تعریف قرآن

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تعریف قرآن

تعریف قرآن از سه مقام ممکن است که چهارمی ندارد:

1- مقام الوهیت 2-مقام نبوت 3- مقام وصایت
1- مقام الوهیت
الله نزل احسن الحدیث کتابا متشابها مثانی تقشعرمنه جلودالذین یخشون ربهم ثم تلین جلودهم وقلوبهم الی ذکر الله ذلک هدی الله یهدی به من یشاءومن یضلل الله فماله من هاد(سوره زمر ایه 23)
جمله بالفظ جلاله ی الله اغاز شده است .گاهی در قران جمله مصدر به اسماء صفات است وگاهی به اسماء ذات ودر این تفاوت نکته هایی است.
این جا که مقام تعریف قران کریم است جمله با اسم ذات وآن هم اسم ذات الله آغاز شده است.
لااله الاالرحمن یا لااله الاالرحیم مفید دخول در اسلام نیست فقط باید با لفظ الله باشد یعنی لااله الا الله ودر غیر این صورت شخص مسلمان نمی شود.
خود الله چیست؟خود بحث مفصلی دارد.
الله نزل احسن الحدیث:فعل (نزل )ومتعلق آن(احسن الحدیث)است .
خود حسن چیست ؟متعلق هر چیزی به چیست ؟ ادامه دارد....

بیانات حضرت آیت الله وحید خراسانی حفظه الله

سلام استاد
تو را خدا بفکر فهم کاربران بی سواد مثلمن:Cheshmak: :Ghamgin: هم باشید .
همه اینای که فرمودید را میشه لطفا ترجمه بفرمایید من که خیلی چیزی را متوجه نشدم:Labkhand: :Gig:
:Gol:

سلام علیکم
کلام حضرت آیت الله وحید برای اهلش است انشالله برای استفاده عموم هم مطالبی مفید در همین زمینه درج خواهد شد .

بسم الله الرحمن الرحیم

تعریف قرآن شماره 1
تعریف قرآن تنها از سه راه ممکن است اول اینکه خدای متعال که نازل کننده این کتاب مقدس است باید بیان کند.
دوم پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و سوم معصوم علیه السلام و راه دیگری برای شناخت قرآن وجود ندارد.
1- بیان خدای متعال

الله نزل احسن الحدیث کتابا متشابها مثانی تقشعرمنه جلودالذین یخشون ربهم ثم تلین جلودهم وقلوبهم الی ذکر الله ذلک هدی الله یهدی به من یشاءومن یضلل الله فماله من هاد(سوره زمر ایه 23)
خداوند متعال در این آیه شریفه پنج خصوصیت برای قرآن ذکر میکند:

الف- احسن الحدیث
ب- کتابا متشابها
ج- مثانی
د-تقشعر منه جلود الذین یخشون ربهم
ه- ثم تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکر الله


[=&quot]ادامه دارد ...
[/]


تعریف قرآن شماره 2

[=&quot]نکته قابل توجه:[/]



در قرآن مجید گاهی جمله با نام خداوند متعال آغاز میشود که این نشان دهنده مهم بودن مطلبی است که خدای سبحان میخواهد بیان کند.اسماء خداوند دو گونه است گاهی اسم ذات اند(مانند هو ،حق ،الله) وگاهی اسم صفات(مانند رحمن،رحیم و...)،اسم ذات بالاتر از اسم صفات است و در میان اسماء ذات نام «الله» جل جلاله از همه بالاتر است چراکه همه صفات جلال و جمال را در خود جمع کرده و اگر کسی بگوید «لا اله الا الرحمن »یا «لا اله الا الرحیم»برای مسلمان شدن از او پذیرفته نیست اما اگر بگوید «لا اله الا الله»نشان مسلمانی است.بنابراین چون آیه مورد بحث با نام «الله »جل جلاله شروع شده بیانگر اهمیت زیاد مطلبی است که میخواهد بیان شود و آن تعریف قرآن کریم است.




الف-
الله نزل احسن الحدیث



[=&quot]«احسن»، اسم تفضیل است از« حسن»، به معنای برترین و«احسن حدیث»،یعنی برترین کلام.«حسن»، گاهی به یک امر جسمانی تعلق میگیرد و نتیجه آن حضرت یوسف علیه السلام میشود و گاهی به یک امر روحانی تعلق می گیرد که نتیجه آن انسان کامل میشود. حال باید توجه کرد اگر«حسن»،« احسن »شود (اسم تفضیل حسن) آن هم در کلام خداوند متعال که بصورت مطلق فرموده «احسن الحدیث» نتیجه این می شود که قرآن برترین کلام است حتی کلام و حدیث انبیاء و فرشتگان الهی تحت الشعاع قرآن است.
[/]تعریف قرآن شماره 3[=&quot]
ب- کتابا متشابها
كتابى است كه آياتش هماهنگ و همصدا، و از نظر لطف و زيبايى و عمق بيان همانند يكديگر است.
منظور از" متشابه" در اينجا كلامى است كه قسمتهاى مختلف آن با يكديگر همرنگ و هماهنگ می‏باشد، هيچگونه تضاد و اختلافى در ميان آن نيست، خوب و بد ندارد، بلكه يكى از يكى بهتر است.

