چهره درجهنم و بهشت
تبهای اولیه
آیا چهره انسان در آخرت تغییری می کند؟
مثلا چهره زشت در بهشت زیبا می شود؟؟
با سلام و عرض ادب
بهشت محلّ سلام و سلامت است يعنى هيچگونه سختى و ناراحتى و مرض و فقر و مرگ و هلاكت و نقصان در هيچيك از أبعاد وجودى انسان وجود نخواهد داشت. بنابراین جایی برای چهره زشت در بهشت نیست.
توضیح: قرآن کریم می فرماید:
«وَ لَدَارُ الاخِرَةِ خَيْرٌ وَ لَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ؛ جَنَّتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الانْهرُ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَآءُونَ كَذلِكَ يَجْزِى اللَهُ الْمُتَّقِينَ؛ الَّذِينَ تَتَوَفيهُمُ الْمَلئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلمٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ»؛ [1]و البتّه خانه آخرت مورد پسند و اختيار است؛ و چه بسيار نيكوست خانه پرهيزگاران. بهشتهاى عدنى است كه در آنها داخل مىشوند، و از زير درختان آنها نهرهائى جارى است، و هر چه بخواهند براى آنانست؛ و اينطور خداوند پرهيزگاران را پاداش ميدهد، آنانكه چون فرشتگانِ قبض روح، روح آنان را بگيرند و بميرانند، آنان پاك و پاكيزه و طيّب هستند و به آنها ميگويند: سَلمٌ عَلَيْكُم، داخل در بهشت شويد در اثر أعمالى كه شمابجامى آورده ايد!».
«إِنَّ أَصْحبَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِى شُغُلٍ فكِهُونَ؛ هُمْ وَ أَزْوجُهُمْ فِى ظِلَلٍ عَلَى الأرَائِكِ مُتَّكِئُونَ؛ لَهُمْ فِيهَا فكِهَةٌ وَ لَهُم مَا يَدَّعُونَ؛ سَلمٌ قَوْلًا مِن رَبٍّ رَحِيمٍ»؛[2] اهل بهشت در آن روز در اشتغال (به خداى خود و به موجودات مجرّده ملكوتيّه عالم عِلوى) خوش و خرّم متنعّمند. ايشان با جفت هايشان در زير سايههائى بر روى تختها تكيه زدهاند، و از براى آنهاست هر گونه ميوه اى، و از براى آنهاست آنچه را بخواهند و طلب كنند: سلامى است كه از ناحيه پروردگار مهربان به آنها گفته مىشود».
دراین آیات سلام خداوند، مطلوب و مقصود آنهاست، چرا كه آنان طالب خدا هستند. دورانى، سلوك بسوى خدا نموده و براى لقاء و حضور و عرفان و بالاخره فناء در ذات اقدس او و بقاء به بقاء و ابديّت او سير نمودهاند، و اينك به دار السّلام رسيدهاند؛ و خدايشان ولىّ و سرپرست و مُدير و مدبّر امور آنها مي گردد.
«لَهُمْ دَارُ السَّلَمِ عِندَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِيُّهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»؛[3]از براى آنهاست دار السّلام نزد محبوبشان و مقصودشان و معشوق حقيقى و واقعى و كعبه آمالشان خداوند عزّ و جلّ؛ و اوست ولىّ و صاحب اختيار آنان در برابر آنچه را كه در دنيا انجام داده.
سلام از مراتب و درجات پاكى و طهارت است. اهل بهشت همه پاكند؛ خودشان پاكند، و منازلشان پاك است، و جفت هايشان پاك و پاكيزهاند.
امّا خودشان، پاکند:
«سَلمٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خلِدِينَ»؛[1] (فرشتگان به پاكان ميگويند:) سلام بر شماست! پاك و طيّب و پاكيزه شديد! پس بطور جاودان در بهشتها داخل شويد».
و در اين آيه تفريع با فاء، دلالت بر پاكى و طهارت منزل دارد، مانند پاكى و طهارت نازل، كه خودِ اهل بهشت باشند.
«سَلمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّار»؛ [2]سلام باد بر شما در مقابل شكيبائى و استقامتى كه در دنيا نموديد! پس خوب جائى است عاقبت اين خانه.
و امّا منازل آنها پاك و طاهر است، به دليل گفتار خداوند در سوره صفّ:
«وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الأنْهرُ وَ مَسَكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّتِ عَدْنٍ»؛[3]و داخل ميكند شما را در بهشتهائى كه از زير درختان سر بهم آورده آن نهرهائى جارى است؛ و در مسكنهاى پاك و پاكيزه در بهشتهاى عَدن».
و امّا جفت هايشان پاك و طاهرند، به دليل آيه سوره آل عمران:
«قُلْ أَ ؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِن ذلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّتٌ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الأنْهرُ خلِدِينَ فِيهَا وَ أَزْوجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْونٌ مِنَ اللَهِ وَ اللَهُ بَصِيرُ بِالْعِبَادِ»؛[4]بگو (اى پيامبر) آيا ميخواهيد من شما را به چيزى بهتر از اين آگاه كنم: براى كسانيكه تقواى خدايشان را در پيش گيرند بهشتهائى است كه در زير درختان سر بهم آورده آن نهرهائى جارى است، كه بطور خلود و جاودان در آن زيست مىكنند، و جفتهاى پاك و پاكيزه شده، و رضوان از خدا. و خدا به بندگانش داناست».
در بهشت نه تنها طهارت و قداست، در وجود و نفس و مظاهر است، بلكه قداست و پاکی در كلام و گفتار نیز هست و در سخنان بهشتیان هيچگونه گناه و لغوى نيست:
«لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَ لَا تَأْثِيمًا؛ إِلَّا قِيلًا سَلمًا سَلمًا»؛[5]در بهشت أبداً سخن لغو و بيهوده، و گفتارى كه به گناه اندازد نمىشنوند، مگر گفتار سلام، سلام».
«لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَ لَا كِذبًا»؛[6]در بهشت نمىشنوند هيچ سخن لغو و بيهوده اى را، و هيچ گفتار باطل و دروغى را».
«فِى جَنَّةٍ عَالِيَةٍ؛ لَا تَسْمَعُ فِيهَا لَغِيَةً»؛[7]در بهشت بلند مرتبه اى، كه در آن هيچ لغوى را نمىشنوى».
[1].آیه73،از سوره39:الزمر.
و مي توان جامعترين آيات را در اين موضوع، اين آيه از سوره أعراف دانست:
«ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ»؛ [1]داخل در بهشت شويد! هيچ ترسى براى شما نيست و هيچاندوه و غصّه نيز نداريد».
چون خوف و ترس درباره پيشامد احتمالىِ، أمر ناپسند و ناگوار است، خداوند در اين آيه هر نقصان وجودى را چه نقصانى واقع و چه نقصانى احتمالى، همه را از بهشتيان نفى مي كند. و بنابراين آنها از هر عيب و نقص، و از هر امر عدمى بَرى و منزّه هستند، و در كينونت ذات خود كاملند. و هيچيك از كون و فساد و مزاحمات دنيا، و تأثير و تأثّرها، و فعل و انفعالهائى كه موجب نقصان گردد در آنجا نيست.
همه انحاء عيوب و غلّ و غشّ از آنان برداشته شده، و در رحمت الهيّه و غشيان جذبات ربّانيّه، رستگار، و با امن و سلام، مأمون و سالم مىباشند.[2]
موفق باشید.:Gol:
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
از بررسی مجموعه آیات قرآن می توان نتیجه گرفت که از یک طرف، چهره دوزخیان، بر اثر سوختگی شدید، به صورت دهشتناکی و با پوست های در هم کشیده و لب های پاره پاره مشاهده می شود، و از طرف دیگر، خداوند مقرر کرده که پوست بدن و صورتشان، دائماً در حال بازسازی و ترمیم باشد تا مجازات الاهی، دوباره و چندباره در موردشان اجرا شود.
