آشنایی با مقام معظم رهبری امام خامنه ای مد ظله العالی
تبهای اولیه
مرحوم حاج احمد آقاي خميني تعريف كردهاند: در سال 65، جلسات هفتگي سران قوا در دفاتر يكي از آنها يا در جماران، البته بدون حضور امام برگزار ميشد. در يك جلسهاي كه در جماران تشكيل شده بود، من، آيتالله خامنهاي، آقاي موسوياردبيلي، آقاي ميرحسين موسوي، آقاي هاشمي رفسنجاني حضور داشتيم. از قرار اتفاق، در همان روز آقاي منتظري نيز با امام جلسه داشتند. در آن سال، هر وقت امام با آقاي منتظري ملاقات ميكرد، بعد از جلسه برافروخته و عصباني بودند، بهطوري كه در چهرهشان مشخص و نمايان بود. در وسط جلسه بوديم كه ناگهان امام بدون در زدن، يكدفعه با حال عصبانيت شديد و برافروختگي وارد اتاق شدند و رو به ما فرمودند: «من از اول با قائممقامي آقاي منتظري مخالف بودم، ايشان به درد رهبري بعد از من نميخورد.» جلسة امام كه تمام شد، همة سران قوا و من، در يك سكوت سنگيني فرو رفتيم و همه متحير از اين جملات بوديم؛ چون سابقه نداشت و حضور غير منتظرة امام هم نشان از اهميت موضوع بود. بعد از مدتي سكوت، آقاي خامنهاي شروع به صحبت كردند كه: آقاي منتظري شاگرد شما بودند و در زمان شاه، مبارزات داشتند و زندان طولانيمدت رفتند و... و از آقاي منتظري تعريف كردند و در آخر هم آقاي خامنهاي گفتند كه خُب اگر ايشان نباشد چه كسي باشد: امام بلافاصله و با اشاره به حضرت آقا فرمودند: خود شما.(3)(به نقل از آقاي حبيبي دبير كل مؤتلفه)
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
حضرت امام ميفرمايند: يك نفر را مثل آقاي خامنهاي پيدا بكنيد كه متعهد به اسلام باشد و خدمتگذار، و بناي قلبياش بر اين باشد كه به اين ملت خدمت كند، پيدا نميكنيد، ايشان را من سالهاي طولاني ميشناسم.
حضرت امام خميني در پيامي به مناسبت ترور آيتالله خامنهاي نوشتند: اكنون دشمنان انقلاب، با سوءقصد به شما كه از سلالة رسول اكرم(ص) و خاندان حسين بن علي(ع) هستيد... عواطف ميليونها انسان متعهد را در سراسر كشور، بلكه جهان، جريحهدار نمودند... من به شما خامنهاي عزيز تبريك ميگويم كه در جبهههاي نبرد با لباس سربازي و در پشت جبهه با لباس روحاني به اين ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالي، سلامت شما را براي ادامة خدمت به اسلام و مسلمين خواستارم.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
آقاي هاشمي رفسنجاني نقل ميكند: من نسبت به حضرت امام روي بازتري داشتم و مسائل را بي پرده با ايشان مطرح ميكردم. يك روز كه خصوصي خدمت معظمله رسيده بودم، بيپرده در مورد قائم مقامي رهبري و مشكلاتي كه احتمالاً پيدا ميشود، صحبت كردم. حضرت امام(ره) در آن جلسه فرمود: شما در بن بست نخواهيد بود، آقاي خامنهاي در ميان شما هست؛ چرا خودتان نميدانيد؟!
اين جلسه مربوط به اواخر عمر حضرت امام(ره) است. در همان روزها امام براي مقام معظم رهبري، كلمه برادر را به كار ميبردند. قطعاً اين تعبير بيمعنا نبود. ما آن روزها از اين تعبيرات، به موضوع رهبري حضرت آيتالله خامنهاي منتقل نشديم. اما گفتههاي امام خميني(ره) نشانگر اين است كه معظمله، آيتالله خامنهاي را شايسته اين كار ميدانستند. چنانچه به حاج احمد آقا فرموده بودند: «الحق ايشان شايستگي رهبري را دارند.»
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
آيتالله دكتر شهيد بهشتي، چند ساعت قبل از شهادتشان با اشاره به پيامي كه حضرت امام به آيتالله خامنهاي فرستاده بودند، فرمودند: خوشا به حال آقاي خامنهاي كه ولي امر مسلمين چنين پيامي را براي ايشان فرستاده است و اين پيام نه براي دنياي ايشان، بلكه براي آخرت او هم بسيار ارزشمند است و من آرزو دارم با چنين پيامي از ولي امر مسلمين از دنيا بروم.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
روزي بعد از ملاقات حضرت آقا با آيتالله بهاءالديني از ايشان ميپرسند كه آيا ديروز مقام معظم رهبري به اينجا آمده بود. ايشان در جواب ميفرمايند: بله چند دقيقه خورشيد اينجا تابيد و رفت، او چون خورشيد داراي خير و بركات است.
قبل از رياست جمهوري، روزي آقا به بيت حضرت آيتالله العظمي بهاءالديني ميروند. آقاي بهاءالديني ميفرمايد: «خورشيد لحظهاي تابيد و رفت.» زماني براي امضاي قائم مقامي رهبري، خدمت حضرت آيتالله بهاءالديني ميرسند، ايشان امضا نميكنند. هر چه از فرستادگان آقاي منتظري اصرار از ايشان انكار، تا آنجا كه خود آقاي منتظري شخصاً خدمت ايشان ميرسد و تمام كتابهايي را كه دربارة ولايت فقيه نوشته است، جلوي روي آقاي بهاءالديني ميچيند. آيتالله بهاءالديني تمام كتب را جمع ميكنند و به آقاي منتظري ميگويند: «ولايتفقيه نوشتني نيست، فهميدني است.» بعد كه از ايشان ميپرسند: آقا چرا ايشان را تأييد نكرديد، مگر شخص ديگري هم ميتواند؟ ميفرمايند: نظر ما سيدعلي خامنهاي است. آقاي بهاءالديني فرموده است: «البته هيچ كس حاجآقا روحالله نميشود، ولي آقا سيدعلي خامنهاي حقيقت ولايتفقيه هستند و رهبر. از همه به امام نزديكتر است. كسي كه ما به او اميدواريم، آقاي خامنهاي است. شما از ما قبول نميكنيد، ولي اين ديد ماست، نزد ما محرز است آقا سيدعلي خامنهاي رهبر آينده هستند.»
يكي از روزها كه حضرت آقا تشريف برده بودند به جمكران، حدود ساعت دوشب به حضرت آيتالله العظمي بهاءالديني خبر ميدهند كه آقا صبح بعد از نماز ميخواهند تشريف بياورند منزل شما. تيم حفاظت ساعت چهار صبح براي آماده كردن شرايط به منزل ايشان ميروند كه متوجه ميشوند آقاي بهاءالديني، پيرمرد نود ساله جلوي در خانه ايستادهاند. ميگويند: آقا چرا با اين كهولت سن اينجا تشريف داريد؟ ايشان ميفرمايند: براي ديدن رهبر بزرگ انقلاب، من از همان ساعتي كه شما زنگ زديد آمدهام استقبال.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
گوششان به دهان حضرت حجت(عج) است
ايشان در جاي ديگر فرمودهاند: گوشتان به دهان رهبر باشد. چون ايشان گوششان به دهان حجتبنالحسن(عج) است. اين جملات وقتي بيشتر معنا پيدا ميكند كه بدانيم صاحب تفسير الميزان، علامة عارف آيتالله طباطبايي دربارة شاگردش علامة حسنزاده فرمودهاند: حسنزاده را كسي نشناخت جز امام زمان(عج). راهي كه حسنزاده در پيش دارد، خاك آن توتياي چشم طباطبايي. جناب علامه حسنزاده در مقدمة يكي از كتابهاي خود خطاب به حضرت آقا مينويسد: با سلام و تحيت خالصانه و ارائة ارادت بي پيرايه و درود نويد جاويد به حضور آن قائد ولي وفي و رائد سائس حفي، مصداق بارز «نرفع درجات من نشاء» تقديم ميگردد و عرض ميشود «يا ايها العزيز جئنا ببضاعه مزجاه» دادار عالم و آدم، همواره سالار و سرورم را سالم و مسرور دارد.
