عقل یازدهم؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عقل یازدهم؟

سلام
در یک گفتگوی تلویزیونی، از دکتر علی اکبر ولایتی شنیدم که در خلال صحبتاشون بیان کردند که: بعضی ها خواجه نصیر الدین طوسی را عقل یازدهم می دانند.

در صورت امکان، توضیحاتی در مورد این جمله میخواستم.

با او
سلام و ادب؛


دوست عزیز، این چیزی که شما از دکتر ولایتی نقل کردید و سوال نمودید در مورد «عقل یازدهم» یا به تعبیر عربی آن، «عقل حادی عشر»، یک تعبیر و اصطلاحی است که در طول تاریخ حکمت و علم، در بزرگداشت و تعظیم اعاظم دانشمندان و حکیمان قهّار به کار برده می شده،که گویی ده عقلی که در حکمت مشاّئی خصوصاً مطرح شده، این فرد هم آنقدر در مباحث عقلی و حکمت و فلسفه اوج گرفته و کمال پیدا کرده که گویی، عقل یازدهم است. مانند اینکه به کسی از فرط پاکی و دوری از گناه مبالغه کرده و بگوییم: فلانی پانزدهمین معصوم است. این لقب عقل یازدهم هم در مورد چندین نفر به کار رفته از جمله جناب خواجه نصیرالدین طوسی. معمولاً هم گوینده ی این القاب شاگردان این بزرگان بوده اند، ولی اکثراً هم مشخّص نیست دقیقا چه کسی این لقب را به این دانشمند نسبت داده است، ولی در مورد خواجه نصیرالدین طوسی، بعضی منابع گفته اند که شاگرد بزرگش علّامه حلّی این لقب را به استاد خود نسبت داده، ولی من این عبارت را از علامه حلی ندیده ام، ولی ایشان بطور کلّی تعابیر خیلی بزرگی در مورد استاد خود گفته است.

از جمله کسانی که بصورت مکتوب در موردش این تعبیر به کار برده شده، این افراد هستند؛

1-مير غياث الدين منصور دشتكى
2-خواجه نصیرالدین طوسی
3-میرداماد
4-ملّاصدرا

***********************************************


مير غياث الدين منصور دشتكى

«حوزه شيراز: جريان فلسفى شيراز با متكلّم چيره‏دستى چون جلال الدين دوانى (م 908 ه) از اواخر قرن نهم هجرى آغاز شد، و آثار آن از طريق كتابهاى او و شاگردانى كه تربيت كرده بود تا مدّتها باقى بود.
مير صدر الدين محمّد دشتكى (م 903 ه) و سپس فرزند او مير غياث الدين منصور دشتكى (م 948 ه) از ديگر شاخصهاى جريان فلسفى شيراز بودند. اين دو بيشتر مذاق فلسفى داشتند تا كلامى. در اين ميان نقش مير غياث الدين بسيار برجسته‏تر بود. وى از فحول و نوابع حكماى اسلام و به عنوان عقل حادى عشر و استاد البشر به شمار مى‏آمد.»

منبع: تقويم الايمان و شرحه كشف الحقائق پيشگفتار 29 دورنمايى از اوضاع سياسى، اجتماعى و فرهنگى عصر مصنف ..... ص : 21
---------------


میرداماد

«شاگردان ميرداماد، انديشمندان و حكماى معاصر و متأخّر و اصحاب تراجم در مقام بيان عظمت شخصيت علمى و كمالات روحى او تعابير گونه‏گونى را به كار برده‏اند كه در برخى از آنها نوعى مبالغه‏گويى به چشم مى‏خورد. تعابيرى همچون: استاد البشر، عقل حادى عشر، عقل اوّل، اعلم المتقدّمين و المتأخّرين، انّ الزمان بمثله عقيم و ...»
منبع: تقويم الايمان و شرحه كشف الحقائق پيشگفتار 52 استاد از ديد شاگرد ..... ص : 52

همچنین ملّاصدرا در نامه ای به استاد خود، جناب میرداماد می نویسد:
«الذى كشف قناع الامتناع من وجوه مخدرات الحقايق و المبانى و رشف بشفاه التفكر لنقاع قلبه الزكى انهار المعارف و المعانى رسام خطوط التحقيق على حدود خدود الكتاب و قسام سهام الفيض على جيوب قلوب اولى الالباب، حادى عشر العقول حاوى الفروع و الاصول السيد الامير رئيس الحكماء و شيخ الفقهاء و استاذ الاساتذه و معلم العلماء اشرف الافاضل و الصدور اشرق الاهله و البدور مهذب الاسلام كهف الانام ثمال الخواص و العوام مال اهل الايام كريم الخيم و الاخلاق شريف الانساب و الاعراق. و لو لا ان قيض قضاء الله بمنه و الجود و قدر قدره باحسانه الاجاده بهذا الوجود، لكان يصبح عين حيات العلوم [علوم الحقايق ص‏] غايره و ظلت تجاره اهلها فى سوق الكساد بايره. فاطال الله اعمار المعالى بطول بقائه و اعمش عيون الاقالى بنور لقائه ما برحت احداق الاشخاص شاخصه نحو جنابه و رقاب الارباب خاضعه للتمرغ على بابه.»

منبع: رساله سه اصل ج‏3 60 نامه دوم‏
---------------

خواجه نصیرالدین طوسی

«تجريد الاعتقاد: اين كتاب از معروفترين كتب كلامى و استدلالى در اثبات و بيان اصول عقايد اسلامى و تفكر شيعى است در نهايت ايجاز و اختصار كه از ابتداى تأليف تا كنون مورد توجه علماء و دانشمندان اسلامى بوده. مولف آن محقق بزرگوار ابو جعفر محمد بن محمد بن حسن جهرودى طوسى معروف به محقق طوسى و يا خواجه نصير الدين طوسى است و با القاب استاد البشر و يا معلم ثالث و يا عقل حادى عشر از او ياد مى‏گردد.»
منبع: سبع رسائل 287 تجريد الاعتقاد ..... ص : 287
---------------


ملّاصدرا

بعضی محقّقین اخیر در مقدّمه ی خود بر کتب، از این لقب برای ملّاصدرا هم استفاده نموده اند.


پیوسته متعادل و متعالی
یاحق

سلام
ممنون از راهنمایی هاتون.
بنده فکر می کردم ممکن است فردی از انسانها (ی عادی) آنقدر در کمال علمی و اخلاقی اوج بگیرد که حقیقتاً به مقام تجرد و مقام عقل برسد گرچه از حیث زیست شناختی نیز بین مردم زندگی بکند. کما اینکه شاید معصومین (ع) نیز چنین بوده اند.

موضوع قفل شده است