چه راحت بی وفایی می کنند!!! «بررسی عوامل افزایش طلاق»

تب‌های اولیه

25 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چه راحت بی وفایی می کنند!!! «بررسی عوامل افزایش طلاق»

سلام:Gol:
میگن آمار طلاق زیاد شده . عجیب نیست وقتی می بینیم زوجهای جوان امروزی چه راحت پیوند مقدس ازدواج را می گسلند .
راستی چرا ؟
نظر شما چیست ؟
موفق در پناه حق

برچسب: 

واي خدااااااااايا..

ازان سوالايي كه هزارمقاله هم ازش بگيم كم گفتيم.

ازاون مساله هايي كه هميشه قلب آدم روبه درد ميآره...

اين موضوع خيلي خيلي مصداق ميگيره..

خواهش ميكنم سوال روبازكنيم.اول كدام روبررسي كنيم:

امارواقعي طلاق دركشورمون؟

ريشه يابي؟

آسيب شناسي موضوع درجامعه؟

مقايسه طلاق وعلتش درجامعه با جوامع ديگه؟

علتهاي كلي طلاق درجامعه؟

علتهاي روان شناسي درموضوعي مصداقي وفردي درجامعه؟

راه حل هاوراهكارهي كمترشدن ميزان طلاق؟

2 نفر از هم طلاق میگیرن برای اینکه :

1- درک درستی از مشکلات نداشتن .

2- درک درستی از همدیگه نداشتن .

3- درک درستی از یه ازدواج نداشتن .

و شاید هم طلاق بهترین راه حل باشه .

با سلام و احترام

سبزينه ظهور;201620 نوشت:

امارواقعي طلاق دركشورمون؟
آسيب شناسي موضوع درجامعه؟
مقايسه طلاق وعلتش درجامعه با جوامع ديگه؟


این موضوعات رو می تونین در تاپیک زیر ادامه بدین:
آماری هولناک از طلاق «فاصله ناچیز ایران تا کسب رتبه چهارم طلاق دنیا»

سبزينه ظهور;201620 نوشت:

علتهاي كلي طلاق درجامعه؟
علتهاي روان شناسي درموضوعي مصداقي وفردي درجامعه؟


علت های مختلف طلاق رو میشه به صورت مختصر و مفید در همین تاپیک اشاره کرد.

سبزينه ظهور;201620 نوشت:

راه حل هاوراهكارهي كمترشدن ميزان طلاق؟


این موضوع هم فعلا در این تاپیک بحث نمیشه، چون هدف بررسی عوامل طلاق هست.
وقتی عوامل بررسی بشه تا حدودی خود به خود راه حل های و راه های پیشگیری هم روشن میشه و حتی اگر نیاز بود میشه در یک تاپیک مجزا به این موضوع پرداخت.

موفق باشید.

با سللام به نظر من یکی از عوامل طلاق که بین دوروبری های من زیاد مشاهده کردم اینه که اقایان وقتی برای این امر مراجعه میکنن هر شرطی که خانم میذاره قبول میکنه بدون شناخت و سبک و سنگین کردن وقتی عقد کردند اقا میبینه این موضوع خلاف سلیقه اش است نمیتونه باهاش کنار بیاد خانم را منع میکنه خانم نمی پذیره و جنگ و دعوا دادگاه و درخواست طلاق پس عدم داشتن شناخت ،فکر و سرسری گرفتن این امر

سلام دوست عزیز.
امار طلاق در افراد مهتاد بیشتر است.
شما سری برید به دادگاه هفتاد درصد این طلاق ها از روی مهتادی یکی از طرفین بوده.
ده درصد ازدواجیست که پدر و مادر راضی به این ازدواج نبوده اند.چون پدر و مادر هر چی باشه چندتا لباس از مابیشتر پاره کردند و اینکه دید مادر وپدر از بالاست وسطحی نمینگرند.
بیست درصدشو به نظر من بخاطر فرهنگ و .. غربیها چشم به هم چشمی و نماز وغیر مومن بودن طرفین.
میدانید که خدا گفته هر که در حیطه من باشد از دست کارهای خبیصانه ی دشمنتان در امان نگه میدارد.
میدونید میخوام چی بگم؟
ببینید در زمان سلیمان اجنه به جادوگران اموزش دادند تا زوجین را با سحر از هم جدا کند.کسانی که نماز نمیخواندند از هم جدا میشدند.حال خیلیها هستند نماز نمیخونند.قران در خانه نگه نمیدارند.در موقع اذان اهنگ گوش میدهند.اینها عاملیست تا اجنه ای که غربیها انها راپرستش میکنند سحری به غربیها دهند تا طلاق زیاد شود.چه کسی دوست دارد طلاق زیاد و فساد در بین جوانان زیاد شود؟ابلیس.
حالا دوستان لطفا نظر بدید که نظر من درسته یا غلط؟

