آیا شیطان وجود دارد

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا شیطان وجود دارد


بنام خدا و سلام

این روزا مطالبی زیادی در مورد شیطان طرح میشه ...زندگینامه شیطان ....چگونگی دوری از شیطان ....و خیلی عناوین دیگه. این موضوع برام خیلی عجیبه .اینکه چرا موجوداتی از این دست ( شیطان ، جن ، فرشته) که هیچ بنی بشری هیچگونه رد و اثری ازش نداره و بطور معمول هیچ نمودی در زندگی ما انسان ها ندارن این همه مورد توجه قرار می گیرن.
من اساسن وجود چنین موجودی را قبول ندارم...من فکر میکنم مقوله شیطان نه یک موجود حقیقی بلکه یک مفهوم انتزاعی است ..

لطف کنید کمک فکری بدید.این موضوع برام حل بشه...


ارادتمند.بهارتون سبز.نوروز پیروز:Gol:

دارا;199109 نوشت:
بنام خدا و سلام

این روزا مطالبی زیادی در مورد شیطان طرح میشه ...زندگینامه شیطان ....چگونگی دوری از شیطان ....و خیلی عناوین دیگه. این موضوع برام خیلی عجیبه .اینکه چرا موجوداتی از این دست ( شیطان ، جن ، فرشته) که هیچ بنی بشری هیچگونه رد و اثری ازش نداره و بطور معمول هیچ نمودی در زندگی ما انسان ها ندارن این همه مورد توجه قرار می گیرن.
من اساسن وجود چنین موجودی را قبول ندارم...من فکر میکنم مقوله شیطان نه یک موجود حقیقی بلکه یک مفهوم انتزاعی است ..

لطف کنید کمک فکری بدید.این موضوع برام حل بشه...

ارادتمند.بهارتون سبز.نوروز پیروز:Gol:


سلام و احترام؛
باید عرض کنم جواب اینکه شیطان{لعنت ابدی خدا بر او باد} و جن و.... وجود دارند یا نه،مشخصه،چون در قرآن به وجود آنها تذکر داده شده؛
و ما با دانستن مواقع حمله ی شیطان {ملعون} میتوانیم فریب این موجود بد ذات را نخوریم.:ok:
یا علی مدد:Gol:
:Sham:*لحظه ی سال تحویل دعا برای ظهور آقا امام زمان (عج) را هم فراموش نکنید*
:Sham:

شما قرآن رو قبول داری ؟
اگر قبول داری ....پس بدان که چنین موجوداتی از نوع فرشته ، جن که یک سوره ازش هست ، شیطان ، وجود دارند چون در این کتاب مقدس خیلی ازشون یاد شده ! خدا با ما شوخی نداره که مارو سرکار بذاره !

و یکی از دلایلی که انسان به سمت گناه کشیده میشه ...همین است که اعتقادی به شیطان ندارد به همین خاطر فکر می کند کار هایی که می کند اگر کار بد کوچکی باشد ، عادی است و به آن کار ادامه میدهد و زندگیش عوض می شود !

بنام خدا و سلام


دارا;199109 نوشت:
من اساسن وجود چنین موجودی را قبول ندارم...من فکر میکنم مقوله شیطان نه یک موجود حقیقی بلکه یک مفهوم انتزاعی است .. لطف کنید کمک فکری بدید.این موضوع برام حل بشه...



رضوی;199122 نوشت:
سلام و احترام؛ باید عرض کنم جواب اینکه شیطان{لعنت ابدی خدا بر او باد} و جن و.... وجود دارند یا نه،مشخصه،چون در قرآن به وجود آنها تذکر داده شده؛


Kamran;199124 نوشت:
و یکی از دلایلی که انسان به سمت گناه کشیده میشه ...همین است که اعتقادی به شیطان ندارد به همین خاطر فکر می کند کار هایی که می کند اگر کار بد کوچکی باشد ، عادی است و به آن کار ادامه میدهد و زندگیش عوض می شود !




مرسی از بابت جواب..اگه ممکنه به یک روش دیگه وجودشون رو برام اثبات کنید.غیر از اینکه در کتاب های دینی اومده راهی دیگه برای اثبات هست.مثلن کسی اون ها رو دیده باشه یا باهاشون صحبت کرده باشه یا هر جور ردی یا اثری دیگه ای که نشون دهنده ی وجود اونها باشه...یا توی زندگی کسی دخالت کرده باشن...ا...سر کسی رو کلاه گذاشته باشن...به کسی تهمت زده باشن ...پیش شما از کسی یا پیش کسی از شما بدگویی کرده باشن...


ارادتمند سبز باشید مثل بهار :Gol:

با سلام


كلمه شيطان در قرآن هفتاد بار به صورت مفرد و هيجده بار به صورت جمع به كار رفته است كه روى هم 88 مرتبه مى شود.(المعجم المفهرس، ص 142)


شيطان دو معنى دارد: يكى اصطلاحى ، و آن همان معنايى است كه بر سر زبان مردم است .


ديگرى معنى لغوى آن است : شیطان در لغت از مادّه «شطن» و به معنای دور شدن است(المفردات فی غریب القرآن ماده «شطن») و شیطان به هر موجود سركش و متمرّد خواه انسان باشد یا غیر آن، گفته می‌شود(مجمع البحرین، طریحی، ج 6، ص 272، تهران، ناشر كتابفروشی مرتضوی، 1375 ش) از این رو بر ابلیس، شیطان اطلاق شده است.(عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ج 2، ص 282، قم، مركز نشر اسراء، چاپ اول، 1378 ش)


در قرآن در مورد ویژگی‌های شیطان(ابليس) چنين آمده :


1- شیطان از طایفه جنّ:

«...فَسَجَدُوا إلّا إبلیسَ كانَ مِن الجِنّ...» (كهف / 50)

«(فرشتگان) همگی سجده كردند جز ابلیس، كه از جنّ بود »


2- مخالفت فرمان الهی:

«إنّ الشََّیطانَ كَانَ لِلرّحْمنِ عِصِیّاً» (مریم / 44)

«شیطان نسبت به خداوند، عصیانگر بود »


3- رانده شده از رحمت الهی:

«قَالَ فَاْخرُجْ مِنها فَإنّكَ رَجیمٌ* وَ إنَّ عَلیكَ اللَعْنَة اِلی یَومِ الدین» (حجر / 34 – 35)

«فرمود: از صف آنها [فرشتگان] بیرون رو، كه رانده ‌شده‌ای از (درگاه ما!) و لعنت (و دوری از رحمت حق) تا روز قیامت بر تو خواهد بود!»