(التمسك بذيل الولايه، حسن حسنزاده آملي)
□
آيتالله حسنزاده آملي ميفرمايند: رهبر عظيمالشأنتان را دوست بداري، عالمي، رهبري، موحدي، سياسي، دينداري، انساني، رباني، پاك منزه، كسي كه دنيا شكارش نكرده، قدر اين نعمت عظما را كه خدا به شما عطا فرموده، قدر اين رهبر ولي وفي الهي را بدانيد، مبادا اين جمعيت ما را، مبادا اين كشور ما را، مبادا اين كشور علوي را، اين نعمت ولايت را از دست شما بگيرند. خدايا به حق پيامبر و آل پيامبر سايه اين بزرگمرد، اين رهبر اصيل اسلامي حضرت آيتالله معظم خامنهاي عزيز را مستدام بدار.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
ختم صلوات براي سلامتي
فرزند آيتالله العظمي بهجت با اشاره به همزماني روزهاي پاياني عمر پدر بزرگوارشان با سفر رهبر انقلاب به استان كردستان، در بيان حالت روحي ايشان، به حساسيت اين مرجع تقليد نسبت به سلامت رهبري اشاره ميكند و ميگويد: اين موضوع سبب شد تا مظعمله براي سلامتي رهبر انقلاب چندين ختم ويژه صلوات و ذكر را گرفتند و مداومت بر اين ختمها كه براي سلامتي رهبر انقلاب بوده است تا آخرين ساعت عمر حضرت آيتالله بهجت ادامه داشته است. برخي نيز از پيشبيني رهبري آقا چند سال پيش از رهبري توسط ايشان خبر دادهاند.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
به تقوايش پي بردم
شهيد آيتالله مطهري ميفرمايند: سيدعلي خامنهاي از نمونههاي ارزندهاي است كه براي آيندة موجب اميدواري است. من از اخلاص آقاي خامنهاي تعجب ميكنم، ايشان هيچ به دنبال خودنمايي نيست كه بخواهد خودش را مطرح كند و خودش را نشان بدهد، من در جريان كميتة استقبال از حضرت امام بيشتر به تقواي ايشان پي بردم.(2)(به نقل از همسر شهيد مطهري)
شهيد مطهري در پنجم بهمن 1353 به تجليل از شخصيت آيتالله سيدعلي خامنهاي پرداخته است. آيتالله خامنهاي در آن زمان توسط شهرباني استان خراسان بازداشت شده بود. در گزارش ساواك آمده است: «مطهري در محل دانشكده الهيات دانشگاه تهران، ضمن اظهار تأسف از بازداشت سيدعلي خامنهاي اظهار داشته: ما كمتر نمونه ارزنده چون [آيتالله]خامنهاي داريم و اين نيروها هم بايد با اينگونه هدر روند و گوشههاي زندان تلف گردند. مطهري پس از ستودن [آيتالله]خامنهاي او را از عوامل مؤثر در روشن كردن افكار اجتماع دانسته است...»
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
شهيد محراب، عارف عامل، آيتالله دستغيب ميفرمايند: چيزي كه بنده نسبت به اين شخص بزرگ فهميدهام اين است كه فردي است خدايي، هواپرست نيست، مقام نميخواهد، قدرت نميخواهد به دست بگيرد، امتحان خويش را پيش از پيروزي و بعد از پيروزي داده است. در هر پستي كه بوده، امتحان خودش را داده است. كسي كه امام جمعة تهران باشد، آن وقت در جبهه برود، در سنگرها از اسلام دفاع كند، اين مرد بزرگ، مقامي براي خودش قائل نيست، به عينه مثل رهبر عظيمالشأن. امام فرموده: به من خدمتگزار بگوييد بهتر است از اينكه رهبر بگوييد. آقاي علي خامنهاي هم اينجوري است، مقام نميخواهد، مقام بر روي او اثر نميگذارد.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
مرحوم آيتالله طالقاني تصريح ميفرمودند: آقاي خامنهاي اميد آيندة اسلام است. آيتالله العظمي ميلاني در سنين جواني ايشان را مجتهد خطاب ميكند.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
علامه گرانقدر آيتالله مصباح يزدي ميفرمايند: اگر امثال بنده شبانهروز تسبيح به دست بگيريم و فقط خدا را شكر كنيم كه خدا چنين رهبري را به ما داده، والله معتقدم كه از عهدة شكر اين نعمت برنميآييم. رهبر عزيز ما تالي تلو معصوم(ع) است.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
گوششان به دهان حضرت حجت(عج) است
علامة عظيمالشأن حضرت آيتالله حسنزاده آملي، جلوي حضرت آقا دو زانو نشسته و ايشان را مولا خطاب ميكنند. حضرت آقا ناراحت شده و به علامه ميفرمايند اين كار را نكنيد. علامه حسنزاده ميفرمايند: اگر يك مكروه از شما سراغ داشتم اين كار را نميكردم.
ايشان در جاي ديگر فرمودهاند: گوشتان به دهان رهبر باشد. چون ايشان گوششان به دهان حجتبنالحسن(عج) است. اين جملات وقتي بيشتر معنا پيدا ميكند كه بدانيم صاحب تفسير الميزان، علامة عارف آيتالله طباطبايي دربارة شاگردش علامة حسنزاده فرمودهاند: حسنزاده را كسي نشناخت جز امام زمان(عج). راهي كه حسنزاده در پيش دارد، خاك آن توتياي چشم طباطبايي. جناب علامه حسنزاده در مقدمة يكي از كتابهاي خود خطاب به حضرت آقا مينويسد: با سلام و تحيت خالصانه و ارائة ارادت بي پيرايه و درود نويد جاويد به حضور آن قائد ولي وفي و رائد سائس حفي، مصداق بارز «نرفع درجات من نشاء» تقديم ميگردد و عرض ميشود «يا ايها العزيز جئنا ببضاعه مزجاه» دادار عالم و آدم، همواره سالار و سرورم را سالم و مسرور دارد.
(التمسك بذيل الولايه، حسن حسنزاده آملي)
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
مرجع تقليد جهان تشيع، حضرت آيتالله العظمي گلپايگاني، براي رهبر معظم عباي ظريفي هديه فرستادند و فرمودند: اگر ديدم كاري را شما انجام ميدهيد و خلاف مطلب اسلامي است، من تذكر ميدهم، اگر تغيير داديد بسيار خوب، اگر تغيير نداديد من ديگر صحبت نميكنم و تضعيف شما را حرام ميدانم. عمده عظمت شماست. شما رهبر مسلمين هستيد و نميخواهم صحبتي كنم در يك فرعي كه شما را تضعيف كردهام.(6)(به نقل از حجتالاسلام راشد يزدي)
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
سيدنا علي
در نامهاي كه شهيد آيتالله مصطفي خميني براي يكي از آشنايان نوشته بودند، آمده است: آقايان خامنهاي را خصوصاً سيدنا علي را سلام برسانيد. شهيد محراب آيتالله العظمي صدوقي قبل از انقلاب به آقاي خامنهاي ميگفتند: آيتالله.
هر چه ايشان گفت گوش كنيم
در سال 69 بنده به حاج احمدآقا خميني گفتم كه شما طي يك سخنراني اعلام كرديد كه «هر كس بين اطاعت از مقام معظم رهبري و امام راحل(ره) تفاوت قائل باشد، در خط آمريكاست» كه ايشان با تأييد دوباره اين سخن گفتند، بنده از روي اعتقاد اين حرف را زدهام. بعد ايشان فرمودند: برخي از اين افراد دور من را گرفتهاند كه بنده را در مقابل حضرت آيتالله خامنهاي قرار دهند كه من متوجه شدم و توي دهنشان زدم.
حاج احمدآقا در ادامه فرمود: بايد به اين احمقهايي كه ميگويند آقاي خامنهاي نبايد رهبر شود، گفت «پس چه كسي؟» اگر نظر آنها بر روي فلاني است، او كه حتي توانايي ادارة خانواده خود را ندارد چه برسد به يك مملكت.
