سمت خدا

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سمت خدا

[=&quot]آیا می توان در دعا کردن سریع تر جواب گرفت ؟

[/][=&quot]آیت الله بهاءالدین و آیت الله بهجت می فرمودند :
یکی از دعاهایی که برای برآوردن حاجت موثر است خواندن حدیث کِساء است . در این ایام فاطمیه خواند حدیث کساء خیلی خوب است . بزرگان توصیه ی به خواندن این حدیث می کردند . در ایام جنگ در خدمت آیت الله بهاء الدینی به شهر دُرود رفته بودم[/][=&quot] . به ایشان گفتند که این شهر را بخاطر کارخانه ی سیمانی که دارد بطور مداوم موشک باران می کنند و مردم شهر مستاصل شده اند ایشان به امام جمعه فرمودند که در مراسم هایتان حدیث کساء را بخوانید . از آن موقع در این شهر خواند این حدیث باب شد و از آن به بعد دیگر آن شهر بمباران یا موشک باران نشد . حتی اگر بمب هم می انداختند عمل نمی کرد . ممکن است که کسی هم این حدیث را بخواند و به صلاحش نباشد و خدا دعایش را مستجاب نکند ولی به او بهتر از آن را می دهد . آقای شیخ عباس قمی در کتاب فوایدالرضویه ص 94 فرموده اند : صاحب ارشاد القلوب که از علمای شش قرن پیش است در کتاب جامع الدُرَر ، سه بار این حدیث را نقل کرده است . الان در آخر کلیات مفاتیح این حدیث وجود دارد . آیت الله بهجت فرموده اند که جملات این حدیث معجزه است . پیامبر دو بار قسم می خورد که اگر این حدیث خوانده بشود رحمت می آید ، ملائکه نازل می شوند ، غم از غمگین برداشته می شود و جاجت حاجتمند روا می شود. ما باید خواندن این حدیث را رایج کنیم . البته دسته جمعی خواندن این حدیث بهتر است . بزرگان تجربیات زیادی در مورد این حدیث دارند که اگر حاجتی به صلاح ما باشد حتما برآورده می شود . خواندن این حدیث موانع را برطرف می کند . کلمات این حدیث از زبان حضرت فاطمه است که می فرماید خدا و ملائکه فرمود . چهارده هزار صلوات به نیت هدیه به چهارده معصوم بسیار موثر است . می توان این صلوات ها را در جلسات متعدد گفت . در مجالس قم مرسوم است که هر کس صد صلوات بفرستد تا چهارده هزار صلوات ذکر شود [/].

برچسب: 


این ذکر در مجالس زنان خیلی بهتر از گناه غیبت است . کسانی که تمکن مالی دارند ریختن خون بسیار موثر است . اگر انسان بیمار یا گرفتاری دارد می تواند قربانی بکند . بهتر است که قربانی گوسفند باشد . برای خرید خانه و آوردن عروس قربانی کردن خوب است. اینکه در پای جنازه گوسفند قربانی می کنند اگر بعنوان صدقه بدهند خوب است ولی روایتی دراین زمینه نداریم .اگر گوسفند نشد قربانی کردن خروس هم خوب است زیرا خون آن بلا گردان می شود . خدا قربانی کردن را دوست دارد. مثلا ما می توانیم چند نفر در قربانی کردن یک گوسفند شریک بشویم و مقداری از آن را برای خودمان برداریم و مقداری از آنرا صدقه بدهیم . در روایت داریم که ریختن خون بلا گردان می شود. طعام دادن هم به همین صورت است . در قربانی کردن باید مسائل بهداشتی را رعایت بکنند . بعضی ها گاو و شتر می کشند و این کار نباید موجب آزار و زحمت دیگران بشود .
روایت داریم : اگر خدا توفیق دعا کردن را به کسی دارد ، این نشانه ی اجابت دعا است . هیچ کسی با دعا کردن هلاک نمی شوند . دعا مثل پس انداز است و ما باید پس انداز خودمان را در نزد خدا زیاد کنیم .
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد قسم می دهیم که سال پربرکتی را برای همه عنایت بفرما، به کسانی که فرزند ندارند فرزند عنایت بفرما ، بیماران شفا عنایت بفرما و خدایا خیر دنیا و آخرت را به همه ی آرزومندان عنایت بفرما

[=&quot]حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد.

