جمع بندی عدم علاقه همسرم به من در دوران عقد

تب‌های اولیه

24 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عدم علاقه همسرم به من در دوران عقد


با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا سوال ایشان ضمن حفظ امانت، جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم، با نام کاربری "مدیر ارجاع سؤالات" درج می شود:

نقل قول:

سلام
پسری 30 ساله هستم که حدود یکسال و نیم است که عقد کردم
اما الان همسرم به من میگوید هیچ گونه علاقه ای به من نداره و باید جدا بشیم
در حالی که من اونو واقعا دوست دارم و خانواده ها هم هیچ مشکلی با هم ندارند.
نمیدونم باید چیکار کنم
لطفا کمک کنید


با تشکر

در پناه قران و عترت موفق باشید

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد همدل

[TD][/TD]


از بروز این مشکل برای شما در زندگی تان متأسفیم.
[-(=(([-(

اینکه چرا همسرتان علاقه ای به ادامۀ زندگی با شما ندارد و پیشنهاد جدایی می دهد عوامل متعددی ممکن است داشته باشد که برای حل مشکل ابتدا باید آن عوامل به خوبی شناسایی و ریشه یابی گردد.

عوامل احتمالی


  1. ممکن است همسرتان از ابتدا علاقه ای به ازدواج با شما نداشته و به نوعی ازدواج وی با شما ازدواج تحمیلی و اجباری بوده باشد.
  2. ممکن است بین شما و همسرتان کینه و کدورت و یا اختلافاتی در همان ابتدای آشنایی، فرایند خواستگاری و یا در طول دوران عقد ایجاد شده و شدت آن باعث رویگردانی همسرتان از ادامۀ زندگی با شما شده باشد. البته طولانی بودن دوران عقد هم می تواند در بروز اختلاف و تشدید آن مؤثر باشد.
  3. ممکن است شما به خاطر عدم آشنایی با مهارت های ارتباطی و ناتوانی در برقراری رابطۀ موثر در ارتباط با همسرتان درست عمل نکرده اید و ناخواسته و یا ندانسته باعث سردی روابط شده اید.
  4. ممکن است پای شخص ثالثی در میان باشد و همسرتان به دیگری علاقه مند شده باشد و قصد ازدواج با او را داشته باشد.
  5. در بدبینانه ترین حالت ممکن است همسرتان اغفال شده باشد و فردی با چرب زبانی، با فرایند مخ زنی، تطمیع، تهدید و دادن وعدۀ ازدواج با همسرتان رابطۀ دوستانه برقرار نموده باشد.

به هر حال، همۀ این عوامل و سایر موارد احتمالی باید به خوبی بررسی شود و آنگاه متناسب با آن راهکار ارائه گردد.

همدل;1012069 نوشت:
فرایند مخ زنی

استاد عجب موارد احتمالی مثال زدید..
خدا رحم کنه

اقا یه موقع خون جلو چشماتو نگیره بری کار اشتباهی انجام بدی ها..
بزار برات یک مثال بزنم:

یک بنده خدایی بود، اینا تو دوره نامزدی بودند، خب هر چی اشنایی اینا بیشتر میشد بیشتر پی به ایرادات هم میبردند.
دختره یک روز اومد گفت دیگه نمیخوام این پسر رو! حالا چرا؟ گفت ازش بدم اومده..

بهتره شما مشاوره جضوری برید با هم. این مسایل رو نمیشه به صورت غیر حضوری تشخیص داد.

نورالزهراء;1012072 نوشت:
استاد عجب موارد احتمالی مثال زدید..
خدا رحم کنه

اقا یه موقع خون جلو چشماتو نگیره بری کار اشتباهی انجام بدی ها..
بزار برات یک مثال بزنم:

یک بنده خدایی بود، اینا تو دوره نامزدی بودند، خب هر چی اشنایی اینا بیشتر میشد بیشتر پی به ایرادات هم میبردند.
دختره یک روز اومد گفت دیگه نمیخوام این پسر رو! حالا چرا؟ گفت ازش بدم اومده..

بهتره شما مشاوره جضوری برید با هم. این مسایل رو نمیشه به صورت غیر حضوری تشخیص داد.

باسلام
دقیقا منم خوندم به این نتیجه رسیدم

همدل;1012069 نوشت:
ممکن است بین شما و همسرتان کینه و کدورت و یا اختلافاتی در همان ابتدای آشنایی، فرایند خواستگاری و یا در طول دوران عقد ایجاد شده و شدت آن باعث رویگردانی همسرتان از ادامۀ زندگی با شما شده باشد. البته طولانی بودن دوران عقد هم می تواند در بروز اختلاف و تشدید آن مؤثر باشد.
ممکن است شما به خاطر عدم آشنایی با مهارت های ارتباطی و ناتوانی در برقراری رابطۀ موثر در ارتباط با همسرتان درست عمل نکرده اید و ناخواسته و یا ندانسته باعث سردی روابط شده اید.

