صحت داستان موسی و شبان ( منقول از مولانا )
تبهای اولیه
همانطور که میدانیم داستانی بسیار زیبا در درون مثنوی با عنوان شبان و موسی هست ... این داستان ذکر حال شبانی هست که خدا را جسمانی فرض کرده و شروع به قربون صدقه رفتن خدا میکنه . قسمتی از داستان را در زیر مینویسم ولی به علت قوانین کپر رایت نمیتوانم کل متن را تایپ کنم .
دید موسی یک شبانی را براه- کو همیگفت ای گزیننده اله
تو کجایی تا شوم من چاکرت -چارقت دوزم کنم شانه سرت
جامهات شویم شپشهاات کشم -شیر پیشت آورم ای محتشم
دستکت بوسم بمالم پایکت- وقت خواب آید بروبم جایکت
ای فدای تو همه بزهای من -ای بیادت هیهی و هیهای من
این نمط بیهوده میگفت آن شبان- گفت موسی با کی است این ای فلان
گفت با آنکس که ما را آفرید- این زمین و چرخ ازو آمد پدید
گفت موسی های بس مدبر شدی -خود مسلمان ناشده کافر شدی
این چه ژاژست این چه کفرست و فشار- پنبهای اندر دهان خود فشار
و ... داستان ادامه دارد ...
تا اینکه وحی از آسمان میرسد ...
وحی آمد سوی موسی از خدا- بندهی ما را ز ما کردی جدا
تو برای وصل کردن آمدی- یا برای فصل کردن آمدی
تا توانی پا منه اندر فراق -ابغض الاشیاء عندی الطلاق
هر کسی را سیرتی بنهادهام -هر کسی را اصطلاحی دادهام
در حق او مدح و در حق تو ذم -در حق او شهد و در حق تو سم
ما بری از پاک و ناپاکی همه- از گرانجانی و چالاکی همه
من نکردم امر تا سودی کنم -بلک تا بر بندگان جودی کنم
و ... داستان ادامه دارد ...
سوال من این بود آیا این داستان راسته ... سندیت داره ... اگر سندیت داره که دلیل اومدن پیامبران چی بوده ... پیامبران هم اومدن که بگن اون مدل خداپرستی اشکال داره و اینجوری درسته ... اصلا آیا کسی که دلش صاف باشه ولی کافر باشه ... راهش درسته ...
با تشکر
سوال من این بود آیا این داستان راسته ... سندیت داره ... اگر سندیت داره که دلیل اومدن پیامبران چی بوده ... پیامبران هم اومدن که بگن اون مدل خداپرستی اشکال داره و اینجوری درسته ... اصلا آیا کسی که دلش صاف باشه ولی کافر باشه ... راهش درسته ...
با تشکر
سلام بر شما.
این مطلب را مطالعه نمایید:
http://www.askdin.com/attachments/12504d1324825657-.rar
-----------------------------