همچنين ايشان فرمودند: سه سال قبل از عزل منتظري، يعني سال 1365، سران قواي سهگانه كشور در جماران جلسه داشتند كه آن روز آقاي منتظري نيز با امام راحل(ره) ملاقاتي داشت، آنها مشغول بحث و گفتوگو بودند كه يكدفعه امام خميني برخلاف معمول بدون زدن در، با ناراحتي وارد اتاق ميشود.
بنا به گفته حاجاحمدآقا، در اين جلسه خود ايشان، ميرحسين موسوي با منصب نخستوزيري، موسوي اردبيلي رئيس قوه قضاييه، هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس و آيتالله خامنهاي نيز با سمت رياست جمهوري حضور داشتند.
امام(ره) با ناراحتي تمام گفتند: بنده از اول گفتم منتظري به درد رهبري نميخورد، مجلس خبرگان رأي بر شايستگي او داد و بنده به خاطر التزام به قانون پذيرفتم، ولي امروز به صورت صريح اين سخن را تكرار ميكنم.
در آن وضعيت سكوت عميقي در جلسه حاكم شد كه آيتالله خامنهاي با طرح اين سئوال كه پس چه كسي عهدهدار رهبري شود؟ سكوت را شكستند كه در همين لحظه امام بدون كوچكترين مكثي انگشت اشاره را به سوي حضرت خامنهاي گرفتند و گفتند: «خود شما، مگر شما از ديگران چه كم داريد؟»
وي گفت: سكوت بيشتر شد تا حدي كه نفسها به شماره افتاد. خود مقام معظم رهبري خطاب به امام گفتند: «اين مسئله كه شما ميفرماييد موضوع جديدي است، بنده ميخواستم شما به اعضاي اين جلسه حكم ولايي كنيد كه ما حق دم زدن از اين جلسه را نداريم تا زماني كه خود شما حكم بفرماييد.» امام نيز اين حكم را كردند.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
حاج احمد آقا ميفرمايند: بايد در كنار نظاممان پشت سر رهبري قرار بگيريم. رهبر ما شاگرد امام است. رهبر ما از چهرههاي شناخته شدة انقلاب كه ساليان سال در زندانهاي سفاك پهلوي به سر برده... هيچ كس حق شكستن حريم رهبري را ندارد. حرمت رهبري نظام اسلامي، از اصول خدشهناپذير انقلاب اسلامي ماست. همه بايد به دستور رهبري عمل كنند... ما امروز موظف هستيم پشت سر مقام معظم رهبري حضرت آيتالله خامنهاي حركت كنيم. هر چه ايشان گفت گوش كنيم. اگر روزي حركت ما با حركت ولي نخواند، بدانيد كه نقص از ماست... قاطعتر پشت رهبري باشيم و نگذاريم رهبرمان احساس تنهايي كنند. همانطور كه نگذاشتيد امام احساس تنهايي كند. اطاعت از خامنهاي، اطاعت از امام است. هر كس منكر اين معنا شود، مطمئن باشيد در خط امام نيست و هر كس بگويد كه اطاعت از امام غير از اطاعت از آيتالله خامنهاي است، در خط آمريكاست.
من بعد از رحلت امام، با خدا و امام عهد كردهام كه كوچكترين قدمي را عليه رهبري و بر خلاف رهبري و حتي بر خلاف ميل رهبري بر ندارم. و اگر شما مردم هم چنين پيماني را تجديد كنيد، مطمئن باشيد كه ما در تمام زمينهها بر آمريكا پيروز ميشويم... به حسن و برادرانش اين توصيه را مينمايم كه هميشه سعي كنند در خط رهبري حركت كنند و از آن منحرف نشوند كه خير دنيا و آخرت در آن است و بدانند كه ايشان موفقيت اسلام و نظام كشور را ميخواهند. هرگز گرفتار تحليلهاي گوناگون نشوند كه دشمن در كمين است.(7)(به نقل از آيتالله خزعلي)
مرحوم حاج احمد آقاي خميني ميفرمودند: بر خود واجب ميدانم شهادت دهم زندگي داخلي آيتالله خامنهاي، نه از باب اينكه رهبر عزيز انقلاب ما به اين حرفها نياز داشته باشند، بلكه وظيفة خود ميدانم تا اين مهم را به مردم مسلمان و انقلاب ايران بگويم. من از داخل منزل ايشان مطلع هستم، مقام معظم رهبري در خانه، بيش از يك نوع غذا بر سر سفره ندارند. خانواده معظمله روي موكت زندگي ميكنند. روزي به منزل ايشان رفتم، يك فرش مندرس آنجا بود، من از زبري فرش به موكت پناه بردم.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
استعداد مرجعيت
حاج آقاي ميردامادي، دايي حضرت آقا، نقل ميكنند: مرحوم آقا سيدهاشم ميردامادي، پدربزرگ مادري آقا و مرحوم آيتالله سيدجواد خامنهاي پدر ايشان عنايت خاصي به حضرت آقا داشتهاند و بارها ميفرمودند: علي آقا آينده خوبي دارد. آيتالله حاج شيخ مرتضي حائري به آقاي خامنهاي فرموده بود: آقاي آقا سيدعليآقا من با اين استعدادي كه در شما ميبينم، شما يا يك مرجع تقليد ميشويد يا حداقل عالم برجستة خطة خراسان.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
قبل از انقلاب، وقتي حضرت آقا جوان بودند، همراه شهيد هاشمينژاد سفري به رشت داشتند، در زمان حضورشان در رشت دربارة اينكه آيا شخص عالم و عارفي هست كه براي كسب فيض به ديدار ايشان بروند از مردم ميپرسند. نشاني شخصي به نام آقا سيدصفي را به آقا ميدهند كه گويا داراي كراماتي بودند. حضرت آقا به همراه شهيد هاشمينژاد، قصد ديدار آقا سيدصفي را ميكنند و به منزل ايشان ميروند. آقا سيدصفي در حالي كه عدهاي شيخ و مريد دور ايشان حلقه زده بودند، هنگامي كه چشمشان به حضرت آقا ميافتد، بلند ميشوند و با حالت استقبال به طرف آقا ميآيند و آقا را اينگونه خطاب ميكنند كه: مرحبا به سيدحسن، اين در حالي بوده كه طرفين همديگر را نميشناخته و نديده بودند. آقا ميفرمايند من سيد حسيني هستم نه حسني، آقا سيدصفي اشاره ميكنند كه مادر شما سيدحسني هستند و شما از طرف مادر حسني هستيد. سپس با حضرت آقا مشغول صحبت ميشوند و اشاره ميكنند كه شما در آينده مقامي پيدا ميكنيد كه امور اين مملكت تحت امر شماست، حضرت آقا هم ميپرسند: شما از آيندة من گفتيد، آيندة خودتان را هم ديدهايد؟ آقا سيدصفي با تأمل و درنگ ميگويد: من و همسرم يك سال بيشتر زنده نيستيم...
يكسال ديگر كه حضرت آقا در طرقبة مشهد بودند، ماجراي تصادف خونيني را در روزنامه ميخوانند كه نام آقاسيدصفي نيز در بين كشتهگان بوده است.(1)(به نقل از حجتالاسلام و المسلمين كاظم صديقي)
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
روح بزرگ ايثارگر
در قسمتي از پيام شهيد رجايي به حضرت آقا، چنين آمده است: به قطع و يقين ميدانم كه روح بزرگ ايثارگر آن برادر مجاهد، شهادت در راه اسلام و انقلاب اسلامي را فيضي عظيم و الهي ميداند و در راه بندگي خدا و خدمت به اسلام و امام و امت شهيد پرور از بذل جان خويش دريغ نداشته و ندارد.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
سرما و فرمان شما
سيد شهيدان اهل قلم، شهيد سيدمرتضي آويني مينويسد: بسيارند كساني كه ميدانند شمشير زدن در ركاب شما براي پيروزي حق، از همان ثواب در پيشگاه خدا برخوردار است كه شمشير زدن در ركاب حضرت حجت(عج) و نه تنها آماده، كه مشتاق بذل جان هستند. سر ما و فرمان شما.
