چطور به خدا اعتماد كنيم؟

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چطور به خدا اعتماد كنيم؟




علل بی اعتمادی به خدا

1.عدم ایمان و معرفت نسبت به خداوند: کسی که خداوند و صفات و اسماء ذات و فعل او را بشناسد و به مراتب عالی ایمان و یقین برسد، با درک حقیقت توحید ذاتی و صفاتی و افعالی او هیچ گاه به غیر او اعتماد ننموده و تنها بر او اعتماد خواهد نمود. از این روست که در روایات متعدد توکل از ارکان ایمان شمرده شده است.
از امام رضا(ع) نقل شده است که فرمود: ایمان چهار رکن دارد: توکل بر خداوند، رضا به قضای او، تسلیم به امر او و واگذاری و تفویض امور به او

امیرالمؤمنین(ع) در وصیت خود به امام حسن(ع) فرمودند: «و بپرهیز از اینکه مرکب لجاجت سرکشی کند.و در جای دیگر نیز می فرماید: «لجاجت آدمی را دور می سازد و به کارهای ناشایست وا می دارد.»

2.سوء ظن به خدا: این صفت رذیله در نتیجه ترس و ضعف نفس است. زیرا هر ضعیف النفسی به هر فکر فاسدی -که بخاطرش می گذرد و به قوه واهمه او در می آید- اعتماد می کند و پی آن می رود.قرآن کریم در این باره می فرما می شود؟»

از این آیه استفاده می شود سوء ظن این گروه موجب بی اعتمادی به خداوند و وعده های او شده است.

3.افراط در حس گرایی و عقل گرایی: بی اعتمادی انسانها نسبت به خدا به عنوان گریز از اوهام و خرافات و مسائل ماوراء طبیعی، ناشی از تکیه افراطی بر حس گرایی و علوم تجربی و عقل گرایی است.

عده ای در واقع خدای دیدنی را طلب می کنند تا مانند بت پرستان آن را ببینند و پرستش کنندو خدایی که دیده نشود قابل پرستش و اعتماد و کمک خواستن از او نیست.

4.لجاجت: امیرالمؤمنین(ع) در وصیت خود به امام حسن(ع) فرمودند: «و بپرهیز از اینکه مرکب لجاجت سرکشی کند.»و در جای دیگر نیز می فرماید: «لجاجت آدمی را دور می سازد و به کارهای ناشایست وا می دارد.»

5.توهم خلف وعده و خیانت: یکی از علل بی اعتمادی افراد به دیگر انسان ها خلف وعده و خیانت دیگران به شخص اعتماد کننده است، لذا در مورد خداوند نیز ممکن است چنین توهمی موجب عدم اعتماد به خداوند باشد و حال آنکه حریم کبریائی او منزه از صفات مذموم و ناپسند است. چنانچه خداوند در قرآن می فرماید: «زیرا خداوند از وعده خود تخلف نمی کند

6.اعتماد به غیر: یکی از علل بی اعتمادی به خداوند تکیه به غیر و اسباب عادی دنیوی است؛ زیرا اعتماد کننده غیر خدا را دارای علم، قدرت و جایگاه ویژه می داند و او را مستقل و مؤثر پنداشته و منافع خویش را مستقیما در ارتباط با او می یابد، از این رو فریب ظواهر را خورده و بر او تکیه می کند، و مرتکب شرک می گردد.


راه درمان بی اعتمادی به خدا

1.افزایش معرفت: کسی که خداوند را با اوصاف کمالی اش شناخت و او را قدرتمندی با اراده در صحنه هستی دید، دیگر حوادث جهان را تنها در قالب اسباب و علل مادی تفسیر نخواهد کرد. بلکه مشیت نافذ او را در همه جا می بیند و حوادث و امور را با در نظر گرفتن این واقعیت تفسیر می کند.

و اگر خداوند زیانی به تو رساند، هیچ کس جز او آن را برطرف نمی سازد، و اگر اراده خیری برای تو کند هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد. آن را به هر کس از بندگانش بخواهد می رساند و او آمرزنده و مهربان است

علامه طباطبایی می فرماید: حقیقت مطلب این است که نفوذ اراده و رسیدن به مقصود در عالم ماده نیازمند به یک سلسه اسباب و عوامل طبیعی و یک سلسله عوامل روحی و نفسانی است. هنگامی که انسان وارد میدان عمل می شود و کلیه عوامل طبیعی مورد نیاز را آماده می کند، تنها چیزی که میان او و هدفش فاصله می اندازد همانا تعدادی از عوامل روحی از قبیل سستی اراده، ترس، شتابزدگی، کم تجربگی و بدگمانی نسبت به تأثیر علل و اسباب است. در چنین وضعی اگر انسان به خداوند سبحان توکل داشته باشد، اراده اش قوی و عزمش راسخ می شود و مزاحمات روحی در برابر آن خنثی خواهد شد، زیرا انسان در مقام توکل با مسبب الاسباب پیوند می خورد، با چنین پیوندی دیگر جایی برای نگرانی و تشویش خاطر باقی نمی ماند و با قاطعیت با موانع دست و پنجه نرم می کند تا به مقصود برسدو چنین حالتی در بی اعتمادی به خداوند و اعتماد به غیر حاصل نخواهد شد.

2.توجه به حالات گذشته خود: انسان باید به حالات گذشته خویش بنگرد و ببیند که چگونه خداوند عالم او را به وسیله نور هستی از ظلمت نیستی خارج ساخته و لباس زیبای وجود که ریشه همه موهبت هاست بر قامت او پوشانیده است. هنگامی که در رحم مادر هم بود و دست او از همه جا کوتاه بود، از لطف خداوند بی بهره نبود، بلکه هر چه نیاز داشت در اختیارش بود، پس از گام نهادن در فضای این جهان نیز آنچه مایه حیات و بقای او بود، از شیر گرفته تا نوازش¬ها و محبت های او را برایش فراهم ساخت.

آری، هر گاه در این امور بیندیشد، درمی فریابد که همه چیز از ناحیه خداست و تنها باید بر او توکل کرد خداوند در آیه شریفه می فرماید:
«و اگر خداوند زیانی به تو رساند، هیچ کس جز او آن را برطرف نمی سازد، و اگر اراده خیری برای تو کند هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد. آن را به هر کس از بندگانش بخواهد می رساند و او آمرزنده و مهربان است
3.ترک توجه به مخلوق: انسان تا توجه به مخلوق را ترک نکند، توجه به حق در قلبش محکم نمی شود و به قبول روحانیت و وحدت واصل نشود.
امیرالمؤمنین(ع) در خبر معراج از پیامبر اکرم(ص) نقل می کند که فرمودند: ای پروردگار من، کدام عمل برتر و افضل است؟ خداوند عزوجل می فرماید: ای احمد، پیش من چیزی از توکل بر من و رضا به آنچه که قسمت کرده ام برتر و افضل نمی باشد.
4. شناخت محدودیت های علم و عقل: علم و حس و عقل با محدودیت های فراوانی روبرو هستند؛ زیرا آنها تنها می توانند به بررسی اوضاع و احوال امور این عالم بپردازند و در برابر بسیاری از پرسش ها و نیازهای انسان توان پاسخگویی و رفع نیازها را ندارند.
لذا توجه به این نکته موجب گرایش به نیرویی می شود که دارای علم و قدرت و رحمت مطلق است. و می تواند پاسخگو و برآورنده تمام نیازهای بشر باشد.
منبع : پژوهشکده باقر العلوم

موضوع قفل شده است