در زمان حكومت سليمان(ع)، تمدن انسان ها،چگونه بوده؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
در زمان حكومت سليمان(ع)، تمدن انسان ها،چگونه بوده؟

در زمان حكومت سليمان(ع)، تمدن انسان ها،چگونه بوده؟

با سلام
حکومت سليمان (ع) نمونه اي از ساختار توسعه مند در ميان حکومت هاي الهي است.
او با برخورداري از موهبت پيامبري، حکمت، علم و نيروهايي که در تسخير او بودند، به توسعه اي جامع مبادرت ورزيد. در آيات مربوط به حاکميت حضرت سليمان (ع) شواهد روشني بر نوع مديريت علمي او به دست مي آيد و بعضي از مورخان نيز به توسعه عملي در زمان او صحه گذاشته اند.
همچنين در زمان حضرت سليمان (ع) پيشرفت هايي در هر معماري و حجازي پديد آمد و همچنين امور بازرگاني و توسعه شهرها و تزئينات ساختماني اهميتي بسزا يافت.(22) سليمان در قرآن وارث داود (ع) خوانده شده است. «وورث سليمان داود»(نمل:16)
صفاتي که در قرآن براي اين پيامبر ذکر شده عبارتند از:
الف: علم؛«و هر آينه داود و سليمان را دانشي بداديم.»؛(نمل:15)
ب:منطق الطير؛«يعني زبان مرغان و سخن گويي با آنان: «و گفت اي مردم ما را سخن مرغان آموختند.»؛(نمل:16)
ج:تسخير نيروهاي نامرئي (مثل جنيان)؛ «لشکريان سليمان (ع) مشتمل بر جنيان، انسانها و آدميان بر گردش بودند».(نمل:17)
د:تسخير عوامل طبيعي (مثل باد): « و براي سليمان باد را مسخر کرديم، چندان که يک شبانه روز مسير دو ماه (پياده) را مي پيمود»؛(نمل:12)
در آيه ديگر چنين آمده است :« و باد تند و سخت را براي سليمان [رام کرديم] که به فرمان او به سوي سرزمين که در آن برکت نهاده ايم- سرزمين شام- روان بود و ما به همه چيز دانا بوديم».(نمل:81)
اين نيروي طبيعي گاهي خود او يا لشکريانش را به جايي مي برده و گاهي به امر او در جريان بوده تا در اموري مثل کشاورزي به کار آيد.
گفتني است حفريات باستان شناسي نشان مي دهد طراحي کوه به گونه اي بوده که از بادهايي که از عربه (نام محلي) مي وزيده بيشترين استفاده را مي کردند و اين همان معناي تسخير باد براي سليمان است.(23)
سليمان (ع) با داشتن اين توانايي ها، توانست به توسعه و گسترش فرهنگ و حدانيت بپردازد.
در همه شهرها و کشورهايي که به تسخير اين پيامبر در مي آمد، گسترش عدالت، عمران و آبادي و ترويج فرهنگ خداپرستي جزء اساسي ترين برنامه بود. ساخت عمارت هايي در شهرهاي بيت المقدس، بعلبک (لبنان) و سرزمين سباء همگي سبب شد نام تمدن سليمان در تاريخ جهان ثبت شود.(24)
مورخان معتقدند سيطره حکومت او بر تمام سرزمين حجاز و يمن و سرزمين هاي فلسطين و شام تا اطراف بلاد روم قديم بود.(25)

شناخت و به کار گيري زبان پرندگان:
در قرآن آمده است که حضرت سليمان فرمود:«... اي مردم به ما زبان مرغان آموخته شده است».(26) همچنين پرندگان جزء لشکريان سليمان محسوب شده اند. در تفسير اين آيات برخي آنها را جزء معجزات حضرت سليمان دانسته اند.(27) ولي اگر بخواهيم با نگاه پيشين (چگونگي تسخير باد) تبيين کنيم اين مسئله جزء علوم و توانايي دستگاه حکومتي سليمان (ع) است.
گر چه بعضي مدعي هستند که تعبير نطق و سخن گفتن در مورد غير انسان ها جز به عنوان مجاز ممکن نيست، ولي اگر غير انسان نيز اصوات و الفاظي از دهانش بيرون بفرستد که بيانگر مطالبي باشد دليل ندارد که آن را نطق نگوييم، زيرا نطق به هر لفظي گفته مي شود که بيان گر حقيقتي و مفهومي باشد.(28) در همين آيه اين گونه آمده است؛ سليمان گفت:« و از همه چيز به ما داده شده است، و اين فضيلت آشکاري است»؛ يعني تمام وسائلي که از نظر معنوي و مادي براي تشکيل اين حکومت الهي لازم است به ما داده شده است.(29)

