«سئوالات اساسی در قران»(کارشناس:یاسین)

تب‌های اولیه

68 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
«سئوالات اساسی در قران»(کارشناس:یاسین)

سلام
هر کسی با خواندن قران درمیابد که اگر قران کتاب خداست نباید حتی یک مورد اشتباه در ان باشد که اگر باشد 1 دلیل برای رد قران کافیست
از رویی قران کتاب راهنمایی بشر معرفی شده پس نباید گنگ و پرت باشد
اما مسلمانای برای دفاع از قران در مواردی میگویند منظور ایه از این حرف چیز دیگر است
مثلا ما باید بیابیم که الله در ایه ای گفته (در) منظورش در نبوده دیوار بوده
مگه کتاب معماست که باید برای معنی ایه فکر کرد و مصداق اورد.

بعضی میگویند باید دید معنی واقعی ایه چیست.
مسلما هیچ قرانی مثل قرانی که علمای ما معنی کردن خوب نیست
زیرا علمای ما با تمام شگرد ها و فنونی که بلد بودن قران را به نفع الله معنی کردن و خیلی از عیوب قران را که با عقل جور در نمیاد پوشانده اند
پس قرانی که فولادوند یا مکارم یا خرمشاهی معنی کرده جزو بهتریم معنی های قران است از لحاظ الله
اما میریم سر اصل مطلب
در تاپیکی دیدم معجزات قران رو که مسلمانان به اسم معجزه به قران نسبت داده اند رو با دلیل رد کرده
واقعا معجزات قران خنده دار است
مثل اینکه زورکی بخوان دهن کسی حرف بذارن
اگر قران میخواست 11 سبتامبر رو پیش بینی کنه واضح میگفت .مگه کتاب معما هاست؟

اشکال 1:

اشکال شماره 1:


إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَآفَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿۳۶﴾
در حقيقت‏شماره ماه‏ها نزد خدا از روزى كه آسمانها و زمين را آفريده در كتاب [علم] خدا دوازده ماه است از اين [دوازده ماه] چهار ماه [ماه] حرام است اين است آيين استوار پس در اين [چهار ماه] بر خود ستم مكنيد و همگى با مشركان بجنگيد چنانكه آنان همگى با شما مى‏جنگند و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است (۳۶)

سوره ۹: التوبة
ایه بالا اشاره به وجود 12 ماه از اغاز افرینش زمین دارد.منظور از ماه در ایه همان 12 ماه سال میباشد چرا که در ادامه به 4 ماه از ان دوازده ماه اشاره شده و انها را حرام خوانده
نکته:تنها در صورتی میتوان فرض کرد که زمین از اول تولد خود 12 ماه داشته که
فاصله ماه تا زمین از همان اول همین فاصله ای که الان هست .بوده باشد(حدودا 400000 کیلو متر)
اما ایا واقعا زمین از همان اول 12 ماه داشته؟
چنین فرضی غیر ممکن است
اما علم در این باره چه میگوید
درباره پیدایش ماه تا قبل از سفر به سطح ماه 3 نظریه وجود داشت
پیدایش ماه
پیش از انجام ماموریت های فضایی آپولو تنها سهنظریهمختلف در مورد منشا ماه وجود داشت. اولین نظریه، نظریه جدایش بود که بر اساسآن اعتقاد بر این بود که کره ماه از یک زمین اولیه که به سرعت در حال چرخش بوده جداشده است. نظریه دوم، نظریه تسخیر بود که بر اساس آن ماه در مکان دیگری از منظومهشمسی شکل گرفته و آنگاه تحت اثر نیروی گرانش زمین به تسخیر این کره در آمده و حولآن به گردش درآمده است. نظریه سوم، نظریه شکل گیری همزمان زمین و ماه بود که براساس این نظریه زمین و ماه از ابتدا به صورت جداگانه در منظومه شمسی شکل گرفتهاند.
امروزه اکثر دانشمندان بر این باورند که هیچ کدام از نظریات برشمرده صحیحنمی باشند. در عوض طبق شواهد به دست آمده توسط ماموریت های آپولو دانشمندان برنظریه جدیدی تکیه کرده اند که این نظریه با عنوان نظریه جدایش برخوردی معروف شدهاست. بر اساس این نظریه، زمین اولیه با یک جرم آسمانی به بزرگی تقریبی مریخ برخوردنموده و این برخورد باعث جدا شدن قطعاتی از کره زمین شده است که از تجمع این قطعاتجدا شده کره ماه به وجود آمده است. نتایجی که از بررسی سنگ های ماه به دست آمدههمچنین شواهدی که از تشکیل سیارات منظومه شمسی بر اساس این نظریه در دست می باشد بااین نظریه همخوانی خوبی دارد.
ویکی پیدیا
پس نتیجه میگیریم که ماه از دل زمین بیرون امده .و منطقیست که فکر کنیم ماه زمانی فاصله بسیار کمی با زمین داشته و به مرور زیاد شده و به این فاصله رسیده و این روند ادامه دارد.چنانچه ما شاهد هستیم ماه حدودا سالی 1 سانتی متر از زمین دور میشود
پس با کمی حساب ریاضی میتوان فهمید که زمین از همان اغاز 12 ماه نداشته یعنی ماه در گذشته بیش از 12 بار به دور زمین میچرخیده
در همان اولین دور شدن ماه از زمین با گذشت کمی از عمر این دو .ماه به جایی رسید که تنها 22000 کیلومتر با زمین فاصله داشت
ماه در یک مدار بیضوی( همانند مدار سیارات منظومه شمسی) به دور سیاره مادر خود یعنی زمین می چرخد که در حالت حضیض (نزدیکترین فاصله) ۳۵۶۵۰۰ کیلومتر و در حالت اوج(دورترین فاصله) ۴۰۶۷۰۰ کیلومتر از زمین فاصله می گیرد ولی به طور متوسط ۳۸۴۰۰۰ کیلومتر از زمین فاصله دارد. قطر ماه در حدود ۳۵۰۰ کیلومتر است و تقریباً برابر با عرض قاره استرالیا است.
دانشنامه رشد
در اویل جدایی ماه و زمین .ماه روی مداری بیضوی که دور ترین فاصله ان تا زمین 22000 کیلومتر و نزدیک ترین 20000 کیلو متر بودن دور زمین میگشت.به طور میانگین فاصله ماه تا زمین در ان زمان 21000 کیلو متر بود
که مداری به طول 131880 کیلو متر را تشکیل میداد.
ماه از همان زمانهای اولیه با سرعتی برابر ۳۶۵۹ کیلومتر در ساعت به دور زمین در حال گردش بوده‌است ویکی پدیا
یعنی ماه برای طی این مسافت و یک دور گردش به دور زمین 36 ساعت زمان صرف میکرد
از انجا که فاصله زمین تا خورشید از همان ابتدا تقریبا همین مسافت بوده باید گفت در مدت یک دور گردش زمین به دور خورشید(1 سال) ماه 243 بار به دور زمین میگشت.یعنی در ان زمان زمین 12 ماه نداشته بلکه 243 ماه داشته
االبته شمار ماه ها در دور های زمانی مختلف .بالا و پایین بوده مثلا در ان زمان که ماه نزدیک تر بوده زمین ماده های زیادی در سال داشته و در زمانی که ماه دور از زمین شده مثل حال زمین ماه های کمتری در سال داشته
اما میبینیم که قران به روشنی ذکر کرده شمار ماه های زمین از همان ابتدای افرینش 12 ماه بوده
تنها فرض این ادعا این است که ماه از همان اول در همین فاصله بوجود امده (البته غیر ممکن است) زیرا ماه هم اکنون در حال دور شدن است و این نشان دهنده این است که در گذشته نزدیک تر بوده
اما جالب است بدانید در یونان باستان بسیاری از اندیشمندان بر این باور بودند که زمین مرکز جهان است و همه چیز به دور زمین میچرخد و از ابتدا این کرات و ستارگان به همین صورت وجود داشته اند
این است ان قرانی که الله وعده داده بود.



اشکال 2
جالبه که قران با علم ان زمان نوشته شده یعنی الله تابع نظریات اندیشمندان ان زمان بوده
به چند مورد توجه کنید

اشکالی که میشود به قران گرفت بر این اساس است
1 تبعیت کردن قران از نظریه های ان زمان مانند خلق الساعه .که البته این نظریه رد شده.اما قران به او باور دارد
2 اشتباه قران و دانشمندان یوانانی بر سر جنس موجودات

1»الله نیز در قران مانند همه ی کسانی که ان زمان میزیستند فکر میکرد .در ان زمان برای پیدایش حیات 1 نظریه اثبات شده بود و همه به ان باور داشتن و ان خلق الساعه بود
تاریخچه این نظریه به دوران یونان باستان بر می‌گردد، در آن دوران اعتقاد عامه بر این بود که کرم از گوشت گندیده و مگس و قورباقه از گل‌ولای شکل می‌گیرند.[۱]


خلق الساعه حداقل از زمان ارسطو که در سال ۳۸۴ تا ۳۲۲ پش از میلاد


می‌زیست، وجود داشت. دلایلی که ارسطو برای خلق الساعه نوشته‌است قرن‌ها مورد توجه بود.[۲]


در قرن هفدهم دانشمندی ون هلمونت[پاورقی ۱] که به نظریه خلق ا


لساعهٔ حیوانات معتقد بود یک پیراهن کثیف را با چند دانه گندم در


گوشه‌ای قرار داد، پس از۲۱ روز تعدادی موش در اطراف آنها مشاهده کرد ا
و به این نتیجه رسید که موش‌ها خود به خود از پیراهم کثیف و دانه‌های گندم پدید آمده‌اند.[۲]

ویکی پدیا
دلیل اصلی روی آوردن مردم به این نظریه آن بوده که در برخی از موارد موجودات زنده به صورت یکباره در محیطهایی ظاهر می‌شدند که قبلا موجود زنده در آنها حضور نداشته مانند پیدایش کرم در آبهای راکد و لجن‌زارها ، ظهور حشرات در روی شاخ و برگ درختان قبل از فرا رسیدن بهار ، پیدایش کرم در فضولات و اجساد حیوانات و .... معتقدین به نظریه پیدایش خلق‌الساعه باور دارند که حیات به دلیل تاثیر علل یا در نتیجه وجود شرایط خاص پدیدار می‌شود نه اینکه منکر تاثیر علل یا معتقد به بی‌نیازی از شرایط و احوال خاص باشند.
دانشنامه رشد

همانگونه که خواندید باور ان زمان بر این بود که موجودات میتوانند از گوشت یا پیراهن کثیف بوجود ایند و برخی از اب راکد اب گندیده گل و لای مثلا بر این باور بودند که ماهی در اب کثیف بوجود می اید
حال ببینیم قران چه میگوید.البته باید بگم که این نظریه میگفت که هر موجود از چیزی بوجود می اید مثلا بعضی ها در اب گل و بعضی از گوشت و غذاهای فاسد
وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
و خداست كه هر جنبنده‏اى را [ابتدا] از آبى آفريد پس پاره‏اى از آنها بر روى شكم راه مى‏روند و پاره‏اى از آنها بر روى دو پا و بعضى از آنها بر روى چهار [پا] راه مى‏روند خدا هر چه بخواهد مى‏آفريند در حقيقت‏خدا بر هر چيزى تواناست
سوره ۲۴: النور
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُّسمًّى عِندَهُ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ ﴿۲﴾

اوست كسى كه شما را از گل آفريد آنگاه مدتى را [براى شما عمر] مقرر داشت و ا ج ل حتمى نزد اوست با اين همه [بعضى از] شما [در قدرت او] ترديد مى‏كنيد
سوره ۶: الأنعام
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ
به يقين انسان را از عصاره‏اى از گل آفريديم
سوره ۲۳: المؤمنون

قران نیز مانند تفکرات باطل ان زمان منشا موجودات زنده را اب یا گل میدانست
البته باید بگم که باور ان زمان بر این بود که موجودات از گوشت گندیده بوجود می ایند نه در ان.
یا از کل ولای بوجود می ایند نه در ان
خب اگر قائل بود که بگوید موجودات در گوشت گندیده بوجود می اید یعنی از قبل موجوداتی در ان بودن که شرایطی درست شده که در گوشت رشد کنند اما این چنین نبود انان بر این باور بودند که گوشت ماده ای بی جان است و هیچ ماده زنده در ان نیست و موجودات به صورت خلق الساعهازگوشت فاسد بوجود می ایند
یا همانطور از اب یا از گل
دقیقا مثل گفته های قران
تا اینجا روشن شد که قران حرف های 1000 سال پیش از خود را کپی برداری کرده
اما ایا الله نمیدانست که موجودات در اب بوجود اممدند نه از اب
همانطور که گفتم ارسطو نمیدانست موجودات زیری در اب هستند و این موجودات بودند که حیاط را اغاز کزدن بلکه فکر میکرد در اب هیچ موجود زنده ای نیست و زمانی که در اب موجودی پدید می اید این موجود از اب بوجود امده یعنی جنس تشکیل دهنده ان موجود اب است اب کثیف گل لای و ...
اما نظریه داروین که حتی الله هم قادر به رد کردن ان نیست و هم اکنون در تمام دانشگاه های دنیا تدریس میشود و یکی از قوری ترین نظریه های طول تاریخ بشر است میگوید موجودات در اب بوجود امدن از اب
اینکه داروین و تمام دانشمندان زیست میگوییند موجودات در اب بوجود امدن به این دلیل ایت که جنس بدن موجود زنده از مواد معدنی و مواد الی است و بخصوص مواد الی
اما اب نه ماده معدنی است نه الی
ماده الی یعنی موجودات زنده
و مواد معدنی یعنی موادی که در ان از هیدوژن و کربن نباشد.یا بیش از 4 پیوند داشته باشد
ساختار بسیاری از مواد آلی از چهار وجهی مشتق می‌شود. فراوانی آنها به این دلیل است که در مواد آلی ساده، بیشترین ظرفیت کربن و همچون بیشتر عناصر دیگری (به استثنای هیدروژن) که معمولاً به کربن پیوند می‌شوند، چهار است. اما اجسام معدنی وضعیت ساختاری بسیار پیچیده‌ای دارند، زیرا اتمها ممکن است خیلی بیشتر از چهار پیوند تشکیل دهند. بنابراین، در مواد معدنی اینکه اتمها پنج، شش، هفت، هشت و تعداد بیشتری پیوند تشکیل دهند، امری عادی است. پس تنوع شکل هندسی در مواد معدنی خیلی بیشتر از مواد آلی است.
ویکی پدیا
اما اب از 3 پیوند تشکیل شده
در نتیجه موجودات زنده از اب بوجود نیامده اند بلکه از مواد الی و معدنی که در اب هست بوجود امده اند
پس باید گفت موجودات در اب بوجود امندن نه از اب.اما قران مانند ارسطو میگوید موجودات از اب هستند
شاید برخی بگویند خب 90% بدن موجودات زنده از اب هست
خب این دلیل خوبی نیست زیرا اگر چه بیشتر بدن موجودات زنده از اب پر شده اما جنس بدن موجودات اب نیست
مثال
جنس بادکند باد شده از چیست؟
با اینکه 99% بادکنک از هوا پر شده اما جنس بادکنک از پلاستیک است
جنس بدن موجودات زنده از چیست؟
با اینکه 90% بدن موجودات از اب پر شده اما جنس موجودات از مواد الی و معدنی است.نه اب
پس نتیجه میگیریم گفته پیدایش حیاط از اب توسط قران چیز عجیبی نیست زیرا 1000 سال پیش از ان این موضوع را میدانستند
و جدا از این نتیجه میگیریم الله نمیدانست این نظریه پیدایش از گل و اب غلط است و پیدایش در اب درست است



اشکال 3

يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ
اى گروه جنيان و انسيان اگر مى‏توانيد از كرانه‏هاى آسمانها و زمين به بيرون رخنه كنيد پس رخنه كنيد [ولى] جز با [به دست آوردن] تسلطى رخنه نمى‏كنيد
سوره ۵۵: الرحمن
در تفسیر علما منظور از تسلطی همان قدرت خدا میباشد

این ایه به روشنی اشاره دارد که هیچ کس نمیتواند از زمین خارج شود.مگر با قدرت خدا
اما میبینیم که انسان توانست از زمین خارج شود
در تفسیر ایه امده که سوره متعلق به اینده است.منظور سوره به اینده است بله.اما این ایه به حال اشاره دارد
الله در ایه قبلی میگویید روز حساب رسی نزدیک است و بعد این ایه نازل میشود
مثال
فرض کنیئ شما چند نفر رو در اتاقی زندانی کنید بعد یک روز برید و بگویید من 10 روز دیگه به حسابتون میرسم و روز حسابرسی نزدیک است و پس اگر میتوانید از اتاق فرار کنید ولی نمیتواند بدون قدرت من
خب شما دارین از اینده حرف میزنید اما ان جمله که (اگر میتوانید از اتاق خارج شوید ) زمان خاصی نداره هم درباره الان هست هم درباره اینده
پس نمیشه گفت منظور خدا از اینکه گفته نمیتوانید از کرانه اسمان خارج شوید روز قیامت بوده زیرا زمان جمله حال را نیر پوشش میدهد
و مورد دیگر اینکه گفتم قران کتاب معما نیست .اگر منظور خدا روز قیامت بود میگفت نمیتوانید در ان روز از زمین خارج شوید.اما نگفته .


اشکال 4
در ان زمان البته مردمان عام و برخی از اندیشمندان فکر میکردن که زمین مرکز جهان است و این خورشید و ماه هند که به دور زمین می چرخند حتی تقویم ها را بر این اساس درست میکردند
قران نیز به حرکت خورشید و ماه اشاره دارد
البته برخی دلیل می اورند و میگویند منظور قران از حرکت خورشید به دور زمین نیست بلکه به دور کهکشان است
اما خودتان قضاوت کنید.اگر منظور قران از حرکت خورشید .حرکت ان به دور کهکشان بود چرا باید همراه با حرکت ماه گفته شود و چرا در کلام بعدی پیدایش روز و شب را نام ببرد.و چرا حرفی از کهکشان نمیزند؟
جز این است که الله حرکت ناشی از ماه و خورشید را دلیل بر پیدایش روز و شب میدانست؟
خورشيد و ماه را كه پيوسته روانند براى شما رام گردانيد و شب و روز را [نيز] مسخر شما ساخت.6- سوره: 14 , آیه: 33
اوست آن كسى كه شب و روز و خورشيد و ماه را پديد آورده است هر كدام از اين دو در مدارى [معين] شناورند. ش 7- سوره: 21 , آیه: 33
خورشيد و ماه بر حسابى [روان]اند ش 8- سوره: 55 , آیه: 5
نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد و نه شب بر روز پيشى جويد و هر كدام در سپهرى شناورند ش 10- سوره: 36 , آیه: 40
از این ایه چنین بر می اید که انگار این دو در یک مدار روانند و چون الله با نظم این دو را در یک مدار گذارده هیچ وقت نمیشود که بهم برسند


سوگند به ماه چون پى [خورشيد] رود سوره ۹۱: الشمس ایه 2
و الله در اینجا به ماه سوگند خوره که به دنبال خورشید میرود.انگار که در یک مدار هم دیگر را دنبال میکنند
کائنات ارسطو
حدود 350 سال پیش از میلادارسطو، برای هریک از کرات دایره‌ای در نظر گرفت. این دایره‌ها هم مرکز بودند و زمین ساکن ، در مرکز آنها قرار داشت. دایره هر یک از کرات با چهار یا پنج دایره دیگر مرتبط بود که همه به گرد محورهای متفاوتی می‌چرخیدند، بطوریکه روی هم قرار گرفتن حرکت آنها ، حرکت سیاره را موجب می‌شد.
کائنات بطلمیوس
بنظر ارسطو ، جهان از "اتم" تشکیل شده بود. زمین و ماه به دنیای تغییر یابنده تعلق داشتند و در عوض دنیای سایر کرات ، تغییر ناپذیر و ابدی بود. کائنات افلاطونی و ارسطویی ، دو قرن بعد ، با ظهوربطلیموسبه اوج تعالی رسید. بطلیموس از ترکیب تمام اطلاعات چهار سده گذشته یک کائنات هندسی ساخت که مدت 1500 سال بدون هیچ ایرادی مورد قبول قرار گرفت.
ویژگی کائنات بطلیموس
1. زمین مرکز کائنات بود.
2. زمین کروی بود.
3. حرکت‌های طبیعی کرات سماوی دایره‌ای وهم شکل بودند.
دانشنامه رشد.
از آن جا که خدا از طریق عشق و شوق، آسمان اول به حرکت درمی‏آورد، به نظر می‏رسد که این مستلزم این است که آسمان اول دارای نفس‏ luoS است. ارسطو در جایی دیگر با بیان این که اجرام سماوی موجودات زنده هستند 38 این نظر را تائید می‏کند که آسمان اول دارای نفس است.ارسطو حرکت خورشید، ماه، و سیارگان را به کمک فلک‏های متحد المرکزی تبیین می‏کند که هرفلک در درون دیگری قرار دارد.بنا بر این هرفلک، حرکت خود را به فلک درون خود افاضه می‏کند، ولی فلک الافلاک حرکت خود را از محرک اول می‏گیرد، بنا بر این، محرک اول با حرکت دادن به فلک الافلاک، در واقع، تمام افلاک دیگر را به حرکت درمی‏آورد. محرک اول باعث می‏شود که خورشید در هربیست و چهار ساعت یکبار به دور زمین بچرخد شب و روز را به وجود آورد، و زندگی روزمره درزمین را به جریان بیندازد، ام به وجود آمدن فصول چهارگانه، و فصل‏های تولید مثل حیوانات، اوقات تخم‏گذاری آنها، و زمان برداشت محصول‏های کشاورزی، همه از حرکت سالانه‏ی خورشید در مدار خود ناشی می‏شوند.در هرنقطه‏ی معینی از زمین تکوین زمانی رخ می‏دهد که خورشید به آن نقطه نزدیک باشد، و دور شدن خورشید از یک نقطه‏ی معینی سبب فساد در آن نقطه می‏گردد.
در نتیجه الله در قران به حرکت خورشید به دور کهکشان اشاره ندارد .چرا که حتی نامی از کهکشان نبره .و همچون ارسطو که گردش خورشید را باعث بوجود امدن روز و شب میداند .قران نیز همیطور است
اما در چند سال بعد دانشمندانی مثل افلاطون و حتی خود ارسطو دریافتن که این زمین است که به دور خورشید میگزدد این نظریه در ان زمان نتوانست اثبات گردد زیرا این دو فقط فیلسوف بودنند و هیچ اثبات عملی انجام نمیدادند
در چند سال بعد بطلمیوس توانست سیستم جامعی بر اساس ثابت بودن زمین و گردش خورشید و ماه و پنج ستاره معروف ان زمان یعنی مشتری زحل مریخ ناهید عطارد به دور زمین تدوین کند
در سال 1514 کشیش کپرنیک توانست سیستم کاملتری بر اساس ثابت بودن خورشید و قرار گرفتن خورشید در مرکز جهان و گردش زمین و سیارات دیگر به دور ان تدوین کند .اما برای اینکه از طرف کلیسا مرتد اعلام نشود نوشته های خود را بی نشان ذخیره کرد.
اما حیف چون در ان زمان که ثابت شد خورشید ثابت هست دیگر محمد وجود نداشت و مرده بود وگرنه حتما در قران مینوشت زمین به دور خورشید میگردد
کپلر در ادامه این نظریه نتوانست دلیلی محکم برای ثابت بودن خورشید بیاورد اما توانس ثابت کند که کرات با مداری بیضوی به دور خورشید میچرخند
ضربه نهایی و مرگ بار به نظریه ثابت بودن زمین(که ارسطو و بطلمیوس خالق ان بودند) را وارد کرد
گالیله در سال 1609 سرانجام توانست با دلیل محکم ثابت کند که زمین ثابت نیست.زیرا او منجم بود

قران نیز از نظریه های همان زمان اطاعت کرد و خورشید و ماه را به دور زمین چرخان دانستس که سوال اینجا :اگر الله از گردش زمین اگاه بود چرا حتا یک بار از گردش زمین حرفی نزد؟


(البته قابل توجه کسانی که میگویند کسی در ان زمان نمیدانست زمین کروی است یا خورشید و ماه بر مداری می چرخند)در حدود 1000 سال قبل از اسلام با دلیل علمی ثابت شده بود که زمین کروی است و ماه و خورشید در مدار می چرخند

این است قرانی که الله وعده داده بود
اشکال 5
متناقض بودن گفته قران با نظریه اثبات شده داروین
در ایه ای در قران گفته شده ما هر جنبنده ای را از اب خلق کردیم.
وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۴
و خداست كه هر جنبنده‏اى را [ابتدا] از آبى آفريد پس پاره‏اى از آنها بر روى شكم راه مى‏روند و پاره‏اى از آنها بر روى دو پا و بعضى از آنها بر روى چهار [پا] راه مى‏روند خدا هر چه بخواهد مى‏آفريند در حقيقت‏خدا بر هر چيزى تواناست (۴۵)

سوره ۲۴: النور
معنی این ایه این است که ما هر جنبنده ای مثل ماهی تمساه گوسفند و .... ابتدا از اب خلق کردیم
در این بحث کاری به این نداریم که موجودات از اب نیستند
یعنی اغاز خلق ماهی از اب بوده
اغاز خلق کوسفند از اب بوده
اغاز خلق تمساح از اب بوده و...
اغاز خلق انسان از اب بوده
اما ان چیز که روشن است این است که در نظریه داروین تنها یک موجود ان هم نه از اب بلکه در اب بوجود امد ان هم موجودات اغازین بودند و دیگر موجودات از تولید مثل و جهش ژنتیکی بوجود امدن
مثلا تمساح در قبل از بوجود امدن نوعی مار ماهی بودن که با پرش ژنتیکی به تمساح تبدیل شده
در نتیجه تمساح از اب و حتی در اب بوجود نیامده بلکه حاصل تولید مثل موجودی دیگر است
قران میتوانست بگوید ما حیاط را از اب شروع کردیم.یا منشع همهی موجودات ابتدا در اب بوده
نه اینکه هر جنبنده از اب خلق شده و حتی بعضی روی 2 پا 4 پا یا شکم راه میرن
ما میدانیم موجودات 2 پا مثل میمون نه از اب و نه در اب بوجود نیامدن بلکه در خشکی بوجود امدن و حاصل پرش ژنتیکی موجودات دیگر بودند
قران به تداوم نسل انسان به واسطه لقاح اشاره کرده.میتوانست در این جا هم بوج.د امدن موجودات 2 پا را از تولید مثل موجودات دیگر بداند اما به جای این کار مستقیما بوجود امدن موجودات 2 پا را از اب دانسته
که کاملا با نظریه داروین در تضاد است
ایا این ان قرانیست که خدا وعده داده؟

اشکال 6

در قرآن همه جا، از قلب بعنوان جايگاه انديشه سخن گفته شده:




برای نمونه:

لهم قلوب لا يفقهون بها،.. لهم اعين لا يبصرون بها ...

( قلب دارند ولي با ان نميفهمند .. چشم دارند ولي با ان نميبينند )

سوره ۷: الأعراف

يعني همانگونه كه چشم را ابزار ديدن و گوش را ابزار شنيدن دانسته، قلب را هم جايگاه و ابزار فهميدن دانسته!

اين براي آنست كه در آنزمان، حكمت يونان، بالاترين سواد و آگاهي مردم بود و اين حكمت يونان ميگفت كه مردم با قلب خود انديشه و احساس ميكنند و براي همين هم اين در ادبيات آمده : برای نمونه دلم تو را ميخواهد، دلم گواهي ميدهد كه اتفاقي افتاده، حرفهاي او به دلم نشست و غيره ....

نوشته هايى كه از ۵۰۰۰ سال قبل از پزشكان مصر باستان باقى مانده نشان مى دهد آنها به خوبى با بسيارى از علائم مغزى آشنا بوده اند. با اين حال اين نكته هم كاملاً واضح است كه از نظر آنها جايگاه روح و حافظه و فكر، قلب بوده نه مغز. به همين دليل هم مصرى ها كه همه اجزاى بدن مرده هايشان را به دقت براى زندگى پس از مرگ حفظ مى كردند، مغز متوفى را از طريق بينى خارج كرده و دور مى ريختند. تا زمان بقراط هيچ شكى در اينكه قلب محل هوشيارى و فكر است وجود نداشته است.


وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولً

سوره ۱۷: الإسراء

vو چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن زيرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند ش

باید گفت اگر چشم با دیدنش گناه کرده وگوش با شنیدنش گناه کرده قلب با چه کاری گناه کرده لابد با تجزیه و تحلیل این دیده ها و شنیده ها .چرا که فکر میشد قلب جای مغز است.




gsaeed;190318 نوشت:
اشکالی که میشود به قران گرفت بر این اساس است 1 تبعیت کردن قران از نظریه های ان زمان مانند خلق الساعه .که البته این نظریه رد شده.اما قران به او باور دارد 2 اشتباه قران و دانشمندان یوانانی بر سر جنس موجودات 1»الله نیز در قران مانند همه ی کسانی که ان زمان میزیستند فکر میکرد .در ان زمان برای پیدایش حیات 1 نظریه اثبات شده بود و همه به ان باور داشتن و ان خلق الساعه بود

در اينكه كلمه ((ماء)) (آب ) در آيه مورد بحث اشاره به چه آبى است در ميان مفسران گفتگو است ، و در واقع سه تفسير براى آن ذكر شده .
1 - منظور آب نطفه است ، بسيارى از مفسران اين تفسير را انتخاب كرده اند، و در بعضى از روايات نيز به آن اشاره شده است .
مشكلى كه در اين تفسير وجود دارد اين است كه همه جنبندگان از آب نطفه به وجود نمى آيند، زيرا حيوانات تك سلولى و بعضى ديگر از حيوانات كه مصداق جنبنده (دابه ) هستند، از طريق تقسيم سلولها به وجود مى آيند نه از نطفه مگر اينكه گفته شود حكم بالا جنبه نوعى دارد نه عمومى .
2 - ديگر اينكه منظور پيدايش نخستين موجود است ، زيرا هم طبق بعضى از روايات اسلامى اولين موجودى را كه خدا آفريده آب بوده و انسانها را بعدا از آن آب آفريد و هم طبق فرضيه هاى علمى جديد نخستين جوانه حيات در درياها ظاهر شده ، و اين پديده قبل از همه جا بر اعماق يا كنار درياها حاكم شده است .
(البته آن نيروئى كه موجود زنده را با آنهمه پيچيدگى در نخستين مرحله به وجود آورد و در مراحل بعد هدايت كرد، يك نيروى ما فوق طبيعى يعنى اراده پروردگار بوده است ).
3 - آخرين تفسير اين است كه منظور از خلقت موجودات زنده از آب اين است كه در حال حاضر آب ماده اصلى آنها را تشكيل مى دهد و قسمت عمده ساختمان آنها آب است و بدون آب هيچ موجود زندهاى نمى تواند به حيات خود ادامه دهد.
البته اين تفسيرها منافاتى با هم ندارند اما در عين حال تفسير اول و دوم صحيحتر به نظر مى رسد.
منبع:تفسیر نمونه

gsaeed;190318 نوشت:
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ اى گروه جنيان و انسيان اگر مى‏توانيد از كرانه‏هاى آسمانها و زمين به بيرون رخنه كنيد پس رخنه كنيد [ولى] جز با [به دست آوردن] تسلطى رخنه نمى‏كنيد

در اينكه آيه فوق مربوط به قيامت است ، يا دنيا، و يا هر دو؟ در ميان مفسران گفتگو است ، و چون آيات قبل و بعد از آن ناظر به رويدادهاى سراى ديگر است به نظر مى رسد كه اين آيه نيز مربوط به فرار از چنگال عدالت الهى در قيامت باشد.
ولى بعضى با توجه به جمله ((لاتنفذون الابسلطان )) (نمى توانيد بگذريد مگر با قدرت و نيرو) آنرا اشاره به مسافرتهاى فضائى بشر دانسته اند كه قرآن شرط آنرا داشتن سلطه علمى و صنعتى بر اين كار دانسته است .
اين احتمال نيز داده شده كه هم ناظر به رستاخيز باشد، و هم ناظر به دنيا، يعنى نه در اينجا قادريد بدون قدرت در اقطار آسمان نفوذ كنيد، و نه در آنجا، منتها، در اينجا وسيله محدودى در اختيار شما قرار دارد، اما در آنجا هيچ وسيله اى نيست .
بعضى نيز تفسير چهارمى براى آن گفته اند كه منظور نفوذ فكرى و علمى در اقطار آسمانها است كه با قدرت استدلال براى بشر امكانپذير است .
ولى تفسير اول از همه مناسبتر به نظر مى رسد و مؤ يد آن بعضى از اخبارى است كه در منابع اسلامى در اين زمينه نقل شده از جمله در حديثى از امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم : ((روز قيامت خداوند بندگان را در محل واحدى جمع مى كند و به فرشتگان آسمان پائين وحى مى فرستد فرود آييد، آنها كه دو برابر جمعيت روى زمين از جن و انس هستند فرود مى آيند، سپس اهل آسمان دوم كه آنها نيز دو برابر همه مى باشند فرود مى آيند، و به همين ترتيب فرشتگان هفت آسمان فرود مى آيند و همچون هفت حجابى گرداگرد انس و جن را احاطه مى كنند، اينجاست كه منادى صدا مى زند: اى جمعيت جن و انس اگر مى توانيد از اقطار آسمانها و زمين بگذريد، اما هرگز نمى توانيد جز با قدرت الهى و در اينجا مى بينند اطراف آنها را هفت گروه عظيم از فرشتگان فراگرفته اند (و راهى
براى فرار از چنگال عدالت نيست ) جمع ميان تفاسير نيز امكانپذير است
منبع:تفسیر نمونه




gsaeed;190318 نوشت:
ایه بالا اشاره به وجود 12 ماه از اغاز افرینش زمین دارد




با سلام

اگر فرموده بود : من یوم خلق السماوات والارض : آنگاه ترجمه شما درست بود اما فرمود : إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ ...
بدرستى كه عدد ماهها نزد خدا دوازده ماه است ، در كتاب او چنين بوده ، روزى كه آسمانها و زمين را آفريد ،...بنابراین بفرض اینکه قبلا ماههای بیشتری بوده آیه مذکور مشکلی ندارد.

gsaeed;190318 نوشت:
قران نیز مانند تفکرات باطل ان زمان منشا موجودات زنده را اب یا گل میدانست


در آیاتی دیگر فرمود :

(و بدء خلق الانسان من طين ، ثم جعل نسله من سلالة من ماء مهين )، (خلقت انسان را از گل آغاز كرد و سپس نسل او را از چكيده اى از آبى بى مقدار قرار داد)
ما انسانها را از گلى چسبنده آفريديم

(ان مثل عيسى عنداللّه كمثل آدم خلقه من تراب ، ثم قال له كن فيكون )، (مثل عيسى نزد خدا، مثل آدم است كه او را از خاك بيافريد، و سپس فرمود: (بباش پس موجود شد).



مشکل کجاست ؟

gsaeed;190318 نوشت:
این ایه به روشنی اشاره دارد که هیچ کس نمیتواند از زمین خارج شود.مگر با قدرت خدا اما میبینیم که انسان توانست از زمین خارج شود


عجب ! مگر همین قدرت را خدای متعال به بشر نداد ؟ اما اگر خدا نخواهد هیچکس بدون اذن او نمیتواند کاری انجام دهد همچنانکه با همه قدرت وپیشرفتی که بشر داشته هنوز نتوانسته مگسی خلق کند یا به عمق آبهای سفید برود ویا به کهکشانهای دوردست ، و به بعضی از این جاها مطلقا نخواهد ونمیتواند برسد .


وأخرج ابن جرير عن ابن عباس رضي الله عنهما في قوله وسخر لكم ما في السموات وما في الأرض جميعا منه قال : كل شيء هو من الله



gsaeed;190318 نوشت:
قران نیز از نظریه های همان زمان اطاعت کرد و خورشید و ماه را به دور زمین چرخان دانستس که سوال اینجا :اگر الله از گردش زمین اگاه بود چرا حتا یک بار از گردش زمین حرفی نزد؟


مگر قرآن کتاب علمی صرف است که به دقائق علوم خوض کند؟! همین قدر برای اعجاز قرآن بس است که برای اعراب بیسواد فرمود ما آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم وآسمانها و زمین را با ستونهای نامرئی بپا داشتیم وخلقت اولیه آنها را که یک چیز بودند وسپس از هم جدایشان ساخت و.....

gsaeed;190318 نوشت:
که کاملا با نظریه داروین در تضاد است ایا این ان قرانیست که خدا وعده داده؟


نظریه داروین بعد از 1400 سال از ظهور اسلام پیداشد و هنوز قطعی نیست ، و خیالتان را راحت کنم که قرآن کریم نسل میمون را از بشر میداند نه نسل انسان را از میمون زیرا عده ای از انسانها مسخ کرد (البته مسخ شدگان عمر درازی ندارند) و جهش معکوس وانتخاب طبیعی هدایت شده را هم نیز از یاد نبرید .

gsaeed;190318 نوشت:
باید گفت اگر چشم با دیدنش گناه کرده وگوش با شنیدنش گناه کرده قلب با چه کاری گناه کرده لابد با تجزیه و تحلیل این دیده ها و شنیده ها .چرا که فکر میشد قلب جای مغز است.


دوست گرامی ، از کجا معلوم که همین سخن ازیک پیامبر نبوده باشد ؟ در عهدین نیز مطالبی اینچنینی یافت میشود مگر فقط پیامبر اسلام قدم بر کره خاکی نهاد؟ بله تعالیم انبیاء از آدم ابوالبشر که خودش هم اولین انسان و پیامبر هم بود گسترش وشیوع یافت والبته باید در دانش بشری تحقیق و صحیح وسقیمش را جدا کرد .


با سلام


یکی از نشانه های قرآن در شمالی ترین شهر دانمارک


--

در شمالی ترین،شهر دانمارکی ها می توان یک نشانه قرآنی را دید. در شهر توریستی اسکاگن این زیبایی را می توان دید. جایی که دریای بالتیک و دریای شمالی بهم می پیوندند. دو دریای مختلف با هم یکی نمی شوند و بنابرین این پدیده زیبا بوجود می آید و این همان چیزی است که در قرآن آمده است.

این یکی از همان نشانه های است که خداوند در آیات مختلف درباره آن سخن گفته است مناظر عجیب

--

سورة مباركه الرحمن

مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ () بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ () فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ () يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ ()

دو دريا را به گونه اي روان كرد كه با هم برخورد كنند. اما ميان آن دو حد فاصلي است كه به هم تجاوز نمي کنند.. پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏ كنيد؟ . از آن دو، مروارید و مرجان خارج مى‏ شود.


سوره مباركه فرقان آیه53



« و هو الذي مَرَجَ البحرينِ هذا عَذبٌ فُراتٌ و هذا مِلحً اُجاجً وَ جَعَلَ بَينَهما بَرزَخا و حِجراً مَهجوراً»

و اوست كسي كه دو دريا را موج زنان به سوي هم روان كرد اين يكي شيرين و آن يكي شور و تلخ است وميان آن دو حريمي استوار قرار داد


سوره مباركه فاطر آيه 12
وَمَا يَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
اين دو دريا يکسان نيستند: يکی آبش شيرين و گواراست و يکی شور و تلخ، از هر دو گوشت تازه می خوريد، و از آنها چيزهايی برای آرايش تن خويش بيرون می کشيد و می بينی که کشتي ها برای يافتن روزی و غنيمت، آب را می شکافند و پيش می روند، باشد که سپاسگزار باشيد.





(اولم ير الذين كفروا ان السموات و الارض كانتا رتقا، ففتقناهما، و جعلنا من الماء كل شى ء حى ؟) (آيا كسانى كه كفر ورزيدند، نديدند كه آسمانها و زمين در هم و يك پارچه بود، ما آنها را شكافته از هم جدا كرديم و هر زنده اى را از آب زنده كرديم ؟
{الأنبياء/31}

وَجَعَلْنَا السَّمَاء سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ {الأنبياء/32}

آسمان را سقفى محفوظ كرديم ولى آنها از عبرتهاى آسمان روى گردانند (32).





فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاء بِدُخَانٍ مُّبِينٍ {الدخان/10}

پس تو منتظر آن روزى باش كه آسمان دودى آشكار بياورد

أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا {النازعات/27}


آيا خلقت شما سخت تر است يا آفرينش آسمان كه خدا بنايش كرده ؟!




















ودر آخر با ذلت اعتراف میکنیم که خدایا عظمت و ستایش و علم و ... از آن توست :

و ما اوتيتم من العلم الا قليلا ....

gsaeed;190318 نوشت:
اشکال 1: اشکال شماره 1: إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَآفَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿۳۶﴾ در حقيقت‏شماره ماه‏ها نزد خدا از روزى كه آسمانها و زمين را آفريده در كتاب [علم] خدا دوازده ماه است از اين [دوازده ماه] چهار ماه [ماه] حرام است اين است آيين استوار پس در اين [چهار ماه] بر خود ستم مكنيد و همگى با مشركان بجنگيد چنانكه آنان همگى با شما مى‏جنگند و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است (۳۶) سوره ۹: التوبة ایه بالا اشاره به وجود 12 ماه از اغاز افرینش زمین دارد.منظور از ماه در ایه همان 12 ماه سال میباشد چرا که در ادامه به 4 ماه از ان دوازده ماه اشاره شده و انها را حرام خوانده نکته:تنها در صورتی میتوان فرض کرد که زمین از اول تولد خود 12 ماه داشته که فاصله ماه تا زمین از همان اول همین فاصله ای که الان هست .بوده باشد(حدودا 400000 کیلو متر) اما ایا واقعا زمین از همان اول 12 ماه داشته؟ چنین فرضی غیر ممکن است اما علم در این باره چه میگوید درباره پیدایش ماه تا قبل از سفر به سطح ماه 3 نظریه وجود داشت پیدایش ماه پیش از انجام ماموریت های فضایی آپولو تنها سهنظریهمختلف در مورد منشا ماه وجود داشت. اولین نظریه، نظریه جدایش بود که بر اساسآن اعتقاد بر این بود که کره ماه از یک زمین اولیه که به سرعت در حال چرخش بوده جداشده است. نظریه دوم، نظریه تسخیر بود که بر اساس آن ماه در مکان دیگری از منظومهشمسی شکل گرفته و آنگاه تحت اثر نیروی گرانش زمین به تسخیر این کره در آمده و حولآن به گردش درآمده است. نظریه سوم، نظریه شکل گیری همزمان زمین و ماه بود که براساس این نظریه زمین و ماه از ابتدا به صورت جداگانه در منظومه شمسی شکل گرفتهاند. امروزه اکثر دانشمندان بر این باورند که هیچ کدام از نظریات برشمرده صحیحنمی باشند. در عوض طبق شواهد به دست آمده توسط ماموریت های آپولو دانشمندان برنظریه جدیدی تکیه کرده اند که این نظریه با عنوان نظریه جدایش برخوردی معروف شدهاست. بر اساس این نظریه، زمین اولیه با یک جرم آسمانی به بزرگی تقریبی مریخ برخوردنموده و این برخورد باعث جدا شدن قطعاتی از کره زمین شده است که از تجمع این قطعاتجدا شده کره ماه به وجود آمده است. نتایجی که از بررسی سنگ های ماه به دست آمدههمچنین شواهدی که از تشکیل سیارات منظومه شمسی بر اساس این نظریه در دست می باشد بااین نظریه همخوانی خوبی دارد. ویکی پیدیا پس نتیجه میگیریم که ماه از دل زمین بیرون امده .و منطقیست که فکر کنیم ماه زمانی فاصله بسیار کمی با زمین داشته و به مرور زیاد شده و به این فاصله رسیده و این روند ادامه دارد.چنانچه ما شاهد هستیم ماه حدودا سالی 1 سانتی متر از زمین دور میشود پس با کمی حساب ریاضی میتوان فهمید که زمین از همان اغاز 12 ماه نداشته یعنی ماه در گذشته بیش از 12 بار به دور زمین میچرخیده در همان اولین دور شدن ماه از زمین با گذشت کمی از عمر این دو .ماه به جایی رسید که تنها 22000 کیلومتر با زمین فاصله داشت ماه در یک مدار بیضوی( همانند مدار سیارات منظومه شمسی) به دور سیاره مادر خود یعنی زمین می چرخد که در حالت حضیض (نزدیکترین فاصله) ۳۵۶۵۰۰ کیلومتر و در حالت اوج(دورترین فاصله) ۴۰۶۷۰۰ کیلومتر از زمین فاصله می گیرد ولی به طور متوسط ۳۸۴۰۰۰ کیلومتر از زمین فاصله دارد. قطر ماه در حدود ۳۵۰۰ کیلومتر است و تقریباً برابر با عرض قاره استرالیا است. دانشنامه رشد در اویل جدایی ماه و زمین .ماه روی مداری بیضوی که دور ترین فاصله ان تا زمین 22000 کیلومتر و نزدیک ترین 20000 کیلو متر بودن دور زمین میگشت.به طور میانگین فاصله ماه تا زمین در ان زمان 21000 کیلو متر بود که مداری به طول 131880 کیلو متر را تشکیل میداد. ماه از همان زمانهای اولیه با سرعتی برابر ۳۶۵۹ کیلومتر در ساعت به دور زمین در حال گردش بوده‌است ویکی پدیا یعنی ماه برای طی این مسافت و یک دور گردش به دور زمین 36 ساعت زمان صرف میکرد از انجا که فاصله زمین تا خورشید از همان ابتدا تقریبا همین مسافت بوده باید گفت در مدت یک دور گردش زمین به دور خورشید(1 سال) ماه 243 بار به دور زمین میگشت.یعنی در ان زمان زمین 12 ماه نداشته بلکه 243 ماه داشته االبته شمار ماه ها در دور های زمانی مختلف .بالا و پایین بوده مثلا در ان زمان که ماه نزدیک تر بوده زمین ماده های زیادی در سال داشته و در زمانی که ماه دور از زمین شده مثل حال زمین ماه های کمتری در سال داشته اما میبینیم که قران به روشنی ذکر کرده شمار ماه های زمین از همان ابتدای افرینش 12 ماه بوده تنها فرض این ادعا این است که ماه از همان اول در همین فاصله بوجود امده (البته غیر ممکن است) زیرا ماه هم اکنون در حال دور شدن است و این نشان دهنده این است که در گذشته نزدیک تر بوده اما جالب است بدانید در یونان باستان بسیاری از اندیشمندان بر این باور بودند که زمین مرکز جهان است و همه چیز به دور زمین میچرخد و از ابتدا این کرات و ستارگان به همین صورت وجود داشته اند این است ان قرانی که الله وعده داده بود

این اشکال وارد نیست. شماره ماه ها نزد خدا 12 بوده. مثلا شما می خواهید نقاشی یک مرغ را بکشید با سه پا. قبل از کشیدن آن، در نزدتان و در ذهن خود سه پا برای آن مرغ در نظر می گیرید و هنوز هم نقاشی نکشیده اید.

gsaeed;190318 نوشت:
اشکال 2 جالبه که قران با علم ان زمان نوشته شده یعنی الله تابع نظریات اندیشمندان ان زمان بوده به چند مورد توجه کنید اشکالی که میشود به قران گرفت بر این اساس است 1 تبعیت کردن قران از نظریه های ان زمان مانند خلق الساعه .که البته این نظریه رد شده.اما قران به او باور دارد

با علم الان هم اگر در نظر بگیریم، کل خلقت در لحظه ای با انفجار بزرگ انجام شده است.

gsaeed;190318 نوشت:
قران نیز مانند تفکرات باطل ان زمان منشا موجودات زنده را اب یا گل میدانست

شما هر طور می خواهی فکر کن. البته با عرض معذرت، باید بگویم که در
"قران میتوانست بگوید ما حیاط را از اب شروع کردیم.یا منشع همهی موجودات ابتدا در اب بوده"
"منشا" صحیح است و نه "منشع". ولی همین الان هم دانشمندان در سیاراتی دنبال موجود زنده هستند که آب باشد.

gsaeed;190318 نوشت:
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ اى گروه جنيان و انسيان اگر مى‏توانيد از كرانه‏هاى آسمانها و زمين به بيرون رخنه كنيد پس رخنه كنيد [ولى] جز با [به دست آوردن] تسلطى رخنه نمى‏كنيد سوره ۵۵: الرحمن در تفسیر علما منظور از تسلطی همان قدرت خدا میباشد این ایه به روشنی اشاره دارد که هیچ کس نمیتواند از زمین خارج شود.مگر با قدرت خدا اما میبینیم که انسان توانست از زمین خارج شود

منظور از سلطان وسیله تسلط است و آن همان ابزارها و علم است. به علاوه ورود به آسمانهایی که غیر مادی هستند و فراتر از آسمان اولند بدون اجازه خدا غیر ممکن است و ابزار آن هم ایمان و عمل صالح و دنبال علم بودن و صداقت و مواردی از این دست است. علم متافیزیک تا الان وجود چهار آسمان را اثبات کرده.

gsaeed;190318 نوشت:
اما خودتان قضاوت کنید.اگر منظور قران از حرکت خورشید .حرکت ان به دور کهکشان بود چرا باید همراه با حرکت ماه گفته شود و چرا در کلام بعدی پیدایش روز و شب را نام ببرد.و چرا حرفی از کهکشان نمیزند؟ جز این است که الله حرکت ناشی از ماه و خورشید را دلیل بر پیدایش روز و شب میدانست؟

قرار نیست قرآن همه اسرار عالم را شسته و رفته در اختیار هر نامحرمی بگذارد. مثلا عده ای دانشمند که احتمالا بدخواه هم نبودند بمب اتم را ساختند و عده ای دیگر با آن زور گفتند و زور می گویند. قرآن فکر این موارد را از قبل کرده. اطلاعات به اندازه معین و بسته به صلاحیت در اختیار افراد قرار می گیرد. ضمنا قرآن بطنهایی دارد و اموری به صورت رمزی در آن بیان شده که کلید آنها در دست افراد صالح و محرم است که به موقع از آنها پرده بر می دارند.

gsaeed;190318 نوشت:
اشکال 6 در قرآن همه جا، از قلب بعنوان جايگاه انديشه سخن گفته شده: برای نمونه: لهم قلوب لا يفقهون بها،.. لهم اعين لا يبصرون بها ... ( قلب دارند ولي با ان نميفهمند .. چشم دارند ولي با ان نميبينند ) سوره ۷: الأعراف يعني همانگونه كه چشم را ابزار ديدن و گوش را ابزار شنيدن دانسته، قلب را هم جايگاه و ابزار فهميدن دانسته! اين براي آنست كه در آنزمان، حكمت يونان، بالاترين سواد و آگاهي مردم بود و اين حكمت يونان ميگفت كه مردم با قلب خود انديشه و احساس ميكنند و براي همين هم اين در ادبيات آمده : برای نمونه دلم تو را ميخواهد، دلم گواهي ميدهد كه اتفاقي افتاده، حرفهاي او به دلم نشست و غيره .... نوشته هايى كه از ۵۰۰۰ سال قبل از پزشكان مصر باستان باقى مانده نشان مى دهد آنها به خوبى با بسيارى از علائم مغزى آشنا بوده اند. با اين حال اين نكته هم كاملاً واضح است كه از نظر آنها جايگاه روح و حافظه و فكر، قلب بوده نه مغز. به همين دليل هم مصرى ها كه همه اجزاى بدن مرده هايشان را به دقت براى زندگى پس از مرگ حفظ مى كردند، مغز متوفى را از طريق بينى خارج كرده و دور مى ريختند. تا زمان بقراط هيچ شكى در اينكه قلب محل هوشيارى و فكر است وجود نداشته است. وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولً سوره ۱۷: الإسراء vو چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن زيرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند ش باید گفت اگر چشم با دیدنش گناه کرده وگوش با شنیدنش گناه کرده قلب با چه کاری گناه کرده لابد با تجزیه و تحلیل این دیده ها و شنیده ها .چرا که فکر میشد قلب جای مغز است.

در ابتدا باید بدانیم که در حال حاضر دانشمندان به ارتباط احساسات و افکار بر قلب و نحوه کار آن پی برده اند و کاملا بی ربط نیستند. ثانیا قرآن به زبان مردم آن دوره این طور صحبت کرده. ثالثا باید دانست که منظور از قلب تفکرات انسان است. یک مرده هم با اینکه مغز مادی اش از کار می افتد و نابود می شود، همچنان صاحب تفکر و شعور است و نمونه این شعور و تفکر در تجربه های افراد بازگشته از مرگ دیده شده است. پس در این مورد چه می گویید که دیگر مغزی هم برای تفکر نیست.

به عنوان نکته نهایی باید بگویم که کتابی مانند قرآن "برای ارزیابی نیاز به معیارهایی دارد که این معیارها در دسترس هر کس و ناکسی نیست. مطالب آن به خواست خدا عده ای را گمراه می کند و عده ای را هدایت.
فردی در غرب بوده که با رفتن به حالت خلسه پرده از اسرار بر می داشته. برخی صحبتهای او برای دانشمندان با معیارهای کنونی علمی قابل قبول نبوده (مثلا تاریخ ساخت اهرام). ولی با بعدا با در نظر گرفتن مبداها و معیارهای متفاوت به درستی صحبتهای او پی برده اند.

gsaeed;190318 نوشت:
اما نظریه داروین که حتی الله هم قادر به رد کردن ان نیست و هم اکنون در تمام دانشگاه های دنیا تدریس میشود و یکی از قوری ترین نظریه های طول تاریخ بشر است میگوید

جالبه که بعضی از ماها اندازه یک بچه دوره راهنمایی هم سواد نداریم و بعد برای خدا تکلیف تعیین می کنیم. جهت اطلاع به لینک http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87 از ویکیپدیا بروید و تعریف نظریه را که در زیر هم از همین منبع آمده ببینید و بعد بگویید خدا هم نمی تواند آن را رد کند.
نظریه علمی نگره‌ای است که ویژگی‌های علمی داشته باشد:

  • سازگاری درونی و بیرونی (نامتناقض)
  • صرفه‌جو (در توضیح و پیش‌فرض‌های اضافه)
  • کاربردی
  • تجربی و ردشدنی
  • پویا
  • جلورونده (دست‌یابی به و جلو رفتن از نتایج نظریه‌های قبلی)
  • مشروط و آزمایشی

در علم کنونی، آن چیزهایی که به این راحتی نمی توان آنها را رد کرد "اصل علمی" و "قانون علمی" هستند. البته افراد ناآگاه بدانند که همین قانونها هم با آمدن "مرد بی قانونی" (man of lawlessness) ممکن است در آخرالزمان نقض شوند. مثلا با خواست مرد بی قانونی آب هم ممکن است سربالا برود و آنجا دیگر انسان ظلوم و جهول مبهوت خواست خدایی می شود که در حال حاضر به نظر او نمی تواند یک نظریه را هم رد کند.

جالبه .با عرض پوزش شما یک دسته انسان های جدا بی منطقی هستید که اگر محکم ترین دلایل هم جلوی شما بگذارند با هم انکار میکنید.
در باره هر ایه به جواب پست هاتون که گذاشتین می پردازم ولی چون زیاد هستن همه را یکی میکنم
و دوباره میگم قران کتاب معما نیست .و اینجور نیست که بگوید در بعد مفرسران بیایند بگوییند منظور قران از در دیوار است.اگر چنین بود قران خودش بلد بود بگه

در باره ماه های سال که قران گفته 12 ماه است.
خیر البریه گفته چه اشکالی داره.سال های پیش ماه ها زیاد باشد؟

نقل قول:
بنابراین بفرض اینکه قبلا ماههای بیشتری بوده آیه مذکور مشکلی ندارد.

مشکل اینجاست که بنا به استدلال های علمی ماه از زمین جدا شده و زمانی خیلی نزدیک به زمین بوده و زمانی ماه به جای اینکه 12 بار دور زمین بگردد 240 بار دور زمین میگشت.یعنی اگر کسی ان موقه بر روی زمین بود شاهد کامل شدن ماه در هر 40 ساعت بود.یعنی ما در سال 240 ماه داشتیم
حالا ایه میگه خدا از اول خلق زمین ان را با 12 ماه افرید .یا نزد ماه های زمین نزد خدا 12 بوده
aminl میگه
نقل قول:
این اشکال وارد نیست. شماره ماه ها نزد خدا 12 بوده. مثلا شما می خواهید نقاشی یک مرغ را بکشید با سه پا. قبل از کشیدن آن، در نزدتان و در ذهن خود سه پا برای آن مرغ در نظر می گیرید و هنوز هم نقاشی نکشیده اید.

پس چرا واقعا 12 ماه نبوده.زمین تنها در برهه ای از عمرش شاید کمتر از 1 میلیون سال 12 ماه دارد.در گذشته شمار ماه ها بیشتر بوده و در اینده شمار ماه ها کمتر میشود

نتیجه قران به روشنی اشاره دارد خدا از زمانی که زمین را افرید ان را 12 ماه داشت اما واقعیت چیز دیگریست

اشکال 2
میدر اجرایی.

نقل قول:
در اينكه كلمه ((ماء)) (آب ) در آيه مورد بحث اشاره به چه آبى است

اگه منظور قران نطفه بود نمیتوانست بنویسد نطفه ؟
در جاهای دیگر از کلمه نطفه استفاده شده مثلا در تداوم نسل انسان
اما در اینجا از اب حرف زده مثل ارسطو
نقل قول:
ديگر اينكه منظور پيدايش نخستين موجود است ، زيرا هم طبق بعضى از روايات اسلامى اولين موجودى را كه خدا آفريده آب بوده و انسانها را بعدا از آن آب آفريد و هم طبق فرضيه هاى علمى جديد نخستين جوانه حيات در درياها ظاهر شده ، و اين پديده قبل از همه جا بر اعماق يا كنار درياها حاكم شده است .

اما علم اینو نمیگه ما نه در اول پیدایش جهان هستی اب داشتیم نه در اوایل پیدایش زمین
پس اب اولین ماده موجود جهان نیست
اولین جوانه های حیاط در اب بودنند چه ربطی به اولین ماده موجود داره؟
بله علم میگه حیاط در اب بوجود امد ولی قران میگه حیاط از اب بوجود امد و حتا از دریا حرفی نزده
ارسطو هم میگفت حیاط از اب بوجود امد
نقل قول:
- آخرين تفسير اين است كه منظور از خلقت موجودات زنده از آب اين است كه در حال حاضر آب ماده اصلى آنها را تشكيل مى دهد و قسمت عمده ساختمان آنها آب است و بدون آب هيچ موجود زندهاى نمى تواند به حيات خود ادامه دهد.
البته اين تفسيرها منافاتى با هم ندارند اما در عين حال تفسير اول و دوم صحيحتر به نظر مى رسد.