با عرض سلام و ادب خدمت دوستان بزرگوار

abolfazl_atoo;201801 نوشت:
سلام دوست عزیز.
امار طلاق در افراد مهتاد بیشتر است.
شما سری برید به دادگاه هفتاد درصد این طلاق ها از روی مهتادی یکی از طرفین بوده.
ده درصد ازدواجیست که پدر و مادر راضی به این ازدواج نبوده اند.چون پدر و مادر هر چی باشه چندتا لباس از مابیشتر پاره کردند و اینکه دید مادر وپدر از بالاست وسطحی نمینگرند.
بیست درصدشو به نظر من بخاطر فرهنگ و .. غربیها چشم به هم چشمی و نماز وغیر مومن بودن طرفین.

ببخشید میشه منبع این آمار رو ذکر کنید اگر منبع نداره لطفا با بیان خیلیها ذکر کنید .

خیلی از این طلاق ها به دلیل انتخاب غلط و معیارهای غلط قبل از ازدواج+عدم گذشت و ضعف ایمان هست .
که وقتی میفهمند اشتباه کردند به جای اینکه سعی کنند خودشونو با موقعیت سازگار کنند سعی میکنن موقعیت رو تغییر بدن .

abolfazl_atoo;201801 نوشت:
سلام دوست عزیز.
امار طلاق در افراد مهتاد بیشتر است.
شما سری برید به دادگاه هفتاد درصد این طلاق ها از روی مهتادی یکی از طرفین بوده.
ده درصد ازدواجیست که پدر و مادر راضی به این ازدواج نبوده اند.چون پدر و مادر هر چی باشه چندتا لباس از مابیشتر پاره کردند و اینکه دید مادر وپدر از بالاست وسطحی نمینگرند.
بیست درصدشو به نظر من بخاطر فرهنگ و .. غربیها چشم به هم چشمی و نماز وغیر مومن بودن طرفین.
میدانید که خدا گفته هر که در حیطه من باشد از دست کارهای خبیصانه ی دشمنتان در امان نگه میدارد.
میدونید میخوام چی بگم؟
ببینید در زمان سلیمان اجنه به جادوگران اموزش دادند تا زوجین را با سحر از هم جدا کند.کسانی که نماز نمیخواندند از هم جدا میشدند.حال خیلیها هستند نماز نمیخونند.قران در خانه نگه نمیدارند.در موقع اذان اهنگ گوش میدهند.اینها عاملیست تا اجنه ای که غربیها انها راپرستش میکنند سحری به غربیها دهند تا طلاق زیاد شود.چه کسی دوست دارد طلاق زیاد و فساد در بین جوانان زیاد شود؟ابلیس.
حالا دوستان لطفا نظر بدید که نظر من درسته یا غلط؟

سلام نظرتان درسته اما درصد و امار دادن دقیق بدون ذکر منبع درست نیست البته اینو میگیم که ایرادی گرفته باشیم:khaneh:
ببخشید مزاح بود اما من با شما صدرصد موافقم اگر طرفین ایمان داشته باشند خداجو و خداپرست باشند حتی بزرگترین سنگهای زندگیشان را هم با کمک همدیگر کنار میگذارند نماز نماز نماز و باز تاکید میکنم نماز نماز بهترین مسکن روح ادمی بهترین و زیباترین و معنوی ترین رکن واقعآ اثراتی غیر قابل وصف در زندگی و شخصیت صبر تحمل و تمامی عرصه های زندگی دارد و گل میشه اگر هر دو طرف زندگی مشترک دارای خصلت نماز خواندن باشند

باسلام..

درقرآن درمورد طلاق كه صحبت كرده...ميبينيم..نام مومن مياد..

يعني مرد مومن وزن مومنه...ازدواج ميكنند اما بعدازچندي به فكرطلاق مي افتند كه پيامبر بعد ازشنيدن حرف آنها و درمصلحت،طلاقشان روميپذيرد.

