ستاره بینی؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ستاره بینی؟

چیزی به نام ستاره برای هر انسان وجود دارد؟این گفته که فلان شخص ستاره اش سرد است یا گرم حقیقت دارد؟از کجا منشا می گیرد؟


تاثیر ستار ه ها تو زندگیامون چقدره راسته یا؟
اصلا همچین چبزایی درسته؟
درکل چقدر میشه به حرفای ی ستاره بین اعتماد کرد ؟کسایی که حتی حاجاقا اند ؟
چقدر زندگیمونو طبق حرفاشون تنظیم کنیم؟بخصوص در بحث ازدواج
کی میتونه با مدرک و مستند جوابمو بده؟
مدارک روایی از زمان معصوم داریم؟؟منظورم روایت یا حدیث از ائمه؟
اخه قبلا ی چیزایی شنیده بودم؟

سلام...

خطبه ی 78 یا 79 نهج البلاغه:
به هنگام حركت برای نبرد با خوارج، در ماه صفر سال 38 هجری، شخصی با پیشگویی از راه شناخت ستارگان گفت:اگر در این ساعت حركت كنید، پیروز نمی‏شوید و من از راه علم ستاره شناسی این محاسبه را كردم، امام فرمود -

1-پرهیز از توجّه به غیر خدا

گمان می‏كنی تو از آن ساعتی آگاهی كه اگر كسی حركت كند زیان نخواهید دید و می‏ترسانی از ساعتی كه اگر كسی حركت كند ضرری دامنگیر او خواهد شد كسی كه گفتار تو را تصدیق كند، قرآن را تكذیب كرده است، و از یاری طلبیدن خدا در رسیدن به هدف‏های دوست داشتنی، و محفوظ ماندن از ناگواریها، بی‏نیاز شده است گویا می‏خواهی به جای خداوند، تو را ستایش كنند چون به گمان خود مردم را به ساعتی آشنا كردی كه منافعشان را به دست می‏آورند و از ضرر و زیان در امان می‏مانند.

2-پرهیز دادن مردم از ستاره شناسی

ای مردم، از فرا گرفتن علم ستاره شناسی برای پیشگویی‏های دروغین، بپرهیزید، جز آن مقدار از علم نجوم كه در دریا نوردی و صحرا نوردی به آن نیاز دارید، چه اینكه ستاره شناسی شما را به غیب گویی و غیب گویی به جادوگری می‏كشاند، و ستاره شناس چون غیب گو، و غیب گو چون جادوگر و جادوگر چون كافر و كافر در آتش جهنم است.با نام خدا حركت كنید.

سلام :Gol:
ممنون

ولی من شنیدم تو قران هم اومده

حالا که نسبت به کاری که میخام کنم بخاطر ستاره بینی دل چرکی و مردد شدم
باید خیلی محکم وزیاد باشند ادله مخالفین

ممنون میشم بیشتر کمکم کنید چون واقعا مستاصل شدم

با سلام و عرض ادب

مرحوم علامۀ طباطبایی در پسخ این سوال که آیا قول منجمین حجیت دارد فرموده اند:
ج - بعضى از مطالب آنها از قبیل نحوست و سعد بودن ایام كه با ظاهر شرع موافق نیست ، اعتبار ندارد، در دیوان منسوب به علیه السلام آمده است : هنگامى كه حضرت از صفین بر مى گشتند، و مى خواستند، عازم نهروان شوند، منجمى حضرت را از خروج در آن روز منع نمود. حضرت ابیاتى سرود و به سخن او اعتنا ننمود؛ با این همه منجمین از روى تجاربى كه دارند مطالبى را ذكر مى كنند، چنانكه حكایاتى تاریخى نیز از آنان نقل نموده اند.