نيروهاي نامرئي طبيعت:

قرآن از تسخير گروهي از جنيان و شياطين براي سليمان (ع) حکايت دارد که او از آنها در کارهايي چون بنايي، غواصي، ساخت بناهاي بلند، تنديس ها و ديگ هاي محکم بهره مي گرفت.(30) بايد توجه داشت که اگر بخواهيم با نگاه علمي، اما به صورت غير پوزيتيويستي به مسئله بنگريم، آن را امري ممکن مي يابيم، چنانکه در مواردي مثل تسخير باد شاهد تحقق آن هستيم. به تعبير ابن سينا، فيلسوف بزرگ مسلمان، کليه اموري را که در نظر اول عجيب و شگفت بوده، اما منجر به تناقض نيستند بايد با نگاه امکان نگريست و آنگاه تا حد توان به تحليل علل آن پرداخت.(31) بنابراين اگر بخواهيم تمام کارهاي فوق العاده دولت حضرت سليمان را صرفاً با کليد معجزه تبيين کنيم، بايد آنها را ـ چنان که گفته شد و دلايل و قرايني براي آن هم موجود است ـ به رشد علمي و توسعه يافتگي اين حکومت تفسير کنيم؛ توسعه اي که مديون گسترش عدل و داد در زمان داود و دولت سليمان بود.
الف) شاخصه هاي توسعه و تمدن در حکومت سليمان (ع)

1. سياست داخلي
سليمان ارزش و فضيلت قانون و نظم را به ملت خويش آموخت و آنان را از جنگ باز داشت و به صنعت و صلح و آرامش رساند.(32) سليمان براي توسعه حکومت خود در صدد ايجاد ملت يکپارچه و حذف قبايل مستقل بود. او تمامي تلاش خود را در راه در هم شکستن هر گونه پيماني صرف کرد که امکان ايجاد آن در ميان قبايل مي رفت. بنابراين، سليمان کشور خويش را به دوازده ولايت تقسيم کرد و بر هر ولايتي کارگزار مي گمارد تا به امور ماليات بپردازد.(33) او بر همه رعاياي خود، ماليات سرانه قرار داده بود. تجارت ريسمان، اسب و ارابه در انحصار دولت بود. وي بيشتر درآمد مملکت را براي تحکيم اصول حکومت و زيباسازي پايتخت هزينه مي کرد.(34)
2. سياست خارجي
سليمان (ع) سياست مداري فرزانه، جنگاوري بزرگ و مديري توانا بود. او با انديشه مدارا گونه اش به اين حقيقت رهنمون شده بود که تنها در صورتي خواهد زيست که با همسايگانش به تفاهم برسد. يکي از وسايل براي رسيدن به اين تفاهم و نيز انتشار دعوت او، آن بود که با پادشاهان و اميران همسايه رابطه خويشاوندي برقرار کند، از اين رو از دختران هر يک از اميران عموني، موآبي، آرامي، کنعاني، حبشي و ... يکي را به زني گرفته بود. وي با فرعون مصر نيز چنين رابطه اي برقرار کرد، چنانکه اميره مصري، بانوي نخست کشور او بود.(35) چيزي که هيچ ترديدي در آن باقي نمي ماند اين است که اين ازدواج بنا بر رأي سيل روث، مورخ يهودي، به سليمان کمک کرد که اقليم جارز را نيز به کشور خويش ضميمه کند. جارز از مهم ترين مراکز بازرگاني در خاور نزديک کهن بود.(36)


