غاليان (غُلاة) به چه كسانى گفته مى شود و آيا آنها نيز مسلمان محسوب مى شوند؟

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
غاليان (غُلاة) به چه كسانى گفته مى شود و آيا آنها نيز مسلمان محسوب مى شوند؟

سلام
غاليان (غُلاة) به چه كسانى گفته مى شود و آيا آنها نيز مسلمان محسوب مى شوند؟

با سلام

«غلو» در لغت به معنى تجاوز از حد است، قرآن در خطاب به اهل كتاب مى فرمايد: «يا اَهْلَ الكِتابِ لا تَغْلُوا فِى دِينِكُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللهِ إلاّ الحَقّ» [1]،

«اى اهل كتاب (مقصود مسيحيان است) در دين خود از حد تجاوز نكنيد و درباره خدا جز سخن حق نگوييد».

آنان را از اين جهت از غلو نهى مى كند كه در حق حضرت مسيح از مرز حق تجاوز كرده و او را خدا يا فرزند خدا دانسته اند.

پس از درگذشت پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله) گروههايى درباره آن حضرت و پيشوايان معصوم، از مرز حق تجاوز كرده و مقاماتى را براى آنان قائل شدند كه از آن خداست، از اين جهت آنان «غالى» يا «غاليان» ناميده شدند كه از مرز حق تجاوز كردند.

شيخ مفيد مى گويد: غاليان گروههايى هستند كه به اسلام تظاهر نموده ولى براى امير مؤمنان و پيشوايان از فرزندان او، الوهيت و نبوت ثابت نموده اند، و آنان را با صفاتى معرفى كرده اند كه مرز حقيقت فراتر است [2].

علامه مجلسى مى گويد: «غلو» درباره پيامبر و پيشوايان اين است كه آنها را خدا بناميم يا در عبادت و پرستش شريك خدا بينگاريم، و يا آفرينش و روزى را از آن آنها بدانيم، و يا معتقد شويم خدا در آنها حلول كرده است و يا بگوييم آنان بدون الهام از جانب خدا از غيب آگاهند و يا امامان را پيامبر بينديشيم يا تصور كنيم كه شناخت و معرفت آنان، ما را از هر نوع عبادت خدا بى نياز مى سازد و تكاليف را از ما برمى دارد [3].

امير مؤمنان و فرزندان پاك او(عليه السلام) پيوسته از غاليان دورى جسته و بر آنها لعنت فرستاده اند ما در اينجا به نقل يك حديث بسنده مى كنيم
امام صادق(عليه السلام) به پيروانش چنين دستور مى دهد: «اِحذَروا عَلى شبابِكُمُ الغلاةَ لا يُفْسِدُوهُمْ فإنّ الغُلاة شَرُّ خَلْقِ الله يُصَغَّرون عظمةَ الله وَ يدّعونَ الربوبيّة لعباد الله [4]»، بر جوانان خود از غاليان بترسيد مبادا باورهاى دينى آنها را فاسد سازند حقا كه غاليان بدترين مردمند، كوشش مى كنند از عظمت خدا بكاهند و براى بندگان خدا ربوبيت ثابت كنند.

از اين جهت تظاهر آنها به اسلام بى ارزش مى باشد و بزرگان اسلام آنها را كافر مى دانند و يادآور مى شويم كه در عين اين كه بايد از غلو پرهيز نمود ولى نبايد هر نوع عقيده و انديشه درباره پيامبران و اولياء الهى را غلو انديشيد و همچنين شيخ صدوق در «اعتقادات» خود مى نويسد: اعتقاد ما درباره غاليان اين است كه آنان كافر به خدايند و بدتر از يهود و نصارى و مجوس و قدريه و حروريه اند و بدتر از كل اهل بدعتها هستند.

1 - نساء، 171.
2 - تصحيح الاعتقاد، ص 109.
3 - بحار الانوار، ج 25، ص 346.
4-
بحار الانوار، ج 5، ص 265.

لیلا 1;193793 نوشت:
غاليان (غُلاة) به چه كسانى گفته مى شود و آيا آنها نيز مسلمان محسوب مى شوند؟

سلام

غالیان یک فرقه هستند که به ظاهر شیعه اند

اما قائل به قدرت الوهیت ائمه هستند

و از نظر ما ملعون اند و مورد لعن هستند

يكي از پديده هاي انحرافي در انديشه هاي ديني، پديده زياده روي و غلو در مقامات اولياي الهي است كه خداوند متعال از سر لطف آنها را براي هدايت بشريت برگزيده است عده اي در راستاي اين غلو مقام ومنزلت آنها را به مقام خدايي و... رسانده اند و البته اين انحراف منحصر در حوزه اسلام نمي باشد، بلكه با نگرش در آيات قرآن كريم مي توان متوجه شد كه اديان قبلي نيز دچار اين انحراف گشته اند چنانچه خداوند متعال به اين انحراف اشاره مي فرمايند:

يهود گفتند: عزير فرزند خداست و اين گفتار آنهاست كه با كفر آميخته است، خداوند آنها را بكشد كه چرا اين گونه اند.(1)

غلو در مقامات اولياي الهي براي ضربه زدن به دين خداوند مي باشد كه قرآن كريم اين نگرش را چنين توصيف مي نمايد:

اينها مي خواهند با زبان خود نور الهي را خاموش سازند ولي اراده خداوند اين است كه نور خود را فراگير سازد هر چند كافران را خوش نيايد.(2)

خداوند متعال براي هدايت جامعه و دور نگه داشتن غلو و منحرف شدن از مسير الهي، ضمن هشداري نسبت به زياده روي و انحراف ها مي فرمايند كه زياده روي همان پيروي از هواي نفس و گمراه شدن و گمراه كردن جامعه و انحراف از راه اصلي است كه عده اي با هوي و هوس دنبال اين انحرافند و نبايد در اين دام غيرحق افتاد و دين خود را آلوده به انحرافات نمود.(3)

جامعه اسلامي نيز از اين انحراف در امان نماند و افرادي براي ضربه زدن به دين مقدس اسلام در فتنه غلو گرفتار شده و به پندار خويش به اهداف خود نزديك شدند. اما آنچه مكتب تشيع را در اين ميان برجسته تر نشان مي دهد، مبارزات ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ و علماي بزرگ شيعه با غاليان و پديده انحرافي غلو مي باشد كه جامعه شيعي را با اين مبارزات از خطر افتادن در فتنه غلو نگه داشتند.

