بهشت آدم (ع) در آذربایجان

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بهشت آدم (ع) در آذربایجان

بر اساس مندرجات تورات بهشت در شرق دو رود دجله و فرات قرار دارد. نیز در نوشته های سومریان در باره سفر گیلگامیش پهلوان سومری برای بدست آوردن راز جاودانگی و گذشتن او از کوه ماشو (میشوو داغی مرند) برای داخل شدن به بهشت خدایان سومری ، نظریه بهشت بودن آذربایجان قریب به یقین می باشد .
David Rohl باستانشناس انگلیسی نیز همین عقیده را دارد.
همچنین درحدیثی از امام صادق آمده است که بهشت آدم باغی از باغ های دنیا بوده است

من توی یه مقاله ی از یکی از باستان شناسان خارجی خونده بودم که حضرت آدم و حوا توی همین آذربایجان خودمون شهری به نام میاندوآب ، در دشت میاندوآب فرود اومدن حالا نمی دونم این مطلب چقدر راست هست ولی توی مقاله این طور نوشته شده بود اگه منظورتون همین آذربایجان خودمون باشه اگه خواستید مقاله رو پیدا می کنم می ذارم. و دیگه این که در اون مقاله زیبایی های آذربایجان رو به بهشت و بهشت عدن تشبیه کرده بودن. طوری زیبایی ها آذربایجان رو توصیف می کردکه انگار اذربایجان بهشت کوچک. مقاله خیلی خوبی بود.

بنام الله
باسلام
براي نخستين بار (1917-1989) Reginald Walker آمريكايي اعلام كرد كه بهشت حضرت آدم عليه السلام كه در تورات ذكر شده است ، در آذربايجان ايران قرار داد.
سالها بعدDavid Rohel باستانشناس انگليسي با دلايلي از تورات ، آثار مكتوب سومريان ( داستان ائنمركار و ارباب آراتتا )،دلايل زبان شناختي و جغرافيايي آذربايجان ايران را بهشت آدم معرفي كرد.

Genetics & Genealogy

The Secret Garden

By Peter Martin, The Sunday Times, 11 October 1998

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

دوستان اگر منابع شما به قرآن هم اجازه سخن گفتن میدهد بنده عرائضی دارم به تفسیر شریف الفرقان نوشته لسان المحققین آیة الله العظمی صادقی تهرانی توجه کنید:
ترى إنها جنة الخلد؟ و كما يفهم من إطلاقها دون قرينة تصرفها عن وجهها؟
1- و جنة الخلد هي خلد دونما شرط الأكل من شجرة خاصة منها، فكيف عصى آدم ربه فغوى طمعا فيها: «هَلْ أَدُلُّكَ عَلى‏ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلى‏. فَأَكَلا مِنْها،» (20: 121) و آدم أعرف بها منا إذ دخلها، فلو كانت هي الخلد لم يزلّ للحصول عليه بالأكل من شجرة الخلد و ملك لا يبلى! 2- و أن «فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ» دونما استثناء، و قد نهي آدم فيها عما اشتهت نفسه! 3- و أن الداخل فيها ليس بخارج عنها: «لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ» (15: 48) و قد مسّه نصب و أهبط عنها، و هم «خالِدِينَ فِيها أَبَداً» (5: 119) «لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» (9: 21):
4- و ان الكافر محروم عنها و نادى اصحاب النار اصحاب الجنة ان أفيضوا علينا من الماء او مما رزقكم اللّه قالوا إن اللّه حرمهما على الكافرين (7: 50) و إبليس كان من الكافرين! 5- و ان الخلد هي جنة الآخرة، لا يدخلها احد قبل الآخرة، فكيف دخلها آدم و زوجه في الأولى و قبل أن تقوم القيامة!.
6- و أنها ليست دار شريعة و تكليف و قد كلّف آدم فيها! 7- و أنه لا يدخلها إلّا من آمن و عمل الصالحات و جاهد و صابر: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ» (3: 142) و لا يعرف لآدم عمل يستحق به الجنة قبل دخولها و لا موقف للمصابرة قبل معركة الشيطان!.
8- و انها لا تزلف لأهله إلّا عند القيامة: «وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ» فكيف يدخلها آدم قبل إزلافها و قبل ابتلاء التقوى!:
فلدخول جنة الخلد التي لها ثمانية أبواب، ثمانية أبواب شرحناها، و لم يدق آدم حينذاك و لا بابا واحدة فكيف دخلها؟

