بهترین جمله عربی درباره حضرت اباالفضل

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بهترین جمله عربی درباره حضرت اباالفضل

سلام
دنبال یک جمله خوب
به زبان عربی درباره حضرت اباالفضل (ع) می گردم برای شیشه نویسی.
این جمله می تونه قسمتی از یک حدیث یا یک شعر یا یک جمله از یک مقتل باشه.

لطفاً اگر جمله خاصی در این مورد، به نظرتان میرسد اینجا درج نمائید.

امام صادق (سلام الله علیه) :
كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ نافِذَ البَصيرَةِ صُلبَ الإيمانِ جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِاللَّهِ و أبلى بَلاءً حَسَناً و مَضى شَهيداً.
عموى ما، عبّاس، داراى بينشى ژرف و ايمانى راسخ بود؛ همراه با امام حسين(ع) جهاد كرد و نيك آزمايش داد و به شهادت رسيد.
دانش نامه اميرالمؤمنين : ج1- ص190 - ح 106

بخشی از زیارت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام:

السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ عَلَى رُوحِکَ وَ بَدَنِکَ.

والله اِن قَطعتم یَمینی
انی احامی ابداً عَن دینی
و عَن امام صادق الیقینی
نَجْلِ النبی الطاهر الامین
نبی صدق جائنا بالدینی
مُصَّدقاً بالواحد الامین

اگر دست راستم را قطع کردید تا ابد از دینم و امام باورمندم به آخرت حمایت می کنم که فرزند پیامبر پاک و امین است ،پیامبر راستگویی که دین الهی را آورد که گواهی دهنده به یکتایی خداست .

جمله امام حسین هنگام شهادت برادر:

الآن اِنکسر ظهری و قَلَت حیلتی

بیانی از حضرت زین العابدین(ع) در بارۀ حضرت ابوالفضل(ع):

رَحِمَ الله العباس ، فَلَقد آثر و
اُبِلی و فَدا اَخاهُ بِنَفسه حَتی قَطَعتُ
یَداهُ
فَابَدلَهُ الله جَناحَینِ یَطیرُ بِهِما
مَعُ المَلائِکه فِی الجَّنه کجَعفر بن
ابیطالب
وَ اِن للعَباس عِندالله عَزَّ و جَلَّ
مَنزَلَه یَغبِطُهُ بها جَمیع الشُّهداء
یَومَ القیامت

خدا رحمت کند عمویم عباس را ، عجب ایثار کرد و حداکثر آزمایش را انجام داد ، او خود را فدای برادرش کرد تا جائی که هر دو دستش قطع شد و خدای متعال به جای آن دستها دو بال به وی عنایت کرد که بوسیلۀ آن دو بال در بهشت با فرشتگان پرواز می کند مثل جعفر بن ابیطالب . و به راستی که عباس در پیشگاه خدای عزوجل مقام و منزلتی دارد که تمام شهدا در روز قیامت به آن مقام غبطه می خورند .

طوفان خورشیدی;208487 نوشت:
سلام
دنبال یک جمله خوب به زبان عربی درباره حضرت اباالفضل (ع) می گردم برای شیشه نویسی.
این جمله می تونه قسمتی از یک حدیث یا یک شعر یا یک جمله از یک مقتل باشه.

لطفاً اگر جمله خاصی در این مورد، به نظرتان میرسد اینجا درج نمائید.

اگر آب به خیمه نرسید فدای سرت فدای سرت
اگر حسین قامتش خمید فدای سرت فدای سرت

حی علی المهدی و الشهدا

دخيلك يا عباس

يا كاشف الكرب عن وجه الحسين
اكشف كربي به حق اخيك الحسين


ابوالفضل المضرج بالدماء

ابالفضل آغشته به خون


دخيلك يا عباس

إنَّ لِلعَبّاسِ عِندَاللهِ لَمَنزِلَهٌ يَغبِطُهُ بِها جَميعُ الشُّهَداءِ يَومَ القيِامَهِ
عباس را نزد خدا منزلتي است كه روز قيامت همه شهيدان بر آن رشك مي برند.




شیعتی مهما شربتم ماء عذب فاذکرونی *** ءاو سمعتم بشهید ءاو غریب فاندوبی

السلام علیک یا ساقی العطشا الکربلاء

سلام

delete;208664 نوشت:
اگر حسین قامتش خمید فدای سرت فدای سرت

چــــی شد؟؟؟؟؟؟
امام حسین(ع) که امام حضرت عباس(ع) بود و مقامی بس بالاتر از ایشون داشت..
اون وقت فدای سر حضرت عباس(ع) که امام حسین(ع) قامتش خم شد؟
اگر این جمله رو جلوی خود حضرت عباس (ع) می گفتید خدا می دونه چقدر عصبانی می شد!یک عمر به امام(ع) برادر نگفت به احترام..
البته اگر منظورتون اینه که امام حسین(ع) این جمله رو فرمودن حتما باید اینو بنویسید..چون اینجوری معنی اش خیلی بده.