از آن جمله آورده اند: مرجوم خواجه نصیر آذین طوسى در یكى از سفرهاى خود به آسیابى رسید و شب در آنجا ماندگار شد. و چون هوا صاف بود، دستور داد كه جاى ایشان را بیرون آسیاب بیندازند، آسیابان به ایشان عرض كرد: امشب باران مى بارد، خوب است داخل آسیاب بخوابید.
خواجه فرمود: از كجا مى گویى؟

آسیابان عرض كرد: سگى دارم ، كه هر شب كه مى خواهد باران ببارد، داخل آسیاب مى خوابد، امشب نیز داخل خوابیده است .
خواجه بر اساس علم نجوم ، حسابى نمود و بعد فرمود: خیر امشب باران نمى بارد. و بیرون آسیاب بخوابید.
پاسى از شب گذشت و ابرهایى نمایان شد و باران بارید، و خواجه مجبور شد به داخل آسیاب تشریف ببرد. در این هنگام فرمود:
شكر خدا كه به اندازه یك سگ هم علم نداریم .[1]

[=Calibri][1]. در محضر علامۀ طباطبایی، س655.

البته برخی مشکلات خاص به بحث سحر و جادو مربوط است که مرحوم آیت الله بهجت(رضوان الله تعالی علیه) برای رفع آن توصیه هایی را نموده اند که عبارتند از:

1. هر روز 50 آیه از قرآن را باصدای بلند بخوانید.
2. به هنگام اذان، در منزل با صدای بلند اذان بگوئید.
3. آیةالکرسی(سه آیه)[1] را هر شب قبل از خواب خوانده و در منزل نصب نمائید.
4. همیشه قران کوچکی را همراه خود داشته باشید.
5. "چهار قل"را قبل از خواب بخوانید و در منزل نصب کنید.
6. حرز امام جواد (علیه السلام) را تهیه کرده و همراه خود داشته باشید.[2]

:Gol:-----------------------------------------------------------------------------------:Gol:

[=Calibri][1]. البقره/255-257.« اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطُونَ بِشَيْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ؛ لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ لا انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛ اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ».


[=Times New Roman][2][=Times New Roman]. عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ الصَّمَدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي الْحَسَنِ عَمِّ وَالِدِهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الدُّورْيَسْتِيِّ عَنْ وَالِدِهِ عَنِ الصَّدُوقِ مُحَمَّدِ بْنِ بَابَوَيْهِ وَ أَخْبَرَنِي جَدِّي عَنْ وَالِدِهِ عَنْ جَمَاعَةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا مِنْهُمُ السَّيِّدُ أَبُو الْبَرَكَاتِ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُعَاذِيُّ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْعَمْرِيُّ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْمَدَائِنِيُّ جَمِيعاً عَنِ الصَّدُوقِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِي نَصْرٍ الْهَمْدَانِيِّ قَالَ حَدَّثَتْنِي حَكِيمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَمَّةُ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ(علیه السلام)...
قَالَ يَاسِرٌ فَلَمَّا أَصْبَحَ أَبُو جَعْفَرٍ ع بَعَثَ إِلَيَّ فَدَعَانِي فَلَمَّا سِرْتُ إِلَيْهِ وَ جَلَسْتُ بَيْنَ يَدَيْهِ دَعَا بِرَقِّ ظَبْيٍ مِنْ ظَبْيِ تِهَامَةَ ثُمَّ كَتَبَ بِخَطِّهِ هَذَا الْعَقْدَ ثُمَّ قَالَ يَا يَاسِرُ احْمِلْ هَذَا إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ قُلْ حَتَّى يُصَاغَ لَهُ قَصَبَةٌ مِنْ فِضَّةٍ مَنْقُوشٌ عَلَيْهِ مَا أَذْكُرُهُ بَعْدُ فَإِذَا أَرَادَ شَدَّهُ عَلَى عَضُدِهِ فَلْيَشُدَّهُ عَلَى عَضُدِ الْأَيْمَنِ وَ لْيَتَوَضَّأْ وُضُوءاً حَسَناً سَابِغاً وَ لْيُصَلِّ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ سَبْعَ مَرَّاتٍ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ سَبْعَ مَرَّاتٍ شَهِدَ اللَّهُ وَ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها وَ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى‏ وَ سَبْعَ مَرَّاتٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فَإِذَا فَرَغَ مِنْهَا فَلْيَشُدَّهُ عَلَى عَضُدِهِ الْأَيْمَنِ عِنْدَ الشَّدَائِدِ وَ النَّوَائِبِ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ وَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ يَخَافُهُ وَ يَحْذَرُهُ وَ يَنْبَغِي أَنْ لَا يَكُونَ طُلُوعُ الْقَمَرِ فِي بُرْجِ الْعَقْرَبِ وَ لَوْ أَنَّهُ غَزَا أَهْلَ الرُّومِ وَ مَلِكَهُمْ لَغَلَبَهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ بَرَكَةِ هَذَا الْحِرْزِ إِلَى آخِرِ مَا أَوْرَدْتُهُ فِي كِتَابِ الدُّعَاء؛ (علامه مجلسی،بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،ناشر اسلامیه، ج‏50، ص 96 ؛خسروى‏ موسى،زندگانى حضرت جواد و عسكريين عليهم السلام‏،ناشر اسلاميه‏،ص83).