جنت به معنای باغ است (البته از معنای جنّ گرفته شده است حالا ما کاری به لغتش نداریم)

در اینجا ایشان این سوال را مطرح کرده اند که آیا آن باغ همان باغ جاودانی است که خدا وعده داده است؟
1. «هَلْ أَدُلُّكَ عَلى‏ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلى‏. فَأَكَلا مِنْها،» (20: 121) شیوه گول زدن شیطان چه بود؟ گفت آیا تو را بر درختی که تورا جاودان(در اینجا خلد با قرائنی جاودانگی است) میکند راهنمایی کنم اگر آنجا جنت جاودانه بود که آدم از ما بهتر میدانست و نیاز به خوردن از آن درخت نبود
2. «فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ» یکی از خاصیتهای بهشت جاودان آن است هرچه انسان بخواهد در ان هست بدون هیچ استثنائی! ولی آدم در ان باغ از آنچه نفسش تقاضا میکرد نهی شده بود
3. «لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ» (15: 48) این آیه نشان میدهد که داخل شونده در بهشت جاودان هرگز از آن خارج نمیشود در حالی آدم و حوا خارج شدند!!
4. و نادى اصحاب النار اصحاب الجنة ان أفيضوا علينا من الماء او مما رزقكم اللّه قالوا إن اللّه حرمهما على الكافرين (7: 50) کافر هرگز داخل در بهشت جاودان نمیشود در حالی که شیطان داخل آن شد
5. بهشت جاودان در آخرت هست و قبل از زمانش هیچ کس داخل ان نمیشود پس چگونه آدم(در همان ابتدای خلقت نوع انسان) قبل از برپایی قیامت داخل آن شد؟
6. بهشت جاودان جایگاه شریعت و تکلیف نیست ولی آدم در آنجا تکلیف شد!
7. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ» (3: 142) تنها کسانی داخل در بهشت جاودان میشوند که ایمان بیاورند و جهاد کنند و صبر پیشه کنند ولی جهاد معنا نمیابد مگر در معرکه با شیطان حال آن که ادم هنوز این را انجام نداده بود!
8. «وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ»(ق : 31) [=times new roman][=&quot]و بهشت براى پرهيزگاران با آرايشى (ويژه) نزديك آورده شد، حال آنكه دور (هم) نيست[/][/]
پس چگونه آدم داخل در ان شود در حالی که قیامت برپا نشده و تقوای او امتحان نشده!

ادامه .......

..............ادامه
فلتكن هي من جنان الدنيا، و ترى أنها من جنان الدنيا الأرضية؟ أم السماوية؟
و الأرضية منها ترفضها آياتها: «وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ» و لا هبوط إلّا من أعلى الى ادني، ثم و لا تدل «اهْبِطُوا مِصْراً» على أنها المعني منها، حيث القرينة الأرضية هنا حاكمة دونها، و تفسير آية بأخرى ليس أن تفسرها بما فسرت الثانية مع فارق قرينة فيها دونها، فانه من ضرب الآيات بعضها ببعض، و هنا قرينة قاطعة أن الهبوط كان من جنة في السماء:
«قالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى‏ حِينٍ. قالَ فِيها تَحْيَوْنَ وَ فِيها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُونَ» حيث الأرض المستقر فيها هي كلّ الأرض بجنانها وجاه السماء، و فيها حياة و موت و خروج منها، دون الجنة التي كان آدم فيها، و أن في الأرض الشقاء أيا كانت دون هذه الجنة: «فَلا يُخْرِجَنَّكُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقى‏. إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيها وَ لا تَعْرى‏، وَ أَنَّكَ لا تَظْمَؤُا فِيها وَ لا تَضْحى‏» و في الأرض بجناتها جوع و عرى و ظمأ وضحى! إذا فلتكن هي من جنان السماء، المتوفرة فيها مواصفاتها التي ليست في جنان الأرض أبدا.