3. تشکيلات نظامي و مجهز کردن سپاه به تکنولوژي روز
مورخان در اين باره اتفاق نظر دارند که سليمان (ع) به ضرورت تشکيل لشکري نيرومند براي دفاع از دولت پي برده بود. منابع تاريخي کاربرد نخستين بار «ارابه هاي جنگي» را در سپاه اسرائيل به سليمان نسبت مي دهند.(37) در تورات مي خوانيم: وقتي که داود (ع) مملکت «آرام صوبه» را شکست داد، بر صدها اسب دست يافت.(38) وي با اينکه در جنگ هايش با آراميان به اهميت چنين سلاحي پي برده بود، اما يک ارابه جنگي در اختيار نداشت. اما سليمان آن را در دستور کار خود قرار داد. و حتي آن را به عنوان يک نيروي نظامي اصلي در ارتش خود در نظر گرفت.(39)

4. استفاده بهينه از تمام نيروها
در دولت سليمان اگر کسي براي خدمت نظامي فرا خوانده نمي شد، به اموري مانند ساختن پناهگاه ها و مقر ويژه ارابه ها گمارده مي شد، ضمن آنکه در موارد ساختماني نيز او را به کار مي گرفتند. بنا بر کشفيات ثابت شده، افراد موظف به خدمات عمومي را براي انجام دادن کارهايي که در حد توان آنها بود، از قبيل کشاورزي و صنعت فرا مي خواندند.(40) طبق کشفيات به عمل آمده، در کنار کوره هاي ذوب فلزات، اردوگاه هاي کارگران ذوب آهن و ذوب مس وجود داشته است.(41)

5. فعاليت تجاري
از ويژگي هاي ممتاز روزگار سليمان فعاليت عظيم تجارتي است، حتي يکي از اهداف به کارگيري ارابه هاـ در صورتي که در دفاع از دولت و نشر دعوت به آن نياز نبود استفاده از آنها براي تجارت بود. سيطره سليمان (ع) بر راه هاي تجارتي در سوريه و فلسطين و ديگر راه هايي که در زمان فرمانروايي پدرش مقرر بود، به توفيقات او در امور بازرگاني کمک شايان توجهي کرد. وي در بهسازي مراکزي که در راه هاي مهم کاروان هاي تجارتي کشورش قرار داشت، اهتمام ويژه اي داشت، چنانکه فلسطين به پلي ميان آسيا و افريقا تبديل شده بود و سليمان (ع) از يک سو از روابط دوستانه و از ديگر سو از مهارت سياسي اش در اين را ه بهره مي گرفت.(42)

توجه وي به اسب ها، به جهت کارآيي شان در کسب و وسيله اي براي جهاد در راه خدا بود. هيئت حفاري امريکايي در «مجدو» به اسطبل هاي نگهداري اين اسبان دست يافته اند.(43)
6. فعاليت هاي دريايي
سليمان (ع) به دريا نيز توجه ويژه اي داشت و از آن براي توسعه حکومت خود بهره مي برد، اما چون قوم عبراني او در اين زمينه تخصصي نداشتند، بر آن شد تا با توافق پادشاه صور در بندر «عصيون جابر» کشتي بسازد و از مهارت فينيقيان در کشتي سازي استفاده کند. در تورات نيز مي خوانيم:«سليمان در عصيون جابر در کنار أيله در کناره درياي سوف در سرزمين ادوم کشتي هايي ساخت».(44)

7. فعاليت صنعتي
عصيون جابر تنها بندر بازرگاني نبود، بلکه مرکز صنعتي نيز به شمار مي رفت و گزينش آن به عنوان مرکز تجارتي، در واقع گزينشي موفق بود، به گونه اي که مي توانست از بادي که از شمال مي وزيد تا دورترين مرزهاي خويش استفاده بهينه کند؛ بادي که در ميانه صحراي عربه به نهايت سرعت خويش مي رسيد. اين پديده براي بهره برداري از آن باد در شعله ور ساختن مکرر آتش مورد نياز (در ذوب فلزات) بود. در زمان سليمان (ع) منابع مس و آهن به ميزان بسيار استخراج و ذوب شد. تا امروز هيچ کارگاهي براي ذوب مس در هيچ جاي دنياي کهن کشف نشده است که بتواند با کارگاه هاي عصيون جابر برابري کند.(45) اين کشفيات با آيه «النّا له الحديد؛ ما آهن را در دست او نرم کرديم» و «و اسلنا له عين القطر؛ چشمه مس را براي سليمان روان ساختيم» منطبق است.