[/][=&quot]بهار از تبار محمد است و جهان بتدریج در قلمروی این بهار گام می زند ، فردا با یک زلزله صبح می شود آنگاه پیامبران با یک شاخه ای از گل محمدی به دنیا می گویند صبح بخیر ، فردا ما آغاز می شویم فردا جنگلی از پرنده آسمانی از درخت و دریایی از خورشید خواهیم داشت ، فردا پایان بدی هاست فردا جمهوری گل محمدی است[/]

در مورد آداب پسندیده نوروز توضیحاتی بفرمایید . یکی از بهترین خواسته هایی که ما هنگام سال تحویل از خدا می خواهیم یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول والاحوال است .

هم گردش افلاک هم گردش دلها وحالها دست خداست و در این دعا ما بهترین ها را از خدا می خواهیم که حال ما را احسن الحال قرار بدهد . بهترین حال ها این است که دل انسان به خدا گره بخورد و به محبوب واقعی اش برسد . در واقع قطره به دریا گره بخورد .
ما نباید ناامید باشیم و از دعا کردن خسته بشویم . گاهی برای اجابت دعا موانعی وجود دارد. و اگر ما این موانع را برطرف کنیم ، قطعا دعاهای ما مستحاب می شود . یکی از موانع دعا قهر کردن از اقوام و فامیل و مومنین است . کسی که با مومنین قهر است در واقع با خدا قهر است . بزرگی می فرمودند : در خانه ای که همه با هم قهر هستند من در آن خانه استراحت نمی کنم . زیرا رحمت خدا و ریزش خاص خدا از آن خانه قطع است . ما باید در این پایان سال موانع را برطرف کنیم . سنت های خوبی در مملکت ما است و در هیچ مملکتی چنین سنت های خوبی در آن نیست . معمولا در پایان سال همه برای خانه تکانی بسیج می شوند . این کار پسندیده است زیرا نظافت شادی می آورد و ما را به خدا نزدیک می کند . بعضی ها در خانه فقط دستور می دهند . ائمه ما در همه ی کارها با اهل خانه شریک بودند . کمک در کارهای خانه یک وظیفه است و این کار کمتر از عبادات و مستحبات نیست . یکی از مراجع بزرگ ما که حدودا هشتاد سال دارند ، بعد از خوردن غذا، خودشان ظرف غذایشان را می شویند . پس همانطور که ما خانه تکانی می کنیم باید خانه ی دل را هم بتکانیم و گرد و غبار و کینه ،حسادت ها و زشتی ها را از بین ببریم . همه ی نظافتهای جسم مقدمه ای برای نظافت جان ما است . پس خانه تکانی دل مقدمه ی این است که ما خودمان را تکان بدهیم . بعضی از آرایش گرها صدها نفر را آرایش می کنند ولی یادشان می رود که خودشان را آرایش کنند . ما نباید خودمان را فراموش کنیم . راه خانه تکانی دل این است که ما با خدا معامله بکنیم .