احتمال اینکه این موارد باشه بیشتر به نظرم

به هر دلیل اگه علاقه نداشته باشه و اینو از ته دل بگه
فایده نداره
این زندگی زندگی نمیشه
گریه هم که کنی براش بیشتر کوچیک میشی
پس خودتو نباز
و عمرتو حرومش نکن
بگو بدون من اگه خوشبخت تری برو...

نورالزهراء;1012072 نوشت:
استاد عجب موارد احتمالی مثال زدید..
خدا رحم کنه

اقا یه موقع خون جلو چشماتو نگیره بری کار اشتباهی انجام بدی ها..
بزار برات یک مثال بزنم:

یک بنده خدایی بود، اینا تو دوره نامزدی بودند، خب هر چی اشنایی اینا بیشتر میشد بیشتر پی به ایرادات هم میبردند.
دختره یک روز اومد گفت دیگه نمیخوام این پسر رو! حالا چرا؟ گفت ازش بدم اومده..

بهتره شما مشاوره جضوری برید با هم. این مسایل رو نمیشه به صورت غیر حضوری تشخیص داد.

احتمالاتی که عرض شد صرفاً از باب احتمال بود تا قبل از هر اقدامی انگیزۀ پرسشگر برای پیگیری مسئله از طریق مشاوره حضوری بیشتر شود تا علت مسئله را به کمک مشاوران و روانشناسان باتجربه ریشه یابی و حل کند.

باتوجه به پیچیدگی خاصی که مشکل وی دارد؛ طبیعتاً از یک مشاوره غیرحضوری از نوع مکاتبه ای یکطرفه با توجه به محدودیت های متعددی که دارد؛ انتظاری بیش از این نمی رود که وی را به مشاوره حضوری ارجاع دهیم تا وی بتواند زیر نظر متخصصان مشکلش را تا رسیدن به نتیجۀ مطلوب پیگیری نمایید.

ُسرباز ولی عصر عج;1012088 نوشت:
بعد از توسل به حضرت ولي عصر عج و استخاره براي شما متوجه شدم امکان دارد چشم همسر گراميتان تقوا نداشته باشد.


به نظر می رسد این گونه استفاده ابزاری از استخاره درست نیست.
بر فرض اینکه استخاره برای خود شخص در برخی امور راهگشا باشه، برای دیگران راهگشا نیست؛ بنابراین نمی توان برای دیگران و به نیت آنان استخاره گرفت و چیزی را قطعی و حتمی به آنان تحمیل کرد.

ضمن اینکه بنابر نظر مراجع عظام تقلید استخاره در هر صورت تکلیف‌آور و الزام‌آور نیست.(1)

پی‌نوشت:
1. موسوی خمینی، روح الله، مجموعه استفتائات حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (قدس سره)، قم: جامعه مدرسین، 1365ش، ج2، ص29.

ُسرباز ولی عصر عج;1012122 نوشت:
انسان اگر گناهان کبیره را به توفیق الهی با عنایت حضرت ولی عصر عج ترک کند خداوند متعال پاداش می دهد. یکی از پاداشها این است که با حضرت ولی عصر عج سخن می گویید سوال می پرسید با آیه شریفه ای از قرآن کریم پاسخ را دریافت می نمایید.


جمله اول تان درست. حرفی در آن نیست؛ چون آیات و روایات متعددی در تأیید این سخن آموزه‌های دینی و تعالیم اسلامی بیان شده است.

جمله دوم تان هم کمی تا قسمی درست است، اما کلیت ندارد؛ چرا که امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) متعلق به همه انسانهاست و گناهکار و غیرگناهکار می تواند در هر زمانی با حضرت سخن بگویند و با ایشان نجوا کنند.

اما جمله سوم تان ادعای بسیار بزرگی است؛ چرا که علاوه به فهم بالایی که در درک دقیق آیات الهی و تطبیق آن بر امور زندگی نیاز می باشد و کار هر کسی نیست؛ خود این شیوه پاسخگویی حضرت باید مورد تأیید دین و بزرگان دین باشد.

ُسرباز ولی عصر عج;1012126 نوشت:
وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا

و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل می‌کنیم؛ و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمی‌افزاید.

بنده اول پست اشاره کردم در کنار مشاوره... با این که خودم هیچ اعتقادی به این مشاوره های روانشناسی ندارم.


