نقد تفاوت های معجزه با سحر و کارهای مرتاضان(مقرون به ادعای نبوت)

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نقد تفاوت های معجزه با سحر و کارهای مرتاضان(مقرون به ادعای نبوت)

معجزه انبیا مقرون به ادعای نبوت است بر خلاف اعمال خارق العاده مرتاضان و ساحران
پاسخ1(نقضی):
سای بابا که در هند معجزه می کند و همراه با آن نه تنها ادعا نبوت بلکه ادعای خدایی دارد(جزوه علم و دین،ص113)پس افرادی هم داریم که علاوه بر عمل خارق العاده نه ادعای نبوت بلکه ادعای خدایی هم بنمایند.
سخنی در رابطه با سای بابا
اعمال خارق العاده سای بابا(+ادعای خدایی او):

سای بابا که در هند معجزه می کند و همراه با آن نه تنها ادعا نبوت بلکه ادعای خدایی دارد(جزوه علم و دینٌ113) در مورد معجزات سای بابا مراجعه شود به کتاب «سایی بابا مرد، معجزه ها» کتاب مورفث،اچ که در1973 در لندن به چاپ رسیده است اما سخنی در رابطه با سای بابا:
ساتیا سای بابا در سن ۱۴ سالگی "در تاریخ ۲۳ ماه مه ۱۹۴۰" اعلام کرد که روح خداوند در جسم او حضور دارد و او برای هدایت انسان‌ها بر روی زمین ظهور کرده‌است(ویکپدیا)
ساي بابا خود را «برهما» خداي خالق و هستي‌بخش مي‌پندارد و از مردم مي‌خواهند، تا او را ستايش و تعظيم كنند، به او عشق بورزند، تا به آرامش و عشق برسند؛ آرامش و عشقي كه در ملكوت تجربه كرده‌اند، فطرت شان از آن آگاه است و در اين جهان نيز به دنبال آن مي‌گردند.(سایت فارس نیوز)
برخی از کارهای خارق العاده سای بابا :
دکتر والستن متخصص علوم روحی و فرا طبیعی که شخصا در هند به دیدار سای بابا رفته بود می گوید:
درسفر اخیرم به هندوستان مردی را ملاقات کردم که بسیاری از معجزات منسوب به عیسی را انجام می داد... او سنگ را به شیرینی و گل را به جواهر تبدیل می کند از آسمان خاکستر مقدس می باراند به طوری که چپلک های بسیار بزرگ ئپر از خاکستر می شود با تماس با بیمار و نیز از راه دور قادر است بیماران را شفا دهد برای من این موقعیت پیش نیامد تا بتوانم از نزدیک کارهایش را مورد بررسی انجام دهم ولی هوارد مورفث که مدتی اب سای بابا کار کرده بود فهمیده بود که هیچ گونه تردستی یا نیرنگی در کارش نیست.(مقاله روح و علوم تجربی در کتاب روح و دانش جدید،ص118)

پاسخ2(حلّی):
باید دید که شرط ادعای نبوت کردن چه تأثیری در معجزه دارد؟این شرط برای این است که دروغگو با معجزه جلب اعتماد کند و بعد سخنان باطلی به عنوان واقعیات و حقائق ارائه می کند و اگر خدا قدرت عمل خارق العاده را در اختیار وی بگذارد مردم را اغرا به جهل کرده است ولی اشکال این است که شخص دروغگو اگر ادعای نبوت هم نکند وقتی امر خارق العاده انجام داد مردم را روحا مسخر می کند و بعد هم حرفهای باطل خود را به مردم القا می کند و ادعای نبوت و عدم آن تأثیری در مطلب ندارد مضافا به این که کسی که ادعای نبوت می کند نسبت به کسی که ادعای نبوت نمی کند یک دروغ اضافه تر گفته است .(جزوه علم و دین،ص115)


بسم الله الرحمن الرحیم

velayat;197760 نوشت:
معجزه انبیا مقرون به ادعای نبوت است بر خلاف اعمال خارق العاده مرتاضان و ساحران
پاسخ1(نقضی):
سای بابا که در هند معجزه می کند و همراه با آن نه تنها ادعا نبوت بلکه ادعای خدایی دارد(جزوه علم و دین،ص113)پس افرادی هم داریم که علاوه بر عمل خارق العاده نه ادعای نبوت بلکه ادعای خدایی هم بنمایند.
سخنی در رابطه با سای بابا
اعمال خارق العاده سای بابا(+ادعای خدایی او):