چرا؟؟بايد بين مردوزن مومن وزن ومرد مسلمان هم بايد اختلاف ايجادشود؟

طلاق فقط بين خوب وبد يا بدوبدترنيست...

مثلا همين معتادين كه اشاره فرموديد معمولا خيلي جز علتهاي اصلي طلاق حساب نمياد اما جز مراتب علتها هست...و بيشتر در بخش پيامدها و در بخش آسيب شناسي بيشتر مورد توجه است..

همان طوركه ميدونيد علت اصلي طلاق به صورت كلي عدم شناخت از اختلاف نظرات يكديگر ورسيدن به اختلافات زير50درصدي...هست

چون منطق هرفردي وحتي تداعي واژه هاي ذهني هرفردي متفاوت ازديگري است..

حتي اگردوطرف هم مومن باشند ويك دين هم داشته باشند.....بين منطق آنها اختلاف هست...البته زبان منطق مردان بازنان متفاوت هست...

نداشتن آگاهي درمورد اين تفاوت باعث اختلاف واگرآگاهي نباشد سپس طلاق..

ممكنه بعضي هابگويند علت طلاق به فقر هم مربوط ميشه...به اعتياد...به بيماري هاي روحي و.....

همه اين نكات مربوط به تداعي واژه هاي ذهني ما
هم ميشود...

اگرمادرسطح انتظاراتمان برخورد باهمسرمعتادوفقر را با ذهن هويتي خودمان معني كنيم.
مثلا اگربه ماآموزش دهند كه همسرمعتادخودرا رها نكنيد وبستردرمان آنهارومهيا كنيد آمارطلاق با علت اعتيادكمترخواهد شد...

ما هم چنان قرباني برچسب هاي منفي برواقعيت ها هستيم.

درحال حاضر مصلحتي كه قرآن براي شرط پذيرفتن طلاق ميگويد درجامعه ما قابل قبول نيست چون بدون مصلحت وتصميم گيري صحيح به فكرطلاق مي افتند.

موج ناآگاهي درمورد زندگي وهمسرداري درجامعه ما با آنكه اسلام خيلي زياد تاكيدكرده

واساس اتحاد درميان جامعه است متاسفانه زيادهست وبخش آموزش وپرورش بسيار ضعيفه..

البته نبايد فقط به نقاط ضعف توجه كنيم.درفكرراه كارها هم باشيم..

يه موضوع ديگه هم جديدا دوستان بين مراجعه كنندگاني كه قصد طلاق داشتند ديدند...
اختلاف شديد زوجين درمسائل سياسي و وارد كردن آن به زندگي و تغييركردن اعتقاد مذهبي يكي از زوجين وتحت تاثير ماهواره ها قرار گرفتنش.......

يعني نوعي بحران زدگي فكري وتحول ناگهاني عقيده..كه اين بزرگترين مشكل بوده براي ايجادصلح وبرگرداندن زوجين به زيريك سقف..
متشكرم.

سلام
من بیست سالمه جوون های هم سن من عموما فکر میکنند زندگی فقط علاقه است
ولی من وقتی به ازدواج فکر میکنم تنم میلرزه
وقتی فکر میکنم که وقتی برم سر زندگی چقدر بدبختی دارم:
دیگه نمیتونم زیاد مطالعه کنم
ورزش نمیتونم برم
و......
انصافا ازدواج برای من از ترسناکترین کار های عالمه

سلام
یکی از علل افزایش طلاق اینه که متاسفانه دخترا وپسرای ما هرچقدر هم سنشون باشه ولی اونطور که شایسته وبایسته است آداب زندگی رو نمیدونن،وعدم درک لازم از زندگی
عدم شناخت حقوق وتکالیف همدیگه
یه دلیل دیگه اش خونواده ها هستن:
1-بعضی خونواده ها همون اول بااینکه فرزندیافرزندانشون راضی به یه وصلت نیستن ولی مجبورشون میکنن؛مثلاً:توی دور وبریهامون قبلاً طلاق خیلیییییییی کم وناشایست بود اما توی چندساله ی اخیر خیلی شده،اکثرشون هم بخاطراجباراولیه است،مثل آبجی خودم،2-3تا ازفامیلا که اینا توی دوران عقدطلاق میگیرن.دخترهمسایمون بعداز1سال عقدو5ماه زندگی درشرف طلاقه رسمیه و...
2-دخالتهای بیجای بعدازازدواج

حامد;201597 نوشت:
سلام:gol:
میگن آمار طلاق زیاد شده . عجیب نیست وقتی می بینیم زوجهای جوان امروزی چه راحت پیوند مقدس ازدواج را می گسلند .
راستی چرا ؟
نظر شما چیست ؟
موفق در پناه حق

خب بله ...