□
شهيد آويني بعد از رحلت امام خميني، خطاب به حضرت آقا مينويسد: عزيز ما،اي وصي امام عشق، آنان كه معناي ولايت را نميدانند، در كار ما سخت درماندهاند. اما شما خوب ميدانيد كه سرچشمة اين تسليم و اطاعت و محبت در كجاست؟ خودتان خوب ميدانيد كه چقدر شما را دوست ميداريم و چقدر دلمان ميخواست آن روز كه به ديدار شما آمديم، سر در بغل شما پنهان كنيم و بگرييم. ما طلعت آن عنايت ازلي را در نگاه شما بازيافتيم. لبخند شما، شفقت شما را داشت و شب انزواي ما را شكست. سر ما و قدمتان كه وصي امام عشق هستيد و نايب امام زمان ـ عجلاللهتعاليفرجهالشريف.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
نعمتهاي خدا را خود فراهم ميكند
مرحوم ميرزا اسماعيل دولابي فرموده بودند: امام خميني ـ رحمت الله عليه ـ مظهر مهابت بود و رهبري مظهر محبت. خداوند متعال به امام نعمتها را يكجا داد و امام هم اين نعمتها را براي استقرار نظام جمهوري اسلامي مصرف كردند؛ ولي نعمتها به حضرت آقا را، خدا تدريجي به ايشان ميدهند و در هر زمان متناسب با شرايط خدا نعمتهايي را به ايشان ميدهد. يعني شرايط آن نعمت را خود آقا فراهم ميكند.(5)(به نقل از استاد پرورش)
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
شهيد صدوقي: محضر مبارك آيتالله العظمي آقاي خامنهاي...
در سال 56 به اتفاق آقاي صدوقي و تعدادي از آقايان ديگر، تصميم گرفتيم برويم به افرادي كه در تبعيد هستند، سري بزنيم. چون مقام معظم رهبري به ايرانشهر تبعيد شده بودند، خدمت ايشان رسيديم. به امامت آقاي صدوقي نماز مغرب و عشا را خوانديم. من شنيده بودم كه در سمت ايرانشهر، كفشهاي خوبي توليد ميشود، لذا تصميم گرفتم به بازار بروم و يك جفت كفش بخرم. كارم يك الي دو ساعت طول كشيد. به خانه آقاي خامنهاي تلفن زدم كه ديگر آقاي صدوقي و آقاي خامنهاي براي صرف غذا منتظر من نباشند و شام را ميل كنند. وقتي برگشتم ديدم اين دو بزرگوار هنوز مشغول بحث هستند. من وارد كه شدم، آقاي صدوقي به من گفت: «ماشاءالله، ماشاءالله اين آقاي سيدعلي آقا خيلي مُشتشان پر است.» صبح روز بعد رفتيم چابهار براي زيارت آقاي مكارم؛ در اين فاصله، اسم آقاي خامنهاي از دهان آقاي صدوقي نيفتاد؛ از بس مجذوب ايشان شده بود.
بعد از زيارت آقاي مكارم، گفتم كنار دريا برويم تا مدتي استراحت كنيم. ايشان گفت من ميخواهم برگردم پيش آقاي خامنهاي و بعد حدود دو ساعتي با هم بحث كردند. از لحاظ علمي آقاي خامنهاي، مورد تأييد صددرصد آقاي صدوقي بود.
در زمان انقلاب، بين حزب جمهوري اسلامي و امام جمعه بندرعباس اختلافي در گرفت. آقاي صدوقي به من گفتند تا درباره اختلاف آنها، گزارشي بياورم. بعد از تهيه و دادن گزارش آن به آقاي صدوقي، ايشان پرسيدند: كي به تهران ميروي؟ گفتم فردا. ايشان پاكتي را به من دادند. پشت پاكت نوشته بود: «تقديم به محضر مبارك آيتالله العظمي آقاي خامنهاي» پسر آقاي صدوقي اعتراض كردند كه آيا ايشان به مقام آيتاللهي رسيدهاند؟ آقاي صدوقي از بالاي عينك به پسرش نگاه كرد و گفت: «بله كه آيتالله هستند.»(حجتالاسلام راشد يزدي)
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
اللهم ايد آيتالله العظمي خامنهاي
شهيد سپهبد علي صياد شيرازي در قنوت دعاهاي مختلف ميخواند؛ ولي در پايان قنوت دعاي «اللهم ايد آيتالله العظمي خامنهاي. اللهم حفظه و وفقه و ثبته» را هميشه قرائت ميكرد.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
آيتالله شاهرودي: علم اعطايي خدا را ديدم
چهارشنبه شبها، آقا جلسهاي دارند كه ده تن از علما جمع ميشوند. آقايان محمدي گيلاني، خزعلي، بهجتي، اماميكاشاني، مؤمن، شيخ محمد يزدي، سيدجعفر كريمي، آقاي شاهرودي و آملي لاريجاني حضور دارند.
گاهي هم ما آنجا ميرويم. يكبار خيلي غوغا و سر و صدا شد. بحث پيرامون يك مسئله فقهي پيچيده بود. بعد از اتمام جلسه، آقاي شاهرودي به من گفت، امشب من «العلم نور يقذف الله في قلب من يشاء» را درك كردم. يعني آقا مچ همه را پيچانده بود.(11)(به نقل از حجتالاسلام راشد يزدي)
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
آنچه در پي ميآيد گزيدهاي است از اظهارنظرهاي شخصيتهاي مختلف دربارة زندگي رهبر انقلاب. كسي كه پيشتر در خصوص سالهاي آغازين زندگياش اين چنين تعريف ميكرد: «پدرم روحاني معروفي بود اما خيلي پارسا و گوشه گير... زندگي ما به سختي ميگذشت. من يادم هست شبهايي اتفاق ميافتاد كه در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براي ما شام تهيه ميكرد و... آن شام هم نان و كشمش بود.»
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
«روزي كه در منزل مقام رهبري، در خدمت ايشان بودم، بحث قدري به طول انجاميد و نزديك مغرب شد. پس از نماز، معظمله با مهرباني به من فرمودند: آقا رحيم! شام را مهمان ما باشيد. بنده در عين حال كه اين را توفيقي ميدانستم، خدمتشان عرض كردم: اسباب زحمت ميشود. مقام معظم رهبري فرمودند: نه، بمانيد؛ هرچه هست با هم ميخوريم. وقتيكه سفره را گشودند و شام را آوردند، ديدم شام چيزي جز املت ساده نيست.»
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
«با اينكه مقام معظم رهبري ميتوانند از همة امكانات مادي بهرهمند شوند، سطح زندگي خصوصي ايشان از سطح زندگي يك شهروند معمولي پايينتر است. معظملَه علاوه بر اين كه از يك زندگي معمولي سطح پايين بهره ميبرند، دائماً به مسوولان سفارش ميكنند:مواظب زندگي خود باشيد. اسراف نكنيد. آيتالله خامنهاي معتقدند كه مردم را بايد عملاً به سادهزيستي دعوت نمود. خودشان در صف مقدم اين دعوت هستند. ايشان در مناسبتهاي خاصي كه برنامه خواندن صيغة عقد دارند، قبل از اجراي عقد، حدود يك ربع، عروس و داماد و خانوادههاي آنها را به رعايت صرفهجويي دعوت مينمايند و ميفرمايند:خرجهاي گزاف نداشته باشيد؛ تشريفات و ريخت و پاش نداشته باشيد. خود آقا هم در زندگي خصوصيشان، دقيقاً همين طور عمل ميكنند. معظمله نه حقوق از جايي دريافت ميكنند و نه از وجوهاتي كه از اطراف و اكناف خدمت ايشان ميآيد، براي زندگي شخصي خود استفاده ميكنند. زندگي ايشان از طريق هدايا و نذوراتي است كه علاقهمندان و ارادتمندان معظم لَه تقديم ميكنند. فرزندان آقا هم همين طور زندگي ميكنند و همين سادگي و سادهزيستي را دارند.»