در کتاب امالی شیخ صدوق داریم : اگر دو نفر بیش از سه روز با هم قهر باشند آتش جهنم به آنها سزاورتر است . بیاییم کدورت ها را از بین ببریم حتی اگر ما مظلوم واقع شده باشیم . قطع رحم جزو گناهان کبیره است . از امام باقر (ع) داریم که پدرم فرمود : با چند دسته رفاقت نکنید . یکی کسی که دروغ می گوید ، کسی که نادان است ، کسی که اهل فسق و فجور است و کسی که اهل قطع رحم است . امام سجاد (ع) می فرماید : من در سه جای قرآن یافتم که خدا، قاطع رحم را لعنت کرده است . انسان حتی با اقوام و ارحام بد و کافر هم نباید قطع رحم بکند . حداقل صله ی رحم ، واجب می شود. حداقل همان سلام کردن ، پیامک دادن و تلفن زدن است که واجب است . ما باید ارتباط را برقرار کنیم حتی اگر طرف مقابل جواب ما را ندهد . ما باید وظیفه ی خودمان را انجام بدهیم . برای افراد نزدیک مثل پدر و مادر فقط تلفن زدن کافی نیست . البته صله ی رحم باید طوری باشد که تکلف آور نباشد . تکلف گر نباشد خوش توان زیست تعلق گر نباشد خوش توان رفت . اگر ما بتوانیم به این بیت عمل کنیم زندگی مان خیلی زیبا می شود. تکلف یعنی اینکه ما بیش از از حد توان مان به خودمان فشار بیاوریم . اگر ما تعلق نداشته باشیم راحت می توانیم این دنیا را ترک کنیم. گاهی ما می خواهیم یک کار مستحب بجا بیاوریم ولی چند تا کار حرام هم انجام می دهیم . مثلا میهمانی دادن مستحب است ولی اجحاف به خانواده و دیگران را به زحمت انداختن ، باعث دردسر دیگران است و این تکلف است . صله ی رحم واقعی ، شاد کردن دلهاست . صله ی رحم فقط دید و بازدید نیست . مهمترین صله ی رحم این است که ما گره ای را باز بکنیم و قلب کسی را شاد کنیم . ما می توانیم یک فرد بیکار را در خانواده با کار بکنیم . پس اصل صله ی رحم کمک کردن به دیگران و حل کردن مشکلات آنها است. لبخند به لب گذراست ما باید مشکلات را باز بکنیم . ما در ایام نوروز می توانیم از حال خم باخبر بشویم . اما رضا (ع) می فرماید : اگر کسی دل مومنی را شاد بکند خدا در روز قیامت او را شاد خواهد کرد. پس اولین قدم مرنجان و دومین قدم نرنجیدن است . بعضی ها می گویند : هر کس که به گردن ما حق دارد ، ما آنها را حلال کردیم . این کار باعث آرامش می شود. اگر مومن با کسی کدورتی داشته باشد وقتی بلند می شود آنرا می تکاند ولی کدورت کافر دائمی است . گاهی فردی یک حرف را چهل سال در دلش نگه می دارد و می گوید که فلانی چهل سال پیش فلان حرف را به من زد .شما که این حرف را در دلت نگه داشته اید از آن فرد بدتر هستی . زیرا شما از او نگذشتی . مَرنج خیلی مهم است . ما باید دلمان را صفا و جلال بدهیم.

سوره حدید آیات 19 تا 24 را توضیح بفرمایید .
در روایت داریم که صلوات باعث قبولی اعمال است . اگر کسی همه اعمال حسنه را بجا بیاورد ولی در نامه ی اش صلوات بر محمد نباشد ، اعمالش مردود است .
در آیه 21 می فرماید : سرعت و سبقت در مسائل دنیایی پسندیده نیست . ولی در مسائل معنوی این کار پسندیده است .اگر شما می خواهید سبقت بگیرید به مغفرت و آمرزش خدا سبقت بگیرید و سبقت به بهشتی بگیرید که مساحت آن به اندازه ی آسمانها و زمین است .
در دنیا انسان نمی تواند به همه خواسته هایش برسد ولی در بهشت برین یک مومن می تواند از همه پذیرایی کند زیرا وسعت آن زیاد است .
در این ایام انس با قرآن را فراموش نکنیم . قرآن تحول عظیمی در ما بوجود می آورد .اگر حداقل روزی یک صفحه قرآن بخوانیم . خوب است که قرآن همیشه همراه ما باشد. شما می توانید در سایت وارد بشوید و قرآن و مفاتیح را در موبایل خود ذخیره کنید تا قرآن همیشه همراه شما باشد و موبایل شما نورانی بشود.

در ادامه ی بحث مرنج و مرنجان توضیحات بیشتری بفرمایید .
امام هفتم (ع) فرمودند :

همسایه خوب همسایه ای نیست که فقط آزارش به همسایه نرسد ، بلکه همسایه خوب همسایه ای است که جفا را تحمل بکند . برادران یوسف در حق یوسف خیلی بدی کردند ولی بعد از چهل سال که یوسف آنها را دید ، از آنها گذشت . او نسبت اختلاف و بدی ها را به شیطان داد .