امير مومنان علي ـ عليه السلام ـ در بيزاري از غاليان فرمودند: «پروردگارا من از غلات بيزارم همانند بيزاري عيسي بن مريم از نصاري خدايا آنها را خوارگردان و ياري شان مكن».(4)

امام صادق ـ عليه السلام ـ نيز با هشداري، جامعه شيعه را ازغلات دور نگه داشته و فرمودند:با آنها نشست و برخاست نكنيد و هم سفره نگرديد و مصافحه و رفاقت مكنيد و آنها را وارث خود نسازيد.(5)

يكي از اين انحراف ها كه عده اي گمراه، تلاش داشتند آن را در جامعه رواج دهند، انكار شهادت اباعبدالله الحسين ـ عليه السلام ـ مي باشد كه افرادي ناخواسته به اين انحراف دامن مي زدند تا شايد بتوانند اهداف والاي قيام حضرت اباعبدالله الحسين ـ عليه السلام ـ را تحت تأثير انحرافات خود قرار دهند كه ائمه هدي ـ عليهم السلام با روشن گري هاي خود،جامعه شيعي را از اين فتنه آگاه نمودند و نگذاشتند دشمنان در پيشبرد اهداف شوم خود موفق گردند به چند نمونه از اين روشن گري ها اشاره مي گردد:

1. وقتي عبدالله بن فضل از امام صادق ـ عليه السلام ـ از واقعه عاشورا و مصيبت هاي آن پرسيد و امام شمه اي از مصائب جدش را بيان داشتند تا رسيدند به اينجا كه فرمود:

مصيبت بزرگ و ضربه به اسلام اين است كه عده اي مي پندارد امام حسين ـ عليه السلام ـ به شهادت نرسيد و شبيه حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ مي باشد. (كه به آسمان رفت و يهود پنداشتند كه او را به صليب كشيدند) هر كس چنين پنداري داشته باشد، رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و امير مومنان ـ عليه السلام ـ و ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ را تكذيب كرده است چرا كه اين حضرات شهادت آن حضرت را خبر داده اند. و هر كس اينها را تكذيب كند به خداوند بزرگ كفر ورزيده است و خونش بر هر شنونده اين پندار، مباح است.
عبدالله بن فضل پرسيد: يابن رسول الله اگر اينها از شيعيان شما باشند چه؟
حضرت فرمود: اينها شيعه من نيستند و من از آنها بيزارم.(6)

2. در توقيعي از حجه بن الحسن عجل الله تعالي فرجه نيز آمده است كه حضرت فرمودند: هر كس بپندارد كه امام حسين ـ عليه السلام ـ كشته نشده است، كافر گشته و تكذيب نموده و گمراه مي باشد.(7)

از اين روايات مي توان نتيجه گرفت كه اهل بيت ـ عليهم السلام ـ هميشه با غلو به مبارزه برخاسته و جامعه شيعي را از انحراف نجات مي دادند و همين مبارزات و روشن گري ها باعث پويايي مكتب شيعه گشته و هر كس كه خود را در اين انحراف ها بيندازد از جامعه شيعي جدا گرديده و انكار رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نموده و دچار كفر گشته است و ائمه هدي ـ عليهم السلام ـ چنين افرادي را گمراه و از شيعيان خود نمي دانند و اين مرز بين شيعيان اصيل با مدعيان دروغين و انحرافي است كه شيعيان بتوانند خود را از فتنه جويي ها دور نگه دارند.

پاورقی:
1. توبه : 30.
2. توبه : 32.
3. برداشتي آزاد از آيه 77 سوره مائده.
4. طوسي، محمد. الامالي، قم، دارالثقافه، 1414ق، ص650، مجلس 33، حديث 13.
5. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1404ق، ج25، ص296، باب 10، حديث 55.
6. ر.ک: بحارالأنوار، بيروت، موسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403ق، ج44، ص270، باب 32، حديث. ر.ک: بحراني، عبدالله، العوالم ـ الامام الحسين ـ ، قم، امير، چاپ اول، 1407ق، ص517.
7. طبرسي، احمد. الاحتجاج، بي جا، دارالنعمان، بي تا، ج2، ص283، و طبرسي،فضل بن حسن، اعلام الوري، باعلام الهدي، قم، موسسه آل البيت، چاپ اول، 1417ق، ج2، ص271.

در كتب لغت، كلمه‌ «غلو» به معني مطلق تجاوز از حد آمده است.(1) كه هر گونه تجاوز از حد را شامل مي‌گردد و در برخي ديگر از كتب لغت مانند لسان العرب و تاج العروس اين كلمه به تجاوز از حد همراه با افراط معني گرديده است.(2) در اصطلاح علما و محققين اسلامي «غلو» عبارت است از اعطائي مقام الوهيّت به پيشوايان ديني(3)».

بعضي به خاطر غرض‌ورزي و باهدف ايجاد تفرقه بين صفوف مسلمين شيعيان را متهم به غلو نموده‌اند در حالي كه شيعيان دوازده امامي به پيروي از ائمه ـ عليهم السّلام ـ معتدل‌ترين فرقه اسلامي است كه از افراط و تفريط هميشه دور بوده‌اند و هميشه راه اعتدال را پيموده‌اند.

پيامبر اسلام دربارة امام علي ـ عليه السّلام ـ فرموده: «دو گروه دربارة تو به هلاكت مي‌افتند گروهي كه از فرط دوستي به وادي غلو مي‌‌‌غلتند و گروهي هم كه در دشمني خود با تو سخت مي‌باشند.»(4)

از بررسي تاريخ اسلام بدست مي‌آيد كه اين سخن پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در مورد امام علي ـ عليه السّلام ـ محقق گرديد. گروه‌هايي در دنياي اسلام پديد آمدند كه نسبت به امام علي ـ عليه السّلام ـ راه غلو را پيموده‌اند و او ار از آنچه بود بالاتر دانستند تا جايي كه در حد خدايي رسانده‌اند، بغدادي در كتاب «الفرق بين الفرق» باب جداگانه‌اي به غاليان اختصاص داده‌ و گفته است: باب چهارم از ابواب اين كتاب در بيان فرقه‌هايي است كه به اسلام نسبت داده شده‌اند و لكن در واقع از امت اسلامي نيستند.»(5) روشن است كه اين فرقه‌ها راه افراط را برگزيده‌اند و در نتيجه همان‌گونه كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ خبر داده است هلاك شده‌اند و از جرگه امت اسلامي خارج گرديده‌اند.

