادله می تواند به زندگی سابق خود برگردد. در روزهای دیگر آیات دیگری از قران را بررسی خواهیم کرد تا ابهامات آن برطرف شود.

سلام

یکی از نمونه های بارز اسلام در مورد اسارت و زنان

موضوع جنگ ایران و عمر است

و رفتار امام علی(ع):Gol:

amin0151;210302 نوشت:
در واقع این شاهکار اسلام است که برای جلوگیری از تعرض به زن نه تنها او را از حالت اسارت خارج می‌کند بلکه تحت ازدواج برای او حق و حقوقی قایل می شود. یک نکته هم که باید ذکر شود این است که این ازدواج اجباری نیست و باید با میل زن انجام شود

امین جان واقعیت تاریخ چیز دیگری می گوید. زنان اسیر، چع شوهر داشتند و چه نداشتند، به کنیزی می رفتند و دوستان احتمالا می دانند حکم نزدیکی کردن به کنیز در اسلام چیست. اینها که شما می گویید تماما فرضیات شماست.

sjmahmoudi;210430 نوشت:
با سلام
متوجه منظور شما نشدم
بحث ما بر سر این آیه از قران بود که برخی با استناد به آن می‌گویند اسلام ازدواج با زن شوهردار را روا می‌داند
آنچه که در گذشته و حال در میان مسلمانان انجام شده و می‌شود بیانگر نظر اسلام نخواهد بود
بنده فرضیاتی نداشته و ندارم.فقط یک آیه از قران را مورد بحث قرار دادم:Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم

sjmahmoudi;210141 نوشت:
اگر اسارت به معنای جدایی از شوهر است، پس زن اسیر دیگر شوهری ندارد که او را "زن شوهردار" خطاب کنند. من می گویم سیب بر شما حرام است مگر قرمزش. مسلم است که در بخش دوم این گذاره مقصود از قرمز "سیب قرمز" است. یعنی من ممنوعیتی را که برای خوردن سیب گذاشته ام از بخشی از سیبها که همان سیبهای قرمز باشد برداشته ام. زنان شوهردار بر شما حرام اند مگر آنها که مالک شده اید یعنی زنان شوهرداری که مالک شده اید و شوهر دارند. در واقع آنها هنوز بخشی از بخش اول گذاره یعنی "شوهردارها" هستند با این تفاوت که شرایط استثنای ذکر شده را که همان "مملوک بودن" است دارا هستند.

با سلام و تشکر
اسارت در حکم طلاق است نه به معنای طلاق لذا اطلاق زنان شوهر دار بعد از اسارت برای آنها صحیح نیست به همین دلیل استثنا در «الا ما ملکت ایمانکم» همانطور که گقته شد، استثنای منقطع است از قبیل «جاء القوم الا حمارا » که حمار داخل در قوم نیست اما از قوم استثنا شده است.
نکته قابل توجه در مثال سیب که شما زدید این است که استثنا از نوع متصل است و خارج از موضوع مورد بحث ( که استثنای منقطع است) می باشد.
موفق باشید
:Gol:
موضوع قفل شده است