جمع بندی چجوری واقعیت‌های تلخ و ناگوار رو بپذیرم؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چجوری واقعیت‌های تلخ و ناگوار رو بپذیرم؟

وقتی واقعیت تلخه و نمی شه تغییرش داد، چه جور می شه اون رو پذیرفت؟ :Cheshmak:

لا حول و لا قوة الا بالله

سلام بر راما بزرگوار و عرض خوش آمد گويي
ما قبلاً يه راما ديگه نداشتيم ؟ :Gig:
در جواب شما عرض كنم كه كي گفته واقعيت تلخه ؟ اتفاقاً خيلي هم شيرين هست فقط بستگي به نوع نگرش ما انسانها از اتفاقات داره ، هر انساني اگر اتفاقات بد رو هم خوش بينانه نگاه بكنه نه تنها براش تلخ نميشه بلكه پذيرفتن اون اتفاق هم براش راحتتر ميشه
شخصي مريض ميشه من ميرم به عيادتش و ميگم خدا بد نده و طرف هم ميگه فعلاً كه داده شانس نداريم كه !!!!!!!! اينجوري ميشه كه واقعيت تلخ ميشه
اصلاً مگه خدا به بنده هاش بد ميده ؟ كافيه بگه خدا ميخواد به من نشون بده كه چقدر ضعيفم تا از يادش غافل نشم
فقط بايد عينك رو از روي چشممون برداريم تا واقعيت تلخي نداشته باشيم همين

واقعيت شيرينههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

مثل عسل و خربزه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام بر شما

اینکه واقعیت شیرینه یا تلخ کاملا بستگی به رفتار و نتیجه ی اعمال انسان ها دارد . یک انسان تصمیم میگرد که واقعیت رو تلخ کنه یا شیرین .... اگر شما جای یک فردی باشی که برای مثال به یکی از عزیزانتان حمله شده و اون زخمی به خونه رسیده ، شما تصمیم میگری که وقتی کسانی گناهکاران رو پیدا کردی یا باهاشون دعوا میگیری و اونا رو می کشی ، یا تحویل پلیس میدی !

اینکه بگوییم واقعیت تلخ هست ، اینطور نیست در واقع ، ما واقعیت رو می سازیم و تغییر میدیم ، ما یک اتفاقی رو می سازیم ، حال اون اتفاق چون واقعیت داره و انجام شده ، یا باید تلخ باشه یا شیرین .... این بستگی به وجود آورنده ی اون اتفاق داره .... اما اینکه ما بیاییم و به یک اتفاق واقعا تلخ نگاه کنیم مثل کشتار هایی که در جنگ میشه ، آن موقع دیگه ما هم باید بگوییم اون واقعیت تلخه و نمی تونیم بگیم که به خوشی اونو پنداریم ...

اگر کسی مریض شود ، وجود آورنده اون مریضی مقصر اولیه هست و کسی که بی احتیاطی می کنه مقصر بعدی و در اینجا یک اتفاق تلخ رخ میده ، درسته .... یک نفر مریض میشه ! خب حال ما می آییم یا این اتفاق رو برایش تلخ تر می کنیم یا برایش خوش می کنیم ! مثلا می گوییم که خب الآن مریض شدی از فلان کار راحت شدی ! با شوخی و خنده می گوییم تا لحظاتی رو برایش شیرین کنیم .

اما ما واقعیت های روشن و شیرین هم داریم ، اما معمولا چون انسان های خطاکار بیشتر هستند ، اتفاقات بد بیشتر میشه و واقعیت های تلخ بیشتر .....

اما هرگز فراموش نکنیم که باید نگاهمون بزرگ باشه

راما;209512 نوشت:
وقتی واقعیت تلخه و نمی شه تغییرش داد، چه جور می شه اون رو پذیرفت؟ :cheshmak:

ولی به نظر من حقیقت هم خیلی شیرینه

شعار ندهید واقعیت میتونه تلخ باشه رفقا

:Cheshmak:ممنونم از همه دوستان.ببخشيد مسافرت بودم نظرات زيباي شما رو نديدم. درسته كه نگاه ما درباره واقعيت هاي زندگي خيلي تأثيرگذاره. اما همونطور كه كوشا و معراج عزيز گفتند واقعيت هاي تلخي هم وجود داره.اگز شما مادرت كه خيلي دوستش داري رو از دست بدي يا خدا بهت فرزند معلول بده يا معشوقه اي كه خيلي بهش وابسته بودي تركت كني و شكست بخوري ووووو همه اينها مي تونه احساس بدي درتو ايجاد كنه. حداقل در حد يك احساس اوليه كه من اسمش رو مي گذارم احساس تلخ.به هرحال آن اتفاق رو دوست نداشتي.صبر كردن هم كه خيلي در اسلام توصيه شده در صورتي معنا ميده كه چيزي رو دوست نداشته باشم و الا اگر شيرين باشه و دوست داشته باشم صبر كردن معني نداره.پس واقعيت هايي در زندگي هست كه آنها را دوست ندارم.حالا سوال من اينه كه چطور با اون احساس بتونم كنار بيام و اون رو بپذيرم؟:Gol:

سلام

وقتی حضرت ابراهیم در راه رسیدن به آتش بود روح الامین نزدش آمد و از او پرسید چیزی نمی خواهی؟
حضرت ابراهیم جواب داد همین که میدانم خدا بر حال من آگاهی دارد کافی است.