در مقابل اين گروه‌ها فرقه‌هايي در جامعه اسلامي پديد آمدند كه نسبت به ائمه ـ عليهم السّلام ـ و خصوصاً امام علي ـ عليه السّلام ـ راه تفريط را انتخاب نموده‌اند به اين معني كه ائمه ـ عليهم السّلام ـ را از آنچه بوده كمتر دانسته‌اند اينها در دو گروه ذيل تقسيم مي‌گردند:

1 . گروهي كه با ائمه ـ عليهم السّلام ـ و خصوصاً امام علي ـ عليه السّلام ـ دشمن بوده تا جايي كه حكم كفر امام را صادر نموده‌اند مانند خوارج وناصبي‌ها.

2 . گروهي كه دربارة ائمه اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ كوتاهي نموده‌اند و سفارشات پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ مانند روايت غدير، ثقلين، سفينه و منزلت و روايات ديگر در مورد آنان را ناديده گرفته‌اند. در نتيجه ديگران را در مسأله مهم امامت و رهبري بر آنها ترجيح داده‌اند، اين فرقه‌ها نيز طبق حديث پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ هلاك گرديده‌اند.

شيعيان دوازده امامي دربارة پيشوايان دين اصل اعتدال را كه هم شرعي و هم عقلائي است رعايت نموده در مورد امام علي ـ عليه السّلام ـ و اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ بيش از آنچه خدا و پيامبر در مورد آنها فرموده قائل نمي‌باشند زيرا همان‌گونه كه غلو در حق آنها موجب كفر و الحاد است، دشمني و مخالفت و ناديده گرفتن حقوق آنها هم كه از طرف خدا به آنها داده شده و از سوي پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بارها ابلاغ گرديده، نادرست و خروج از دائره اسلام حقيقي است.

براي روشن شدن ديدگاه شيعه اماميه دربارة غلو و غاليان و اينكه شيعه هيچ‌گونه ارتباطي با آنان ندارد. لازم است كه ابتدا به برخي از روايات ائمه ـ عليهم السّلام ـ در اين مورد اشاره نمائيم و سپس به ذكر گفتار علماء و بزرگان شيعه در اين موضوع بپردازيم.

امامان شيعه به شديدترين وجه غلو را مردود دانسته و غاليان را نكوهش و تكفير كرده‌اند. علامه مجلسي حدود صد روايت از آنان در اين‌باره دركتاب بحار‌الانوار نقل كرده است، در اينجا چند نمونه از آنها را ياد‌آور مي‌شويم:

1 . امام علي ـ عليه السّلام ـ فرموده است: خداوندا من از غلات بيزاري مي‌جويم همان‌گونه كه عيسي ابن مريم از نصاري بيزاري جست، خدايا آنان را خوار گردان و احدي از آنان را ياري مكن(6).»

2 . امام علي ـ عليه السّلام ـ در روايت ديگر از غلو دربارة خاندان خود نهي كرده و فرموده است: «بپرهيزيد از غلو دربارة ما، در حق ما اعتقاد به دين داشته باشيد كه پروردة پروردگاريم و آن‌گاه هر چه در فضايل ما خواستيد بگوييد.»(7)

3 . امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرموده است: بر جوانان خود از خطر غلات برحذر باشيد مبادا عقيده آنان را تباه سازند زيرا غلات بدترين خلق خدايند عظمت خدا را كوچك نشان داده و براي بندگان خدا دعوي ربوبيت مي‌كنند. در جاي ديگر از معاشرت با غلات نهي كرده و فرموده است: «با غلات نشست و برخواست نكرده، هم غذا نشده همراهشان چيزي ننوشيد و با آنان مصافحه نكنيد.»(8)

علماء و دانشمندان شيعه از قديم در مقابل غلات به شدت ايستادگي نموده و خطر آنها را بدتر از هر گروهي دانسته‌اند لذا در تكفير و نكوهش آنها از هيچ كوششي فرو گذار نكرده‌اند.

1 . شيخ صدوق از علماي بزرگ شيعه در مورد غلات مي‌گويد:
«اعتقاد ما دربارة غلات و مفوّضه اين است كه آنها كافرند و بدتر از يهود و نصاري و مجوس و قدريه و حروريه و ديگر فرقه‌هاي گمراهند. (9)

2 . شيخ مفيد درباره غلات گفته است: غلات گروهي از متظاهرين به اسلامند كه اميرالمؤمنين و امامان و فرزندان او را به الوهيّت و نبوت توصيف كردند و در حق آنان از حد اعتدال تجاوز كردند آنان گمراه و كافرند. (10)

3 . علامه مجلسي پس از ذكر اقسام و مظاهر غلو گفته است: اعتقاد ما به هر يك از آنها سبب الحاد و كفر و خروج از دين است، چنانچه ادّله عقليه و آيات و اخبار بر آن دلالت مي‌كند و اگر احياناً در روايات حديثي يافت شود كه موهم يكي از اقسام غلو باشد بايد تأويل شود و اگر قابل تأويل نباشد از افترائات غاليان است».

با توجه به روايات ائمه اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ و گفتار و روش علماء و دانشمندان شيعه مانند شيخ صدوق، مفيد و علامه مجلسي در مورد غلو و غاليان هيچ‌گونه ابهامي باقي نمي‌ماندكه شيعه اماميه از همان ابتدا مخالف اين جريان بوده و هيچ‌گاه آنها را تأييد ننموده‌اند. ارتباط اين گروه به شيعه هيچ دليل و مدركي ندارد.و از افترائات مخالفان مكتب اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ مي‌باشند آنها از قديم سعي داشته تا چهرة پيروان مكتب اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ را مخدوش جلوه دهند.