کشفيات باستان شناسي نشان مي دهد که برخي از اصول ساختمان کوره هاي ذوب فلزات امروزي در بناي کوره هاي ذوب آهن و مس داود و سليمان (ع) رعايت نشده است.(46)

[=Century Gothic]ب) گستره حکومتي سليمان (ع)

[=Century Gothic] حکومت هاي انبياء (ع) ذاتاً فرهنگ آفرين بود، و بنابراين بيشتر آنها شرايط گسترش سياسي را به دست مي آورد. حکومت حضرت سليمان (ع) به دليل برخورداري از زمينه ها و استعدادهاي ويژه که مهم ترين آنها تسخير نيروهاي طبيعي و قدرت تصرف در طبيعت بود، اين گسترش را در بالاترين حد خود به دست آورد. ساختن شهرهاي بيت المقدس، بعلبک و غير آن و فتح شهرها و کشورها در توسعه فرهنگي و گسترش سياسي حکومت سليمان (ع) جاي دارند. داستان ملکه سبأ و دعوت سليمان از او براي پذيرش آيين توحيد از مصاديق مهم اين گسترش محسوب مي شود. اين مسئله سرشار از راهبردهاي حکومتي در توسعه فرهنگ، شيوه روابط خارجي و گسترش سياسي در حکومت ديني و الهي است.
[=Century Gothic]ج) راهبردهايي در مواضع سياسي و ارتباطات فرهنگي

[=Century Gothic] داستان فتح سرزمين سبأ با کشف اين سرزمين توسط پرنده اي از لشکريان سليمان آغاز مي شود؛(47) به اين صورت که سليمان با گزارش اين پرنده پي به غير الهي بودن اين حکومت مي برد، از اين رو، تصميم مي گيرد آنان را به پرستش خداي يکتا فرا خواند. او طي نامه اي مردم اين سرزمين را به خدا پرستي دعوت مي کند. به هر حال، مضمون نامه در اوج برتري و حزم و محتواي آن، در نهايت سادگي بوده و مهم تر اينکه اين نامه با نام خدا (بسم اله الرحمن الرحيم) آغاز شده توحيد و تسليم، اصل و دليل ارتباط قرار گرفته است.(48) در مجموع مي توان گفت که اخلاق و خداپرستي دلايل اين ارتباط سياسي ـ فرهنگي معرفي شده است.
ماجراي قوم و ملکه سبأ با تفصيلي که دارد سرانجام به تسليم ملکه سبأ و فتح آن سرزمين منجر شد.
برخي از مسائلي که در گسترش روابط خارجي وسياسي مورد توجه دولت سليمان بود، عبارت بود از:1. اطلاع يابي دقيق از اوضاع جغرافيايي و سياسي کشور مورد نظر- چنانکه هدهد تصويري دقيق از آن ارائه داد؛ 2.مبناي گسترش روابط که در نامه سليمان اخلاق و خداپرستي به عنوان مباني اساسي جلوه گرند؛ 3.برخورد ملکه سبأ با حکومت سليمان است. ابتدا هديه اي ملوکانه براي حضرت سليمان فرستاد که عدم قبول آن توسط سليمان او را به اين مسئله آگاه کرد که با يکي از نيکوترين برگزيدگان روبه رو است.(49) ملکه سبأ در صدد آزمايش سليمان بود و براي اين کار از هديه استفاده کرد.
پادشاهان علاقه زيادي به هدايا دارند و يکي نقطه ضعف و زبوني آنها نيز همين جاست و آنها را مي توان با هداياي گران بها تطميع کرد. از نظر ملکه سبأ اگر او با اين هدايا تسليم مي شد، معلوم بود که شاه است و گرنه پيامبر خداست و در اين صورت، لازم بود عاقلانه با او برخورد شود. اما سليمان با ديدن هدايا خوشحال نشد و گفت: مي خواهيد مرا با مال کمک کنيد (فريب دهيد) آنچه خداوند به من داده بهتر است از آنچه به شما داده است.(50)
در حکومت ديني اگر چه منافع مادي جايگاه مهمي دارد، اما در تضاد با اعتقادات، اهميت خود را از دست مي دهند و اولويت با مسائل اعتقادي است. سليمان قوم سبأ را به توحيد و ترک بت پرستي فرا خواند و در اين فراخوان، منافع مادي را جست و جو نمي کرد. سخن حضرت سليمان در اين موضوع که اگر قرار بر طلب مال باشد، آنچه خداوند به من داده بسيار بيشتر و بهتر از چيزي است که به شما داده است، (51) جلوه ديگري از قدرت يک حکومت الهي را به نمايش مي گذارد.
[=Century Gothic]د) رابطه حکومت ديني و توسعه يافتگي