یاسر گفت فردا صبح حضرت جواد (علیه السلام)از پى من فرستاد وقتى خدمت آن جناب رسيده نشستم، پوست آهوئى از پوست آهوى تهامه خواست بعد با خط مبارك خود آن حرز را نوشت بعد فرمود: ياسر اين نوشته را ببر پيش امير المؤمنين بگو يك‏ قاب لوله‏اى از نقره بسازد و آنچه ميگويم بر آن نقش نمايد هر وقت خواست آن را به بازوى خود ببندد بر بازوى راست ببندد.
ابتدا وضوى نيكو و شادابى بگيرد و چهار ركعت نماز بخواند در هر ركعت يك حمد مي خواند و هفت مرتبه آية الكرسى و هفت مرتبه شهد اللَّه و هفت مرتبه و الشمس و ضحيها و هفت مرتبه و الليل اذا يغشى و هفت مرتبه‏ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ مى‏خواند.
وقتى نماز خود را تمام كرد اين حرز را بر بازوى راست مى‏بندد در گرفتاريها و ناراحتيها و هر چه موجب ترس و وحشت او مى‏شود و نبايد موقعى كه طلوع قمر در برج عقرب است ببندد اگر او با روميان بجنگ پردازد بر آنها با اجازه خدا پيروز مى‏شود.
حرز حضرت امام جواد (علیه السلام) این است:« یانور یابرهان یا مبین یا منیر یارب اکفنی الشرور وآفات الدهور واسئلک النجات یوم ینفخ فی الصور؛ ای خدائی که نور، دلیل، آشکار،تابنده و پروردگار هستی خودت در تمام شرور وآفت های روزگاران مرا حفظ و کفایت کن و در روز نفخ صور وروز قیامت مرا نجات ده».
(سيد ابن طاوس‏،مهج الدعوات و منهج العبادات‏،ناشر دار الذخائر،چاپ قم‏،سال 1411 ق‏،نوبت اول‏؛ شیخ عباس قمی ،مفاتیح الجنان، ص869 ،حاشیه.

شایسته;191488 نوشت:
ولی من شنیدم تو قران هم اومده

با سلام
شاید منظور شما آیه "(فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ)صافات/88 باشد.

علامه طباطبایی در این رابطه می نویسد:«شكى نيست در اينكه ظاهر اين دو آيه اين است كه خبر دادن ابراهيم (ع) از مريضى خود مربوط است به نظر كردن در نجوم، حال اين نگاه كردن در ستارگان يا براى اين بوده كه وقت و ساعت را تشخيص دهد، مثل كسى كه دچار تب نوبه است، و ساعات عود تب خود را با طلوع و غروب ستاره‏اى و يا از وضعيت خاص نجوم تعيين مى‏كند.