داستان غم انگیزی هست واقعا و باید دلیلش و بیشتر در تلوزیون و شبکه های ماهواره ای

و کم صبری و نداشتن استانه ی تحمل و نداشتن فهم درست از زندگی مشترک و .....

خیلی چیزهای دیگه که حوصله گفتنش نیست جستجو کرد...

از خدا بخوایم خودش هممون و هدایت کنه بحق حضرت علی ع و فرزندانش...

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

یکی از مهمترین عوامل طلاق بالا رفتن سطح توقعات در زوجین به خصوص در خانمها میباشد .

به عنوان کسی که هر روز شاهد چند نمونه از این بی وفایی ها هستم؛ فکر میکنم با عنوان کردن سر فصل های علت ودلیل موضوع بهتر بتوانیم به ریشه های این مسئله دست یابیم .

اما سؤال این است که آیا فقط ریشه یابی کافی است آیا نبایدنسبت به راه حل وحل مسئله هم احساس مسئولیت کنیم ؟

بهتر است دوستان در کنار تجزیه وتحلیل مطالب به راه حل هایی هم که به نظرشان می رسد اشاره کنند .تا مطلب مفید تر باشد .

حق یارتان :Sham:

خب اولین نظر من اینه که ما باید بدونیم که تمام ادمها روی کره زمین با اخلاق و رفتار متفاوت افریده شدن..

و همینطور که هیچ اثر انگشتی شبیه به هم نیست باید فهمید که این تفاوتها هستند که خود باعث زیبائی

میشن ، ما باید درکمون رو راجبه زندگیه مشترک صحیح کنیم و بدونیم بعد از ازدواج دیگه من نیستیم و ما

هستیم ، قبل از ازدواج بفهمیم که هدفمون از زندگی مشترک چیه؟؟؟

رسیدن به ارزوهای خودم؟؟؟ خب پس اینکه نیاز برای ازدواچ نیست و تنهائی و تو مجردی بهتر میشه بنظرم

بهش رسید ، ایا اینطور نیست؟؟؟

و ما باید بدونیم قبل از ازدواج که خودمون برای چه زندگی داریم اماده میکنیم....

و دیگه کلمه من رو باید بوسید و گذاشت کنار ....

حرف زیاد دارم ولی ترجیح میدم بقول طه عزیز همه نظر بدن تا کم کم بحث زیبا بشه...

اندیشه;202642 نوشت:
ما باید درکمون رو راجبه زندگیه مشترک صحیح کنیم و بدونیم بعد از ازدواج دیگه من نیستیم و ما هستیم ، قبل از ازدواج بفهمیم که هدفمون از زندگی مشترک چیه؟؟؟ رسیدن به ارزوهای خودم؟؟؟ خب پس اینکه نیاز برای ازدواچ نیست و تنهائی و تو مجردی بهتر میشه بنظرم بهش رسید ، ایا اینطور نیست؟؟؟quote]

سلام بر بقیة الله الاعظم ومنتظرانش

با تشکر از اندیشه گرامی

دقیقا" این از مواردی است که همه روزه در دادگاههای خانواده شاهد آن هستیم و
ازدواج هایی که معمول آنها نوعی از بی وفایی را تداعی میکند ازهمین جا نشأت میگیرد که درک صحیح از اصل ازدواج میان جوانان ما رنگ باخته است.
آرمانهای جوانان ما امروزه یا دچار افراط گرایی شده وبه رؤیا تبدیل گردیده ویا دچار تفریط شده وبه سراب تبدیل گردیده .

واین درک صحیح؛ تعادل عرفی خود را ازدست داده . برای مثال یک دختر از همان ابندا خواستگار را در آرزوهای خود یک جوان بنز سوار مالک یک شبهه قصر در .... تهران فرض میکند که در اوج خیالاتش دکتر هم هست مادر هم ندارد و خواهر شوهر هم ندارد ویا خواهرشوهر را با خانواده اش مقیم کانادا که به حسب مکانی دورترین نقطه ها به کشور ما است فرض میکند و پدر شوهر راهم در آستانه ی سکته های آخر وبرادر شوهر را از کل رویاهایش حذف میکند و خواستگار بیچاره را در
آخر یک آقای کاملا" مطیع در حد فقط « بله قربان امر بفرمایید» تصور میکند .

