مقایسه این الفاظ از نظر ترادف و عدم ترادف(انجمن اخلاق لطفا کمک بدید)

سلام
به نظر بنده، باید اول کلمات فارسی را از کلمات عربی جدا کنید.
از بین کلمات فوق، "پاکدامنی" فارسی و بقیه عربی هستند.
به نظر بنده، "پاکدامنی" یعنی "عفت فرج". پس بین "عفت" و "پاکدامنی" رابطه اعم و اخص وجود دارد.
قابل ذکر است که کلمه "عفت" در جاهای زیادی به کار می رود که پاکدامنی یا عفت فرج (عفت جنسی) تنها یکی از مصادیق آن است. یکی دیگر از مصادیق آن که حتماً زیاد شنیده اید، "عفت کلام" است. یعنی خودداری از بیان کلمات و جملات زشت و دشنام.

از یک سخنران شنیدم که می گفت:
اگر با بچه تان بیرون بروید و او در خیابان از شما بخواهد چیزی برایش بخرید و شما در جوابش بگوئید "پول ندارم" ، این خلاف "عفت" است. (نقل به مضمون)
با این توصیف، شاید بشه عفت را به این صورت تعریف کرد:
عفت یعنی آشکار نکردن چیزی که آشکار شدن آن زشت است و باید مخفی باشد.
طبق این تعریف (اگر درست باشد):
حجاب (مخفی کردن جاهایی از بدن که باید از نامحرم مخفی باشد) عفت است
فقیری که فقر خود را پنهان بدارد، عفت ورزیده است،
بیماری که درد و رنج خود را پنهان بدارد (بی تابی و ناله نکند) عفت ورزیده است
و ...

وقار: به نظرم یعنی "سنگینی" در رفتار (عدم سبکی و سبکسری)
حیاء: از سخنرانی شنیدم که می گفت: حیاء مربوط به "حفظ کرامت" انسان است. حیاء ورزیدن یعنی انجام ندادن هر کاری که "کرامت انسان" را خدشه دار کند.

البته اینها نظرات شخصی بنده است که کارشناس نیستم. انشاء الله کارشناسان سئوالات شما را دیده اند و انشاء الله دنبال تنظیم پاسخ مناسب رفته اند و انشاء الله به زودی برمیگردند!

یا مقلب القلوب

تعفّف یا همان عفت داشتن دارای دو معنا می باشد معنى خاص و معنى عام
معنى خاصّش همان عفّت در مسايل جنسى است در واقع در تعریف عفت به معنای خاص گفته اند که عفّت حدّ اعتدال قوّه شهويّه است‏. در تعریف خاص ،«شهوت» نقطه مقابل «عفت» است.

اما مفهوم عام آن، خويشتن دارى در برابر هر گونه تمايل افراطى نفسانى است .در واقع، زهد و بى ‏اعتنايى به حرام .

به گفته راغب اصفهانى در كتاب «المفردات»، عفت به معنى پديدآمدن حالتى در نفس است كه آدمى را از غلبه شهوت باز مى ‏دارد و «عفيف» به كسى گفته می ‏شود كه داراى اين وصف و حالت باشد.
‏
عفّت نيز مانند ساير صفات كمال، از مراتبى برخوردار است، كه بالاترين مرتبه آن، خوددارى و پرهيز از تمام محرّمات و نافرمانيهاست و به پرهيز از محرّمات شهوانى محدود نمى‏ شود.

نجابت نیز در معنای عام خود یعنی بزرگواری ودارای اصالت اما به طور خاص به شخصی که در مسائل جنسی رعایت حیا وحریم وعفت را نماید نجیب می گویند.والبته هر چه عفت شخص بیشتر باشد نجابتش نیز افزون تر خواهد بود.

واژه‏ ی وقار ومتانت نیز تا حد زيادى شبيه يكديگرند و به معناى سنگينى در رفتار وگفتار وکردار می باشند. انسان با وقار كسى است كه در همه حالات، پيش از اقدام به كار، هنگام انجام كار و پس از آن، دچار عجله نشود و هر كار و سخنى را با انديشه و تأمل و حساب همراه سازد و پس از سنجيدن جوانب امر به انجام آن اقدام كند. والبته وجود خصوصیت وقار برای زنان بیشترخودنمایی می کند چرا که حضور آنان در جامعه ودر برابر نامحرم هر چه که از متانت ووقار بیشتری برخوردار باشد نهایتا منجر به این می شود که زنان بهتر وگزیده تر رفتار نمایند.

پاکدامنی نیز به معنای عفت داشتن وعفیف بودن در برابر امور شهوانیست. خیلی ها به محض برخورد با شهوات سریعا محکوم این غریزه می شوند وخود را به ورطه ی گناه وآلودگی می اندازند کسانی که پاکدامن هستند در واقع در مقابل این امور محکم و استوارند.و تحت تاثیر قوای شهوانی قرار نمی گیرند.که البته لازمه ی آن داشتن ایمانی قویست .

حيا، حالت شرمسارى و خجلت در ارتكاب اعمال ناپسند را گويند. هرگاه، صفت نيكوى حيا در انسان باشد، باعث دورى جستن او از كارهاى زشت خواهد بود.

امير مؤمنان علی عليه السلام فرمود:

«الْحَياءُ يَصُدُّ عَنْ فِعْلِ الْقَبيحِ»

حيا از ارتكاب كار زشت جلوگيرى مى ‏كند.

پاكى و عفت، يكى از ثمره‏ هاى برخوردارى از صفت ارزشمند حيا است بنابراين، انسان هر اندازه به حياى خود اهميّت دهد، بر عفت و پاكدامنیش افزوده می شود.

تمام خصوصیاتی که مطرح شده ارتباط مستقیمی با عفت دارد ودر واقع کم وزیاد شدن عفت در وجود انسان می تواند باعث کم یا زیاد شدن هر یک از این خصوصیات شود وبالعکس.

حضرت على عليه السلام در حدیثی می فرمایند :

«عَلى‏ قَدْرِ الْحَياءِ تَكُونُ العِفَّةُ»

عفت به اندازه حيا [ى انسان‏] است.

یعنی هرچقدر حیا در انسان زیاد تر باشد انسان عفیف تر خواهد بود.

در حدیثی دیگر از همان حضرت می خوانیم:

«ثَمَرَةُ الْعِفَّةِ الصِّيانَةُ»

نتيجه پاكدامنى، خويشتندارى است.

در واقع هرچقدر عفت ما بیشتر باشد پاکدامن تر خواهیم بود.

در رابطه با وقار ونجابت نیز همین رابطه ی مستقیم وجود دارد.

تشکر از سینا کارشناس اخلاق به خاطر پاسخ مفیدشان:Kaf: