نمود موهباتی در حد اعجاز در حفاظ قرآن کریم + کلیپ
تبهای اولیه
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
روایتی از جنس اسرائیلیات ( تفکرات یهود سامری ) در کتب اهل سنت رسوخ کرد بدین معنی که القائی شیطانی آنهم در هنگام نزول وحی (و نه در زمان تبئین مفاهیم قرآنی و اجرای آن توسط انبیاء) بر نبی اکرم واقع شده و بعد خداوند آنرا نسخ کرده است ( این صفحه )
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِي إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيطَانُ فِي أُمْنِيتِهِ فَينْسَخُ اللَّهُ مَا يلْقِي الشَّيطَانُ ثُمَّ يحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(الحج/52)
هيچ پيامبري را پيش از تو نفرستاديم مگر اينکه هرگاه آرزو ميکرد (و طرحي براي پيشبرد اهداف الهي خود ميريخت)، شيطان القائاتي در آن ميکرد؛ اما خداوند القائات شيطان را از ميان ميبرد، سپس آيات خود را استحکام ميبخشيد؛ و خداوند عليم و حکيم است.
دلایل متعدد و متقنی وجود دارد که وقوع چنین چیزی خرافه و خود القائی شیطانی است.
این مقدمه را عرض کردم که در پی آن گروهی از بندگان خدا را معرفی کنم که صراحت در موردشان میتوانم این را بگویم که به موهبتی که برشان واقع شده غبطه میخورم و آرزوی این را داشته و دارم چنین موهبتی نیز سهم حقیر میشد
چراکه اینان نه تنها از دولتی قرآن به مواهب و مراتبی دست یافته اند بلکه خود دلیلی واضح و آشکار بر رد دو شبهه شیطانی هستند :
1- قرآن هرگز تحریف نشده
2- شیطان نمیتواند بر کسی که قبل از اتمام نزول 23 ساله قرآن کریم حداقل در بیش از 10 بار در 10 لیله القدر بطور یکجا بر سینه اش نازل شده القائاتی داشته باشد
که در هر دو این موارد این بزرگواران شاهدان عینی بر رد این شبهات برای عوام و خواص هستند.
در ادامه با توکل به خدای رحمان به چگونگی آن و معرفی این عزیزان با همراهی شما بزرگواران میپردازیم.
و من الله التوفیق
یاحق
ابتداع امر فایل تصویری تامل بر انگیز
بعد ها دکتر محمد حسین طباطبائی با لبخندی میگفت علمای وهابی را در این جلسه شکست دادم
[=Times New Roman]نماينده رهبرى و سرپرست حجاج[=Times New Roman] [=Times New Roman]+ کلیپ جلسه[=Times New Roman]
نماينده رهبرى در مراسم حجت از ايشان پرسيد: «علم الهدى! آيا تاكنون با خواهرت دعوا كردهاى؟»
او در پاسخ اين آيه را خواند:
«واطيعوا اللّه ورسوله ولاتنازعوا فتفشلوا وتذهب ريحكم واصبروا انّ اللّه مع الصابرين.»(126)
«و از خدا و پيامبرش اطاعت و فرمانبردارى كنيد و با هم به كشمكش نپردازيد كه سست مىشويد و هيبت و صولت شما از ميان مىرود و شكيبايى پيشه سازيد كه خدا، با شكيبايان است.»
* * *
آنگاه پرسيدند: «آيا پدرتان تاكنون به شما پرخاش كرده است؟»
او در پاسخ اين جمله از آيه شريفه را خواند كه:
«... بلى وربّى ... .»(127)
«... آرى! به پروردگارم سوگند! ... .»
* * *
و نيز پرسيدند: «اگر برادرتان بخواهد شما را بزند چه مىكنيد؟»
«علم الهدى» در پاسخ پرسش، اين آيه را خواند كه:
«... فمن اعتدى عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدى عليكم ... .»(128)
«... پس هر كس بر شما تعدى و تجاوز روا داشت، همانگونه بر او تعدّى كنيد و از خدا پروا داريد و بدانيد كه خدا با پرواپيشگان است.»
معاون وزير اوقاف يمن
يكى از كسانى كه در آن نشست حضور داشت معاون وزير اوقاف «يمن» بود. او از «علم الهدى» پرسيد: «اگر دولتهاى زورمند و خودكامه، دست به دست هم بدهند و بخواهند بر ما تعدّى و تجاوز كنند، ما چه كنيم؟»
«علم الهدى» در اين مورد، اين آيه را خواند:
«وجزأ سيّئْ سيّئْ مثلها ... .»(129)
«و كيفر بدى، همانند آن، بدى است ... .»
مفتى اعظم يمن
مفتى اعظم يمن نيز در آنجا حضور داشت و سخت تحت تأثير هوشمندى «علم الهدى» قرار گرفته و بر تسلّط او بر كران تا كران قرآن و انتخاب مناسب و كاربرد شايسته آيات بوسيله او، آفرين مىگفت. او به «علم الهدى» گفت: «اگر شما بخواهيد مفاهيم و مسايل دينى خود را بپرسيد، از چه كسى خواهى پرسيد؟»
اين حافظ هوشمند قرآن، در پاسخ او اين فراز از آيه شريفه را خواند كه:
«... فاسئلوا أهل الذكر ان كنتم لا تعلمون.»(130)
«... اگر نمىدانيد از آگاهان بپرسيد.»
رياست قوّه قضاييه دولت يمن
يكى از چهرههاى قضايى «يمن» كه در آن مجلس حضور داشت و جريان را با شور و اشتياق پى مىگرفت «قاضى القضاْ» يا رياست قوّه قضاييه يمن بود
او زمام سخن را در اينجا به كف گرفت و از «علم الهدى» پرسيد: «ديدگاه شما در باره علماى دينى چيست؟»
او در پاسخ اين آيه را خواند كه:
«... انمّا يخشى اللّه من عباده العلمأ ... .»(131)
«... از بندگان خدا تنها دانشوران و دانشمندانند كه از ذات پاك و بىهمتاى او حساب مىبرند و از او مىترسند ... .»
* * *
آنگاه از نخستين خانهاى كه از ديدگاه قرآن در روى زمين بنياد گرديد، سؤال كرد و گفت: «نخستين خانهاى كه در روى زمين ساخته شد، كدامين خانه بود؟»
«علم الهدى» در پاسخ او اين آيه را خواند:
«انّ اوّل بيت وضع للناس للذّى ببكْ مباركاً وهدى للعالمين.»(132)
«نخستين خانهاى كه براى مردم و نيايش خداوند قرار داده شد، همان است كه در سرزمين مكّه است كه پربركت و مايه هدايت جهانيان است
* * *
و سرانجام از مخالفان جمهورى اسلامى پرسيد و گفت: «نظر شما در مورد چهرههاى گوناگون، گروهها و دولتهاى مخالف جمهورى اسلامى ايران چيست؟»
«علم الهدى» در پاسخ اين پرسش اين آيه را خواند:
«فاًّذا قرأت القرآن فاستعذ باللّه من الشيطان الرجيم.»(133)
«پس، هنگامى كه قرآن مىخوانى از شيطان رانده شده به خدا پناه بر.»
گفتنى است كه منظورشان از واژه شيطان، همان شيطان بزرگ، آمريكا مىباشد كه بايد از آن برحذر بود
پدر يكى از شهداى مقاومت اسلامى لبنان
آنگاه پدر يكى از شهداى مقاومت اسلامى در جنوب لبنان كه در آنجا حضور داشت رو به خردسالترين حافظ قرآن كرد و با شور و حرارت وصف ناپذيرى كه همگان را متأثر ساخت، گفت: «پسرم! شما بعنوان خردسالترين و هوشمندترين حافظ كلام اللّه مجيد، چه پيامى براى خانوادههاى شهدا داريد تا من آن را از كنار خانه خدا و اين پايگاه وحى و رسالت و كهنترين معبد توحيد و تقوا به آنان برسانم و براى آنان بازگويم؟»
«علم الهدى» در پاسخ او اين آيه شريفه را تلاوت كرد كه:
«ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل اللّه امواتاً بل احيأ عند ربّهم يرزقون.»(134)
«هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند، مرده مپندار، چرا كه آنان زندهاند و نزد پروردگار جهان، روزى داده مىشوند.»
و بدينوسيله، «شهادت» را «زندگى» و «شهيدان» را «زندگان حقيقى» و مورد لطف و مهر خداوند، عنوان ساخت و مردم را بوسيله آيه قرآن به پايدارى و پايمردى در برابر غدّه سرطانى، اسرائيل، برانگيخت
پاسخ به چند پرسش از زندگى شخصى
آنگاه نماينده ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى دگرباره رو به او كرد و گفت: «علم الهدى! ممكن است بگوييد چه غذايى را دوست داريد؟»
او در پاسخ به تلاوت اين آيه پرداخت كه:
«... فادع لنا ربّك يخرج لنا ممّا تنبت الارض من بقلها وفثائها وفومها وعدسها وبصلها... .»(135)
«... از خداى خويش بخواه تا از آنچه زمين مىروياند، همچون: سبزى، خيار، سير، عدس و پيازش براى ما بروياند ... .»
* * *
سپس سوال شد: «شما چه نوع لباسى را دوست داريد؟»
«علم الهدى» در پاسخ گفت:
«... ولباس التقوى ذلك خير ... .»(136)
«و بهترين جامه و پوشش، لباس تقوا و پرواى از خداست.»
* * *
آنگاه پرسيدند: «آيا شما با كودكان همسن و سال خود بازى مىكنيد؟»
او در پاسخ اين آيه را خواند كه:
«وما خلقنا السمأ والارض وما بينهما لاعبين.»(137)
«و ما آسمان و زمين و آنچه را ميان آن دو است به بازيچه نيافريديم.»
* * *
يكى از حجاج پرسيد: «آيا شما در اين سرزمين پربركت احساس راحتى مىكنيد يا از انجام مناسك حجت خسته شدهايد؟»
«علم الهدى» در پاسخ، اين فراز از آيه شريفه را خواند كه:
«... سيجعل اللّه بعد عسر يسراً.»(138)
«... خدا بزودى پس از دشوارى و سختى، آسانى و آرامش پديد مىآورد.»
* * *
از موهاى او پرسيد و گفت: «آيا موهايت را كوتاه مىكنى؟»
او در پاسخ فرازى از اين آيه شريفه را خواند كه:
«... ولا تحلقوا رؤسكم حتّى يبلغ الهدى محلّه ... .»(139)
«... و تا زمانى كه قربانى شما به قربانگاه نرسيده است و قربانى نكردهايد، سرخود را متراشيد ... .»
* * *
ديگرى پرسيد: «آيا دوست دارى نماينده ولى فقيه به شما جايزهاى بدهد؟»
او در پاسخ پرسش، اين آيه را خواند:
«وجائت سيارْ ... .»(140)
«و كاروانى از راه رسيد ... .»
گفتنى است كه مراد «علم الهدى» از سيّاره، ماشين اسباب بازى
مىباشد
* * *
شخصى پرسيد: «چهارپايانى كه ديدهايد كدامند؟ يكى را نام ببريد.»
«علم الهدى» اين آيه را خواند:
«... وكلبهم باسط ذراعيه بالوصيد لو اطلعت عليهم لولّيت منهم فراراً ولملئت منهم رعباً.»(141)
«... و سگشان بر آستانه غار، دو دست خود را دراز كرده بود، اگر نگاهشان مىكردى از آنان مىگريختى و سر تا پاى تو از ترس و وحشت، پر مىشد.»
* * *
در پايان يكى از حجاج سوالى را در مورد پدر و فرزند مطرح نمود و گفت:
«علم الهدى! بهترين هديه پدر به فرزندش از نظر شما چيست؟»
و او اين آيه را خواند كه:
«وما كان المؤمنون لينفروا كافْ فلولا نفر من كل فرقْ منهم طائفْ ليتفقهوا فى الدين ... .»(142)
«و زيبنده نيست كه ايمان آورندگان همگى براى جهاد و تلاش در ميدانهاى گوناگون، كوچ كنند، پس چرا از هر جامعهاى، گروهى كوچ نمىكنند تا گروهى ديگر بمانند و در دين آگاهى و بينش به دست آورند ... .»
لازم به توضيح است كه منظور ايشان اين بود كه: پدر بايد به فرزندش مسائل دينى را تعليم دهد و اين خود بهترين هديه مىباشد
يادآورى مىگردد كه: اين نشست در كنار خانه خدا و در تاريخ 76/1/31 برگزار گرديد
مستقیم 11 مگابایت
غیر مستقیم 9 مگابایت
... ان شاء الله
بسم الله الرحمن الرحیم
کلیپش کو؟
مستقیم 11 مگابایت
غیر مستقیم 9 مگابایت
کودک حافظ قرآن در این روایت به جعل آیه ای هشدار میدهد آنگاه چگونه بقول روایت سامری نبی اکرم متوجه جعل معنی نمیشود ! ؟
هشدار از دروغ بستن به خدا
«... ويلكم لاتفتروا على اللّه كذباً فيسحتكم بعذاب وقد خاب من افترى.»(280)
«... واى بر شما ! به خدا دروغ مبنديد كه شما را به عذابى سخت نابود خواهد ساخت و هر كس به خدا دروغ بندد، نوميد مىگردد.»
کلیپ نحوه آموزش آقا محمد حسین طباطبائی و محفوظات ایشان از زبان پدر گرامیشان :
دانلود با حجم 2.5 مگابایت . اگر به فرمت فلش تبدیل کنید کیفیت بهتری خواهید داشت.
...
اگر قرآن تحریف شده باشد حق نخواهدبود پس حکمت آفرین و اعجاز آفرین ر نخواهد بود
همه چيز در قرآن هست
يكى از حاضران در همان نشست پرسيد: «آيا همه مطالبى را كه شما مىگوييد، در قرآن شريف هست؟»
«علم الهدى» در پاسخ او اين آيه را خواند:
«... لارطب ولا يابس الاّ فى كتاب مبين.»(277)
«... و هيچ تر و خشكى نيست، جز اينكه در كتابى روشن به ثبت رسيده است.»
و نيز اين آيه را خواند كه:
«... ما فرّطنا فى الكتاب من شيئ ... .»(278)
«... ما هيچ چيز را در اين كتاب فروگذار نكردهايم ... .»
و نيز اين آيه را:
«... لايغادر صغيرْ ولاكبيرْ الاّ احصاها ... .»(279)
«... هيچ كار بزرگ و كوچكى را فروگذار نكرده، جز اينكه همه را به حساب آورده است ... .»
دومين ديدار ما با وزير كشور سعودى
دومين ديدار ما با وزير كشور سعودى و همراهانش در كاخ سلطنتى جدّه بود. در آنجا پس از سلام و گفتگوهاى معمول و رايج، نامبرده، شمارى ماشينهاى برقى كوچك و بزرگ و جوائز ديگرى براى «علم الهدى» آماده كرده بود كه آنها را يكى پس از ديگرى به ايشان داد
هنگامى كه آن جوائز بسيار و پر زرق و برق را در برابر «علم الهدى» رديف كردند، آقاى وزير پنداشت كه ايشان مجذوب آن جوايز و جايزهدهنده شده است، از اين رو به او گفت: «نظرت در مورد اين جايزههاى بسيار و زيبا چيست؟»
خردسالترين حافظ قرآن فرازى از اين آيه را خواند:
«فلمّا جأ سليمان قال اتمدّونن بمال فما اتانى اللّه خير مما آتاكم بل أنتم بهديّتكم تفرحون.»(119)
«و هنگامى كه فرستاده ملكه سبا نزد سليمان آمده به او گفت: آيا شما مرا با مال و ثروتى كه گسيل داشتهايد، يارى مىرسانيد؟ آنچه خدا به من ارزانى داشته است بهتر و بالاتر است از آنچه به شما داده است، نه! هرگز! بلكه شما به ارمغان خود شادمانى مىكنيد و خوش هستيد.»