دلایلی را می آورند که منظور از آن باغ باغی در زمین نبوده و نمیتواند باشد بلکه باغی در آسمان بوده : هبوط زمینی بودن آن باغ را باطل میکند و نمیشود به آیه اهبطوا مصرا استدلال کرد چرا که آنجا با قرینه ذکر شده است و اینجا با قرینه خلاف آن اینجا خود ارض که محل هبوط است تمام ارض پس چه میماند جز آسمان؟
مسئله دیگر آن که در باغهای زمین موت و حیات وجود دارد در حالی که در آنجا اینگونه نبود و در باغهای زمینی هرگونه که باشد انسان گشنه میشود و برهنه میگردد و تشنه و آفتاب زده میشود(1)

پس به ناچار آن جنت از باغهای آسمان بوده است(گذشته از صراحت در هبوط فی الارض دلیل دیگر آن است که هیچ کدام از صفتهایش با صفات باغهای زمینی متناسب نیست!)

التماس دعا
--------------------------------------
1. ترجمه با کمی تغییر و تلخیص از الفرقان نوشته لسان المحققین آیة الله العظمی صادقی تهرانی

باغ عدن (به عبری: גַּן עֵדֶן) طبق شرحی که در بخش پیدایش در کتاب مقدس آمده جایی است که اولین انسان یعنی آدم و همسرش حوا بعد از خلق شدن توسط خدا، آنجا زندگی می‌کردند. این باغ بخشی از داستان خلقت در ادیان ابراهیمی است. طبق داستان خلقت از کتاب عهد عتیق موقعیت جغرافیایی آن به رودی چهار شعبه شده (فیشون، جیحون، حدَّقل، فرات) و مناطق حویله، آشور و نود[۱](اقلب اتیوپی ترجمه شده) مربوط می‌شود.
در یکی از این نظریه‌ها، دیوید رول ادعا کرده‌است که سرزمین عدن، در جلگه‌ای وسیع در شمال کوه آتشفشانی سهند و در نزدیکی تبریز قرار داشته‌است. رول به مناطق و مکان‌هایی استناد کرده‌است که به باور او نام آن‌ها با توصیفات کتاب مقدس، همخوانی دارد.
این تطابق‌ها شامل موارد زیرند:

دیوید رول محقق ، آهنگ ساز ، تهیه کننده ، عکاس و گزارشگر اهل انگلستان می باشد که در حال حاضر ساکن کشور اسپانیاست او به عنوان نویسنده ای بین المللی و جنجالی که کتاب هایش به عنوان پرفروشترین کتاب ها در سطح جان عرضه میشود. دیوید تحقیقات زیادی درباره مصر ، یونان و ایران باستان انجام داده و از این باب به عنوان متفکری بزرگ و پر آوازه شناخته میشود او همچنین نویسنده مقاله جنجالی (من در باغ عدن بودم) است که مدتی پیش اقدام به ساخت مستند (راه به بهشت) کرد که از شبکه های دیسکاوری آمریکا و چند کشور دیگر پخش شده و بنا به درخواست ها به دفعات تکرار شده. او در این مقالات و مستند ها به موضوع شناسایی محل دقیق باغ عدن (محل فرود آدم و حوا به زمین) پرداخته و طبق مستندات محکم از تبریز به عنوان محل دقیق این باغ یاد کرده. اول از همه چهار رودخانه ای که از عدن خارج می شوند سرچشمه شان از این منطقه بود این رودخانه ها عبارتند از:
فرات (Euphatos) ، دجله (Dighat) ، ارس (Ghaihun Aras) ، قزل اوزن.بعدی منطقه هندو کش بود ، مزر عدن حوالی منطقه کوشه داغ است ، بعدی منطقه Nod بود که قابیل به آنجا تبعید شد. منطقه ای در اردبیل است که ما در پستی و بلندی های Noqdi پیدا کردیم. که کوهی که خداوند در کتاب های مقدس به آن اشاره کده ، کوه سهند است درست در جنوب تبریز.