پاورقی:
1. راغب اصفهاني، حسين بن محمد، معجم مفردات الفاظ قرآن، ص 613 ، بيروت، دارالشاميّه.
2. ابن منظور، لسان العرب، ج 10، ص 113، بيروت، دار احياء التراث العربي، اول 1408.
3. شهرستاني‌، محمد بن عبدالكريم، ملل و نحل، ص 203، لبنان، دارالمعرفة، اول، 1410 ه. ق.
4. ابن ابي الحديد، عزالدين ابي حامد، شرح نهج‌البلاغه، 5 ج، ص4، بيروت، دار احياء الكتب العربي، بي‌تا.
5. بغدادي، عبدالقاهر، الفرق بين الفرق، ص 211، لبنان، دارالمعرفة، دوم، 1417.
6. مجسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 25، ص266، لبنان، مؤسسه الوفا، دوم، 1403 ه .
7. همان.
8. همان.
9. صدوق، محمد بن علي بن الحسين، اعتقادات في دين الاماميه، ص 71، بي‌تا، بي‌نا.
10. شيخ مفيد، محمد بن محمد بن نعمان، تصحيح الاعتقاد، ص 109، قم، منشورات رضي، اول 1363 ه .

mkk1369;193812 نوشت:
سلام

غالیان یک فرقه هستند که به ظاهر شیعه اند

اما قائل به قدرت الوهیت ائمه هستند

و از نظر ما ملعون اند و مورد لعن هستند

[=Century Gothic]با سلام

جناب mkk1369میشه در مورد این فرقه برای ما توضیح دهید !!!!

از آن روى که غالیان به عنوان یک فرقه مستقل به حیات خود ادامه نداده‏اند و نمى‏توان این گروه را داراى مسلک یا مکتب کلامى ویژه‏اى دانست که آثار مدونى نماینده آراء و اندیشه هایش باشد، به ناچار مى‏بایست آموزه‏ها و انگاره‏هاى این گروه را در گزارش منابع فرقه‏ شناختى یا منابع رجالى، آنجا که به تبیین عقاید برخى از غالیان پرداخته‏ اند، جست.
در منابع متاخر یکى از کسانى که به جست‏وجوى خطوط کلى اندیشه غالیان پرداخته عرفان عبدالحمید در کتاب دراسات فى الفرق والعقائد است.
بر پایه گزارش او که یکى از سنجیده ‏ترین کتابها در این زمینه است تفکر غالیان در چند مشخصه عمده رخ مى‏نماید.
[=Century Gothic]که در ادامه به ان خواهیم پرداخت !!

رضا;193823 نوشت:
با سلام جناب mkk1369میشه در مورد این فرقه برای ما توضیح دهید !!!!


سلام
:Gol:

می شود در ابتدا کمی برای ما از عبدلله بن سباء
بگویید و اگر فرقه ای جدا نیستند چگونه دستور لعن انان به ما رسیده است!!

رسا;193821 نوشت:
«اعتقاد ما دربارة غلات و مفوّضه اين است كه آنها كافرند و بدتر از يهود و نصاري و مجوس و قدريه و حروريه و ديگر فرقه‌هاي گمراهند. (9)

به این نقل قول نیز نگاهی بیاندازید

mkk1369;193830 نوشت:
سلام

می شود در ابتدا کمی برای ما از عبدلله بن سباء
بگویید و اگر فرقه ای جدا نیستند چگونه دستور لعن انان به ما رسیده است!!

[=Century Gothic]با سلام
لطفا سوال را با سوال جواب ندهید !!که این تاپیک هم به سرنوشت تاپیکهای دیگر دچار شود
عنوان کردید
[=Century Gothic]غالیان[=Century Gothic] یک فرقه اند پس لطفا با سند این را توضیح دهید :Sham:
فکر کنم از این روشن تر نشود بیان کرد

رضا;193834 نوشت:
عنوان کردید غالیان یک فرقه اند پس لطفا با سند این را توضیح دهید

سلام

پس به پست قبلی نگاه کنید

mkk1369;193830 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : رسا «اعتقاد ما دربارة غلات و مفوّضه اين است كه آنها كافرند و بدتر از يهود و نصاري و مجوس و قدريه و حروريه و ديگر فرقه‌هاي گمراهند. (9) به این نقل قول نیز نگاهی بیاندازید

و اما بعد

رسا;193821 نوشت:
بعضي به خاطر غرض‌ورزي و باهدف ايجاد تفرقه بين صفوف مسلمين شيعيان را متهم به غلو نموده‌اند در حالي كه شيعيان دوازده امامي به پيروي از ائمه ـ عليهم السّلام ـ معتدل‌ترين فرقه اسلامي است كه از افراط و تفريط هميشه دور بوده‌اند و هميشه راه اعتدال را پيموده‌اند.

رسا;193818 نوشت:
امير مومنان علي ـ عليه السلام ـ در بيزاري از غاليان فرمودند: «پروردگارا من از غلات بيزارم همانند بيزاري عيسي بن مريم از نصاري خدايا آنها را خوارگردان و ياري شان مكن».(4)

آیا نصری اعلام استقال می کردند؟
آیا نصاری جز پیروان مسیح هستند؟
و...

mkk1369;193812 نوشت:
سلام

غالیان یک فرقه هستند که به ظاهر شیعه اند

اما قائل به قدرت الوهیت ائمه هستند

و از نظر ما ملعون اند و مورد لعن هستند

mkk1369;193844 نوشت:
سلام

پس به پست قبلی نگاه کنید

و اما بعد

آیا نصری اعلام استقال می کردند؟
آیا نصاری جز پیروان مسیح هستند؟
و...

[=Century Gothic]با سلام
جناب mmk1369مثل اینکه متوجه نشدید !!
نقل قول از رسای گرامی نکنید بنده بر نوشتارها واقفم
از شماخواستیم که در مورد این فرقه توضیح دهید طبق گفتار خودتان با سند به ما ثابت کنید که غلیان یک فرقه هستند !!
این که دیگر صغرا کبری ندارد !!

[=Century Gothic]به حاشیه هم نپردازید لطفا !!
این فرقه را توضیح دهید !!
در چه سالی شکل گرفتند
رهبر این فرقه چه کسی بوده!!؟
از چه زمانی پدید آمده؟
الان کجا هستند ؟

واما بعد

بگذارید کمی نیز کتاب شب های پیشاور را بخوانیم

در جلسه سوم در بیاینی شیخ الواعضین گفته اند


شب گذشته عرض نکردم که شیعه بر طبقات مختلفه هستند بلکه شیعه با ان معنی که شرح دادم یعنی بندگان مطیع خدا و پیغمبر و پیروان خاندان رسالت بامر ان حضرت و....