تا اینجا اگر خداوند به جامعه وهر دوجوان وخانواذه هایشان رحم کند دختر خانم با همه ی این آرزوها صبر میکند تا حدود سی سالگی !!!وحتی گاهی سعی میکند تمام این ارزوها را به جوان خواستگار به زور هم که شده تحمیل کند .مثلا" مهریه های نجومی را مطالبه میکنند ویا خودشان با تمام توان به اشتغال میپردازند تا بتوانند جهیزیه ای در خور جوان رؤیاهایشان تهیه کنند غافل از اینکه این انتظارات وتوقعات از خودشان وخانواده شان وخواستگارشان اولین ضربات بر پایه های زندگی مشترک سالهای بعدشان است .

از اینحا به بعد است که.....

درسته ...

یکی از عوامل هم فکر میکنم انتخاب همسر از روی معیارهای غلط باشه ....

میشه به این هم بپردازید طه عزیز؟؟؟

میشه یا جاش تو این تاپیک نیست؟؟؟؟

با سلام خدمت دوستان عزیز
علت رشد طلاق در جامعه ما عوض شدن جای مرد و زن در جامعه است. در زمان های گذشته چون زن وابسته به شوهر بود حتی اگر اختلافی هم پیش می آمد زن کوتاه می آمد، اما الان زن ها با حقوق خودشون آشنا شدند و مخصوصا زن های مذهبی اگر از شوهرشان کوتاهی ببینند سعی میکنند سریعا با آیه و روایت شوهرشون رو محکوم کنند. ما فراموش کرده ایم که زندگی زناشویی دادگاه نیست تا همه چیز را با دلیل و قانون محاسبه کنیم. زن های غیر مذهبی هم با حقوقشون آشنا شدن و از این حقوق سوء استفاده میکنند. مثلا ممکنه به شوهرش بگه من وظیفه ندارم به بچه شیر بدم، تو باید برای این کار به من حقوق بدی (مشکل ما اینجاست)
اما الان زن و مرد چون از شرایط مساوی برخوردارند و از نظر مالی زن و مرد مستقل هستند، به خاطر همین دیگر مرد نمیتواند به زن بگوید وظیفه توست که از من اطاعت کنی. چون زن میگوید من به نفقه تو احتیاجی ندارم تا از تو اطاعت کنم، من فقط میخواهم با تو زندگی کنم. مردهای بیچاره نسل ما دارن در طوفان تقابل سنت و مدرنیته دارن سکندری میخورن، و در نتیجه زن ها هم بلا تکلیف میمونند.
به خاطر همین زن و مرد هر چقدر هم سعی کنند که با هم به توافق برسن، بالاخره یه جاهایی توی زندگی هست که یکیشون باید نظر آخر رو بده. اون کیه؟ الان هیچکدام به دیگری برتری ندارند.

یک زوج جوان خدمت آیت الله بهجت رحمة الله علیه رسیدند، ایشان نصیحتی به این زوج کردند، فرمودند: وای به حال مردی که همسرش رو اذیت کنه و دلش رو بشکنه، و وای به حال زنی که غرور و اقتدار شوهرش رو بشکنه. (حالا به نظر شما در دوره زمانه به کدامیک از این حرف ها عمل نمیشود؟)
بیچاره ما ها که توی این دوره زمونه به دنیا اومدیم و زندگی میکنم.
شاید اگر پنجاه سال دیرتر به دنیا می اومدیم، اینطوری نمیشد، یا قوانینمون سنتی میشد یا سکولار، الان خودمون هم نمیدونیم چی هستیم؟

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

یکی از مهمترین توقعات وانتظارات زوجین ؛ کیفیت وکمیت ابرازمحبت به یکدیگر میباشد .

که معمولا" باعث درگیری های میان طرفین ویا کنش و واکنشهای منفی با آثار وتبعات منفی میشود که تاثیر ان علاوه بر خانواده ؛ اجتماع را هم شامل میشود .