و گفتم اگر اب 99% بدم ما را تشکیل داده و ماده حیاط است چه ربطی داره که جنس ما از او باشه
برای نشان دادن جنس از کلمه (از) استفاده میشود
مثلا جنس بادکنک از پلاستیک است
اما علم نمیگه حیاط از اب بوده میگه در اب بوده
جدا شما فرق این دو را متوجه نمیشین
خیر البریه گفته
نقل قول:
مشکل کجاست ؟

مشکل اینجاست که انسان از اب نیست
بلکه حیاط در اب بوجود امد و انسان مانند همه ی جانوران دیگر از جخش ژنتیکی موجودات قبل خود است از تولید مثل .شاید باید میگفت از نطفه.نه از گل
البته اونجا که گفته انسان از نطفه درست میشه منظورش تداوم نسل هست که ربطی به خلق اولیه ندارد
شئهدت میگه
نقل قول:
با علم الان هم اگر در نظر بگیریم، کل خلقت در لحظه ای با انفجار بزرگ انجام شده است

اولا بیگ بنگ رد شده و نظریه چند کیهانی داره به جاش میشینه
دوما بیگ بنگ چه ربطی به موجود زنده داره؟
نقل قول:
منشا" صحیح است و نه "منشع". ولی همین الان هم دانشمندان در سیاراتی دنبال موجود زنده هستند که آب باشد

بله دنبال اب هستن که موجود زنده در ان پیدا کنن نه اینکه موجوده زنده ای از اب پیدا کنن
شما انگا متوجه کلمه در و از نمیشید.
قران اولا چیز جدیدی نگفته حتا اگر هم درست گفته باشه تکرار حرف ارسطو بوده
اما همین تکرار حرف هم اشتباه هست چون قران میگه هر جنبنده ای از اب است نه در ان
منظور به جنس موجودات از اب هست همانطور که ارسطو فکر میکرد
اشکال 3
مدیر اجرایی
نقل قول:
در اينكه آيه فوق مربوط به قيامت است ، يا دنيا، و يا هر دو؟ در ميان مفسران گفتگو است ، و چون آيات قبل و بعد از آن ناظر به رويدادهاى سراى ديگر است به نظر مى رسد كه اين آيه نيز مربوط به فرار از چنگال عدالت الهى در قيامت باشد.
ولى بعضى با توجه به جمله ((لاتنفذون الابسلطان )) (نمى توانيد بگذريد مگر با قدرت و نيرو) آنرا اشاره به مسافرتهاى فضائى بشر دانسته اند كه قرآن شرط آنرا داشتن سلطه علمى و صنعتى بر اين كار دانسته است

منظور از فرار از زمین همان فرار از حیطه قدرت خداست و منظور از اگر میتوانید رخنه کنید این است که زمین که انسان در ان است و در حیطه خداست کسی نمیتواند از ان خارج شده و با این کار از حیطه خدا خارج شود
و منظور از قدرت .قدرت خداست نه علم بشر.شما نمیتوانید بگذرید مگر به قدرتی که من دارم .
این ها تفسیر های خود علما هست
خب البته امام صادق که خدا نبوده .ان هم یک مفسر بوده که در صدد پوشاندن اشکال قران هست
اما چیزی روشن هست زمان جمله هست که برای حال است و میگوید اگر میتوانید از زمین رخنه کنید و نمیتوانید جز به قدرت من.اما انسان رخنه کرد بی اجازه خدا
خیر البریه
نقل قول:
مگر قرآن کتاب علمی صرف است که به دقائق علوم خوض کند؟! همین قدر برای اعجاز قرآن بس است که برای اعراب بیسواد فرمود ما آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم وآسمانها و زمین را با ستونهای نامرئی بپا داشتیم وخلقت اولیه آنها را که یک چیز بودند وسپس از هم جدایشان ساخت

اتفاقا همین که اسمان را سقفی محفوظ میداند نشانه این است که الله در قران از اسمان به عنوان سقف یاد میکند و ان را محفوظ مداند
خب کسی نمیتونه از سقف خونه خارج بشه زیرا محفوظ است
و معنی محفوظ محافظ کننده نیسن بلکه بسته است
مثل محفظه.محفوظ یعنی کنترل شده بسته
نقل قول:
آسمان را سقفى محفوظ كرديم ولى آنها از عبرتهاى آسمان روى گردانند

محفوظ معنی محافظ نمیده اگر چنین بود خدا میگفت ما اسمان را سقفی محافطظ افریدیم
اما گفته محفوظ یعنی بسته
چرا خودتون رو گول میزنید؟
aminj میگه
نقل قول:
منظور از سلطان وسیله تسلط است و آن همان ابزارها و علم است

اما مفسران میگن منظور از سلطه همان قدرت خداست
اشکال
نقل قول:
نظریه داروین بعد از 1400 سال از ظهور اسلام پیداشد و هنوز قطعی نیست ، و خیالتان را راحت کنم که قرآن کریم نسل میمون را از بشر میداند نه نسل انسان را از میمون زیرا عده ای از انسانها مسخ کرد (البته مسخ شدگان عمر درازی ندارند) و جهش معکوس وانتخاب طبیعی هدایت شده را هم نیز از یاد نبرید

اولا که 1400 سال نبود
دوما خب که چی؟
مسئله اینه که قران گفته هر موجودی از اب خلق شده
اما داروین میگه هیچ حیوانی از اب و یا در اب بوجود نیامده فقط موجودات اغزین در اب بودن
و بقنه ناشی از جهش ژنتیکی هستنبعنی در خشکی بعضی در اب

نقل قول:
دوست گرامی ، از کجا معلوم که همین سخن ازیک پیامبر نبوده باشد ؟ در عهدین نیز مطالبی اینچنینی یافت میشود مگر فقط پیامبر اسلام قدم بر کره خاکی نهاد؟ بله تعالیم انبیاء از آدم ابوالبشر که خودش هم اولین انسان و پیامبر هم بود گسترش وشیوع یافت والبته باید در دانش بشری تحقیق و صحیح وسقیمش را جدا کرد .

مسئله اینه که در یونان و مصر قلب را عضو تفکر خاطره و... میدانستند و ان را به جای مغز امروزی فرض میکردند
قران نیز اشاره به همین دارد قلب را باعث تفکر و دریافت حقایق میداند
نقل قول:
در ابتدا باید بدانیم که در حال حاضر دانشمندان به ارتباط احساسات و افکار بر قلب و نحوه کار آن پی برده اند و کاملا بی ربط نیستند. ثانیا قرآن به زبان مردم آن دوره این طور صحبت کرده. ثالثا باید دانست که منظور از قلب تفکرات انسان است. یک مرده هم با اینکه مغز مادی اش از کار می افتد و نابود می شود، همچنان صاحب تفکر و شعور است و نمونه این شعور و تفکر در تجربه های افراد بازگشته از مرگ دیده شده است. پس در این مورد چه می گویید که دیگر مغزی هم برای تفکر نیست

اولا خب مسلم است که قلب با مغر در ارتباط است اما قبل وظیفه دریافت حقایق را ندارد
ثانیا قران به زبان ان موقه حرف زده؟خنده دار است یعنی حر مزخرفی که اون موقه فکر میکردن الله هم باید همونو میگفت؟
ثالثا قران کتاب راهنماست نه معما اگر منظور خدا از قلب همان تفکر بوده چرا نگفته تفکر یا نگفته مغز حتما کلمه عربی شو بلد نبوده
نقل قول:
شما قرآن را نیاوردی که بگویی چه هست و چه نیست.


من نیاوردم اما الله خود گفته و این کتاب جز راهنمایی بشر چیزی نیست
پس کتاب راهنما نباید مجهول باشد .نباید معما باشد

gsaeed;190394 نوشت:
دوباره میگم قران کتاب معما نیست

شما قرآن را نیاوردی که بگویی چه هست و چه نیست.

"هو الذي أنزل عليك الكتاب منه آيات محكمات هن أم الكتاب وأخر متشابهات فأما الذين في قلوبهم زيغ فيتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة وابتغاء تأويله "

دوست عزیز بهتره برای یافتن این سوالتون هم که چرا قران نیاز به تفسیر داره یا به قول شما به صورت معما نازل شده به این تاپیکها مراجعه کنید:
http://www.askdin.com/thread1475-2.html
http://www.askdin.com/thread9587.html
این سایت رو هم ببینید بد نیست:
http://www.pasokhgoo.ir/node/30216





gsaeed;190394 نوشت:
نتیجه قران به روشنی اشاره دارد خدا از زمانی که زمین را افرید ان را 12 ماه داشت اما واقعیت چیز دیگریست


با سلام

کجای قرآن چنین گفته ؟


gsaeed;190394 نوشت:
اگه منظور قران نطفه بود نمیتوانست بنویسد نطفه ؟


أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا {الكهف/37} ...پس نمیتوان بصرف دیدن یک آیه قضاوت کرد.

gsaeed;190394 نوشت:
اتفاقا همین که اسمان را سقفی محفوظ میداند نشانه این است که الله در قران از اسمان به عنوان سقف یاد میکند و ان را محفوظ مداند خب کسی نمیتونه از سقف خونه خارج بشه زیرا محفوظ است و معنی محفوظ محافظ کننده نیسن بلکه بسته است مثل محفظه.محفوظ یعنی کنترل شده بسته


اول معنی سقف را ببینیم :

(سقف) السين والقاف والفاء أصل يدلُّ على ارتفاعٍ في إطلال وانحناء. من ذلك السقف سقف البيت، لأنه عالٍ مُطلٌّ. والسقيفة: الصُّفّة. والسقيفة: كلُّ لوحٍ عريض في بناء إذا ظهر من حائط. والسَّماء سقفٌ، قال الله تعالى: {وجَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً} [الأنبياء 32]. ومن الباب الأسْقَفُ من الرِّجال، وهو الطويل المنحني؛ يقال أسقَفُ بيِّنُ السقَف. والله أعلم بالصواب.

پس به معنی بسته نیست .

ومعنی محفوظ :

{ وجعلنا السماء سَقْفاً مَحفوظاً } قال الزجَّاج : حفِظه اللَّه من الوُقوع على الأرض إِلاَّ بإذْنه وقيل : مَحْفوظاً بالكواكب كما قال تعالى : { إِنْا زَيَّنَا السماء الدنيا بزينة الكواكب و حِفْظاً من كلِّ شيطان مارِدٍ } . و الاحْتِفاظُ : خصوص الحِفْظ يقال : احْتَفَظْتُ بالشيء لنفسي ويقال : استحفظْت فلاناً مالاً إِذا سَأَلتَه أَن يَحْفَظه لك و استحفظته سِرًّا واستحفظه إياه : اسْترعاه . وفي التنزيل : في أَهل الكتاب { بما استُحْفِظوا من كتاب اللَّه } أَي استُودِعوه وأَتُمِنُوا عليه . و احتفظ الشيءَ لنفسه : خَصَّها به . و التحفُّظ : قلَّة الغَفْلة في الأُمور والكلام والتيقُّظ من السَّقْطة كأَنه على حَذر من السُّقوط وأَنشد ثعلب : إِني لأُبْغِضُ عاشِقاً مُتَحَفِّظاًلم تَتَّهِمْه أَعْيُنٌ وقُلُوبُو المُحافَظة : المُواظَبة على الأمر . وفي التنزيل العزيز : { حافِظوا على الصلوات } أَي صلُّوها في أَوقاتها الأَزهري : أي واظِبوا على إِقامتها في مَواقِيتها . ويقال : حافَظ على الأمر والعَملَ وثابَرَ عليه وحارَصَ وبارَك إِذا داوَم عليه . و حَفِظْت الشيءَ حِفْظاً أَي حَرَسْته و حَفِظتُه أَيضاً بمعنى استظهرته . و المحافظة : المُراقبة . ويقال : إنه لذو حِفاظٍ وذو مُحافظة إِذا كانت له أَنفةٌ . و الحَفِيظ : المُحافِظ ومنه قوله تعالى : { وما أَنا عليكم بحفيظ } . ويقال : احْتفِظْ بهذا الشيء أي احْفظُه . و التحفُّظ : التيقُّظ . وتحفَّظْت الكتاب أَي استظهرْته شيئاً بعد شيء . و حفَّظْته الكتاب أَي حملْته على حفْظه . لسان العرب

پس معنی آیه این شد که الله تعالی آسمان (
آسمان در لغت عرب ، به معناى هر بلندى و سايه بان است مثلا نزول باران از آسمان و..)
) را سقفی محفوظ قرار داده است .


gsaeed;190394 نوشت:
و بقنه ناشی از جهش ژنتیکی هستنبعنی در خشکی بعضی در اب


بنابر اصل احتمالات پیدایش یک موجود با جهشهای متعدد محال است مگر اینکه آنرا هدایت شده بدانیم که زیست شناسان هم بدان معترفند.
gsaeed;190394 نوشت:
مسئله اینه که در یونان و مصر قلب را عضو تفکر خاطره و... میدانستند و ان را به جای مغز امروزی فرض میکردند قران نیز اشاره به همین دارد قلب را باعث تفکر و دریافت حقایق میداند


و كلمه (افئده ) جمع كلمه (فواد) است كه به معناى قلب است و مراد از قلب در اصطلاح قرآن كريم (عضو صنوبرى شكل كه تلمبه خون براى رساندن آن به سراسر بدن است نيست بلكه ) چيزى است به نام نفس انسانيت ، كه شعور و فكر بشر از آن ناشى مى شود.المیزان

قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ {النازعات/8}

قبلا هم گفتیم که خدای متعال بعضی سنن جاهلی را هم امضا کرد و بصرف اینکه قبل از اسلام چنین بوده نمیتوان بر قران کریم خرده گرفت.

در این بحث قضاوت را به خواننده وا می گذارم. من بیش از این فرصت تایپ برای قانع کردن فردی که به دلیل قبول نکردن بی چون و چرای حرفهایش ما را "بی منطق" می داند ندارم. قرآن به ما یاد داده:
"قل آمنوا به أو لا تومنوا إنّ الّذين اُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم يخروّن لِلأذقان سجّداً يبكون ويزيدهم خشوعاً"

و این آیه را هم به یاد داشته باشیم:"لو تری اذا فزعوا فلا فوت، واخذوا من مکان قریب و قالوا امنا به انی لهم التناوش من مکان بعید"

[quote=خیر البریه;190431]
با سلام
کجای قرآن چنین گفته ؟
أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا {الكهف/37} ...پس نمیتوان بصرف دیدن یک آیه قضاوت کرد.
اول معنی سقف را ببینیم :
(سقف) السين والقاف والفاء أصل يدلُّ على ارتفاعٍ في إطلال وانحناء. من ذلك السقف سقف البيت، لأنه عالٍ مُطلٌّ. والسقيفة: الصُّفّة. والسقيفة: كلُّ لوحٍ عريض في بناء إذا ظهر من حائط. والسَّماء سقفٌ، قال الله تعالى: {وجَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً} [الأنبياء 32]. ومن الباب الأسْقَفُ من الرِّجال، وهو الطويل المنحني؛ يقال أسقَفُ بيِّنُ السقَف. والله أعلم بالصواب.
پس به معنی بسته نیست .
ومعنی محفوظ :
{ وجعلنا السماء سَقْفاً مَحفوظاً } قال الزجَّاج : حفِظه اللَّه من الوُقوع على الأرض إِلاَّ بإذْنه وقيل : مَحْفوظاً بالكواكب كما قال تعالى : { إِنْا زَيَّنَا السماء الدنيا بزينة الكواكب و حِفْظاً من كلِّ شيطان مارِدٍ } . و الاحْتِفاظُ : خصوص الحِفْظ يقال : احْتَفَظْتُ بالشيء لنفسي ويقال : استحفظْت فلاناً مالاً إِذا سَأَلتَه أَن يَحْفَظه لك و استحفظته سِرًّا واستحفظه إياه : اسْترعاه . وفي التنزيل : في أَهل الكتاب { بما استُحْفِظوا من كتاب اللَّه } أَي استُودِعوه وأَتُمِنُوا عليه . و احتفظ الشيءَ لنفسه : خَصَّها به . و التحفُّظ : قلَّة الغَفْلة في الأُمور والكلام والتيقُّظ من السَّقْطة كأَنه على حَذر من السُّقوط وأَنشد ثعلب : إِني لأُبْغِضُ عاشِقاً مُتَحَفِّظاًلم تَتَّهِمْه أَعْيُنٌ وقُلُوبُو المُحافَظة : المُواظَبة على الأمر . وفي التنزيل العزيز : { حافِظوا على الصلوات } أَي صلُّوها في أَوقاتها الأَزهري : أي واظِبوا على إِقامتها في مَواقِيتها . ويقال : حافَظ على الأمر والعَملَ وثابَرَ عليه وحارَصَ وبارَك إِذا داوَم عليه . و حَفِظْت الشيءَ حِفْظاً أَي حَرَسْته و حَفِظتُه أَيضاً بمعنى استظهرته . و المحافظة : المُراقبة . ويقال : إنه لذو حِفاظٍ وذو مُحافظة إِذا كانت له أَنفةٌ . و الحَفِيظ : المُحافِظ ومنه قوله تعالى : { وما أَنا عليكم بحفيظ } . ويقال : احْتفِظْ بهذا الشيء أي احْفظُه . و التحفُّظ : التيقُّظ . وتحفَّظْت الكتاب أَي استظهرْته شيئاً بعد شيء . و حفَّظْته الكتاب أَي حملْته على حفْظه . لسان العرب
پس معنی آیه این شد که الله تعالی آسمان (
آسمان در لغت عرب ، به معناى هر بلندى و سايه بان است مثلا نزول باران از آسمان و..)
) را سقفی محفوظ قرار داده است .
بنابر اصل احتمالات پیدایش یک موجود با جهشهای متعدد محال است مگر اینکه آنرا هدایت شده بدانیم که زیست شناسان هم بدان معترفند.
و كلمه (افئده ) جمع كلمه (فواد) است كه به معناى قلب است و مراد از قلب در اصطلاح قرآن كريم (عضو صنوبرى شكل كه تلمبه خون براى رساندن آن به سراسر بدن است نيست بلكه ) چيزى است به نام نفس انسانيت ، كه شعور و فكر بشر از آن ناشى مى شود.المیزان
قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ {النازعات/8}
قبلا هم گفتیم که خدای متعال بعضی سنن جاهلی را هم امضا کرد و بصرف اینکه قبل از اسلام چنین بوده نمیتوان بر قران کریم خرده گرفت.[/quote]
[quote]
کجای قرآن چنین گفته
[/quote]
در حقيقت‏شماره ماه‏ها نزد خدا از روزى كه آسمانها و زمين را آفريده در كتاب [علم] خدا دوازده ماه است از اين [دوازده ماه] چهار ماه [ماه] حرام است اين است آيين استوار پس در اين [چهار ماه] بر خود ستم مكنيد و همگى با مشركان بجنگيد چنانكه آنان همگى با شما مى‏جنگند و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است
اشاره به 12 ماده نزد خدا دارد خب مسلما نمیتونه بگه 12 ماه نزد انسان که چون ان موقه که زمین بوجود امده انسانی نبوده پی فقط خدا بوده در نتیجه شما ر ماها نزد خدا از همان روز اول 12 بوده
اما این چنین نیست.این یک دروغ بزرگ است
[quote]نمیتوان بصرف دیدن یک آیه قضاوت کرد[/quote]
ببخشید شما ایه نازل کردین؟
اگر تو یه اینه هر دروغی نوشته بود بگیم چون 1 ایه هست اشکال ندارد.بله؟
[quote]پس به معنی بسته نیست [/quote]
هر چند اگر هم معنی بسته ندهد اما محفوظ به معنی حفظ شده و نگهداری شده است در لغتنامه
یعنی خدا اسمان را نگه داشته
یاده ایه ای افتادم که می گفت خدا اسمان را نگه داشته تا به روی زمین نی افتد
خنده دار است
ببخشید خدا دقیقا چیرو نگه داشته تا روی ما نی افتد؟
اسمان چیست؟
ایا منظور جو بالای سر است؟
ایا منظور ستاره ها هستند ؟
اولا این جو و هوا از زمین جدا نیست که خدا ان را نگه دارد که نی افتد
در ثانی در فضا هم جاذبه نیست که ستاره ای بخواد بی افتد
ثالثا من نفهمیدم خدا دقیقا چی رو نگه داشته .شگفتا
[quote]و كلمه (افئده ) جمع كلمه (فواد) است كه به معناى قلب است و مراد از قلب در اصطلاح قرآن كريم (عضو صنوبرى شكل كه تلمبه خون براى رساندن آن به سراسر بدن است نيست بلكه ) چيزى است به نام نفس انسانيت ، كه شعور و فكر بشر از آن ناشى مى شود.المیزان[/quote]
دقیقا همین طور است الله از قبل به عنوان عضوی که تفکر میکند و تصمیم میگیرد نام برده
و در هیچ جا نگفته منظور از قبل ان عضوی که پمپاژ خون میکند نیست بلکه ان را به عنوان دریافت کننده حقایق میداند
و البته الله در جاهایی از مغز نام برده میتوانست به جای قبل بگوید مغر حقایق را دریافت میکند اما چرا نگفته؟
زیرا مصریان و یونانیان که با مغز اشنایی داشتن فکر میکردن این قلب است که تصمیم و تفکر میکند .مثل اینکه الله هم روی حرف دانشمند ها حرف نمیزنه
[quote]بنابر اصل احتمالات پیدایش یک موجود با جهشهای متعدد محال است مگر اینکه آنرا هدایت شده بدانیم که زیست شناسان هم بدان معترفند[/quote]
کدام زیست شناس میگه جهش ژنتیکی و پیدایش یک موجود از این روند محال است؟
ببخشید پس توی دانشگاه ها دارن اشتباه درس میدن چرا شما روشن سازی نمیکنید؟حیف میشید ها
لطفا با مدرک بحث کنید

aminj;190435 نوشت:
در این بحث قضاوت را به خواننده وا می گذارم. من بیش از این فرصت تایپ برای قانع کردن فردی که به دلیل قبول نکردن بی چون و چرای حرفهایش ما را "بی منطق" می داند ندارم. قرآن به ما یاد داده:
"قل آمنوا به أو لا تومنوا إنّ الّذين اُوتوا العلم من قبله إذا يتلى عليهم يخروّن لِلأذقان سجّداً يبكون ويزيدهم خشوعاً"

و این آیه را هم به یاد داشته باشیم:"لو تری اذا فزعوا فلا فوت، واخذوا من مکان قریب و قالوا امنا به انی لهم التناوش من مکان بعید"


کسی نامه فدایت شوم برای شما نفرستاده بود
من نمیدونم شما ها چه منطقی دارین
همین شما ها هستین پشتیبانان ولایت فقیه که وظعیت مملکت شده این.وظعیتی که یه کشور با 5 میلیون جمعیت جرات کرده ایران رو تهدید به حمله کنه
در هیچ دولتی یا حکومتی در تاریخ ایران .ایران به این بدبختی نبوده
حتی در سیاه تریت حکومت تاریخ ایران قاجار با اینکه حکومت زیر سلطه خارجی بود اما مردم در رفاه بودن
اما در زمان حال مردم ایران نه در جهان ابرو دارن نه حکومت ایران در جهان محبوب است نه مردم در رفاه .
باری.اگر ایران با خاک یکسان بشه شما ها از اسلام طرف داری میکنین .البته نه اسلام واقعی از ولایت فقیه
بگذریم.انسانی که منطق ندارد گوش خود را میبندد و فقط حرف میزند .این حرفها هم به گوش شما نمیره .پس ملال

gsaeed;190694 نوشت:
در حقيقت‏شماره ماه‏ها نزد خدا از روزى كه آسمانها و زمين را آفريده در كتاب [علم] خدا دوازده ماه است از اين [دوازده ماه] چهار ماه [ماه] حرام است اين است آيين استوار پس در اين [چهار ماه] بر خود ستم مكنيد و همگى با مشركان بجنگيد چنانكه آنان همگى با شما مى‏جنگند و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است


سلام

قبلا جواب گفتم چرا دقت نمیکنید ؟! اگر فرموده بود : منذ یا من یوم خلق السماوات ... آنگاه تفسیر شما درست بود .

ضمن اینکه گفتیم که در آیه 30 سوره انبیاء همه آسمانها وزمین را یک جسم میداند که بعدا جدا شدند ... درآن زمان ماه کجا بود ؟؟؟!!!


gsaeed;190694 نوشت:
ثالثا من نفهمیدم خدا دقیقا چی رو نگه داشته .شگفتا



خدای متعال همه عالم را نگه داشته که نیفتد ! همین الان تک تک سلولهای بدن شما و بزرگترین کهکشانها بفرمان او نگه داشته شده اند تا نیفتند !

بزبان دانشمندان که هنوز منشاء الکتریکی گره پیش آهنگ قلب را نیافته اند اگر یک لحظه آن نیروی نامرئی ، قلب را وادار به ضربان نکند چه کسی جلوی ایست قلبی را خواهد گرفت ؟!





gsaeed;190694 نوشت:
کدام زیست شناس میگه جهش ژنتیکی و پیدایش یک موجود از این روند محال است؟ ببخشید پس توی دانشگاه ها دارن اشتباه درس میدن چرا شما روشن سازی نمیکنید؟حیف میشید ها لطفا با مدرک بحث کنید


اولا که هرکس تعقل کند میداند که پیدایش یک موجود آنهم پیچیده براساس نظریات تکاملی محال است زیرا اصل احتمالات ، جهشهای زیاد وتصادفی را برای تولید یک موجود ابطال میکند ضمن اینکه جهشهای معکوس ومخرب نیز در همان وقت صورت میگیرند و مزید برآن هم ژنها تفکیک و دور میشوند .

ثانیا تعدای از دانشمندان با نظریه داروین مخالف هستند :

زیست شناسان بسیاری از جمله جی. سرمونیک و آر. فوندی- نویسندگان کتاب «پس از داروین» به زبان ایتالیایی- و نیز بسیاری دیگر به مانند جی. موناسترا که او هم ایتالیایی است و بسیاری دیگر در فرانسه و آلمان هستند که معتقدند داروینیسم مانع رشد و توسعه زیست شناسی شده و با داده های زیست شناختی در تطابق نیست و آنچه در شواهد دیرین شناختی ظهور یافته فی الواقع یک انقلاب است و نه یک تکامل.حتی اگر شما نخواهید که درباره منشاء پیدایش اشکال نوین زنده صحبت کنید مشاهده می کنید که گونه ها همواره به طور ناگهانی ظاهر می شوند و به همین دلیل هم هست که این نظریه در زبان فرانسه «انقلاب اندام وار انگارانه» نامیده می شود.

تئوری تکامل از سوی بسیاری از زیست شناسان دنیای انگلوساکسون به بوته نقد کشیده شده؛ کسانی که معمولاً مورد طرد و تحقیر قرار گرفته یا نظریاتشان ناچیز شمرده شده است. این قضیه در مورد شخصی همچون داگلاس دور هم صادق است. وی عضو هیات علمی دانشگاه بود؛ اما به محض اینکه دست به قلم برد تا نظریه تکامل را مورد انتقاد قرار دهد به جای اینکه چاپ و انتشار کتابش را به کمبریج ماساچوست بسپارد آن را در تنسی منتشر کرد. اشاره خاص من به کتاب مشهور او- توهم دگرگشت باور- است و از آن زمان تاکنون دو نسل گذشته اما تغییرات بسیار کمی صورت گرفته تا آنجا که دپارتمان های زیست شناسی در این کشور به موضوع علاقه مند شدند. از آن هنگام بسیاری کسان دیگر مثل مایکل بهه- نویسنده کتاب جعبه سیاه داروین- درخصوص این موضوع نوشته اند. (بهه در دانشگاه با همکارانش مشکلاتی پیدا کرد.) یک نقد صرفاً زیست شناختی می تواند بدون انکار تکامل خرد صورت پذیرد، بدون انکار پذیرش شرایط جدید بوم شناختی توسط یک گونه، بدون درآمیختن یک گونه با نمونه های دیگر درون همان گونه. اگر شما و من به کانادای شمالی و به میان اسکیموها برویم یا باید شرایط آنجا را بپذیریم و طبق آن زندگی کنیم یا بمیریم. در مورد این واقعیت هیچ تردیدی وجود ندارد، فهم آن هم تیزهوشی خاصی نمی خواهد.
http://www.askquran.ir/thread4212-4.html

ثالثا اینجانب نه داروینیسم را اثبات و نه انکار میکنم زیرا در حوزه خودش باید بحث شود اما شواهد ودلایلی هم بر اثبات وهم بر انکارش وجود دارد و نهایتا در جای خودش محترم است اما اینکه دستمایه برخی برای انکار خالق شود عجیب است !

رابعا خلقت بسیار پیچیده تر وبزرگتر از نظریه نوظهور تکامل داروین است مگر عالم فقط کره زمین است که حیات در آن از یک تک سلولی ساده شروع شود وبه انسان و...ختم شود ؟! که جناب داروین از این مخلوقات خدا به گوشه ای از نظم و تکامل آنها پی ببرد وبراساس مخلوقات خدا نظریه بدهد ؟!

میلیاردها جهان وکهکشان داریم که بی نهایتند ، آیا داروینیسم برای نظم وحرکت کهکشانها و کرات و... نیز میتواند از الگوی تکاملی استفاده کند یا اینکه مجبور به قبول نظم دفعی در اولین لحظه پیدایش خلقت مثلا در هنگام خلق اولین موجود است ؟

یا حتی در همین ارتباط و توضیح نظریه تکاملیش دچار نواقصی است ، البته در بعضی موارد درست است .

منابع بیشتر :

درخواست اسناد و مدارکی در رد نظریه داروین


پرسش:
بحث اصلی و جدی من در دانمارک با هم کلاسهایم در ارتباط با نظریه داروین است، من داستان آدم و حوا را گفتم اما آنها مرا مسخره می کنند. اگر شما اسناد و مدارک خوبی در این رابطه دارید لطفاً برایم ارسال کنید.
پایگاه حوزه3579، 3579
پاسخ:

1ـ نظریه چارلز داروین تنها یک فرضیه علمی است که بعضی از شواهد علمی آن را تأیید و بعضی دیگر نفی کرده اند و به تأیید و اثبات نهایی نرسیده است. امروزه دیرینه شناسان و جنین شناسان کاملاً با این دیدگاه (ترانسفورمیسم) مخالف هستند و شخصیتهای علمی سر شناس و معتبری مانند لویی آگاسر (جنین شناس) و ریچارد اوون (دیرین شناس) و چارلز ارسنت بیر و جرج بیوارت (جانور شناسان انگلیسی) از مخالفان سر سخت فرضیه (ترانسفورمیسم) هستند.
2ـ فرضیه داروین از ویژگی های یک فرضیه علمی محروم است چون یک فرضیه علمی از نظر منطقی نظریه ای کلی است که نظمی مکرّر و همیشگی را بیان می کند و ثانیاً بر وفق آن هم پیش بینی پدیده ا یی میسر است و هم تفسیر آن و ثالثاً نادرستی یک قانون علمی را می توان به تجربه دریافت (یعنی ابطال پذیر است) پس قضایای جزئی و واقعیت خارجی که مثلاً کره خورشید یک کره داغ است و هم چنین گزاره های تجربه نا پذیر از قانون و نظریه علمی خارج هستند و این فرضیه که بر انتخاب اصلح و طبیعی استوار است دارای چنین حالتی است.
3ـ اگر مسأله تبدل انواع، یک قانون کلی می باشد پس چرا برخی از جانداران به نوع دیگری بدل شدند. و برخی دیگر از همان جانداران در همان سرزمین به حال خود باقی ماندند پس چرا بعضی از میمونها به آدم تبدیل و بعضی به همان حالت باقی ماندند.
4ـ بر اساس تحقیقات ژنتیک جدید که در آلمان انجام شده است، تمام تئوریهای تکامل که ساخته ذهنیت بشر بودند، نقش بر آب شدند [به نقل از شبکه تلویزیونی سی ان ان] یک تحقیق علمی جدید، به مقابله با بحث علمی دامنه داری که سالها ذهن دانشمندان را به خود مشغول داشته است، پرداخته و ثابت کرد فرضیه های قبلی در این زمینه (تکامل) غلط بوده است. بنا بر این گزارش، مطابق نتایجی که از آزمایشهایDNA متعلق به یک اسکلت باقی مانده از انسان نئاندرتال متعلق به یکصد هزار سال پیش به دست آمده است، از نظر ژنتیکی هیچ شباهتی باDNA میمونهای شبیه انسان که گفته می شد اجداد انسان فعلی هستند، وجود ندارد.
این گزارش حاکی است، در حالی که شباهتهای زیادی بین انسانهای نئاندرتال و انسانهای فعلی وجود دارد، اما شواهد علمی امروز محسوب نمی شوند. بنابر عقیده یک کار شناس آمریکایی که در زمینه تاریخ تکامل انسان تحقیق کرده است، تحقیقات انجام شده توسط دانشمند آلمانی از واقعه فرود آمدن یک سفینه فضایی در مریخ مهم تر است. [واحد مرکزی خبر ـ شماره 18 شنبه 21/4/76]

[=Verdana]http://www.hawzah.net/FA/QuestionView.html?QuestionID=[=Times New Roman]2460
در مورد نظریه داروین نیز این سوال مهم پیش می آید که تناسب بین اعضای بدن همیشه وجود دارد. یک انسان بلند قد تمام اعضای بدنش به طور متناسب بلند تر است و اینگونه نیست که این تناسب وجود نداشته باشد. آیا در بین میلیاردها انسانی که وجود دارد انسانی که گردنش به طور غیر متناسب بزرگ تر باشد دیده شده است. آیا در بین موجودات یک گونه تا کنون دیده اید که تعدادی از آن ها دارای گردن بلند و تعدادی دیگر با گردن کوتاه متولد بشوند تا در شرایطی که رقابت بوجود بیاید گردن بلندها در رقابت برای بقا پیروز شوند؟! چرا فقط گردن زرافه ها دراز شده است و گردن هیچ حیوان دیگری دراز نشده است. بزها نیز از برگ درختان تغذیه می کنند، پس چرا بزهای گردن دراز در این رقابت باقی نمانده اند؟![=Times New Roman]
[=Verdana]http://www.askdin.com/thread[=Times New Roman]943[=Verdana].html[=Times New Roman]
ویسمن برای رد نظریه لامارک آزمایش جالبی انجام داد او برای اینکه به همه موش‌ها صفات اکتسابی بدهد دم آن‌ها را قطع کرد و تا مرحلهٔ تولید نوزاد مراقب آن‌ها شد سپس دم نوزادان را نیز قطع کرد و این عمل را تا ۲۲ نسل روی ۱۵۹۲ موش تکرار کرد بر اساس نظریه لامارک باید دم‌های کوتاه تری داشته باشند اما چنین وضعی پیش نیامد ویسمن از این آزمایش نتیجه گرفت که صفات اکتسابی هیچ گاه ارثی نمی‌شوند یعنی تغییرات سلول‌های بدن را نمی‌توان به سلول‌های جنسی انتقال داد.