تا آنجا می اید که می گوید

لذا مردمان بی خبر که تحقیق در حقایق نمی نمایند به نام شیعه در تاریخ از انها یاد نمودند و آنها 4 طبقه اصلی هستند که از آن 4 طبقه اصلی هم فقط دو فرقه باقی مانده اند و دو فرقه آنها بکلی از میان رفته اند و از هر طبقه آنها طبقات دیگر پیدا شدند.
و آن چهار فرقه عبارتند از


زیدیه و کیسانیه و قداحیه و غلات

mkk1369;193812 نوشت:
سلام

غالیان یک فرقه هستند که به ظاهر شیعه اند

اما قائل به قدرت الوهیت ائمه هستند

و از نظر ما ملعون اند و مورد لعن هستند

رضا;193823 نوشت:
[=Century Gothic]

با سلام

جناب mkk1369میشه در مورد این فرقه برای ما توضیح دهید !!!!

از آن روى که غالیان به عنوان یک فرقه مستقل به حیات خود ادامه نداده‏ اند و نمى‏توان این گروه را داراى مسلک یا مکتب کلامى ویژه‏اى دانست که آثار مدونى نماینده آراء و اندیشه هایش باشد، به ناچار مى‏بایست آموزه‏ها و انگاره‏هاى این گروه را در گزارش منابع فرقه‏ شناختى یا منابع رجالى، آنجا که به تبیین عقاید برخى از غالیان پرداخته‏ اند، جست.
در منابع متاخر یکى از کسانى که به جست‏وجوى خطوط کلى اندیشه غالیان پرداخته عرفان عبدالحمید در کتاب دراسات فى الفرق والعقائد است.
بر پایه گزارش او که یکى از سنجیده ‏ترین کتابها در این زمینه است تفکر غالیان در چند مشخصه عمده رخ مى‏نماید.
[=Century Gothic]که در ادامه به ان خواهیم پرداخت !!

mkk1369;193830 نوشت:

سلام
:Gol:

می شود در ابتدا کمی برای ما از عبدلله بن سباء
بگویید و اگر فرقه ای جدا نیستند چگونه دستور لعن انان به ما رسیده است!!

به این نقل قول نیز نگاهی بیاندازید

رضا;193834 نوشت:
[=Century Gothic]با سلام
لطفا سوال را با سوال جواب ندهید !!که این تاپیک هم به سرنوشت تاپیکهای دیگر دچار شود
عنوان کردید
[=Century Gothic]غالیان[=Century Gothic] یک فرقه اند پس لطفا با سند این را توضیح دهید :Sham:
فکر کنم از این روشن تر نشود بیان کرد

mkk1369;193844 نوشت:
سلام

پس به پست قبلی نگاه کنید

و اما بعد

آیا نصری اعلام استقال می کردند؟
آیا نصاری جز پیروان مسیح هستند؟
و...

رضا;193850 نوشت:
[=Century Gothic]با سلام
جناب mmk1369مثل اینکه متوجه نشدید !!
نقل قول از رسای گرامی نکنید بنده بر نوشتارها واقفم
از شماخواستیم که در مورد این فرقه توضیح دهید طبق گفتار خودتان با سند به ما ثابت کنید که غلیان یک فرقه هستند !!
این که دیگر صغرا کبری ندارد !!

[=Century Gothic]به حاشیه هم نپردازید لطفا !!
این فرقه را توضیح دهید !!
در چه سالی شکل گرفتند
رهبر این فرقه چه کسی بوده!!؟
از چه زمانی پدید آمده؟
الان کجا هستند ؟

mkk1369;193851 نوشت:
واما بعد

بگذارید کمی نیز کتاب شب های پیشاور را بخوانیم

در جلسه سوم در بیاینی شیخ الواعضین گفته اند


شب گذشته عرض نکردم که شیعه بر طبقات مختلفه هستند بلکه شیعه با ان معنی که شرح دادم یعنی بندگان مطیع خدا و پیغمبر و پیروان خاندان رسالت بامر ان حضرت و....

تا آنجا می اید که می گوید

لذا مردمان بی خبر که تحقیق در حقایق نمی نمایند به نام شیعه در تاریخ از انها یاد نمودند و آنها 4 طبقه اصلی هستند که از آن 4 طبقه اصلی هم فقط دو فرقه باقی مانده اند و دو فرقه آنها بکلی از میان رفته اند و از هر طبقه آنها طبقات دیگر پیدا شدند.
و آن چهار فرقه عبارتند از


زیدیه و کیسانیه و قداحیه و غلات

[=Century Gothic]با سلام
جناب mkk1369اگر در توانایی شما نیست که سخنی گفتید که نمیتوانید برای ان سند بیاورید مهم نیست !!
[=Century Gothic]***از آن روى که غالیان به عنوان یک فرقه مستقل به حیات خود ادامه نداده‏ اند و نمى‏توان این گروه را داراى مسلک یا مکتب کلامى ویژه‏اى دانست که آثار مدونى نماینده آراء و اندیشه هایش باشد***
[=Century Gothic] اما لطف کرده و در مطالب تاریخی دقت کنید!!
عنوان کردید غلیان یک فرقه اند !!
بنده جواب شما را دادم

mkk1369;193812 نوشت:
سلام

غالیان یک فرقه هستند


[=Century Gothic]
الان هم لطف کرده و جواب ما را مستند بدهید از شما سوال کردم
[=Century Gothic]این فرقه را توضیح دهید !!
در چه سالی شکل گرفتند
رهبر این فرقه چه کسی بوده!!؟
از چه زمانی پدید آمده؟
الان کجا هستند ؟

رضا;193850 نوشت:
به حاشیه هم نپردازید لطفا !! این فرقه را توضیح دهید !! در چه سالی شکل گرفتند رهبر این فرقه چه کسی بوده!!؟ از چه زمانی پدید آمده؟ الان کجا هستند ؟


سلام

زمان پیدایش

زمان امیر المومنین
و رئیس این فرقه ملعون عبد الله بن سباء است

سند:

در جلسه دوم شب های پیشاور

در تیتری به نامعقاید غلات و مذمت آنها و لعن عبد الله بن سبا

می خوانیم

چنانچه مولای ما امیر المومنین(ع) رئیس غلات عبدالله بن سباء ملعون را تا سه روز حبس نمود و امر به توبه فرمود چون قبول نکرد لا جرم او را به اتش زد

که ما بقی سوالات خارج بحث موضوع و به حاشیه رفتن است!!!