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
دكتر غلامعلي حداد عادل:
«در اوايل رياست جمهوري آيتالله خامنهاي، يك شب ديداري با ايشان داشتم. صحبت به درازا كشيد، معظم لَه فرمودند: شام پيش ما بمان. من از اين دعوت خوشحال شدم؛ زيرا ميتوانستم مدتي بيشتر در خدمت ايشان باشم. آقا فرمودند: من نميدانم شام چي داريم يا اصلاً به اندازه ما دونفر شام هست يا نه؟ به هر حال، هرچه باشد با هم ميخوريم. از همان دفتر كار به منزل تلفن زدند و با خانواده صحبت كردند و گفتند: خانم، شام چي داريم؟ فلاني پيش ماست و من گفتهام كه هر چه باشد با هم ميخوريم. از جوابهاي آيتالله خامنهاي، احساس كردم كه در منزل به اندازه يك نفر شام كنار گذاشتهاند. آقا فرمودند: عيبي نداره! هر چه هست براي ما بفرستيد، قدري هم پنير و ماست همراهش كنيد. پس از گذشت حدود يك ربع، يك بشقاب برنج ساده با يك كاسه كوچك خورشت معمولي خيلي متوسط و مختصر آوردند. قدري هم شايد نان و پنير و ماست همراه آن بود. آنها را نصف كرديم و با هم خورديم. من در دلم و بعدها به زبانم، هزار مرتبه خداوند را به سبب نعمت انقلاب اسلامي شكر كردم كه چنين تحولي در كشور ايجاد كرد. در دستگاه طاغوت ـ در قبل از انقلاب ـ چه جاه و جلال و تجمل و اسراف و تبذيري وجود داشت و امروز رييسجمهور چه ساده زندگي ميكند.
زندگي آيتالله خامنهاي هنوز هم همينطور است. روش ايشان در زندگي عوض نشده است. اگر معظمله مردم را به صرفهجويي دعوت ميكنند، خودشان قبل از مردم به صرفهجويي عمل مينمايند.»
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
آيتالله مصباح يزدي:
«مصرف گوشت خانة آيتالله خامنهاي در زمان رياستجمهوري تنها از طريق كوپن بود. ايشان در آن زمان به من فرمودند: من تاكنون غير از همان گوشت كوپني كه به همه مردم داده ميشود گوشت ديگري از بازار نخريدهام. امروز هم زندگي ايشان مثل زندگي مردم محروم و مستضعف است.»
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
سردار شهيد نورعلي شوشتري:
«مقداري زيلو در خانه مقام معظم رهبري بود. آنها را جمع كرديم و فروختيم و يك مقدار هم پول از مال شخصي خودم روي آنها گذاشتم. تا به جاي آن زيلوها، براي منزل آقا فرشي تهيه كنيم. وقتي زيلوها را عوض كرديم و فرشها را پهن نموديم، آقا تشريف آوردند و فرمودند: اينها ديگر چيست؟ گفتم: زيلوها را عوض كرديم. فرمودند: اشتباه كرديد كه عوض نموديد. برويد همان زيلوها را بياوريد. اصرار را بيفايده ديدم و با هزار مكافات رفتم و زيلوها را پيدا كردم و توي خانه انداختم. زيلوهايي كه واقعاً به آنها نگاه ميكردي، ميديدي كه نخشان در آمده و ساييده شدهاند.»
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
آيتالله سيدمحمودهاشمي شاهرودي:
«زندگي شخصي آقا از سادگي و سلامت خاصي برخوردار است. اين سادگي به زندگي نزديكان ايشان نيز سرايت كرده است. آقا و فرزندانش اهل تجملات نيستند. همين اعتقاد آنان را از سوءاستفاده از مقام و موقعيت بازداشته است. من اين سادگي را در منزل ايشان به تماشا نشستم. روزي معظمله مرا به كتابخانه خود دعوت كردند، من در آنجا يك ميز ساده و قديمي ديدم. در كنار ميز نيز يك صندلي كهنه بود. آن ميز و صندلي مربوط به قبل از انقلاب بود. مقام معظم رهبري در كتابخانة سادة خود هنوز از همان ميز و صندلي استفاده ميكنند.»
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
سيد علياكبر طاهايي:
«من در آن زمان نمايندة مجلس شوراي اسلامي بودم. همسرم يكي از بچهها را نزد پزشك برد و در مطب دكتر، همسر مقام معظم رهبري را ملاقات كرد. ايشان نيز يكي از فرزندان خود را براي مداوا به آنجا آورده بودند. كسي نميدانست كه ايشان كيست! چون نوبت به همسر آقا رسيد؛ به اتاق پزشك مراجعه كردند. دكتر پس از معالجه فرزند مقام معظم رهبري گفت: براي مداواي فرزندتان روزي يك ليوان لعاب برنج به او بدهيد. همسر مقام معظم رهبري گفت: ما چنين امكاناتي را نداريم. پزشك كه ايشان را نميشناخت عصباني شد و گفت: مگر امكان دارد در خانهاي برنج نباشد؟ همسر مقاممعظمرهبري فرمود: آقاي ما اجازه نميدهد كه در خانه، غير از برنج كوپني استفاده كنيم و آن هم كفاف خوراك ما را بيش از يكبار در هفته نميدهد.»
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
حجتالاسلام مسيح مهاجري:
در زمان رياست جمهوري حضرت آقا، روزي در دفتر كارشان بودند كه تلفن زنگ ميزند، مادر ايشان پشت خط بودهاند، وقتي حضرت آقا گوشي را برميدارند، با خندة مادرشان روبهرو ميشوند. علت را كه جويا ميشوند، مادرشان ميگويد: چند روزي است در خانه هيچ نداريم، پدرت هم پولي ندارد خنده ايشان براي پول و غذا نداشتنِ پدر و مادر يك رئيسجمهور بود.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
حجتالاسلام والمسلمين سيدعلياصغر باقيزاده:
«زماني كه مقام معظم رهبري در ايرانشهر تبعيد بودند، در ساختماني كه يك اتاق و يك آشپزخانه داشت زندگي ميكردند. همين مكان كوچك هر روز پذيراي تعداد زيادي از مهماناني بود كه از راههاي دور و نزديك به آن جا ميآمدند. من هم توفيق داشتم كه در آن روزها به ديدن ايشان بروم. چون به ايرانشهر رفتم و آقا را زيارت كردم، ديدم كه تك و تنهايند و كسي كمك كار ايشان نيست. تصميم گرفتم چند روز در آنجا بمانم و به معظمله كمك كنم. در تمام روزهايي كه من در محضر آقا بودم، غذاي ايشان و مهمانها سيبزميني، نيمرو و تخم مرغ آبپز بود.»
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
حجتالاسلام راشد يزدي:
من از افتخاراتم اين است كه هشت ماه در جايي كه آقا تبعيد بودند، به آنجا تبعيد شدم. در آنجا ايشان به من درس ميداد. يكبار به اتفاق ايشان مشغول بحث بوديم كه دو نفر عالم در زدند و خواستند وارد شوند. قرار شد به مدت بيست دقيقه، آقا اين بحث را تمام كند و بعد با آن بزرگوران سخن بگويد. در اين مدت آن دو بزرگوار مبهوت استدلالات ايشان شدند و بعد چندين مرتبه تقدير كردند.
آنموقع، براي ايشان هديه ميآوردند و آقا نميپذيرفتند. يكبار به ايشان گفتم با اين نپذيرفتنها باعث ميشويد كه ما هم به خاطر شما بسوزيم.
در قبل از تبعيد اينگونه بودند، الان هم همين گونهاند. ايشان از سهم امام، خمس و ... استفاده نميكنند. تمام مايملك اين مرد يك خانه گلي در مشهد بود و بعد آن را فروخت و با كمي قرض خانهاي در خيابان ايران خريد. پاسداراني كه خانه ندارند، براي مدتي در آن زندگي ميكنند.
□
يكبار به ايشان گفتم نرفتهايد ديدن خانواده شهدا؟ ايشان گفتند: «چند وقت پيش ديدن يكي از خانوادههاي شهدا در شهرري رفتم. پدر شهيد بعد از خوشآمدگويي به من گفت: خواهشي دارم كه نبايد نه بگوييد. گفتم: هر كاري از دستم برآيد انجام ميدهم. گفت: من دو پسر دارم كه آنها خانه ندارند، كاري كنيد كه آنها صاحب خانه شوند.
