مهماتی که باید در باره آیه الکرسی دانست؟(کارشناس:یاسین)
تبهای اولیه
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَي الْقَيومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يعْلَمُ مَا بَينَ أَيدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يحِيطُونَ بِشَيءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِي الْعَظِيمُ(البقرة/255)
هيچ معبودي نيست جز خداوند يگانه زنده، که قائم به ذات خويش است، و موجودات ديگر، قائم به او هستند؛ هيچگاه خواب سبک و سنگيني او را فرانميگيرد؛ (و لحظهاي از تدبير جهان هستي، غافل نميماند؛) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن اوست؛ کيست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟! (بنابراين، شفاعت شفاعتکنندگان، براي آنها که شايسته شفاعتند، از مالکيت مطلقه او نميکاهد.) آنچه را در پيش روي آنها [= بندگان] و پشت سرشان است ميداند؛ (و گذشته و آينده، در پيشگاه علم او، يکسان است.) و کسي از علم او آگاه نميگردد؛ جز به مقداري که او بخواهد. (اوست که به همه چيز آگاه است؛ و علم و دانش محدود ديگران، پرتوي از علم بيپايان و نامحدود اوست.) تخت (حکومت) او، آسمانها و زمين را دربرگرفته؛ و نگاهداري آن دو [= آسمان و زمين ]، او را خسته نميکند. بلندي مقام و عظمت، مخصوص اوست.
لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَينَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي فَمَنْ يكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(البقرة/256)
در قبول دين، اکراهي نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافي، روشن شده است. بنابر اين، کسي که به طاغوت [= بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر] کافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محکمي چنگ زده است، که گسستن براي آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست.
اللَّهُ وَلِي الَّذِينَ آمَنُوا يخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(البقرة/257)
خداوند، ولي و سرپرست کساني است که ايمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها، به سوي نور بيرون ميبرد. (اما) کساني که کافر شدند، اولياي آنها طاغوتها هستند؛ که آنها را از نور، به سوي ظلمتها بيرون ميبرند؛ آنها اهل آتشند و هميشه در آن خواهند ماند.
به نظر شما چه موضوعاتی را می توان از آیه الکرسی دریافت کرد؟
خیلی هست من کوچک به حمدالله چندتا یی که می تونم اشنا الله بگم چندتایی شو انشاالله می گم:
با خدا که باشی همه چشمت به واقعیت ها باز می شه
خداوند در هر لحظه همه بندگانش را می بیند
دین اجباری نیست اما هر فرد عاقلی می تواند بفهمد که بهترین راه راه خداوند است
پيام ها:
1 هيچ موجودى جز او، ارزش معبود شدن ندارد. (لااله الاّ هو)
2 حيات واقعى و ابدى وهمه ى حيات هاى ديگر از آن اوست . (الحىّ)
3 همه چيز دائما به او بستگى دارد ولحظه اى از تدبير اوخارج نيست . (القيوم )
4 همه چيز از اوست .(له ما فى السموات ...)
5 نه تنها هستى از اوست ، كارايى هستى نيز از اوست . (من ذا الّذى يشفع )
6 با خيال و توهّم شما، چيزى شفيع و واسطه نمى شود. (من ذا الّذى )
7 احدى از او مهربان تر نيست . علاقه ومهربانى هر شفيعى از اوست . (الاّ باذنه )
8 خداوند بر همه چيز ودر همه حال آگاه است ، پس از گناه در برابر او حيا كنيم . (يعلم مابين ايديهم وما خلفهم ...)
9 او بر همه چيز احاطه دارد، ولى ديگران بدون اراده او حتّى به گوشه اى از علم او احاطه ندارند.(720) (لا يحيطون بشى ء من علمه )
10 حكومت و قدرت او محدود نيست . (وسع كرسيّه )
11 حفاظت هستى براى او سنگين نيست . (ولايؤ ده )
12 كسى كه از هستى حفاظت مى كند، مى تواند ما را در برابر خطرات حفظ كند. (حفظهما) و لذا براى حفاظت ، سفارش به خواندن آية الكرسى شده است .
[=B Badr]2- هر یک از سوره های قرآن دارای محور خاصی است که اساس بحث درآن سوره را تشکیل می دهد، هر کدام از آیات قرآن نیز محور مشخصی دارند. محور این آیه شریفه، توحید است و توحید در راس اصول اعتقادی و سرلوحه دعوت انبیا و اصلی است که همه اصول اعتقادی به آن بازگشت می کند.