4- دارای ذرّیه و قبیله:

«إنّهُ یَرَاكُم هُو و قَبیلُهُ مِن حَیثُ لاتَرَوْنَهُم...» (اعراف/ 27)

«او و همكارانش شما را می‌بینند از جایی كه شما آنها را نمی‌بینید...»

در قرآن كریم به انسانهای شرور و مفسد نیز شیطان، اطلاق شده است. (ناصر مكارم شیرازی و همكاران، نمونه، ج 1، ص 192، دارالكتب الاسلامیه، تهران، 1374 ش)

«وكَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبیٍّ عَدوّاً شَیاطین الإنس والجِنّ...»(انعام/112)

«اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم..»


اطلاق حقیقی شیطان بر كافران و منافقان (جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، ج 2، قم، مركز نشر اسراء، چاپ اول، 1378 ش)

اطلاق شیطان بر منافقان و كافران به نحو حقیقت است نه از سر مجاز و مسامحه:

«...واذا خَلَوْا إلی شَیاطینِهم قالُوا إنّا مَعَكُم...» (بقره/ 14)

«هنگامی كه با شیطانهای خود خلوت می‌كنند، می‌گویند: ما با شمائیم..»


آنان كه از هدایت رهبران الهی می‌رمند و در مقابل حق خضوع نمی‌كنند و از راههای مرموز و با وسوسه میل به باطل را در دلهای دیگران تزریق می‌كنند، از مصادیق شیطانند:

«مِن شَرّ الوُسواسِ الخَنّاس الّذی یُوسوِسُ فی صُدورِ النّاسِ من الجِنّةِ والناس»(ناس/ 4 -6)

«(پناه بر خدا) از شرّ وسوسه گر پنهان كار كه در درون سینه انسانها وسوسه می‌كند خواه از جنّ باشد یا از انسان »

دارا;199270 نوشت:
مرسی از بابت جواب..اگه ممکنه به یک روش دیگه وجودشون رو برام اثبات کنید.غیر از اینکه در کتاب های دینی اومده راهی دیگه برای اثبات هست.مثلن کسی اون ها رو دیده باشه یا باهاشون صحبت کرده باشه یا هر جور ردی یا اثری دیگه ای که نشون دهنده ی وجود اونها باشه...یا توی زندگی کسی دخالت کرده باشن...ا...سر کسی رو کلاه گذاشته باشن...به کسی تهمت زده باشن ...پیش شما از کسی یا پیش کسی از شما بدگویی کرده باشن...
دارا;199109 نوشت:
بنام خدا و سلام این روزا مطالبی زیادی در مورد شیطان طرح میشه ...زندگینامه شیطان ....چگونگی دوری از شیطان ....و خیلی عناوین دیگه. این موضوع برام خیلی عجیبه .اینکه چرا موجوداتی از این دست ( شیطان ، جن ، فرشته) که هیچ بنی بشری هیچگونه رد و اثری ازش نداره و بطور معمول هیچ نمودی در زندگی ما انسان ها ندارن این همه مورد توجه قرار می گیرن. من اساسن وجود چنین موجودی را قبول ندارم...من فکر میکنم مقوله شیطان نه یک موجود حقیقی بلکه یک مفهوم انتزاعی است .. لطف کنید کمک فکری بدید.این موضوع برام حل بشه...

با سلام


اثبات هر پديده‏ اي تنها از راه دلايل مناسب با آن پديده امكان‏پذير است وگرنه پس از پژوهش طولاني، به نتيجه مطلوب دست نخواهيم يافت. مثلاً براي اثبات اينكه فردي به نام شاه عباس صفوي مدتي در ايران سلطنت كرده است، بايد به منابع تاريخي معتبر رجوع كرد، و هيچ دليل عقلي براي اثبات وجود فردي به اين نام و خصوصيات وجود ندارد. زيرا عقل درباره كليات ـمفاهيم كلي نظر مي‏دهد، اما درباره مفاهيم جزيي و اشخاص تنها فتوايي كه مي‏دهد اين است كه آنها ذاتا محال نيستند. بنابراين عقل درباره شاه عباس مي‏گويد: وجود فردي با چنين ويژگي‏ها محال نيست، اما آيا واقعا او شخصيتي تاريخي بوده است يا نه؟ بايد به منابع تاريخي معتبر اطمينان كرد.


اثبات وجود شيطان و جن نيز از طريق عقل امكان ندارد، تنها عقل مي‏تواند بگويد كه موجودي مادي لطيف با ويژگي‏هاي خاص امكان دارد. پس اثبات يا عدم اثبات وجود اين موجود به نقل است. قرآن كه معتبرترين كتاب و سخن پروردگار عالم است. «و من اصدق من الله قيلاً؛ و كيست كه در گفتاراز خداوند راستگوتر باشد» (نساء، 132)، وجود موجودي به نام جن را تأييد مي‏كند.


به هر حال وجود موجودي به نام «جان» يا «جن» از نظر قرآن مسلم است. جن موجودي است كه با حواس پنجگانه قابل درك نيست. جن كه در اصل معنا مفهوم «پوشيدگي» دارد، از چشم انسان پوشيده است. قرآن وجود اين موجود را تصديق كرده و سوره‏اي به نام «جن» نيز در قرآن وجود دارد. در قرآن گاهي از اين موجود به «جانّ» نيز ياد مي‏شود (الرحمن، آيه 39 و حجر، آيه 27).