گفتم: من چهار تا پسر دارم، هر چهارتاي آنها در خانهاي اجارهاي زندگي ميكنند. بعد كه از خانهشان بيرون آمدم، گفتم پرسوجو كنند كه آيا ميتوانند كرايه و اجاره بدهند، كه به من خبر دادند آنها سوپرماركت دارند و ميتوانند اجاره دهند.»
□
تمام چيزهايي كه به مقام معظم رهبري هديه دادهاند، ايشان به موزه حضرت رضا(ع) تقديم كردهاند. هيچ چيزي براي خودشان نگهنميدارند.
چندي قبل به همراه يكي از فرزندان آقا به مراسمي در كيش دعوت شديم. در برگشت چند دست سرويس كامل ظروف به ما هديه دادند. بعد از چند روز وقتي به ديدن آقا رفتم ايشان در مورد هديه گفتند: «نه به درد ما ميخورد نه به درد مهمانهاي ما» و بعد قرار شد آن را بفروشند و پولش را به فقيران بدهند.
□
يكبار در مراسمي چند خانواده، به محضر رهبري آمده بودند و با ايشان ديدار داشتند و ما هم حضور داشتيم. حاج ناصر، چايي براي مهمانان آورد. به من كه رسيد، گفتم قند برايم ضرر دارد، اگر امكان دارد خرما بياور. او در نعلبكي خرما گذاشت و برايم آورد. وقتي خرما را به پسر آقا تعارف كردم، پسر حضرت آقا گفتند: من خرما نميخورم؛ خرما براي مهمان آقا است. معلوم نيست جايز باشد من هم از آنها بخورم.
□
يكبار خانم آقا به كربلا رفته بود، دختران من وقتي به حضور ايشان رسيدند، خانم آقا گفته بود: من از سيزده سالگي خرج سفر كربلا را كنار گذاشتم تا اينكه حالا توانستم يكبار كربلا بروم.
□
آقاي رفيقدوست در كنار مصلي يك عمارتي بهعنوان مقر رهبري ساخت، آقا از آنجا بازديد كردند، ولي نرفتند.
يكي از آنها به من گفت: به آقا بگو هواي آنجا بهتره و چند دليل ديگر. وقتي من به حضرت آقا گفتم، آقا فرمود: من يازده سال است اينجا هستم و در اين مدت اصلاً احساس هواي بد نكردم، من با بقية مردم هيچ تفاوتي ندارم. من هم مثل بقيه.
حجت الاسلام مروي:
ما قبل از انقلاب به منزل ايشان رفت و آمد داشتيم، منزل آقا پاتوق بسياري از طلاب و دانشجويان بود و ما هم زياد آنجا ميرفتيم، من ميتوانم شهادت بدهم منزل ايشان هيچ تفاوتي با قبل از انقلاب نكرده است.
خود آقا تعريف ميكردند كه خانوادة ما يكوقت رفته بودند منزل برخي از مسئولين ديده بودند دور تا دور اتاق پشتي قاليچهاي گذاشتهاند و بعد ميفرمودند واقعاً چه لزومي دارد كه خانه پشتي قاليچهاي داشته باشد، آيا نميشود با پشتي معمولي زندگي كرد.
□
سيزده يا چهارده سال قبل يكي از مسئولين كه ميخواست آپارتماني به قيمت 20 ميليون تومان در تهران بخرد و نامهاي به من داد كه به دست رهبري برسانم، نامه را كه به آقا دادم نگاهي كردند و گفتند واقعاً نميشود اين خانه را ارزانتر بخرد، اصلاً چه لزومي دارد منزل بيست ميليون توماني بگيرد، بعد به من گفتند «ميترسم در حكومت و جامعه ما طبقه جديدي از مرفهين ايجاد شود كه به بيتالمال هم دستاندازي كنند».
□
خود آقا ميگفتند ما در كل خانه تنها يك فرش دستباف داريم كه جهيزية همسرم بوده كه نگه داشتهايم و بقية خانه موكت است.
قبلتر دفتر كار رهبري بالا بود و منزلشان طبقة پايين، ايشان تعريف ميكردند «گاهي من ظهرها پايين ميرفتم تا يك يا دو ساعتي پيش خانواده باشم و كار را هم انجام دهم. به خاطر كمردردي كه دارم گفتم يك مبل دو نفره خريدند و آن را بردند منزل. شب كه رفتم خانه ديدم خانواده مبل را دم در گذاشتهاند. گفتم براي چي اين را گذاشتيد دم در خانمم گفت كه آقا زندگي ما تا حالا طلبگي بوده، اين هم به زندگي ما نميخورد. توضيح دادم كه اين مبل براي كار است كه وقتي خانه هستم بتوانم هم كنار شما باشم هم بتوانم به كارها برسم كه با كلي اصرار خانواده پذيرفتند، ولي گفتند فقط همين يكي را تحمل ميكنيم نه بيشتر».
□
خانواده ما تعريف ميكردند در مهمانيهايي كه گاهي خانواده آقا هم حضور دارند خانواده رهبري سادهترين لباسها را به تن دارند و سادهترين لباس را همسر آقا ميپوشند، خود حضرت آقا هم همواره سادهترين لباسها را به تن ميكنند و سعي ميكنند لباسها با كمترين قيمت تهيه شود.
□
آيتالله خامنهاي به برخي مسئولين تأكيد ميكردند كه هدايايي كه از خارجيها ميگيريد و گرانقيمت است مال بيتالمال است نه مال خودتان؛ براي مثال به يكي از معاونين وزرا يك بنز گران قيمت هديه داده شده بود كه آقا گفته بود اينها در برابر هدايايي است كه از بيتالمال ميبريد، پس مال بيتالمال است، هدايايي را هم كه به خودشان داده ميشود يا به آستان قدس ميدهند يا پخش ميكنند.
□
يكبار يكي از سران عرب چهار يا پنج عباي گرانقيمت به آقا داده بود و آقا عباها را به من دادند و گفتند اين را ببر قم بفروش از پولش چهارده و يا پانزده عبا بخر بده به طلاب.
□
چند سال قبل شب عيد فطر دفتر بوديم براي استهلال و كارهاي آن، نماز را به امامت ايشان خوانديم. بعد از نماز گفتند افطار را برويم منزل ما و ما تعارف كرديم كه نه، اگرچه تمايل داشتيم كه برويم. ايشان اصرار كردند كه نه، بياييد منزل ما. ما هم رفتيم، سر سفره چاي بود و نان و پنير و ظرفي حلوا، ما با اين غذاها خودمان را سير نكرديم كه براي غذاي اصلي جا داشته باشيم، به اشاره از خادم آقا كه پيرمردي است پرسيديم خبري هست، گفت: نه، همين غذاست.
وقتي آقا رفتند اين خادم گفت خانواده آقا رفتهاند مشهد و براي خانه يك ظرف بزرگ حلوا درست كردهاند. افطار همين را هر شب ميخوريم، دربارة سحري پرسيديم، گفت «هر شب من يك آبگوشتي براي سحر بار ميگذارم و سحر با آقا ميخوريم.»
□
مسئول حوزه هنري سازمان تبليغات، يكبار تعريف ميكرد حدود بيست تا سي جلد كتاب از مجموعههايي را كه جديد منتشر شده براي آقا فرستاده است و ايشان بعد از چند ماه كتابها را در حاليكه براي همة آنها حاشيه نوشته بودند، پس فرستادند.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
با عرض سلام و معذرت خواهی
به اطلاع می رسانم متن منبع پاسخهایی که درباره زندگی ساده مقام معظم رهبری نوشته شده درست می باشد ولی آدرس اینترنتی اشتباه که بدین وسیله اصلاح می شود.
آدرس منبع درست
پوتين: مسيح را در ايران ديدم
چند سال پيش پوتين، رئيسجمهور وقت روسيه، براي نخستين بار در طول سي سال انقلاب به ايران سفر كرد.
پوتين، شخصيتي بسيار چارچوبمند و منضبط بر اصول ديپلماسي است، اما با اين حال چندبار پرسيده بود كه ديدار با رهبر جمهوري اسلامي آيا انجام ميشود يا نه. ديدار انجام شد. در اين ديدار رهبري به نكاتي از تاريخ شوروي و قبل از آن اشاره ميكنند كه براي رئيسجمهور وقت روسيه جديد بوده است، پس از ديدار مسئولين دستگاه ديپلماسي ميگفتند رفتار وي تغيير كرده بود و شخصاً و نه از طريق وزير خارجة خود، به وزير خارجه وقت كشورمان گفته بود كه شما حتماً سفري به روسيه داشته باشيد تا با هم گفتوگو كنيم.