طوفان خورشیدی;208487 نوشت:
سلام
دنبال یک جمله خوب
به زبان عربی درباره حضرت اباالفضل (ع) می گردم برای شیشه نویسی.
این جمله می تونه قسمتی از یک حدیث یا یک شعر یا یک جمله از یک مقتل باشه.

لطفاً اگر جمله خاصی در این مورد، به نظرتان میرسد اینجا درج نمائید.

[=Century Gothic]با سلام
مگر میشود در وصف بزرگی عباس ,علی ع جمله ای پیدا کرد
اگر قرار بود ادبیات انسانی عاجز در وصف عباس ع سخن بگوید که دیگر عباس ع! عباس ع نبود !:Sham:
ما که باشیم که زیبا ترینها را در وصف عباس ع ,علی ع بگویم ؟!
[=Century Gothic]باید در کربلا بود تا عباس ع را فهمید !

[=Century Gothic]هر چه داريم همه از كرَم عباس است

[=Century Gothic]خلقت جنت حق لطف كم عباس است
[=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]اي كه حاجت ز حسين ميطلبي دقت كن



[=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]پرچم شاه به سوي حرم عباس است


بهترین جمله عربی درمورد مولاعباس(ع)سخن امام سجاد(ع)است که فرمود(رحم الله عمی العباس فلقداثروابلی وفدی اخاه بنفسه............)التماس دعا

سلام
از همه دوستان ممنونم.
اما این زمینه، کار بیشتری می طلبد، گرچه ادای حق آن و یا حتی شناخت آن، از طاقت بشر خارج است.

از تلویزیون شنیدم که مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی توصیه فرمودند که سخنان مادر بزرگوار حضرت ابوالفضل (ع) در هنگام دفن پیکر فرزندانش، برای روضه ها مناسب است. (نقل به مضمون)

کسی از دوستان به این سخنان دسترسی دارد؟ (ترجیحاً با متن عربی)

طوفان خورشیدی;213639 نوشت:
سلام از همه دوستان ممنونم. اما این زمینه، کار بیشتری می طلبد، گرچه ادای حق آن و یا حتی شناخت آن، از طاقت بشر خارج است. از تلویزیون شنیدم که مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی توصیه فرمودند که سخنان مادر بزرگوار حضرت ابوالفضل (ع) در هنگام دفن پیکر فرزندانش، برای روضه ها مناسب است. (نقل به مضمون) کسی از دوستان به این سخنان دسترسی دارد؟ (ترجیحاً با متن عربی)

با سلام خدمت شما

احتمالا شما سخن را درست نشنيده ايد زيرا حضرت ام البنين(س) در كربلا حضور نداشتند تا در هنگام دفن فرزندان شهيدشان سخني بگويند و احتمالا منظور اشعاري از حضرت ام البنين(س) را مي گوييد كه هنگام شنيدن خبر مرگ فرزندانش بيان كرده اند.


سید محسن امین درباره امّ البنین علیها السلام می گوید: «او شاعری خوش بیان و از خانواده ای اصیل و شجاع بود


هنگامی که زنها او را با عنوان امّ البنین خطاب می کردند و به وی تسلیت می دادند، این ابیات را سرود:


لا تَدْعُوِنِّی وَیْکِ اُمُّ الْبَنِین تُذَکِّرنِی بِلُیُوثِ الْعَرِینِ


ای زنان مدینه! دیگر مرا امّ البنین نخوانید و مادر شیران شکاری ندانید.


کانَتْ بَنُونَ لِی اُدْعی بِهِمْ وَالْیَوْمَ اَصْبَحْتُ وَلا مِنْ بَنِینِ


مرا فرزندانی بود که به سبب آنها امّ البنینم می گفتند، ولی اکنون دیگر برای من فرزندی نمانده است و همه را از دست داده ام.


اَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبی قَدْ واصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ


آری، من چهار باز شکاری داشتم که آنها را هدف تیر قرار دادند و رگ گردن آنها را قطع کردند.


تَنازَعَ الْخِرْصانُ اَشْلائَهُمْ فَکُلُّهُمْ اَمْسَوا صَرِیعا طَعِینْ


دشمنان با نیزه های خود ابدان طیبه آنها را از هم متلاشی کردند و در حالی روز را به پایان بردند که همه آنها با جسد چاک چاک بر روی زمین افتاده بودند.


یا لَیْتَ شِعْرِی اَکَما اَخْبَرُو باَنَّ عَبّاسا قَطِیعُ الْیَمِینِ


ای کاش می دانستم آیا این خبر درست است که دستهای فرزندم عباس را از تن جدا کردند؟!


