احترام به افكار و مقدسات یكدیگر

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
احترام به افكار و مقدسات یكدیگر



احترام به افكار و مقدسات یكدیگر

پیش‏ شرطهاى گفت و گو از نگاه قرآن

منظور از زمینه‏ها و پیش شرطهاى گفت و گو، امورى است كه فراهم آوردن و مراعات آنها در تمام مراحل گفت و گو لازم و ضرورى است. به برخى از این موارد اشاره مى‏كنیم:

الف) پذیرش دو طرف یا چند طرف:

یكى از پیش ‏فرض‌هاى آغازین گفت و گو، پذیرش دو طرف یا چند طرف است كه با استفاده از علائم، از جمله كلام به شكل‌هاى مختلف با یكدیگر تبادل معنا مى‏نمایند. این امر مورد پذیرش قرآن كریم است. البته پذیرش طرف مقابل به معناى حقانیت او نیست، بلكه منظور این است كه گفت و گو وقتى تحقق پیدا مى‏كند كه هر یك از طرفین، سخن طرف دیگر را بشنود و با یكدیگر به تبادل آرا و عقاید بپردازند. حضرت موسى (علیه‌السلام) مامور مى‏شود حتى با فرعون، دشمنترین دشمنان خدا، به گفت و گو بپردازد و آیات الهى را به او ابلاغ كند:
آنگاه بعد از آنان، موسى را با آیات خود به سوى فرعون و سران قومش فرستادیم.1
شما دو نفر (موسى و هارون) به سوى فرعون بروید؛ همانا او سركشى كرده است.2
اهمیت پذیرش طرف مقابل، به گونه‏اى است كه این حق حتى براى مشركان به رسمیت ‏شناخته شده است:
«وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِینَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یَعْلَمُونَ »3؛
و اگر یكى از مشركان از تو پناه خواست پناهش ده تا كلام خدا را بشنود، سپس او را به مكان امنش برسان؛ چرا كه آنان قومى نادانند.

[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]ب) اصل آگاهى و علم:

[=Microsoft Sans Serif]طرفین گفت و گو باید با آگاهى و علم به مذاكره بپردازند. كرامت و ارزش آدمى به علم و دانش است و به واسطه تعلیم اسماى الهى و دریافت تعالیم حق، مسجود ملائكه شد و فرشتگان را به كرنش و تعظیم واداشت.4
[=Microsoft Sans Serif]خداوند از انسان مى‏خواهد نسبت ‏به آنچه علم ندارد، پیروى نكند:
[=Microsoft Sans Serif]«وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولـئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً»
[=Microsoft Sans Serif]و چیزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن؛ زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد .
[=Microsoft Sans Serif]خداوند انسان را شنوا و بینا قرار داد تا راه را دریابد6 و مى‏فرماید: خداوند شما را از شكم مادرانتان خارج نمود در حالى كه هیچ چیز نمى‏دانستید.7
[=Microsoft Sans Serif]و نیز مى‏فرماید: اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، اگر فاسقى برایتان خبرى آورد، نیك بررسی كنید، مبادا به نادانى، گروهى را آسیب برسانید و (بعد) از آنچه كرده‏اید، پشیمان شوید.8
[=Microsoft Sans Serif]ج) لزوم پذیرش اختلاف اقوام، ملل و زبان‌ها:
[=Microsoft Sans Serif]اختلاف انسان‌ها از نظر زبان، ملیت و غیره نباید مانع گفت و گو شود . قرآن كریم به صراحت قبایل و گروه‏ها را پذیرفته است و اختلاف بین رنگ‌ها و زبان‌ها را از آیات الهى مى‏شمارد:
[=Microsoft Sans Serif]«أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ »9؛
[=Microsoft Sans Serif]اى مردم! ما شما را از مرد و زنى آفریدیم، و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یكدیگر شناسایى متقابل حاصل كنید.
[=Microsoft Sans Serif]«آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّلْعَالِمِینَ»10؛
[=Microsoft Sans Serif]و از نشانه‏هاى او آفرینش آسمان‌ها و زمین و اختلاف زبان‌هاى شما و رنگ‌هاى شماست. قطعا در این(امر) براى دانشوران نشانه‏هایى است.
[=Microsoft Sans Serif]گوناگونى انسان‌ها از نظر رنگ، نژاد، ملیت و زبان، تفاوتى در انسانیت انسان پدید نمى‏آورد. بسیارى از اختلاف‌ها و جنگ‌ها ناشى از این امر است كه گروهى خود را از نظر نژاد و ملیت، برتر از دیگران مى‏دانند. همین امر باعث ‏بروز جنگ جهانى دوم، از سوى نازی‌هاى آلمان شد. آنان خواهان برترى و تسلط بر سایر نژادها و ملل بودند. طبیعى است در چنین حالتى، جایى براى گفت و گو و شناخت‏ حقایق باقى نمى‏ماند؛ در حالى كه قرآن كریم گوناگونى انسان‌ها از نظر نژاد، ملیت و ... را وسیله‏اى براى شناخت ‏یكدیگر مى‏داند.
[=Microsoft Sans Serif]بنابراین، شناخت ملت‌ها جز از راه گفت و گو و تبادل نظر و در سطح بالاتر، گفتمان امكان ندارد. آیات دیگر قرآن كه بر سیر و حضور در بین سایر اقوام و ملل تاكید دارد نیز ناظر بر همین تعریف و شناخت است. دستورات اسلامى مبتنى بر اخذ حكمت و دانش، حتى از زبان بیگانگان جز از طریق ایجاد رابطه و برقرارى ارتباط و مفاهمه، امكان‏پذیر نیست.