سای بابا که در هند معجزه می کند و همراه با آن نه تنها ادعا نبوت بلکه ادعای خدایی دارد(جزوه علم و دینٌ113) در مورد معجزات سای بابا مراجعه شود به کتاب «سایی بابا مرد، معجزه ها» کتاب مورفث،اچ که در1973 در لندن به چاپ رسیده است اما سخنی در رابطه با سای بابا:
ساتیا سای بابا در سن ۱۴ سالگی "در تاریخ ۲۳ ماه مه ۱۹۴۰" اعلام کرد که روح خداوند در جسم او حضور دارد و او برای هدایت انسان‌ها بر روی زمین ظهور کرده‌است(ویکپدیا)
ساي بابا خود را «برهما» خداي خالق و هستي‌بخش مي‌پندارد و از مردم مي‌خواهند، تا او را ستايش و تعظيم كنند، به او عشق بورزند، تا به آرامش و عشق برسند؛ آرامش و عشقي كه در ملكوت تجربه كرده‌اند، فطرت شان از آن آگاه است و در اين جهان نيز به دنبال آن مي‌گردند.(سایت فارس نیوز)
برخی از کارهای خارق العاده سای بابا :
دکتر والستن متخصص علوم روحی و فرا طبیعی که شخصا در هند به دیدار سای بابا رفته بود می گوید:
درسفر اخیرم به هندوستان مردی را ملاقات کردم که بسیاری از معجزات منسوب به عیسی را انجام می داد... او سنگ را به شیرینی و گل را به جواهر تبدیل می کند از آسمان خاکستر مقدس می باراند به طوری که چپلک های بسیار بزرگ ئپر از خاکستر می شود با تماس با بیمار و نیز از راه دور قادر است بیماران را شفا دهد برای من این موقعیت پیش نیامد تا بتوانم از نزدیک کارهایش را مورد بررسی انجام دهم ولی هوارد مورفث که مدتی اب سای بابا کار کرده بود فهمیده بود که هیچ گونه تردستی یا نیرنگی در کارش نیست.(مقاله روح و علوم تجربی در کتاب روح و دانش جدید،ص118)


سلام و عرض ادب
همانطور که در بحث http://www.askdin.com/thread17458.html هم اشاره شد روش شناسی مباحثه در علوم مختلف از جمله مهمترین عوامل نتیجه دهی علوم است.
و یکی از مهمترین ارکان روش شناسی توجه به جایگاه بحث مورد مطالعه است.

در نگاه پیروان پیامبران معجزه تنها نقش تصدیق پیامبر را دارد یعنی راهی است که انسانها از طریق آن سعی میکنند فرستادگان خدا بشناسند.

مثل مهری که توسط آن فرستاده فلان شخصیت شناخته میشود.

پر واضح است که تلاش کردن و اصل اندیشیدن برای شناختن فرستاده فلان شخصیت زمانی معقول است که این شخص اصل وجود آن شخصیت را قبول داشته باشد و همچنین اینکه او کسی را فرستاده است؛ داشته باشد.

کسی که خدا را قبول نداشته باشد و یا برخی از صفات او را قبول نکند و یا بحث فرستادن پیامبران توسط خدا را قبول نداشته باشد؛ معنی ندارد که در مورد شناختن فرستادگان خدا تلاش کند.

پس وجود خدا وند متعال با صفات او پذیرفته شده است و همچنین ارسال پیامبران پذیرفته شده است سپس برای بررسی معجره بودن یا معجزه نبودن یک عمل خارق العاده دست بکار میشوند.

و کسی که این مسیر را طی کند و روشمند وارد بحث معجزه بشود هرگز گرفتار ادعا های امثال سای بابا نخواهد شد. زیرا ادعا های خلاف عقل است و با باورای منطقی و معقول او ناسازگار است. حتی اگر هزاران کار خارق العاده هم انجام دهد قویترین شواهد بر باطل بودن او وجود دارد و باطل ارزش پیروی ندارد چه ادعای نبوت کند و چه ادعای خدایی یا هر ادعای دیگری.
وقتی یک انسان که هیچ تفاوت وجدی خاصی با دیگر انسانها ندارد ادعای خدایی میکند و کسی که روزی نبوده و بود شده و روزی هم نیست شده است ادعای الوهیت میکند؛ قطعا نمیتواند مورد پذیرش هیچ عاقلی باشد.
زیرا این عاقل دو حالت دارد :
یا اندیشه آفرینش و خالقیت و علیت خداوند برای عالم را قبول ندارد. خب چنین شخصی هرگز زیر بار حرف سای بابا هم نخواهد رفت.

یا چنین اندیشه ای را قبول دارد؛ برای چنین فردی اصل این اندیشه اجازه پذیرش سخن سای بابا را به او نمیدهد.

بلال;250864 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

[/right]
[/center]

سلام و عرض ادب
همانطور که در بحث http://www.askdin.com/thread17458.html هم اشاره شد روش شناسی مباحثه در علوم مختلف از جمله مهمترین عوامل نتیجه دهی علوم است.
و یکی از مهمترین ارکان روش شناسی توجه به جایگاه بحث مورد مطالعه است.