و يا براى آن بوده كه از نگاه كردن به نجوم، به حوادث آينده‏اى كه منجم‏ها آن حوادث را از اوضاع ستارگان بدست مى‏آورند، معين كند. و صابئى مذهبان به اين مساله بسيار معتقد بودند و در عهد ابراهيم (ع) عده بسيارى از معاصرين او از همين صابئى‏ها بوده‏اند.

بنا بر وجه اول، معنايش آيه چنين مى‏شود: وقتى اهل شهر خواستند همگى از شهر بيرون شوند تا در بيرون شهر مراسم عيد خود را به پا كنند، ابراهيم نگاهى به ستارگان انداخت و سپس به ايشان اطلاع داد كه به زودى كسالت من شروع مى‏شود، و من نمى‏توانم در اين عيد شركت كنم.

و بنا بر وجه دوم معنايش اين مى‏شود: ابراهيم در اين هنگام نگاهى به ستارگان كرد و طبق قواعد منجمين پيشگويى كرد كه به زودى من مريض خواهم شد، و در نتيجه نمى‏توانم با شما از شهر بيرون شوم.

ولى وجه اولى با وضع ابراهيم (ع) مناسب‏تر به نظر مى‏رسد، براى اينكه آن جناب با اينكه توحيدى خالص داشت، ديگر معنا ندارد براى غير خدا تاثيرى قائل باشد. و از سوى ديگر دليلى هم كه به قوت دلالت كند بر اينكه آن جناب در آن ايام مريض نبوده در دست نداريم، بلكه دليل داريم بر اينكه مريض بوده، براى اينكه از يك سو خداى تعالى او را صاحب قلبى سليم معرفى كرده و از سوى ديگر از او حكايت كرده كه صريحا گفته است: من مريضم و كسى كه داراى قلب سليم است، دروغ و سخن بيهوده نمى‏گويد».( ترجمه الميزان، ج‏17، ص: 224)

در حقیقت ابراهیم(ع) بیماری مثلا تب نوبه‏اى داشته و آمدن وقت آن را از حركت كواكب مى‏دانسته است و چون به نجوم نگاه كرد، احساس نمود كه وقت آن مى‏رسد و اينكه پيش از رسيدن مرض فرموده است: إِنِّي سَقِيمٌ نظير إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ است.

اين وجه اول از وجوهى است كه طبرسى رحمه اللَّه نقل كرده و الميزان آن را اختيار مى‏كند.

سلام
خیلی ممنون بابت لطف هایی که داشتید:Gol:
بگذارید راحت مشکل را بگویم که برداشت های متفاوت نشود

مثلا فکرکنید کسی خواستگاری وجیه و هم شان دارد اما ستاره بین یا هرچه بنامیم با توجه به اسم طرفین و مادرانشان از زوی ستارگان میگوید ازدواج این دو مشکلات زیادی دارد و حتی نشد است ودر صورت وصلت کوتاه مدت است و جدایی در پی دارد
وحتی جدای از اینها استخاره هم میگوید پشیمانی دارد

حال میخواستم بدانم میتوان نقش ستارگانشان را نادیده گرفت؟؟؟؟


شایسته;191753 نوشت:
بگذارید راحت مشکل را بگویم که برداشت های متفاوت نشود مثلا فکرکنید کسی خواستگاری وجیه و هم شان دارد اما ستاره بین یا هرچه بنامیم با توجه به اسم طرفین و مادرانشان از زوی ستارگان میگوید ازدواج این دو مشکلات زیادی دارد و حتی نشد است ودر صورت وصلت کوتاه مدت است و جدایی در پی دارد وحتی جدای از اینها استخاره هم میگوید پشیمانی دارد حال میخواستم بدانم میتوان نقش ستارگانشان را نادیده گرفت؟؟؟؟