عبدالرحمن بن محمد بن خلدون ( 1406 – 1332 ) که چهار صد سال پیش از داروین می زیست در صفحات 201 -200 جلد اول کتاب مقدمه خود ( ترجمه محمد پروین گنابادی ) می نویسد :
[=0 nazanin bold]. . . آنگاه باید بدین جهان موالید در نگریم و ببینیم چگونه[=0 nazanin bold] به ترتیب نخست از کانها و آنگاه از گیاهان و سپس از جانوران آغاز می شود، آنهم بدین[=0 nazanin bold] شکل بدیع که به طور کامل درجه به درجه می باشد. چنانکه پایان افق کانها به آغاز افق[=0 nazanin bold] گیاهان پستی که تخم ندارند پیوسته است و پایان افق گیاهها مانند درخت خرما و تاک به[=0 nazanin bold] آغاز افق جانوران مانند حلزون و صدف متصل است که به جز قوۀ لمس در آنها نیروی دیگری[=0 nazanin bold] یافت نمی شود و معنی پیوستگی و اتصال در این موالید این است که پایان افق هر یک از[=0 nazanin bold] آنها بسیار مستعد است که در شمار آغاز افق مرحلۀ پس از خود در آید. و عالم جانوران[=0 nazanin bold] رفته رفته توسعه یافته و به انواع گوناگونی در آمده است و در تکوین تدریجی به انسان[=0 nazanin bold] منتهی شده است که صاحب اندیشه و بینش است و از جهان بوزینانی ( بوزینه : میمون ) که[=0 nazanin bold] در آن حس و ادراک گرد آمده ولی هنوز به فعل به اندیشه و بینش نرسیده است بدین پایه[=0 nazanin bold] ارتقاء می یابد و این نخستین افق انسان پس از عالم حیوان است و اینست نهایت مشاهدۀ[=0 nazanin bold] ما[=0 nazanin bold].

نقل قول:
قبلا جواب گفتم چرا دقت نمیکنید ؟! اگر فرموده بود : منذ یا من یوم خلق السماوات ... آنگاه تفسیر شما درست بود .

ضمن اینکه گفتیم که در آیه 30 سوره انبیاء همه آسمانها وزمین را یک جسم میداند که بعدا جدا شدند ... درآن زمان ماه کجا بود ؟؟؟!!!


متوجه نمیشم .یعنی شما میگویی معنی ایه با اینکه من نوشتم متفاوت است؟
میشه معنی ایه رو بنویسد؟

نقل قول:
خدای متعال همه عالم را نگه داشته که نیفتد ! همین الان تک تک سلولهای بدن شما و بزرگترین کهکشانها بفرمان او نگه داشته شده اند تا نیفتند !

بزبان دانشمندان که هنوز منشاء الکتریکی گره پیش آهنگ قلب را نیافته اند اگر یک لحظه آن نیروی نامرئی ، قلب را وادار به ضربان نکند چه کسی جلوی ایست قلبی را خواهد گرفت


چرا باید خودمونو گول بزنیم؟
اولا کلمه افتادن یعنی اینکه جسمی از بالا به پایین سقوط کند
حال در فضا بالا و پایین کجاست؟
و یا اسمان (اگر به منظور جو و هوا باشه) مگر میشه سقوط کنه .مگر اسمان از زمین جداست؟
شیوه ای که شما برای تفسیر قران پیش گرفتید اینگونه است که هر دروغی که در قران باشه میشه تفسیر خوب ازش کرد.
مثلا اگر میگفت در دل اب اتش قرار دادیم.شما میگوفتی اشاره به اتش فشان در دریا داره
من نمیدونم این الله عربی بلد نبوده که روش بنویسه یا منظورش جیز دیگست
اسمان میتواند 2 معنی داشته باشد
1 هوا و جو
2 ستارگان و کل فضا
اگر منظور 1 باشه که خب چیزی نیست که بی افتد و اصلا جدا نیست که بی افتد.اما در قدیم همانگونه قران گفته اسمان رو سقف فرض میکردن که با ستاره میخ کوب شده.خنده دار است
اگر منظور 2 باشه.که بازم قرار بر افتادن نیست.زیرا جاذبه وجود ندارد اگر هم چیزی باشد برخورد است نه افتادن
نقل قول:
اولا که هرکس تعقل کند میداند که پیدایش یک موجود آنهم پیچیده براساس نظریات تکاملی محال است زیرا اصل احتمالات ، جهشهای زیاد وتصادفی را برای تولید یک موجود ابطال میکند ضمن اینکه جهشهای معکوس ومخرب نیز در همان وقت صورت میگیرند و مزید برآن هم ژنها تفکیک و دور میشوند .


اما داروین
داوین یک فرمول داره
موجودات زنده جهت بقا زاد و ولد می‌کنند.فرزندان به طرق تصادفی به مقداری جزئی از پدر و مادرشان متفاوتند.اگر این تفاوت مفید باشد، فرزند محتمل‌تر است که زنده مانده و تولید مثل کند.این به این معنا است که نسل بعد تفاوت‌های مفیدی نسبت به قبلی‌ها خواهند داشت.این تفاوت‌ها روی هم انباشته شده و باعث تغییرات درون جمعیت می‌شوند.در طول زمان، این فرایند به صورت تدریجی منجر به گونه کاملاً جدیدی از حیات می‌شود.این فرایند مسئول تنوع گونه‌های حیات در دنیای امروز است
موجودات زنده جهت بقا زاد و ولد می‌کنند.فرزندان به طرق تصادفی به مقداری جزئی از پدر و مادرشان متفاوتند.اگر این تفاوت مفید باشد، فرزند محتمل‌تر است که زنده مانده و تولید مثل کند.این به این معنا است که نسل بعد تفاوت‌های مفیدی نسبت به قبلی‌ها خواهند داشت.این تفاوت‌ها روی هم انباشته شده و باعث تغییرات درون جمعیت می‌شوند.در طول زمان، این فرایند به صورت تدریجی منجر به گونه کاملاً جدیدی از حیات می‌شود.این فرایند مسئول تنوع گونه‌های حیات در دنیای امروز است
موجودات زنده جهت بقا زاد و ولد می‌کنند
فرزندان به طرق تصادفی به مقداری جزئی از پدر و مادرشان متفاوتند
اگر این تفاوت مفید باشد، فرزند محتمل‌تر است که زنده مانده و تولید مثل کند.
این به این معنا است که نسل بعد تفاوت‌های مفیدی نسبت به قبلی‌ها خواهند داشت
این تفاوت‌ها روی هم انباشته شده و باعث تغییرات درون جمعیت می‌شوند
در طول زمان، این فرایند به صورت تدریجی منجر به گونه کاملاً جدیدی از حیات می‌شود
این فرایند مسئول تنوع گونه‌های حیات در دنیای امروز است

شواهدی که بدست امده نشانده این است که انسان یک گونه نیست بلکه گونه های زیادی دارد زیرا همه انسان ها از یگ گونه مادر نیستند
ولی خب اگر به گذشته خیلی دور برگردیم میتوان یگ گونه مادر پیدا کرد که همه از ان باشند

نقل قول:
اگر مسأله تبدل انواع، یک قانون کلی می باشد پس چرا برخی از جانداران به نوع دیگری بدل شدند. و برخی دیگر از همان جانداران در همان سرزمین به حال خود باقی ماندند پس چرا بعضی از میمونها به آدم تبدیل و بعضی به همان حالت باقی ماندند

هر جاندار بسته به محیط زندگی خود مجبور میشود خود را با محیط یکی کند
مثلا زرافه معمولا در افریقا بوده است در افریقا معمولا کم چمن زار هست .البته محیط هایی که زرافه زندگی میکند اگر توجه کنید همیشه زرافه از درخت تغذیه میکند چون علف زیر پاش نیست
و بز در محیط هایی بوده که علف زیر پاش بوده پس نیازی به گردن دراز نداشته
به فرایند تغییر در گونه‌های حیات در اثر گذشت زمان و در طول نسل‌ها تکامل گفته می‌شود. رشته زیست‌شناسی تکاملی به بررسی اینکه چگونه و چرا این تکامل اتفاق می‌افتد می‌پردازد. یک اندامگان (ارگانیزم: organism) از والدینش خصوصیات و ویژگی‌هایی از طریق ژن‌هایش به ارث می‌برد. تغیرات در این ژن‌ها (که جهش خوانده می‌شود) می‌تواند ویژگی‌های جدید در فرزندهای سیستم حیاتی تولید کند. اگر این ویژگی‌های جدید باعث بشود که فرزندها بهتر بتوانند با محیط خارجی وفق پیدا کنند، در زنده ماندن و تولید مثل موفق‌تر خواهند بود. به این فرایند انتخاب طبیعی گفته شده، و باعث می‌شود که ویژگی‌هایی که مفید هستند عمومی‌تر شوند. در طول نسل‌های فراون، یک جمعیت می‌تواند آنقدر ویژگی‌های جدید کسب کند که به یک گونه جدید از موجودات تبدیل شود. [
نقل قول:
ویسمن برای رد نظریه لامارک آزمایش جالبی انجام داد او برای اینکه به همه موش‌ها صفات اکتسابی بدهد دم آن‌ها را قطع کرد و تا مرحلهٔ تولید نوزاد مراقب آن‌ها شد سپس دم نوزادان را نیز قطع کرد و این عمل را تا ۲۲ نسل روی ۱۵۹۲ موش تکرار کرد بر اساس نظریه لامارک باید دم‌های کوتاه تری داشته باشند اما چنین وضعی پیش نیامد ویسمن از این آزمایش نتیجه گرفت که صفات اکتسابی هیچ گاه ارثی نمی‌شوند یعنی تغییرات سلول‌های بدن را نمی‌توان به سلول‌های جنسی انتقال داد.


این ازمایش منطقی نیست
زیرا تکامل همانطر که از اسمش پیداست یعنی کامل شدن نه اینکه گونه ای از گونه قبلی خود ضعیفتر بشود. و ناقص تر شود
همانگونه که پیداست اگر موش در طول زندگی خود به دمی بلند تر نیاز داشت برای بقا خب هر نسل دمی بلند تر داشتند
اما اگر محیط باعث میشد که دم هر نسل از بین برود جانور در این جا با محیط همسان نمیشود بلکه مقاوم میشود تا تدام نسل کند.و در نتیجه هر نسل دمی قوی تر صاحب میشدند
خب مسلم است که نتیجه این ازمایش باید چنین میشد
این روند جهش ژنتیکی نیاز به زمان طولانی دارد نه فقط نسل زیاد
بلکه هر نسل باید در مدت عمر خود با محیط بوده که نیاز خود را بشناسد و یا مورد جبر محیط در مدت طولانی قرار گیرد
از انجا که عمر موش 6 سال است و یک جاندار هر چقدر بیشتر در یک محیط زندگی کند بیشتر متوجه متوجه نیاز های خود از ان محیط میشود و ان را به نسل بعد منتقل میکند
پس اگر یک موش 6 سال زندگی بکند و در طول این 6 متوجه نیاز خود مثلا به یک چشم قوی میشود و این را به نسل بعد منتقل میکند و همنطور به تکرار
و اگر این 22 نسل ادامه یابد حدود 130 سال میشود که در نسل 22 این قوت چشم دیده میشود
اما از انجا که معلوم هست موش های این ازمیش شما یا دانشمند ی که ازش نام بردین بلا فاصله بعد از بلوغ بادار شدن و 7 سال این روند 22 نسل طول کشیده و هر موش 4 ماه مورد جبر محیط بوده .که خب اثر کمتری در ژن دارد

و همنطور که گفتم موجودات تکامل یافته مشوند نه ناقص
پس بعد از 22 نسل و 130 سال باید صاحب دمی قوی تر باشند نه دمی ضعیف
اگر هم در نظریه دقت کنید داروین چند شرط رو برای تغییر موجود ثابت میداند
1 زمان طولانی
2 نسل متعدد
3 محیط و...
یعنی اگر ما 100 نسل را در 10 سال بوجود بیاریم زیاد فرق چندانی با هم ندارن
اما اگر این 100 نسل در 1000 سال ازمایش شوند تفاوت نشان داده میشود
اگر قرار بود هر 10 سال در جانوران تغیر دیده شود که تا به حال باید میلیون ها نژاد جانوری در طول تاریخ زمین بوده باشند
اما میبینیم که تغیر صفات ور جانورات میلیون ها سال طول میکشد
مثلا تغییر انسان امروز و دیروز در مدت زمان 200 هزار سال روشن است ولی انسانی که امروز هست با کسی که 5 هزار سال پیش بودن زیاد فرقی نداره چه بسره به این که این تفاوت رو تو 10 سال ببینیم
پس ازمایش این دانشمند که در حداکثر 10 سال بوده نباید هم تفوتی رو نشون بده

مهم جهش ژنتیکی است که کسی تا به حال نگفته موجودی نمیتواند از جهش ژنتیکی موجود دیگر در طی زمان حاصل شده باشد
برای اینکه بخواهیم چگونگی تشکیل انسان از میمون رو ببینیم .که تفاوت چندانی نیست شاید باید تاریخ 10 یا 20 میلیون سال پیش رو ببینیم
اما برای اینکه بدانیم چگونه یک میمون از موجوی کاملا متفاوت حاصل شده باید تاریخ صد ها میلیون سال پیش رو ببینیم

تمام ایرادی که گرفته شده این هست که چرا بعضی از انسان ها که پیدا شدن با هیچ میمونی از لحاظ ژنتیکی برابر نیستن
خب این به این دلیل هست که انسان ها گونه های مختلف داشته اند
همینطور میمون ها
بسیاری از گونه های انسانی و میمونی منقرض شده اند
و شاید هم گونه های از میمون تا به حال پیدا نشده که با ژن ان انسان برابری کند.
در هر صورت همه حاصل شدن موجودی دیگر توسط پرش ژنتیکی را قبول دارند
اما اینجا جای بحث این موضوع نیست
اشکالی که من گرفتم این است که قران گفته موجوداتی از اب خلق کردیم برخی بر 2 پا راه میروند
سوال اینجاست کدام موجود از اب یا در اب بوجود امده که روی 2 پا راه میرود؟
موجود 2 پا روی خشکی بوجود امده
همینطور 4 پا
و منظور قران از اب مسلما نطفه نبوده .زیرا الله کلمه نطفه به عربی رو بلد بود. اما نگفته

gsaeed;190843 نوشت:
متوجه نمیشم .یعنی شما میگویی معنی ایه با اینکه من نوشتم متفاوت است؟ میشه معنی ایه رو بنویسد؟


با سلام

معنی آیه :
بدرستى كه عدد ماهها نزد خدا دوازده ماه است ،در كتاب او ، روزى كه آسمانها و زمين را آفريد ، از اين دوازده ماه چهار ماه حرام است ، و اين است آن دين قويم ، پس در آن چهار ماه به يكديگر ظلم مكنيد، و با همه مشركين كارزار كنيد همانطور كه ايشان با همه شما سر جنگ دارند و بدانيد كه خدا با پرهيزكاران است


پس دوازده گانه بودن ماه حكمى است نوشته در كتاب تكوين ، و هيچ كس نمى تواند حكم خداى تعالى را پس و پيش كند.


واشکال اساسی دیگر در تفسیر شما اینست که شما دو مولفه فاصله وزمان را مد نظر قرار دادید اما از مقوله سرعت غفلت کردید بزبان دیگر آیا با کاهش وافزایش سرعت گردش ماه وزمین نمیتوان همان 12 ماه را از اول تا آخر دنیا همواره ثابت نگه داشت؟
بزبان ساده تر آیا نمیشود افزایش فاصله ماه تا زمین را با افزایش سرعت گردش زمین وخورشید جبران نمود همچنانکه در برخی اخبار از آن سخن رفته است؟

gsaeed;190843 نوشت:
چرا باید خودمونو گول بزنیم؟ اولا کلمه افتادن یعنی اینکه جسمی از بالا به پایین سقوط کند حال در فضا بالا و پایین کجاست؟ و یا اسمان (اگر به منظور جو و هوا باشه) مگر میشه سقوط کنه .مگر اسمان از زمین جداست؟ شیوه ای که شما برای تفسیر قران پیش گرفتید اینگونه است که هر دروغی که در قران باشه میشه تفسیر خوب ازش کرد. مثلا اگر میگفت در دل اب اتش قرار دادیم.شما میگوفتی اشاره به اتش فشان در دریا داره من نمیدونم این الله عربی بلد نبوده که روش بنویسه یا منظورش جیز دیگست اسمان میتواند 2 معنی داشته باشد 1 هوا و جو 2 ستارگان و کل فضا اگر منظور 1 باشه که خب چیزی نیست که بی افتد و اصلا جدا نیست که بی افتد.اما در قدیم همانگونه قران گفته اسمان رو سقف فرض میکردن که با ستاره میخ کوب شده.خنده دار است اگر منظور 2 باشه.که بازم قرار بر افتادن نیست.زیرا جاذبه وجود ندارد اگر هم چیزی باشد برخورد است نه افتادن



اولا درست و مودب صحبت کنید .

ثانیا قبلا هم گفتیم که بالا وپایین امری نسبی هستند ودر فضا چنین تصوری نسبی است اما شما اصل مطلب را رها کردید ، و حاشیه میزنید ؟! مقصود خدای متعال حفظ وحرکت کرات در مداری دقیق است که امروزه به آن نیروی جاذبه وگریز از مرکز میگویند .




gsaeed;190843 نوشت:
اما داروین داوین یک فرمول داره موجودات زنده جهت بقا زاد و ولد می‌کنند.فرزندان به طرق تصادفی به مقداری جزئی از پدر و مادرشان متفاوتند.اگر این تفاوت مفید باشد، فرزند محتمل‌تر است که زنده مانده و تولید مثل کند.این به این معنا است که نسل بعد تفاوت‌های مفیدی نسبت به قبلی‌ها خواهند داشت.این تفاوت‌ها روی هم انباشته شده و باعث تغییرات درون جمعیت می‌شوند.در طول زمان، این فرایند به صورت تدریجی منجر به گونه کاملاً جدیدی از حیات می‌شود.این فرایند مسئول تنوع گونه‌های حیات در دنیای امروز است موجودات زنده جهت بقا زاد و ولد می‌کنند.فرزندان به طرق تصادفی به مقداری جزئی از پدر و مادرشان متفاوتند.اگر این تفاوت مفید باشد، فرزند محتمل‌تر است که زنده مانده و تولید مثل کند.این به این معنا است که نسل بعد تفاوت‌های مفیدی نسبت به قبلی‌ها خواهند داشت.این تفاوت‌ها روی هم انباشته شده و باعث تغییرات درون جمعیت می‌شوند.در طول زمان، این فرایند به صورت تدریجی منجر به گونه کاملاً جدیدی از حیات می‌شود.این فرایند مسئول تنوع گونه‌های حیات در دنیای امروز است موجودات زنده جهت بقا زاد و ولد می‌کنند فرزندان به طرق تصادفی به مقداری جزئی از پدر و مادرشان متفاوتند اگر این تفاوت مفید باشد، فرزند محتمل‌تر است که زنده مانده و تولید مثل کند. این به این معنا است که نسل بعد تفاوت‌های مفیدی نسبت به قبلی‌ها خواهند داشت این تفاوت‌ها روی هم انباشته شده و باعث تغییرات درون جمعیت می‌شوند در طول زمان، این فرایند به صورت تدریجی منجر به گونه کاملاً جدیدی از حیات می‌شود این فرایند مسئول تنوع گونه‌های حیات در دنیای امروز است شواهدی که بدست امده نشانده این است که انسان یک گونه نیست بلکه گونه های زیادی دارد زیرا همه انسان ها از یگ گونه مادر نیستند ولی خب اگر به گذشته خیلی دور برگردیم میتوان یگ گونه مادر پیدا کرد که همه از ان باشند



جناب داروین بسان جامعه شناسان و سایر اندیشمندان بروی موضوعی تمرکز کرد والبته که به بعضی نتایج درست هم رسید اما این همه موضوع نیست وحرف وحدیث در این باب زیاد است مثل سایر علوم که هرکس از زاویه دید خود مثلا مشکلات اقتصادی را بررسی وفرمولی ارائه میدهد اما ایا این فرمول همیشه ودر همه جا درست است ؟ بعنوان مثال من از داروین میپرسم جناب آقای داروین اولین منشاء موجودات زنده چیست وکجا ظهور پیداکرد ؟ میگوید تک سلولی در دریا ، اما اولین تک سلولی از کجا پیداشد ؟ شما میگویید موتاسیون من میگویم از کدام عناصر غیر زنده و چطور ؟

مشکل دیگر چرا همواره به جهشهای مفید توجه دارید ؟ اگر جهشها اینقدر باهوش هستند که میفهمند کی وکجا رخ بدهند که ما وشما در اسماء مناقشه ای نداریم شما اسم آن موجود باهوش را نیروی طبیعی بگذارید ماهم اسمش را الله و دیگران هم اهورا وکریشنا و.....

چرا موجودات ناقص الخلقه نابود وحذف نشده ونمیشوند ؟ وصدها سوال دیگر

ما میگوییم که خدای سبحان بر روی کروموزومها الفبای حیات را که 20 حرف است وشامل اسیدهای امینه هستند ذخیره کرد و بینهایت ترکیب و تنوع ژنی میتواند رخ دهد البته به اذن وهدایت او .


فرمودید :اگر این تفاوت مفید باشد، فرزند محتمل‌تر است که زنده مانده .... این مفید بودن یعنی چه ؟ اگر منظور سازگاری با محیط است که موضوعی نسبی است از کجا معلوم که فرزندان به محیطی دیگر نروند یا محیطشان دستخوش تغییر شود ، چه تضمینی وجود دارد که جهش معکوس و مخربی و مضر رخ ندهد ؟

اینجاست که پدر بزرگ داروین هم به بن بست میخورد و ساکت میشود .

gsaeed;190843 نوشت:
هر جاندار بسته به محیط زندگی خود مجبور میشود خود را با محیط یکی کند مثلا زرافه معمولا در افریقا بوده است در افریقا معمولا کم چمن زار هست .البته محیط هایی که زرافه زندگی میکند اگر توجه کنید همیشه زرافه از درخت تغذیه میکند چون علف زیر پاش نیست و بز در محیط هایی بوده که علف زیر پاش بوده پس نیازی به گردن دراز نداشته به فرایند تغییر در گونه‌های حیات در اثر گذشت زمان و در طول نسل‌ها تکامل گفته می‌شود. رشته زیست‌شناسی تکاملی به بررسی اینکه چگونه و چرا این تکامل اتفاق می‌افتد می‌پردازد. یک اندامگان (ارگانیزم: Organism) از والدینش خصوصیات و ویژگی‌هایی از طریق ژن‌هایش به ارث می‌برد. تغیرات در این ژن‌ها (که جهش خوانده می‌شود) می‌تواند ویژگی‌های جدید در فرزندهای سیستم حیاتی تولید کند. اگر این ویژگی‌های جدید باعث بشود که فرزندها بهتر بتوانند با محیط خارجی وفق پیدا کنند، در زنده ماندن و تولید مثل موفق‌تر خواهند بود. به این فرایند انتخاب طبیعی گفته شده، و باعث می‌شود که ویژگی‌هایی که مفید هستند عمومی‌تر شوند. در طول نسل‌های فراون، یک جمعیت می‌تواند آنقدر ویژگی‌های جدید کسب کند که به یک گونه جدید از موجودات تبدیل شود.


دوست عزیز این تفاسیر جای خدشه دارد من هم میگویم مگر شما نگفتید چون بز در علفزار بوده نیازی به گردن دراز نداشته من هم میگویم چرا پاهای بز از بین نرفتند که مثل جارو برقی راحتتر علف بخورد و نیازش کاملتر برطرف شود ؟؟!!

یا بالعکس اگر بزها را به محیطی بدون علف ببریم چرا مثل زرافه، گردن دراز نمیشوند ؟!


gsaeed;190843 نوشت:
اما اینجا جای بحث این موضوع نیست اشکالی که من گرفتم این است که قران گفته موجوداتی از اب خلق کردیم برخی بر 2 پا راه میروند سوال اینجاست کدام موجود از اب یا در اب بوجود امده که روی 2 پا راه میرود؟ موجود 2 پا روی خشکی بوجود امده همینطور 4 پا و منظور قران از اب مسلما نطفه نبوده .زیرا الله کلمه نطفه به عربی رو بلد بود. اما نگفته


مشکل شما که باعث مشکلات بیشتری میشود همین تفسیر غلط قرآن است کجای قرآن چنین گفته ؟

خدای متعال فرمود :

وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاء إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ {النور/45}

خدا همه جنبندگان را از آبى آفريده بعضى از آنها با شكم خويش و بعضى با دو پا و بعضى با چهار پا راه مى روند خدا هر چه بخواهد خلق مى كند كه خدا به همه چيز توانا است.

کجای آیه گفته که موجودات دو پا در آب بوجود آمدند ؟؟؟!!! بله ابتدای آیه یک موضوع است آخر آیه هم موضوع دیگر اما مشکل شما تفسیر برای آیات است که کار دستتان داده است .

ودر احادیث هم داریم که تفسیر قرآن کار هرکس نیست چون گاها اول و وسط وآخر آیه معانی متفاوتی دارند .

خیر البریه;190911 نوشت:

.


نقل قول:

بدرستى كه عدد ماهها نزد خدا دوازده ماه است ،در كتاب او ، روزى كه آسمانها و زمين را آفريد ، از اين دوازده ماه چهار ماه حرام است ، و اين است آن دين قويم ، پس در آن چهار ماه به يكديگر ظلم مكنيد، و با همه مشركين كارزار كنيد همانطور كه ايشان با همه شما سر جنگ دارند و بدانيد كه خدا با پرهيزكاران است

پس دوازده گانه بودن ماه حكمى است نوشته در كتاب تكوين ، و هيچ كس نمى تواند حكم خداى تعالى را پس و پيش كند.

واشکال اساسی دیگر در تفسیر شما اینست که شما دو مولفه فاصله وزمان را مد نظر قرار دادید اما از مقوله سرعت غفلت کردید بزبان دیگر آیا با کاهش وافزایش سرعت گردش ماه وزمین نمیتوان همان 12 ماه را از اول تا آخر دنیا همواره ثابت نگه داشت؟
بزبان ساده تر آیا نمیشود افزایش فاصله ماه تا زمین را با افزایش سرعت گردش زمین وخورشید جبران نمود همچنانکه در برخی اخبار از آن سخن رفته است؟


خب منم میگم اگر خدا حکم کرده که ماه ها 12 باشند چرا نیستند فقط در این مدت شاید 1 میلیون سال زمین 12 ماه دارد
اما در گذشته بیشتر داشته چرا که ماه نزدیک تر بوده
همانطور که میدانید هیچ گاه سرعت جسمی در فضا کم نمیشود
زیرا ماده ای وجود ندارد که جسم با ان برخورد کند تا سرعت کم بشه
و اگر مطالعه کنید دانشمندان سرعت حرکت ماه را از همان اول 3600 کیلو متر در ساعت میدانند
در ثانی سرعت گردش زمین به دور خورشید نیر همواره ثابت بوده
و گردش زمین به دور خود یا خورشید ربطی گردش ماه به دور زمین ندارد اگر زمین با سرعت نور هم به دور خود و هم به دور خورشید بگردد هیچ ربطی به گردش ماه ندارد
اما سرعت گردش زمین به دور خود در 4 میلیارد سال پیش 2 برابر الان بوده
یعنی در ان زمان که ماه فاصله چند صد کیلومتری با زمین داشته . زمین در هر 10 ساعت یک دور دور خود میچرخیده
البته در ان زمان ماه نزدیک 300 بار دور زمین میچرخیده
و البته طلوع ماه برای ساکنان فرضی زمین 150 بار بوده
کمی توضیح بدم
2 سوال هست
1 در ان زمان ماه چند بار دور زمین میگردد؟
در ان زمان برای ساکنان فرضی زمین ماه چند بار کامل دیده میشد؟
اگر ان زمان را فرض کنیم که گردش زمین به دور خود 10 ساعت بود
پس باید زمان زیادی عقب برویم در نتیجه فاصله ماه خیلی خیلی از 21 هزار کیلومتر نزدیک تر بود.در ان اویل خب چند صد کیلومتر فاصله داشت
پس اگر ماه 300 بار به دور زمین میگشت حدود 150 بار ماه کامل از زمین دیده میشد
در حقیقت یک سال ما 150 ماه داشت
البته این میزان بشتر است که باید محاسبه شود
شما هر جور فکر کنی تعداد ماه های سال در گذشته با انچه قران گفته تفاوت فاحش دارد
نقل قول:
ثانیا قبلا هم گفتیم که بالا وپایین امری نسبی هستند ودر فضا چنین تصوری نسبی است اما شما اصل مطلب را رها کردید ، و حاشیه میزنید ؟! مقصود خدای متعال حفظ وحرکت کرات در مداری دقیق است که امروزه به آن نیروی جاذبه وگریز از مرکز میگویند

نیروی جاذبه چه ربطی به نیروی گریز از مرکز داره.؟
نبروی جاذبه و گریز از مرکز چه ربطی به افتادن اسمان داره.؟
مگه در فضا جاذبه هست که چیزی بی افتد؟
بهتر بحث کش ندید اسمان میتواند 2 معنی داشته باشد
یا کرات و ستاره ها
یا هوا و جو
که هیچ کدام عمل افتادن را ندارن
اگر هم منظور خدا چیز دیگه بود گفتم خدا عربی بلد بود میتوانست همان جمله رو بنویسه
من نمیدونم شما چرا فکر میکنی الله عربی بلن نبوده.هی دنبال این هستید بگیئ منظور اینه منظور اونه...
نقل قول:
جناب داروین بسان جامعه شناسان و سایر اندیشمندان بروی موضوعی تمرکز کرد والبته که به بعضی نتایج درست هم رسید اما این همه موضوع نیست وحرف وحدیث در این باب زیاد است مثل سایر علوم که هرکس از زاویه دید خود مثلا مشکلات اقتصادی را بررسی وفرمولی ارائه میدهد اما ایا این فرمول همیشه ودر همه جا درست است ؟ بعنوان مثال من از داروین میپرسم جناب آقای داروین اولین منشاء موجودات زنده چیست وکجا ظهور پیداکرد ؟ میگوید تک سلولی در دریا ، اما اولین تک سلولی از کجا پیداشد ؟ شما میگویید موتاسیون من میگویم از کدام عناصر غیر زنده و چطور ؟

اگر از داروین بپرسید چنین جوابی میگرید
در حدود ۴/۵ میلیارد سال پیش کره زمین به وجود آمد و تا حدود ۴ میلیارد سال پیش سطح آن پوشیده از مواد مذاب بود. اما این مواد کم کم سرد شدند و پوسته‌ای سنگی روی سطح زمین ایجاد کردند. جو زمین در آن زمان غنی از گازهای نیتروژن، اکسیژن، و بخار آب بوده‌است؛ اما فاقد گاز اکسیژن بوده. به دلیل عدم وجود گاز اکسیژن در جو، لایه محافظتی اوزون هم وجود نداشته و گازهایی نظیر آمونیاک و متان که از دهانه آتشفشان‌ها خارج می‌شده و برای تشکیل مولکول‌های آلی مورد نیاز بوده‌اند، توسط اشعه ماورای بنفش از بین می‌رفته‌اند. پس بنابر این امکان ایجاد حیات در جو وجود نداشته‌است.
طبق نظریه حباب گازهای آمونیاک و متان که از دهانه آتش فشان‌های زیر دریایی خارج می‌شده‌اند، قبل از اینکه به سطح آب برسند و نابود شوند، در داخل حباب واکنش داده و مولکول‌های آلی را تشکیل می‌داده‌اند. سپس به سطح آب می‌رسیده و با استفاده از انرژی الکتریکی رعد و برق و خورشید، انرژی لازم برای شرکت در واکنش‌های بعدی را کسب می‌کرده‌اند.
بنابر آنچه که گفته شده حیات در دریاها ایجاد شده‌است. سپس با ایجاد کواسروات و میکروسفر کم کم زمینه ایجاد سلول‌ها فراهم شد. باکتری‌های اولیه هتروتروف (مصرف کننده) و بی هوازی بوده‌اند. پس از مدتی مواد آلی در اقیانوس‌ها کم شد و باکتری‌هایی ایجاد شدند که می‌توانستند مولکول‌های آلی را از مواد غیر آلی بسازند. این باکتری‌ها اتوتروف و بی هوازی بوده‌اند. پس از آن نخستین سلول‌های فتوسنتز کننده ایجاد شدند که سیانوباکترها بودند. سیانو باکترها تولید اکسیژن می‌کرده‌اند اما خودشان بی هوازی بوده‌اند. با پیدایش سیانوباکترها کم کم اکسیژن وارد جو زمین شد و لایه اوزن شکل گرفت و امکان حیات در خشکی هم پدید آمد.

طبق ازمایشی که دانشمندی انجام داد توانست موجوداتی زنده از مواد بی جان درست کند

در اینکه موجود جاندار از موجودات بی جان شکا گرفتن شکس نیت و این ثابت شده اما سوال این جاست کدام یک اول بودند.که خب به بحث ما مربوط نسیت
در علوم طبیعی، تئوری تشریح کننده چگونگی ایجاد حیات در زمین از مواد بی جان را پیدایش حیات یا حیات زایی (آبیوژنز یا بیوپویز) گویند. نباید این تئوری را با تکامل یا فرگشت که به مطالعه روند تغییرات ایجاد شده در موجودات زنده با گذشت زمان می‌پردازد ویا کیهان‌زایی که به دنبال توضیح چگونگی آغاز دنیاست، اشتباه گرفت.
بیشتر اسیدهای آمینه که گاه آنها را آجرهای سازنده حیات می‌نامند، می‌توانند در اثر فرایندهای شیمیایی طبیعی نامربوط با حیات نیز ایجاد گردند. این مطلب را میلر و یوری و دیگر دانشمندان در طی آزمایش‌هایی در آزمایشگاه، با ایجاد شرایط مشابه با زمان بوجود آمدن حیات در زمین نشان دادند. در تمامی موجودات زنده این اسیدهای آمینه به شکل پروتئین سازماندهی شده‌اند و ساخت چنین پروتئین‌هایی بواسطه اسیدهای نوکلئیک ممکن می‌گردد. تئوری پیدایش حیات به این نکته که کدامیک از این مولکول‌های زیستی ابتدا پیدا گشته‌اند و چگونه نخستین اشکال حیات را تشکیل داده‌اند می‌پردازد.

نقل قول:
مشکل دیگر چرا همواره به جهشهای مفید توجه دارید ؟ اگر جهشها اینقدر باهوش هستند که میفهمند کی وکجا رخ بدهند که ما وشما در اسماء مناقشه ای نداریم شما اسم آن موجود باهوش را نیروی طبیعی بگذارید ماهم اسمش را الله و دیگران هم اهورا وکریشنا و.....

نقل قول:


گفتم که از امش معلوم جهش تکاملی یعنی جهشی برای کامل تر شدن نه ناقص شدن
ان اثری که محیط بر ژن موجود میگذارد بی شک اثر مفید است
اما ممکن است ژن هایی مخرب در موجود وجود داشته که خود از تولید مثل ناقص حاصل شده باشد خب در یک تولید مثل ممکن هست ژ نهای ناقص شکل بگیردو ایم منتقل شود به نسل بعد که احتمال کمی دارد مثلا در هر چند انسان یک نفر معلول است؟
اما اثری که محیط در مدت عمر یک موجو.د بر او میگذارد بی شک مفید است زیرا موجود را قوی تر میکند و مقاوم تر
مثلا اگر شما دم موش را قطع کنید نسل بعد دارای دمی قوی تر میشود البه در نسل متعدد و مدت زمان زیاد
اما تصو ما با شما یکی نیست اگر ما عامل این عوامل را مثلا این موجود باهوش را نیروی طبیعی را انتخاب طبیعی میذاریم برای ان ارزش پرستش قائل نیستسم
بعد هم موجود باهوشی در کار نیست انتخاب طبیعی .میگم شما به جنگ شیر بروی و زنده بمانی قوی تر میشوی و قوی تر شده ای
هر موجودی اگر در محیط سخت و دشوار زنگی کند به شرط اینکه زنده بماند .قوی تر میشود و تکامل می یابد
نقل قول:
ما میگوییم که خدای سبحان بر روی کروموزومها الفبای حیات را که 20 حرف است وشامل اسیدهای امینه هستند ذخیره کرد و بینهایت ترکیب و تنوع ژنی میتواند رخ دهد البته به اذن وهدایت او .
نقل قول:


اما شما هیچ گاه نمیتوانید گفته خود را اثبات کنید
نقل قول:
فرمودید :اگر این تفاوت مفید باشد، فرزند محتمل‌تر است که زنده مانده .... این مفید بودن یعنی چه ؟ اگر منظور سازگاری با محیط است که موضوعی نسبی است از کجا معلوم که فرزندان به محیطی دیگر نروند یا محیطشان دستخوش تغییر شود ، چه تضمینی وجود دارد که جهش معکوس و مخربی و مضر رخ ندهد ؟
نقل قول:


این دیگه از اون حرفاست
مفید یعنی اثری گذاشت برای مقاوم کردن موجود
خب چه ایرادی داره به محیط دیگر برود.اخه این سوال خیلی بچه گانه ست
جبر محیط روی نسل های متعدد یک موجود اثر میگذارد تا زمانی که موجود در محیط جبری باشد این اثر در هر نسل بصورت اندک دیده میشود این اندک اندک ناگهان مثلا در 100 نسل اینده موجود.یک موجود تغیر یافته میسازد
اگر هم در هر زمان موجود محیط را تغیر دهد خب این اثر متوقف میشود
نقل قول:
دوست عزیز این تفاسیر جای خدشه دارد من هم میگویم مگر شما نگفتید چون بز در علفزار بوده نیازی به گردن دراز نداشته من هم میگویم چرا پاهای بز از بین نرفتند که مثل جارو برقی راحتتر علف بخورد و نیازش کاملتر برطرف شود
نقل قول:

یا بالعکس اگر بزها را به محیطی بدون علف ببریم چرا مثل زرافه، گردن دراز نمیشوند ؟!


اینم از اون حرفا بود
ببینم شما با اون هم کلاسی ها هم اینجوری بحث میکردین؟
خب بنده خدا ها حق داشتن
من گفتم علفزار اما نگفتم بز نیز با راه رفتن نداشته
خوب علفزار مطلق نبوده که یه بوده یه خاکی بوده یه موقه باران میامده یه موقه برف میومده نیاز به ییلاق و قشلاق بوده و......
ایا اینها نیاز به پا نداره
چطور موجودی به این جسه و طول کم میتواند روی زمین خزیده شود؟
مار که خزیده میشود چون طول بدنش زیاده
دیگه این حرفا ارزش زدن نداره
شما ببرید اگر نشدن بعد بگید
شما چند تا بز رو ببرید در صحزای افریقا طی مدت حداقل 100 هزارد سال و حداقل 100 تا 1000 نسل اون وقت میبینید که بز با محیط سازگار میشه و گردن دارز میشه.البته اگه بتواند زنده بماند .چون خیلی از حیوانات به علت ناسازگاری با محیط یا دیگر سازگار شدن بامحیط منقرض شدن
نقل قول:
شما که باعث مشکلات بیشتری میشود همین تفسیر غلط قرآن است کجای قرآن چنین گفته ؟
نقل قول:


بارها گفتم هیچ حیوانی از اب یا در اب بوجود نیامده
و حیوانات در خشکی بوجود امدن
اما قران میگه جاندارانی که روی شکم یا پا راه میرن از اب بوجود امدن ان هم نه در اب یا دریا بلکه از اب

gsaeed;190704 نوشت:
کسی نامه فدایت شوم برای شما نفرستاده بود من نمیدونم شما ها چه منطقی دارین همین شما ها هستین پشتیبانان ولایت فقیه که وظعیت مملکت شده این.وظعیتی که یه کشور با 5 میلیون جمعیت جرات کرده ایران رو تهدید به حمله کنه در هیچ دولتی یا حکومتی در تاریخ ایران .ایران به این بدبختی نبوده حتی در سیاه تریت حکومت تاریخ ایران قاجار با اینکه حکومت زیر سلطه خارجی بود اما مردم در رفاه بودن اما در زمان حال مردم ایران نه در جهان ابرو دارن نه حکومت ایران در جهان محبوب است نه مردم در رفاه . باری.اگر ایران با خاک یکسان بشه شما ها از اسلام طرف داری میکنین .البته نه اسلام واقعی از ولایت فقیه بگذریم.انسانی که منطق ندارد گوش خود را میبندد و فقط حرف میزند .این حرفها هم به گوش شما نمیره .پس ملال

"کلا انه کان لایاتنا عنیدا سارهقه صعودا انه فکر و قدر فقتل کیف قدر ثم قتل کیف قدر ثم نظر ثم عبس و بسر ثم ادبر و استکبر فقال ان هذا الا سحر یوثر ان هذا الا قول البشر ساصلیه سقر و ما ادریک ما سقر لا تبقی و لا تذر لواحه للبشر علیها تسعه عشر"

جالب است که بعضی از ماها فکر می کنیم همه را و عقاید آنها را می شناسیم و علم غیب داریم. بالاخره نفهمیدیم اگر قرآن حرف خدا نیست، اسلام واقعی چه معنی می دهد. آیات بالا هم به اندازه کافی کوبنده هستند و من خودم را به گوینده آنها می سپارم "من شر ما خلق". به علاوه، به نظر من کسی که می خواهد ادعا کند قرآن را خوانده و کاملا هم فهمیده و به علوم دیگر هم ناخنک بزند، بایستی قبل از آن در تقویت املای خود بکوشد تا حداقل "وضعیت" را "وظعیت" ننویسد. در غیر این صورت، نمی توان از صلاحیت او برای درک متنی به زبان دیگر مطمئن شد.
در نهایت باید گفت که یکی از مشکلات مملکت ما و از جمله دلایل عقب ماندگی ما وجود افرادی است که سطح سواد و توانایی خود را درست نمی شناسند و دست به کارهایی می زنند که توانایی انجامش را ندارند.

gsaeed;191061 نوشت:
اگر مطالعه کنید دانشمندان سرعت حرکت ماه را از همان اول 3600 کیلو متر در ساعت میدانند در ثانی سرعت گردش زمین به دور خورشید نیر همواره ثابت بوده

با سلام وصلوات بر محمد وآل پاکش

دوست گرامی همچین با اطمینان صددرصد حرف میزنی که انگار شما بمدت یک میلیون سال با وسایل فوق مدرن زمان وسرعت و....کرات و کهکشانهارا اندازه گیری کرده اید !!!!!!!!!!

همین دانشمندانی که فرمودید اخیرا در جریان سونامی که در ژاپن آمد گفتند که سرعت گردش زمین زیادتر شده به گفته ريچارد گروس، ژئوفيزيک دان ناسا، در اثر اين جابه جايي، سرعت چرخش زمين افزايش يافته و موجب شده است که 1.6 ميکروثانيه از طول روزها کم شودحتی محور زمين را حدود ۱۰ سانتي متر جابه جا کرد. در زلزله سال ۲۰۰۴ سوماترا محور زمين ۷ سانتي متر خطي و ۲ ميليونيم ثانيه قوسي جابه جا و به ميزان 6.8 ميکروثانيه از طول روز کم شدو...

بنابراین دانشمندان فقط یک قطره از اقیانوس بیکران را دیده واز مولفات بسیار دیگر غفلت میکنند و موضوع به این سادگی که فکر میکنید نیست و متغیرات بسیاری در واکنشها دخیلند و همین نظم دقیق ما را بسوی خالقی حکیم رهنمون میسازد .

جالبتر اینکه همین دانشمندان چند سال دیگر نظر یکدیگر را نقض میکنند همچنانکه مدتها تئوری ذره ای نور نیوتن حاکم بود اما هویگنس و یانگ وفرنل و ماکس پلانگ فرضیه موجی بودنش را حاکم ساخت وخدا میداند تا چند سال دیگر چه فرضیه ای داده شود ؟؟!! اما قانون وسنت خدای متعال همواره خدشه ناپذیر و استوار است.
صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ

gsaeed;191061 نوشت:
پس باید زمان زیادی عقب برویم در نتیجه فاصله ماه خیلی خیلی از 21 هزار کیلومتر نزدیک تر بود.در ان اویل خب چند صد کیلومتر فاصله داشت

طبق قوانین فیزیک ، فاصله دو جسم دوران کننده بدور هم کمتر از یک حد نمیتواند بشود وگرنه باعث سقوط میشود پس این امر محال است .

gsaeed;191061 نوشت:
خب منم میگم اگر خدا حکم کرده که ماه ها 12 باشند چرا نیستند فقط در این مدت شاید 1 میلیون سال زمین 12 ماه دارد

قبلا گفتم ولی دقت نکردید ، گفتم که خدای متعال عدد ماهها را 12 عدد قرار داده واین حکم ثابت است . اما شما از کجا مطمئن هستید که خدای متعال با سرعت گردش زمین این عدد 12 را هموراه ثابت نگه نمیدارد ؟

aminj;191074 نوشت:
نیروی جاذبه چه ربطی به نیروی گریز از مرکز داره.؟ نبروی جاذبه و گریز از مرکز چه ربطی به افتادن اسمان داره.؟ مگه در فضا جاذبه هست که چیزی بی افتد؟ بهتر بحث کش ندید اسمان میتواند 2 معنی داشته باشد یا کرات و ستاره ها یا هوا و جو که هیچ کدام عمل افتادن را ندارن اگر هم منظور خدا چیز دیگه بود گفتم خدا عربی بلد بود میتوانست همان جمله رو بنویسه من نمیدونم شما چرا فکر میکنی الله عربی بلن نبوده.هی دنبال این هستید بگیئ منظور اینه منظور اونه...

مرتبه پنجم تکرار میکنم که قرآن را برای تفسیر نکنید !

خدای متعال فرمود :
ان الله يمسك السموات و الارض ان تزولا و لئن زالتا ان امسكهما من احد من بعده

خدا است كه نمى گذارد زمين و آسمانها نابود شوند (فروریزند و از مدار خود خارج شوند) و اگر زایل شوند احدى بعد از خدا نيست كه از زوال آنها جلوگيرى به عمل آورد و او حليم و آمرزنده است

در معنی زوال :
( زول ) الزَّوَال الذَّهاب والاسْتِحالة والاضْمِحْلال زالَ يَزُول زَوَالاً وزَوِيلاً وزُؤُولاً هذه عن اللحياني قال ذو الرمة وبَيْضاء لا تَنْحاشُ مِنَّا وأُمُّها إِذا ما رَأَتْنا زِيلَ مِنَّا زَوِيلُها أَراد بالبيضاء بَيْضة النَّعامة لا تَنْحاش مِنَّا أَي لا تَنْفِرُ وأُمُّها النعامة التي باضَتْها إِذا رأَتنا ذُعِرَت منا وجَفَلَتْ نافرة وذلك معنى قوله زِيلَ مِنَّا زَوِيلُها وزالَ الشيءُ عن مكانه يَزُول زَوَالاً وأَزاله غيره وزَوَّله فانزَال وما زال يَفْعل كذا وكذا وحكى أَبو الخطاب أَن ناساً من العرب يقولون كِيدَ زيدٌ يفعل كذا وما زِيلَ يفعل كذا يريدون كاد وزال فنقلوا الكسر إِلى الكاف في فَعِل كما نقلوا في فَعِلْتُ وأَزَلْتُه وزوَّلْتُه وزِلْتُه أَزالُه وأَزِيلُه وزُلْت عن مكاني أَزُول زَوَالاً وزُؤُولاً وأَزَلْتُ غيري إِزالة كل ذلك عن اللحياني ابن الأَعرابي الزَّوْل الحَرَكة يقال رأَيت شَبَحاً ثم زالَ أَي تحَرَّك وزالَ القومُ عن مكانهم إِذا حاصوا عنه وتَنَحَّوْا أَبو الهيثم يقال اسْتَحِل هذا الشخصَ واسْتَزِلْه أَي انظُر هل يَحول أَي يَتحَرَّك أَو يَزول أَي يفارق موضعه والزَّوَّال الذي يتحرَّك في مشيه كثيراً

فَأَزَلَّهما الشيطانُ ... زَوال الشمس .... که با دقت در معنی آیه که کلمه امساک را در مقابل زوال بکار برده مشخص میشود مقصود خدای متعال همان حفظ ودوام و قوام وبقای لحظه به لحظه آفرینش است که اگر یک لحظه از توجه وهدایت خدای سبحان قطع شوند همه هستی نابود و منهدم خواهد شد .فسبحان الذی بیده ملکوت کل شیئ

وفي الحديث إِذا أَرادَ اللهُ بَعْبَدٍ شَرّاً أَمْسَك عليه بذُنوبِه حتى يُوافيه يوم القيامة . لسان العرب

وچه زیبا فهمید شاعر که گفت : اگر نازي كند،یکدم فرو ريزند قالبها ....

gsaeed;191061 نوشت:
طبق ازمایشی که دانشمندی انجام داد توانست موجوداتی زنده از مواد بی جان درست کند

کی کجا ؟ بیشتر توضیح دهید . ضمنا نظریه تکامل باید بتواند اولین و آخرین موجود را نیز شرح دهد .

gsaeed;191061 نوشت:
بنابر آنچه که گفته شده حیات در دریاها ایجاد شده‌است. سپس با ایجاد کواسروات و میکروسفر کم کم زمینه ایجاد سلول‌ها فراهم شد. باکتری‌های اولیه هتروتروف (مصرف کننده) و بی هوازی بوده‌اند. پس از مدتی مواد آلی در اقیانوس‌ها کم شد و باکتری‌هایی ایجاد شدند که می‌توانستند مولکول‌های آلی را از مواد غیر آلی بسازند. این باکتری‌ها اتوتروف و بی هوازی بوده‌اند. پس از آن نخستین سلول‌های فتوسنتز کننده ایجاد شدند که سیانوباکترها بودند. سیانو باکترها تولید اکسیژن می‌کرده‌اند اما خودشان بی هوازی بوده‌اند. با پیدایش سیانوباکترها کم کم اکسیژن وارد جو زمین شد و لایه اوزن شکل گرفت و امکان حیات در خشکی هم پدید آمد.

داستان خوبی است و خود دانشمندان همواره معترفند ومینویسند که چنین باکتری ایجاد شد ، اما نمیگویند این ایجاد وخلق اول چگونه بود !؟ اگر این روند تکاملی که میگویند اینقدر هوشمند است که ما همین هوش قدرتمندرا الله مینامیم و جدالی هم در اسم نداریم .

gsaeed;191061 نوشت:
ان اثری که محیط بر ژن موجود میگذارد بی شک اثر مفید است

gsaeed;191061 نوشت:

هر موجودی اگر در محیط سخت و دشوار زنگی کند به شرط اینکه زنده بماند .قوی تر میشود و تکامل می یابد

گفتیم که این مفید بودن نسبی است مثلا تولید مگسهای بدون بال در محیطی بادخیز مفید است اما در محیطی آرام مضر چون باعث صیدشان میشود .بزبان دیگر در یک مورد مفید است وممکن است در موارد دیگر مضر .

نکته دیگر چگونه این قوی شدن اکتسابی وراثتی میشود ؟ این امر هنوز ثابت نشده و آزمایشات دانشمندان مانند وایسمن خلاف آنرا اثبات کرد اگر هم بگویید در طول زمان این هم بسان همان صفرهایی است که کنار هم بگذاریم که نتیجه ای ندارد .

gsaeed;191061 نوشت:
اما شما هیچ گاه نمیتوانید گفته خود را اثبات کنید

سخن ما مستند به همان کسی است که جهان را آفرید ومخلوقاتش را گسترانید و ژنها و کروموزومها را مایه حیرت دانشمندان ساخت که تا امروز گوشه هایی از قدرت بیکرانش را دیده اند و هنوز ابتدای راهند ....

همان خدایی که بصراحت همه دانشمندان جهان را به مبارزه طلبید که اگر میتوانید یک مگس خلق کنید !!!!!

وهمان قدرتی که بسادگی فرمود : اگر میتوانید مرگ را از خود دفع کنید !!!!!

ومن همینجا اعلام میکنم اگر دانشمندان به این دو تحدی قرآن کریم پاسخ دادند اینجانب فورا از اعتقاداتم دست میکشم و یک شخص لائیک تمام عیار خواهم شد !

gsaeed;191061 نوشت:
خب چه ایرادی داره به محیط دیگر برود.اخه این سوال خیلی بچه گانه ست جبر محیط روی نسل های متعدد یک موجود اثر میگذارد تا زمانی که موجود در محیط جبری باشد این اثر در هر نسل بصورت اندک دیده میشود این اندک اندک ناگهان مثلا در 100 نسل اینده موجود.یک موجود تغیر یافته میسازد

دوست گرامی شما لطف کنید همان سوالهای بچه گانه ما را جواب دهید تا همگان قضاوت کنند .

این سخن از اساس مشکل دارد زیرا تبدیل یک موجود به موجود دیگر بهمین سادگی که آقای داروین گفت نیست و بهمین سبب هم برای حل این مشکل گفتند که موجودات حد واسطی بوده اند مانند ارکئوپتریکس و در مورد انسان هم که گفتند فسیلی واسط کشف شده که ثابت شد اصلا چنین نبوده است بنابراین اساس تئوری مشکل جدی دارد هرچند که ظاهرا برخی تغییرات درون گونه ای را میتواند توجیه کند اما از تعمیم تکامل به همه موجودات عاجز است .

gsaeed;191061 نوشت:
خوب علفزار مطلق نبوده که یه بوده یه خاکی بوده یه موقه باران میامده یه موقه برف میومده نیاز به ییلاق و قشلاق بوده و......

پس قبول دارید که محیط همواره در حال تغییر است حال جواب دهید که چگونه آقای داروین براساس همین محیط متغییر تئوری ثابت تغییرات مفید را میدهد بزبان دیگر اگر محیط ثابت باشد آنگاه فرضیه داروین درست است اما کره زمین بعقیده دانشمندان هیچگاه محیط ثابتی نداشته ودورانهای یخبندان وخشکسالی و ....را تجربه کرده است .

gsaeed;191061 نوشت:
اما قران میگه جاندارانی که روی شکم یا پا راه میرن از اب بوجود امدن ان هم نه در اب یا دریا بلکه از اب

الله اکبر ! این مرتبه سوم ، کجای قرآن چنین سخنی گفته ؟

خیر البریه;191120 نوشت:

با سلام وصلوات بر محمد وآل پاکش
؟

اگر قرار منطقی بحث بشه من هستم و الا نه
در ضمن فقط من و شما بحث میکنیم و کسان دیگه لطف کنن نظاره گر باشن

نقل قول:
دوست گرامی همچین با اطمینان صددرصد حرف میزنی که انگار شما بمدت یک میلیون سال با وسایل فوق مدرن زمان وسرعت و....کرات و کهکشانهارا اندازه گیری کرده اید !!!!!!!!!!

همین دانشمندانی که فرمودید اخیرا در جریان سونامی که در ژاپن آمد گفتند که سرعت گردش زمین زیادتر شده به گفته ريچارد گروس، ژئوفيزيک دان ناسا، در اثر اين جابه جايي، سرعت چرخش زمين افزايش يافته و موجب شده است که 1.6 ميکروثانيه از طول روزها کم شودحتی محور زمين را حدود ۱۰ سانتي متر جابه جا کرد. در زلزله سال ۲۰۰۴ سوماترا محور زمين ۷ سانتي متر خطي و ۲ ميليونيم ثانيه قوسي جابه جا و به ميزان 6.8 ميکروثانيه از طول روز کم شدو...

بنابراین دانشمندان فقط یک قطره از اقیانوس بیکران را دیده واز مولفات بسیار دیگر غفلت میکنند و موضوع به این سادگی که فکر میکنید نیست و متغیرات بسیاری در واکنشها دخیلند و همین نظم دقیق ما را بسوی خالقی حکیم رهنمون میسازد .

جالبتر اینکه همین دانشمندان چند سال دیگر نظر یکدیگر را نقض میکنند همچنانکه مدتها تئوری ذره ای نور نیوتن حاکم بود اما هویگنس و یانگ وفرنل و ماکس پلانگ فرضیه موجی بودنش را حاکم ساخت وخدا میداند تا چند سال دیگر چه فرضیه ای داده شود ؟؟!! اما قانون وسنت خدای متعال همواره خدشه ناپذیر و استوار است.
صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ


خب من سعی میکنم روی تئوری ها بحث کنم و استدلال کنم نه فرضیه ها
الا فرضیه ای که محکم باشد
قانون ماند هیچ جسم در حال سکونی به حرکت در نمی اید و هیچ جسم در حال حرکتی از حرکت نمی ایستد مگر اینکه نیروی با ان وارد شود
پس اگر در فضا خلق سرعت ماه 3600 کیلومتر باشد این سرعت تا بی نهایت باقی خواهد ماند.مگر اینکه نیروی به ان وارد شود.که میشود و ان نیروی جاذبه زمین است که باعث شده سرعت گریز از مرکز ماه را خنثی کند و از فرار ماه جلوگیری کند
علت گردش ماه نیز هر چه باشد هیچ نیرویی روی ان اثر ندارد
چراکه حتی نیروی جاذبه زمین که روی گریز از مرکز ماه اثر میذاره ضعیف تر از نیروی گریز ماه است و ما شاهد دور شدم ماه هستیم
در مورد زلزله اولا زلزله به علت گرمای زمین هست و این گرما باعث جابجایی صفحه میشود
در ماه که چنین نیست
و حتی اگر در ماه 1000 ریشتر زلزله بیاید کوچکترین تاثیری روی سرعت گردشش به دور زمین ندارد .
نقل قول:
طبق قوانین فیزیک ، فاصله دو جسم دوران کننده بدور هم کمتر از یک حد نمیتواند بشود وگرنه باعث سقوط میشود پس این امر محال است .


اگر کمی فیزیک بلد باشین میدونین که محال نیست
ما شاهد هستیم شاتل های فضایی از زمین کنده و به مدار میروند چرا؟
چطور است که روی زمین نمی افتند؟
زیرا نیروی گریز انها بر نیروی جاذبه زمین غلبه میکند و دور میشوند
ماه نیز چنین است.نیروی گریز ماه که بر اثر برخورد سیاره ای دیگر کسب کرد بر نیروی جاذبه غلبه میکند و به ارامی دور میشود
شاید این دور شدن از فاصله چند متری و با سرعت خیلی کم مثلا سالی 1 سانت صورت گیرد
و دلیل اینکه با زمین برخورد نمیکند این هست که نیروی گریزش از نیر.ی جاذبه زمین قوی تر است
نقل قول:
قبلا گفتم ولی دقت نکردید ، گفتم که خدای متعال عدد ماهها را 12 عدد قرار داده واین حکم ثابت است . اما شما از کجا مطمئن هستید که خدای متعال با سرعت گردش زمین این عدد 12 را هموراه ثابت نگه نمیدارد

دقت کنید من اینورو همیشه میگم این ایه خیلی روشن قران رو رد میکنه
برای اینکه حرفمو ثابت کنم کمی ذکر اطلاعات نجومی لازم میشود

برای اطلاع .ماه های سال هیچ ربطی به سرعت چرخش زمین به دور خود ندارد
.ماه هر 27 روز یک بار به دور زمین میچرخد.ولی ما ماه کامل رو هر 30 روز یک بار میبینیم این به علت این هست که زمین و ماه با هم به دور خورشید میگردند
یعنی زمانی که ماه بین زمین و خورشید قرار بگیرد.در این زمان ماه دیده نمیشود و اول یا اخر ماه یا برج خواهد بود.حدود 15 روز طول میکشه تا ماه نیمی از مدار خود را طی کند و جایش را با زمین عوض کند
یعنی زمین میان خورشید و ماه باشد .در این صورت ماه کامل شده و وسط برج یا ماه ما هست و 15 روز طول میکشد تا بقیه مدار را ماه طی کند و دوبار ناپدید شود و ماه یا برج تمام یا اغاز شود
توجه:خسوف و کسوف به علت گردش نوسانی ماه است که ربطی به بحث نداره)
در طی این مدت گردش ماه به دور زمین .زمین نیز اندکی به دور خورشید گشته و مکان ماه و زمین تغیر کرده مسلما درجه تابش نور خورشید نسبت به ماه نیز تغیر میکند به این علت است که ماه هر 27 روز به دور زمین میچرخد اما هر ما هر 30 یک بار ماه کامل را میبینیم
در نتیجه زمین با هر سرعتی به دور خودش بچرخه هیچ ربطی به تعداد ماه ها ندارد
مثال میزنم با همین شرایط اگر زمین به جای اینکه در 24 ساعت 1 بار به دور خود بچرخه مثلا 100 بار بچرخه.باز هم ما سالمان 12 ماه دارد اما هر ماه مان مثلا 300 روز داره و هر روزمان 3 ساعت طول میکشه و هر سالمان 3000 روز دارد .پس چرخش زمین ربطی به تعداد ماه ها ندارد

در نتیجه از انجا که ماه در حال دور شدن است زمانی به زمین نزدیک بوده مثلا 40000 کیلومتر که مثلما تعداد دفعاتی که ماه در مدت یک بار گردش زمین به دور خورشید به دور زمین میگشت بیشتر میشود و در نتیجه تعداد دفعات ماه یا برج های زمین نیز بیشتر میشود

نقل قول:
مرتبه پنجم تکرار میکنم که قرآن را برای تفسیر نکنید !

خدای متعال فرمود :


ان الله يمسك السموات و الارض ان تزولا و لئن زالتا ان امسكهما من احد من بعده

خدا است كه نمى گذارد زمين و آسمانها نابود شوند (فروریزند و از مدار خود خارج شوند) و اگر زایل شوند احدى بعد از خدا نيست كه از زوال آنها جلوگيرى به عمل آورد و او حليم و آمرزنده است

در معنی زوال :
( زول ) الزَّوَال الذَّهاب والاسْتِحالة والاضْمِحْلال زالَ يَزُول زَوَالاً وزَوِيلاً وزُؤُولاً هذه عن اللحياني قال ذو الرمة وبَيْضاء لا تَنْحاشُ مِنَّا وأُمُّها إِذا ما رَأَتْنا زِيلَ مِنَّا زَوِيلُها أَراد بالبيضاء بَيْضة النَّعامة لا تَنْحاش مِنَّا أَي لا تَنْفِرُ وأُمُّها النعامة التي باضَتْها إِذا رأَتنا ذُعِرَت منا وجَفَلَتْ نافرة وذلك معنى قوله زِيلَ مِنَّا زَوِيلُها وزالَ الشيءُ عن مكانه يَزُول زَوَالاً وأَزاله غيره وزَوَّله فانزَال وما زال يَفْعل كذا وكذا وحكى أَبو الخطاب أَن ناساً من العرب يقولون كِيدَ زيدٌ يفعل كذا وما زِيلَ يفعل كذا يريدون كاد وزال فنقلوا الكسر إِلى الكاف في فَعِل كما نقلوا في فَعِلْتُ وأَزَلْتُه وزوَّلْتُه وزِلْتُه أَزالُه وأَزِيلُه وزُلْت عن مكاني أَزُول زَوَالاً وزُؤُولاً وأَزَلْتُ غيري إِزالة كل ذلك عن اللحياني ابن الأَعرابي الزَّوْل الحَرَكة يقال رأَيت شَبَحاً ثم زالَ أَي تحَرَّك وزالَ القومُ عن مكانهم إِذا حاصوا عنه وتَنَحَّوْا أَبو الهيثم يقال اسْتَحِل هذا الشخصَ واسْتَزِلْه أَي انظُر هل يَحول أَي يَتحَرَّك أَو يَزول أَي يفارق موضعه والزَّوَّال الذي يتحرَّك في مشيه كثيراً

فَأَزَلَّهما الشيطانُ ... زَوال الشمس .... که با دقت در معنی آیه که کلمه امساک را در مقابل زوال بکار برده مشخص میشود مقصود خدای متعال همان حفظ ودوام و قوام وبقای لحظه به لحظه آفرینش است که اگر یک لحظه از توجه وهدایت خدای سبحان قطع شوند همه هستی نابود و منهدم خواهد شد .فسبحان الذی بیده ملکوت کل شیئ

وفي الحديث إِذا أَرادَ اللهُ بَعْبَدٍ شَرّاً أَمْسَك عليه بذُنوبِه حتى يُوافيه يوم القيامة . لسان العرب

وچه زیبا فهمید شاعر که گفت : اگر نازي كند،یکدم فرو ريزند قالبها ....


اشتباه گرفتی
منظورم این ایه است
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاء أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿۶۵﴾
آيا نديده‏اى كه خدا آنچه را در زمين است به نفع شما رام گردانيد و كشتيها در دريا به فرمان او روانند و آسمان را نگاه مى‏دارد تا [مبادا] بر زمين فرو افتد مگر به اذن خودش [باشد] در حقيقت‏خداوند نسبت به مردم سخت رئوف و مهربان است
توجه کنید نگفه اسمان ها.اسمان منظورش همین جو هست
اخه فکر میکردن اسمان یک بنا هست به گفته قران که با ستاره ها میخ کوب شده باز به گفته قران .نکنه بی افتد روی زمین ؟نه اللبه گفته من نگه ش داشتم نیوفته رو سرتون
نقل قول:
کی کجا ؟ بیشتر توضیح دهید . ضمنا نظریه تکامل باید بتواند اولین و آخرین موجود را نیز شرح دهد

آزمایش میلر-یوری آزمایشی بود که استنلی میلر و هارولد یوری در سال ۱۹۵۲ انجام دادند. در این آزمایش آنان نشان دادند که ملکول‌های ساده در شرایطی شبیه به شرایط آغازین کره زمین ممکن است به ملکول‌های آلی و در نهایت به حیات منجر شوند.
نقل قول:
داستان خوبی است و خود دانشمندان همواره معترفند ومینویسند که چنین باکتری ایجاد شد ، اما نمیگویند این ایجاد وخلق اول چگونه بود !؟ اگر این روند تکاملی که میگویند اینقدر هوشمند است که ما همین هوش قدرتمندرا الله مینامیم و جدالی هم در اسم نداریم .

البته انچه من و شما از زیست میفهمیم همین قدر است که توضیح داده برای اشنایی باید به کتب زیست شناسی و شکل گیری حیاط مراجعه کنید که مسلما هیچی متوجه نمیشین
نقل قول:
گفتیم که این مفید بودن نسبی است مثلا تولید مگسهای بدون بال در محیطی بادخیز مفید است اما در محیطی آرام مضر چون باعث صیدشان میشود .بزبان دیگر در یک مورد مفید است وممکن است در موارد دیگر مضر

چرا موجودات انواع دارند؟
مسلما همهی مگس ها در انتخاب طبیعی و رشد و تکامل بال در نمیارن نسبت به محیطشان عمل میکنند .مگس هایی که در محیط بادخیز باشند بال در میاو و انهایی که در محیط ارام باشن بالشان رشدی ندارد
مثلا کاکتوس ها انواع دارن انها که بیشتر در دل کویر هستن بیشتر اب دارن و بزرگتر هستن و انهایی که در مکان پر اب هستن لاغر تر و کوچکتر هستن .این یعنی مقاومت در برابر محیط که باعث قوی شدم موجود میشود
نقل قول:
سخن ما مستند به همان کسی است که جهان را آفرید ومخلوقاتش را گسترانید و ژنها و کروموزومها را مایه حیرت دانشمندان ساخت که تا امروز گوشه هایی از قدرت بیکرانش را دیده اند و هنوز ابتدای راهند ....

همان خدایی که بصراحت همه دانشمندان جهان را به مبارزه طلبید که اگر میتوانید یک مگس خلق کنید !!!!!

وهمان قدرتی که بسادگی فرمود : اگر میتوانید مرگ را از خود دفع کنید !!!!!

ومن همینجا اعلام میکنم اگر دانشمندان به این دو تحدی قرآن کریم پاسخ دادند اینجانب فورا از اعتقاداتم دست میکشم و یک شخص لائیک تمام عیار خواهم شد !


نیازی به خلق مگس نداریم .انسان دنیای مجاری رو خلق کرده که بسیار فواید بیشتری از مگس دارد
اگر هم زمانی انسان بتواند مگس خلق کند شما سر حرفتان نیستید .میدونین چی میگید؟میگید خب این قدرت هم که انسان مگس خلق کند خدا داده
کمااینکه این کار هم کرده.تولید مثل مصنوعی .ژن ازمایشگاهی.انسان به جایی رسیده که بزغاله تولید میکند.در همین ایران .حالا دیگه فکرشو بکن تو امریکا چی کار میکنن .لابد دارن ادم تولید میکنن
یعنی با DNA یک موجودی رو خلق میکنند .بدون دخالت الله.بدون اینکه روحی داشته باشه
لابد اینها هم با ازن الله هست .نه؟الله نشسته ببینه کی کجای دنیا چه موجودی خلق میکنه سریع براش یه روح بسازه اره؟
نمیدونم .خودانی
نقل قول:
سخن از اساس مشکل دارد زیرا تبدیل یک موجود به موجود دیگر بهمین سادگی که آقای داروین گفت نیست و بهمین سبب هم برای حل این مشکل گفتند که موجودات حد واسطی بوده اند مانند ارکئوپتریکس و در مورد انسان هم که گفتند فسیلی واسط کشف شده که ثابت شد اصلا چنین نبوده است بنابراین اساس تئوری مشکل جدی دارد هرچند که ظاهرا برخی تغییرات درون گونه ای را میتواند توجیه کند اما از تعمیم تکامل به همه موجودات عاجز است

اول کتاب داروین رو بخون بعد هم دانشمندانی که این نظریه رو کامل تر کردن مطالبشونو بخون بعد نظر بده
نقل قول:
پس قبول دارید که محیط همواره در حال تغییر است حال جواب دهید که چگونه آقای داروین براساس همین محیط متغییر تئوری ثابت تغییرات مفید را میدهد بزبان دیگر اگر محیط ثابت باشد آنگاه فرضیه داروین درست است اما کره زمین بعقیده دانشمندان هیچگاه محیط ثابتی نداشته ودورانهای یخبندان وخشکسالی و ....را تجربه کرده است .


چقدر طول میکشه یک جنگل ایجاد بشه؟
100 سال ؟100000 سال؟
چقدر طول میکشه کوه ایجاد بشه ؟1 میلیون سال؟10 میلیون سال؟
دره چطوره؟چند میلیون سال؟
چقدر طول میکشه کویر به دریا تبدیل بشه؟مثلا مدیترانه چقدر طول میکشه بشه کویر؟چند صد میلیون سال؟
مدیترانه بار ها کویر شده و دوباره دریا شده که این روند 100 ها میلیون سال طول میکشه
چقدر طول میکشه محیط اثر خود رو روی موجود بذاره؟100 یا 1000 سال؟فکر نکم بیشتر باشه.اصلا 100000 سال.یعنی بیش از 50. 60 هراز نسل
خب حالا چی میگید؟
نقل قول:
اکبر ! این مرتبه سوم ، کجای قرآن چنین سخنی گفته

خداست كه هر جنبنده‏اى را [ابتدا] از آبى آفريد پس پاره‏اى از آنها بر روى شكم راه مى‏روند و پاره‏اى از آنها بر روى دو پا و بعضى از آنها بر روى چهار [پا] راه مى‏روند خدا هر چه بخواهد مى‏آفريند در حقيقت‏خدا بر هر چيزى تواناست
سوره ۲۴: النور - جزء ۱۸

gsaeed;198209 نوشت:
مثلا 40000 کیلومتر که مثلما تعداد دفعاتی که ماه در مدت یک بار گردش

gsaeed;198209 نوشت:
اما هر ما هر 30 یک بار ماه کامل را میبینیم
gsaeed;198209 نوشت:
پس اگر در فضا خلق سرعت ماه 3600 کیلومتر باشد

با سلام

دوست گرامی ابتدا سعی کنید املاء وانشای درستی داشته باشید تا معنی سخنتان را بفهمیم !

gsaeed;198209 نوشت:
و حتی اگر در ماه 1000 ریشتر زلزله بیاید کوچکترین تاثیری روی سرعت گردشش به دور زمین ندارد .

قیاسی است بدون دلیل ، فکر کنم دانشمندان نیز چنین سریع قضاوت نکنند آیا این امر ثابت شده است ؟

حتی در مورد کره زمین گفتیم که دانشمندان اقرار به تغییر سرعت کرده اند اما شما از کجا چنین حکمی میرانید ؟!

شما که مدعی فیزیک هستید باید بدانید که طبق قانون نیوتن :

F = Gm۱m۲/r۲
که F قدرت نیروی جاذبه ، m۲ ، m۱ دو جرم و r فاصله میان مراکز دو جرم و G عدد ثابت یا ثابت عمومی جاذبه است. قانون عمومی جاذبه نشان می دهد که هر چه جرم دو جسم بیشتر و فاصله شان کمتر باشد، آنها بیشتر به طرف یکدیگر کشیده می شوند شما که گفتیدماه در اوایل چند صد کیلومتر با زمین فاصله داشته اما این قانون بیان میکند که کاهش فاصله حدی دارد و در فوق آن ، جسم روی دیگری سقوط میکند.

gsaeed;198209 نوشت:
برای اطلاع .ماه های سال هیچ ربطی به سرعت چرخش زمین به دور خود ندارد

مطلب را نگرفتید ! برای نمونه گفتم که با تغییر سرعت گردش زمین ، برای خداوند متعال تغییر سرعت ماه وخورشید وکائنات نیز کاری ندارد .

gsaeed;198209 نوشت:
اشتباه گرفتی منظورم این ایه است أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاء أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿۶۵﴾ آيا نديده‏اى كه خدا آنچه را در زمين است به نفع شما رام گردانيد و كشتيها در دريا به فرمان او روانند و آسمان را نگاه مى‏دارد تا [مبادا] بر زمين فرو افتد مگر به اذن خودش [باشد] در حقيقت‏خداوند نسبت به مردم سخت رئوف و مهربان است توجه کنید نگفه اسمان ها.اسمان منظورش همین جو هست

متاسفانه دقت نمیکنید ، گفتیم که آسمان یعنی بالا ، زمانی معنی جو و زمانی معنای کرات آسمانی میدهد و چون در آیه فرمود :

ان الله يمسك السموات و الارض ان تزولا و لئن زالتا ان امسكهما من احد من بعده

خدا است كه نمى گذارد زمين و آسمانها نابود شوند (فروریزند و از مدار خود خارج شوند) و اگر زایل شوند احدى بعد از خدا نيست كه از زوال آنها جلوگيرى به عمل آورد و او حليم و آمرزنده است

بنابراین مقصود خدای متعال بسیار روشن وواضح است.

gsaeed;198209 نوشت:
آزمایش میلر-یوری آزمایشی بود که استنلی میلر و هارولد یوری در سال ۱۹۵۲ انجام دادند. در این آزمایش آنان نشان دادند که ملکول‌های ساده در شرایطی شبیه به شرایط آغازین کره زمین ممکن است به ملکول‌های آلی و در نهایت به حیات منجر شوند.

شوخی نداشتیم ، خودتان اول گفتید که با فرضیه ها کارندارین ؛ این آزمایش امکان وقوع دارد وقطعی نیست.

دلیل مردود بودن آزمایشات میلر را از نظر سایر دانشمندان:

تحقیقاتی درباره مدل سوپ بنیادین:

اکتشافات جدیدی که بعد از نظریه سوپ بنیادین به دست آمد باعث ارزیابی مجدد مدل سوپ بنیادین شد . در زمان آزمایش میلر زیست شناسان تصور می کردند که پیدایش حیات در حدود یک میلیارد سال پیش روی داده است . اما اندازه گیری سن زمین و کشف سنگواره هایی که ۵/۳ میلیارد سال سن داشتند نشان داد که حیات در واقع بسیار پیشتر از آن تشکیل شده است .ما اکنون می دانیم که مخلوطی از گازهای مورد استفاده در آزمایش میلر هنگام پیدایش حیات وجود نداشته است.

در آن زمان زمین فاقد لایه حفاظتی اوزون بوده است و پرتوهای ماورای بنفش بدون اوزون همه آمونیاک ها و متانهای موجود در اتمسفر را از بین می برند .از سوی دیگر در صورتی که گازهای آمونیاک و متان در آزمایش میلر وجود نداشته باشند .بعد از مردود شناختن نظریه میلر دانشمندان مدلی دیگر به نام مدل حباب را پیشنهاد کردند.

● مدل حباب: چندی بعد دانشمندان اعلام کردند که فرآیندهای کلیدی که مواد شیمیایی مورد نیاز برای حیات را به وجود آوردند درون حباب های سطح اقیانوس ها انجام شده است.

این مدل شامل پنج مرحله اصلی است، مونیاک , متان و دیگر گازهای حاصل از انفجار های آتشفشانی زیر دریایی در حباب های زیر دریا محبوس می شدند.متان و آمونیاک های مورد نیاز برای تشکیل آمینو اسید ها درون حباب ها در مقابل صدمات حاصل از اشعه ماورای بنفش محفوظ می ماندند.

حباب ها به سطح اقیانوس ها می آمدند و و پس از ترکیدن د ملکول های آلی ساده آزاد می کردند.ملکول های آلی ساده ضمن انتقال توسط باد و حرکت به سمت بالا در معرض اشعه ماورای بنفش نور خورشید و رعد و برق قرار می گرفته اند و در نتیجه نیروی لازم برای واکنش های بعدی برایشان فراهم می شد.باران بسیاری از این ملکول های آلی را که به تازگی تشکیل شده بودند به درون اقیانوس می برد و چرخه دیگری را شروع می کردند.

هنوز دانشمندان نتوانسته اند بگویند ابتدا مرغ خلق شده یا تخم مرغ ! آنگاه اظهار نظر هم میکنند و سال بعد دانشمند دیگری نظرشان را رد میکند ! فعلا مشغول چرخیدن و فرو رفتن باشند تا ببینیم به کجا میرسند : وما اوتیتم من العلم الا قلیلا

نقل قول:
چرا موجودات انواع دارند؟
مسلما همهی مگس ها در انتخاب طبیعی و رشد و تکامل بال در نمیارن نسبت به محیطشان عمل میکنند .مگس هایی که در محیط بادخیز باشند بال در میاو و انهایی که در محیط ارام باشن بالشان رشدی ندارد
مثلا کاکتوس ها انواع دارن انها که بیشتر در دل کویر هستن بیشتر اب دارن و بزرگتر هستن و انهایی که در مکان پر اب هستن لاغر تر و کوچکتر هستن .این یعنی مقاومت در برابر محیط که باعث قوی شدم موجود میشود

اگر بنا باشد نظریه تکامل بر اساس نیاز را قبول کنیم خودتان قضاوت کنید چه مشکلاتی پدید می آیند مثلا مرد و زن کدامیک اول خلق شده اند واز چی خلق شده اند ؟ طبق نظریه تکامل باید قبول کنیم که مثلا زن در اثر نیاز مرد به شکل کنونی در آمده مثلا مرد دوست داشته که زن پستان و.... داشته باشد تا نیاز جنسی اش برآورده شود و....

ودر مورد همه حیوانات و ازواجشان و.....

آیا عقلا چنین مطلبی امکان پذیر است ؟! آیا همین دانشمندان با قوانین موجود میتوانند این امور را توضیح دهند ؟

بله اگر دست خالقی حکیم را دخالت بدهیم آنگاه انتخاب طبیعی هدایت شده قابل قبول خواهد بود.

نقل قول:
نیازی به خلق مگس نداریم .انسان دنیای مجاری رو خلق کرده که بسیار فواید بیشتری از مگس دارد
اگر هم زمانی انسان بتواند مگس خلق کند شما سر حرفتان نیستید .میدونین چی میگید؟میگید خب این قدرت هم که انسان مگس خلق کند خدا داده
کمااینکه این کار هم کرده.تولید مثل مصنوعی .ژن ازمایشگاهی.انسان به جایی رسیده که بزغاله تولید میکند.در همین ایران .حالا دیگه فکرشو بکن تو امریکا چی کار میکنن .لابد دارن ادم تولید میکنن
یعنی با DNA یک موجودی رو خلق میکنند .بدون دخالت الله.بدون اینکه روحی داشته باشه
لابد اینها هم با ازن الله هست .نه؟الله نشسته ببینه کی کجای دنیا چه موجودی خلق میکنه سریع براش یه روح بسازه اره؟
نمیدونم .خودانی

یک بنده خدایی بود میرفت اختراعات دیگران را دستکاری میکرد و بانک میزد که منم اختراع کردم مثل بعضی از سارقین که آثار ادبی واشعار دیگران را دستکاری میکنندو بنام خودشان ثبت میکنند !

الان هم این بشر ضعیف و بدبخت که یک ویروس اگر خداوند کنترلش نکند دمار از روزگارش در میاورد آمده و در دستگاه پیچیده خلقت مطالعه کرده و قطراتی از اقیانوس را دیده و با سرمایه خدادادی قایقی بر اقیانوس ساخته آنگاه دم از دنیای مجازی میزند ، شبیه سازی اسمش همراهش است اگر انسان مرد میدان است حقیقت سازی کند نه شبیه سازی !

خدای متعال فرمود خلقت اول مهم است نه بعد از آن ، انسان اگر راست میگوید یک مگس خلق کند تا قدرتش را ببینیم نه اینکه از روی مخلوقات خدا مونتاژ ودیکته کند ، تقلید که کار ساده ایست .

مقدار نادیده ها وناشناخته ها در مقایسه با شناخته شدها !

همچنین طیف مرئی در مقابل طیف نامرئی که خدای متعال به دیدنی ها و نادیده ها قسم یاد میکند .

نقل قول:
چقدر طول میکشه محیط اثر خود رو روی موجود بذاره؟100 یا 1000 سال؟فکر نکم بیشتر باشه.اصلا 100000 سال.یعنی بیش از 50. 60 هراز نسل
خب حالا چی میگید؟

این که کار را خرابتر کرد ، قانون احتمالات را دورتر !

نقل قول:
الله اکبر ! این مرتبه چهارم ، کجای قرآن چنین سخنی گفته؟

خیر البریه;198385 نوشت:

با سلام


با سلام
بهتره اول سر 1 ایه بحث کنیم تا بحث دقیق تر بشه
پس فقط در مورد ایه 12 ماه بحث میکنیم
نقل قول:
قیاسی است بدون دلیل ، فکر کنم دانشمندان نیز چنین سریع قضاوت نکنند آیا این امر ثابت شده است

دلیل دارم
طبق قانون ماند هیچ جسم متحرکی از حرکت نمی ایستد مگر اینکه نیروی به ان وارد شود
پس اگر ماه از وسط ترک هم بخوره باز هم روی سرعتش اثر ندارد
چرا که نیروی خلاف و ضد حرکت او به او وارد نشده
نقل قول:
حتی در مورد کره زمین گفتیم که دانشمندان اقرار به تغییر سرعت کرده اند اما شما از کجا چنین حکمی میرانید

بله کردن اما گفتن سرعت چرخش زمین به دور خود زیاد تر یا کم تر شده و در مدت شبانه روز اثر گذاشته
اما نگفتن در مدت سال اثر گذاشته.نگفتن مدت زمان دور زدن زمین به دور خورشید کم یا زیاد شده
زلزله ممکن هست مدار رو جا به جا کنه اما نه سرعت رو
نقل قول:
که f قدرت نیروی جاذبه ، m۲ ، m۱ دو جرم و r فاصله میان مراکز دو جرم و g عدد ثابت یا ثابت عمومی جاذبه است. قانون عمومی جاذبه نشان می دهد که هر چه جرم دو جسم بیشتر و فاصله شان کمتر باشد، آنها بیشتر به طرف یکدیگر کشیده می شوند شما که گفتیدماه در اوایل چند صد کیلومتر با زمین فاصله داشته اما این قانون بیان میکند که کاهش فاصله حدی دارد و در فوق آن ، جسم روی دیگری سقوط میکند

اولا کاهش فاصله هیچ حدی ندارد
یعنی فاصله به شدت جذب اثر دارد و الا که برد جاذبه بی نهایت است
سوال چرا ماه الان روی زمین نمی افتد؟
من بار ها گفتم ماه در زمانی که چند صد کیلو متر با زمین فاصله داشت به همان دلیل روی زمین نی افتاد که الان نمی افتد
قانون بالا در حالت عادی است.یعنی فقط نیروی جاذبه در کار باشد اما زمانی که نیروی گریز به کار می اید نتیجه فرق میکند
نیروی گریز از مرکز .نیروی جاذبه رو دفع میکند یعنی این دو ضد هم هستن و بسته به میزان قدرت هم دیگر .میتواند بر هم غلبه کنن
زمانی که سیاره ای با زمین برخورد کرد تکه ای از زمین جدا شد و این جدا شدن یعنی کسب قدرت گریز بر اثر برخورد .ان تکه که ماه مینامیمش با همین سرعتی که الن شاهد هستیم از زمین دور شد.نیروی جاذبه زمین بر نیروی گریز ماه اثر میگذارد و سرعت گریز ان را پاین می اورد (دقت کنید قدرت نه.سرعت)چون ماه هنوز با همان قدرت در حال گریز است و هر چه دور تر میشود سرعتش بیشتر میشود چرا که جاذبه زمین با بوجود امدن فاصله بیشتر اثر کمتری بر سرعت گریز ماه میگذارد
دقت کنید این حرفها نظریه های علمی هستن که از نظر قیزیک قابل قبول هستن و ایرادی ندارن
نقل قول:
مطلب را نگرفتید ! برای نمونه گفتم که با تغییر سرعت گردش زمین ، برای خداوند متعال تغییر سرعت ماه وخورشید وکائنات نیز کاری ندارد

اره اشتباه متوجه شدم
خب اون که مسلمه
اما چیزی که پر واضح است اینه که سرعت گردش ماه تغیر نمیکند (سرعت گریزش تغیر میکند چون از زمین دور تر میشود سرعت گریزش هم بیشتر مشود چون جاذبه اثر کمتری در فاصله زیاد میگذارد)اما سرعت گردش ماه همواره ثابت بوده و هست .و هیچ دلیلی وجود ندارد که این سرعت کم یا زیاد شده یا بشود
در نتیجه چیزی که روشن است اینه که ماه در حال دور شدن است و این یعنی زمانی نزدیک بوده و در این صورت تعداد ماه ها بشتر بوده است
و این حرف قران را رد میکند
ایا باز بحثی هست؟

gsaeed;198710 نوشت:
اره اشتباه متوجه شدم خب اون که مسلمه اما چیزی که پر واضح است اینه که سرعت گردش ماه تغیر نمیکند (سرعت گریزش تغیر میکند چون از زمین دور تر میشود سرعت گریزش هم بیشتر مشود چون جاذبه اثر کمتری در فاصله زیاد میگذارد)اما سرعت گردش ماه همواره ثابت بوده و هست .و هیچ دلیلی وجود ندارد که این سرعت کم یا زیاد شده یا بشود در نتیجه چیزی که روشن است اینه که ماه در حال دور شدن است و این یعنی زمانی نزدیک بوده و در این صورت تعداد ماه ها بشتر بوده است و این حرف قران را رد میکند ایا باز بحثی هست؟

gsaeed;198710 نوشت:
طبق قانون ماند هیچ جسم متحرکی از حرکت نمی ایستد مگر اینکه نیروی به ان وارد شود پس اگر ماه از وسط ترک هم بخوره باز هم روی سرعتش اثر ندارد چرا که نیروی خلاف و ضد حرکت او به او وارد نشده


با سلام

بر اساس قانون یوهانس کپلر قرن ۱۷، هنگامیکه ماه نسبتا به زمین نزدیک است سرعت آن بیش از حد میانگین و هنگامیکه نسبتا از زمین دور است سرعت آن کمتر از حد میانگین می شود.

اما چطور است که زلزله در زمین باعث تغییر سرعت گردش زمین میشود اما در ماه تغییری بوجود نمی آورد ؟
عجیبتر اینجاست که کره ماه در معرض شهابسنگهای بیشتر وسنگینتری است و احتمال تغییر در حرکتش هم بیشتر(بنابر قانون ماند) اما نمیدانم شما چرا چنین امور واضحی را نمی بینید ؟!

خیر البریه;190351 نوشت:

با سلام

یکی از نشانه های قرآن در شمالی ترین شهر دانمارک




--

در شمالی ترین،شهر دانمارکی ها می توان یک نشانه قرآنی را دید. در شهر توریستی اسکاگن این زیبایی را می توان دید. جایی که دریای بالتیک و دریای شمالی بهم می پیوندند. دو دریای مختلف با هم یکی نمی شوند و بنابرین این پدیده زیبا بوجود می آید و این همان چیزی است که در قرآن آمده است.

این یکی از همان نشانه های است که خداوند در آیات مختلف درباره آن سخن گفته است مناظر عجیب

--

سورة مباركه الرحمن

مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ () بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ () فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ () يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ ()

دو دريا را به گونه اي روان كرد كه با هم برخورد كنند. اما ميان آن دو حد فاصلي است كه به هم تجاوز نمي کنند.. پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏ كنيد؟ . از آن دو، مروارید و مرجان خارج مى‏ شود.