با این حساب بهتر نبود، حضرات معصومین(علیهم‌السلام) ما رو فقط به قرآن ارجاع می دادند و برای درمان همۀ بیماری های روحی و روانی و جسمی فقط آیات قرآن را تجویز می کردند؟!

سیرۀ عملی حضرات معصومین(علیهم‌السلام) خلاف گفته شماست و ما بارها توصیه و سفارش به مراجعه به کارشناسان، طبیب، عرف مردم و... شده ایم.
حتی علاوه بر توصیه و سفارش به درک و فهم و تدبر در قرآن، به فراگیری دانش ولو در دور دست ها همچون چین و ثریا شده ایم.

خب وقتی علاقه نداره جدا شو.عشق و علاقه که زوری نمیشه این همه دختر تو کره زمین زندگی میکنن انشاء الله یکی بهتر گیرت بیاد. 3 صفحه الکی تایپیک اومد جلو .
در ضمن چرا ایشون به صورت ناشناس سوال پرسیدن؟ کنجکاوم بدونم.

همدل;1012069 نوشت:
ممکن است پای شخص ثالثی در میان باشد و همسرتان به دیگری علاقه مند شده باشد و قصد ازدواج با او را داشته باشد.

سلام استاد همدل. این مورد اشکالی داره؟ منظورم اینه که در بساری از خانواده های زیادی سنتی، امروزه اجازه نامزد شدن برای شناخت بیشتر به دختر و پسر نمیدن و بعد از خواستگاری بلافاصله اونها رو عقد میکنن. حالا اگر در این بین دختر یا پسر به شخص دیگری که با اون کفو هست و یا میل بیشتری به اون داره علاقه مند بشه، این کار اشتباهه؟

حتما باید دو نفر در دوران عقد با هم دعوا کنند و قهر و .. تا میانه شون بهم بخوره و از هم جدا بشن یا اینکه وقتی فهمیدن به درد هم نمیخورن می تونن بدون هیچ گونه توضیح اضافه ایی جدا بشن؟

فیزیکدان;1012143 نوشت:
سلام استاد همدل. این مورد اشکالی داره؟ منظورم اینه که در بساری از خانواده های زیادی سنتی، امروزه اجازه نامزد شدن برای شناخت بیشتر به دختر و پسر نمیدن و بعد از خواستگاری بلافاصله اونها رو عقد میکنن. حالا اگر در این بین دختر یا پسر به شخص دیگری که با اون کفو هست و یا میل بیشتری به اون داره علاقه مند بشه، این کار اشتباهه؟

حتما باید دو نفر در دوران عقد با هم دعوا کنند و قهر و .. تا میانه شون بهم بخوره و از هم جدا بشن یا اینکه وقتی فهمیدن به درد هم نمیخورن می تونن بدون هیچ گونه توضیح اضافه ایی جدا بشن؟



سلام
روز بخیر

عشق و علاقه به فرد ثالث به خودی خود ایرادی نداره، اما اگر بعد از ازدواج به وجود آید، معلومه یه جای کار می لنگه و این باید پیدا بشه و درمان رو از همان جا آغاز کنیم.
اگر در فرایند انتخاب همسر و همسرگزینی دقت نشده، کوتاهی شده باید بررسی بشه
اگر این خانم افسار چشم و دلش را رها کرده و دم به دقیقه خاطر خواه یه نفر دیگه میشه، باز باید بررسی بشه؛ چون اگر حتی از شوهرش طلاق بگیره و با نفر دوم ازدواج کنه؛ همین آش و همین کاسه پا برجاست؛ ممکنه باز قصۀ عشق و عاشقی همین طور سلسله وار ادامه پیدا کنه

صائب تبریزی;1012133 نوشت:
ان شاءالله که همین طور است. شما که با حضرت مراوده دارید لطفا از ایشان بخواهید از خداوند طلب کنند که به شما بصیرت عنایت کند که کرامات خودتون رو در فضای مجازی برای همه آشکار نکنید.

اگر من دیشب با امام زمان حلقه معرفتی داشته بودم، آیا باید بیایم اینجا بگویم؟؟؟؟؟؟؟ آیا باید توقع داشته باشم بقیه حرفهای مرا باور کنند؟؟؟؟؟؟؟


مگر غیر از اینه:

هر که را اسرار حق آموختند *** مهر کردند و دهانش دوختند

[="Tahoma"][="Blue"]

همدل;1012160 نوشت:
هر که را اسرار حق آموختند *** مهر کردند و دهانش دوختند

احسنت خدا خیرتون بده
من بعضی ادم ها رو دیدم تو سایت برای هر مشکلی یک درمان معنوی میدن. یه نفر بود که واسه هر چیزی میگفت فلان دعا رو بریز تو اب هم بزن بخور..
نمیدونم والا خدا خودش رحم کنه به ما..
اصولا به چنین ادم هایی حس خوبی ندارم. و انرژی منفی بیشتر دریافت میکنم تا مثبت.