اين درست بر خلاف كلمات انسانها است كه هر قدر در آن دقت شود هنگامى كه گسترده و وسيع گردد خواه ناخواه اختلافات و تناقضها و تضادهايى در آن پيدا می‏شود، بعضى در اوج زيبايى است، و بعضى كاملا عادى و معمولى، بررسى آثار نويسندگان معروف و بزرگ اعم از نثر و نظم نيز گواه زنده اين مطلب است.
اما كلام خدا قرآن مجيد اينچنين نيست، انسجام فوق العاده و همبستگى مفاهيم و فصاحت و بلاغت بی‏نظيرى كه در همه آياتش حاكم است گواهى مى‏دهد كه از كلام انسانها نيست.

[/]


[=&quot]ج - مثانی :(مثانی یعنی تکرار) یکی دیگر از ویژگیهای قرآن مثانی است .اين تعبير[/]


[=&quot] ممكن است اشاره به تكرار مباحث مختلف داستانها، سرگذشتها، مواعظ و اندرزها بوده
[/]

[=&quot]باشد، اما تكرارى كه هرگز ملالت‏آور نيست، بلكه شوق‏انگيز است و نشاط آفرين، و اين
[/]

[=&quot]يكى از اصول مهم فصاحت است كه انسان به هنگام لزوم چيزى را براى تاثير عميق
[/]

[=&quot]بخشيدن تكرار كند، اما هر زمان به شكلى تازه و صورتى نو كه ملالت‏خيز نباشد.[/]

[=&quot]بعلاوه مطالب مكرر قرآن مفسر يكديگر است، و بسيارى از مشكلات از اين طريق حل
[/]

[=&quot]مى‏شود. بعضى آن را نيز اشاره به تكرار تلاوت قرآن و كهنه نشدن بر اثر تكرار تلاوت[/]

[=&quot] دانسته‏اند.[/]

[=&quot]و بعضى اشاره به تكرار نزول قرآن كه يك بار به صورت دفعى بر قلب پيامبر صلی الله
[/]

[=&quot] علیه و آله شب قدر نازل شده، و يك بار هم به صورت تدريجى طى 23 سال.[/]

[=&quot]اين احتمال نيز وجود دارد كه مراد تكرار حقيقت قرآن در هر زمان و تجلى تازه‏اى از
[/]

[=&quot]غيبت از آن با گذشت سال و ماه است[/]

[=&quot]از ميان اين تفسيرها تفسير اول مناسبتر به نظر مى‏رسد، هر چند تضادى در ميان آنها
[/]

[=&quot]نيست و جمع همه آنها ممكن است .[/]

[=&quot]تفسير نمونه، ج‏19، ص: 433[/][=&quot][/]

د-تقشعر منه جلود الذین یخشون ربهم :[=&quot]یکی دیگراز ویژگیهای قرآن نفوذ عمیق و فوق العاده آن است . خداوند متعال در مورد این وصف می فرماید:" از شنيدن آيات اين قرآن لرزه بر اندام خاشعان از پروردگار مى‏افتد (و مو بر تنشان راست مى‏شودشود)" (تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ). [/]

[=&quot]چه ترسيم جالب و زيبايى از نفوذ عجيب آيات قرآن در دلهاى آماده، نخست در آن خوف و ترسى ايجاد مى‏كند، خوفى كه مايه بيدارى و آغاز حركت است، و ترسى كه انسان را متوجه مسئوليتهاى مختلفش مى‏سازد.[/]



[=&quot]كلمه" تقشعر" از مصدر" اقشعرار" است كه به معناى جمع شدن پوست بدن است به شدت، از ترسى كه در اثر شنيدن خبر دهشت آور و يا ديدن صحنه‏اى دهشت آور دست مى‏دهد. و اين جمع شدن پوست بدن اشخاص در اثر شنيدن قرآن، تنها به خاطر اين است كه خود را در برابر عظمت پروردگارشان مشاهده مى‏كنند، پس در چنين وضعى وقتى كلام خدا را بشنوند، متوجه ساحت عظمت و كبريايى او گشته و خشيت بر دلهايشان احاطه مى‏يابد و پوست بدنهايشان شروع به جمع شدن مى‏كند.[/]