در برگشت به كشور روسيه، خبرنگاري از وي درباره نظرش راجع به رهبري ايران ميپرسد و وي در پاسخ ميگويد: «من مسيح را نديدهام، اما تعاريف او را در انجيل شنيده و خواندهام، من مسيح را در رهبري ايران ديدم». (به نقل از حجتالاسلام مروي)
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
كوفي عنان: با ديدنش همه را فراموش كردم
كوفيعنان، دبير كل سازمان ملل متحد بود. هنگام خروج از تهران و در پاويون فرودگاه گفته است:
در دوران نوجواني كه بودهام در مورد شخصيتهاي كاريزما مطاله ميكردم و هميشه اين سئوال براي من مطرح بود كه اگر زماني من روبهروي يك شخصيت كاريزما قرار گيرم چه عكسالعملي خواهم داشت. وي افزود: كساني كه مرا به سازمان ملل آوردند، شخصيتهاي برجستة دنيا بودند و من به آنها علاقهمند بودم و هر كدام مثل ژاك شيراك، براي من امتيازاتي داشتند. من به شدت تحت تأثير ژاك شيراك بودم. طوريكه وقتي ايشان صحبت ميكرد بدون مكث حرفهايي صريح ميزد. «گورباچف» و «هلموت كهل» هم همينطور بودند. اينها كساني بودند كه نياز به مكث نداشتند. من اينها را دوست داشتم. در ملاقات با (حضرت آيتالله العظمي) خامنهاي احساس كردم كه كسي را مثل او نديدهام. شخصيت معنوي ايشان چنان مرا گرفت كه از خود پرسيدم چرا شخصيتي مثل من دبير كل سازمان ملل باشد و از معنويات چيزي نداشته باشد! با ديدن آقاي خامنهاي هم آن شخصيتهايي كه مرا جلب كرده بودند فراموش كردم و تحت تأثير شخصيت معنوي ايشان قرار گرفتم. من شخصيتهاي معنوي در دنيا زياد ديده بودم، ولي از هيچيك، از مسائل سياسي اطلاع نداشتند. با ديدن آقاي خامنهاي در من اوج قداست، آن شخصيتهاي سياسي از ذهن من پاك شد. من تعجب ميكنم ايران با چنين شخصيتي چرا در بعضي جاها ميلنگد. بعيد ميدانم به سازمان ملل هم بروم شخصيت ايشان از ذهن من پاك شود.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
دكوئيار: شخصيتي به هوشمندي او نديدم
خاوير پرز دكوئيار دبيركل سازمان ملل در بحبوحه جنگ تحميلي به ايران آمد، ديداري هم با رئيسجمهور (آقاي خامنهاي) داشت.
دكوئيار پس از آن ديدار پرسيده بود: رئيسجمهور شما از كدام دانشگاه علوم سياسي فارغ التحصيل شده است. دكوئيار افزوده بود من مدرك دكتراي علوم سياسي دارم و 30سال است كار سياسي ميكنم و چند سال است دبيركل سازمان ملل هستم، در اين مدت شخصيتهاي سياسي و رئيسجمهورهاي بسياري را ديدهام اما تاكنون شخصيتي به سياستمداري و هوشمندي او نديدهام.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
بنيصدر: اگر امام بود، صدها بار به او احسنت ميگفت
ابوالحسن بنيصدر، اولين رئيسجمهور ايران بود كه به حكم مجلس شوراي اسلامي و تائيد امام خميني، به دليل خيانتهاي مكررش، از مقام خود عزل شد، در گفتوگو با آبزرور گفت:
اگر ايشان [امام خميني(ره)] زنده بود، صدها بار به آقاي خامنهاي احسنت ميگفت. دليل اين تحسين اين است كه آقاي خامنهاي به خوبي توانسته نظامي كه آقاي خميني ايجاد كرد را حفظ كند.
بنيصدر در حالي اين اعتراف را انجام داده كه پيش از آن نيز وابستگان آمريكا و رژيم صهيونيستي بهصورت مستقيم و غيرمستقيم بارها تأكيد كردهاند كه مديريت آيتالله خامنهاي موجب شكست طرحهاي آنان شده است.
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
شهيد آيتالله دستغيب
«اگر كسي اشكال كند چنانكه اشكال هم كردهاند و گفتهاند كه بلي، مثل امام خميني كجا ديگر پيدا ميشود در دورههاي قبل نبوده ايشان نابغه بوده است و بعد از اين هم ديگر مثل ايشان پيدا نخواهد شد. ممكن است يك فقيهي بعد از ايشان بيايد و چطور و چطور بشود، آنوقت ما دچار ديكتاتوري روحانيت خواهيم شد. تمام اينها شبهههاي واهي است البته بدانيد و ميدانيد، جسارت نكنم، تذكر است هرگاه اكثر خلق حاضر شدند به اطاعت از ولي امر و فقيه عادل، والله خدايتعالي مثل خميني و بهتر از او برايشان پيدا خواهد كرد «ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها»... اين حرف شيطاني است كه پس از آيتالله خميني چكار خواهيم كرد، همان كسي كه آقاي خميني را بهوجود آورد، بعد از ايشان بهتر از او يا مثل ايشان را در رأس مسلمين قرار خواهد داد. مسلمانان را حيران نميگذارد ولي شرطش حاضر بودن مسلمين مثل حالا هست. مادامي كه خلق حاضرند اطاعت كنند از ولي امر، خدا ولي امر را برايشان مستقر خواهد داشت. اين اولاً، و ثانياً بر فرض بگوييم نعوذ باللّه فقيهي كه بعد ميآيد ممكن است منحرف شود و ممكن است ديكتاتوري كند، ممكن است حب رياست داشته باشد، ممكن است فساد داشته باشد، اولاً اين احتمال در رياست جمهوري هم هست. هر مقامي را كه شما فرماندهي كل قوا به او بدهيد بلكه در او صد برابر است. چطور اگر بگويند فرماندهي كل قوا براي رياست جمهور باشد، هيچكس هيچ حرفي نميزند؟ در حالي كه صد برابر احتمال است كه فساد كند و ديگر اينكه ممكن است در همين قانون قيد شود كه هرگاه آن فقيهي كه رهبر شده اگر انحرافي در او پيدا شد، از همان مجرايي كه تثبيت شده از همان مجرا منعزل ميگردد.
از چه مجرايي فقيه را تثبيت كرديد در قانون؟ از مجراي اكثريت خلق. خلق، خبرگان را معين كردند و خبرگان هم اين رهبر را معين كردهاند. تا اين رهبر منحرف شد فوراً دو مرتبه اكثريت خلق، خبرگان را تأسيس ميكنند و همان خبرگان عزلش ميكنند و فقيه ديگري را سرجاي او مينشانند. اين چه خطري است كه شما را به وحشت انداخته است كه چطور خواهد شد؟ اينها موهومات است.»(1)
■
«كيست كه اين ناله مرا به گوش عمامه [به] سرهاي ايران برساند، هر كسي ميخواهي باش! خودت را مجتهد ميداني، مقدمات خوان ميداني، نميدانم، هر چه خودتان ميدانيد. بر تو واجب است امروز تبعيت از يك نفر، تو حق نداري درمقابل رهبر حرفي بزني، تماماً بايد تبعيت كنند... هر عمامه سري كه از رهبر مكرم فاصله بگيرد، لعنت خدا برش باد. تمام عمامه سرها همه بايد مطيع، همه بايد مطيع يك رهبر، امام يكي نائب امام هم يكي، ديگري هيچ تقدم ندارد. همه بايد فرمان ببرند، همه بايد اطاعت بكنند.
حتي مكرر گفتهام، حسن و حسين(ع) يكيشان امام بود، حسن امام، حسين مأموم، هيچوقت حسين تا حسن بود در عرض نبود، تابع، تابع، هر چه بهش ميگفتند، ميگفت هر چه حسن بفرمايد، دو تا امام نميشود، دو تا نائب امام هم غلط است، دو تا رهبر غلط است. واي به امتي كه از رهبر الهي خود فاصله بگيرد، هلاك است، هلاك است، طعمه دشمن است...»