برای مثال توقع یک خانم از همسرش در ابراز محبت از نظر کمی خرید گل وبه خاطر داشتن تاریخ تولد ش ازجانب همسرش و تشکر از زحمات ایشان و... که توقعات عرفی و شایسته ای میتواند باشد .

یا یک خانم در مقابل همسرش باید توقعات عرفی ایشان را در ابراز محبت ازلحاظ کمی مثلا" با استقبال وبدرقه ی ایشان ویا امکان استراحت ایشان بعد از بازگشت به منزل را فراهم نماید .

گاهی اوقات این توقعات از لحاظ کیفی مورد توجه میباشد مثلا" همسران یک سری حقوق ووظایف نسبت به یکدیگر دارندو نسبت به این حق ؛ توقع رعایت این حقوق را از جانب همسرشان دارند

راستی به نظر شما دوستان نقش این توقعات احساسی از یکدیگر در زندگی زناشویی چقدر میتواند در بیوفایی ایشان مؤثر باشد ؟؟؟

یا اصلا" نظرتان در مورد انتظارات وتوقعات همسران در حیطه ی ابراز محبت ونحوه ی این ابراز محبت چیست ؟

حق یارتان :Sham:

[=&quot]به نظر من یکی از علل طلاق های امروزی برمیگرده به عدم شناخت از خود و روابط قبل از ازدواج[/][=&quot].

[/][=&quot]بعد از ازدواج هم، عدم شناخت مرد و زن از عواطف و احساسات یکدیگر.[/]


[=&quot] [/]

سلام طه عزیز...

بنظر من ماها خیلیها مثل خود من اصلا محبت کردن بلد نیستیم !!!

مثلا من خودم تا بحال طعم محبت کردن و از خانواده نچشیدم ، جدی میگم ...

و اگه هم گه گاهی بهم محبت کردن بچگی ازم خواسته ای داشتن !!

مادر میگه : چه پسر خوبی دارم من ، الان میره دو تا نون میخره میاد ، ببینید چقد زرنگه !!

من هم به اصطلاح ..... میشدم و میرفتم میخریدم ...

یا انواع اون که حالا جاش اینجا نیست بگم...،

ولی فکر میکنم من باید بدونم دلیل نمیشه چون محبت ندیدم در دوران مجردی ، در دوره تاهل به همسرم

محبت نکنم و یا خدائی نکرده بخوام انتقام بگیرم ، یاد بگیریم محبت کنیم بدون توقع و بدون انتظار...

محبتمون و خالصانه ارزونیه زنمون کنیم ، نه اینکه بر فرض مثال پول لازم داریم بعد به زنمون مقطعی محبت

کنیم و طلاهاش و از دستش که در اوردیم دوباره روز از نو و روزی از نو...

یا خانم وسیله ی خونه میخواد بخره یکم محبت کنه و بعد که به ارزوش رسید ، دوباره روز از نو و روزی از نو...

حالا ما اینجوریه محبت کردنامون ،

خدا اون روز و نیاره که یکی از توقعاتمون براورده نشه؟؟؟

اونوقته که این شعر رو فریاد میزنیم و عمل میکنیم رو همسرمون ....

مرا مادرم نام مرگ تو کرد *** زمانه مرا پتک ترگ تو کرد

ببخش طه عزیز...

اندیشه;203050 نوشت:

، یاد بگیریم محبت کنیم بدون توقع و بدون انتظار...

محبتمون و خالصانه ارزونیه زنمون کنیم ، نه اینکه بر فرض مثال پول لازم داریم بعد به زنمون مقطعی محبت

کنیم و طلاهاش و از دستش که در اوردیم دوباره روز از نو و روزی از نو...

یا خانم وسیله ی خونه میخواد بخره یکم محبت کنه و بعد که به ارزوش رسید ، دوباره روز از نو و روزی از نو...

حالا ما اینجوریه محبت کردنامون ،

خدا اون روز و نیاره که یکی از توقعاتمون براورده نشه؟؟؟

اونوقته که این شعر رو فریاد میزنیم و عمل میکنیم رو همسرمون ....

مرا مادرم نام مرگ تو کرد *** زمانه مرا پتک ترگ تو کرد

ببخش طه عزیز...