یوسف گفت :

من شما را سرزنش هم نمی کنم . امروز خدا گناهان شما را می بخشد و خدا الرحم الراحمین است .
وقتی حضرت یوسف برادرانش را بخشید و به آنها کمک می کرد . آنها شرمنده شدند .

حضرت یوسف به آنها گفت که شما انسانهای بدی نیستید و شما به من منت دارید زیرا قبل از اینکه شما خودتان را معرفی کنید مردم مصر فکر می کردند که من نسب ندارم و خانواده من را نمی شناختند . حالا که شما آمدید آنها فهمیدند که پدرمن ،یعقوب پیامبر است و شما آبروی من را حفظ کردید . وقتی حکم آزادی حضرت یوسف رسید ، او گفت که من از زندان نمی روم . زیرا اگر من از زندان بیرون بیایم دوستهای زندانی من ناراحت می شوند زیرا با من مانوس شده اند .

حضرت یوسف گفت :

یا همه را آزاد کنید یا من هم در زندان می مانم . پس همه زندانی ها آزاد شدند . بزرگ مصر فرد کافری بود ولی به احترام یوسف زندانی ها را آزاد کرد .
بزرگی می فرمودند :
پیامبر ما از یوسف بالاتر است و راضی نمی شود که امتش در زندان باشد و همه ما را آزاد می کند . یوسف به یک کافر رو انداخت و همه زندانی ها را آزاد کرد ، پیامبر که عزیزترین خلق خداست ، حتما خدا او راضی می کند و روی او را زمین نمی گذارد . پس باید امید ما به رحمت خدا زیاد باشد .

[=&quot]برخی فرزندان پرسیده اند که تقصیر ما در مورد عدم استفاده از روزی حلال چیست ؟ آیا واقعاً امیدی به نجات ما و رسیدن به اوج کمالات نیست ؟[/][=&quot][/]
[=&quot]
[/]

[=&quot]خداوند متعال در محاسبه ی اعمال فرزندان خود نیات و توانایی های آنها را در نظر می گیرد .[/]
[=&quot] لایُکلِفُ اللهَ نَفساً اِلا وُسعَها .
[/]

[=&quot]خداوند بیش از وسع کسی از کسی انتظار ندارد . وقتی یک خانم و یا فرزندی در خانه ای است که نان آور خانه مال حرام یا شبهه ناک می آورد و نمی تواند کاری بکند ، خدا آنها را مواخذه نخواهد کرد . چه بسا برای آنها جبران هم بکند . نباید این افراد ناامید شوند و باید به کرم پروردگار مطمئن باشند . ولی پدری که نان حرام به خانه می آورد دو یا سه برابر مواخذه خواهد شد . گاهی اوقات برخی افراد موظف هستند وقتی که خودشان توانستند تمام اموال حرام را جبران کنند . مثلاً اگر پدری خمس نمی دهد ، بعداً فرزندان در صورت امکان همه ی اموال را محاسبه کنند و خمس آن را بپردازند . یا برای مال حرام رد مظالم بدهند . بنابراین به هیچ وجه نباید نسبت به مال حرام کوتاه آمد. اثر مال حرام بسیار زیاد است و به راحتی پاک نخواهد شد . مادران در مدیریت و کنترل اینکه مال حرام در سر سفره ی بچه ها قرار نگیرد بسیار موثر هستند . گاهی بچه ها برای ما نامه می نویسند که مثلاً ما نمی خواهیم در فلان عروسی و یا محیط گناه شرکت کنیم اما پدر و مادر ما را اجبار می کنند . این یک معضل بزرگ است که باید برای آن فکری کرد[/][=&quot] .[/]

[=&quot]آیا عنصر خیال با آموزه های دین ما هماهنگی دارد یا خیر؟[/][=&quot][/]
[=&quot]