تحقیقات نشان داده است، بهشتی که در قلب زمین نهفته همان جایی (تبریز) هست که در کتاب های مقدس از آن به عنوان جایی که آدم و مردمانش در آن جای گرفته اند، یاد شده است. متاسفانه منطقه باغ عدن در زیر منطقه وسیعی از شهر قرار گرفته است .ولی شما کافیست تا به خارج از شهر و به محدوده دره آجی چای سفری داشته باشید تا تصوری از منطقه عدن در این ناحیه داشته باشید.

دادا مهدی منظور ما از باغ عدن باغی بوده که وقتی حضرت آدم و حوا از بهشت بیرون رانده می شن در اونجا فرود میان. نه باغی مثل بهشت که نه در اون گشنه می شن نه تشنه نه چیز دیگه ای
باغ عدن که آدم و حوا در اون بودن باغی در زمین بوده نه در آسمان.
و چنین باغی در روی زمین می تونه باشه چون بنا به دلایلی مگن همون اذربایجان خودمنه.:ok:
در ضمن می تونید به اینجا یه سری بزنید.
http://forum.niksalehi.com/forum143/thread77432.html

بنام الله
نقد جمله ي "جنت به معنای باغ است (البته از معنای جنّ گرفته شده است حالا ما کاری به لغتش نداریم)"

بيشتر كساني كه به ريشه يابي واژه هاي قرآني پرداخته اند ايراني و يا غير عرب بوده اند.

زبان عربي در مقايسه با زبان هاي ديگر جوان بوده و كلمه هاي زيادي از ديگر زبان هاي وارد زبان عربي شده است.(زبان عربي از زبان اكدي پديد آمده است و وقتي از زبان سرياني سخن به ميان مي آيد ، منظور زبان سومري است.

داستان بُز اخفش را حتما خوانده ايد.
در هنگام نوشتن واژه نامه هاي قرآني هنوز زبا سومري كشف و قرائت نشده بود.

سومری: gàna / gàn
عربی: جنت
عبری: ( گن:باغ)gan
Hausa از زبان های افریقایی: gōnā
مصری باستان: (باغبان)kAny
تامیلی: kaN
لیدیای: (ناحیه ، سطح) qela
شبستر در آذربایجان : کانا / قانا (باغ)
فارسی و ترکی: - گان / - جان [ پسوند اسم مکان مانند: آذر+بای+ جان/ آذر+بای+گان]
معنی: باغ، کشتزار ، دشت ، سطح هموار

بنام الله
سلام
من با بسياري از نوشته هايتان در مورد بهشت آدم موافق هستم. اما:دلایلی را می آورند که منظور از آن باغ باغی در زمین نبوده و نمیتواند باشد بلکه باغی در آسمان بوده.

۱) خداوند می فرماید که می خواهم خلیفه ای را در روی زمین قراردهم.
۲) خداوند آدم را از خاک روی زمین آفرید. (شیطان علت سجده نکردن خود را آز خاک بودن آدم ذکر کرده است)

۵) بر اساس حدیثی از امام صادق علیه السلام ، بهشت آدم باغی از باغ های دنیا بوده است. در كدام سياره باغ پر از نعمت و ميوه هاي گوناگون وجود دارد؟! همه سياراتي كه تاكنون كشف شده اند حتي براي زندگي يك ميكوب كوچك نيز نامناسب هستند چه برسد به حضرت آدم (ع)؟!
حتي قيامت و محاكمه الهي نيز روي كره خاكي (زمين) انجام خواهد يافت.

منظور از واژه ی هبوط فقط ” از بالا به پایافتن ” نیست تا استدال شود که بهشت در جایی از آسمان و یا کرات دیگر قرار داشته است. منظوراز هبوط به معناي ارزشي مي تواند باشد نه مكاني. البته اگر بپذيريم كه هبوط مكاني است حضرت آدم براي رسيدن به سرزمين مكه از كوه هاي بلند سهند يا ميشوو داغي مرند پايين آمده و به عربستان يا كوفه كه منطقه ي پستي و هموارتري بوده ، رفته است.
(شما با دشواری های سفر به کرات دیگر آشنایی دارید. مثلا نیاز به سفینه فضایی ، بی وزنی ، وجود کمربند خطرناک وان آلن در اطراف زمین ، شهاب سنگ ها ، نبود اكسيژن و
…)
همچنین بر اساس برخی روایات برخی از مکان های مقدس بخشی از بهشت (برزخی) و برخی از مکان ها مانند صحرای برهوت بخشی از جهنم شمرده شده است.