کاملا درسته:ok:
در واقع نام اینگونه رفتارها در روابط زوجین اصلا محبت نیست بلکه برنامه ریزی برای رسیدن به هدفی خاص است.
"بهترین لحظات , زمانیست که میدانی بدون هیچ توقعی مهربانی"

گاهی نیز زوجین قصد محبت کردن به یکدیگر را دارند اما شرایط خانواده و محیطی که در آن بزرگ شده اند باعث شده است که هرکدام تعریف متفاوتی از محبت در ذهن خود داشته باشند.
مثلا مردی را تجسم کنید که با مقداری خوارو بار و مواد غذایی و سبزی به خانه میآید و همان ابتدا در سکوت شروع به پاک کردن سبزی ها میکند . از نظر او که پدرش هرگز در خانه کمکی نمیکرد و از لحاظ اداره زندگی چندان مسئولیت پذیر نبوده است, اینگونه بودن و چنین توجهی به همسر نهایت محبت است. همسر او اگرچه قدر دان است ولی ابراز علاقه را در رفتارهای رومانتیک و امروزی میبیند. او رفتارهایی همچون کادو خریدن های غیر منتظره, تعریف و تمجید شنیدن ازسوی همسر در حضور دیگران, و برخی نکات دیگر که سرکار طه فرمودند را نشانه محبت همسر به خود میداند و چون آنها را دریافت نمیکند ممکن است که گله کند و بعد ....

هیچ چیز بهتر از این نیست که زوجین وقت بیشتری را برای حرف زدن با یکدیگر اختصاص دهند و از ذهنیات و خلقیات یکدیگر شناخت کافی کسب کنند و اگر خواهان دوام عشقند , انها را مد نظر قرار دهند.

با سلام مجدد
الان داشتم برنامه مناظره شبکه چهار رو نگاه میکردم. آقای دکتر میثاق و آقای...(اسمشو نمیدونم)
آقای دکتر میثاق میگفت خانه داری در کشور باید یک شغل به حساب بیاد تا زن ها از اینکه خانه دار هستند احساس حقارت نکنند. یعنی وقتی مرد حقوق میگیره باید بدونه که این مال شخصی خودش نیست، بلکه همه افراد خانواده در اون سهیم هستند، چون اگر زن توی خونه خانه داری نمیکرد مرد باید توی خونه بچه داری میکرد.

این نکته خیلی مهمه، بعضی مردها وقتی میخوان به زنشون پول بدن فکر میکنن دارن بهش لطف میکنن. پس اگر مرد برای کار زن ارزش قائل باشه دیگه زن هوس نمیکنه بیرون شاغل بشه، و سعی میکنه بچه ها رو تربیت میکنه.
ایشون میگفتند، شاغل شدن زن ها در بیرون خانه پیامد نظام سرمایه داری است که زن رو در صورتی قبول دارند که بتونه پول دربیاره و برای زن خانه دار ارزش قائل نیست، به خاطر همین در کشور های غربی رشد جمعیت کاهش پیدا میکنه.

sunstar;202346 نوشت:
سلام
من بیست سالمه جوون های هم سن من عموما فکر میکنند زندگی فقط علاقه است
ولی من وقتی به ازدواج فکر میکنم تنم میلرزه
وقتی فکر میکنم که وقتی برم سر زندگی چقدر بدبختی دارم:
دیگه نمیتونم زیاد مطالعه کنم
ورزش نمیتونم برم
و......
انصافا ازدواج برای من از ترسناکترین کار های عالمه


با سلام و احترام

نمیدونم به چه علتی اینقدر از ازدواج میترسین و فکر می کنید ازدواج مانع تمام موفقیت ها و برنامه های زندگی تون میشه؟!

ولی توصیه می کنم در این مورد حتما به مشاوری حضوری، تلفنی یا کتبی مراجعه کنید.

موفق باشید

سلام
یکبار یک خانمی داشت باهام صحبت می کرد، بین صحبتاش این رو رسوند شوهرش فلان مقدار پول توجیبی بهش داده..
این حرفش دیوانه ام کرد. یعنی چی که شوهر به زنش پول توجیبی بده؟؟