دانلود مرحمت آیت الله العظمی بهجت به این کودک خرد سال
دانلود مراسم معمم شدن دکتر محمد حسین طباطبائی بدست آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
یاحق
کتابی هست که در رابطه با آقا محمد حسین طباطبائی و ملاقاتهایشان مطالب بسیار جالبی را آورده و همچنین در مورد بزرگان دیگر از این گروه که ارزش خواندن و هدیه دادن را صد البته دارد .
برای مطالعه آناین این کتاب به اینجا مراجعه کنید.
[=Times New Roman]
»» مشخصات كتاب
»» مقدمه حافظ و مفسر قرآن حضرت آيت الله خزعلى
بخش اول : چهره هاى كم نظير حافظ قرآن در تاريخ گذشته اسلام
»» حافظ قرآنى از خيل شاگردان دخت فرزانه پيامبر
»» جوانى كه بصورت شگفت انگيزى حافظ قرآن گرديد
»» شگفت انگيزترين حافظ قرآن
بخش دوم : چهره پر فروغ عصر حاضر خردسالترين حافظ كل قرآن
»» در گفتگو با چهرههاىسياسى و علمى
»» ديدار با شخصيّتهاى خارجى
»» با مطبوعات كشور
»» در كانون قرآنى خانه و خانواده
»» ديدار و گفتگو با توده مردم
پي نوشت ها
التماس دعا
... ان شاء الله تعالی
یاحق
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
شرحی دیگر
و خود دلیلی دیگر شد بر بطلان عقیده تحریف آیات الله
، هرگز نماز شبم ترک نشد، پرداخت خمس و زکاتم را هرگز قطع نکردم
هرگز لقمه حرام نخوردم
وی می گفت: "وقتی میخواهم لقمه شبههناکی بخورم احساس سیری به من دست میدهد.
وی میگفت: "روی سینهام نوری را میبینم که به محض مواجه شدن با لقمه حرام آن نور به تیرگی گرایش پیدا میکند و اگر لقمه حرامی بخورم بالا میآورم."
لقمه حلال اصلی است که اگر در بین مردم رعایت شود جامعه را الهی می کند و آن زمان کربلایی کاظم رعایت می کرد.
کلیپ سخن این بزرگوار را از اینجا دانلود کنید.