والا ادم یک خواب خوب میبینه میترسه تعریف کنه چه برسه به اینکه کرامتی به ادم عطا بشه..[/]

همدل;1012159 نوشت:

سلام
روز بخیر

عشق و علاقه به فرد ثالث به خودی خود ایرادی نداره، اما اگر بعد از ازدواج به وجود آید، معلومه یه جای کار می لنگه و این باید پیدا بشه و درمان رو از همان جا آغاز کنیم.
اگر در فرایند انتخاب همسر و همسرگزینی دقت نشده، کوتاهی شده باید بررسی بشه
اگر این خانم افسار چشم و دلش را رها کرده و دم به دقیقه خاطر خواه یه نفر دیگه میشه، باز باید بررسی بشه؛ چون اگر حتی از شوهرش طلاق بگیره و با نفر دوم ازدواج کنه؛ همین آش و همین کاسه پا برجاست؛ ممکنه باز قصۀ عشق و عاشقی همین طور سلسله وار ادامه پیدا کنه

متشکرم استاد. اما بنده می خواستم جواب دقیق تری بگیرم. ببینید امروزه برخی از خانواده ها نامزدی را نمی پسندند. نامزدی به معنای آشنایی و رفت و آمد چند ماهه دختر و پسر با یک صیغه محرمیت بدون وظایف همسری و یا اصلا بدون صیفه محرمیت با نظارت و همراهی خانواده هاست. مخصوصا اگر کسی قبل از عقد حالا به هر دلیلی مشاوره هم نرفته باشه و دوره نامزدی هم نداشته باشه و بعد از 4 یا 5 جلسه خواستگاری عقد کرده باشه ، به نظرتون آیا بلافاصله از نظر عرفی وارد زندگی زناشویی شده؟؟؟ آیا نمیتونه در تصمیم خودش تجدید نظر کنه؟؟؟ خوب شاید این خانم یا آقا در این حین کسی رو ببینه که براش بهتر از قبلی باشه.

اگر اینطور نیست، پس فلسفه دوران عقد چیه؟ البته فلسفه دوران عقد در زمان امروزه نه مثلا سی سال قبل. آن زمان ممکن بود برای تهیه جهیزیه، آشنا شدن ذختر با شیوه همسرذاری و خانه داری و تمام شدن درس دختر و پسر و سربازی و ... عقد کنند. اما امروزه مسئله شناخت یک معضل شده است . اگر از والدین و بچه هایی که دوره نامزدی ندارند بپرسید دوران عقد به چه درد میخوره اکثرشون میگن برای شناخت بیشتره. در حالی که از نظر شما این درست نیست. این مسئله چطور حل میشه؟

سلام
دلیلش رو بپرس خوب. اگه دلیلش منطقیه که سعی کن مشکل رو حل کنی و اگه منطقی نیست براش توضیح بده که دلیلت منطقی نیست و اگر توی خرجش نرفت بهش بگو مهرش رو ببخشه و طلاقش بده. حالا نمی خوام بیخوری ذهن شما رو خراب کنم. اما در فامیل ما دختری بود که بعد از این که یکسال و نیم با پسری عقد کرده بود به پسره گفت که نمی خوامت. هر چه پسره گفت چرانمی خوای؟ اون جوابی نمی داد و می گفت نمی خوامت. به محض این که طلاق گرفتند روز بعد همکلاسی دختره اومد خواستگاری دختره. بعدا کاشف به عمل اومد که پسره خیلی پولدار بوده و دختره رو توی دانشگاه دیده و ازش خواستگاری کرده. دختره گفته من شوهر دارم. پسره گفته از شوهرت طلاق بگیر. دختره هم طلاق گرفته. این رو نمی گم که شما رو بیخودی به خانمت مشکوک کنم اما حواست باشه.

فیزیکدان;1012167 نوشت:
متشکرم استاد. اما بنده می خواستم جواب دقیق تری بگیرم. ببینید امروزه برخی از خانواده ها نامزدی را نمی پسندند. نامزدی به معنای آشنایی و رفت و آمد چند ماهه دختر و پسر با یک صیغه محرمیت بدون وظایف همسری و یا اصلا بدون صیفه محرمیت با نظارت و همراهی خانواده هاست. مخصوصا اگر کسی قبل از عقد حالا به هر دلیلی مشاوره هم نرفته باشه و دوره نامزدی هم نداشته باشه و بعد از 4 یا 5 جلسه خواستگاری عقد کرده باشه ، به نظرتون آیا بلافاصله از نظر عرفی وارد زندگی زناشویی شده؟؟؟ آیا نمیتونه در تصمیم خودش تجدید نظر کنه؟؟؟ خوب شاید این خانم یا آقا در این حین کسی رو ببینه که براش بهتر از قبلی باشه.

