چرا یک دختر و پسر مومن و خدا شناس نمی تونن با هم ازدواج کنن

تب‌های اولیه

30 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا یک دختر و پسر مومن و خدا شناس نمی تونن با هم ازدواج کنن

سلام دوستان می خوام اگر راههکار و یا حدیثی برا سوال من دارید ذکر کنید .
چرا وقتی یک دختر خانومی هست که مومن و خانه دار و تحصیلکرده هستش و به طرف مقابلش علاقه داره این دوتا نمی تونن ازدواج کنن مثل این می مونه که برهم حرام شدند؟

کی چنین حرفی زده؟
خدا در قرآن میگه :
الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئِكَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ
(زنان ناپاک برای مردان ناپاک و مردان ناپاک برای زنان ناپاک و زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاک آنها از آنچه در باره شان می گويند منزهند آمرزش و رزق نيکو برای آنهاست)

من فکر میکنم که شما یک مورد خاص رو می فرمایید و صحبتتون کلی نیست.

بله درسته سوال بنده یه سوال خاصه . جوابش هم اینه که آشنایی قبل از ازدواج مثل ارتباط دوستی و ... جلوگیری کرده از ازدواج این مورد .

اگر این سوال رو با توضیحات می پرسیدید بهتر نبود؟
اونوقت دوستان و اساتید محترم بهتر می تونن راهنمایتون کنن

salva;202962 نوشت:
سلام دوستان می خوام اگر راههکار و یا حدیثی برا سوال من دارید ذکر کنید .
چرا وقتی یک دختر خانومی هست که مومن و خانه دار و تحصیلکرده هستش و به طرف مقابلش علاقه داره این دوتا نمی تونن ازدواج کنن مثل این می مونه که برهم حرام شدند؟

سلام...

اکثر اوقات فکر میکنم دلیلش خودشونن ، چون بنظرم اگه دو نفر از ته قلب هم و بخوان

99 درصد به ازدواج ختم میشه ...

و در کمتر از 1 درصد زور خانواده ها میچربه ...

البته خیلی توضیحات داره که مثلا ، فاصله طبقاتی دو طرف ، وضع مالی ،

وضع اعتقادی خانواده ها هم اثر گذار هست...

salva;202962 نوشت:
سلام دوستان می خوام اگر راههکار و یا حدیثی برا سوال من دارید ذکر کنید .
چرا وقتی یک دختر خانومی هست که مومن و خانه دار و تحصیلکرده هستش و به طرف مقابلش علاقه داره این دوتا نمی تونن ازدواج کنن مثل این می مونه که برهم حرام شدند؟

با سلام خدمت شما و همه دوستان اين سوال واسه منم هست اخه منظور دوستمان اين دختر عاشق بسر شده اما اون دختر از روي هيا نميتواند به ان مرد جيزي بكويد جرا؟؟؟اخه جرا؟؟؟؟؟واقعا جرا؟؟؟؟
ايا اون دختر حق انتخاب نداره بايد {حتما} از بين خاستكارهاي خود يكي انتخاب كن ظلم نيست؟؟:Ghamgin:

سلام بنده سوالم این شکلی بپرسم یه دختر و یه آقا پسر با هم حدود دوسال دوست بودن باهم تلفنی حرف می زدن به قربون صدقه هم می رفتن هم دیگه رو دوست داشتن بدون اطلاع خانواده درحالی که هر دو مومن بودن خانوم چادری بود این دلیل باعث شده بود که به هم نرسن و شکر که نرسیدن اگر می رسیدن معلوم نبود چی می شد .
لطفاً به این لینک حتماً سربزنید درباره دوستی قبل از ازدواج تا آخر ببینید
http://www.yasintv.com/musicvideo.php?vid=021df3727

سلام...

مومن بودن درجاتی داره که بعد اگه به اون درجه برسی میشی مومن ....

من درخواست دارم بگیم با هم دوست بودن و ادمهای خوبی بودن .

چون مومن که میگیم با این رابطه جور در نمیاد فکر کنم؟؟؟

البته من مسلمون نیستم ، یعنی دینم اسلام نیست ، ولی تو یکی از کتابها خونده بودم که مومنان عجب

درجاتی دارن و عجب سختیهائی رو باید تحمل کنن تا به این درجه برسن...

بازم ببخشید..

راجبه سوالتون هم که باید بگم : ازدواج همش به دوست داشتن ختم نمیشه ، یعنی صرف

اینکه دو نفر هم و دوستداشته باشن ازدواج کنن درست نیست ...

ازدواج یک مرحله بالا از اگاهیها رو لازم داره که قبل از اون باید

اون و رعایت کرد....