آب و هواي شمالغرب و شمال ايران در حدود 10000-4000 سال پيش گرمتر شده و بارش باران افزايش يافته است و در نتيجه رويش گونه هاي گياهي و ميوه هاي خودرو بيشتر شده استگه بهشت طبيعي ايجاد شده است.

به نام یگانه هستی بخش

با سلام و تشکر از دوستانی که در این بحث شرکت کردند.

در تفسير قمى از پدرش و او بدون سند روايت آورده، كه: شخصى از امام صادق (ع) از بهشت آدم پرسيد، كه آيا از بهشت‏هاى دنيا بوده؟ و يا از بهشتهاى آخرت؟ امام در پاسخ فرمود: از بهشت‏هاى دنيا بوده، آفتاب و ماه در آن طلوع مى‏كردند، و اگر از بهشت‏هاى آخرت بود، آدم تا ابد از آن بيرون نميشد.

و نيز فرمود: خداى تعالى آدم را در بهشت منزل داد، و همه چيز را بغير از يك درخت برايش مباح كرد، و چون مخلوقى از خدا بود، كه بدون امر و نهى و غذا و لباس و منزل و ازدواج نميتوانست زندگى كند، چون جز بتوفيق خدا نفع و ضرر خود را تشخيص نميداد، لا جرم فريب دستورات و سوگند ابليس را خورد، ابليس نزد او و همسرش آمده گفت: اگر از اين درخت كه خدا شما را نهى كرده، بخوريد، فرشته ميشويد، و براى هميشه در بهشت باقى ميمانيد، ولى اگر از آن نخوريد، خدا از بهشت بيرونتان خواهد كرد، و سپس سوگند خورد، براى آن دو، كه من خيرخواه شمايم، هم چنان كه خداى عز و جل داستان را حكايت كرده، مى‏فرمايد: (ما نَهاكُما رَبُّكُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ، إِلَّا أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ، أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدِينَ، وَ قاسَمَهُما: إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحِينَ، «1» آدم اين سخن را از او پذيرفته از آن درخت خوردند، و شد آنچه كه خداى تعالى حكايت كرده: (فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما)، يعنى لباسهاى بهشتى كه خدا بر تن آنان پوشانده بود، بيفتاد، و شروع كردند به پوشاندن خود از برگ بهشت، (وَ ناداهُما رَبُّهُما: أَ لَمْ أَنْهَكُما عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ؟ وَ أَقُلْ لَكُما إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُما عَدُوٌّ مُبِينٌ)؟ «2» بعد از اين عتاب كه خدا بانان كرد، گفتند: پروردگارا ما بخود ستم كرديم، و اگر تو ما را نيامرزى، و رحم نكنى، حتما از زيانكاران خواهيم بود، كه قرآن توبه آنان را چنين حكايت كرده: (رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا، وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا، وَ تَرْحَمْنا، لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ)، «3» پس خداى تعالى بايشان فرمود: (فرود شويد، در حالى كه بعضى دشمن بعضى ديگرتان باشيد، و شما در زمين قرارگاه، و تا مدتى معين زندگى داريد)، آن گاه امام فرمود: يعنى تا روز قيامت در زمين خواهيد بود، سپس فرمود: آدم بر كوه صفا هبوط كرد، و همسرش حوا بكوه مروه، و بمناسبت اينكه آدم صفى خدا بود، صفا را صفا، و بمناسبت اينكه حوا مرئه و زن بود، كوه مروه را مروه خواندند. «ترجمه الميزان، ج‏1، ص: 211»

بهشت آدم كدام بهشت بود؟
در پاسخ اين پرسش بايد به اين نكته توجه داشت كه گرچه بعضى آن را بهشت موعود نيكان و پاكان مى‏دانند، ولى ظاهر اين است كه آن بهشت نبود. بلكه يكى از باغهاى پر نعمت و روح‏افزاى يكى از مناطق سر سبز زمين بوده است.