اگر اینطور نیست، پس فلسفه دوران عقد چیه؟ البته فلسفه دوران عقد در زمان امروزه نه مثلا سی سال قبل. آن زمان ممکن بود برای تهیه جهیزیه، آشنا شدن ذختر با شیوه همسرذاری و خانه داری و تمام شدن درس دختر و پسر و سربازی و ... عقد کنند. اما امروزه مسئله شناخت یک معضل شده است . اگر از والدین و بچه هایی که دوره نامزدی ندارند بپرسید دوران عقد به چه درد میخوره اکثرشون میگن برای شناخت بیشتره. در حالی که از نظر شما این درست نیست. این مسئله چطور حل میشه؟


بنده بر این باورم که امروزه دوران عقد کارکرد دیگری هم دارد؛ یعنی این دوران می تواند
یک فرصت استثنایی و طلایی هم باشد چون با عقد شرعی، رابطه محرمیت بین دختر و پسر برقرار می گردد و روابط آزادتر می شود؛ به همین خاطر می توان از این دوران برای شناخت بیشتر خلق و خوی و خصوصیات یکدیگر استفاده کرد، دختر و پسر می توانند با شرکت در مهمانی ها و مراسمات و نیز با مسافرت های کوتاه، از هم شناخت بیشتری پیدا کنند.

اگر به این نتیجه رسیدند که به درد هم نمی خورند و از خلق و خوی هم خوششان نمی آید، اتفاقاً راحت تر می توانند از هم جدا شوند و خانواده ها هم حساسیت خاصی نسبت به این گونه افراد ندارد؛ البته منوط به اینکه همسران در این دوران روابط نزدیک باهم نداشته باشند و بکارت دختر و دوشیزگی وی حفظ شده باشد.

همدل;1012173 نوشت:

بنده بر این باورم که امروزه دوران عقد کارکرد دیگری هم دارد؛ یعنی این دوران می تواند
یک فرصت استثنایی و طلایی هم باشد چون با عقد شرعی، رابطه محرمیت بین دختر و پسر برقرار می گردد و روابط آزادتر می شود؛ به همین خاطر می توان از این دوران برای شناخت بیشتر خلق و خوی و خصوصیات یکدیگر استفاده کرد، دختر و پسر می توانند با شرکت در مهمانی ها و مراسمات و نیز با مسافرت های کوتاه، از هم شناخت بیشتری پیدا کنند.

اگر به این نتیجه رسیدند که به درد هم نمی خورند و از خلق و خوی هم خوششان نمی آید، اتفاقاً راحت تر می توانند از هم جدا شوند و خانواده ها هم حساسیت خاصی نسبت به این گونه افراد ندارد؛ البته منوط به اینکه همسران در این دوران روابط نزدیک باهم نداشته باشند و بکارت دختر و دوشیزگی وی حفظ شده باشد.

حالا اگر یکی از این دو نفر با استناد به همین که دوران عقد صرفا برایش دوران شناخت از طرف مقابل بوده، بدون گفتن دلیل بخواهد از طرف مقابل جدا شود آیا کار نادرستی کرده است؟ مثلا این آقا یا خانم هنوز به دلش ننشسته و نمیتواند به عنوان همسر با او ارتباط برقرار کند ، یا اینکه تصوری که از وضع مالی مرد داشته برخلاف ملاکهایش از آب درامده است، یا اینکه فکر میکرده که شاید بتواند با کچل بودن یا کوتاه بودن یا نوع کار دختر یا پسر کنار بیاید اما نتوانسته است و .... . در نظر بگیرید که ملاکهایی که دختر یا پسر قصد دارند با استناد به اون این عقد رو به آرامی بهم بزنند و یک زندگی دیگری با فرد دیگری داشته باشند جزو ملاکهای اصلی بوده که تصور میکردند با گذشت زمانی در عقد و ایجاد دلبستگی و بروز سایر خصوصیات خوب طرف مقابل، برایشان حل و قابل تحمل و چه بسا دلنشین شود که البته نشده است.