ببخشید این نظر من بود :Gol:

با نظرت موافقم اما حالا جرا نبايد به هم برسند اكه ميشه سوال منم يكي باسخ بده

اونا باید زمینه سازی کنن ، باید خانواده های خودشون و راضی کنن و باید با چشم باز فرهنگ و عقاید

و مواردی از این دست و موشکافی کنن تا بهم برسند...

از خدا کمک بگیرن ، ولی خب لازمه ی اینکه از خدا بخوان و خدا هم کمک کنه اینه که قلبا خدا رو باور کنند

و ببینند خدا تو اینجور علاقه ها چی میگه و برای مدیریتش چی گفته....

اونوقته که به نظرم دلیلی نداره بهم نرسن.....

چون خدا پشتشونه ....

سلام ممنونم از دوستانی که به خوبی راهنمایی فرمودین اما جواب سوال اصلی رو در ویدئو دیگر از زبان آقای دهنوی کارشناس مسائل ازدواج می شنویم .

http://www.yasintv.com/musicvideo.php?vid=b492c58fc

حتماً نگاه کنین خیلی آموزنده هستش .

سلام برm~fگرامي...

فرموديد چرادختري كه عاشق ميشه نميتواند به اون پسربگه...
درسته؟

اولين دليلش اينه كه دختران غرورمتعادلي بايد داشته باشندكه اين غرور حريم آنهاروحفظ ميكند...

واما اولين نكته اش اينه كه اون دختربه چه دليل عاشق اون پسرشده؟

آيا عشق حقيقيه؟

تازماني كه ماتعريف درست عشق رو ندونيم و شناخت قبل ازازدواج رو ندونيم نميتونيم درست وصحيح عاشق بشيم..

ما بيش از20نوع عشق داريم..

متاسفانه ماميبينيم كه بين خيلي ازجوانانمان عشق كاذب هست...

با بررسي علتهاي طلاق.....ازدواجي خيلي موفق بوده كه ازاين طيف گذشته باشه:

درابتدا....آشنايي دوخانواده....درمرحله بعد گفتگوي پسرودختر درجلسات متعدد باداشتن

حيطه آگاهيي درزمينه شناخت ازيكديگربه صورت صحيح (اين خيلي مهمه كه ما روش

شناخت رو درگفت گوبلد باشيم كه مربوط به آموزه هاي روان شناسي هست)

اين جلسات با همكاري خانواده ها صورت ميگيره...وپنهان كاري هم نبايد باشه(اگرپنهان باشه مرد

فاكتورتعهد روناخودآگاه ازذهنش به علت وجوديك تناقض كوچك به خاطر نوع آموزشش

درجامعه؛برميدارد)و زن هم فاكتور وابستگي رو جاي شناخت حقيقي ميكند...دراينجا زن ازمرد يك

بت ويك برج زيبا كه اصلا واقعيت ان مرد نيست رو ميسازه و مرد هم يك وجه خوش بينانه از زن و البته

نياز جسمي او هم باعرض معذرت ممكنه برنياز روحيش ترجيح داده بشه...واين يعني دورشدن از واقعيت يكديگر...

پس بهتره هردو به صورت رسمي ادامه دهند..

اگراختلافات نظر انها كمتراز50درصدبود(كه روش درصد گيري روهم ميتونند باراهكارهاي

روان شناسي يادبگيرند)وهم چنين ازظاهريكديگردركنارخصوصيات يكديگر خوششون اومد....

ادامه مراحل ازدواجودرنهايت يك تحقيق وپرس وجو براي شناخت بيشتر...كه اين مرحله آخرهم خيلي مهمه..

اما اگردختري قبل ازاينكه اصلا خصوصيات واقعي پسر رو بدونه واين مراحل رونگذرونه و به خاطر ملاكهاي غيرحقيقيش ازپسر خوشش بيادخب اين يك عاطفه خودگذره..

دختران معمولا وقتي احساس تنهايي كنندويا خلايي به خاطر نوع تربيتشان داشته

باشند ممكن است زود به كسي علاقه مندشوند چون مدام دنبال يك تكيه گاه

هستند(دخترها به فكرتكيه گاه وپسرها بعدازشكست عاطفي به فكرجايگزين هستند آن هم گاهي ناخودآگاه ذهنشون اين كارو ميكنه..به علت ناآگاهي....متاسفانه)

طوري كه شما توضيح داديد اون عشق نبوده...پس بهتره دختره به پسره نگه...وقتي عشقش حقيقي نيست...

البته شرايط هركس به مصاديقش هم مربوط ميشه..اگرخواستيد سوالتون روبيشتر باز كنيد تا بيشتر به مصاديقش توجه بشه...
متشكرم...

اين هم دلايل ديگه كه بهتره دختر علاقه اش روخودش شخصا نگه...(آن هم زماني كه

عشقش حقيقيه..اگركاذب باشه كه اصلا به جاي گفتن،بره درمورد عشق حقيقي آگاهي كسب كنه)

دليل بعدي:اگردخترخودش اقدام كنه....پسريا وارد ترحم ميشه...