ماهيت و حقيقت اين موجودات چندان براي ما روشن نيست ولي از پاره‏اي آيات و روايات مي‏توان به برخي از مشخصات اين موجود دست يافت،

در مورد ارتباط انسان ها با جن هم ،امكان آن وجود دارد و مواردي هم نقل شده است ولي اينگونه حكايات نمي تواند مبناي علمي براي اثبات باشد و تنها براي كساني اعتبار دارد كه خود از نزديك شاهد بوده اند و براي ديگران قابل اثبات نيست.

سلام

همونطور که حتما الان مشاهده کردید بنده تازه عضو شدم. به نظرم واقعا ایده چنین فضایی توی اینترنت حیاتی بود، به اندازه سهم خودم از طراحانش تشکر میکنم.

راستش من شخصا خدا رو با این استدلال باور دارم: با خودم میگم آخر دنیا کجاست؟ اول دنیا کجا بود؟ پس باید چیزی وجود داشته باشه که از زمان و مکان و در نتیجه وجود، مستقل باشه (!) تا بتونه همچین جهانی بسازه. خوب وقتی هم بخواییم از چیزی حرف بزنیم که وجود و عدم براش تعریف نشده باشه (!) تنها صحبتی که میشه کرد اینه که از درک و فهم ما خارجه.

خوب در مورد ماوراالطبیعه و بهشت و جهنم و جن و شیطان هم به این ترتیب میشه جواب داد، یعنی اگر شیطان قبل از جهان و توی اون دنیا ستایش خدا رو میکرده، پس از جنس این دنیا نیست، یعنی بازم براش وجود و عدم تعریف نمیشه (!). از طرفی هم همه توصیفات قرآنی از همین مواردی که من بالا ذکر کردم توصیفات ملموس و به زمان تمثیله تا _این طور که به نظرم میرسه_ برای همه انسان ها قابل فهم باشه پس اگر بگیم نیازی نیست توصیف قرآنی عینا واقعیت نداشته باشن (مثلا سم داشتن جن) حرف بی ربطی نزدیم. درسته؟

اگر فرض کنیم استدلال بالا درسته، پس میتونیم بگیم سبک ارتباط شیطان با روح انسان مثل سبک ارتباط خدا با روح انسانه، مادی نیست، دیدنی نیست، شنیدنی و حتی تخیلی و توهم کردنی نیست، اصلا وجود نداره [= وجود براش تعریف نشده] (!)

البته لازم به ذکره که اشاره من به اون مفهومی از شیطان بود که یک وجود مستقل و واحد تلقی میشه، نه معانی دیگه شیطان که کاربر محترم «دانشمند» فرمودند.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم


شیطان و پرستش او


1. قال الإمام الکاظم - عليه السلام - (لما سئل عن أوجب الأعداء مجاهدة): أقربهم إليک و أعداهم لک ... و من يحرض أعداءک عليک و هو إبليس.

«تحف العقول، ص 399»

امام کاظم - عليه السّلام - (در پاسخ به اين پرسش که جهاد با کدام دشمن واجب تر است)، فرمود: آن که از همه به تو نزديکتر و دشمنيش با تو بيشتر است و کسي که دشمنان تو را بر ضدت تحريک مي کند و آن شيطان است.

2. قال الإمام الصادق - عليه السلام - : قال إبليس: خمسة (أشياء) ليس لي فيهن حيلة وسائر الناس في قبضتي من اعتصم بالله عن نية صادقة ... .

«الخصال، ج 1، ص 285»

امام صادق - عليه السلام - فرمود: ابليس گفت: پنج نفر هستند که هيچ چاره اي براي آنها ندارم اما ديگر مردمان در مشت من هستند: هر که با نيت درست به خدا پناه برد و در همه کارهايش به او تکيه کند، کسي که شب و روز بسيار تسبيح خدا گويد، کسي که براي برادر مؤمنش آن پسندد که براي خود مي پسندد، کسي که هر گاه مصيبتي به او مي رسد، بي تابي نمي کند و هر کسي که به آنچه خداوند قسمتش کرده، خرسند است و غم روزيش را نمي خورد.

3. قال الإمام الصادق - عليه السلام - : أمر الله إبليس بالسجود لآدم، فقال: يا رب وعزتک إن أعفيتني من السجود لآدم لأعبدنک عبادة ما عبدک أحد قط مثلها، قال الله جل جلاله: إني احب أن اطاع من حيث اريد.
«بحار الأنوار، ج 63، ص 250»

امام صادق - عليه السلام - فرمود: خداوند به ابليس دستور داد بر آدم سجده کند. او گفت: پروردگارا! سوگند به عزتت که اگر مرا از سجده بر آدم معاف داري تو را چنان پرستشي کنم که هرگز کسي مانند آن تو را نپرستيده باشد. خداوند جل جلاله فرمود: من دوست دارم آن گونه که اراده مي كنم اطاعت شوم.

4. قال الإمام علي - عليه السلام - : فاعتبروا بما کان من فعل الله بإبليس، إذ أحبط عمله الطويل وجهده الجهيد (الجميل) وکان قد عبد الله ستة آلاف سنة، لايدري أمن سني الدنيا أم من سني الآخرة.
«نهج البلاغه، خطبه 192»

امام علي - عليه السّلام - فرمود: از کاري که خدا با ابليس کرد درس بگيريد، هنگامي كه کار دراز مدت و کوششهاي توان فرساي او را باطل ساخت، او شش هزار سال خدا را پرستش کرده بود که معلوم نيست آيا از سالهاي دنياست يا از سالهاي آخرت.

5. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - (لابن مسعود و هو يعظه): يابن مسعود! اتخذ الشيطان عدوا، فإن الله تعالي يقول: «إن الشيطان لکم عدو فاتخذوه عدوا».

«مکارم الأخلاق، ج 2، ص 354»

رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - (در اندرزي به ابن مسعود)، فرمود: اي پسر مسعود! شيطان را دشمن بگير، زيرا خداي متعال مي فرمايد: «همانا شيطان دشمن شماست، پس او را دشمن گيريد»

6. قال الإمام علي - عليه السلام - : احذروا عدوا نفذ في الصدور خفيا، و نفث في الآذان نجيا.