در این صورت ایرادی به این تصمیم وارد است؟ ی
سوال دیگه اینکه یک مشاور تا چه اندازه میتونه در این وضعیت کمک بکنه؟ شما به عنوان مشاور تا به حال مراجعانی داشتید که در این حالت بوده اند؟ چه روالی برای ترمیم رابطه شان پیش گرفته اید؟ دلایل دختر و پسر برای خاتمه چه بوده است و آیا موفق شده اید که این زندگی را پیوند بزنید؟

جسارتا کمی نیز درباره ملاکهای مشاوری که در این وضعیت بتواند خوب صحبت کند بفرمایید. می دانیم که مشاورها هم مثل دکترها عین نقل و نبات همه جا مطب و دفتر دارند اما متاسفانه برخلاف پزشکان میزان مراجعه افراد به اونها اونقدر نیست که بشه با تحقیقات میدانی از مردم ، کارامد بودن یا نبودن اونها رو قبل از مراجعه و تعیین وقت و شاید هدر دادن مقدار زیادی پول فهمید.

فیزیکدان;1012167 نوشت:
خوب شاید این خانم یا آقا در این حین کسی رو ببینه که براش بهتر از قبلی باشه.

سلام علیکم
اینکه در دوران عقد بفهمند نمی توانند با هم سازش کنند و باید جدا شوند اشکالی ندارد. اما اینکه در دوران عقد ببیند موارد بهتر بوده پس از همسر خودش جدا شود تا با دیگری ازدواج کند صد در صد اشتباه، غیر اخلاقی و قبیح است.

فیزیکدان;1012176 نوشت:
حالا اگر یکی از این دو نفر با استناد به همین که دوران عقد صرفا برایش دوران شناخت از طرف مقابل بوده، بدون گفتن دلیل بخواهد از طرف مقابل جدا شود آیا کار نادرستی کرده است؟ مثلا این آقا یا خانم هنوز به دلش ننشسته و نمیتواند به عنوان همسر با او ارتباط برقرار کند ، یا اینکه تصوری که از وضع مالی مرد داشته برخلاف ملاکهایش از آب درامده است، یا اینکه فکر میکرده که شاید بتواند با کچل بودن یا کوتاه بودن یا نوع کار دختر یا پسر کنار بیاید اما نتوانسته است و .... . در نظر بگیرید که ملاکهایی که دختر یا پسر قصد دارند با استناد به اون این عقد رو به آرامی بهم بزنند و یک زندگی دیگری با فرد دیگری داشته باشند جزو ملاکهای اصلی بوده که تصور میکردند با گذشت زمانی در عقد و ایجاد دلبستگی و بروز سایر خصوصیات خوب طرف مقابل، برایشان حل و قابل تحمل و چه بسا دلنشین شود که البته نشده است.


اساساً در ازدواج به دقت در همسرگزینی و انتخاب همسر با چشم و گوشی باز تأکید و سفارش بسیاری شده است؛ حتی می گویند اگر دو چشم دارید، دو چشم هم قرض بگیرید؛ کنایه از اینکه با چشمانی باز و هوشمندانه همسر آیندتان را انتخاب کنید تا بعد از ازدواج دچار تردید و پشیمانی نگردید.

البته همان طور که قبلاً گفته شد، دوران عقد می تواند راه برگشتی برای کسانی که به هر دلیلی در انتخاب همسر دقت نکره اند، فراهم کند و آخرین فرصت را برای بازگشت در اختیار همسران قرار دهد؛ منتها باید توجه داشت که اگر یک از همسران از ازدواج منصرف گردد؛ طبیعتاً باید تبعات و لوازمش را بپذیرد و رضایت طرف مقابل را برای جدایی و طلاق کسب کند و نیز مدتها وقت و عمر خود را در فرایند دادرسی تا رسیدن به نتیجۀ مطلوب به هدر دهد.

گاهی ممکن است طرف دیگر ازدواج مقاومت کند و راضی به طلاق توافقی نشود؛ در این فرض فرایند جدایی سخت و دشوار خواهد بود.

برفرض مثال اگر همسران با یکدیگر روابط نزدیک زناشویی نداشته باشند. براساس شرع و قانون نصف مهریه بر عهدۀ مرد خواهد بود و چنین مردی اگر بخواهد همسرش را در دوران عقد طلاق دهد، به ناچار باید نصف مهریه همسرش را بپردازد تا همسرش رضایت دهد.
اگر دختر از ازدواج منصرف شود و تقاضای طلاق دهد در این فرض به ناچار باید مهریه اش را ببخشد و حتی با پرداخت چیزی اضافی تر رضایت مرد را به دست آورد و یا نهایتاً طلاق خلع بگیرید.
طلاق زنی که به شوهرش مایل نیست و مهر یا مال دیگر خود را به او می بخشد که طلاقش دهد، «خلع» گویند. به بیانی روشن تر؛ طلاق خلع آن است که زن به هر علّتى نخواهد با شوهرش به زندگى ادامه دهد و شوهر هم مایل به طلاق دادن او نباشد، ولى زن براى راضى کردن او به طلاق، مقدارى مال به او بدهد تا راضى شود او را طلاق دهد.