يا دلسردميشه...(چون پسرها به علت بعدكنجكاوي قوي گاهي دوست دارند خودشان

عشقشون روكشف وبرآن غالب شوندواينكه يك زن به آنهاابرازعلاقه كنه ممكنه آنهارويك

جورتحميل بدونه)

اگر ترحم كنه ممكنه كه جاي جرقه عشق روميگيره...واينكه هيچ زني دوست نداره

همسرش باترحم اوروبپذيره...

ترحم با عشق فرق ميكنه...زنان به تكيه گاه ويك همسرنيازدارند يك هم راه نه يك مردكه

به خاطر حس ترحم علاقه اش رورشد دهد...

اگر علاقه وترحم گاهي باهم باشند يا اول علاقه وبعدترحم باشه اشكال نداره ولازمه

علاقه است...اما اگر اول ترحم باشد نه...

علت ديگه:بعدازدواج ممكنه اين پيش قدمي زن براي ابرازعلاقه ميان گفت وگوها مشكل سازباشه...

البته موارد نادري هم بوده دختربا ابراز علاقه به پسرازدواج كرده والان موفقه اما با توجه به

مطالعه ايي كه روي شناخت آنها انجام شد مشخص شد آنها بلافاصله بعد از ابراز علاقه
دختر كه باكلمات منطقي آغازشده بود ونه احساسي سريعا ازطريق خانواده وسپس

مراحل صحيح ازدواج صورت گرفته..

گاهي هم اتفاقي جواب ميده اما ما هرگز نبايد ريسك كنيم خصوصا درمورد ازدواج..

براي راهكار واسه اونهايي كه عاشق پسر شده اند..

اول بررسي كنندببينند عشقشون حقيقيه..وعلتش چيه؟

اگرفقط ازظاهرش خوششون اومده ويا هم دانشجويي اوبوده است وميخوان بيشتر

بشناسنش....و با ايجادجلسات متعدد بهش شناخت پيداكنندوخانواده ها رودرجريان بذارند....

دراين موقع توصيه ميشه ازواسطه استفاده كنند...كه البته وابسته نبايد معلوم كنه ا=كه

ازطرف كي اومده فقط پيشنهادش روبده...

كه البته اگرمرد بگه به اون دخترتوجهي نداره.....اون خانم محترم دچارشكست عاطفي ميشه...

پس اگر ميدونيد برايتان مهم نيست و روحيه منطقي وقوي داريد....اقدام كنيد..البته

بعدازاينكه مطمئن شويد

به خاطر خلاوياعشقهاي كاذب دچار درگيري عاطفي نشده ايد..

من که چیزی نفهمیدم میشه کمتر بنویسی مفیدتر اخه چرا باید نگه یک کلام چون هیا داره حقش کمه؟؟

m~f;203120 نوشت:
من که چیزی نفهمیدم میشه کمتر بنویسی مفیدتر اخه چرا باید نگه یک کلام چون هیا داره حقش کمه؟؟

دوست عزیز واقعا متوجه نشدید ؟!
صحبت های ایشون واقعا با منطق و منصفانه بود
اگر متوجه نشدید حوصله کنید و دوباره بخونید
و اون چرای سوالتون رو با توضیحات ایشون مطابق کنید
اگر که نمی پذیرید یا نمی خواین که بپذیرید اون حرف دیگست.

اینجوری که گفتین باید دختر دکترای روانشناسی داشته باشه پسره هم گوفسند فرض کردین:Khandidan!: یا به عبارتی موش ازمایشگاهی یکم میشه بیشتر توضیح بدین اینایی که گفتین همه میدونن مشکل جایی دیگست هم راهکار دادین هم مشکل تبین کردین اونم تو یه صفحه بصورت کلی

[="red"]سلامی به گرمی افتاب[/]
درسته همه حرفاشون درسته اما خیلی کتابی بود من زیاد کتاب خواندم همش همینه اما بیا ساده بگو واقعا دوستش داره اما اون پسرم اگه بفهمه شاید بهم برسند ولی دختر باایمان ایمان میگه نباید بگه چرا چرا؟و چرا؟؟

به زبان ساده بگیم چون ممکنه شخصیتش خرد بشه
چون ممکنه ضربه ی جبران ناپذیری بخوره
چون ممکنه خرد بشه
چقدر میتونید تایید کنید که اون پسر هم ایشون رو دوست دارن؟
چقدر میتونید تایید کنید که اگر اون پسر بفهمه همه چی به ازدواج ختم میشه؟
اگر اون دو با هم ارتباطی دارن دختر میتونه با جدیت تمام بپرسه که تکلیف این ارتباط چیه؟ هدف نهایی اون پسر چیه؟
که فلانی تصمیمت واسه آینده چیه ؟میخوای چکار کنی؟
میلیون ها پسر بودن که چنان جانی واسه اون دختری که باهاش در ارتباط بودن دادن اما تا حرف ازدواج میشه عقب میکشن
لطفا حقیقت های جامعه رو برسی کنید انقدر الکی نگید عاشق بودن و عاشق شدن