[=Century Gothic] در گزارشي که از قوم سبأ ارائه شده است، ملکه آنان از هر نعمتي برخوردار بود.(52) در بقيه ماجراي سليمان (ع) سه مؤلفه بيان شده که حاکي از اقتصاد، مديريت و توسعه برتر آن حکومت در مقايسه با مردم سرزمين سبأ است و نشان مي دهد که دولت الهي سليمان با خداپرستي به توسعه اي فراتر از آنان دست يافته است. در اين ماجرا مسئله مهم، هوشمندي حکومت ديني، قدرت و سرعت عمل در روابط خارجي و توجه به توسعه علمي و اقتصادي را مي توان يافت.
اولين مؤلفه در شيوه سليمان براي احضار بلقيس و تخت اوست که کمتر از چشم به هم زدن نزد سليمان حاضر شد.(53) مفسران معتقدند قصد سليمان از اين عمل، نشان دادن قدرت خارق العاده اي بود که خدا در اختيارش گذاشته و مي خواسته با آن، آنان را از قدرت الهي و شأن و شکوه آن با خبر کند.(54) مؤلفه دوم، خلاقيت سليمان در برخورد با تخت بلقيس و تغيير دادن آن است.(55) مؤلفه سوم، ملکه سبأ از عظمت و ظرافت قصر سليمان است؛ او با قصري از آبگينه روبه رو شد و آن شيشه ها را آب پنداشت و جامه از ساق پا بالا زد (56) و با ديدن اين آثار شگفت به خدا ايمان آورد.
به هر حال، در دوران حاکميت سليمان شاهد پيشرفت عظيم اقتصادي و صنعتي هستيم. صنعت ذوب فلزات در زمان او رونق يافت. خداوند مي فرمايد:«و چشمه مس را برايش روان کرديم».(57) خداوند دانش ذوب کردن مس را به او آموخت، آن چنان که نرم کردن آهن را به پدرش آموخت.
امروزه با کاوش هاي ديرينه شناسان معلوم شده است که شهر عصيون جابر، بندر و مرکز صنعتي در زمان دولت سليمان بوده است.(58) او در صدد گسترش فعاليت هاي تجاري و دريايي بود، در برخورد با همسايگان بسيار دقيق عمل مي کرد. بازرگانان فينيقي را تشويق مي کرد تا کاروان هاي بازرگاني خود را از اراضي فلسطين عبور دهند.
در زمان وي، تجارت پرسودي از مبادله محصولات کشاورزي فلسطين با مصنوعات صور و صيدا براي مردم آن سرزمين فراهم شد.(59)
ويژگي هاي تمدني حکومت حضرت داود و سليمان (ع)
اطاعت خداوند با همه گسترش دايره حکومتشان؛
اجراي عدالت با دستگاه قضايي نيرومند؛
توجه به طبقات محروم و رعايت حقوق آنان؛
گزينش وزرايي عادل، عالم و پاکدل؛
گسترش صنايع، به خصوص صنعت ذوب آهن و ذوب مس و زره سازي؛
گسترش بازرگاني به طوري که کشتي هاي تجارتي سليمان (ع) همواره در درياي مديترانه و هند در حرکت بودند؛
توجه به شهر سازي و عمران و آبادي که آثار بعضي از آنها هم اکنون موجود است، توجه به گسترش فرهنگ و ابداع حروف عربي و سرياني.(60)
به هر حال، باستان شناسي صنايع فلزات در عصر داود و سليمان (ع) بر پيشرفت فرهنگ و تمدن بشر در اين دوران حکايت مي کند.(61)
نتيجه
حکومت داود و سيلمان (ع) که نمونه هاي بي نظيري از پيوستگي دين و دولت تلقي مي شود، و نمونه هاي مهمي از همراهي مشروعيت الهي همراه با مقبوليت مردمي است؛ بدان گونه که مقبوليت هاي مردم با مشروعيت الهي تقويت شده. و مقام هاي حاکميت به طور تشريعي و نه تکويني، داود و سليمان (ع) به داده شده است.
[=Century Gothic]
در حکومت اين دو بزرگوار، عدالت مانند سرمايه اي است که توسعه را به وجود مي آورد. اين ويژگي، به خصوص در دولت سليمان که آغازش با يک حکم عادلانه بود، ظهور بيشتري دارد. حکومت سليمان با توسعه علمي تعريف مي شود. آموزش، تربيت، تسخير نيروهاي طبيعت و شناخت زبان پرندگان، همگي از ارکان اين دولت و راهبردهاي آن به سمت توسعه هستند.
توسعه روابط سياسي با محوريت گسترش توحيد و نه با محوريت منافع مادي، از ديگر مؤلفه هاي دولت سليمان است. ايجاد ارتباط و دعوت به آيين توحيد و نشان دادن قدرت و عظمت حکومت الاهي، راهبردهاي مهم و موفق در شناخت مواضع سياسي و ارتباط فرهنگي در حکومت الاهي و ديني است.