رضا;193857 نوشت:
***از آن روى که غالیان به عنوان یک فرقه مستقل به حیات خود ادامه نداده‏ اند و نمى‏توان این گروه را داراى مسلک یا مکتب کلامى ویژه‏اى دانست که آثار مدونى نماینده آراء و اندیشه هایش باشد***

سلام

در این تعریف به خوبی دقت کنید و با غلات مقایسه کنید

1. ائمه ما انان را لعن می کنند و از خود جدا می دانند!! این طور نیست؟
2.فقها حکم بر نجاست می دهند این یعنی انهدام؟!!
حدا اقل باید تا زمان مناظره شب های پیاشور بوده باشند

در همان تیتر لعن عبدالله بن سباء سخن از اجماع علماء امامیه بر کفر و نجاست غلات می دهد

در زمان حال
آیا علی الهی ها وجود ندارند؟

آیا همین که مقام امامت را به مقام الوهیت رسانده اند نشان از استقلال نیست؟

و البته اگر در ابتدای این تعریف دقت کنید

گفته شده یک فرقه مستقل

البته اگر بدانید و می دانید(ان شاء الله) که بنا بر عقیده ما شیعه تنها 1 مذهب است
و بنا بر این عقیده مستقل محسوب می شود
اما از نظر مشترکات شاید بتواند یک فرقه غیر مستقل دانست

هرچند به صراحت اولیا مذهب تشیع از ان ها دوری جسته اند!!!

mkk1369;193858 نوشت:

سلام

زمان پیدایش

زمان امیر المومنین



[=Book Antiqua]با سلام
اشتباه میکنید !!
چه کسی به شما گفته زمان پیدایش زمان حضرت علی ع بوده!!
منبع لطفا !!

[=Century Gothic]با نگاهى به منابع تاریخى این حقیقت آشکار مى‏شود که غلو نسبت به کسان، به‏ویژه نسبت به رهبران دینى به زمانى پیش از ظهور نخستین گروههاى غالى در میان شیعه بازمى‏گردد.
چنان که شیبى مى‏نویسد، عمر که خود در روزگار خلافتش یکى از مخالفان سرسخت پدیده غلو بود، پس از رحلت پیامبر ص ، مرگ آن حضرت را باور نداشت و گویا پیامبر خدا ص را فراتر از آن مى‏پنداشت که به‏سان دیگر انسانها بمیرد.
از همین روى بود که ابوبکر او را به بشر بودن پیامبر ص و این آیه قرآن که «اِنَّکَ مَیِّتٌ وَاِنَّهُمْ مَیِّتُونَ»(1) توجه داد.(2):Sham:
از دیدگاه شیبى، پدیده غلو پس از پیامبر اکرم ص نیز در جامعه مسلمانان به حیات خود ادامه داده و زیاده‏روى کتابهاى کلامى در ردیف کردن معجزات و کرامات پیامبرخدا ص یکى از گواههاى این حقیقت است.(3)

1 ـ ابن حزم، على بن احمد اندلسى ظاهرى (384 ـ 456ق)، الفصل فى الملل و الاهواء والنحل، با حواشى احمد شمس الدین، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420ق / 1999م.
2 ـ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر دمشقى قرشى (700 ـ 774ق)، البدایة والنهایه، بیروت، مکتبة المعارف، بى‏تا.
3 ـ امین، احمد (1886 ـ 1954م)، فجر الاسلام، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، 1380ق/1961م.

[=Century Gothic]

mkk1369;193858 نوشت:


و رئیس این فرقه ملعون عبد الله بن سباء است

سند:

در جلسه دوم شب های پیشاور

[=Century Gothic]این شد سند شما جلسه دوم شبهای پیشاور ؟؟
منبع مستند لطفا ذکرسخن بدون منبع و احاطه داشتن به مطالب تاریخی نکنید

[=Century Gothic]در کاربرد اصطلاحى و اختصاصى‏تر، مقصود از این واژه، آن کسانى است که در باره امامان خود از اندازه فراتر رفتند و آنان را از حدود آفریدگانى الهى فراتر بردند و در باره آنان به احکامى که ویژه خداوند است گراییدند،(1) یا به دیگر سخن، درباره امامان از مرز عقل و ایمان تجاوز کردند و امامان را خدا پنداشتند، یا بدان اعتبار که آنان انسانهایى متّصف به صفات الوهیت هستند و یا بدان اعتبار که خداوند در نهاد بشرى آنان حلول کرده است.(2)
هر چند جداى از کاربرد تاریخى این اصطلاح درباره کسانى که در مورد امام على علیه‏السلام عمدتا و سپس فرزندان آن حضرت غلو کردند، مى‏توان واژه غالیان را در خصوص همه کسانى که رهبران دینى خود را فراتر از اندازه بشرى پنداشتند و صفات خدایى را به آنان دادند به کاربرد، اما تعریف اصطلاحى دقیق این واژه همان چیزى است که شیخ مفید در این باره آورده است(3)، آنجا که مى‏نویسد:
«غالیان که از تظاهرکنندگان به اسلام هستند، کسانى‏اند که به امیرموءمنان علیه‏السلام و امامان دیگر از نسل آن حضرت نسبت خدایى دادند و آنان را به چنان فضیلتى در دین و دنیا ستودند که در آن از اندازه بیرون رفتند و از مرز اعتدال فراتر رفتند».(4)
همین تعریف با واقعیت تاریخى کاربرد واژه غلو و غالیان در منابع فرقه ‏شناختى و تاریخى سازگارتر به نظر مى‏رسد