آخه مگر عاشق شدن الکی؟متاسفانه جدیدا خیلی چیز ها با عشق اشتباه گرفته میشن.
اصلا طبیعت یک مرد ایجاد میکنه که اگر از زنی خوشش بیاد برای رسیدن بهش پا پیش بذاره
خودتون بگید
پسری که بیاد به دختر بگه که فلانی من از تو خوشم اومده قصد ازدواج دارم دختره رد کنه بیشتر آسیب میبینه یا دختری که با جان و تمام احساسش رفته به پسر گفته که می خوام باهام ازدواج کنی و به نوعی اون پسر ردش کرده
خیلی فرقه بین این دو
کدوم بیشتر خرد میشه؟

raz72;203152 نوشت:

کدوم بیشتر خرد میشه؟

عجب

یعنی استغفرالله خدا نمیدونست ممکنه دختری از پسری خوشش بیاد و اجازه میده اون پیش پسره کم بیاره و خورد بشه

سلام...
خواهش ميكنم مطلبي كه بالا نوشتم رو چندبازبخونيد...ازبين اين نوشته ها ميشه جواب روپيداكرد..كلي

نيستن...كتابي هم نيستند...چون اين نوشته ها دقيقاحرف عاميانه مراجعه كننده هاست....وچيزيه بين

افرادجامعه ومطالعه ايي كه نسبت به اونها شده...سوال شما تخصصيه وبايد دقيق جواب داده بشه...اگرساده

جواب بدهم انتقال كلام صورت نميگيره...

مردان وزنان هركدام ويژگي منحصربه فردي دارن كه اين ويژگي ها ايجاب ميكنه كه براي ايجادعشق حقيقي

مسيرازدواج ازراه درستش پيش بره...

اگركمي ازتعادل خارج بشه دچارمشكل ميشه...

اگربه متن دقت كرده باشيد درآن ذكر شده كه بستگي داره اون عشق وعلاقه دخترحقيقي باشه يانه..

اكثرموارد كه دختران به پسري علاقه مندميشن بدون اينكه بهش شناخت درست داشته باشن عشق

كاذبه...(كه نسبت به مردها هم صدق ميكنه)

چيزايي كه نوشته شده همه اش توي كتابها نيستن...اكثرش تجربه كاري وتحقيق وپژوهش برروي مراجعه

كننده هاي كشورخودمونه...يعني ازوسط مردم خودمون نتيجه گيري شده..

تازماني كه ما علتها روندونيم نميتونيم راه حل روپيداكنيم..

اول بايد مسائل به صورت كلي علت يابي بشن...بعدش راهكار..

لزوم نداره دختر دكترروان شناس باشه...

مغزما آدم ها به اندازه بيش ازهزار كتاب معنا جاداره...

اگر قصدازدواج داريد بايد آگاهانه بريد جلو....شناخت شخصيت مرد....شناخت شخصيت خودمون...زبان عشق

مردان وزبان عشق زنان....شناسايي اختلاف نظرات زير50درصد نيازي به دكترشدن نيست..

من تمام اينها روبه خواهرزاده 15ساله ام يادداده ام..خودم هم دكترروان شناس نيستم...فقط كمي زحمت

كشيدم روي رفتارهامطالعه كردم..

هركسي توانايي اين روداره..

معلومه كه برادران گل باعرض معذرت گوسفند نيستند.....ونه خانم هاونه آقايون حيوان نيستند...اگربودند كه

به آگاهي نياز نداشتند..
همه ما به شناخت قبل ازدواج نيازداريم...

چون دوست گرامي فرمودند چرادخترنبايد پيش قدم بشه...خوب من بعضي علتها رودادم...

اگرميخواهيد بدونيد چطورميشه به شناخت اوليه رسيد..ميتوانيد تاپيكي دراين خصوص ايجادكنيد

ودستوربفرماييد دوستان درآنجا توضيح دهندوكارشناسان محترم نيزراهنمايي بفرمايند..
متشكرم..