به هر حال، یادتان باشد پیوندی که با عقد ازدواج مستحکم شده است، به این سادگی نمی توان با بروز یک مشکل از هم بگسلانید. البته اگر مشکلات اساسی و لاینحل در ازدواج وجود داشته باشد به طوری که با مشاوره های تخصصی قابل حل نباشد و نظر جمعی مشاوران ازدواج و خانواده بر طلاق باشد در این فرض، می توان تقاضای طلاق داد و همان طور که گفته شد، تبعات و لوازمش را پذیرفت و هرگز نباید به طرف دیگر قضیه ظلم روا داشت.

فیزیکدان;1012176 نوشت:
سوال دیگه اینکه یک مشاور تا چه اندازه میتونه در این وضعیت کمک بکنه؟ شما به عنوان مشاور تا به حال مراجعانی داشتید که در این حالت بوده اند؟ چه روالی برای ترمیم رابطه شان پیش گرفته اید؟ دلایل دختر و پسر برای خاتمه چه بوده است و آیا موفق شده اید که این زندگی را پیوند بزنید؟


بنده در مقام مشاور با موارد متعددی روبرو بوده و هستم که همسران در دوران عقد با مشکل روبرو بوده اند که علل مختلف و بعضاً متفاوتی داشته که بعضاً موفقیت آمیز بوده و همسران به زندگی خویش برگشته اند که اشاره به آن در این مجال نمی گنجد.

اجمالاً این را بدانید وظیفۀ مشاور در ابتدا ورود تخصصی و مداخله در بحران ایجاد شده به منظور حفظ و حراست از زندگی مشترک می باشد؛ در نهایت اگر با همۀ تلاش های حرفه ای و تخصصی، مشکلات فی مابین قابل حل نباشد حکم به جدایی می گردد.

فیزیکدان;1012176 نوشت:
جسارتا کمی نیز درباره ملاکهای مشاوری که در این وضعیت بتواند خوب صحبت کند بفرمایید. می دانیم که مشاورها هم مثل دکترها عین نقل و نبات همه جا مطب و دفتر دارند اما متاسفانه برخلاف پزشکان میزان مراجعه افراد به اونها اونقدر نیست که بشه با تحقیقات میدانی از مردم ، کارامد بودن یا نبودن اونها رو قبل از مراجعه و تعیین وقت و شاید هدر دادن مقدار زیادی پول فهمید.


مشاوران ازدواج، زوج درمانگران و خانواده درمانگران باتجربه و دین آشنا می توانند در این گونه مشکلات همسران ورود پیدا کنند و به همسران در تصمیم گیری درست و منطقی کمک نمایند. یافتن چنین مشاورانی برای جویندگان آن، کار دشواری نیست.

پرسش:
پسری 30 ساله هستم که حدود یکسال و نیم است که عقد کردم، اما الان همسرم به من می گوید هیچ گونه علاقه ای به من ندارد و باید جدا بشیم؛ در حالی که من اون رو واقعاً دوست دارم و خانواده ها هم هیچ مشکلی با هم ندارند. چکار کنم؟

پاسخ:
از بروز این مشکل برای شما در ابتدای شروع زندگی مشترک تان متأسفیم. اینکه چرا همسرتان علاقه ای به ادامۀ زندگی با شما ندارد و بعد از گذشت یکسال و نیم از تاریخ عقدتان پیشنهاد جدایی می دهد، عوامل متعددی ممکن است داشته باشد که برای حل مشکل ابتدا باید آن عوامل به خوبی شناسایی و ریشه یابی گردد و سپس براساس آن راهکار ارائه گردد.

عوامل احتمالی

  1. ممکن است همسرتان از ابتدا علاقه ای به ازدواج با شما نداشته و به نوعی ازدواج وی با شما ازدواج تحمیلی و اجباری بوده باشد.


  1. ممکن است همسرتان در فرایند انتخاب همسر و همسرگزینی دقت نکرده و حالا در دوران عقد که شناخت بهتری نسبت به شما و خلق و خوی و دیگر خصوصیات شخصیتی و اخلاقی تان به دست آورده به این نتیجه رسیده که به درد هم نمی خورید و از خلق و خوی تان خوشش نمی آید.