muhammad-aga;203249 نوشت:
آقای دکتر میثاق میگفت خانه داری در کشور باید یک شغل به حساب بیاد تا زن ها از اینکه خانه دار هستند احساس حقارت نکنند. یعنی وقتی مرد حقوق میگیره باید بدونه که این مال شخصی خودش نیست، بلکه همه افراد خانواده در اون سهیم هستند، چون اگر زن توی خونه خانه داری نمیکرد مرد باید توی خونه بچه داری میکرد. این نکته خیلی مهمه، بعضی مردها وقتی میخوان به زنشون پول بدن فکر میکنن دارن بهش لطف میکنن. پس اگر مرد برای کار زن ارزش قائل باشه دیگه زن هوس نمیکنه بیرون شاغل بشه، و سعی میکنه بچه ها رو تربیت میکنه. ایشون میگفتند، شاغل شدن زن ها در بیرون خانه پیامد نظام سرمایه داری است که زن رو در صورتی قبول دارند که بتونه پول دربیاره و برای زن خانه دار ارزش قائل نیست، به خاطر همین در کشور های غربی رشد جمعیت کاهش پیدا میکنه.

موافقم
ولی چند تا مرد هستن که اینو قبول داشته باشن؟؟

به نام خداوند جان آفرین * حکیم سخن در زبان آفرین
با سلام برخی از عوامل جدایی
که به ذهنم خطور می کند را می نویسم:

1- به هدر دادن فرصتها
بنابر روایات، اگر انسان فرصتی برای کار خیر پیدا کرد و آن کار را به امید فرصتهای بهتر به تأخیر انداخت، زمانه همان فرصت را هم از او می گیرد، به عنوان مثال فرصتهای خوبی که برای خواستگاری پیش می آید را به تأخیر بیندازیم تا اینکه فرصت بهتری را پیدا کنیم، از کجا معلوم که زمانه همان فرصت را هم از ما نگیرد، و غصّه ها به جای آن ننشیند، پس لازم است که فرصتهای خوبی را که همچون نسیمهای رحمت الهی در زندگی انسان می وزد را غنیمت بشمارد.
2- خودخواهی
یکی از عوامل دور شدن همسران از همدیگر خودخواهی آنان است، مثلا یکی از آنها فکر می کند خودش هیچ عیبی ندارد و همه ی عیبها از طرف همسرش هست، همیشه در صدد این مسأله بر می آید که او را اصلاح کند، و این، روحیه بدبینی را ایجاد می کند، در حالی که اگر اوّل توجّه داشته باشد که آیا آن عیب در خودش وجود دارد یا ندارد و اگر هست برطرف کند، این کار در ضمن تزکیه نفس خودش، یک نوع متوجّه ساختن همسرش نیز می باشد، انسانی که فقط خودش را می بیند و توان ارتباط با دیگران را ندارد، همیشه در صدد این است که خود را به جایی برساند، در حالی که اگر از خودیّت رها شود و در کمال ادب یعنی «دیگران را از خود برتر دیدن» به جایی برسد که در تعامل با دیگران به سیره ی رسول خدا (ص) عمل کند، ازدواج و دوست داشتن همسر را راهی به سوی سعادت می داند و در صدد رفع عیوب خویش بر می آید، و سپس در تعامل با خانواده اش و در تعامل با جامعه بهترین راهها را انتخاب می کند، اگر توفیق الهی نصیب او گردد
3- عدم علاقه و محبّت
در حدیثی خواندم جمله ی «دوستت دارم» که شوهر به همسرش بگوید هیچ گاه از قلبش خارج نمی شود، باید به هم محبّت کرد و با عشق به زندگی ادامه داد و سختیها را تحمّل کرد تا اینکه ایمان کامل شود که بنابر روایات با ازدواج نصف ایمان کامل می شود و باید برای نصف دیگرش تلاش نمود
4- عدم شناخت درست از ازدواج؛
خیلی ها به ازدواج با دید منفی نگاه می کنند، ازدواج را مانع خوشی هایشان می دانند؛ این در حالی است که ازدواج شروع یکی از سفرهای ملکوتی انسان است، چون خداوند متعال انسان را بیهوده خلق نکرده است، و برای اینکه او را به سمت تکامل و هدایت ببرد، ازدواج را در زندگی او بوجود آورد. انسان با ازدواج، غرق در شهوتها نمی شود، بلکه در سختیها ورزیده شده و می آموزد چگونه عشق بورزد، محبّت کند، و دوست بدارد، می آموزد که چگونه تربیت کند و تربیت شود، و بالاخره می آموزد که چگونه ایمانش را کامل کند، که هر انسانی بنابر ویژگیهای شخصیتی ای که دارد، می تواند به سوی آن تکامل پیش رود،

موضوع قفل شده است