لا حول و لا قوة الا بالله

سلام

m~f;203131 نوشت:
سلامی به گرمی افتاب
درسته همه حرفاشون درسته اما خیلی کتابی بود من زیاد کتاب خواندم همش همینه اما بیا ساده بگو واقعا دوستش داره اما اون پسرم اگه بفهمه شاید بهم برسند ولی دختر باایمان ایمان میگه نباید بگه چرا چرا؟و چرا؟؟

چرا همچين حرفي ميزنيد ؟ كجا دين و ايمان ميگه دختر نميتونه از پسر خوشش بياد و پيشنهاد ازدواج رو مطرح بكنه ؟ اين عرف هست كه اين اجازه رو نميده و قبول دارم كه بعضاً و نه هميشه عرف بدي هست ، البته خدا رو شكر جامعه و خانواده دارن به اين باور ميرسن كه پيشنهاد ازدواج از طرف دختر گناه نا بخشودني نيست در حاليكه ارتباط با جنس مخالف كه در هر محيطي حتي همين سايت هم ميتونه باشه (كه الحمدلله حداقل بنده نديدم) خيلي بدتر هست

guest;203154 نوشت:

یعنی استغفرالله خدا نمیدونست ممکنه دختری از پسری خوشش بیاد و اجازه میده اون پیش پسره کم بیاره و خورد بشه

نه خير خدا ميدونست بخاطر همين هم هست كه اين كار رو حرام نكرده ولي بدونيد كه به قول آقاي دهنوي دختر گلوله احساس هست ، دختر روحيه لطيفي داره كه خيلي زود از بين ميره ، شما اگر يه كم به گلبرگ گل فشار بياريد كنده ميشه چون لطيف هست در حالي كه خار گل به اين راحتي جدا نميشه
آسيبي كه دختر در اثر شنيدن جواب مخالف ميبينه بسيار بيشتر از طرف مقابل هست

نقل قول:

سلام

چرا همچين حرفي ميزنيد ؟ كجا دين و ايمان ميگه دختر نميتونه از پسر خوشش بياد و پيشنهاد ازدواج رو مطرح بكنه ؟ اين عرف هست كه اين اجازه رو نميده و قبول دارم كه بعضاً و نه هميشه عرف بدي هست ، البته خدا رو شكر جامعه و خانواده دارن به اين باور ميرسن كه پيشنهاد ازدواج از طرف دختر گناه نا بخشودني نيست در حاليكه ارتباط با جنس مخالف كه در هر محيطي حتي همين سايت هم ميتونه باشه (كه الحمدلله حداقل بنده نديدم) خيلي بدتر هست

این حرفتون شدید قبول دارم و منم میخواستم به این برسیم

نقل قول:

نه خير خدا ميدونست بخاطر همين هم هست كه اين كار رو حرام نكرده ولي بدونيد كه به قول آقاي دهنوي دختر گلوله احساس هست ، دختر روحيه لطيفي داره كه خيلي زود از بين ميره ، شما اگر يه كم به گلبرگ گل فشار بياريد كنده ميشه چون لطيف هست در حالي كه خار گل به اين راحتي جدا نميشه
آسيبي كه دختر در اثر شنيدن جواب مخالف ميبينه بسيار بيشتر از طرف مقابل هست

درسته احساسی هست اما دلیل نمیشه پا رو احساسش بگذاره حالا اگه تو جایی زندگی میکنه که خوب نمیدونن یا به عبارت خودمونی بعضی از پسرهای ایرانی جنبه این جور حرف هارو ندارن یا خیلی راحتر بگم به اون رشد نرسیدن یا تربیت خونوادگی این اجازرو نمیده یا به هر دلیلی پس اینجاست که باید احساسش پنهون کنه البته اینجا تصمیم با خودش

کسی که احساسش به یکی دیگه ابراز میکنه خودشو اماده شنیدن همه جور حرفی میکنه این چه حرفیه که اسیب میبینه و این حرفها خندم گرفت

سبزينه ظهور;203189 نوشت:
سلام...
خواهش ميكنم مطلبي كه بالا نوشتم رو چندبازبخونيد...ازبين اين نوشته ها ميشه جواب روپيداكرد..كلي

نيستن...كتابي هم نيستند...چون اين نوشته ها دقيقاحرف عاميانه مراجعه كننده هاست....وچيزيه بين

افرادجامعه ومطالعه ايي كه نسبت به اونها شده...سوال شما تخصصيه وبايد دقيق جواب داده بشه...اگرساده

جواب بدهم انتقال كلام صورت نميگيره...

مردان وزنان هركدام ويژگي منحصربه فردي دارن كه اين ويژگي ها ايجاب ميكنه كه براي ايجادعشق حقيقي

مسيرازدواج ازراه درستش پيش بره...

اگركمي ازتعادل خارج بشه دچارمشكل ميشه...

اگربه متن دقت كرده باشيد درآن ذكر شده كه بستگي داره اون عشق وعلاقه دخترحقيقي باشه يانه..

اكثرموارد كه دختران به پسري علاقه مندميشن بدون اينكه بهش شناخت درست داشته باشن عشق

كاذبه...(كه نسبت به مردها هم صدق ميكنه)

چيزايي كه نوشته شده همه اش توي كتابها نيستن...اكثرش تجربه كاري وتحقيق وپژوهش برروي مراجعه

كننده هاي كشورخودمونه...يعني ازوسط مردم خودمون نتيجه گيري شده..