معيارها و دستاوردهاي حکومتي حضرت داود(ع) و حضرت سليمان (ع)

[=Century Gothic]

[=Century Gothic]پي نوشت ها :[=Century Gothic]

[=Century Gothic]
22. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ترجمه احمد آرام، ص 359ـ 360.
23. عبدالکريم بي آزار شيرازي، باستان شناسي و جغرافياي تاريخي قصص قرآن، 141.
24. رسولي محلاتي، قصص قرآن يا تاريخ انبياء، ص 541ـ 544 .
25. عبدالرحمن بن محمد ابن خلدون، مقدمه، ترجمه محمد پروين گنابادي، ج1، 409.
26. نمل: 16ـ 17.
27. طبرسي، الاحتجاج 7، ص 278 و ابوالقاسم محمد بن عمر زمخشري، الکشاف عن حقائق التنزيل و عيون الاقاويل في وجوه التاويل، ص 14.
28. مکارم شيرازي و ديگران، تفسير نمونه، ج 15، ص 418.
29. احمد علي بابايي، برگزيده تفسير نمونه، ج3: 414.
30. سبا، 12، 13.
31. ابو علي ابن سينا، الاشارات و التنبيهات، تحقيق دکتر دنيا سليمان، ج4، ص 116.
32. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ص 357.
33. محمد بيومي مهران، بررسي تاريخي قصص قرآن، ج3، 139 و ص 140.
34. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ص 359.
35. کتاب مقدس، اول پادشاهان، 1:3/ ابن خلدون، تاريخ ابن خلدون، ج2، 112/ ابن واضح يعقوبي، تاريخ يعقوبي، ج 1، ص 57.
36. بيومي مهران، بررسي تاريخي قصص قرآن، ج3، ص 143.
37. همان، ص 143.
38. کتاب مقدس، صموئيل دوم، 5:8 ـ 3.
39.،o. Eissfeldt, " The Hebrew Kingem" , CAH, II, part 2 Cambridge, 1975. P. 583-589
40. بيومي، بررسي تاريخي قصص قرآن، ج3، 145.
41. ويليام آلبرايت، آثار فلسطيني، ترجمه زکي اسکندر و محمد عبدالقادر: ص 128.
42. بيومي، بررسي تاريخي قصص قرآن، ج3، ص 136.
43. همان، ص 147.
44. کتاب مقدس، اول پادشاهان، 26:9.
45. ويليام آلبرايت، آثار فلسطيني، 128.
46. جان الدر، باستانشناسي کتاب مقدس، ترجمه سهيل آذري، ص 74.
47. کتاب مقدس، اول پادشاهان، 1:15 ـ 13.
48. نمل: 29ـ 31.
49. بيومي، بررسي تاريخي قصص قرآن، ج3، ص 128ـ 130.
50. نمل: 36.
51. نمل: 20ـ 44.
52. نمل: 23.
53. نمل: 4.
54. بيومي، بررسي تاريخي قصص قرآن، ج3، ص 133.
55. نمل: 41.
56. نمل: 44.
57. سبأ: 12.
58. بيومي، بررسي تاريخي قصص قرآن، ج3، ص 91.
59. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ص 357 و 358.
60. دائره المعارف الاسلاميه، ترجمه احمد شتنتاوي و ابراهيم زک خورشيد.
61. بي آزار شيرازي، باستان شناسي و جغرافياي تاريخي قصص قرآن، 138ـ 641.