دوست عزيز كاملا دركت ميكنم تنها راهش اينه كه صبر كني منم تو اين موقعيتا بودم و يه عالمه درد و رنج كشيدم وقتايي كه صبر نكردم به خودت دل داري بده فقط خودتي كه ميتوني خودتو اروم كني اينو مطمئن باش
و اينكه گذشت زمان خيلي چيزا رو عوض ميكنه و خيلي چيزا هم فراموش ميشن

جمع بندي

[h=2]رويارويي واقعیت‌های تلخ و ناگوار[/h] پرسش:
وقتی واقعیت تلخه و نمی شه تغییرش داد، چه جور می شه اون رو پذیرفت؟

پاسخ:

سلام خدمت شما پرسشگر گرامي و تشكر از اعتمادتون.
به شما تبريك مي‌گويم كه باوري داريد كه مورد سيره عقلا و قبول روان شناسان و دين است بله در جايي كه ما نمي‌توانيم واقعيت را تغيير دهيم بايد تلاش كنيم با آن سازگاري پيدا كنيم و بپذيريم و تا حد امكان مهار كنيم.
مشكلات اجتناب پذير و اجتناب ناپذير
از جمله راه های غلبه بر نگرانی، آن است که هر انسانی مصیبت های اجتناب ناپذیر و مشکلات لاینحلی که در طول زندگیش پیش می آید، به آرامی تحمل کند، خویشتن را با شرایط آنها منطبق سازد و ناراحتی خود را با جزع و بی صبری تشدید ننماید.
به عبارت دیگر، کسی که به مصیبتی مبتلا می شود یا با مشکلی مواجه می گردد، برای رهایی از نگرانی، باید آن پیش آمد ناگوار را بررسی کند، اگر رفع شدنی و قابل حل است، به چاره جویی تصمیم بگیرد و در راه برطرف ساختن آن حادثه، از تمام وسایل عاقلانه ممکن استفاده نماید و موجبات آرامش فکری خویش را فراهم آورده، اگر مصیبت حتمی و مشکل حل ناشدنی است، بی چون و چرا تسلیم قضای قطعی گردد، به ناراحتی و عوارض آن، تن در دهد و با تندی و بی صبری، باعث تضیعف روح و فرسایش جسم خود نشود.

قالَ عَلِی علیه السلام : «إِذا نَزَلَ بِک مَکرُوهٌ فَانْظُرْ، فَإِنْ کانَ لَک حِیلَةٌ فَلاتَعْجَزْ وَ إِنْ لَمْ یکنْ فیهِ حیلَةٌ فَلاتَجْزَعْ»؛[1]
علی علیه السلام فرموده: «هر گاه دچار مصیبت و ناملایمی شدی، ببین، اگر قدرت علاجش را داری و می توانی، زیرکی، آن را از خود بگردانی، کوتاهی مکن و بدون اظهار ضعف و ناتوانی، در رفعش بکوش و اگر قدرت نداری، بدون جزع و بی تابی، آن را تحمل کن».

قالَ الصّادِقُ علیه السلام : «إِیاک وَ الْجَزَعَ فَإِنَّهُ یقْطَعُ الاْءَمَلَ، وَ یضْعِفُ الْعَمَلَ، وَ یورِثُ الْهَمَّ، وَ اعْلَمْ أَنَّ الْمَخْرَجَ فی أَمْرَینِ، فَما کانَتْ لَهُ حیلَةٌ فَالاْءِحْتِیالُ وَ ما لَمْ یکنْ لَهُ حیلَةٌ فَالاْصْطِبارُ»؛[2]
امام صادق علیه السلام فرموده: «از بی صبری و جزع بپرهیز که رشته امید را قطع می کند و کار و کوشش را تضعیف می نماید و اندوه و غم به بار می آورد. بدان برای نجات از بی صبری دو راه بیش نیست، اگر چیزی که مایه جزع شده، با مهارت و هوشمندی زایل می شود، باید اقدام کرد و اگر مصیبت قطعی و ناشدنی است، باید به رنج و المش تن داد، بردباری را به خود تحمیل نمود و بی قید و شرط، تسلیم قضای حتمی گردید.
واقعيت تلخ و شيرين
نمي شود انكار كرد كه واقعيات زندگي دو گونه است تلخ و شيرين . حتي اين واقعيت تلخ براي پيامبران هم وجود دارد. به عنوان نمونه عام الحزن (سال غم) نامی است که رسول خدا (ص) بر سال دهم بعثت، سه سال قبل از هجرت، نهاده است. در این سال وفات حضرت ابوطالب و حضرت خدیحه، دو شخصیت گرانقدر که در پیشرفت دین اسلام و نیز حمایت مالی و معنوی از رسول اکرم لحظه­ای دریغ نکردند، رخ داد، که با فاصله سه روز دار فانی را وداع گفتند.
این دو واقعه به قدری برای رسول خدا (ص) غمبار بود که آن سال را سال غم نام نهادند. این دو رخداد قریش را نسبت به رسول خدا (ص) بى‏باك ساخت تا به­جائى كه خاكروبه و بچه‏دان گوسفند را در هنگامى كه حضرت نماز می­خواند بر سر آن حضرت افكندند و بر قتل ایشان هم­سوگند شدند.
منبع شادكامي
يكي از مهم ترين منابع شادكامي تنظيم انتظارات با امكانات و واقعيات زندگي است. انبيا و ائمه عليهم السلام يكي از از رسالاتشان تنظيم اين امر و بالا بردن درجه شادكامي بشر است. به عنوان نمونه وقتي تذكر مي دهد كه آنچه نپايد دلبستگي نشايد براي افزايش سلامت روان ما است. فردي كه به ماشينش دلبسته است اگر در تصادفي ماشينش از بين برود تا مرز افسردگي پيش مي رود و...