[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]د) امكان حصول تفاهم و وحدت:

[=Microsoft Sans Serif]هر چند انسان‌ها گوناگون آفریده شده‏اند، با این حال، زمینه‏هاى فراوانى براى ایجاد تفاهم و همكارى بر اساس اصول مشترك وجود دارد. یكى از پیش‏فرض‌هاى گفت و گو این است كه بتوان به وسیله گفت و گو به اصول مشترك دست ‏یافت و بر اساس آن با یكدیگر تعاون و همكارى داشت. همكارى بین مسلمانان و اهل كتاب بر اساس اصول مشترك، مورد تاكید قرآن كریم است:
[=Microsoft Sans Serif]«قُلْ یَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلَمَةٍ سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَیْئًا وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ»11؛
[=Microsoft Sans Serif]بگو: اى اهل كتاب! بیایید بر سر سخنى كه میان ما و شما یكسان است ‏بایستیم كه جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریك او نگردانیم و بعضى از ما، بعضى دیگر را به جاى خدا، به خدایى نگیرد . پس اگر (از این پیشنهاد) اعراض كردند، بگویید: شاهد باشید كه ما مسلمانیم (نه شما).
[=Microsoft Sans Serif]در آیات ‏سابق از همین ‏سوره، به طور مستقیم دعوت به سوى اسلام ‏بود، ولى در این ‏آیه، به نقطه‏هاى مشترك بین اسلام و اهل كتاب توجه شده است. قرآن كریم به مسلمانان مى‏آموزد كه اگر كسانى حاضر نبودند در تمام اهداف مقدستان با شما همكارى كنند، از پا ننشینید و بكوشید دست ‏كم در قسمتى كه با شما اشتراك هدف دارند، همكارى آنان را جلب‏كنید و آن را پایه ‏براى پیشبرد اهداف مقدستان ‏قرار دهید.
[=Microsoft Sans Serif]