[=B Badr]4- این آیه مشتمل بر کلمه طیبه «لا اله الا هو» است، کلمه ای که اساس اعتقاد هر مسلمان است. این کلمه سی مرتبه در قرآن باهمین ترکیب و دو مرتبه با ترکیب «لا اله الا الله » آمده است.[=B Badr] ( سوره صافات (37) 35; سوره محمد(ص) (47)19)
[=B Badr]و در عظمت آن همین بس که پیامبر اکرم(ص) فرمود:( ما قلت ولا قال احد قبلی قط کلمه افضل من لااله الا الله)؛ "نه من و نه هیچ کس پیش از من کلمه ای برتر از «لا اله الاالله » نگفته ایم.( [=B Badr]توحید صدوق، ص 18).
"سید القرآن البقرة و سید البقرة آیة الكرسى یا على ان فیها لخمسین كلمة فى كل كلمة خمسون بركة"؛ برگزیده قرآن سوره بقره و برگزیده بقره، آیة الكرسى است، در آن پنجاه كلمه است و در هر كلمهاى پنجاه بركت است.( بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج61، ص: 30)
"اعطیت آیة الكرسى من كنز تحت العرش و لم یؤتها نبى كان قبلى"؛ "آیة الكرسى از گنجى زیر عرش الهى به من داده شده است و به هیچ پیامبرى قبل از من داده نشد."(امالی شیخ طوسی،ص59).
:Gol::Gol:
این ایه چه تاثیری در زندگی و رفتار و کردار ما می تواند داشته باشد؟
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَي الْقَيومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يعْلَمُ مَا بَينَ أَيدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يحِيطُونَ بِشَيءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِي الْعَظِيمُ(البقرة/255)
سلام برحضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و منظرانش
اولین برداشتی که از این آیه نورانی می تونیم داشته باشیم ، اینه که در این آیه ما پی به وجود خدا (الله) می بریم و بدین ترتیب اگر ایمان بیاریم زندگیمان الهی می شود و از صف مادیون خارج خواهیم شد، و بدین ترتیب دیدگاه و اهداف و در نتیجه رفتار و کردار ما با مادیونی که به خدا اعتقاد ندارند ، متفاوت خواهد بود.
از تفاوتهای مادیون و الهیون اعتقاد به جهان بعد از مرگ و روح می باشد. با وجود این اعتقاد فرد الهی سعی خواهد کرد در طول زندگی خود از آنچه که باعث آسیب روح در دنیا و عذاب و سختی جهان بعد از مرگ دوری کند. بر عکس فرد مادی تا زمانی که جسمش آسیب ندیده باشد به هر عملی دست خواهد زد. البته برای برخی ازآنها حتی جسم هم مهم نیست!
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعینسلام برحضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و منظرانش
اولین برداشتی که از این آیه نورانی می تونیم داشته باشیم ، اینه که در این آیه ما پی به وجود خدا (الله) می بریم و بدین ترتیب اگر ایمان بیاریم زندگیمان الهی می شود و از صف مادیون خارج خواهیم شد، و بدین ترتیب دیدگاه و اهداف و در نتیجه رفتار و کردار ما با مادیونی که به خدا اعتقاد ندارند ، متفاوت خواهد بود.
با سلام لطفا بیشتر راهنمایی کنید که چگونه دیدگاه ما متفاوت خواهد بود؟از تفاوتهای مادیون و الهیون اعتقاد به جهان بعد از مرگ و روح می باشد. با وجود این اعتقاد فرد الهی سعی خواهد کرد در طول زندگی خود از آنچه که باعث آسیب روح در دنیا و عذاب و سختی جهان بعد از مرگ دوری کند. بر عکس فرد مادی تا زمانی که جسمش آسیب ندیده باشد به هر عملی دست خواهد زد. البته برای برخی ازآنها حتی جسم هم مهم نیست!
لطفا بیشتر مطلب را باز کنید که چگونه با وجود این اعتقاد فرد الهی سعی خواهد کرد در طول زندگی خود از آنچه که باعث آسیب روح در دنیا و عذاب و سختی جهان بعد از مرگ دوری کند. میکند؟
از سرور گرانقدرم سركار حرم امن الهي و دوست عزيزم omid_rchمعذرت ميخوام كه وسط بحث تون وارد شدم
مطلبي را امشب از كتاب تفسير عاملي، جلد يك صفحه ي 509 مطالعه ميكردم بسيار بنظرم جالب و جذاب آمد براي استفاده شما سروران گراميم اينجا آوردم
اللَّهُ لا إِلهَ: اللّه نام خداوندى كه ذات او صمدى و صفات او سرمدى بقاء او ازلى و بهاء او ابدى. جمال او قيّومى و جلال او ديمومى:
در ديده ز صورتت نگارى دارم
اللّه يادگار دل دوستان است. اللّه شاهد جان عارفان است. اللّه سور سرّ والهان است اللّه شفاء دل بيماران است. اللّه چراغ سينه ى موحّدان است. اللّه نور دل آشنايان است و مرهم دل سوختگان است.