[=Century Gothic]
1 ـ ابن ابى الحدید، عبدالحمید بن هبة اللّه‏ (586 ـ 656)، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیة‏اللّه‏ العظمى مرعشى نجفى، افست از روى چاپ دوم قاهره، داراحیاء الکتب العربیه عیسى البابى الحلبى و شرکاوءه، 1385ق/1965م ـ 1387ق/1967م.
2 ـ ابن اثیر جزرى، على بن محمد بن محمد بن عبدالواحد (555 ـ 630 ق)، الکامل فى التاریخ، تحقیق ابوالفداء عبداللّه‏ قاضى، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415ق / 1995م.
3 ـ ابن بابویه، ابوجعفر محمد بن على بن حسین مشهور به صدوق (311 ـ 381ق)، من لایحضره الفقیه، به تصحیح و پاورقى على‏اکبر غفارى، چاپ دوم: قم، جماعة المدرسین فى الحوزة العلمیه، بى تا.
4 ـ همو، الاعتقادات، تحقیق عصام عبدالسید، تهران، المؤتمر العالمى لالفیة الشیخ المفید، 1413ق/ 1371ش.
[=Century Gothic]


mkk1369;193858 نوشت:


در تیتری به نامعقاید غلات و مذمت آنها و لعن عبد الله بن سبا

می خوانیم

چنانچه مولای ما امیر المومنین(ع) رئیس غلات عبدالله بن سباء ملعون را تا سه روز حبس نمود و امر به توبه فرمود چون قبول نکرد لا جرم او را به اتش زد

که ما بقی سوالات خارج بحث موضوع و به حاشیه رفتن است!!!




[=Century Gothic]خیر به حاشیه رفتن نبود اطلاعات شما ناقص بود
حالا دقت بفرماید تا توضیح دهم
[=Century Gothic]غلو و پدیده‏اى به نام غالیان، خود را در حرکت مختار و برخى از شعارهاى او و کیسانیانِ نخستین نشان داد.

[=Century Gothic] هر چند بخشى از غالیان پیرو محمد بن حنفیه یعنى دنباله جریان کیسانیه بعدها در شیعیان غالى عباسیه حل شدند، اما در جوامع عراق همچنان کسانى از قبیل بیان بن سمعان پرچمدار جریان غلو بودند و پس از او نیز مغیرة بن سعید بجلى این جریان را استمرار بخشید و همچنان غلو در عراق و کوفه به حیات خود ادامه داد.

[=Century Gothic]سردمدار بعدى غالیان در عراق ابومنصور عجلى بود و در پى مرگ او (سال 121ق)، ابوالخطاب اسدى (م 138ق) این جریان را پیش برد.
[=Century Gothic] همین ابوالخطاب است که با اسماعیل بن جعفر فرزند امام صادق علیه‏السلام ارتباط داشت و همین ارتباط سبب کنار زدن او از جانشینى امامت دوازده امامیها شد.

[=Century Gothic] از هشدارهایى که امامان شیعه در دوران پیش از غیبت داده‏اند و از گزارش راویان این هشدارها پیداست که طرفداران غلو در دوران حضور امامان علیهم‏السلام در عراق و افزون بر آن در مناطقى چون خراسان فراوان بوده‏اند.

[=Century Gothic] در آغازین دهه ‏هاى عصر غیبت نیز غالیان در جوامع شیعه حضور داشته‏ اند و بعدها هر چند به طور رسمى به حیات آنان خاتمه داده شده، اما مفردات یا تاثیراتى از اندیشه ‏هاى آنان بر جاى مانده است.
[=Century Gothic] طایفه نصیریه نیز دنباله جریانى از غالیان که از عصر امام هادى علیه‏السلام و عسکرى علیه‏السلام آغاز شده بود معرفى مى‏شوند.
اما از زاویه تکامل و تحول عقیدتى، غالیانِ نخستین، ظاهرا به‏طور عمده کسانى بوده‏اند که به غیبت و رجعت محمد بن حنفیه گراییده بودند، چنان که مدرسى طباطبایى مى‏نویسد همین «اعتقاد در میان سواد اعظم مسلمانان با نام غلو شناخته شده و هواداران آن به عنوان غلات خوانده مى‏شدند، و این مفهوم نخستین آن کلمه بود».(1)
اما بعدها و از اوایل سده دوم هجرت کسانى پیدا شدند که فردى از اهل بیت را خدا دانستند.

[=Century Gothic]معمولاً در دعوى این گونه کسان، آن مدعى خود پیامبرى بود براى همان خداى ادعایى، چنان که براى نمونه حمزة بن عماره بربرى بر خلاف دیگر کیسانیان که محمد بن حنفیه را موعود منتظر مى‏پنداشتند او را خدا خواند و خود را نیز پیامبر او دانست.
این نوع از تفکر غالى چندان پایدار نماند، اما در دهه‏هاى سوم و چهارم سده دوم هجرى گروه دیگرى از غالیان رخ نمودند که به‏سان بخش عمده کیسانیان امامان را موجوداتى فراتر از بشر مى‏خواندند که داراى علم نامحدود از جمله علم به غیب و قدرت تصرف در کائنات بودند و عقیده داشتند «که خداوند کار جهان از خلق و رزق و اختیار تشریع احکام را به آنان تفویض فرموده است».(2)
بدین سان سده دوم با دو جریان غالى مواجه بود: جریانى که امام را خدا مى‏پنداشت و جریانى که به تفویض خلق و رزق و حساب و کتاب بندگان به امامان اعتقاد داشت. در متون شیعى به طور معمول بر جریان نخست نام غلات طیاره یا به طور خلاصه طیاره نهاده شده و جریان دوم به نام «مفوضه» مشهور شده است.