[=&quot]در حديثى از" اسماء" نقل شده كه مى‏گويد: كان اصحاب النبى حق اذا قرء عليهم القرآن- كما نعتهم اللَّه- تدمع اعينهم و تقشعر جلودهم[/]



" [=&quot]ياران پيامبر هنگامى كه قرآن بر آنها تلاوت مى‏شد- همانگونه كه خدا آنها را توصيف كرده است- چشمهايشان اشكبار مى‏گشت و لرزه بر اندامشان مى‏افتاد[/]"


ه- ثم تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکر الله
[=&quot]كلمه" تلين" متضمن معناى سكون و آرامش است، چون اگر چنين نبود احتياج نداشت كه با حرف" الى" متعدى شود، پس معنايش اين است كه: بعد از جمع شدن پوستها از خشيت خدا، بار ديگر پوست بدنشان نرم مى‏شود. و دلهايشان آرامش مى‏يابد، چون به ياد خدا مى‏افتند، و با همان ياد خدا آرامش مى‏يابند.[/]



[=&quot]در جمله قبلى كه جمع شدن پوستها را بيان مى‏كرد، سخنى از قلوب به ميان نياورد، براى اينكه مراد از" قلوب" جانها و نفوس است و جان" اقشعرار" يعنى جمع شدن پوست ندارد، عكس العمل جانها در برابر قرآن همانا خشيت و ترس است.[/]



[=&quot]بر اساس پژوهش جدید جمعی از محققان در آمریکا ،گوش دادن به صوت قرآن که با ترتیل خوانده شده است ، تغییرات فیزیولوژیک غیر ارادی در دستگاه عصبی ایجاد می کند که موجب از میان رفتن حالتهای روحی نامتعادل مانند اضطراب می شود.[/]



[=&quot]فرکانس موجهای مغزی 12 تا 13 موج در ثانیه است که مربوط به حالت هوشیاری است، به 8 تا 10 موج در ثانیه که مربوط به حالت آرامش عمیق روح است کاهش یافت . این آزمایش برای کسانی که عرب زبان نبودند انجام شد.[/]


باسمه تعالی
2-بیان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
من اطلب العلم فی غیره اضله الله
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند هر کس علم (آنچه برای هدایت لازم است) را در غیر قرآن جستجو کند خدای متعال او را گمراه می کند.برای اینکه تعریف پیامبر صلی الله علیه و آله روشن شودمقدماتی ذکر می شود:
1- هر کس قرآن نازل شده را کنار گذاشت و فلان کتاب را برداشت و بر قرآن مقدم کرد یا اینکه گم شده مبدا و معاد را در کتاب افلاطون و ارسطو جستجو کرد به قرآن ظلم کرده است.
2- هر ظلمی مجازاتی دارد متناسب با آن، مثلا اگر کسی به یک تومان مال غیر ظلم کند گناهش این خاصیت را دارد که اگر شهید شود با اولین قطره خونش تمام گناهانش آمرزیده می شود مگر یک گناه و آن حق الناس است.
3- مجازات ظلم به قرآن اضلال و گمراه کردن خداوند متعال است.
4- خداوند متعال اضلال ابتدایی ندارد به این معنا که خدای بزرگ در ابتدا کسی را گمراه کند چون مخالف با حکمت الهی است اما خداوند متعال اضلال ثانویه دارد به این معنا که اگر بنده ای ظلم کرد توفیق هدایت از او گرفته می شود.
5- اضلال خداوند توسط آیه ای از قرآن بیان شده است که « من یضلل الله فما له من هاد»یعنی اگر اولین و آخرین عالم دست به دست هم بدهند تا کسی را که خداوند متعال گمراه کرده هدایت کنند هرگز نمی توانند.
بنابر آنچه گفته شد تعریف پیامبر
صلی الله علیه و آله
از قرآن مشخص می شود که قرآن کتابی است که اگر کسی هدایت را در غیر آن جستجو کند مستحق اضلال خداوند خواهد شد که اگر اولین و آخرین جمع شوند تا اورا هدایت کنند دیگر هدایتی در کار نیست.

باسمه تعالی

3-بیان حضرت امیراالمومنین علی علیه السلام:
القرآن بحر لا یدرک قعره
برای اینکه تعریف حضرت علی علیه السلام مشخص شود ذکر مقدماتی لازم است:
الف- در کلام حضرت امیر علیه السلام فعل به صورت مجهول آمده « لا یدرک» که دلالت بر عظمت این دریا دارد.
ب - تشبیه قرآن به دریا عجیب است آن هم دریایی که عمق آن درک شدنی نیست.
بنابراین قرآن کتابی است بس با عظمت که عمق آن دست نیافتنی است.
موضوع قفل شده است