در نگاه پیروان پیامبران معجزه تنها نقش تصدیق پیامبر را دارد یعنی راهی است که انسانها از طریق آن سعی میکنند فرستادگان خدا بشناسند.

مثل مهری که توسط آن فرستاده فلان شخصیت شناخته میشود.

پر واضح است که تلاش کردن و اصل اندیشیدن برای شناختن فرستاده فلان شخصیت زمانی معقول است که این شخص اصل وجود آن شخصیت را قبول داشته باشد و همچنین اینکه او کسی را فرستاده است؛ داشته باشد.

کسی که خدا را قبول نداشته باشد و یا برخی از صفات او را قبول نکند و یا بحث فرستادن پیامبران توسط خدا را قبول نداشته باشد؛ معنی ندارد که در مورد شناختن فرستادگان خدا تلاش کند.

پس وجود خدا وند متعال با صفات او پذیرفته شده است و همچنین ارسال پیامبران پذیرفته شده است سپس برای بررسی معجره بودن یا معجزه نبودن یک عمل خارق العاده دست بکار میشوند.

و کسی که این مسیر را طی کند و روشمند وارد بحث معجزه بشود هرگز گرفتار ادعا های امثال سای بابا نخواهد شد. زیرا ادعا های خلاف عقل است و با باورای منطقی و معقول او ناسازگار است. حتی اگر هزاران کار خارق العاده هم انجام دهد قویترین شواهد بر باطل بودن او وجود دارد و باطل ارزش پیروی ندارد چه ادعای نبوت کند و چه ادعای خدایی یا هر ادعای دیگری.
وقتی یک انسان که هیچ تفاوت وجدی خاصی با دیگر انسانها ندارد ادعای خدایی میکند و کسی که روزی نبوده و بود شده و روزی هم نیست شده است ادعای الوهیت میکند؛ قطعا نمیتواند مورد پذیرش هیچ عاقلی باشد.
زیرا این عاقل دو حالت دارد :
یا اندیشه آفرینش و خالقیت و علیت خداوند برای عالم را قبول ندارد. خب چنین شخصی هرگز زیر بار حرف سای بابا هم نخواهد رفت.

یا چنین اندیشه ای را قبول دارد؛ برای چنین فردی اصل این اندیشه اجازه پذیرش سخن سای بابا را به او نمیدهد.


کاش که پاسخ اشکال حلی هم می دادید
در مورد سخن شما در رابطه با سای بابا پاسخش در همان تاپیک مذکور در خط اول شما داده شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

velayat;197760 نوشت:

پاسخ2(حلّی):
باید دید که شرط ادعای نبوت کردن چه تأثیری در معجزه دارد؟این شرط برای این است که دروغگو با معجزه جلب اعتماد کند و بعد سخنان باطلی به عنوان واقعیات و حقائق ارائه می کند و اگر خدا قدرت عمل خارق العاده را در اختیار وی بگذارد مردم را اغرا به جهل کرده است ولی اشکال این است که شخص دروغگو اگر ادعای نبوت هم نکند وقتی امر خارق العاده انجام داد مردم را روحا مسخر می کند و بعد هم حرفهای باطل خود را به مردم القا می کند و ادعای نبوت و عدم آن تأثیری در مطلب ندارد مضافا به این که کسی که ادعای نبوت می کند نسبت به کسی که ادعای نبوت نمی کند یک دروغ اضافه تر گفته است .(جزوه علم و دین،ص115)




در این بخش از مطالب شما نیز قواعد نقد سازنده رعایت نشده است. زیرا اصلا توجهی به منظور و مراد و هدف ارائه دهنده اندیشه ندارید.

تعریف معجزه از چند قید شکل گرفته است که هر قیدی مانع داخل شدن برخی در تعریف پیامبر میشود.

قید "مقرون بودن به اعای نبوت" در واقع این افراد را از تعریف اعجاز و از پیامبران خارج می کند.

1. کسی که کار خارق العاده انجام می دهد و ادعای سحر و ساحری میکند. یا مثلا ادعای خدایی میکند. چنین شخصی با وجود ارائه عمل خارق العاده هرگز داخل در اندیشه اعجاز و نبوت نخواهد شد.
زیرا خودش با صدای بلند فریاد می زند : ای کسی که به خدا ایمان داری و به اصل نبوت هم ایمان داری و میخواهی مصداق پیامبر را بشناسی؛ بدان و آگاه باش که من آن کسی که دنبالش هستی نیستم بلکه من خود خدا یا یک ساحر هستم که اعتقادی به خدای تو ندارم.