به همین دلیل، چهره جهنمیان از خصوصیتی برخوردار است که برای دوستان و آشنایان سابقشان، چه ساکن همان دوزخ باشند و چه در بهشت جاودان زندگی کنند، قابل شناسایی است.
با توجه به آیات قرآن، افراد ساکن در جهنم، دارای ویژگی هایی هستند که اگرچه نمی توان ترسیم دقیقی از چهره آنان به عمل آورد، اما با دقت در این خصوصیات، تا حدودی می توان به دورنمایی از وضعیت آنان دست یافت. برخی از این ویژگی ها عبارت اند از:
1. این که تمام بدن جهنمیان، از جمله صورتشان، هیزمی برای شعله ور کردن آتش جهنم بوده و بر اساس آیاتی از قرآن کریم، ماده اولیه و یا هیزم آتش جهنم، ترکیبی از سنگ ها و پیکر ساکنان دوزخ است.[1]
2. آنان، دارای پوششی سراسری از گدازه های آتشین هستند که تمام بدنشان را فرا گرفته و علاوه بر آن، مواد مذابی بر سر و صورت آنان فرو می ریزد.[2]
3. نباید تصور کرد که چهره دوزخیان، با زندگی در آتش سازگار شده و آسیبی از آن نخواهد دید؛ زیرا به تعبیر قرآن، بعد از آن که آتش، چهره هایشان را فرا گرفت، آنان "کالح" خواهند شد[3] که "بسیارى از مفسران آن را چنین تفسیر کردهاند که بر اثر شعلههاى آتش، پوست صورت آنها در هم کشیده مىشود به طورى که لب ها از هم باز می ماند".[4]
همچنین، بر پیشانی ها و پهلوها و پشت هایشان، با اموالی که از حرام به چنگ آمده و در راه صحیح مصرف نشده، داغ گذاشته خواهد شد و اثر آن بر چهره هاشان باقی خواهد ماند.[5]
4. با این حال، فیزیولوژی بدن دوزخیان مانند دنیا نیست که با یک بار سوختن کامل، از بین رفته و نابود شوند، بلکه حتی قرن ها اقامت در دوزخ و انواع مجازات هایی که اجزای درونی بدن آنان را تکه تکه می کند،[6] نمی تواند چارچوب اصلی بدن آنها را از بین برده و به مرگ آنان بیانجامد![7] دوزخیان از این وضعیت دشوار به تنگ آمده و گاه التماس می کنند که مرگشان فرا رسد، اما با درخواستشان موافقت نمی شود.[8]
در همین راستا، پوست بدن و چهره آنان به قدرت خداوند، ویژگی ترمیم شونده داشته و همواره به حالت اول خود بازخواهد گشت، تا عذابشان ادامه یابد.[9] شاید در گذشته، تصور چنین موضوعی دشوار بود، اما اکنون که انسان نیز توانسته است با دانش محدود خود، موادی را تولید کند که در صورت آسیب دیدن، توانایی ترمیم خویش را دارد، آسان تر می توان وضعیت دوزخیان را دریافت و نباید قدرت نامحدود پروردگار را کمتر از توان بشر بدانیم.
5. به همین دلیل، چهره دوزخیان برای دوستان و آشنایانشان قابل شناسایی و تشخیص بوده، به گونه ای که با یکدیگر به گفت و گو می نشینند[10] و از این که برخی از سعادت مندانی که در تصور آنان، افرادی شرور بوده اند را کنار خود نمی یابند، ابراز تعجب می کنند،[11] و حتی به تصریح قرآن، بهشتیان نیز می توانند نگاهی به دوزخ داشته و وضعیت دوستان سابق خود را مشاهده کرده[12]و با دوزخیان گفت و گویی نیز داشته باشند.[13]
البته، روایاتی نشانگر آن است که مجرمان با وضعیتی متناسب با جرمشان به جهان آخرت گام برمی دارند؛ نظیر این که خود بزرگ بینان، به صورت تحقیر آمیز با چهره ای چون انسان و اندامی به اندازه مورچگان محشور می شوند،[14] اما در همان روایات تصریح شده است که این وضعیت تنها تا پایان حسابرسی و روشن شدن تکلیف انسان ها در بهشتی یا دوزخی بودنشان ادامه دارد،[15] و تا اندازه ای که ما جست و جو کردیم، روایتی که صریحاً به چهره جهنمیان اشاره کند، مشاهده نشد و در صورت برخورد با چنین روایتی، آن را به اطلاعتان خواهیم رساند.