وقتی که فردی می خواهد خانه ای را بسازد باید از همه ی مصالح استفاده کند . اگر فقط از مصالح محکم استفاده کند ، نمی تواند در آن خانه به راحتی زندگی کند . یک چنین خانه ای نشاط و شادابی لازم را ندارد . رنگ ها برای زندگی انسان ضروری هستند . در ارتباط با دین هم هم اینگونه است[/][=&quot] . فرزندان ما باید بدانند که دین ما مستدل و منطقی است . تا کنون کسی نتوانسته است با یک دلیل عقلانی و قابل دفاع علیه یکی از احکام و یا دستورات اخلاقی دین اقامه ی دلیل بکند . از طرف دیگر دین ما به آگاهی از جهان پیرامون و واقعیت ها نیاز دارد . این آگاهی به دینداری جوانان ما کمک می کند. البته عنصر خیال هم در این میان جایی دارد . ساختمان وجود انسان یک بعد به نام خیال دارد . برخی افراد آنقدر با این عنصر بد برخورد می کنند ، گویی در همان اوایل زندگی باید آن را از مغز خود بیرون کرد . خیال یکی از ابعاد روحی و مراتب ذهنی انسان است . یکی از توانایی های بسیار برجسته و شایسته ای است که خدا به انسان داده است . اما اگر در مسیر بد استفاده شده و رهبری خیال در جهت هوای نفسانی و به دست ابلیس انجام بگیرد بسیار مهلک است . درصورتی که خیال به دست خدا و اولیای خدا پرورش پیدا کند منجی است . لذا اینکه ما دین خود را صرفاً عقلانی ببینیم یک آفت است و نباید دچار آن بشویم . اگر عنصر خیال را از دین حذف کنیم بچه ها احساس می کنند که این دین تلخ بوده و تنها مشتی قوانین حقوقی است . در قوانین حقوقی بسیاری از ارتباطات اخلاقی در نظر گرفته نمی شود . عبارت های حقوقی بسیار خشک بوده و سعی شده که در ارتباط با مفاهیم استاندارد سازی شود . نباید فرزند ما تصور کند که دین ما یک سری اعتقادات بر مبنای عقلانیت صرف بوده و احکامی حقوقی است که به روح لطیف ما حمله می کند . ما باید از خیال در دین استفاده کنیم تا دینداری ما استحکام پیدا کند . استفاده از عنصر خیال در برخی از مسائل دینی به استحکام عقاید مستدل ما بسیار کمک می کند . مثلاً شما ثابت کرده اید که معاد وجود دارد . اما می توانید با استفاده از قدرت خیال برای معاد یک تصویر ذهنی بسازید . خداوند متعال به ما آگاهی می دهد ، ولی این آگاهی خیال برانگیز است . خداوند برای تفهیم این موضوع درقرآن کریم وقت می گذارد . سوره ی واقعه و الرحمن که در جزء 27 قرآن کریم بوده و در کنار یکدیگر هم هستند، دوبرابر از بهشت و یک برابر از دوزخ صحبت می شود. سوره ی الرحمن عروس سوره های قرآن بوده و سوره ی واقعه نیز مستحب است که هر شب خوانده شود . این سوره ها به شدت در خصوص قیامت خیال برانگیز صحبت می کنند ، نه عالمانه و عقلانی . عقلانی یعنی اینکه ما اثبات کنیم معاد وجود دارد . عالمانه یعنی اینکه با استفاده از یک سری قاعده ها بگوییم که علی القاعده آن جهان باید فرخنده تر، وسیع تر ، شاداب تر و بدون محدودیت های دنیا باشد . ولی در این سوره ها خداوند متعال می فرماید : چگونه در آن جهان تخت می گذارند ، لباس های افراد چگونه است ، چه افرادی از شما پذیرایی می کنند ، میوه ها چگونه است و ... حتی گاهی اوقات ما حوصله نمی کنیم که این آیات قرآن را کاملاً مرور کنیم . د رروایات و ادعیه های ما نیز این مسائل مبسوط ترتوصیف شده و توضیح داده شده است . در روایات این مسائل را برای ما توضیح می دهند تا ما مرغ خیال خود را پرواز داده و اعتقادات خود را درباره قیامت با خیال پردازی و تصویر سازی تحکیم ببخشیم . [/]