[=Century Gothic] به نظر مى‏رسد بخش عمده ‏ترى از احادیث و متون شیعى حاکى از نکوهش غالیان به همین جریان دوم نظر داشته باشد که خود حضورى در خور توجه و هشدار در جوامع شیعى داشته است.
[=Century Gothic]مفوضه که بعدها با نام غالیان نیز از آنان سخن به میان آمده است هر چند در سده دوم از سوى امامان شیعه و متن جامعه شیعه به حاشیه رانده شدند، اما از دوره پس از رحلت امام رضا علیه‏السلام این گروه توانستند بر تلاش خود بیفزایند و در گسترش آموزه‏هاى خود از مجموعه‏اى از روایتهایى که بخشى نیز برساخته غالیان پیشین بود بهره جویند.
تلاش گسترده این گروه در سده سوم و ستایش آنان از زبان ائمه علیهم‏السلام از کسانى چون مفضل جعفى بدان هدف انجام مى‏گرفت که در بدنه شیعه و اندیشه‏ هاى شیعه نفوذ کنند و حتى خود را نماینده تفکر شیعى قلمداد نمایند.
تلاش قمیین (که از سوى غالیان مقصره خوانده شدند) در سالهاى پس از غیبت در برابر این گروه، و حساسیتى که در آثار این دوره قمیین در برابر عقاید غالیان دیده مى‏شود، نشان از آن دارد که تلاش و اندیشه گروه یاد شده دست‏کم در آن دوران توانسته بود در اندیشه شیعه جاى پایى بیابد. مواضع سرسختانه شیخ صدوق در آثارى چون الاعتقادات و من لایحضره الفقیه و لعن غالیان و مفوضه نمونه‏اى از حساسیت قمیین در برابر این جریان تندرو شیعى است.
مفوضه در دوران غیبت صغرى به تلاش خود براى تصرف کرسى نمایندگى شیعه اثنى‏عشرى ادامه دادند و در دوره‏هاى متاخرتر نیز به کلى خود را از عنوان مفوضه تبرئه کردند، «به‏گونه‏اى که گویى ائمّه ـ در روایات حاکى از نکوهش غالیان ـ از یک فرقه که تنها در زمان آنان وجود داشته و سپس در صفحات تاریخ ناپدید شده است سخن مى‏گفته‏اند».(3)
پس بسیارى از منقولات و روایات مربوط به معجزات و مطالب شگفتى‏انگیز که در هر گونه کتابى براى ائمه یافت مى‏شد در آن آثار نقل شده تا با مطالب مشابه در کتب فرق دیگر هماوردى کند.
اما مولفان لزوما متعهد به صحت جمیع روایاتى که در کتابهاى خود نقل مى‏کردند نبودند.
کتابهایى مانند دلائل الامامه و مسند فاطمه طبرى شیعى، عیون المعجزات حسین بن عبدالوهاب، تفسیر فرات بن ابراهیم، روضه یا مائة منقبه ابن شاذان، ثاقب المناقب عماد الدین طوسى، الخرائج و الجرائح قطب الدین راوندى و کتابهاى متعدد دیگرى از این قبیل بودند».(4)

1 ـ مدرسى طباطبایى، مکتب در فرایند تکامل، ص 29 و 30 .
2 ـ همان، ص 31 و 32.
3 ـ همان، ص 63 و 64.
4 ـ همان، ص 66 و 67 .

رضا;193872 نوشت:
با سلام اشتباه میکنید !! چه کسی به شما گفته زمان پیدایش زمان حضرت علی ع بوده!! منبع لطفا !! با نگاهى به منابع تاریخى این حقیقت آشکار مى‏شود که غلو نسبت به کسان، به‏ویژه نسبت به رهبران دینى به زمانى پیش از ظهور نخستین گروههاى غالى در میان شیعه بازمى‏گردد. چنان که شیبى مى‏نویسد، عمر که خود در روزگار خلافتش یکى از مخالفان سرسخت پدیده غلو بود، پس از رحلت پیامبر ص ، مرگ آن حضرت را باور نداشت و گویا پیامبر خدا ص را فراتر از آن مى‏پنداشت که به‏سان دیگر انسانها بمیرد. از همین روى بود که ابوبکر او را به بشر بودن پیامبر ص و این آیه قرآن که «اِنَّکَ مَیِّتٌ وَاِنَّهُمْ مَیِّتُونَ»(1) توجه داد.(2) از دیدگاه شیبى، پدیده غلو پس از پیامبر اکرم ص نیز در جامعه مسلمانان به حیات خود ادامه داده و زیاده‏روى کتابهاى کلامى در ردیف کردن معجزات و کرامات پیامبرخدا ص یکى از گواههاى این حقیقت است.(3)

سلام

بله اگر این طوری بخواهیم حساب کنیم به زمان مسیحیان و یا قبل تر نیز بر می گردد (معتبر ترین هم قران است)

اما در این کتاب که همان طور که می دانید از کتب معتبر و قابل استناد است!!

حال در بععضی مطالب شک یا ردیه ایی پیش امده است خوب مسئله چیز دیگری است

اما سند فرقه بودن در کلام کارشناس سایت هم بود که اول نقل کردم؟!

و در مورد عمر ایا به این حد بوده که غلو باشد!!

یا طوری خیال و شک بوده؟!

پس عبد الله بن سباء چه می شود؟

ایا از نظر تاریخ این اعدام صورت نگرفته است؟! :Gol:

با سلام به دوستان عزیز

به نظر آمد توضیحاتی کوتاه بدهم.
1. معمولا آنچه در علوم مختلف بعنوان اصطلاحات آن علم رواج پیدا می کنند اصطلاحاتی مجعول و قراردادی از طرف عالمان همان رشته علمی می باشند که بر اساس معانی لغوی و عرفی شکل می گیرند.
از این رو به راحتی می توان در آنها خدشه وارد کرد و یا مطلبی جدید و سلیقه ای به آن اضافه نمود. اما اینکه تا چه اندازه مورد توجه قرار گیرد بحث دیگری است.
2. در مباحث فرقه شناسی آنچه به عنوان علم و مسائل آن مطرح است قطعا مربوط به پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) میباشد. چون اولا وجودایشان مانع هرگونه شکل گیری جراینی انحرافی می شده است. مثلا جریان منافقین را می توان نام آورد که همواره باشکست مواجه شدند. و ثانیا در باب علم فرق، به علت موضوع خاص آن به چنین جریاناتی به عنوان فرقه ای خاص توجه نمی شود مگر از باب ریشه یابی تاثیر چنین جریاناتی در ایجاد فرقه های اسلامی.

3. موضوعات علم ملل و نحل به طور کلی در دو بعد بررسی می شود:

بعد سیاسی
و بعد مذهبی
که همه بر دو نقطه یعنی قرآن و پیامبر مشترک هستند اما در مورد مسائل پیرامونی آنها به گروهها و فرقه های مختلفی تقسیم شده اند.

موضوع قفل شده است