«غرر الحکم، ح 2623»

امام علي - عليه السّلام - فرمود: بپرهيزيد از آن دشمني که پنهاني در سينه ها نفوذ مي کند و آهسته در گوشها افسون مي دمد.

7. قال الإمام زين العابدين - عليه السلام - (في مناجاته): إلهي أشکو إليک عدوا يضلني، وشيطانا يغويني، قد ملأ بالوسواس صدري، و أحاطت هو اجسه بقلبي، يعاضد لي الهوي، و يزين لي حب الدنيا، ويحول بيني وبين الطاعة والزلفي.
«بحار الأنوار، ج 94، ص 143»

امام سجاد - عليه السّلام - (در مناجات خود)، فرمود: الهي! از دشمني که مرا گمراه مي کند و از شيطان که مرا به انحراف مي کشاند، به تو شکايت مي کنم، او سينه مرا از وسوسه آکنده و القائات او قلبم را در ميان گرفته است، در پيروي از خواهش هاي نفس مرا ياري مي رساند و دنيا دوستي را در نظرم مي آرايد و ميان من و طاعت و تقرب به تو مانع مي شود.

8. قال الإمام الصادق - عليه السلام - : إن الشياطين علي المؤمنين أکثر من الزنابير علي اللحم.

«بحار الأنوار، ج 64، ص 239»

امام صادق - عليه السلام - فرمود: هجوم شيطانها به مؤمنان، بيشتر از هجوم زنبورها به گوشت است.

9. قال الإمام الصادق - عليه السلام - : لقد نصب إبليس حبائله في دار الغرور، فما يقصد فيها إلا أولياءنا.

«تحف العقول، ص 301»

امام صادق - عليه السلام - فرمود: ابليس در اين سراي پر فريب، دامهاي خود را پهن کرده و هدف او کسي جز دوستداران ما نيست.

10. قال الإمام علي - عليه السلام - (في ذم أتباع الشيطان): اتخذوا الشيطان لأمرهم ملاکا، واتخذهم له أشراکا، فباض وفرخ في صدورهم، ... !

«نهج البلاغه، خطبه 7»

امام علي - عليه السّلام - (در نکوهش پيروان شيطان)، فرمود: آنان ملاك کارهاشان را شيطان قرار دادند و شيطان هم آنها را در دام خود قرار داد پس در سينه هاي آنان تخم کرد و جوجه گذاشت و به تدريج در خردهاي آنان نفوذ کرد و با چشمهايشان نگريست و با زبانشان سخن گفت، پس آنها را گرفتار خطاها و لغزشها کرد و نادرستي را در نظرشان آراست، کارهاي آنان مانند کار کسي است که شيطان در قدرتش شريک شده و زبان او را به باطل گويا کرده است!

نقل قول:
( شیطان ، جن ، فرشته) که هیچ بنی بشری هیچگونه رد و اثری ازش نداره و بطور معمول هیچ نمودی در زندگی ما انسان ها ندارن این همه مورد توجه قرار می گیرن.

با سلام

افراد زیادی اجنه و شیاطین را دیده و یا صدایش را شنیده اند و ....

https://sites.google.com/site/hojjah/sheytan.zip

سلام دوست عزیز.
اول اثبات شیطان.1:در قران از انها یاد شده چه جن چه فرشته.ابلیس از جن است،اسمش ابلیس یا لوسیفر یا تک چشم است.
اینکه قران گفته لازم به اثبات نیست.و در قران امده جن خوب و بد داریم.اگه کسی با انها رابطه داشته باشه و یا قصد برقراری رابطه را داشته باشد کافر است.این نقل نیز برای جنیان بیان شده.انها نیز نمیتوانند با انسان در ارتباط باشند.
چرا؟چرا خدا گفته رابطه نکنید و کافر میشوید.؟چه دلیلی داشت که خدا اینو بگه ؟چرا اونا رو به وجود اورد؟
جواب.توجه کنید اگه بخواین رابطه برقرار کنید کفرید.جن طرف مقابلتون نیز کافر میشه.فهمیدید؟چون کسی که تو رفتی سراغش و پیذاش کردی کافر میشی اونی هم که با تو رابطه برقرار کرده چون برای انها نیز حرام است او نیز کافر است.

بعد اثبات اینکه کسی باهاش رابطه داره یا دیده.
بهترین مثال غربیهاهستند.
اسرائیل در جنگ 32 روزه لبنان که شکست خوردند،گفتند برای اولین بار نتوانستیم فکر مقابل را بخوانیم و شکست خوردیم.فکر مقابل را خواندن را چه کسی میتواند؟فقط اجنه.فقط و فقط اجنه.
پس اونا در ارتباطن
دوم:بسم الله الر حمن الر حیم.
این بسم الله .....یعنی چی؟
این ایه چکار میکنه؟
چرا غربیها گفته اند هر کشوری که میخواهد با ما گفتگو کند این ایه را به زبان نیاورد.تا بحال از خودت پرسیده ای؟
چون بسم الله الرحمن الر حیم کاری میکند که اجنه ناپدید میشوند و غربیها نمیتوانند فکر مقابل را بخوانند.
بعدش اینم بگم خدا در قران گفته اگر کسی مؤمن باشد در حیطه من است و کسی نمیتواند به او زیان برساند.
ما تازه میفهمیم که این ایه چکار میکند.
بهتره که باور کنی.
چون در آخرالزمان باید با اجنه بجنگی.باید در کنار اجنه خوب با اجنه بد مبارزه کنید

چگونه میتوان با اجنه خوب رابطه برقرار کرد؟
فقط و فقط باید چهل شب هیچ گناهی نکنی.همیشه به یاد خدا باشی.
اون وقته که اجنه خوب با شما رابطه برقرار میکنند
من خیلی سعی کردم با اجنه خوب رابطه برقرار کنم اما نشده.
مثلا یه فیلم نگاه میکنی زنا موهاشون معلومه.خرید میری همه حجابشون ناقصه.هر جامیری فقط مردم تو دهنشون فوشو ... است .
اینها نمیذارن رابطه برقرار بشه.بخاطر همین پیامبر گفته در اخرالزمان نگه داشتن دین اسلام همانند اتش بر روی دست است.

