جمع بندی عصمت معصومین

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
عصمت معصومین

معصومان (ع) دارای یک نوع شایستگی اکتسابی از طریق اعمال خویشند و یک نوع لیاقت ذاتی و موهبتی از سوی پروردگار، تا بتوانند الگو و اسوه مردم بوده باشند.(1)
در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است:
..به درستی که خداوند متعال، انسان­هایی را از فرزندان آدم انتخاب کرد که تولد آنها پاک و بدن‏­های آنان پاکیزه بود و آنها را در پشت مردان و رحم زنان در حفظ خویش قرار داد؛

انبیاء و رسولان خود را از آنان قرار داد و آن­ها پاکیزه­ترین فرزندان آدم­اند، نه به جهت ‏طلبی که از خداوند داشته باشند؛ بلکه از آن جا که خداوند، در هنگام خلقت می­‏دانست


که از او فرمان برداری می­‏کنند و او را عبادت می­‏نمایند و هیچ گونه شرکی نسبت به او روا نمی­‏دارند،

پس اینان به واسطه فرمان برداری از خداوند، به این کرامت و منزلت والا در نزد خداوند، نایل شده­­اند..(2)

و در اوایل دعای ندبه، دلیل برگزیدگی امامان (ع) را چنین می­‏خوانیم:

«..بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَکَ ذَلِکَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّکْرَ الْعَلِیَّ وَ الثَّنَاءَ الْجَلِیَّ وَ أَهْبَطْتَ عَلَیْهِمْ مَلائِکَتَکَ وَ کَرَّمْتَهُمْ بِوَحْیِکَ وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِکَ..؛
بعد از آن که بر آنها شرط کردی نسبت به دنیا و زینت و زیورها زهد بورزند، آنان نیز این شرط را پذیرفتند و دانستی که آنان به این شرط وفادارند؛
پس آنها را پذیرفتی و به خود نزدیک ساختی و یاد بلند و ستایش ارجمند را برای ایشان پیش فرستادی و فرشتگانت را بر آنان فرو فرستادی
و به وحی خود آنان را گرامی داشتی و آنان را به بخشش علم خود میهمان کردی...».

واقعیتی که باید به آن توجه کرد، آن است که « لازمه سپردن هر مسئولیتی، دادن امکانات لازم است» و امامت جامعه، از این قاعده مستثنی نیست؛

از این رو خداوند آنان را از علم و تاییدات لازم برای عهده داری مسئولیت امامت بهره‏مند می­‏گرداند

و «معصومان (ع) به خاطر تاییدات الهی و اعمال پاک خویش، چنان هستند که در عین داشتن قدرت و اختیار برای گناه کردن، به سراغ گناه نمی‏روند،

درست همان گونه که هیچ فرد عاقلی حاضر نیست، قطعه آتشی را بر دارد و به دهان خویش بگذارد، با اینکه نه اجباری در این کار است و نه اکراهی، ا

ین حالتی است که از درون وجود خود انسان بر اثر آگاهیها و مبادی فطری و طبیعی می‏جوشد، بی آنکه جبر و اجباری در کار باشد.»(3)

و «این تقوای الهی موهبت ویژه‏ای است که به خاطر مسئولیت سنگین رهبری به پیغمبران (و امامان) داده شد، امتیازی که بهره آن عاید همگان می‏شود
و درست مانند امتیاز خاصی است که خداوند به پرده‏های ظریف و بسیار حساس چشم داده که تمام بدن از آن بهره می‏گیرد.»(4)

اما عنایت ‏خاص الهی نسبت به معصومین، مانند دیگر اسباب و شرایط و امکانات ویژه‏ای که برای افراد خاصی فراهم می‏شود،

مسئولیت ایشان را سنگین‏تر می‏کند، و همچنان که پاداش کارشان افزاش می‏یابد، کیفر را نیز افزاش می‏دهد

وبدین ترتیب، تعادل بین پاداش و کیفر، برقرار می‏گردد، هر چند شخص معصوم با حسن اختیار خودش استحقاق کیفری پیدا نخواهد کرد؛

نظیر این تعادل را در مورد همه کسانی که از نعمت ویژه‏ای برخوردار هستند می‏توان ملاحظه کرد،

چنان که علما و وابستگان به خاندان پیامبر اکرم (ص) دارای مسولیت‏ حساس­تر و سنگین‏تری هستند و همان گونه که پاداش اعمال نیکشان بیشتر است،

کیفر گناهانشان (به فرض ارتکاب) افزونتر می‏باشد و به همن جهت است که هر کس مقام معنوی بالاتری داشته باشد، خطر سقوطش بیشتر و بیم و هراسش از لغزش، زیادتر است.(5)

پی نوشت:

1-تفسیر نمونه ج : 17 ص 292.

2-بحارالانوار، ج 10، ص 170

3-تفسیر نمونه ج 17 ص 292.

4-تفسیر نمونه ج 17 ص 304

5-آموزش عقاید صفحه 209 محمد تقی مصباح یزدی.