راه‌هاي كنار آمدن با واقعيات تلخ
1-توجه به اين كه مي توانست بدتر از اين هم اتفاق افتد.
2- توجه به اين امر كه بي تابي وضع را بدتر مي‌كند«الجزع و اتعب من الصبر،بى‏تابى از صبر و شكيبايى ناراحت كننده‏تر است‏»[3]
در حديث ديگرى كه از امام هادى عليه السلام نقل شده،ضمن اشاره به نكته جالب‏ديگرى، مى‏فرمايند:«المصيبة للصابر واحدة و للجازع اثنان،مصيبت‏براى انسان صبوريكى است و براى انسان بى صبر و ناشكيبا دوتاست.»[4]
3- همنشيني با افراد صبور و افراد كه ما را به صبر و ايستادگي دعوت مي‌كنند نه افرادي كه وضع ما را بدتر مي‌كنند.
4-خواندن شرح حال افرادي كه در برابر ناملايمات زندگي مقابله كرده اند.
5- الگو قرار دادن افرادي كه از نعمت هاي جسمي و ديگر نعمت ها برخوردار نيستند ولي در برابر تلخي‌هاي زندگي تحمل بالايي دارند.
6- كمك از صبر و نماز كه دو تكنيك الهي در مشكلات زندگي هستند واستعينوا بالصبر و الصلاه. همه عبادات قدرت مقاومت ما را در برابر واقعيات تلخ بالا مي برند.
7-فهرست كردن ضررهاي بي تابي و مرور روزانه اين فهرست .
امير مؤمنان على عليه السلام در مذمت جزع مى‏فرمايند:«اياك و الجزع فانه يقطع الامل‏و يضعف العمل و يورث الهم،از جزع و ناشكيبايى بپرهيز،زيرا اميد انسان را قطع و كوشش و تلاش را ضعيف ساخته و غم اندوه به بار مى‏آورد»[5]
8- فهرست كردن فوايد پذيرش واقعيت و بالا بردن قدرت سازگاري و مرور روزانه اين فهرست.
9- مشورت ، تفكر و مطالعه براي كاستن آسيب ها.
10-دعا و درد و دل و راز و نياز با خدا( گاهي گريه در درگاه خدا سبب آرام شدن مي شود)
11-ديدن زندگي افرادي كه وضعشان به مراتب از ما بدتر است. سعدي مي نويسد ناراحت بودم كفش ندارم يكي را ديدم پا نداشت.
12-مطالعه كتاب رضايت از زندگي اثر عباس پسنديد
13-مطالعه كتاب انسان در جستجوي معنا نوشته ويكتور فرانكل.
14-ذكر زياد خدا كه ياد خدا سبب آرامش مي شود.
15-ذكر لاالله الا الله گفتن زياد براي مقابله با افكار مزاحم.
توجه
اگر در خصوص اين سئوال بازهم هم سئوالي داريد مي توانيد با پيام خصوصي بپرسيد

منبع براي مطالعه بيشتر
رمز پیروزى مردان بزرگ ، موجود در همين
هنر رضایت از زندگی
زندگی موفق: رازهای خوب زیستن،پدیدآورنده؛ عباس رحیمی،ناشر؛ جمال.
مهارت‌های زندگی، پدیدآورنده؛آرنولد لازاروس ترجمه شمس الدین حسینی،ناشرنسل نو اندیش.
مهارت‌های زندگی،پدیدآورنده؛حسین خنیفر، مژده پورحسینی،ناشر؛هاجر.

حق يارتون
.......................
[1]
. شرح ابن ابی الحدید، ج 10، ص 310.
[2] . جعفریات، ص 234
[3] بحار الانوار،ج‏79، ص 131،حديث‏16.
[4] بحار الانوار،ج‏79،ص 144.
[5] بحار الانوار،ج‏79،ص 144.

منبع: سايت انجمن گفتگوي ديني، انجمن مشاوره، كارشناس: حامي

موضوع قفل شده است