abolfazl_atoo;199891 نوشت:
سلام دوست عزیز.
اول اثبات شیطان.1:در قران از انها یاد شده چه جن چه فرشته.ابلیس از جن است،اسمش ابلیس یا لوسیفر یا تک چشم است.
اینکه قران گفته لازم به اثبات نیست.و در قران امده جن خوب و بد داریم.اگه کسی با انها رابطه داشته باشه و یا قصد برقراری رابطه را داشته باشد کافر است.این نقل نیز برای جنیان بیان شده.انها نیز نمیتوانند با انسان در ارتباط باشند.
چرا؟چرا خدا گفته رابطه نکنید و کافر میشوید.؟چه دلیلی داشت که خدا اینو بگه ؟چرا اونا رو به وجود اورد؟
جواب.توجه کنید اگه بخواین رابطه برقرار کنید کفرید.جن طرف مقابلتون نیز کافر میشه.فهمیدید؟چون کسی که تو رفتی سراغش و پیذاش کردی کافر میشی اونی هم که با تو رابطه برقرار کرده چون برای انها نیز حرام است او نیز کافر است.
چگونه میتوان با انها رابطه برقرار کرد؟
جواب:چهل روز اسامی خدا را به کف پا ببندد.چهل شب قران را در کنار الت تناسلی قرار دهد.بر روی قران ادرار یا مدفوع بریزد.
از این راه به انها میرسی،اجنه خودش میاد سراغت.وقتی این کارو کنی توبه ای در کار نیست.

بعد اثبات اینکه کسی باهاش رابطه داره یا دیده.
بهترین مثال غربیهاهستند.
اسرائیل در جنگ 32 روزه لبنان که شکست خوردند،گفتند برای اولین بار نتوانستیم فکر مقابل را بخوانیم و شکست خوردیم.فکر مقابل را خواندن را چه کسی میتواند؟فقط اجنه.فقط و فقط اجنه.
پس اونا در ارتباطن
دوم:بسم الله الر حمن الر حیم.
این بسم الله .....یعنی چی؟
این ایه چکار میکنه؟
چرا غربیها گفته اند هر کشوری که میخواهد با ما گفتگو کند این ایه را به زبان نیاورد.تا بحال از خودت پرسیده ای؟
چون بسم الله الرحمن الر حیم کاری میکند که اجنه ناپدید میشوند و غربیها نمیتوانند فکر مقابل را بخوانند.
بعدش اینم بگم خدا در قران گفته اگر کسی مؤمن باشد در حیطه من است و کسی نمیتواند به او زیان برساند.
ما تازه میفهمیم که این ایه چکار میکند.
بهتره که باور کنی.
چون در آخرالزمان باید با اجنه بجنگی.باید در کنار اجنه خوب با اجنه بد مبارزه کنید

چگونه میتوان با اجنه خوب رابطه برقرار کرد؟
فقط و فقط باید چهل شب هیچ گناهی نکنی.همیشه به یاد خدا باشی.
اون وقته که اجنه خوب با شما رابطه برقرار میکنند
من خیلی سعی کردم با اجنه خوب رابطه برقرار کنم اما نشده.
مثلا یه فیلم نگاه میکنی زنا موهاشون معلومه.خرید میری همه حجابشون ناقصه.هر جامیری فقط مردم تو دهنشون فوشو ... است .
اینها نمیذارن رابطه برقرار بشه.بخاطر همین پیامبر گفته در اخرالزمان نگه داشتن دین اسلام همانند اتش بر روی دست است.


شما با این حرفاتون من رو می ترسونید !!!
اومدیم و یکی خواست هیچ گناهی انجام نده، از طرفی هم نخواد با جن های خوب ارتباط برقرار کنه، اونوقت تکلیف چیه ؟؟؟
یعنی هر کی گناه نکنه، جن های خوب یهو ظاهر میشن ؟؟؟ اونوقت آدم سکته میکنه !!!

با سلام و عرض تبریک

دارا;199109 نوشت:
مقوله شیطان نه یک موجود حقیقی بلکه یک مفهوم انتزاعی است

کاملا درست است و نباید رفتارهای مادی را که ریشه در نیازهای مادی و ذهن مادی دارد به یک موجود خیالی به اسم شیطان نسبت داد.
چه در قرآن امده باشد یا نه به هر حال صرف اینکه در یک کتاب، اسمی از آن برده شود پیروی کورکورانه از آن یعنی نادیده گرفتن شعور آدمی.

مثالی بسیار کوچک را برای روشن شدن منظورم خدمتتان عرض میکنم:
فرض کنید در خیابان راه میروید و یک نفر با کمال بی ادبی، بیهوده به شما توهین می کند!
با دیدن این عمل، مغز شما این رفتار را در کنار تجربه های بد قرار داده که باید کنترل شوند و به بدن، فرمان عکس العمل سریع را برای جلوگیری از ادامه این واکنش میدهد . در آن زمان است که شما به شدت عصبانی شده و هورمونهایی در بدن شما تولید می شود که جلوی تفکر بیشتر را میگیرد و بدن شما را وادار به واکنش در برابر این عمل می کند.
(به بیانی ساده)
حال نشان دهید شیطان کجای این ماجرا بوده؟؟
از اول تا آخر این ماجرا در غالب یکسری واکنش های مادی صورت میگیرد و کسانی که این امر را منکر می شوند درغفلتی بی انتها به سر میبرند.
البته مجال توجیح و خیالبافی برای کسانی که پاسخ می دهند بسیار است ولی پیروزی ازآن کسی است که با منطق وارد می شود.
این مثالی است بسیار جزئی از یک واقعیت که در تک تک لحظات زندگی ما تکرار می شود وآن هم این است که:

در تصمیم گیری انسان هیچ موجود خیالی و داستانی دخالت ندارد وهر چه انجام می دهیم از ذهن و بدن مادی ما ناشی می شود که همه و همه تحت جبر قوانین ماده صورت می پذیرد.