زيرا اولا بهشت موعود قيامت، نعمت جاودانى است كه در آيات بسيارى از قرآن به اين جاودانگى بودنش اشاره شده، و بيرون رفتن از آن ممكن نيست و ثانيا ابليس آلوده و بى‏ايمان را در آن بهشت راهى نخواهد بود، نه وسوسه‏هاى شيطانى است و نه نافرمانى خدا.

ثالثا در رواياتى كه از طرق اهل بيت ع بما رسيده اين موضوع صريحا آمده است.
يكى از راويان حديث مى‏گويد از امام صادق ع راجع به بهشت آدم پرسيدم امام ع در جواب فرمود: باغى از باغهاى دنيا بود كه خورشيد و ماه بر آن مى‏تابيد، و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن بيرون رانده نمى‏شد.

و از اينجا روشن مى‏شود كه منظور از هبوط و نزول آدم به زمين نزول مقامى است نه مكانى يعنى از مقام ارجمند خود و از آن بهشت سر سبز پائين آمد.
اين احتمال نيز داده شده كه اين بهشت در يكى از كرات آسمانى بوده است هر چند بهشت جاويدان نبوده، در بعضى از روايات اسلامى نيز اشاره به بودن اين بهشت در آسمان شده است ولى ممكن است كلمه سماء (آسمان) در اين گونه روايات اشاره به" مقام بالا" باشد، نه" مكان بالا".

ولى بهر حال شواهد فراوانى نشان مى‏دهد كه اين بهشت غير از بهشت سراى ديگر است چرا كه آن پايان سير انسان است و اين آغاز سير او بود، اين مقدمه اعمال و برنامه‏هاى او است و آن نتيجه اعمال و برنامه‏هايش.
« تفسير نمونه، ج‏1، ص: 187»

:Gol::Gol:

بنام الله
شايد منظور از شجره ي ممنوعه "درخت انگور " باشد.همانطوري كه در حديثي از امام رضا (ع) آمده است.
خوردن " گندم" چندان منطقي نيست. زيرا در حالت عادي شكل ظاهري گندم بر عكس برخي از ميوه ها مانند انارو خربزه و گلابي و ... رغبتي براي خوردن ايجاد نمي كند. (در بهشت تنوع ميوه ها بوده است.)
گندم مستقيما قابل خوردن نمي باشد و بايد آنرا آرد كرد و پخت و سپس خورد.
شراب و مي از انگور بدست مي آيد كه در اديان الهي خوردن آن حرام شمرده شده است.
انگور مستقيما قابل خوردن است (برعكس گندم) و مي تواند بعنوان غذا مورد استفاده قرار گيرد.
وقتي در قرآن سخن از جنت و باغ به ميان مي آيد ، معمولا به باغ انگور و يا شرابا طهورا نيزاشاره ميشود.
اگر وا‍ژه شجره (درخت) به معناي درخت باشد، در مورد انگور درست تر است.
سومري ها در كنار عكس آدم و حوا نقش درخت انگور را ترسيم مي كردند.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

fuzuli;188456 نوشت:
) خداوند می فرماید که می خواهم خلیفه ای را در روی زمین قراردهم.

این جانشین قرار داده شد اما قرار نیست که همان اول در زمین قرار داده شود!!! از این عبارت همچنین چیزی بر نمی آید بلکه اتفاقا باید این قرار داده شدن در زمین با زمینه و آمادگی باشد پس اول خدا آدم را در باغی پرنعمت در آن باغ آسمانی قرار داد سپس بعد از آن عملش او را به زمین هبوط داد

fuzuli;188456 نوشت:
۲) خداوند آدم را از خاک روی زمین آفرید. (شیطان علت سجده نکردن خود را آز خاک بودن آدم ذکر کرده است)

این هم دلیل محکمی نیست زیرا بالا بردن خاک توسط فرشتگان همانند هبوط آدم امری ممکن است نه غیر ممکن!

fuzuli;188456 نوشت:
) بر اساس حدیثی از امام صادق علیه السلام ، بهشت آدم باغی از باغ های دنیا بوده است. در كدام سياره باغ پر از نعمت و ميوه هاي گوناگون وجود دارد؟! همه سياراتي كه تاكنون كشف شده اند حتي براي زندگي يك ميكوب كوچك نيز نامناسب هستند چه برسد به حضرت آدم (ع)؟!