و در اشعار دیگری می گوید:


یا مَنْ رَاءَی الْعَبّاسَ کَرَّ عَلی جَماهِیرِ النَّقَد ِ وَوَراهُ مِنْ اَبْناءِ حَیْدَرَ کُلُّ لَیْثٍ ذِی لِبَدٍ


ای کسی که [فرزند عزیزم]، عباس را دیده ای که با دشمنان بزدل در قتال است [و آن فرزند حیدر کرار، پدروار، حمله می کند] و فرزندان دیگر علی مرتضی ـ که هر یک نظیر شیر شکاری هستند ـ در پیرامون وی مبارزه می کنند.


نُبِّئْتُ اَنَّ ابْنِی اُصِیبَ بِرَأسِهِ مَقْطُوعُ یَدٍ وَیْلِی عَلی شِبْلِی اَمالَ بِرَأسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ


به من خبر داده اند که بر سر فرزندم عباس، عمود آهن زدند؛ در حالی که دست در بدن نداشته است. ای وای بر شیر بچه من که عمود آهنین بر فرق سرش زدند!


لَوْ کانَ سَیْفُکَ فِی یَدَیْکَ لَما دَنی مِنْکَ اَحَدٌ


پسرم عباس! اگر [دست در تن داشتی و] شمشیرت در دستت بود، کدام کس جرأت داشت که به تو نزدیک شود.


امام باقر علیه السلام می فرماید: «جناب امّ البنین علیهاالسلام بعد از واقعه عاشورا و دریافت خبر شهادت فرزندان رشیدش، و به ویژه خبر شهادت امام حسین علیه السلام همواره در مدینه، کنار قبرستان بقیع می آمد و برای آن رادمردان الهی با سوز و گداز خاصی عزاداری می کرد و یاد و نام آن گرامیان را زنده نگه می داشت.

در آنجا مردم مدینه حضور می یافتند و افزون بر حزن و اندوه در مصیبت حماسه سازان عاشورا، پیامها و سخنان آن بانوی با فضیلت را می شنیدند تا آنجا که مروان، از دشمنان اهل بیت علیهم السلام هم از اشعار و ندبه های جانسوز امّ البنین علیهاالسلام ، متأثر می شد و گریه می کرد

.

از ویژگیهای بسیار مهم اشعار امّ البنین، توجه به رویدادهای سیاسی زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا با استفاده از هنر مرثیه خوانی و نوحه سرایی، توانست ندای مظلومیت و حق طلبی حماسه آفرینان کربلا را به گوش نسلهای آینده برساند و مردمان غفلت زده را بیدا سازد.(ویژگیها و فضائل حضرت امّ البنین علیهاالسلام،پدید آورنده : عبد الکریم پاک نیا ، صفحه 17)

فرزندان ام‏ البنین - همگى - در كربلا شهيد شدند و نسل ام‏ البنین عليها السلام از طريق عبيدالله بن قمر بنى هاشم(ع) بسيار مى‏ باشند.


چون بشير به فرمان امام زين العابدين عليه السلام وارد مدينه شد تا مردم را از ماجراى كربلا و بازگشت اسراى آل الله با خبر سازد در راه ام ‏البنین‌سلام‌الله‌عليها او را ملاقات كرد و فرمود: اى بشير، از امام حسين عليه السلام چه خبر دارى ؟

بشير گفت: اى ام‏ البنین، خداى تعالى ترا صبر دهد كه عباس ‍ تو كشته گرديد. ام ‏البنین‌ سلام الله عليها فرمود: از حسين سلام الله عليه مرا خبر ده.

بدين‌گونه، بشير خبر قتل يك يك فرزندانش را به او خبر داد، اما ام ‏البنین

سلام الله عليها پياپى از امام حسين عليه السلام خبر مى‌گرفت، وى گفت: فرزندان من و آنچه در زير آسمان است، فداى حسينم باد! و چون بشير خبر قتل آن حضرت را به او داد صيحه‌اى كشيد و گفت: اى بشير، رگ قلبم را پاره كردى! و صدا به ناله و شيون بلند كرد.


مامقانى گويد: اين شدت علاقه، كاشف از بلندى مرتبه او در ايمان و قوت معرفت او به مقام امامت است كه شهادت چهار جوان خود را كه نظير ندارند در راه دفاع از امام زمان خويش سهل مى‌شمارد.


به نوشته علامه سماوى در ابصارالعين: ام‏البنین‌ سلام‏ الله‏ عليها همه روزه به بقيع مى‌رفت و مرثيه مى‌خواند، به نوعى كه مروان - با آن قساوت قلب - از ناله و گريه ام ‏البنين سلام‏ الله‏ عليها به گريه مى ‏افتاد و اشك‌هاى خود را با دستمال پاك مى‏ كرد.(چهره درخشان قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس عليه السلام ،ج1)

موضوع قفل شده است