2. کسی که کاری خارق العاده انجام میدهد و در عین حال موید به عنایت الهی است و این خرق عادت در واقع از جانب خدا به اعطا شده است. ازآنجا که او با پیامبر در انجام خرق عادت به اذن خداوند متعال؛ مشترکند و ممکن است مردم را با پیامبر اشتباهی بگیرند؛ چنانچه پیامبر باشد حتما باید به مردم اعلام کند که من پیامبر هستم. و کسیکه مورد تایید خداوند قرار میگیرد هرگز کاذب نخواهد بود و وقتی ادعای نبوت نمیکند یا صراحتا نبوت خود را رد میکند پس قطعا نبی نیست. و کسی که ورد تایید خداوند باشد قطعا صادق است و در صورت ادعای نبوت قطعا حقیقت را بیان میکند.

velayat;197760 نوشت:

پاسخ2(حلّی):
باید دید که شرط ادعای نبوت کردن چه تأثیری در معجزه دارد؟این شرط برای این است که دروغگو با معجزه جلب اعتماد کند و بعد سخنان باطلی به عنوان واقعیات و حقائق ارائه می کند و اگر خدا قدرت عمل خارق العاده را در اختیار وی بگذارد مردم را اغرا به جهل کرده است





اینکه سازکار عالم بگونه ای طراحی شده است که حتی انسانهای عادی هم بر اثر تمرین و ممارست و تعلیم می توانند کارهایی انجام دهند که در شرایط عادی از خود آن فرد یا دیگران بر نمیآید هیچ منع یا مشکل عقلی ندارد.
velayat;197760 نوشت:

پاسخ2(حلّی):
ولی اشکال این است که شخص دروغگو اگر ادعای نبوت هم نکند وقتی امر خارق العاده انجام داد مردم را روحا مسخر می کند





و اینکه در مقابل جریان حق خواهان؛ اهل باطل هم وجود دارد و برای تبلیغ و ترویج و توجیه خود تلاش میکند و ممکن است مردم را روحا مسخره کند؛ هیچ منع عقلی ندارد؛ زیرا انسان مختار خلق شده است.
velayat;197760 نوشت:

پاسخ2(حلّی):
و بعد هم حرفهای باطل خود را به مردم القا می کند





و اینکه این جریان باطل سعی میکند حرفهای باطل خود را به مردم القا کند هیچ منع عقلی ندارد.

مهم این است که طبق عقل هر انسانی با توجه به شرایطی که در آن قرار گرفته است و با کمک قرائن و دلایل سلبی امکان شناخت دروغگو و حق از باطل را دارد. و بر اساس قدرت اختیارش باید تلاش و همت خود را در راستای دوری از باطل به کار ببندد.

تبصره : چنانچه (بر فرض امکان) برای شخصی یا اشخاصی به صورت مقطعی یا کلی امکان تشخیص دروغگو وجود نداشته باشد؛ چنین اشخاصی بر اساس شرایط عمومی تکلیف[2] معذور هستند.

velayat;197760 نوشت:

مضافا به این که کسی که ادعای نبوت می کند نسبت به کسی که ادعای نبوت نمی کند یک دروغ اضافه تر گفته است .(جزوه علم و دین،ص115)





مشکل کلی بحث شما در اینجا و بحثهای مشابه این است که قصد نقد معجزه را دارید ولی در حین بحث سخنتان به انکار بحثهای بالا دستی معجزه کشیده می شود. در واقع چون خدا را قبول ندارد یا آمدن پیامبران را قبول ندارید تصمیم به نقد معجزه گرفته اید در حالی که وجود خداوند یا بحث ارسال پیامبران خود دارای دلایلی مستقل و مبانی متحکم است و راه نقد یا انکار آنها از رهگذر بررسی ادله مستقیم خودشان عبور میکند.

باطل و نارسا بودن این عبارت شما :

velayat;197760 نوشت:
کسی که ادعای نبوت می کند نسبت به کسی که ادعای نبوت نمی کند یک دروغ اضافه تر گفته است .(جزوه علم و دین،ص115)

از آن جهت است که شما بنا را بر دروغگو بودن همه مدعیان نبوت میگذارید که ناشی از انکار خدا یا انکار ارسال رسل است.
در حالی که اندیشه اعجاز بر فرض قبول خدا و ارسال رسل بنا شده است.
البته شما اجباری در قبول این فرض و این دو مقدمه ندارید ولی اگر خواسته باشید معجزه را نقد کنید باید به جایگاه بحث اعجاز متعهد باشد.

-------------------------------------------------------
[1] نقل به مفهوم از : مرحوم فیاض لاهیجی/ گوهر مراد ص 457. و خاتمی /احمد. فرهنگ علم کلام ص 105. و مقدس اردبیلی.حدیقه الشیعه. ج2 ص 502.
[2] بلوغ - عقل - اطلاع و آگاهی - قدرت - اختیار . مطهری / مرتضی . مجموعه آثار ج2 ؛ ص293.

موضوع قفل شده است