سلام
تقدير عالم به دست خداوند متعال مي باشد وطبق احاديث خداوند مي خواهد عالم بر اساس سير طبيعي حركت كند.يعني براساس علت ومعلول وستاره ها يكي از نعمتهاي الهي است براي تشخيص زمان نماز،مسير حركت درشب سمت قبله وفوائد ديگر اما اينطورنيست كه مابراساس ستاره ها تشخيص دهيم چه كساني به درد هم مي خورند وبراي ازدواج منا سب هستند يا نه؟ واين كار فال گيرها يا بعضي دعا نويسهاي قلابي مي باشد كه با اين كارها مردم را سركيسه مي كنند.
ودر واقع فرمايش اميرالمومنين(ع)ناظر به اين موارد نيز هست يعني درشرع ما تشخيص خوشبختي وبدبختي زن وشوهرهابا توجه به ستاره ها حرام است وخداوند به انسان عقل داده كه در اين موارد تحقيق ومشورت كندوببيند آيا اين وصلت به صلاح او هست يانه .اما درمورد استخاره بايد انسان اول تحقيق وبررسي كند وبعد از مشورت باز دودل ومرددبود استخاره بگيرد البته عمل برطبق استخاره واجب نيست وبعضي علماء من جمله مقام معظم رهبري در استفتائات خود مي گويند بهتر است خلاف استخاره عمل نكند.

در فرهنگ اهل بیت هیچ نشانی از توجه به این امور(ستاره بینی و کف بینی و...) نیست. بلکه نهی از ترتیب اثر دادن به آن صراحتا آمده است چنانچه دوستان از نهج البلاغه نقل کردند.

در مورد ازدواج آنچه هست این است که عقد در هنگام قمر در عقرب خوب نیست و عاقبت خوشی ندارد.

ضمنا نکته مهم اینکه بین استخاره و کف بینی و ستاره بینی و...نسبتی نیست و اینکه در مورد خاصی نتیجه ایندو بر هم منطبق باشد دلیل منطقی برای تأیید ستاره بینی نیست!

خیلی ممنون از نظر دوستان
ولی رمل که پایه های دینی داره ؟

و شنیدم خیلی از بزرگان حتی ایت اله مرعشی نجفی بلد بودن
اگه اشتباه میکنم ممنون میشم اگاهم کنید؟؟؟؟؟؟؟؟

شایسته;194142 نوشت:
خیلی ممنون از نظر دوستان
ولی رمل که پایه های دینی داره ؟

و شنیدم خیلی از بزرگان حتی ایت اله مرعشی نجفی بلد بودن
اگه اشتباه میکنم ممنون میشم اگاهم کنید؟؟؟؟؟؟؟؟


با سلام و تشکر:Gol:


در اینکه رمل و اسطرلاب، شیوه هایی علمی داشته و از جمله علوم غریبه است تردیدی نیست اما نگاه به سیره و سنت پیامبر (ص) و ائمه اطهار نشان می‌دهد که رجوع به این شیوه ها (دعانویس‌ و رمالی) در سنت و سیره پیامبر (ص) و امامان (ع) نبوده و بلکه نهی شده است و بزرگان دین هیچگونه توصیه‌ای مبنی بر جواز، در این باره ندارند، لذا بهترین روش‌‌، همان تعقل و تدبیر شخصی و مشورت با خردمندان، توکل بر خدا، پرداخت صدقه و خواندن دعاهای معتبر است و نه کمک گرفتن از شیادان رمال و مدعیان دروغین ارتباط با اجنه و پیشگویانی که جز دروغ و فریب دستمایه ای ندارند.


نظر عموم مراجع تقلید درباره ی مراجعه به دعانویسان حرفه ای و سودجو و رمالان فریبکار و کسانی که فالگیری و کف بینی و پیشگویی می کنند نیز بطور کلی منفی است. در این رابطه می توانید به استفتاءات ایشان مراجعه نمایی.


موفق باشید ...:Gol:
موضوع قفل شده است