سوره مباركه فرقان آیه53


« و هو الذي مَرَجَ البحرينِ هذا عَذبٌ فُراتٌ و هذا مِلحً اُجاجً وَ جَعَلَ بَينَهما بَرزَخا و حِجراً مَهجوراً»

و اوست كسي كه دو دريا را موج زنان به سوي هم روان كرد اين يكي شيرين و آن يكي شور و تلخ است وميان آن دو حريمي استوار قرار داد


سوره مباركه فاطر آيه 12
وَمَا يَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
اين دو دريا يکسان نيستند: يکی آبش شيرين و گواراست و يکی شور و تلخ، از هر دو گوشت تازه می خوريد، و از آنها چيزهايی برای آرايش تن خويش بيرون می کشيد و می بينی که کشتي ها برای يافتن روزی و غنيمت، آب را می شکافند و پيش می روند، باشد که سپاسگزار باشيد.



نکته جالب اینکه فقط هم اینجا نیست و در محل هایی که دو دریا به هم راه پیدا میکنند این پدیده ایجاد میشه. تا جایی که من متوجه شدم پدیدۀ شناخته شده ای در علم زمین شناسی هست. مثلا در دریای مدیترانه هم این پدیده وجود داره.

برای من عجیب بود که تا قبل از این چیزی در موردش نشنیده بودم.

نقل قول:
یعنی با dna یک موجودی رو خلق میکنند .بدون دخالت الله.بدون اینکه روحی داشته باشه

در عظمت انسان و توانایی های انسان شکی نیست. "و فی الارض آیات للموقنین. و فی انفسکم افلا تبصرون"
همین توانایی ها و این همه تفاوت بین موجود زنده ای به نام انسان که می تواند موجودات زنده دیگر را شبیه سازی کند با سایر موجودات زنده خودش نشانه بزرگی است.

اما در مورد dna. خوب همان dna را چه کسی می سازد؟! ساختن از روی dna مثل کپی پیست کردن است!

یک ملکول dna بدن انسان میلیارد ها اتم دارد که تنها 1% آن شناخته شده و 99% آن هنوز معلوم نیست به چه دردی میخورد.
اما انسان به سختی و با خطای بسیار زیاد و ... شاید بتواند 100 اتم را کنار هم بچسباند. تفاوت از زمین تا آسمان است

زمین در جنب این نه طاق مینا------- چو خشخاشی بود بر روی دریا
تو خود بنگر کزین خشخاش چندی------- سزد گر بر بروت خود بخندی

در ضمن

نقل قول:
ره اشتباه متوجه شدم خب اون که مسلمه اما چیزی که پر واضح است اینه که سرعت گردش ماه تغیر نمیکند (سرعت گریزش تغیر میکند چون از زمین دور تر میشود سرعت گریزش هم بیشتر مشود چون جاذبه اثر کمتری در فاصله زیاد میگذارد)اما سرعت گردش ماه همواره ثابت بوده و هست

اونی که ثابت هست سطحی است که در زمان مساوی از مدار به دور زمین جاروب میکند. سرعت و شتابش تغییر میکند.

خیر البریه;198739 نوشت:

با سلام

بر اساس قانون یوهانس کپلر قرن ۱۷، هنگامیکه ماه نسبتا به زمین نزدیک است سرعت آن بیش ازحد میانگین و هنگامیکه نسبتا از زمین دور است سرعت آن کمتر از حد میانگین می شود.

اما چطور است که زلزله در زمین باعث تغییر سرعت گردش زمین میشود اما در ماه تغییری بوجود نمی آورد ؟
عجیبتر اینجاست که کره ماه در معرض شهابسنگهای بیشتر وسنگینتری است و احتمال تغییر در حرکتش هم بیشتر(بنابر قانون ماند) اما نمیدانم شما چرا چنین امور واضحی را نمی بینید ؟!

نقل قول:
بر اساس قانون یوهانس کپلر قرن ۱۷، هنگامیکه ماه نسبتا به زمین نزدیک است سرعت آن بیش ازحد میانگین و هنگامیکه نسبتا از زمین دور است سرعت آن کمتر از حد میانگین می شود.

درست قانون رو نخوانیدن .اینکه سرعت جسمی در فضا کم یا زیاد شود غیر ممکن است مگر اینکه نیروی بر ان وارد شود
پس فاصله جسم اثری ندارد
اما با کم شدن فاصله .مدار ماه به دور زمین کوتاه تر میشود و این باعت کم شدن مدت زمان گردش ماه میشود و لی در سرعت اثر ندارد
نقل قول:
چطور است که زلزله در زمین باعث تغییر سرعت گردش زمین میشود اما در ماه تغییری بوجود نمی آورد ؟

شما انگار دقت نمیکنید
کدام زلزله در سرعت یا مدت زمان گردش زمین به دور خورشید اثر گذاشته؟
چرا بی دلیل حرف میزنید؟
زلزله فقط در سرعت و مدت زمان چرخش زمین به دور خود اثر دارد
نقل قول:
عجیبتر اینجاست که کره ماه در معرض شهابسنگهای بیشتر وسنگینتری است و احتمال تغییر در حرکتش هم بیشتر(بنابر قانون ماند) اما نمیدانم شما چرا چنین امور واضحی را نمی بینید ؟!

اولا جای بزرگتریم شهاب ها در سطح ماه از میلیارد ها سال پیش مانده یعنی میتوانند حجم شهاب را بیرون بکشند و بفهمند که با این برخورد ایا ماه از مدار خارج میشه یا جا به جا میشه یا نه
در ثانی گیریم که جا به جا بشه .خب که چی؟
این ثابت میکنه که ماه روزی نزدیک تر نبوده
دقت کنید اون چه باعث شد زمین دگر گون بشه یک سیاره اندازه مریخ بوده
نه یک شهاب 50 متری
چنین شهاب اگر هم برخورد کند شاید مدار ماه را جا به جا کند که بعید میدونم قدرتش رو داشته باشه اما روی سرعت اثر نداره
مثل اینکه یه توپ بسکت بیاد طرف شما بعد شما یه نخود به سمت پرتاب کنید .اثری که نخود روی توپ میذار برابر صفر هست

اگر تحقیق کنید میبینید که اندیشمندان بر این باورند که سرعت ماه از زمان پیدایش ثابت هست
و شما هیچ دلیلی مبنی بر اینکه نشود ماه را نزدیک تر فرض کرد ندارید
و تمام شواهد و فرایض نشانده این است که ماه نزدیک تر بوده
در نتیجه ما قبلا 12 ماه نداشتیم و فقط ظرف این چند هزار سال 12 ماه داریم نه از زمان پیدایش

منجم باشی;198770 نوشت:

در عظمت انسان و توانایی های انسان شکی نیست. "و فی الارض آیات للموقنین. و فی انفسکم افلا تبصرون"
همین توانایی ها و این همه تفاوت بین موجود زنده ای به نام انسان که می تواند موجودات زنده دیگر را شبیه سازی کند با سایر موجودات زنده خودش نشانه بزرگی است.

اما در مورد dna. خوب همان dna را چه کسی می سازد؟! ساختن از روی dna مثل کپی پیست کردن است!

یک ملکول dna بدن انسان میلیارد ها اتم دارد که تنها 1% آن شناخته شده و 99% آن هنوز معلوم نیست به چه دردی میخورد.
اما انسان به سختی و با خطای بسیار زیاد و ... شاید بتواند 100 اتم را کنار هم بچسباند. تفاوت از زمین تا آسمان است

زمین در جنب این نه طاق مینا------- چو خشخاشی بود بر روی دریا
تو خود بنگر کزین خشخاش چندی------- سزد گر بر بروت خود بخندی

در ضمن

اونی که ثابت هست سطحی است که در زمان مساوی از مدار به دور زمین جاروب میکند. سرعت و شتابش تغییر میکند.

نقل قول:
نکته جالب اینکه فقط هم اینجا نیست و در محل هایی که دو دریا به هم راه پیدا میکنند این پدیده ایجاد میشه. تا جایی که من متوجه شدم پدیدۀ شناخته شده ای در علم زمین شناسی هست. مثلا در دریای مدیترانه هم این پدیده وجود داره.

برای من عجیب بود که تا قبل از این چیزی در موردش نشنیده بودم.


خب اگر منظور قران همون پدیده ای باشه که الان کشف شده بله .عجیبه که در ان زمان این پدیده رو کشف کردن یا قران به ان اشاره داره
اما از کجا معلوم؟
50% احتمال داره منظور قران مورد بالا باشد
اما 50% نیز احتمال دارد نباشد
هر انسانی زمانی که سفر میکند .مخصوصا باکشتی در میابد که در بعضی جا ها اب شور و بعضی جا ها شیرن است و میداند که این دریا ها به هم راه دارند خب چیز مسلمی هست که فکر کنه این دریا ها با هم مخلوط نمیشوند .چون اگه میشدن همه جا دریا یک مزه داشت
خب گفتن این امر چیز عجیبی نسیت .
چون مسلما باید حد فاصلی میان این دو اب باشد تا به هم تجاوز نکنن
نقل قول:
در عظمت انسان و توانایی های انسان شکی نیست. "و فی الارض آیات للموقنین. و فی انفسکم افلا تبصرون"
همین توانایی ها و این همه تفاوت بین موجود زنده ای به نام انسان که می تواند موجودات زنده دیگر را شبیه سازی کند با سایر موجودات زنده خودش نشانه بزرگی است.

اما در مورد dna. خوب همان dna را چه کسی می سازد؟! ساختن از روی dna مثل کپی پیست کردن است!

یک ملکول dna بدن انسان میلیارد ها اتم دارد که تنها 1% آن شناخته شده و 99% آن هنوز معلوم نیست به چه دردی میخورد.
اما انسان به سختی و با خطای بسیار زیاد و ... شاید بتواند 100 اتم را کنار هم بچسباند. تفاوت از زمین تا آسمان است


چی میگی؟
گفتم که طی ازمایشی که انجام شد انسان توانست از مواد بی جان مواد الی بسازد
ایا این خلق موجود نیست؟
البته میدونم باز بهونه میاری
یا قوم بنی اسرائیل می افتم
نقل قول:
اونی که ثابت هست سطحی است که در زمان مساوی از مدار به دور زمین جاروب میکند. سرعت و شتابش تغییر میکند.

چی؟
نفهمیدم.
جاروب میکند؟
سرعت ماه تغیر نمیکند .چون نیروی به ان وارد نمیشود

لا حول و لا قوة الا بالله

جناب سعيد خواهش ميكنم خواهش ميكنم املائ جملاتتون رو درست كنيد كلي بايد تفسيرش كنيم بفهميم چي گفتيد
شما اون فردي رو كه يك ميليون سال پيش خودش با چشماي خودش ديده ماه كامل 150 بار ديده ميشده رو بياريد من بگم حرف شما درست هست ، نظريه دادن كه كاري نداره بيگ بنگ با اون عظمتش منسوخ شد اين نظريه كه عددي نيست در ثاني شما از كجا مياريد با اين اطمينان ميگيد كه در فضا جاذبه وجود نداره ؟ حداقل تمام سيارات كهكشان راه شيري داراي اقماري هستند كه بوسيله نيروي جاذبه اي كه از سياره اصلي ميگيرن به دور اون ميچرخن يا سياهچاله هايي كه با نيروي جاذبه ستاره ها و سيارات ديگر رو مي بلعند
بعد از كشف ترازوي الكتروني دانشمندان فهميدن كه وقتي الكترون از روي پروتون رد ميشه وزن پروتن به دليل سايه اي كه از الكترون روي اون ميفته كم و زياد ميشه و از اونجا ميفهمن كه سايه هم وزن داره حالا شما با قاطعيت ميگيد هيچ چيزي در فضا وجود نداره كه حركت ماه رو تحت تاثير قرار بده ؟

كبوتر حرم;198863 نوشت:
لا حول و لا قوة الا بالله

جناب سعيد خواهش ميكنم خواهش ميكنم املائ جملاتتون رو درست كنيد كلي بايد تفسيرش كنيم بفهميم چي گفتيد
شما اون فردي رو كه يك ميليون سال پيش خودش با چشماي خودش ديده ماه كامل 150 بار ديده ميشده رو بياريد من بگم حرف شما درست هست ، نظريه دادن كه كاري نداره بيگ بنگ با اون عظمتش منسوخ شد اين نظريه كه عددي نيست در ثاني شما از كجا مياريد با اين اطمينان ميگيد كه در فضا جاذبه وجود نداره ؟ حداقل تمام سيارات كهكشان راه شيري داراي اقماري هستند كه بوسيله نيروي جاذبه اي كه از سياره اصلي ميگيرن به دور اون ميچرخن يا سياهچاله هايي كه با نيروي جاذبه ستاره ها و سيارات ديگر رو مي بلعند
بعد از كشف ترازوي الكتروني دانشمندان فهميدن كه وقتي الكترون از روي پروتون رد ميشه وزن پروتن به دليل سايه اي كه از الكترون روي اون ميفته كم و زياد ميشه و از اونجا ميفهمن كه سايه هم وزن داره حالا شما با قاطعيت ميگيد هيچ چيزي در فضا وجود نداره كه حركت ماه رو تحت تاثير قرار بده ؟

نقل قول:

شما اون فردي رو كه يك ميليون سال پيش خودش با چشماي خودش ديده ماه كامل 150 بار ديده ميشده رو بياريد من بگم حرف شما درست هست

شما هم اون فردی رو که خدا جهنم و بهشت و دیده بیارین تا من ایمان بیارم
مگه اثبات هر چیزی به دیدنه ؟شواهد و قوانین میگویید باید اینجور باشه و فرض غیر از این محال است
عزیز من کمیت مهم نیست کیفیت حرف اول رو میزنه
نظریه بیگ بنگ کامل رد نشد فقط کامل تر شد.یعنی اومدن قبل بیگ بنگ رو هم فرض کردن
اما این 3 نظریه پیدایش ماه اولا غیر قابل رد شدن است به لاحاظ فیزیکی
دوما خارج از این 3 نظریه هیچ فرضی نیست
چهارما هر 3 نظریه حرف من رو میزنن
نقل قول:
اطمينان ميگيد كه در فضا جاذبه وجود نداره ؟

نه اینکه وجود نداره .همه جا جاذبه وجود داره.اما انقدر اثرش کم هست که بگیم وجود نداره سنگین تریم
جاذبه در همه جا وجود دارد، حتی در فضا. گرچه تاثیر جاذبه با فاصله گرفتن از جرم ایجاد کننده جاذبه، مثلاً کره زمین، کاهش پیدا می کند.
بنابراین اصطلاح "شتاب جاذبه صفر" "zero g" یک اصطلاح غلط است.
آنچه برای فضانوردان (یا ماهواره ها) در مدار زمین رخ می دهد این است که آنها در ضمن حرکت جانبی خود، در واقع دارند به سوی کره زمین سقوط می کنند، و چنین وضعیتی آنها را در مدار نگه می دارد و احساس بی وزنی در آنها به وجود می آورد.
در ایستگاه فضایی بین المللی که در فاصله ۴۰۰ کیلومتری کره زمین قرار دارد، نیروی جاذبه ۹۰ درصد میزان آن در سطح زمین است.
کاهش نیروی جاذبه در فضا باعث می شود، اجسام به جای سقوط به سمت پایین، حرکت جانبی پیدا کنند.
پس فاصله 400000 کیلیو متری ماه تا زمین .انقدر زیاد است که کمتر از 90% جاذبه زمین روش تاثیر داره البته ماه هم جاذبه داره
اما من نمیدونم این بحث ها واسه چی هست
چیزی که واضح است اینه که ماه در حال دور شدن از زمین است و این یعنی روزی نزدیک بوده .البته شواهد دیگر نیز این را تایید میکند
که این یعنی شمار ماهای زمین از اول 12 تا نبوده

gsaeed;198835 نوشت:
خب اگر منظور قران همون پدیده ای باشه که الان کشف شده بله .عجیبه که در ان زمان این پدیده رو کشف کردن یا قران به ان اشاره داره
اما از کجا معلوم؟
50% احتمال داره منظور قران مورد بالا باشد
اما 50% نیز احتمال دارد نباشد
هر انسانی زمانی که سفر میکند .مخصوصا باکشتی در میابد که در بعضی جا ها اب شور و بعضی جا ها شیرن است و میداند که این دریا ها به هم راه دارند خب چیز مسلمی هست که فکر کنه این دریا ها با هم مخلوط نمیشوند .چون اگه میشدن همه جا دریا یک مزه داشت
خب گفتن این امر چیز عجیبی نسیت .
چون مسلما باید حد فاصلی میان این دو اب باشد تا به هم تجاوز نکنن

سلام

نه باور بفرمائید من که زمانی در علم شیمی برای خودم کسی بودم! این مطلب برایم جدید بود. البته الآن که میدانم در حکم همان "معما چو حل گشت" شده.
اما اگر منظور قرآن این نباشد هم چه اهمیتی دارد؟!
مگر من به عنوان راهنمای زمین شناسی به قرآن نگاه میکنم؟

نقل قول:
چی میگی؟
گفتم که طی ازمایشی که انجام شد انسان توانست از مواد بی جان مواد الی بسازد
ایا این خلق موجود نیست؟
البته میدونم باز بهونه میاری
یا قوم بنی اسرائیل می افتم

دوست عزیز شما 2 مسئله دارید که باید حل کنید.

فرض کنیم نه خدایی هست و نه پیامبری و نه قرآنی. و شما قصد دارید در مورد وجودی عجیب و عظیم به اسم خدا که بعضی به آن اعتقاد دارند تحقیق کنید. آیا صرف بزرگی این موضوع تحقیق نباید شما را وادار کند که در این مورد بسیار زیاد تحقیق کنید؟!

مسئله اول شما این است که بسیار زود برای استفاده از دانش خود در برابر خدا اقدام کرده اید. این در تحقیق شما لطمه می زند. اگر قرار است از زیست و بدن انسان و فیزیک برای رد خدا استفاده کنید حداقل این علوم را باید بیشتر از چیزی که می بینم آموخته باشید.

نکته دوم که برای شما و سایر دوستان بسیار اهمیت دارد این است که بحث ها و پژوهش ها در دانشگاه گاهی با سو استفاده هایی که از آن در جامعه و ... می شود بسیار فاصله دارد. داروین نظری میدهد بسیار دقیق، در جامعه عده ای تلاش میکنند بگویند این نظر خلاف نظر خداست و ... و اتفاقات دیگر. و این تلاش زیرکانه علم را در برابر دین می نمایاند در حالی که هیچ تقابلی وجود ندارد.

اما نکته شما. و ایجاد حیات از مواد معدنی.

نخست اینکه این مطلب با شبیه سازی و بزغاله سازی متفاوت است. هرگز توانایی ساخت سلول های پیشرفته و حتی یک باکتری ساده از مواد آلی به وجود نیامده. آنچه هست مثلا ساختی قسمتی از از ژنوم یک باکتری یا ویروس است. برای شبیه سازی فقط زمانی ممکن است که یک هسته کامل از سلول گرفته شود و یا یک سلول یه طور کامل گرفته شود و آن را در شرایط خاص قرار دهند تا ویژگی های سلول های بنیادی اولیه را دوباره پیداکند.

دوم اینکه انسان هنوز دقیق معنی حیات را نمی داند!! شما چطور میخواهید بگویید موجود جاندار ساخته یا بی جان؟
اینها از همان مسائلیست که عرض کردم بین مباحث جامعه و دانشگاه تفاوت ایجاد میکند.
دوست عزیز این آلی و معدنی را ما خودمان برای ذهن خودمان ساختیم!! حالا به تدریج متوجه می شویم که تقسیم بندی ما چندان دقیق نبوده! همین!
این ربطی به خدا شدن انسان ندارد.
روزی خواهیم فهمید که همه عالم اطراف ما عالِم بودند و ما از جهلمان عده ای را مرده و عده ای را زنده می دانستیم.

نقل قول:
چی؟
نفهمیدم.
جاروب میکند؟
سرعت ماه تغیر نمیکند .چون نیروی به ان وارد نمیشود
این انصاف است که قانون کپلر را نخوانید و بعد یقه خدا را بگیرید؟!:Cheshmak:
نیرو تغییر میکند. این که بدیهی است! چون مدار دایره کامل نیست پس در هر نقطه از مدار فاصله تا زمین یکسان نیست پس جاذبه که نیروی اصلی حرکت است تغییر میکند پس سرعت هم تغییر میکند.

این هم قانون کپلر...
سطوحی که مشخص شده همان سطوحی هستند که توسط ذره جاروب می شود.
(عکس مربوط به خورشید است اما قانون همان است)

gsaeed;190318 نوشت:
ایه بالا اشاره به وجود 12 ماه از اغاز افرینش زمین دارد.منظور از ماه در ایه همان 12 ماه سال میباشد چرا که در ادامه به 4 ماه از ان دوازده ماه اشاره شده و انها را حرام خوانده نکته:تنها در صورتی میتوان فرض کرد که زمین از اول تولد خود 12 ماه داشته که فاصله ماه تا زمین از همان اول همین فاصله ای که الان هست .بوده باشد(حدودا 400000 کیلو متر) اما ایا واقعا زمین از همان اول 12 ماه داشته؟ چنین فرضی غیر ممکن است

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)


با سلام:
در آیه مورد اشاره و استناد شما، نفرمود که« از آغاز آفرینش 12 ماه وجود داشته است.!!» بلکه فرمود :

«

إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ»
همانگونه که مشخص است و جای بحث و مجادله ندارد آیه مبارکه اشاره به «عندالله» و «فی کتاب الله» دارد
یعنی علم ازلی و ثابت اللهی جلّ شأنه ، از روزی که خلقت را آغاز نمود بر این بوده که تعداد
12ماه را برای نظم یابی زندگی بشر قرار دهد.
اگر بنا را بر معنایی که شما از آیه کرده اید قرار دهیم آنگاه چه توجیه و توضیحی برای «فی کتاب الله»در آیه مذکور می توان داشت. ؟؟

نقل قول:
درست قانون رو نخوانیدن .اینکه سرعت جسمی در فضا کم یا زیاد شود غیر ممکن است مگر اینکه نیروی بر ان وارد شود
پس فاصله جسم اثری ندارد
اما با کم شدن فاصله .مدار ماه به دور زمین کوتاه تر میشود و این باعت کم شدن مدت زمان گردش ماه میشود و لی در سرعت اثر ندارد

با سلام

لطفا اثبات کنید که غیر ممکن است ! هزاران نیروی ناشناخته وجود دارند که فقط آثارشان را یافته اند .

البته نظری هم اینجانب بدهم شاید آیندگان آنرا آزمایش وقبول کردند من معتقدم که اجرام در اثر نیروی گرانشی تغییر سرعت میدهند یعنی در فواصل کم سرعتشان کم ودر فواصل دور سرعتشان زیادتر میشود نسبت به مرکز .

همچنانکه “جان الدر” در اين زمينه مي گويد: “جديدترين و دقيق‌ترين اندازه‌گيريها در طول امواجي كه از كهكشانها پخش مي شود پرده از روي يك حقيقت عجيب و حيرت‌آور برداشته، يعني نشان داده است، مجموعه كهكشانهايي كه جهان از آنها تشكيل مي‌يابد؛ پيوسته با سرعتي زياد از يك مركز دور مي‌شوند، و هر قدر فاصله ي آنها از اين مركز بيشتر باشد، بر سرعت سير آنها افزوده مي‌گردد، مثل اين است كه زماني، كليه كهكشانها در اين مركز مجتمع بوده‌اند، بعد از آن از هم پاشيده، و مجموعه كهكشانها بزرگي از آنها جدا و به سرعت به هر طرف روانه مي‌شوند. دانشمندان از اين موضوع چنين استفاده كرده‌اند كه جهان داراي نقطه شروعي بوده است.

نقل قول:
شما انگار دقت نمیکنید

نقل قول:

کدام زلزله در سرعت یا مدت زمان گردش زمین به دور خورشید اثر گذاشته؟
چرا بی دلیل حرف میزنید؟
زلزله فقط در سرعت و مدت زمان چرخش زمین به دور خود اثر دارد

شما ثابت کنید که اثر ندارد ، شهابسنگ چی ؟

نقل قول:
اولا جای بزرگتریم شهاب ها در سطح ماه از میلیارد ها سال پیش مانده یعنی میتوانند حجم شهاب را بیرون بکشند و بفهمند که با این برخورد ایا ماه از مدار خارج میشه یا جا به جا میشه یا نه

نقل قول:

در ثانی گیریم که جا به جا بشه .خب که چی؟
این ثابت میکنه که ماه روزی نزدیک تر نبوده
دقت کنید اون چه باعث شد زمین دگر گون بشه یک سیاره اندازه مریخ بوده
نه یک شهاب 50 متری
چنین شهاب اگر هم برخورد کند شاید مدار ماه را جا به جا کند که بعید میدونم قدرتش رو داشته باشه اما روی سرعت اثر نداره
مثل اینکه یه توپ بسکت بیاد طرف شما بعد شما یه نخود به سمت پرتاب کنید .اثری که نخود روی توپ میذار برابر صفر هست

اگر تحقیق کنید میبینید که اندیشمندان بر این باورند که سرعت ماه از زمان پیدایش ثابت هست
و شما هیچ دلیلی مبنی بر اینکه نشود ماه را نزدیک تر فرض کرد ندارید
و تمام شواهد و فرایض نشانده این است که ماه نزدیک تر بوده
در نتیجه ما قبلا 12 ماه نداشتیم و فقط ظرف این چند هزار سال 12 ماه داریم نه از زمان پیدایش

دوباره زود نتیجه گرفتید ،حداقل چند سال صبر کنید تا ببینیم نظرات جدید چیه !

اولا همانطور که تا چند سال قبل خبری از افزایش فاصله نداده بودند احتمالا چند سال بعد خبر از تغییر سرعت آن میدهند !

ثانیا همه مطلب شما در این چند صفحه بر این فرض است که چون فاصله ماه از زمین در حال افزایش است بنابراین تعداد ماهها در اوایل بیشتر بوده و قرآن اشتباه است !

در حالیکه انسان عاقل میداند هزاران عامل در این مسائل بزرگ دخیلند که تا بحال دانشمندان با علم ناقص خود فقط قطراتی از اقیانوس را کشف کرده اند از کجا معلوم این فرضیه ها تا چند سال دیگه تعدیل و اصلاح ویا حتی مردود نشوند ؟

دانشمندانی که حتی در مفاهیم بنیادی مانند فضا وجرم وسرعت وزمان (به پشت دیوار پلانگ رسیده واز طرف دیگر خبری ندارند) و .... از توضیح آنها در مانده اند چگونه بخود اجازه میدهند در باره اموری بی نهایت که به همه جوانب آن احاطه ندارند اظهار نظر کنند ؟! آیا این از نادانی نیست ؟

انه کان ظلوما جهولا ....

gsaeed;190318 نوشت:
وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر )

با سلام مجدد
برداشت شما از این آیه مبارکه این است که این آیه شریفه منشاء جنبندگان را بیان کرده است . در صورتی که برداشت شما اشتباه است ، برای اثبات اشتباه شما در برداشت از کلمه « ماء » در آیه ،توجه شما را به آیه:«
أَلَمْ نَخْلُقكُّم مِّن مَّاء مَّهِينٍ» جلب می کنم.
با قرار دادن این دو آیه در کنار هم روشن می شود منظور از « ماء » در آیه شریفه مورد استناد شما،
آب معمولی ( H2o)نیست.چون آب معمولی( H2o ) که پست و بد بو نیست..
و علاوه بر آن اینکه اگر در آیه مورد استناد منظور آب معمولی(H2o) بود دیگر نمی فرمود :« خلق کل دابة...خدا هر جنبنده ای را ...)زیرا پر مسلم است که من و شما نه در آب بوجود آمده ایم و نه از آب!!!

منجم باشی;198921 نوشت:
سلام

)


نقل قول:
نه باور بفرمائید من که زمانی در علم شیمی برای خودم کسی بودم! این مطلب برایم جدید بود. البته الآن که میدانم در حکم همان "معما چو حل گشت" شده.
اما اگر منظور قرآن این نباشد هم چه اهمیتی دارد؟!
مگر من به عنوان راهنمای زمین شناسی به قرآن نگاه میکنم؟

خب بله منهم وقتی شندیم خیلی تعجب کردم.والبته هنوز هم نمیدانم اون خط دقیقا چیرو از چی جدا کرده مثلا اب سر و گرم رو یا شور یا شیرین رو یا چی؟
اگه میدونین توضیح بدین
اما تا قبل از این خب میدونستم دریا ها شور و شیرین دارن و به هم وصل هستن و خب مسلما من هم میتونستم بگم بین 2 دریا شیرین و شور پرده ی حیایی هست که با هم محلول نمیشوند
و اینکه گفتید مگر من به عنوان راهنمای زمین شناسی به قرآن نگاه میکنم؟
نه خیر .این در جواب کسانی بود که اینجور ایات رو معجزه الله میدانند
نقل قول:
فرض کنیم نه خدایی هست و نه پیامبری و نه قرآنی. و شما قصد دارید در مورد وجودی عجیب و عظیم به اسم خدا که بعضی به آن اعتقاد دارند تحقیق کنید. آیا صرف بزرگی این موضوع تحقیق نباید شما را وادار کند که در این مورد بسیار زیاد تحقیق کنید؟!


کم تحقیق نکردم
نقل قول:
مسئله اول شما این است که بسیار زود برای استفاده از دانش خود در برابر خدا اقدام کرده اید. این در تحقیق شما لطمه می زند. اگر قرار است از زیست و بدن انسان و فیزیک برای رد خدا استفاده کنید حداقل این علوم را باید بیشتر از چیزی که می بینم آموخته باشید

من هیچ وقت از علم فیزیک زیست شیمی و علوم عینی برای وجودیت خدا استفاده نمیکنم
بحث وجود خدا فقط در فلسفه میگنجد
اما چون قران از فیزیک جهان زیست و شیمی حرف زده میتوان از همین علوم برای رد ان استفاده کرد
و صرف اینکه قران رد شود دلیل بر رد خدا نیست
نقل قول:
نکته دوم که برای شما و سایر دوستان بسیار اهمیت دارد این است که بحث ها و پژوهش ها در دانشگاه گاهی با سو استفاده هایی که از آن در جامعه و ... می شود بسیار فاصله دارد. داروین نظری میدهد بسیار دقیق، در جامعه عده ای تلاش میکنند بگویند این نظر خلاف نظر خداست و ... و اتفاقات دیگر. و این تلاش زیرکانه علم را در برابر دین می نمایاند در حالی که هیچ تقابلی وجود ندارد

شاید بر خلاف خدا نباشه .اما بر خلاف قران هست
و به نظر امسال من خدا هست ولی قران کلام او نیست
نقل قول:
نخست اینکه این مطلب با شبیه سازی و بزغاله سازی متفاوت است. هرگز توانایی ساخت سلول های پیشرفته و حتی یک باکتری ساده از مواد آلی به وجود نیامده. آنچه هست مثلا ساختی قسمتی از از ژنوم یک باکتری یا ویروس است

برای ساخت یک موجود مثل باکتری چقد زمان نیاز است؟
چند صد هزار سال طول کشید باکتری تشکیل بشه؟
ایا ما زمان داریم؟
نقل قول:
برای شبیه سازی فقط زمانی ممکن است که یک هسته کامل از سلول گرفته شود و یا یک سلول یه طور کامل گرفته شود و آن را در شرایط خاص قرار دهند تا ویژگی های سلول های بنیادی اولیه را دوباره پیداکند.