تازماني كه ما علتها روندونيم نميتونيم راه حل روپيداكنيم..

اول بايد مسائل به صورت كلي علت يابي بشن...بعدش راهكار..

لزوم نداره دختر دكترروان شناس باشه...

مغزما آدم ها به اندازه بيش ازهزار كتاب معنا جاداره...

اگر قصدازدواج داريد بايد آگاهانه بريد جلو....شناخت شخصيت مرد....شناخت شخصيت خودمون...زبان عشق

مردان وزبان عشق زنان....شناسايي اختلاف نظرات زير50درصد نيازي به دكترشدن نيست..

من تمام اينها روبه خواهرزاده 15ساله ام يادداده ام..خودم هم دكترروان شناس نيستم...فقط كمي زحمت

كشيدم روي رفتارهامطالعه كردم..

هركسي توانايي اين روداره..

معلومه كه برادران گل باعرض معذرت گوسفند نيستند.....ونه خانم هاونه آقايون حيوان نيستند...اگربودند كه

به آگاهي نياز نداشتند..
همه ما به شناخت قبل ازدواج نيازداريم...

چون دوست گرامي فرمودند چرادخترنبايد پيش قدم بشه...خوب من بعضي علتها رودادم...

اگرميخواهيد بدونيد چطورميشه به شناخت اوليه رسيد..ميتوانيد تاپيكي دراين خصوص ايجادكنيد

ودستوربفرماييد دوستان درآنجا توضيح دهندوكارشناسان محترم نيزراهنمايي بفرمايند..
متشكرم..

اولا دوست ندارم با ادم هایی بحث کنم که فک میکنن خیلی حالیشونو و انتقاد پذیر نیستن و دوست دارن هر چی میگن همه بگن به به

اینایی که شما میگی مربوط به کلاس درس و اصلا ربطی به بحث ما نداشت شایدم داشته ما ندیدیم
بعدشم سطح حرفاتون پایین و من قبلا این چیزارو میدونم و فک نکن تو دو صفحه میتونی همه مشکلات حل کنین

لا حول و لا قوة الا بالله

بعد از اون لامبورگيني نقره اي بازم يه آواتار جالب ديگه ، معمولاً خانم ها از اينجور آواتارها استفاده نميكنن

guest;203275 نوشت:

درسته احساسی هست اما دلیل نمیشه پا رو احساسش بگذاره حالا اگه تو جایی زندگی میکنه که خوب نمیدونن یا به عبارت خودمونی بعضی از پسرهای ایرانی جنبه این جور حرف هارو ندارن یا خیلی راحتر بگم به اون رشد نرسیدن یا تربیت خونوادگی این اجازرو نمیده یا به هر دلیلی پس اینجاست که باید احساسش پنهون کنه البته اینجا تصمیم با خودش

خب برن بگن ، مگه من گفتم پا روي احساسشون بزارن؟ ولي چه بخوايم چه نخوايم متاسفانه همچين چيزي هست ، ممكنه اصلاً آقا نخواد ازدواج كنه حتي اگر اينجوري هم كه باشه باز هم اين خانم به مشكل ميخوره ، اينكه چرا خودش رو كوچك كرده
guest;203275 نوشت:

کسی که احساسش به یکی دیگه ابراز میکنه خودشو اماده شنیدن همه جور حرفی میکنه این چه حرفیه که اسیب میبینه و این حرفها خندم گرفت

شما هم كه هميشه به حرفهاي من ميخنديد ، ولي خب همه كه اينجوري نيستن اتفاقاً خيلي كم هستند كساني كه آمادگي شنيدن اين حرفها رو داشته باشن

كبوتر حرم;203282 نوشت:
بعد از اون لامبورگيني نقره اي بازم يه آواتار جالب ديگه ، معمولاً خانم ها از اينجور آواتارها استفاده نميكنن



منظور؟

كبوتر حرم;203282 نوشت:
خيلي كم هستند كساني كه آمادگي شنيدن اين حرفها رو داشته باشن

اونی که نمیتونه بشنوه یا براش عواقب داره میتونه بشینه خونه و احساسش پنهون کنه

خب اگه دخترخودش اقدام کنه خودش روکوچیک کرده- اگرواسطه ی امینی هست وتابلونمیکنه که ازطرف شماست خوبه که اقدام کنه

سلام..

به خاطر قضاوتي كه درمورد دو تا تاپيك اين حقير كرديد به شما حق ميدم..

چون يه جور صحبت كردم كه انگاري مدعي آخر دكتري هستم..

واژه هايم هم كه مثل كلاس درسه...

سايردوستان رو هم شاگرد فرض كردم!وخودم مدعي...

بهرحال عذرخواهي ميكنم.باوركنيد اشكال از نوع گفته هايم بود.ميتوانستم بهتر بيان كنم...و گر نه قصد جسارت نداشتم...