آنچه تا کنون کشف شده اند ملاک نیست مهم مفهوم آیه است وقتی تمام زمین مهبط قرار میگیرد یعنی جنت غیر تمام زمین بوده است!

fuzuli;188502 نوشت:
شايد منظور از شجره ي ممنوعه "درخت انگور " باشد.

در حقیقت مهم نیست که آن درخت چه درختی بوده است مهم آن است که حضرت آدم به وسیله آن امتحان شده است(به دلیل بی اهمیت بودنش خدا نامی از آن در قرآن نمیبرد)

اما گندم نمیتواند باشد به دلیل آن که گندم شجرة نیست

التماس دعا

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

bastan;188291 نوشت:
دادا مهدی منظور ما از باغ عدن باغی بوده که وقتی حضرت آدم و حوا از بهشت بیرون رانده می شن در اونجا فرود میان. نه باغی مثل بهشت که نه در اون گشنه می شن نه تشنه نه چیز دیگه ای

برادر عزیز بنده

عدن در زبان شما به چه معناست؟

اگر منظور محل هبوط باشد باز هم اصلا اهمیت نمیباد(هرچند که در روایاتی خلاف مطلب شما هست مثل:

یاسین;188475 نوشت:
امام فرمود: يعنى تا روز قيامت در زمين خواهيد بود، سپس فرمود: آدم بر كوه صفا هبوط كرد، و همسرش حوا بكوه مروه، و بمناسبت اينكه آدم صفى خدا بود، صفا را صفا، و بمناسبت اينكه حوا مرئه و زن بود، كوه مروه را مروه خواندند.

)

یک جواب کلی به دوستان عزیز: تا زمانی که قرینه قطعیه ای بر آسمان نبودن سماء یا مکانی نبودن هبوط نباشد نباید آن را به خلاف ظاهر معنا کرد(هرچند که در این مسئله اطلاق ارض به کل زمین خود قرینه است بر نبودن جنت از زمین)

fuzuli;188456 نوشت:
منظور از واژه ی هبوط فقط ” از بالا به پایافتن ” نیست تا استدال شود که بهشت در جایی از آسمان و یا کرات دیگر قرار داشته است. منظوراز هبوط به معناي ارزشي مي تواند باشد نه مكاني. البته اگر بپذيريم كه هبوط مكاني است حضرت آدم براي رسيدن به سرزمين مكه از كوه هاي بلند سهند يا ميشوو داغي مرند پايين آمده و به عربستان يا كوفه كه منطقه ي پستي و هموارتري بوده ، رفته است. (شما با دشواری های سفر به کرات دیگر آشنایی دارید. مثلا نیاز به سفینه فضایی ، بی وزنی ، وجود کمربند خطرناک وان آلن در اطراف زمین ، شهاب سنگ ها ، نبود اكسيژن و …)

شما اگر بخواهید این مسئله را مطرح کنید باید هبوط و صعود ملائکه و پیامبر در شب معراج را هم زیر سوال ببرید در حالی که با اراده خدا هیچ چیزی غیر ممکن نیست

fuzuli;188456 نوشت:
همچنین بر اساس برخی روایات برخی از مکان های مقدس بخشی از بهشت (برزخی) و برخی از مکان ها مانند صحرای برهوت بخشی از جهنم شمرده شده است.

آل‏عمران : 133 وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقينَ

و روایات مورد نظر اثبات میکند که جنت برزخی عرضش آسمانها و زمین است و اما با ویژگیهای برزخی نه خاکی!!

التماس دعا

موضوع قفل شده است