حال زیبا جلوه دادن این امر با خیالبافی، جز فرار از واقعیت و فریب دادن خود نیست.

abolfazl_atoo;199891 نوشت:
این بسم الله .....یعنی چی؟ این ایه چکار میکنه؟ چرا غربیها گفته اند هر کشوری که میخواهد با ما گفتگو کند این ایه را به زبان نیاورد.تا بحال از خودت پرسیده ای؟ چون بسم الله الرحمن الر حیم کاری میکند که اجنه ناپدید میشوند و غربیها نمیتوانند فکر مقابل را بخوانند. بعدش اینم بگم خدا در قران گفته اگر کسی مؤمن باشد در حیطه من است و کسی نمیتواند به او زیان برساند. ما تازه میفهمیم که این ایه چکار میکند. بهتره که باور کنی. چون در آخرالزمان باید با اجنه بجنگی. باید در کنار اجنه خوب با اجنه بد مبارزه کنید...

دوست عزیز واقعا قبل از نوشتن این مطالب ، فکرهم میکنید؟!
اینها بیش تر شبیه به رویایی کودکانه است که با دیدن همان فیلمهای به اصطلاح غربی در ذهنتان شکل گرفته.
غیر از این است؟

abolfazl_atoo;199891 نوشت:
من خیلی سعی کردم با اجنه خوب رابطه برقرار کنم اما نشده.

....

موفق در فهم حقیقت...:Gol:

بنام خدا و سلام

اندیشمند;199519 نوشت:
اثبات هر پديده‏ اي تنها از راه دلايل مناسب با آن پديده امكان‏پذير است وگرنه
پس از پژوهش طولاني، به نتيجه مطلوب دست نخواهيم يافت. مثلاً براي اثبات اينكه فردي به نام شاه عباس صفوي مدتي در ايران سلطنت كرده است، بايد به منابع تاريخي معتبر رجوع كرد، و هيچ دليل عقلي براي اثبات وجود فردي به اين نام و خصوصيات وجود ندارد. زيرا عقل درباره كليات ـمفاهيم كلي نظر مي‏دهد، اما درباره مفاهيم جزيي و اشخاص تنها فتوايي كه مي‏دهد اين است كه آنها ذاتا محال نيستند. بنابراين عقل درباره شاه عباس مي‏گويد: وجود فردي با چنين ويژگي‏ها محال نيست، اما آيا واقعا او شخصيتي تاريخي بوده است يا نه؟ بايد به منابع تاريخي معتبر اطمينان كرد.

قضیه ما به این صورت که شما بیان می کنید نیست.موضوع ما اثبات وجود فردی به نام شاه عباس نیست. آنچه مهم است این است که ما میدانیم تاریخ را انسان ها بوجود میاورند و انسان ها شخصیت های حقیقی هستند نه خیالی .حالا ممکن است این شخص بقول شما همان شاه عباس تاریخ نباشد .این در اصل قضیه که تاریخ را انسان می سازد تغییری ایجاد نمی کند.
در این موضوع شما قبل از این که حقیقی بودن جن و فرشته را اثبات کنید برای آنها فعلیت قایل می شوید.و البته همان طور که شما اذعان کرده اید "اثبات وجود شيطان و جن نيز از طريق عقل امكان ندارد ". و من اضافه می کنم نه تنها عقل بلکه علم هم این را نمی پذیرد. چرا که اظهار نظر در باره ی یک موضوع تنها وقتی میسر است که صورت مسیءله به روشنی بیان شده باشد.چه رسد به وقتی مدعی خود بر آنچه ادعا کرده اطلاع و آگاهی کامل نداشته باشد .
و برای من عجیب است که چیزی را عنوان می کنیم که نه عقل برآن حکم می کند و نه علم و نه هیچ اثری در زندگی منی که ان را قبول ندارم و نه در زندگی شمایی که آن را قبول داری ندارد...

ارادتمند :Gol:

دارا;200368 نوشت:
قضیه ما به این صورت که شما بیان می کنید نیست.موضوع ما اثبات وجود فردی به نام شاه عباس نیست. آنچه مهم است این است که ما میدانیم تاریخ را انسان ها بوجود میاورند و انسان ها شخصیت های حقیقی هستند نه خیالی .حالا ممکن است این شخص بقول شما همان شاه عباس تاریخ نباشد .این در اصل قضیه که تاریخ را انسان می سازد تغییری ایجاد نمی کند. در این موضوع شما قبل از این که حقیقی بودن جن و فرشته را اثبات کنید برای آنها فعلیت قایل می شوید.و البته همان طور که شما اذعان کرده اید "اثبات وجود شيطان و جن نيز از طريق عقل امكان ندارد ". و من اضافه می کنم نه تنها عقل بلکه علم هم این را نمی پذیرد. چرا که اظهار نظر در باره ی یک موضوع تنها وقتی میسر است که صورت مسیءله به روشنی بیان شده باشد.چه رسد به وقتی مدعی خود بر آنچه ادعا کرده اطلاع و آگاهی کامل نداشته باشد . و برای من عجیب است که چیزی را عنوان می کنیم که نه عقل برآن حکم می کند و نه علم و نه هیچ اثری در زندگی منی که ان را قبول ندارم و نه در زندگی شمایی که آن را قبول داری ندارد...

دوست گرامي هدف از مثال اين بود كه بدانيم اثبات هر پديده‏ اي تنها از راه دلايل مناسب با آن پديده امكان‏پذير است و هر چيزي را نبايد صرفا از نگاه عقل و علم ببينيم.


نكته اي كه شما اشاره مي كنيد چون عقل و علم قبول ندارند پس پذيرفتن آن عجيب است ، به نظر بنده اين سخن شما بسيار عجيب است زيرا پشتوانه نقل و احكام نقلي(قرآن و سنت) عقل است و بديهي است پذيرفتن حكم آن ها به پشتوانه حكم عقل است كه حجيت آن ها را اثبات كرده است.