اگر دوستان اجازه دهند يه توضيح كوتاه بدهم..

البته نميخوام تخصصي صحبت كنم چون شبيه درس ميشه....اگرهم مثل تاپيك دومي خيلي عاميانه بگم كه سطح گفتگو ميادپايين..

اگردوست داشتيد به طوركاملا علمي جواب سوال داده بشه.....شما دوستان گرامي خودتون جواب رو باعلت علمي وبارويكرد رفتارشناسي شروع كنيدتامنم به كمك شما درادامه جواب هاي زيبايتان شركت كنم....

اما ميخواستم به زبان ساده وخودماني جواب روبگم....شايد اينطوري بهترباشه:

همانطور كه شما بهتر ازمن ميدونيد توي سوالي كه دوست گرامي پرسيدند نوع سوال كلي بود....خب جواب هم بايد كلي باشه....

اما اگر دوستمون كه اين سوال رو درتاپيك هاي قبلي پرسيدند....اجازه بدهند سوال رو بازش كنم....(قصدجسارت نيست.)ميدونم جواب سوالها روميدونيد فقط براي بازكردن سوال اينكاروميكنم.

آيا ابراز علاقه توسط دختره گناهه؟
كه دوستان پاسخ دادن:نه...حرام هم نيست....

پس چرا توي جامعه ما يه جورننگنه؟ودخترنميتونه ابراز علاقه كنه؟
خب اين برميگرده به سنتها وفرهنگ ما.....البته خيلي مسائل هست توي جامعه ما كه برچسب منفي خوردند...

اگراينطوره يعني هيچ اشكالي نداره كه دخترابراز علاقه كنه؟
خب دين اسلام ميگه بهتراينه كه مرد بيادجلو...وازطرفي گاهي هم واجب ميشه افراد با سنت عرفي بيان جلو...مثلا موقعي كه دختر ميدونه كه اگرابراز كنه ممكنه كسي بفهمه و براي آبرويش بدباشه....بهتره ازواسطه استفاده كنه...

يعني مابه خاطر عرف وفكرغلط مردم وتربيت بدخانواده هاكه پسرروبا جنبه نكردن(باعرض معذرت)ودخترروهم زيادي لوس واحساسيش كردن(باعرض پوزش)ماروي احساسمون پابذاريم؟آيا درسته؟

خب نه.....فقط به خاطر عرف نيست...اصلا اجازه بده ازعرف خارج بشيم.....يه كم ازنظر ديدگاههاي ديگه بررسيش كنيم.اجازه هست؟

خب بگو.....توضيح بده...اما نه ازخودت تعريف كن ونه هي روان شناسي روبه رخمون نكش....فقط يه جواب بده كه ماروقانع كنه..

اون دختري كه مدنظرتون هست علاقه اش چه شكلي ايجاد شده؟ايا پسره همسايه بوده هي كه رد ميشده دختره خوشش اومده....

اگرازاين دسته است خواهش ميكنم درخواست ميكنم بريد به اون دختر بگيد ابرازنكنه.....عشق مراتب داره...خب وقتي اين عشق نيست چراابراز كنه..

آخه ميدوني يكي ازدوستاي منم بيچاره عاشق شد(عشق كاذب)بعدش رفت به پسره گفت....پسره هم چرخوندش چرخوندش و آخرسر هم پرتش كرد دور...

ودوست من جلوي چشمام ميخواست خودكشي كنه...خودكشي هم كرد...اگرنميرسيد بيمارستان الان سينه قبرستون بود....

به همين سادگي...

پس من ازشما خواهش ميكنم بريد به آبجي يا هردخترديگه كه شمادلتون واسش

سوخته كه چرانبايد ابراز علاقه كنه بگيد اينكارو نكنه...اول نگاه كنه ببينه عشقش حقيقيه...بعداقدام كنه...

من هم مثل شما باابراز علاقه مخالف نيستم اما ميگم شرايط داره....آگاهي ميخواد..

خودم خيلي آگاهي ندارم ولي ميشه تا حدودي بهش رسيد با كمك همفكري دوستان....

خب اينهايي كه گفتيد رو ما خودمون ميدونستيم....اما بگو كه دختر از كجا بايد بدونه

عشقش حقيقيه و وقتي فهميد و خواست بگه....با توجه به نگاه بد مردم چطوري بره ابراز علاقه كنه؟

اگراين سوال روبا اعتراض ميپرسيد حقيقتش سوال اعتراضي منم هست....كه چراواقعا توي جامعه ما ياگاهي افراطه توي اين مساله يا گاهي تفريط...