بر ديدهى من نام تو چون نقش نگين است
پير طريقت جنيد «قدّس اللّه روحه» گفت: كسى كه بر زبان ياد «اللّه» دارد و بنام وى نازد آنگه دل خويش با مهر غيرى پردازد بجلال و عزّ بار خدا كه فردا در مقام سياست تازيانه ى عتاب بدو رسد و خصم او «اللّه» بود. شب معراج با سيّد گفت: يا عجبا كسى كه مرا يافت ديگرى را چه جويد؟ و او كه مرا بشناخت بغير ما چون پردازد؟
جانى كه تو را يافت شد از مرگ مسلم.
لا إِلهَ إِلَّا هُوَ: كلمه ى اخلاص است كه بندگان را بدان خلاص است: سى و هفت جايگه در قرآن اين كلمه بگفته و عالميان را بآن بخوانده و عملها بدان پذيرفته و پيغامبران بآن فرستاده. طريق عامه ى مسلمانان در توحيد ايشان اين است امّا طريق اهل خصوص چنان است كه حكايت كنند از آن. پير طريقت در عموم احوال گفتى: «اللّه» و «لا اله الّا اللّه» كمتر گفتى سرّ آن، روزى، پرسيدند جواب داد كه: «نفي العيب حيث يستحيل العيب عيب نكو گفت شوريده روزگار كه گفت:
كى خيمه از صحراء جانم بركند هجران تو
بستان شده از نام تو بر جان من زندان تو
جامى اين جمله را اينطور تجزيه و تحليل كرده است:
دارد الّا فروغ نور قدم
هست الّا كليد گنج شهود
دهد الّا ز جام قدرت مى
وين رساند بوحدت قدمت
ندهد آفتاب وحدت نور
از حجاب تو از تو پنهان است
مرتفع گردد از ميانه دوئى
همه او بينى آشكار و نهان
التماس دعا :Mohabbat:
چرا میفرماید.....اول باید به طاغوت کافر شود کسی که میخاهد.به خداوند ایمان داشته باشد؟
سلام بر حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و منتظرانش
با توجّه به تفاسیر و كتب مختلف و وجود قرائن و شواهد، روشن میشود آیةالكرسی منحصر در یك آیه است و فقط شامل آیه 255 سوره بقره است. قرائن و شواهد عبارتند از:
1. با مراجعه به كتب تفسیر در مییابیم مفسران فقط همین آیه را به عنوان آیةالكرسی مورد بررسی و تفسیر قرار داده و متعرض آیههای بعد نشده اند.
2. شأن نزول آیههای بعدی با شأن نزول این آیه متفاوت است، علاوه بر اینكه برخلاف پیام و محتوای این آیه كه بیان توحید خالص و صفات كمالیه خداوند است، آیههای بعدی پیام و محتوای مستقل و جداگانه دیگری را دنبال میكنند، و این مسئله موجب تفكیك این آیه از آیات بعدی میشود.
3. با توجّه به روایاتی كه در این باره از معصومین ـ علیهم السّلام ـ آمده میان عالمان شیعه انحصار آیةالكرسی به همین یك آیه اشتهار یافته از اینرو علامه مجلسی فرمود:
الف) ... و المشهور انّ آیة الكرسی الی "العلی العظیم"...[2].
ب) ... والأشهر فی آیة الكرسی الی "العلی العظیم"...[3].
ج) همچنین در روایتی كه از حضرت امیرمؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ در باب فضیلت آیةالكرسی بیان شده[4] آن حضرت آیةالكرسی را از جمله "اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ" شروع و با جمله "الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ" ختم كردهاند، كه فقط همین یك آیه را شامل میشود.[5].
--------------------------
[2] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج86، ص 4، روایت 3، باب 38.
[3] . همان ، ج 87، ص 99، روایت 17، باب 4.
[4] . طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج 2، ص 515.
[5]. با تلخیص از پرتال جامع نور
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام مجدد خدمت همه دوستان و سرورانی که در این بحث شرکت کردند.
" فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى ..."
كلمه" طاغوت" به معناى طغيان و تجاوز از حد است، ولى اين كلمه، تا حدى مبالغه در طغيان را هم مىرساند، مانند كلمه" ملكوت" و كلمه" جبروت" كه مبالغه در مالكيت و جباريت است، و اين كلمه در مواردى استعمال مىشود كه وسيله طغيان باشند، مانند اقسام معبودهاى غير خدا، امثال بتها و شيطانها و جنها و پيشوايان ضلالت از بنى آدم، و هر متبوعى كه خداى تعالى راضى به پيروى از آنها نيست، و اين كلمه در مذكر و مؤنث و مفرد و تثنيه و جمع، مساوى است و تغيير نمىكند.
و اگر خداوند متعال در اين آيه كفر را جلوتر از ايمان ذكر كرد و فرمود:" كسى كه به طاغوت كفر بورزد و به خدا ايمان بياورد" براى اين است كه موافق ترتيبى ذكر كرده باشد كه با فعل جزا مناسب است، چون فعل جزا عبارت است از استمساك به عروة الوثقى، و اين استمساك عبارت است از ترك هر كار و گرفتن عروة الوثقى، پس استمساك يك" ترك" مىخواهد و يك" گرفتن"، لذا بايد اول كفر را ذكر مىكرد كه عبارت است از ترك، سپس ايمان را كه عبارت است از اخذ، تا فعل شرط مطابق با جزاى آن باشد.
ترجمه الميزان، ج2، ص: 526
:Gol::Gol:
با سلام
بحث خوبي است ، یک سوال چرا خدای متعال اول فرمود یخرجهم بعد یخرجونهم ؟
دوم مگر کفار نور دارند که بسوی ظلمت روند؟!
اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ {البقرة/257}
[=system][=arial]كلمه طاغوت در اينجا مفرد ولى بمعناى جمع است و مراد از آن بقول ابن عباس، «شيطان» و بقول مقاتل «رؤساء و رهبران گمراهى» مىباشد. (ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج3، ص: 117)
با سلام وتشكر
نكته ظريفي كه در اين أيه وأيه 55 سوره مائده كه فرمود : انما وليكم الله ورسوله و الذین ....همین است که نفرمود اولیائکم ، اولیاء الهی در اصل یک ولی هستند و در راستای ولایت الهی هرچند که متعدد باشند اما چون ماذون من الله هستند در اصل واحدند اما اولیاء شیطان متعدد و پراکنده که در آیه مزبور جمع آورده شده است .
بزبان ساده تر خدای سبحان ولی مومنین است و آنها را بسوی نور رهبری میکند اما به چه وسیله ؟
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ {المائدة/55}
وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (51)
قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا لَهُ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا (-کهف-26)
وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن وَلِيٍّ مِّن بَعْدِهِ وَتَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلَى مَرَدٍّ مِّن سَبِيلٍ (44)
در این آیه هم هدایت بدست خدای متعال است و کلمه ولی به معنی هادی وراهبر آمده است .
إِنَّهُمْ لَن يُغْنُوا عَنكَ مِنَ اللَّهِ شَيئًا وإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ (19)
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَي الْقَيومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يعْلَمُ مَا بَينَ أَيدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يحِيطُونَ بِشَيءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِي الْعَظِيمُ(البقرة/255)
سلام بر حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و منتظرانش
«الله» اسم علم است براي آن وجود مقدس که جامع جميع صفات کماليه و جماليه، و منزه از صفات ممکنات است. و لذا تمام أسماء و صفات حق در لفظ «الله» به طور اجمال جمعي مندرج است. و کلمه ي «الله» نزديک ترين أسماء باسم أعظم است.
در کتاب توحيد صدوق از أميرالمؤمنين (ع) نقل شده که فرمود: «ان قولک «الله» أعظم اسم من أسماء الله و هو الاسم الذي لا ينبغي أن يسمي به غير الله...» يعني: محققا گفتار تو به لفظ «الله» بزرگترين اسمي است از أسماء الهي، اسمي است که شايسته نيست غير از خدا- نام مخلوقي- بدان ناميده شود.
البته اين اسم مبارک مختص به ذات واجب الوجود است. در تفسير صافي از حضرت رضا (ع) نقل شده که فرمود: «... انها أقرب الي اسم الاعظم من ناظر العين الي بياضها» يعني: کلمه ي «الله» نزديک ترين اسم است به اسم أعظم که از ناظر چشم به سفيدي چشم نزديکتر است. (2)