[=Microsoft Sans Serif]ه) آزادى فكر و اندیشه و انتخاب راه:
[=Microsoft Sans Serif]یكى از پیش‏فرض‌هاى گفت و گو، قبول آزادى فكر و اندیشه است. هیچ یك از طرفین گفت و گو نمى‏تواند عقاید و افكار خویش را به دیگرى تحمیل كند. در قسمتى از آیات قرآن كریم، این اصل تعقیب شده است كه اساسا طبیعت اعتقادات قلبى و مسائل وجدانى به گونه‏اى است كه اكراه و اجبار بر نمى‏دارد . اگر فردى به حكم اجبار و فشار، معتقدات و دستورات یك مذهب را در ظاهر بپذیرد، هرگز دلیل آن نیست كه او در قلب و وجدان خویش آن را پذیرا گشته است:
[=Microsoft Sans Serif]«لاَ إِكْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ»12؛
[=Microsoft Sans Serif]در دین اكراه راه ندارد؛ چرا كه راه از بیراه به روشنى آشكار شده است.
[=Microsoft Sans Serif]«وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَكُونُواْ مُؤْمِنِینَ»13؛
[=Microsoft Sans Serif]اگر پروردگارت مى‏خواست تمامى اهل زمین(بدون این ‏كه اختیارى داشته باشند) ایمان مى‏آوردند، پس آیا تو مردم را به اكراه وا مى‏دارى تا این كه مؤمن شوند؟!
[=Microsoft Sans Serif]منطق آزادى فكر و اندیشه در عملكرد و روش پیامبر اكرم و ائمه اطهار (علیهم‌السلام) وجود داشت. پیامبر اسلام با نصاراى نجران به گفت و گو پرداخت . آنان از پذیرش حق خوددارى كردند. در نهایت در مورد مباهله (درخواست از خدا براى رسوایى دروغگو) توافق نمودند.14
[=Microsoft Sans Serif]در روایات اسلامى وارد شده است كه وقتى پاى مباهله به میان آمد، نمایندگان مسیحیان نجران از پیامبر خواستند تا در این باره بیندیشند و با بزرگان خود مشورت كنند. بالاخره از اقدام به مباهله خوددارى كرده، حاضر به مصالحه شدند و شرایط ذمه را پذیرفتند.15 پذیرش شرایط ذمه و مصالحه از سوى پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله) و نه اجبار آنان به اسلام یا جنگ با آنان یا مباهله و نفرین آنان، نشان‏دهنده روحیه منطقى و آزاداندیشى آن حضرت است.
[=Microsoft Sans Serif]سیره امام صادق (علیه‌السلام) مبتنى بر بحث و گفت و گو با گروه‏هاى غیر مذهبى؛ مثل ملحدین، مشركین و دهریون و نیز گروه‏هایى از اهل كتاب بود. امام با این افراد، برخوردى حكیمانه همراه با حلم و صبر داشت. ادعاها و ادله آنها را با متانت و صبورى مى‏شنید و از ادله خود خصم براى رد مدعاى آنان و اثبات اعتقادات اسلامى استفاده مى‏كرد (در اصطلاح منطق به آن، «جدل‏» گفته مى‏شود). مهمترین ابزار امام صادق (علیه‌السلام) در برخورد با این گروه‏ها همان اخلاق معنوى و روحیه بردبارى و گفت و گوى مسالمت‏آمیز بود كه سرانجام مخاطب را به تسلیم وادار مى‏كرد و كار به جایى مى‏رسید كه زبان به ستایش و مدح امام مى‏گشود.16
[=Microsoft Sans Serif]و) خوش بینى نسبت ‏به دیگران:
[=Microsoft Sans Serif]یكى دیگر از پیش‏فرض‌هاى گفت و گو، خوش‌بین بودن و احترام به طرف گفت و گوست. همه انسانها از فطرت الهى بهره‏مندند. اگر فشارها و هوس‌ها برداشته شود، پاكى و اصالت آنان ظاهر مى‏گردد. از این رو، قرآن كریم، تمسخر دیگران را ممنوع ساخته و از مسلمانان مى‏خواهد كه اقوام دیگر را مسخره نكنند:
[=Microsoft Sans Serif]« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یَكُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یَكُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ »
[=Microsoft Sans Serif]17؛ اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، نباید قومى، قوم دیگر را ریشخند كند، شاید آنها از اینها بهتر باشند و نباید زنانى، زنان دیگر را ریشخند كنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند و از یكدیگر عیب مگیرید و به همدیگر لقب‌هاى زشت ندهید.