اما اگرتوي همين جامعه بخواهيد بهترين راه روپيداكنيد خوب ميشه اينطورتوضيح

داد:(البته جواب روميدونيد فقط واسه اينكه دل خودم روخوش كنم كه يه كمكي كردم بيان ميكنم...پس خواهش ميكنم اجازه دهيد منم دراين خصوص شركت كنم)

واسه حقيقي بودن اول بايد برود ببيند جرقه علاقه چي بوده؟...اگرفقط ازچهره اش

خوشش اومده وزيادنميشناسش....بهتره كنارش بذاره اگريه روز اومد خواستگاريش

بهش فكركنه..اما اگرنميشناسه اصلا اقدام نكنه...اينجاواجبه هيچ اقدامي نكنه...

اما اگرمثلا هم دانشجوييه...وپسره روخصوصياتش روازنزديك ديده...مثلا هم دوره بودن...وميدونه كه ميتونه براي ازدواج بهش فكركنه....

اينجا خيلي راحت ميتونه ازيه واسطه استفاده كنه...خودش نگه خيلي بهتره...به خاطر يه سري مسائل رفتارشناسي كه شما همه روميدونيد خودش نبايد ابرازكنه....

اگر پسرها هم عاشق شدندبهتره ازواسطه استفاده كنند صراحتا اعلام نكنند....چون به خاطربعضي ازمحدوديت هاي جامعه كه شمابهترميدونيد چي هستن بهتره اين اقدام رونكنه...

دختري كه از واسطه استفاده ميكنه.....

بعد از اون اگر پسر اومد خواستگاري بايد دوباره چندين جلسه صحبت كنه...
ودخترصراحتا بهش اعلام كنه كه فقط نظريه اوليه اش مثبته وهنوز نسبت به هم شناخت كامل روندارند....

چون اصل كارهمين شناخته...كه اگرتفاهم نداشتن راحت كناربيان باموضوع...

پس راهكار شما واسه اينكه دختر ابراز علاقه كنه خوبه.اما بهترين راهكارنيست....خب..

وقتي ميدونيم اين ابراز علاقه يه سري پيامدهاي احتمالي داره بااحتياط قدم برداريم....
وبهتره اصلا ذهنمون رودرگير علايق نكنيد...

چون ميگن بهترين راهكار(نميگم تنها راهه)اينه كه اول شناخت صحيح.................بعدعشق..وعلاقه...

چندتامثال بزنم..

يكي ازخانم ها به خاطر همين ابراز علاقه(به صورتي كه صحيح نبودچون باجملات احساسي بيانش كرده بود...)به پسري ابراز علاقه كرد...اون پسرتحت فشارترحم.....بااو همراه شد..وبه خاطرنااگاهيي به كسي چيزي نگفتن چون پسره براي ازدواج تعهدي نداشت....
وفقط به خاطر حس ترحم تصميم گرفت مدتي بااوباشه....

دختروپسربه شدت وابسته شدند(اما اون عشق نبود ديگه...شما كه بهترميدونيد وابستگي چيه)

پسره هم مثل مجنون ها تن به ازدواج داد.....بعدازمدتي تازه اختلافاتشون شروع شد...پسربرسرلج رفت دوست شدباخانم ها...

وكارآخرشون تقريبا به جدايي داشت ميرسيد..كه دخترتحت فشارحرفهاي همسرش كه مدام ميگفت تو پيش من ابراز علاقه كردي وتوشروع كننده بودي.....

يه روزكه خيلي عصباني بودجلوي آجي كوچيكش خودش رودار زد..

اون آبجي هم بزرگ شد اما هروقت پسري شبيه دامادشون روميديد ميرفت دستاي

خودش روميسوزاند!چون فكرميكرد درمرگ خواهرش مقصربوده چون كوچيك بوده

ونتوانسته آجيش روازحالت دارزدن خارج كنه...اين يه روش تنبيه براي جواب به عذاب وجدان سوزندش بود....يه بيماري خودخوري..

وقتي دستاش روديدم تمام سوخته بود..

بخدااينو نگفتم كه بگم دنياديدم!همه شماچنين مسائلي روديديد تاحالا...

اينو گفتم كه بگم چنين اتفاقايي زياد رخ ميده...........ميدونم شماهم ازاين چيزا ديديد....
وقتي بهترين راهكاربا طيف تعادل باشه چرا ريسك كنيم؟

همان بهترين مسير ازدواج كه توي تاپيك اول نوشتم(كه راهكارمن نيست...خوب يه راه

حله كه همه ميدونندبهترين روشه وروان شناسان هميشه توصيه ميكنند)رواگرخانم

هارعايت كنندوكمتر خودشون رودرگير عاطفه هاي رنگي كنندبهتره...

اگرميخواهيد موضوع به صورت روان شناسي دنبال بشه خودتون جرقه روبزنيد اگرهم نه.....هرطورمايليد...

کی گفته نمیشه ؟ این ازواج ها اتفاقا حلال ترین هستند .

موضوع قفل شده است