... ان شاء الله تعالی
[=Times New Roman]در بخشی از کتاب نور ولايت در خردسالترين حافظ قرآن در رابطه با کربلائی کاظم چنین آمده که :
شگفت انگيزترين حافظ قرآن
كسانى كه در دهههاى اخير با قرآن و حفظ آن و شنيدنيهاى جالب در مورد حافظان قرآن، آشنايى دارند، بىگمان با نام مرحوم «كربلايى كاظم فراهانى» و يا به تعبير پارهاى: «كشف الاَّيات ناطق»، آشنا هستند و نام اين مرد و داستان شگفت انگيزش در حفظ قرآن و چگونگى تسلّط عجيب او به همه قرآن و آزمون او بوسيله علما و دانشمندان حوزهها و نظرات آنان در مورد او را شنيده و يا خواندهاند
او با اينكه مردى روستايى، ساده، بىآلايش و فاقد امكانات تحصيل و فراگيرى دانش و كسب بينش بود و با اينكه به به مكتب و مدرسه نرفته و حتّى حروف فارسى يا عربى را نمىشناخت و با اينكه روستا زادهاى محروم و بيگانه از دانش و دانشگاه و حوزه و جلسات قرائت و حفظ قرآن و كلاسهاى ترجمه و تفسير آيات بود، بناگاه با تحوّلى شگرف در زندگيش و به بيان پارهاى از نويسندگان: با عنايتى كه از سوى خدا و خاندان وحى و رسالت(عليهم السلام) به او شده بود، تمامى آيات قرآن را به يكباره حافظ گرديد، آن هم به گونهاى در شمار حافظان قرآن قرار گرفت كه مىتوانست اين كتاب پرشكوه خدا را از آغاز تا پايان و به عكس از آخر تا اوّل آن بطور صحيح و بدون كوچكترين غلط و لغزشى، تلاوت و قرائت كند
افزون بر اين هنر بزرگ كه براى انسانهاى عادّى ميسّر نيست، او به گونهاى بر قرآن تسلّط داشت و به او عنايت گرديده بود كه هر قرآنى با هر چاپ و هر قطع به دست او مىدادند، آيه و يا آيات مورد پرسش را هم از حفظ ، تلاوت مىكرد و هم با يك اشاره، آنها را از قرآن پيدا مىكرد و نشان مىداد
و عجيبتر از اين نكات و ويژگيها، اگر از او مىپرسيدند: «فلان سوره قرآن چند آيه، چند واژه، چند حرف و يا چند «الف»، «نون» «كاف» «واو» و ... دارد؟» او بىدرنگ و بدون ماشين حساب و كامپيوتر جواب مىداد و همه، انگشت حيرت بر لب مىگرفتند
بجاست در اين نوشتار، نخست ديدگاه شمارى از علما و دانشمندان بزرگ حوزههاى علميّه قم و نجف را در مورد او بنگريم و آنگاه داستان شنيدنى حافظ قرآن شدنش را از زبان خودش بخوانيم:
مرحوم آيت اللّه خوانسارى:
مرحوم «آيت اللّه سيّد محمد تقى خوانسارى» كه از مراجع بزرگ روزگار خود بود و نماز باران او مشهور است، ضمن پذيرفتن «كربلايى كاظم» و آزمون بسيار او، از او مىخواست كه قرآن را بطور عكس از حفظ بخواند و براى آغاز كار، سوره بقره را از آخرين آيه بطرف اوّل شروع كند
كربلايى كاظم از آخرين آيه كه آيه «لايكلّف اللّه ...» مىباشد آغاز و بطور عكس شروع به خوانده قرآن از حفظ نمود كه آيت اللّه خوانسارى پس از خواندن صفحاتى، گفت: «راستى كه عجيب است! من شصت سال است كه سوره مباركه «قل هو اللّه احد» را كه چهار آيه است مىخوانم، امّا اگر اينك از من بخواهند تا آن را به عكس تلاوت كنم، بدون فكر و دقّت و تأمل، نخواهم توانست، امّا اين بنده خدا را بنگريد كه چگونه بدون درنگ و با سرعت و دقّت و بدون غلط ، سوره بقره را به عكس مىخواند، راستى كه كار او شگفت انگيز است!»
آيت اللّه محمد باقر محسنى ملايرى (صاحب استخاره):
ايشان از علماى شناخته شدهاى هستند كه بسيارى او را بويژه بخاطر استخارههاى معروفش مىشناسند كه در زمان حياتشان هر روز دهها تلفن از ايران و سراسر جهان، براى استخاره داشتند
ايشان يك ماه از «كربلايى كاظم» در خانه خويش در شهر «ملاير» بعنوان ميهمان پذيرايى كرد و او را در مورد حفظ قرآن و تحوّل عجيبى كه در زندگيش به يكباره پديد آمده بود، آزمود
آن مرحوم در مورد اين حافظ قرآن مىگفت: «ايشان يك ماه ميهمان من بود، نه هوش فوق العادهاى داشت و نه به مكتب و مدرسهاى رفته و نه دانش و بينشى داشت، امّا پس از عنايتى كه به او شد، نه تنها قرآن را تلاوت مىكرد بلكه آيات را از حفظ مىخواند.»