اما در مورد اثر وقتي وجود شيطان اثبات شود و وي‍ژگي هاي او را دانستيم طبيعتا اثرات آن را بر خود خواهيم شناخت مانند دوري از خدا و ظلم و قتل و غارت و...كه همگي از اثرات شيطان هستند.

بنام خداوند بخشنده ی مهربان

سلام

اندیشمند;204634 نوشت:
نكته اي كه شما اشاره مي كنيد چون عقل و علم قبول ندارند پس پذيرفتن آن عجيب است ، به نظر بنده اين سخن شما بسيار عجيب است زيرا پشتوانه نقل و احكام نقلي(قرآن و سنت) عقل است

پس لطفن وجودش را با همان عقل ( که پشتوانه ی نقل است) برای ما اثبات کنید.

اندیشمند;204634 نوشت:
اما در مورد اثر وقتي وجود شيطان اثبات شود و وي‍ژگي هاي او را دانستيم طبيعتا اثرات آن را بر خود خواهيم شناخت

اگر وجودش عقلن امکان پذیر نیست لطفن از روی اثرات به جا مانده از آن برای ما اثبات کنید.

ارادتمند:Gol:

بله حتما وجود داره ولي اگه بخوايد از شيطان دور يا به عبارتي شيطان از شما دور باشد بايد مخلص باشيد چون در قرآن اومده كه شيطان قسم ميخوره همه ي انسانها رو گمره كنه به جز مخلصين .
حالا شايد بگين چطور ميشه مخلص شد ، بايد بگم من حديث يا آيه اي به ذهن ندارم درباب اين ولي همينقدر مغزم ميكشه كه اگه از دامن ائمه بگيرين و هميشه بخواين مثل اون بزرگواران باشين يعني مخلص شدين و شيطان جرات نميكنه نزديكتون بشه

با سلام
من فکر میکنم اول باید تکلیف خودمونو مشخص کنیم که شیطان کیه؟
در قرآن ما دو کلمه ی شیطان و ابلیس رو داریم . با توجه به متن جناب اندیشمند هر موجود و امری که سرکشی کرده باشد شیطان است . پس ابلیس که از سجده بر انسان سرکشی کرده نوعی شیطان است اما شیطان صرفا فقط ابلیس نیست !!( تا اینجاشو که دوستان اشاره کرده بودند ). با فرض اینکه منظور شما ابلیس باشه من ترجیح میدم فعلا فقط و فقط روی احادیث و آیاتی که کلمه ی ابلیس در اونها اومده بحث کنم .
به نظر من ابلیس وجود داره اما جور دیگه ای باید پیداش کرد !!!!
در قرآن اومده که انسان از گل خشک شده خلق شده اما آیا من و شما گل هستیم ؟؟؟
پس وقتی میگه شیطان از آتشه نشون دهنده ی اینه که اینجا معنا و تمثیلی بسیار عمیق به کار رفته ...
متاسفانه من خودم این برام یک سواله
پس لطفا اگر کسی میدونه که جریان از چه قراره ما رو هم مطلع کنه
موفق باشید

در پاسخ سوالی که گفته شده ایا کسی شیطان را دیده یا نه باید بگم که طبق روایات واحادیث شیطان با بعضی از پیامبران صحبت کرده و جلوی انها ظاهر شده است البته به شکل انسان از جمله در مقابل حضرت ابراهیم ع وقتی که می خواست فرزندش اسماعیل را قربانی کند و خواست ان حضرت را از این کار باز دارد ولی ایشان متوجه شدند و شیطان را با سنگ از انجا راندند . همان سنتی که حاجیان در مکه انجام میدهند .و مثالهای دیگری نیز در این مورد وجود دارد که البته کارشناس محترم بهتر میتوانند در این مورد مطلب اراءه دهند و سند انها را هم بگویند .
یا حق

kherspier;287735 نوشت:
با سلام من فکر میکنم اول باید تکلیف خودمونو مشخص کنیم که شیطان کیه؟ در قرآن ما دو کلمه ی شیطان و ابلیس رو داریم . با توجه به متن جناب اندیشمند هر موجود و امری که سرکشی کرده باشد شیطان است . پس ابلیس که از سجده بر انسان سرکشی کرده نوعی شیطان است اما شیطان صرفا فقط ابلیس نیست !!( تا اینجاشو که دوستان اشاره کرده بودند ). با فرض اینکه منظور شما ابلیس باشه من ترجیح میدم فعلا فقط و فقط روی احادیث و آیاتی که کلمه ی ابلیس در اونها اومده بحث کنم . به نظر من ابلیس وجود داره اما جور دیگه ای باید پیداش کرد !!!! در قرآن اومده که انسان از گل خشک شده خلق شده اما آیا من و شما گل هستیم ؟؟؟ پس وقتی میگه شیطان از آتشه نشون دهنده ی اینه که اینجا معنا و تمثیلی بسیار عمیق به کار رفته ... متاسفانه من خودم این برام یک سواله پس لطفا اگر کسی میدونه که جریان از چه قراره ما رو هم مطلع کنه موفق باشید

با سلام خدمت شما و عرض ادب


سخن شما درست است که شیطان مصادیق متعددی دارد و در پاسخ های قبلی هم به این مطلب اشاره شد .سوال پرسشگر در مورد همان ابلیس بود و برای اینکه بدانیم شیطان به کار رفته در آیات و احادیث اشاره به کدام مصداق دارد باید از قرینه ای که در خود کلام یا قرائن دیگر استفاده کنیم ولی مقصود ازکلمه ابلیس همان مصداق مشخص است که از سجده بر آدم (علیه السلام) امتناع کرد و از درگاه الهی اخراج شد.


در مورد آفرینش انسان از گل نیز تمثیل به کار نرفته که قائل بشیم در مورد شیطان نیز چنین تمثیلی به کار رفته است.


" وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْواجاً ..."[1]

و خداوند شما را از خاک آفرید ، سپس از نطفه ( آفرید ) آن گاه شما را جفت هایی قرار داد


علامه طباطبایی(ره) می فرماید:اين آيه شريفه به خلقت انسان اشاره مى‏كند، كه خداى تعالى نخست او را از خاك كه مبدأ دور اوست، و خلقتش به آن منتهى مى‏شود بيافريد، و سپس او را از نطفه كه مبدأ نزديك اوست خلق كرد.[2]


همچنین در ذیل آیه 14 و15 سوره الرحمن{ خـلق الانـسـان مـن صـلصـال كالفخار- و خلق الجان من مارج من نار: انسان را از لايه خشكيده اى چون سفال آفريد -و جن را از شعله اى از آتش خلق كرد } می فرماید:و مراد از" انسان" در اينجا نوع آدمى است، و منظور از" خلقت انسان از صلصالى چون سفال" اين است كه: خلقت بشر بالأخره منتهى به چنين چيزى مى‏شود.


" وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ" كلمه" مارج" به معناى زبانه خالص و بدون دود از آتش است.

و مراد از" جان" نيز مانند انس نوع جن است، و اگر جن را مخلوق از آتش دانسته به اعتبار اين است كه خلقت جن منتهى به آتش است.[3]

از آيات مختلف قرآن و تعبيرات گوناگونى كه درباره مبدأ آفرينش انسان آمده، به خوبى استفاده مى‏شود كه، انسان در آغاز «خاك» بوده، بعد با آب آميخته شده، و به صورت «گل» در آمده، و سپس به صورت «گِلِ بدبو» (لجن) درآمد، و پس از آن حالت «چسبندگى» پيدا كرد و بعداً به صورت «خشكيده» همچون كوزه و سفال شد.


اين مراحل، از نظر بعد زمانى چه اندازه طول كشيد؟ و انسان در هر مرحله ‏اى چقدر توقف كرد؟ و اين حالت هاى انتقالى تحت چه عواملى به وجود آمد؟ اينها مسائلى است كه از علم و دانش ما مخفى است، و تنها خدا مى‏داند وبس، آنچه مسلم است اين كه، تعبيرات مزبور، بيانگر يك واقعيت است كه با مسائل تربيتى انسان پيوند مهمى دارد، و آن اين كه، ماده اوليه انسان بسيار بى‏ ارزش و بى‏ مقدار، و از حقيرترين مواد روى زمين بوده، اما خداوند بزرگ از چنين ماده بى‏ ارزشى، چنان مخلوق پر ارزشى ساخت كه گل سرسبد جهان آفرينش شد.


و در ضمن، اشاره‏اى است به اين معنى كه، ارزش واقعى انسان را همان «روح الهى» و نفخه ربانى كه در آيات ديگر قرآن (مانند آيه 25 سوره «حجر») آمده تشكيل مى‏دهد، تا با شناخت اين حقيقت، راه تكامل خود را به خوبى دريابد، و بداند از كدامين مسير، بايد برود، تا ارزش واقعى خويشتن را در عالم هستى باز يابد.



همچنین خداوند به آفرينش «جنّ» پرداخته، مى‏گويد: «و جنّ را از شعله ‏هاى مختلط و متحرك آتش آفريد» «وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ».


«مارِج» در اصل از «مرج» (بر وزن مرض) به معنى اختلاط و آميزش است، و در اينجا منظور اختلاط شعله ‏هاى مختلف آتش مى‏باشد؛ زيرا هنگامى كه آتش شعله‏ ور مى‏شود گاه به رنگ سرخ، گاه به رنگ زرد، گاه به رنگ آبى، گاه به رنگ سفيد در مى‏آيد.

بعضى گفته ‏اند: معنى «تحرك» نيز در آن هست (از «أَمْرَجْتُ الدَّابَّةَ» يعنى «حيوان را در چراگاه رها كردم»؛ زيرا يكى از معانى «مرج» همان مرتع است).


باز در اينجا دقيقاً براى ما روشن نيست كه آفرينش «جنّ» از اين آتش هاى رنگارنگ چگونه بوده است؟ همان گونه كه خصوصيات ديگر آن نيز از طريق «مخبر و گوينده صادق» يعنى قرآن مجيد و «وحى آسمانى» براى ما ثابت شده‏ است، محدود بودن معلومات ما در برابر مجهولات، هرگز به ما اجازه نمى‏دهد كه اين حقايق را انكار، يا ناديده بگيريم، بعد از آن كه از طريق وحى اثبات گردد، هر چند علم را به آن راهى نيابد.


به هر حال، بيشترين موجوداتى كه ما با آن سر و كار داريم، آب و خاك و باد و آتش است، خواه آنها را چون قدما، بسيط و عنصر بدانيم، و يا همچون دانشمندان امروز، مركب از اجزاى گوناگون، ولى در هر صورت مبدأ آفرينش «انسان» آب و خاك بوده، در حالى كه مبدأ آفرينش «جنّ» باد و آتش است، و اين دوگانگى مبدأ آفرينش، سرچشمه تفاوتهاى زيادى ميان اين دو است. . [4]


حال آيا نسلهاى بعدى جان هم مانند فرد اولشان از نار سموم بوده، بخلاف آدمى كه فرد اولش از صلصال و افراد بعدش از نطفه او، و يا جن هم مانند بشر است، از كلام خداى سبحان نمى‏توان استفاده كرد، زيرا كلام خدا از بيان اين جهت خالى است.[5]



[1] سوره فاطر ، آیه 11

[2] تفسير الميزان ج‏17 32،نويسنده: علامه طباطبايى- سيد محمد باقر موسوى همدانى‏، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى‏ ، مكان چاپ: قم‏ ، سال چاپ: 1374 ش‏ ، نوبت چاپ: پنجم

[3] همان، ج‏19، ص: 165-166

[4] تفسير نمونه، ج‏23، ص:129- 131 ،نویسنده:آیت الله مکارم شیرازی و دیگران ،مطابق با نرم افزار مجموعه آثار

[5] تفسير الميزان ج‏12 225


موضوع قفل شده است