در پایان، امیدواریم که پروردگار مهربان، ما و شما را از مجازات دوزخ معاف داشته و در جوار رحمت خویش قرار دهد.
--------------------
[1] بقره، 24؛ تحریم، 6؛ "وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ"؛ آل عمران، 10.
[2] حج، 19؛ "فَالَّذینَ کَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ مِنْ نارٍ یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمیم".
[3] مؤمنون، 104؛ "تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فیها کالِحُون".
[4] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 14، ص 330، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374 ش.
[5] توبه، 35؛ "یَوْمَ یُحْمى عَلَیْها فی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُم".
[6] محمد، 15، "سُقُوا ماءً حَمیماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُم".
[7] فاطر، 36؛ "وَ الَّذینَ کَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا یُقْضى عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُوا وَ لا یُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها".
[8] زخرف، 77؛ "وَ نادَوْا یا مالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّکَ قالَ إِنَّکُمْ ماکِثُونَ".
[9] نساء، 56؛ "إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا سَوْفَ نُصْلیهِمْ ناراً کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ".
[10] ص، 61- 55.
[11] ص، 62؛ "وَ قالُوا ما لَنا لا نَرى رِجالاً کُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرار".
[12] صافات، 55- 51؛ "قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کانَ لی قَرینٌ ....فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فی سَواءِ الْجَحیم".
[13] مدثر، 47-40.
[14] حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 15، ص 378، ح 20795، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 ق.
[15] شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ج 1، ص 280، انتشارات شریف رضی، قم، 1364 ش.
منبع
چهره درجهنم و بهشت
رنگ رخساره خبر می دهد از سرّ درون
خداوند انسان را به گونه ای خلق کرده است که رنگ چهره او متاثر از حالات درونش تغییر می کند. دو رنگ به این دنیا اختصاص دارد و دو رنگ به قیامت. اما آن دو رنگ دنیایی یکی زرد است و دیگری قرمز. اولی در مواقع ترس یا اضطرابِ درون بر چهره می نشیند و دومی یا در اثر شدت ناراحتی و عصبانیت است و یا شرمندگی و خجالت.
اوج جلوه گری دو رنگ دیگر به قیامت حواله شد. در آن روز موعود چهرههایى سفید و نورانى و چهرههایى تاریك و سیاه خواهد بود؛ «یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ» به آنها كه چهرههاى سیاه و تاریك دارند گفته مىشود: چرا بعد از ایمان، راه كفر را پیمودید؟ در مقابل آنها، مؤمنان اند که چهرههایشان سفید شده و غرق در دریاى رحمت الهى خواهند بود و جاودانه در آن زندگىِ آرام بخش به سر می برند. (106-107/آل عمران)
در آیه دیگر قرآن نیز به این حقیقت اشاره شده از جمله در باره كسانى كه پشت سر هم مرتكب گناه مىشوند مىخوانیم «كَأَنَّما أُغْشِیَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّیْلِ مُظْلِماً»؛ گویى صورت آنها را پارههاى تاریك شب پوشانیده است.(27/یونس ع)
مطالعه بیشتر....
همچنین در دعای وضو (حضرت علی علیه السلام) هنگام شستن صورت می گوییم:
« اَللّهُمَّ بَيِّضْ وَجهي يَوْمَ تَسْوَدُّ فيهِ الْوُجُوهُ وَ لا تُسَوِّدْ وَجْهي يَوْمَ تَبْيَضُّ فيهِ الْوُجُوهُ ؛
خدايا ! روز قيامت كه صورت ها سياه ميگردد، رو سفيدم گردان و مرا آن روز كه چهره ها سفيد و نوراني است، رو سياه قرار مده.»