  1. ممکن است بین شما و همسرتان کینه و کدورت و یا اختلافاتی در همان ابتدای آشنایی، فرایند خواستگاری و یا در طول دوران نسبتاً طولانی عقد ایجاد شده و شدت آن باعث رویگردانی همسرتان از شما و ادامۀ زندگی با شما شده باشد. البته طولانی بودن دوران عقد هم می تواند در بروز اختلاف و تشدید آن مؤثر باشد.


  1. ممکن است شما به خاطر عدم آشنایی با مهارت های ارتباطی و ناتوانی در برقراری رابطۀ موثر در ارتباط با همسرتان درست عمل نکرده اید و ناخواسته و یا ندانسته باعث سردی روابط و بی میلی همسرتان برای ادامۀ زندگی شده اید.


  1. ممکن است پای شخص ثالثی در میان باشد و همسرتان به فرد دیگری علاقه مند شده باشد و قصد ازدواج با او را داشته باشد.


  1. در بدبینانه ترین حالت ممکن است همسرتان اغفال شده باشد و فردی با چرب زبانی، با فرایند مخ زنی، تطمیع، تهدید و دادن وعدۀ ازدواج با همسرتان رابطۀ دوستانه برقرار نموده باشد.

به هر حال، همۀ این عوامل و سایر موارد احتمالی باید به خوبی بررسی شود و آنگاه متناسب با آن راهکار ارائه گردد.

البته باید توجه داشت عوامل احتمالی که عرض شد صرفاً از باب احتمال بود تا قبل از هر اقدامی انگیزۀ شما برای پیگیری مسئله از طریق مشاوره حضوری بیشتر شود تا علت مسئله را به کمک مشاوران و روانشناسان باتجربه ریشه یابی و حل کنید.

لزوم مشاورۀ حضوری
باتوجه به پیچیدگی خاصی که مشکل شما دارد؛ طبیعتاً از یک مشاوره غیرحضوری از نوع مکاتبه ای یکطرفه با توجه به محدودیت های متعددی که دارد؛ انتظاری بیش از این نمی رود که شما را برای بررسی مشکل به مشاوره حضوری ارجاع دهیم تا شما بتوانید زیر نظر متخصصان مشکل تان را تا رسیدن به نتیجۀ مطلوب پیگیری نمایید.

وظیفۀ مشاوران خانواده، زوج درمانگران و خانواده درمانگران در ابتدا ورود تخصصی و مداخله در بحران ایجاد شده به منظور حفظ و حراست از زندگی مشترک می باشد؛ در نهایت اگر با همۀ تلاش های حرفه ای و تخصصی، مشکلات فی مابین قابل حل نباشد حکم به جدایی می گردد.

به هر حال، پیوندی که با عقد ازدواج مستحکم شده است، به این سادگی نمی توان با بروز یک مشکل از هم بگسلانید. البته اگر مشکلات اساسی و لاینحل در ازدواج وجود داشته باشد به طوری که با مشاوره های تخصصی قابل حل نباشد و نظر جمعی مشاوران خانواده، زوج درمانگران و خانواده درمانگران بر طلاق باشد در این فرض، می توان تقاضای طلاق داد و تبعات و لوازمش را پذیرفت و هرگز نباید به طرف دیگر قضیه ظلم روا داشت.

مشاوران ازدواج، زوج درمانگران و خانواده درمانگران باتجربه و دین آشنا می توانند در این گونه مشکلات همسران ورود پیدا کنند و به همسران در تصمیم گیری درست و منطقی کمک نمایند.

معرفی منابع برای مطالعۀ بیشتر:


  1. جعفری نژاد، کامران و مهدی میرمحمدصادقی، مشکلات تلخ را شیرین کنیم: فرآیند حل اختلاف در دوران عقد، مشهد: آستان قدس رضوی، 1393.
  2. جعفری نژاد، کامران و مهدی میرمحمدصادقی، نمک زندگی: رویارویی با اختلافات رایج در دوران عقد، مشهد: آستان قدس رضوی، 1393.
  3. حسنی، ابوالقاسم، دوران شیرین نامزدی، قم: نور الزهرا(ع)، 1396.
  4. حسین خانی، هادی، دوران عقد، تهران: کانون اندیشه جوان، 1394.
  5. صادقیان هرات، محمد، دوران عقد، مشهد: آفتاب دانش، 1382.
  6. طباطبایی، سیدمحسن، نکات طلائی در بهبود روابط در دوران نامزدی، عقد و ازدواج، ناشر: تیماج، 1396.
  7. عدالتیان، مهدی، بهترین و بدترین دوران عقد، مشهد: خانه پژوهش: راه روشن، 1393.
  8. هراتیان، عباسعلی و فاطمه سادات شمسی نژاد، نامزدی، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، 1396.
موضوع قفل شده است