اشتباه نکنین برای همانند سازی لزوما نیازی به سوال نیست.از dna هم میشود استفاده کرد.و برای همانند سازی این ترتیب دی ان ای موجودات هست که انها را از هم دیگر جدا میکند
مثلا ما میتوانیم انیشتن دیگری به دنیا اوریم .تنها با یکی از دی ان ای های ان انسان.از کجا معلوم از این ناسا هیچی بعید نیست شاید تا حالا شبیه سازی انسان رو شروع کرده باشه
نقل قول:
دوم اینکه انسان هنوز دقیق معنی حیات را نمی داند!! شما چطور میخواهید بگویید موجود جاندار ساخته یا بی جان؟

منظورتون رو نفهمیدم
بله نمیداند .مثلا ما فکر میکنیم اب میه حیاط است و هر جا اب نباشد حیاط نیست .به قول اختر شناسی از کجا معلوم شاید حیاط های در کرانه های کیهان باشند که وابسطه به اب نباشن.
نقل قول:
دوست عزیز این آلی و معدنی را ما خودمان برای ذهن خودمان ساختیم!! حالا به تدریج متوجه می شویم که تقسیم بندی ما چندان دقیق نبوده! همین!
این ربطی به خدا شدن انسان ندارد

بار ها گفتم اسامی مهم نیست
مهم اینه که جنس بدن موجودات از اب نیست.همین
نقل قول:
این انصاف است که قانون کپلر را نخوانید و بعد یقه خدا را بگیرید؟!:cheshmak:
نیرو تغییر میکند. این که بدیهی است! چون مدار دایره کامل نیست پس در هر نقطه از مدار فاصله تا زمین یکسان نیست پس جاذبه که نیروی اصلی حرکت است تغییر میکند پس سرعت هم تغییر میکند.


اشتباه نکنین قدرت یا نیرو تغیر نمیکند.فقط اثر گذاری روی هم دیگر کم و زیاد میشه
ماه زمانی که از زمین پرتاب شد و جدا شد با یک نیروی گریز ثابت جدا شد.این نیرو گریز در فصای خلع شاید هزاران کیلو متر در ساعت سرعت داشته باشه اما خلعی در کار نیست .نیروی جاذبه زمین بر ماه اثر میگذارد و سرعت ان را کم میکند(دقت کنید قدرت یا نیروی ماه را کم نمیکنه فقط سرعت )
این امر باعث میشه زمانی که ماه دور میشه و جاذبه اثر کمتری روی ان میذار سرعت ماه بیشتر بشود
محض اصلاع ماه چند حرکت دارد .یکی گردش به دور خورد.یکی گردش به دور خورشید
یکی گردش به دور زمین
و یکی گریز از زمین.
ماه الاوه بر این که دور زمین میگردد از ان دور میشود
حرکت گردشی مد نظر بحث ما نیست.این گریز ماه هست که مورد بحث ماست
میدانید که اگر 2 جسم در کنار هم باشن بر حسب جاذبه به یکدیگر جذب میشوند و هیچ دلیلی برای گردش یکی به دور ان یکی وجود ندارد
اما انچه باعث میشه یک جسم مثل ماه به روی زمین سقوط نکند و حتا به دور ان بچرخد 2 دلیل دارد
دلیل گردش این است که
1 جسم کوچک تر در حال حرکت باشد و جسم بزرگتر ان را جذب کند در این صورت ناخود اگاه بجسم کوچک باید گردشی دور جسم بزرگ روع کند تا در نهایت به ان جذب شود
2 جسم کوچکتر از دل جسم بزگرتر بیرون اید و چون جسم بزرگ مثل زمین بر اثر برخود گردشی اغز کرد پر هر ان چه از ان بیرون رود هم در حال گردش است
اما دلیل گریز ماه
تنها یک دلیل دارد ان هم جسم کوچک از دل جسم بزرگ خارج شود بر اثر برخوردی.و چون قدرت نیروی گیریز ان جسم بیشتر از قدرت نیروی جسم بزرگ است .در نتیجه جسم کوچک به مرور دور تر میشود.هر چه دور تر شود نیروی جاذبه جسم بزرگ اثر کمتری روی ان دارد و در نتیجه سرعت جسم کوچک بیشتر میشود(دقت کنید قدرت نیروی گریز کم و زیاد نمیشه)(مگر اینه نیروی ضد بر ان وارد بشه)
البته اگر کمی فیزیک و نجوم خوانده باشید خیلی راحت تر متوجه میشین.که فرف قدرت نیرو و سرعت نیرو در چی هست

پس بحث ما روی نیروی گریز ماه هست .نه گردش ماه

hosain;199034 نوشت:
باسمه تعالی

(یا لطیف خبیر)

با سلام:
در آیه مورد اشاره و استناد شما، نفرمود که« از آغاز آفرینش 12 ماه وجود داشته است.!!» بلکه فرمود :

« إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ»
همانگونه که مشخص است و جای بحث و مجادله ندارد آیه مبارکه اشاره به «عندالله» و «فی کتاب الله» دارد
یعنی علم ازلی و ثابت اللهی جلّ شأنه ، از روزی که خلقت را آغاز نمود بر این بوده که تعداد 12ماه را برای نظم یابی زندگی بشر قرار دهد.
اگر بنا را بر معنایی که شما از آیه کرده اید قرار دهیم آنگاه چه توجیه و توضیحی برای «فی کتاب الله»در آیه مذکور می توان داشت. ؟؟


برای تفسیر ایه به ادرس زیر مراجعه کنید.چیزی جز کلام من نیست
http://http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=18395&AyeID=1271

gsaeed;199289 نوشت:
خب بله منهم وقتی شندیم خیلی تعجب کردم.والبته هنوز هم نمیدانم اون خط دقیقا چیرو از چی جدا کرده مثلا اب سر و گرم رو یا شور یا شیرین رو یا چی؟
اگه میدونین توضیح بدین

همین که در قرن 21 برای من و شما تعجب برانگیز هست عجیب نیست؟!

نقل قول:
کم تحقیق نکردم

من هیچ وقت از علم فیزیک زیست شیمی و علوم عینی برای وجودیت خدا استفاده نمیکنم
بحث وجود خدا فقط در فلسفه میگنجد
اما چون قران از فیزیک جهان زیست و شیمی حرف زده میتوان از همین علوم برای رد ان استفاده کرد
و صرف اینکه قران رد شود دلیل بر رد خدا نیست

شاید بر خلاف خدا نباشه .اما بر خلاف قران هست
و به نظر امسال من خدا هست ولی قران کلام او نیست

به نظر نمیاد تحقیقاتتون خیلی کامل باشه.
بعضی چیزها در علم خیلی سر و صدا داره اما اونقدر ها هم عجیب و مهم نیستن. یکیش همین شبیه سازی هست. حداقل در حدی که الآن اتفاق میوفته ولی خوب مردم فکر میکنند خیلی چیز عجیبیه!
بیشتر که درگیرش بشید متوجه میشید خوب اینکه چیزی نبود!

گفته میشه یکی از این فضا نوردان کمونیست شوروی وقتی رفت فضا (فقط دور زمین گشته بود!) گفته بود به خداپرستان بگید خدا رو در فضا هم ندیدم!!!
اما امروز میبینید بشر چنان مبهوت عظمت فضا شده که جرات نداره از این حرفا بزنه!

یقین دارم علم زیاد در سینه حق طلب خضوع و خشوع ایجاد میکنه.

نقل قول:
برای ساخت یک موجود مثل باکتری چقد زمان نیاز است؟
چند صد هزار سال طول کشید باکتری تشکیل بشه؟
ایا ما زمان داریم؟

زمان که بله!
در واقع ما میتونیم با مدل سازی های مختلف در سیستم های مختلف invivo و invitro و اخیرا insilico اتفاقی رو که باید در مدت خیلی خیلی زیادی بیوفته رو در مدت زمان کوتاهی انجام بدیم.
مسئله چیز دیگری هست.
اینکه اون چیزی که شما شنیدین به اون بزرگی که گمان میکنید نیست.

ما میتونیم به راحتی باکتری ها رو دستکاری کنیم تا هرچیزی که ما دوست داریم تولید کنند و ... اما از صفر با کربن و هیدروژن و اکیسژن و نیتروژن هنوز نتونستیم یک باکتری کامل بسازیم! و تازه فرق بین یک باکتری با حدود 100 هزار اتم در DNA با یک سلول پیشرفته انسانی بسیار بسیار بسیار زیاده.
خلاصه اینکه کار عجیبی نکردیم!

نقل قول:
اشتباه نکنین برای همانند سازی لزوما نیازی به سوال نیست.از dna هم میشود استفاده کرد.و برای همانند سازی این ترتیب دی ان ای موجودات هست که انها را از هم دیگر جدا میکند
مثلا ما میتوانیم انیشتن دیگری به دنیا اوریم .تنها با یکی از دی ان ای های ان انسان.از کجا معلوم از این ناسا هیچی بعید نیست شاید تا حالا شبیه سازی انسان رو شروع کرده باشه

نه بابا!
اینا همش در حد تئوری هست! یعنی از نظر تئوری شدنی هست.

والا عملا همونی هست که خدممتون گفتم. یک سلول یا هستۀ یک سلول گرفته میشه در شرایط خاص قرار میگیره دوباره ژن های خاموشش روشن میشه و باید تازه در این مرحله بذاریدش در یک جای مناسب مثلا در رحم یک موجود زنده.....

نقل قول:
منظورتون رو نفهمیدم
بله نمیداند .مثلا ما فکر میکنیم اب میه حیاط است و هر جا اب نباشد حیاط نیست .به قول اختر شناسی از کجا معلوم شاید حیاط های در کرانه های کیهان باشند که وابسطه به اب نباشن.

بار ها گفتم اسامی مهم نیست
مهم اینه که جنس بدن موجودات از اب نیست.همین

منظور این هست که بشر هرگز نمیتونه مدعی تولید موجود زنده بشه! چون اون زنده ای که بشر میگه بر اساس تعریف خودش هست. و این یه چیز قرار دادی هست.

در مورد آب. بستگی داره نظر شما چی باشه! ولی من میدونم بچه ای که تازه دنیا اومده 80% وزن بدنش آب هست! یعنی در واقع آب هست:Cheshmak:

نقل قول:
اشتباه نکنین قدرت یا نیرو تغیر نمیکند.فقط اثر گذاری روی هم دیگر کم و زیاد میشه
ماه زمانی که از زمین پرتاب شد و جدا شد با یک نیروی گریز ثابت جدا شد.این نیرو گریز در فصای خلع شاید هزاران کیلو متر در ساعت سرعت داشته باشه اما خلعی در کار نیست .نیروی جاذبه زمین بر ماه اثر میگذارد و سرعت ان را کم میکند(دقت کنید قدرت یا نیروی ماه را کم نمیکنه فقط سرعت )
این امر باعث میشه زمانی که ماه دور میشه و جاذبه اثر کمتری روی ان میذار سرعت ماه بیشتر بشود
محض اصلاع ماه چند حرکت دارد .یکی گردش به دور خورد.یکی گردش به دور خورشید
یکی گردش به دور زمین
و یکی گریز از زمین.
ماه الاوه بر این که دور زمین میگردد از ان دور میشود
حرکت گردشی مد نظر بحث ما نیست.این گریز ماه هست که مورد بحث ماست
میدانید که اگر 2 جسم در کنار هم باشن بر حسب جاذبه به یکدیگر جذب میشوند و هیچ دلیلی برای گردش یکی به دور ان یکی وجود ندارد
اما انچه باعث میشه یک جسم مثل ماه به روی زمین سقوط نکند و حتا به دور ان بچرخد 2 دلیل دارد
دلیل گردش این است که
1 جسم کوچک تر در حال حرکت باشد و جسم بزرگتر ان را جذب کند در این صورت ناخود اگاه بجسم کوچک باید گردشی دور جسم بزرگ روع کند تا در نهایت به ان جذب شود
2 جسم کوچکتر از دل جسم بزگرتر بیرون اید و چون جسم بزرگ مثل زمین بر اثر برخود گردشی اغز کرد پر هر ان چه از ان بیرون رود هم در حال گردش است
اما دلیل گریز ماه
تنها یک دلیل دارد ان هم جسم کوچک از دل جسم بزرگ خارج شود بر اثر برخوردی.و چون قدرت نیروی گیریز ان جسم بیشتر از قدرت نیروی جسم بزرگ است .در نتیجه جسم کوچک به مرور دور تر میشود.هر چه دور تر شود نیروی جاذبه جسم بزرگ اثر کمتری روی ان دارد و در نتیجه سرعت جسم کوچک بیشتر میشود(دقت کنید قدرت نیروی گریز کم و زیاد نمیشه)(مگر اینه نیروی ضد بر ان وارد بشه)
البته اگر کمی فیزیک و نجوم خوانده باشید خیلی راحت تر متوجه میشین.که فرف قدرت نیرو و سرعت نیرو در چی هست

پس بحث ما روی نیروی گریز ماه هست .نه گردش ماه

کلا باید بگم اطلاعات نجومی شما در حد مناسبی نیست. البته اگر بحث قرآن و خدا و... نبود میگفتم در حد مناسبی هست.
نه!
کلا اینجوری که میگید نیست. ولی خوب اینجا هم جای بحث نجوم نیست.

در مورد ماه نظریات مختلفه.
در مورد حرکت هم باز اینجور نیست. نمونه اش حرکت دنباله دار ها در منظومه شمسی.
در مورد قانون کپلر و ... هم باید بیشتر مطالعه کنید. در این مورد خاص چون وقت گیر هست من نمیتونم پیگیر باشم...

=========================================

اما یک مطلب هم در مورد 12 بودن عدد ماه ها!
این ربطی به سرعت زمین و ماه و خورشید و ... نداره اصلا!!!!! ماجرا فقط گرد بودن زمین هست!
این که چرا از اول 12 برای ماه انتخاب شد و 24 ساعت برای روز و .... داستان مفصلی داره. اما اگر ماجرای گرد بودن و چرخیدن نبود این عدد ها هم نبود.
و این ویژگی ها یعنی چرخیدن (حالا با هر سرعتی و ...) و گرد بودن از ابتدا وجود داشته.

مثلا فرض کنید زمین در یک مدار مربعی دور خودرشید میگشت! منظورم رو متوجه میشید

خیر البریه;199045 نوشت:

با سلام

....


نقل قول:
اثبات کنید که غیر ممکن است ! هزاران نیروی ناشناخته وجود دارند که فقط آثارشان را یافته اند

هر وجودی اثاری دارد .و ما از این اثار پی به وجودی چیزی میبیرم
نیازی به اثبات نداره.لازمه کم یا زیاد شدن سرعت جمسی وارد شدن نیرو هست.وفقط نیروی جاذبه وجود دارد.اگر نیروی دیگری وجود داشت باید اثارش حس میشد.شما چرا در توهمات هستی؟

نقل قول:
البته نظری هم اینجانب بدهم شاید آیندگان آنرا آزمایش وقبول کردند من معتقدم که اجرام در اثر نیروی گرانشی تغییر سرعت میدهند یعنی در فواصل کم سرعتشان کم ودر فواصل دور سرعتشان زیادتر میشود نسبت به مرکز

دقیقا درست است
نقل قول:
همچنانکه “جان الدر” در اين زمينه مي گويد: “جديدترين و دقيق‌ترين اندازه‌گيريها در طول امواجي كه از كهكشانها پخش مي شود پرده از روي يك حقيقت عجيب و حيرت‌آور برداشته، يعني نشان داده است، مجموعه كهكشانهايي كه جهان از آنها تشكيل مي‌يابد؛ پيوسته با سرعتي زياد از يك مركز دور مي‌شوند، و هر قدر فاصله ي آنها از اين مركز بيشتر باشد، بر سرعت سير آنها افزوده مي‌گردد، مثل اين است كه زماني، كليه كهكشانها در اين مركز مجتمع بوده‌اند، بعد از آن از هم پاشيده، و مجموعه كهكشانها بزرگي از آنها جدا و به سرعت به هر طرف روانه مي‌شوند. دانشمندان از اين موضوع چنين استفاده كرده‌اند كه جهان داراي نقطه شروعي بوده است.


خب این چه ربطی به بحث ما داره؟
نقل قول:
شما ثابت کنید که اثر ندارد ، شهابسنگ چی

ایا با امدن زازله 9 ریشتریه چاپن که مدار زمین رو جا به جا کرد شما در طول مدت سال تغییری مشاده کردی؟یعنی ایا مدت زمان گردش زمین به دور خورشید کم یا زیاد شد؟
خیر.فقط در طول مدت شبانه روز اثر داشت.یعنی گردش زمین به دور خود
اما شهاب
که یک بار گفتم تمام اثار شهاب ها روی ماه قابل ره گیری است
در ثانی برخورد شهاب در نزدیکی ماه اثری دارد؟یعنی ثابت میکنه ماه نزدیک تر از این نبوده؟
این دلایل بچه گانست
نقل قول:
در حالیکه انسان عاقل میداند هزاران عامل در این مسائل بزرگ دخیلند که تا بحال دانشمندان با علم ناقص خود فقط قطراتی از اقیانوس را کشف کرده اند از کجا معلوم این فرضیه ها تا چند سال دیگه تعدیل و اصلاح ویا حتی مردود نشوند ؟

عزیز من نظریه چیه.اینکه ماه دور میشه نظریه هست؟
اینکه ماه روزی نزدیک بوده نظریه هست؟
نه خیر نتیجه گیری بر مبنای علم هست
مثل وقتی شما ماشینی رو میبینید که از جلوی شما میگذرد نتیجه میگیرید که این ماشید در زمانی پیش .10 متر عقب تر از شما بوده .در زمانی پیش تر 20 متر عقب تر بوده
این فرض ها بر مبنای دیدن اثار و نتیجه گیری از روی قوانین است
نقل قول:
دانشمندانی که حتی در مفاهیم بنیادی مانند فضا وجرم وسرعت وزمان (به پشت دیوار پلانگ رسیده واز طرف دیگر خبری ندارند) و .... از توضیح آنها در مانده اند چگونه بخود اجازه میدهند در باره اموری بی نهایت که به همه جوانب آن احاطه ندارند اظهار نظر کنند ؟! آیا این از نادانی نیست ؟

شما نقد ول کردین چسبیدین به نصیه
چیزی که ثابت شده و عینا میبینید باور ندارین بعد میگین .شاید این جوری شاید اونجوری
با شاید و اگر اما چیزی درست نمیشه.از توهمات خارج بشین

gsaeed;199297 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : Hosain باسمه تعالی (یا لطیف خبیر) با سلام: در آیه مورد اشاره و استناد شما، نفرمود که« از آغاز آفرینش 12 ماه وجود داشته است.!!» بلکه فرمود : « إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ» همانگونه که مشخص است و جای بحث و مجادله ندارد آیه مبارکه اشاره به «عندالله» و «فی کتاب الله» دارد یعنی علم ازلی و ثابت اللهی جلّ شأنه ، از روزی که خلقت را آغاز نمود بر این بوده که تعداد 12ماه را برای نظم یابی زندگی بشر قرار دهد. اگر بنا را بر معنایی که شما از آیه کرده اید قرار دهیم آنگاه چه توجیه و توضیحی برای «فی کتاب الله»در آیه مذکور می توان داشت. ؟؟ برای تفسیر ایه به ادرس زیر مراجعه کنید.چیزی جز کلام من نیست http://http://www.tebyan.net/index.a...395&ayeid=1271

باسمه تعالی



یا لطیف خبیر)



با سلام مجدد و آرزوی سالی پر خیر وبرکت وسرشار ازنیک بختی و الطاف خداوندی



احتراما، گزیده ای از تفسیر نمونه و تفسیر بزرگ المیزان را در ارتباط با آیه مورد استناد شما مکتوب میدارم ،ان شالله تعالی بهروری از آن من و شما را در یافتن حقیقت یاری نماید.



تفسیر پر بار نمونه در مورد آیه 36سوره توبه می نویسد:



نخست مى گوید: «تعداد ماه ها در نزد خدا در کتاب آفرینش از آن روز که آسمان و زمین را آفرید دوازده ماه است» (إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فی کِتابِ اللّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرْضَ).
تعبیر به«کِتابِ اللّهِ» ممکن است اشاره به قرآن مجید یا سایر کتب آسمانى باشد، ولى با توجه به جمله «یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرْضَ» مناسب تر این است که به معنى کتاب آفرینش و جهان هستى باشد.
به هر حال، از آن روز که نظام منظومه شمسى به شکل کنونى صورت گرفت، سال و ماه وجود داشت، سال، عبارت از یک دوره کامل گردش زمین به دور خورشید، و ماه، عبارت از یک دوره کامل گردش کره ماه به دور کره زمین، که در هر سال 12 بار تکرار مى شود.
همان گونه که ملاحظه می شوداین تفسیر شریف هیچ اشاره ای به این که از ابتدا خلقت و آفرینش آسمان و زمین تعداد ماهها 12ماه بوده اند ندارد، بلکه نوشته است در نزد خدا اینگونه بوده یعنی همان معنای صریح و واضحی که از آیه هم مشخص است. .و نکته بر طرف کننده شبهه ان که نوشته:«به هر حال، از آن روز که نظام منظومه شمسى به شکل کنونى صورت گرفت، سال و ماه وجود داشت، سال، عبارت از یک دوره کامل گردش....»


و مطلب زیر را از تفسیر بزرگ المیزان به جهت پی جوئی حقیقت می آوریم:



« و ثانیا فرموده: «عندالله» و نیز فرموده:«فی کتاب الله یوم خلق السماوات و الارض» چه همه این قیدها دلیل است بر اینکه عده نام برده در آیه عده ایست که هیچ تغیر و اختلافی در آن راه ندارد ، چون نزد خدا و در کتاب خدا دوازده است...»( تفسیر المیزان ج 9 ص413ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی)



ملاحظه می شود که باز اشاره به «عند الله » و «فی کتاب الله» است . و این نیست که آیه خواسته باشد بگوید از همان ابتدا خلقت تعداد ماه ها 12 عدد بوده است. این برداشت شما کاملا مخالف با ظاهر آیه است و حتی فکر نکنم نیاز به مراجعه به تفاسیر هم باشد بلکه با نگاهی به ترجمه آیه موضوع اظهر من الشمس است.



( در این شب عید بنده را دعا بفرمائید، ممنونم)


gsaeed;190318 نوشت:
خلق‌الساعه باور دارند که حیات به دلیل تاثیر علل یا در نتیجه وجود شرایط خاص پدیدار می‌شود نه اینکه منکر تاثیر علل یا معتقد به بی‌نیازی از شرایط و احوال خاص باشند. دانشنامه رشد همانگونه که خواندید باور ان زمان بر این بود که موجودات میتوانند از گوشت یا پیراهن کثیف بوجود ایند و برخی از اب راکد اب گندیده گل و لای مثلا بر این باور بودند که ماهی در اب کثیف بوجود می اید حال ببینیم قران چه میگوید.البته باید بگم که این نظریه میگفت که هر موجود از چیزی بوجود می اید مثلا بعضی ها در اب گل و بعضی از گوشت و غذاهای فاسد

باسمه تعالی
(یالطیف خبیر)

سلامی دیگر عیدانه شما
جای تعجب است که شما قرآن را به بیان و پذیرش نظریه خلق الساعه متهم میکنید ، در حالی که آیات صریحی خلاف آن را می رسانندمانند آیه:«وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارً» این آیه مبارکه در سوره نوح چه سنخیتی با نظریه خلق الساعه دارد؟؟؟
و در مورد این آیه از سوره حج چه توضیحی می توان داد؟
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ»
بیان مراحل خلقت انسان با این صراحت ، یعنی خلق الساعه؟؟!!!!
و مراحل : انزلنا علیها الماء - اهتزت - ربت - أنبتت ، یعنی خلق الساعه؟؟؟؟؟!!!

لا حول و لا قوة الا بالله

جناب سعید بزرگوار باز هم تاکید میکنم که تمام صحبت های شما نظریه هست و هیچ قطعیتی نداره ، یک بنده خدایی گفته احتمالاً ماه مثلاً یک میلیون سال پیش بسیار به زمین نزدیک بوده و در طول سال بیش از 12 بار به دور زمین میچرخیده ، ولی قرآن میگه گردش ماه 12 بار بوده ، بنده یک نظریه جدید میدم که با توجه به آیه احتمالاً ماه از زمین دور میشه (مثلاً 300 سال) بعد به فاصله خاصی که میرسه مثلاً بوسیله یک نیرویی به اسم نزدیکی به مرکز دوباره به زمین نزدیک میشه (بازم مثلاً 300سال) شما میتونید این نظریه رو رد کنید؟
اگر اعتقاد داشته باشیم که قرآن کتاب حق هست و ماه در حال دور شدن از زمین فکر میکنم نظریه من درست تر باشه
سالتون خوش

hosain;199608 نوشت:

باسمه تعالی

یا لطیف خبیر)

با سلام مجدد و آرزوی سالی پر خیر وبرکت وسرشار ازنیک بختی و الطاف خداوندی

احتراما، گزیده ای از تفسیر نمونه و تفسیر بزرگ المیزان را در ارتباط با آیه مورد استناد شما مکتوب میدارم ،ان شالله تعالی بهروری از آن من و شما را در یافتن حقیقت یاری نماید.

تفسیر پر بار نمونه در مورد آیه 36سوره توبه می نویسد:

نخست مى گوید: «تعداد ماه ها در نزد خدا در کتاب آفرینش از آن روز که آسمان و زمین را آفرید دوازده ماه است» (إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فی کِتابِ اللّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرْضَ).
تعبیر به«کِتابِ اللّهِ» ممکن است اشاره به قرآن مجید یا سایر کتب آسمانى باشد، ولى با توجه به جمله «یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرْضَ» مناسب تر این است که به معنى کتاب آفرینش و جهان هستى باشد.
به هر حال، از آن روز که نظام منظومه شمسى به شکل کنونى صورت گرفت، سال و ماه وجود داشت، سال، عبارت از یک دوره کامل گردش زمین به دور خورشید، و ماه، عبارت از یک دوره کامل گردش کره ماه به دور کره زمین، که در هر سال 12 بار تکرار مى شود.
همان گونه که ملاحظه می شوداین تفسیر شریف هیچ اشاره ای به این که از ابتدا خلقت و آفرینش آسمان و زمین تعداد ماهها 12ماه بوده اند ندارد، بلکه نوشته است در نزد خدا اینگونه بوده یعنی همان معنای صریح و واضحی که از آیه هم مشخص است. .و نکته بر طرف کننده شبهه ان که نوشته:«به هر حال، از آن روز که نظام منظومه شمسى به شکل کنونى صورت گرفت، سال و ماه وجود داشت، سال، عبارت از یک دوره کامل گردش....»


و مطلب زیر را از تفسیر بزرگ المیزان به جهت پی جوئی حقیقت می آوریم:

« و ثانیا فرموده: «عندالله» و نیز فرموده:«فی کتاب الله یوم خلق السماوات و الارض» چه همه این قیدها دلیل است بر اینکه عده نام برده در آیه عده ایست که هیچ تغیر و اختلافی در آن راه ندارد ، چون نزد خدا و در کتاب خدا دوازده است...»( تفسیر المیزان ج 9 ص413ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی)

ملاحظه می شود که باز اشاره به «عند الله » و «فی کتاب الله» است . و این نیست که آیه خواسته باشد بگوید از همان ابتدا خلقت تعداد ماه ها 12 عدد بوده است. این برداشت شما کاملا مخالف با ظاهر آیه است و حتی فکر نکنم نیاز به مراجعه به تفاسیر هم باشد بلکه با نگاهی به ترجمه آیه موضوع اظهر من الشمس است.

( در این شب عید بنده را دعا بفرمائید، ممنونم)


ایه واضح اشاره میکنه به وجود 12 ماه در سال از ان روز که زمین و اسمان خلق شد
در حقيقت‏شماره ماه‏ها نزد خدا از روزى كه آسمانها و زمين را آفريده در كتاب [علم] خدا دوازده ماه است از اين [دوازده ماه] چهار ماه [ماه] حرام است
کمی منطقی و منصف باشید .چرا معنی ایه رو عوض میکنید واضح تر از این .نمیشه
منظور کتاب خدا .مکان نوشته است مثلا
رستم اسفندیار را کشت در شاهنامه
شمار ماها 12 است در کتاب خدا
در مورد نزد الله
رستم از لحاظ هیکل در نزد فردوسی قوی هیکل بود
یعنی در نظر فردوسی رستم قوی بود و قوی ان را ترسیم کرد
شمار ماه ها هم نزد خدا 12 است و این نظر را پیاده کرده
نمیتونین بگین منظور ایه این نبوده .خیلی واضحه
نقل قول:
جای تعجب است که شما قرآن را به بیان و پذیرش نظریه خلق الساعه متهم میکنید ، در حالی که آیات صریحی خلاف آن را می رسانندمانند آیه:«وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارً» این آیه مبارکه در سوره نوح چه سنخیتی با نظریه خلق الساعه دارد؟؟؟
و در مورد این آیه از سوره حج چه توضیحی می توان داد؟
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ»
بیان مراحل خلقت انسان با این صراحت ، یعنی خلق الساعه؟؟!!!!
و مراحل : انزلنا علیها الماء - اهتزت - ربت - أنبتت ، یعنی خلق الساعه؟؟؟؟؟

کمی دقیق تر شو
ایه مربوط به تداوم نسل موجود هست.نه پیدایش ان
در اغاز ما انسان را از ابی پست خلق کردیم
تداوم نسل او از نطفه گوشت و وو ووو وووو ووووو وووووو ووووووو وووووووو ووووووووو وووووووووو
بحث ما سر انسان اول یا موجود اول است نه تداوم نسل
موضوع قفل شده است