[=Century Gothic]منابع
آلبرايت ويليام، آثار فلسطين، ترجمه زکي اسکندر و محمد عبدالقادر، قاهره، 1971.
ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، مقدمه، ترجمه پروين گنابادي، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1340.
ـــــ ، تاريخ ابن خلدون، بيروت، دارالکتب العلميه، 1971.
ابن سينا، ابوعلي، الاشارات و التنبيهات، تحقيق دکتر سليمان، دنيا، بيروت، موسسه الانعمان، 1413، ج4.
جان، الدر، باستان شناسي کتاب مقدس، ترجمه سهيل آذري، تهران، نور جهان، 1335.
بابايي، احمد علي، برگزيده تفسير نمونه، تهران، دار الکتب الاسلاميه چ سيزدهم، 1382.
بيرو، آلن، فرهنگ علوم اجتماعي، ترجمه باقر ساروخاني، تهران، کيهان، چ دوم، 1370.
بلعمي، ابوعلي، تاريخ نامه طبري، تصحيح محمد روشن، تهران، سروش، چ دوم، 1378.
بيومي مهران، محمد، بررسي تاريخي قصص قرآن، ترجمه مسعود انصاري، تهران، علمي و فرهنگي، 1383، ج 3.
بي آزار شيرازي، عبدالکريم، باستان شناسي و جغرافياي تاريخي قصص قرآن، تهران، فرهنگ اسلامي، چ پنجم، 1386.
نسفي، عمر بن محمد، مدارک التنزيل و حقائق التأويل، بيروت، بي نا، 1980.
ترنر، مارک، هيوم، ديويد، حکومت داري، مديريت و توسعه، ترجمه عباس منوريان، تهران، مرکز آموزش مديريت دولتي، 1379.
ثعلبي، قصص الانبياء، المسمي عرائس المجالس، قاهره، بي نا، بي تا.
حجازي، فخر الدين، نقش پيامبران در تمدن انسان، تهران، بعثت، چ شانزدهم، 1360.
دائره المعارف الاسلاميه، ترجمه احمد الشنتاوي، ابراهيم زکي خورشيد، مصر، بي نا، بي تا.
رسولي محلاتي، قصص قرآن تاريخ انبياء، بي جا، نشر فرهنگ اسلامي، چ هشتم، 1374.
زمخشري، ابوالقاسم محمد بن عمر، الکشاف عن حقائق التنزيل و عيون الاقاويل في وجوه التأويل، بيروت، دارالفکر، 1426.
سيد قطب، في ضلال القرآن، بيروت، دار العربيه، چ چهارم، بي تا.
طبرسي، ابوعلي، مجمع البيان في تفسير القرآن، تحقيق سيد هاشم رسولي محلاتي، بيروت، دار احياء التراث العربي، بي تا.
ظريفيان شفيعي، دين و دولت در اسلام، تهران، ميراث ملل، 1376.
کتاب مقدس (عهد عتيق و عهد جديد)، ترجمه فاضل خان همداني، تهران، اساطير، 1379.
مکارم شيرازي، ناصر، تفسر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1374.
نجار، عبدالوهاب، قصص الانبياء، بيروت، دارالجيل، چ دوم، بي تا.
نيشابوري، ابواسحاق، قصص الانبياء، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1359.
ويل دورانت، تاريخ تمدن، ترجمه احمد آرام، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، چ دوم، 1367.
يعقوبي، ابن واضح، تاريخ يعقوبي، بيروت، دار صادر و دار بيروت، 1379.
O.Eissfeldt, "The Hebrew Kingem", CAH,II, part 2 Cambridge, 1975.
تاريخ در آينه پژوهش 24

نويسندگان: اصغر منتظر القائم

موضوع قفل شده است