[=&quot]خیلی از افراد دارای اعتقادات ضعیفی هستند . ساده ترین علت آن نیز این است که آنها آن طور که قرآن خواسته در خصوص قیامت خیال پردازی نکرده اند . اگر این افراد با تصویر گری قرآن همراهی کرده و عذاب های سختی را که قرآن عنوان کرده است را برای خود تصور می کردند یک مقدار ترس آنها از جهنم بالا تر می رفت . ما با عنصر خیال تنها ظاهر ساختمان دین خود را تزیین نمی کنیم . بلکه آن را تقویت می کنیم . انسان با تمام ابعاد وجود ی خود یعنی نیازهای جسمی ، مادی ، لذایذ و همینطور با تمام مراتب روحی خود انسان است . ما باید برای همه ی برنامه های او پاسخی داشته باشیم . اولیای خدا مقید بودند که به وضع جسمی خود بپردازند . کودکان ونوجوانان ما در استفاده از خیال توانایی بالایی دارند . و برای پرورش و بکارگیری تصویرگری نیز نیاز بالایی دارند . بنابراین تمامی فیلم ها ، کارتون ها و افسانه هایی که برای آنها خوانده می شود باید حکمت آمیز باشد . این حکمت ها بچه ها را برای فهم معارف عمیق تر سنین بالاتر آماده می کند . کودکی دوران خیال پردازی است . ما نیز برای انتقال دین در دوران کودکی باید از عنصر خیال زیاد استفاده کنیم . خداوند در قرآن خانه ی عنکبوت را مثال می زند . می فرماید : مَثَل کسی که غیر از خدا را دوست و ولی خود گرفته ، مثل تار عنکبوت است . عنکبوت وقتی خانه ای می سازد بسیار به خود مباهات می کند . فکر می کند با استفاده از آن می تواند دیگران را به دام بیندازد . خانه ای که حتی یک بچه ی کوچک هم می تواند آن را خراب کند . قرآن می فرماید که رفقای غیر خدایی شما هم این گونه هستند . البته امروز باید این مسئله را به سیاسیون جامعه گفت .چون آنها بیشتر از هر کسی در معرض باند بازی هستند . باید گفت اگر غیر از خدا را ولی و پشتیبان خود بگیرید ، مانند تارعنکبوت است که بسیار سست می باشد . این تشبیه خیال برانگیز بوده و ما را وارد عرصه ی تصویرگری می کند . [/]

[=&quot]خدا خواسته که ما با این تشبیه از تصویرگری استفاده کرده و سستی رابطه با غیر خدا را لمس کنیم . بنابراین اولاً ما باید کودکان خود را به دلیل اقتضای روحی و وضعیت ذهنی که دارند با خیال پردازی با دین آشنا کنیم . ثانیاً با پرورش دادن خیال فرزندان خود در جهت معارف دینی ، درک عالم آخرت و حسن و بدی افعال اخلاقی، کاری کنیم که گرفتار خیال پردازی در دنیا نشوند . این یکی از سخت ترین مراحل تربیتی است . امروزه نوجوانان و جوانان برای خود یک آینده ی خیالی تصور می کنند . فیلم ها نیز این آینده ی خیالی و موهوم را تقویت می کنند . زمانی که دختر خانم در زندگی واقعی قرار می گیرد ، فکر می کند که این آقا آن مردی که در خیال خود داشته نیست . یا دخترها و پسرها در زندگی مادی خود قرار می گیرند و می بینند که آن چیزی که در خیال خود داشته اند محقق نشده است . در حالی که این چیزها خیال بوده و نه آرمان . آرمان آن چیزی است که از نظر ارزشی قابل تحقق است . آرمان یک بی نهایت است و هرچقدر انسان به سمت آن حرکت کند از این بی نهایت بودن خسته نمی شود . و همینطور از نرسیدن به قله ی آرمانی ناامید نمی شود . اما فکر کردن به آرمان های خیالی در واقع یک توهم بوده و دروغ گفتن به بچه ها است . رسانه های جهانی امروزه همه این دروغ را می گویند . با فیلم های سینمایی و شخصیت پردازی های خود زندگی خیالی درست می کنند . ما باید بچه های خود را از خیال پردازی غلط نجات دهیم . پس هم باید از دوران کودکی که بچه ها در آن اهل خیالات هستند، استفاده کرده و مفاهیم دینی را با کمک گرفتن از آن بخوبی به بچه ها منتقل کنیم . هم با کمک این کار بچه ها را از خیال پردازی در دنیا نجات دهیم .[/]

موضوع قفل شده است