علاّ مه شهرستانى:
«آيت اللّه آقاى حاج سيّد هبْ اللّه شهرستانى» نويسنده كتاب «اسلام و هيئت» كه از بزرگان شيعه و از دانشمندان بنام حوزه نجف بود، در سفرش به ايران و زيارت حضرت رضا(ع) با كربلايى كاظم، ديدار كرد و از كار او غرق در تعجب گرديد، چرا كه خود او حافظ قرآن بود و با زحمت و صرف وقت و تلاش بسيار، قرآن را حفظ كرده و با تمرين بسيار مىكوشيد آن را فراموش نسازد
مرحوم شهرستانى او را به همراه خويش به عراق برد و نشستهاى متعددى با شركت حافظان قرآن از كشورهاى عربى تشكيل داد و از همگان خواست تا كربلايى كاظم را بيازمايند. آنان نيز او را از نظر تلاوت، حفظ ، خواندن قرآن از حفظ بصورت معكوس و يافتن آيات مورد نظر بدون فوت وقت آزمودند و همگان از كار او شگفت زده شدند
مرحوم آيت اللّه صدر:
مرحوم «آيت اللّه سيّد صدر الدين صدر» از مراجع بزرگ روزگار خويش و مردى ژرفنگر، انديشمند و آزاده بود. او پس از آزمودن اين حافظ قرآن و اظهار شگفتى از كار او فرمود: «نمىدانم در حقيقت چه عملى مورد پذيرش بارگاه خداست؟ چرا كه من، هم سيّد هستم و از نسل و تبار پيامبر(ص) و هم سالهاست كه درس خوانده و بازگو كردهام و به اوامر الهى عمل نموده و از محرماتش دورى جستهام، امّا به چنين فيض و عنايتى، مفتخر نشدهام و اين پيرمرد روستايى مورد عنايت قرار گرفته و قرآن، اينگونه در سينهاش نقش بسته است.»
مرحوم آيت اللّه بروجردى:
او به محضر مبارك «آيت اللّه بروجردى» رفت و آن عالم گرانمايه، ضمن اينكه او را مورد تفقد قرار داد، چندين سوره و آيه را از او پرسيد و كربلايى كاظم بىدرنگ شروع به خواندن ادامه آيات كرد و آنقدر خواند كه همه را به تعجّب واداشت
در همان نشست، مرحوم آيت اللّه بروجردى آيهاى را تلاوت كرد كه حافظ قرآن گفت: «آقا ! اشتباه تلاوت كرديد.»
هنگامى كه قرآن را آوردند، ديدند او درست مىگويد
مرحوم آيت اللّه حجت:
مرحوم «آيت اللّه حجت» از علماى بزرگ حوزه و از مراجع عصر خويش بود
اين بزرگوار به او عنايت خاصّى داشت و از او به: «معجزه ولايت راستين» تعبير مىكرد
آيت اللّه جعفر سبحانى:
نامبرده كه از اساتيد و دانشوران بنام است، در مورد كربلايى كاظم مىگويد:
عصر روزى وارد مدرسه فيضيّه شدم و ديدم حافظ قرآن، كنار باغچه مدرسه نشسته است و گروهى برگرد او حلقه زده و از او قرآن مىپرسند و او پاسخ مىدهد
من هم جلوتر رفتم و دو مورد از دو سوره «صافات» و «ص» از ايشان پرسيدم كه با سرعت و دقّت از حفظ ، پاسخ مناسب را داد. قرآن كوچكى از جيب در آوردم و از او خواستم تا آيهاى را كه من مىخوانم پيدا كند و او بىدرنگ قرآن را گرفت و با يك قبضه گشود و گفت: «بفرما ! اين آيه مورد نظر شما!» وقتى نگاه كردم با شگفتى بسيار ديدم آيه در همان صفحه است.
... بقیه این مطلب را در این آدرس پیگیری نمائید.