[=Microsoft Sans Serif]ز) جدى گرفتن پیام گفت و گو:
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]قرآن كریم از رفتار و عملكرد عده‏اى از مخالفان و معاندان حكایت مى‏كند كه هر گاه پیام جدى وحى را از زبان پیامبر خدا مى‏شنیدند، او را تكذیب كرده و به او نسبت ‏سحر و جادو،18 شاعر19 و دیوانه20 مى‏دادند و در مواردى سخنان وحى را اسطوره پیشینیان21 معرفى مى‏كردند. این امر، نشان‏دهنده رفتار ناپسند آنان در گفت و گو با پیامبر خداست و به دلیل ضعف و پیش‏داورى خویش و بدون توجه به پیام گفت و گو، از شنیدن پیام وحى خوددارى مى‏كردند .
[=Microsoft Sans Serif]پیامبران خدا در گفت و گو با مردم بسیار جدى بودند و در رساندن پیام خداوند متعال به مردم از كوتاهى و سهل‏انگارى خوددارى مى‏كردند. در قضیه گاو بنى اسرائیل، حضرت موسى(علیه‌السلام) به ‏مردم‏گفت: خدا به شما فرمان مى‏دهد كه: ماده گاوى را سر ببرید، گفتند: آیا ما را به ریشخند مى‏گیرى؟ گفت: پناه مى‏بریم به خدا كه از جاهلان باشم.22
[=Microsoft Sans Serif]


[=Microsoft Sans Serif]ن) احترام به افكار، فرهنگ و مقدسات یكدیگر:

[=Microsoft Sans Serif]قرآن كریم ضمن تكریم و احترام به پیامبران و كتب آسمانى سابق، آنها را تصدیق مى‏كند . حدود بیست آیه قرآن كریم در تصدیق و تایید تورات و انجیل است. اساسا این سنت الهى است كه هر پیامبرى، پیامبر پیشین را تایید و هر كتاب آسمانى، كتاب آسمانى سابق را تصدیق مى‏نماید (ناگفته نماند تایید تورات و انجیل از سوى قرآن كریم، به معناى تایید تورات یا انجیل فعلى نیست؛ چون دست تحریف آن دو را در امان نداشته است):
[=Microsoft Sans Serif]«إِلَیْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ فَاحْكُم بَیْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـكِن لِّیَبْلُوَكُمْ فِی مَآ آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الخَیْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُكُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ»23؛
[=Microsoft Sans Serif]و كتاب آسمانى(قرآن) را به ‏راستى و درستى بر تو نازل كردیم كه همخوان(مصدق) با كتاب‌هاى آسمانى پیشین و حاكم بر آنهاست. پس در میان آنان بر وفق آنچه خداوند نازل كرده است، داورى كن .
[=Microsoft Sans Serif]قرآن كریم از مسلمانان مى‏خواهد كه كافران را دشنام و ناسزا ندهند؛ چه این كه آنان نیز در مقابل و از روى دشمنى به خدا ناسزا مى‏گویند24 و نیز از مؤمنین مى‏خواهد با كسانى كه دین شما را به ریشخند و بازى گرفته‏اند، دوست نشوند.25

1- اعراف/103 .
2- طه/43 .
3- توبه/6 .
4- بقره/34 - 30 .
5- اسراء/36 .
6- نقل به مضمون از آیات 3 - 2 سوره دهر .
7- نحل/78 .
8- حجرات/6 .
9- حجرات/13 .
10- روم/22 .
11- آل‏عمران/64 .
12- بقره/256 .
13- یونس/99 .
14- ر . ك .: آیه شصت و یكم سوره آل عمران و تفسیر آن .
15- ناصر مكارم شیرازى و دیگران، تفسیر نمونه، ج 2، ص 439 .
16- محمدمهدى كریمى‏نیا، همزیستى مسالمت‏آمیز در اسلام و حقوق بین الملل، پایان نامه، صص 311 - 310 .
17- حجرات/11 .
18- مائده/110؛ انعام/7؛ یونس/76؛ هود/7؛ انبیا/3؛ نمل/13؛ قصص/36 و آیات متعدد دیگر .
19- انبیا/ 5؛ صافات/36؛ طور/30؛ حاقه/41 .
20- حجر/6؛ شعراء/27؛ صافات/36؛ دخان/14؛ ذاریات/39 و 59؛ طور/29؛ قلم/51 و آیات متعدد دیگر .
21- انعام/29؛ انفال/31؛ نحل/24؛ مؤمنون/83؛ نمل/68؛ احقاف/17؛ قلم/15؛ مطففین/13 .
22- بقره/67 .
23- مائده/48 .
24- انعام/108 .
25- مائده/57 .

موضوع قفل شده است