پينوشتها:
1. صورت مشروح مذاكرات مجلس بررسي نهايي قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، جلد دوم، انتشارات مجلس شوراي اسلامي، صفحه 1158
به نقل از ویژه نامه مقام معظم رهبری ماهنامه امتداد
یعنی ایشان نایب برحق امام عصر میباشند؟ باور این مطلب برای خیلی از ایرانیان و شیعیان کمی سخت میباشد
یعنی ایشان نایب برحق امام عصر میباشند؟ باور این مطلب برای خیلی از ایرانیان و شیعیان کمی سخت میباشد
من به عنوان یک فرد عادی
که نه بسیحی است( یعنی کارت بسیج ندارم!!) یا اون چیز هایی که شما فکر می کنی نیست
می تونم اثبات کنم ایشون نزدیک ترین فرد به حضرت قائم الحجج ( ع) بر روی زمین می باشد
ولی جوابم خیلی رنگ بوی س ی ا س ی داره اما با تفکر بدست اومده
اگه مدیر ها اجازه ندادن من بحث مطرح کنم
یک راهنمایی بهت می کنم
برو به ضورت گذرا زندگی امام از سال 1342 رو ببین
و نمی گم برو تمام زندگی امام خامنه ای رو بررسی کن بله بیا این هشت سال رو یک نگاه بنداز
سخنرانی ها ، موضع گیری ها و پیش بینی ها
واقعا بعضی از موضع گیری ها امام خامنه ای وقتی نتایجش معلوم میشه آدم رو عجیب یاد امام
خمینی می اندازه
گرچه من وقتی دنیا اومد که 9 ماه بود امام فوت کرده بود و لیاقت زندگی در زمان حیات ایشون رو
نداشتم
بنده این پرسشها برام پیش آمده
چرا مقام معظم رهبری هنوز رساله ای درج نکرده؟
وچرااز ایشان حتی یک مقاله حول وهوش قران و فقه و اصول یافت نمیشه تا مقلدین ایشان بدانند که سواد ودانش کافی برای مرجیعت را دارند؟
و اصلا ایشان کی و کجا و از چه کسی حکم مرجعیت دریافت کردند؟
ممنون میشم اگر پاسخ بدید
بنده این پرسشها برام پیش آمده
چرا مقام معظم رهبری هنوز رساله ای درج نکرده؟
وچرااز ایشان حتی یک مقاله حول وهوش قران و فقه و اصول یافت نمیشه تا مقلدین ایشان بدانند که سواد ودانش کافی برای مرجیعت را دارند؟
و اصلا ایشان کی و کجا و از چه کسی حکم مرجعیت دریافت کردند؟
ممنون میشم اگر پاسخ بدید
حضرت امام خامنه ای رساله دارند!!ولی رسالشون متفاوت است
به صورت پرسش و پاسخ می باشد
شما می تونید سخنان امام خمینی در (ره) را در مورد ایشان به راحتی یافت کنید
حالا نمی دونم کارشناسا چرا پا تو گود نمی ذارن ولی شما یک ذره تحقیق بفرمایید
خصوص سایت آقا
امام خمینی (ره): اینجانب که از سالها قبل از انقلاب با جناب عالی(آیت الله خامنه ای) ارتباط نزدیک داشته ام و همان ارتباط ... به حمدالله تاکنون باقی است ، جناب عالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می دانم و شما را چون برادری که آشنای به مسائل فقهی و متعهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه ی فقیه جدا" جانبداری می کنید، می دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی ، از جمله افراد نادری هستید که چون >روشنی می دهید.
منبع: گلچینی از کتاب >
دوست جهنمی من
من شخصا مقلد آیت الله جوادی آملی هستم.ایشون هم رساله ای ندارند اما مقام علمی این عالم فرزانه بر کسی پوشیده نیست.ایشون صدها کتاب و مقاله و هزاران سخنرانی علمی .تفسیری...... دارند
حالا من چگونه این دانشمند بزرگ رو رها کنم و از کسی تقلید کنم که نه کتاب نوشته ونه کلاس تفسیر داره.و نه معلومه کجا و کی درس مرچعیت خوانده.
تا انجا که من میدونم ایشان پیش از انقلاب مدت زیادی در زندان بوده و پس از انقلاب هم فرستی برای این کار نداشته.
لطفا ذهن بنده رو در این موارد روشن کنید
سلام علیکم
دروس تفسیر و خارج فقه و شرح حدیث امام خامنه ای در سایت لیدر موجوده. شما اگر پست های این موضوع را می دیدید به مقام علمی معظم له نیز آگاهی می یافتید.
وقتی امام خامنه ای وظیفه خطیر رهبری را بر عهده می گیرند آیت الله جوادی نیز در جلسه حضور داشتند. ایشان از در مجلس خبرگان بیرون نمی روند تا امام خامنه ای بیرون نرفته اند حتی با اصرار امام خامنه ای و دیگران هم بیرون نمیروند و به معظم له میفرمایند در حالی که دست بر سینه داشتند:آقای خامنه ای تا دیروز من و شما با هم رفیق بودیم امروز شما ولی من هستید من جلو تر از ولیم راه نمیرم.
دوست جهنمی من
من شخصا مقلد آیت الله جوادی آملی هستم.ایشون هم رساله ای ندارند اما مقام علمی این عالم فرزانه بر کسی پوشیده نیست.ایشون صدها کتاب و مقاله و هزاران سخنرانی علمی .تفسیری...... دارند
حالا من چگونه این دانشمند بزرگ رو رها کنم و از کسی تقلید کنم که نه کتاب نوشته ونه کلاس تفسیر داره.و نه معلومه کجا و کی درس مرچعیت خوانده.
تا انجا که من میدونم ایشان پیش از انقلاب مدت زیادی در زندان بوده و پس از انقلاب هم فرستی برای این کار نداشته.
لطفا ذهن بنده رو در این موارد روشن کنید
سلام... همین که میای سوالاتو می پرسی خیلی خوبه... عیبی هم نداره...:Cheshmak:
پرسیدن عیب نیست... ندانستن عیب است...
یه خورده صبور باش...
من یواش یواش می خوام شبهه مطرح کنم و جواب بدم...
قول می دم یواش یواش روشن بشی...
فقط صبور باش...
یهویی که نمیشه اومد یه مجتهد رو معرفی کرد...
من و شما که سواد حوزوی هم که نداریم...
پس باید صبور باشیم...
درسته؟
یه نکته دیگه خدمت " مرد خدا " بزرگوار...
فکر نکنم بتونی اینجا کلا" ولایت فقیه رو بشناسی.... باید به خود تاپیک ولایت فقیه مراجعه کنی
چون اینجا اگه بخواییم در مورد ولی فقیه صحبت کنیم
چون نامربوط میشه مطلبمون حذف میشه...
بهتره به خود تاپیک ولایت فقیه بری و اونجا سوالتو بپرسی....
مرجع تقلید اعلم از سه طریق می توان شناخت:
1- خود فرد اهل خبره باشد و از علم فقه چیزی بداند و بتواند تشخیص دهد.
2-دو نفر عادل نسبت به او شهادت دهند.
3- به قدری مشهور باشد که در میان اهل علم شخص مطمئن شود. [="darkgreen"]( کارشناسان احکام بررسی کنن درست باشد)[/]
خب با توجه به بالا امام خامنه ای واجد شرایط است.
شرح بند ها:
1- حقیر اهل خبره نیستم ولی اهالی خبره نسبت به مرجعیت ایشان شهادت میدهند.مثل امام خمینی
2-بسیاری از علما بزرگ به علم ایشان شهادت داده اند.
3-الحمدلله مشهور هم که هستند.
خاطره ای از آیت الله فاضل لنکرانی (ره):
روزی در صحن گوهرشاد مشهد ایشان (مقام معظم رهبری) را دیدیم . به ایشان گفتم چه چیز درس می دهید گفتند مکاسب ، مکاسب از کتب مشکل علم فقه است.
خاطراتی ان شا الله از مقام علمی امام خامنه ای خواهم گذاشت.