یک عروسی و اینقدر گناه؟ ازدواج سنت الهی یا شیطانی؟ (بوق بوق....رقص شیطان!)

سلام دوست عزیز.من خودم تقریبا چهار الی پنج سالی است که دیگر به عروس نمیروم.موقع عروسی با پدرومادرم سر نرفتن به عروسی بحث داشتیم داریم.
حدود یک یا دوهفته ای هم هست که دیگر آهنگ چه ایرانی,چه موزیک بی کلام و.. رانیز گوش نمیدهم.چون تازه فهمیدم بیشتر آهنگ ها شیطانی است.اگرم هم به این چیزا اعتقاد ندارید باید بگم وقت گیر است.آهنگ ها چه شاد چه غمگین فقط غمگین شدن رابیشتر میکند,طوری که متوجه اش نمیشوی.
حال که دیگر موسیقی گوش نمیدهم میخواهم بگویم احساس میکنم اعتماد به نفسم بیشتر شده.انگار که احساس گناه نمیکنم.
باشد تاظهور اقایمان پاک بمانیم.باشد که برای سربلندی ما نزد ایشان دعای فرج و عهد را بخوانیم

بنام خدا.
سلام.
خیلی زیبا بود.
ادامه بدید لطفاً.
از پست دوم خیلی خوشم اومد:Kaf:.
التماس دعا.

سلام

دستاتونو مشت کنید

بزنید روی سینتون

بگویید الهی الهی:Nishkhand:

و بعد دست تاتونو بالا بگیرید بگویید

خدایا تمامی جوانانی را که طالب ازدواج هستند تا دینشون را کامل کنند را کامروا بفرما

:hamdel:

و در اخر دستاتونو به سمت چپ بگیرید و به شکل موازی

تند به سمت راست ببرید

و 3 مرتبه تکرار کنید

و هر دفعه بگویید یه پست جدید ببینید :khandeh!:

خدایا دلم سرد است تو گرمش کن
دلم درگیر این درد است تو خوبش کن

چراغ خانه ام کور است
تو نورش کن:Hedye:

مطالب اونقدر خوب و کامل هست که جایی برای بحث نیست:Kaf::Kaf::Kaf:

با سلام و احترام

واقعا به راحتي ميشه مجالس عروسي رو بدون گناه و خيلي خوب و شاد برگزار كرد .

شب جمعهٔ گذشته كه مقارن بود با ولادت با سعادت خاتم الانبياء صلي الله عليه و آله و سلم و امام جعفر صادق عليه السلام جشن عروسي برادرم بود.

با اينكه توي تالار بود اما نه موسيقي داشتيم، نه رقص داشتيم، نه ماشين عروس درست كرديم، داماد هم وارد مجلس خانم‌ها نشد:Labkhand:، (با اينكه مادر عروس اصرار داشت داماد بياد مهمونامون دامادمون رو ببينند ولي برادرم قبول نكرد)، نه بعدش عروس رو تو خيابونا كشونديم! :Nishkhand: و....

فاميل‌هاي طرف عروس كمي اهل بزن و برقص بودند و اولش ما كمي نگران كنترل مجلس بوديم، ولي به لطف و عنايت امام زمان ارواحنا له الفداه اونقدر مجلس‌مون پرشور و جذاب بود كه هيچ اتفاقي نيفتاد و در آخر همه‌ي ميهمانان حتي طرف عروس بسيار خوشحال و متشكر بودند و تعريف مي‌كردند.
و از همه مهم‌تر خانوادهٔ عروس و خود عروس خانم بسيار راضي بودند و مدام تشكر ميكردند.

واقعا فكر نمي كردم مجلس‌مون به اين خوبي برگزار بشه.الحمدالله.
بايد از خود خدا و اهلبيت عليهم السلام خواست، و به خودشون توسل داشت كه خودشون نظارت داشته باشند و كمك‌مون كنند.
خواستن توانستن است.

به فرموده‌ خود خدا:
والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا ان الله لمعع المحسنين.

سلام

من الان رو هوام!!!!

دعا کنید بتونم تا موقع عروسی ام ایمانم رو قوی کنم

و عروسی شایسته نصیبم بشه:hamdel:

سلام
انصافا بحث خوبیه... البته یکم برای ما جوون های طالب ازدواج دردناکه چون جنگیدن با یک سری چیزا آسون نیست... چند بار پیش خودم نشستم یه سیستم واسه شب عروسی بچینم که گناهی توش نباشه... آخرش به یه چیز رسیدم... عروسی تو ماه رمضون
آره تو ماه رمضون... یکی از شبای آخر ماه رمضون... قبل از افطار ملت رو دعوت کنین و افطاری دور هم باشیم... یادشون بیارم که یک شب هزار شب نمیشه دروغه... چون خدا چند روز پیشش گفت یه شب گاهی از 1000 ماه هم بالاتره... یعنی پاش بی افته یه شب 1000 شب که سهله... سی هزار شب میشه... تازه بالاتر
مراسم هم مختلط باشه... روی کارت بنویسن بدون مراسم مختلط هست و خبری از موسیقی و رقص نیست... هر کسی هم بدحجاب و آرایش کرده بیاد فقط ما رو ناراحت میکنه... (حالا بستگی به جو فرهنگی شاید این مورد رو نشه کاریش کرد و همون بهتر که جدا باشه چون بعضی افراد حرمت ماه رمضون رو هم نگه نمیدارن...)
عروسی با تلاوت قشنگ و دلنواز و گوش نواز قرآن شروع بشه... آخ که چی میشه سوره ی یس یا الرحمن باشه... تلاوت هایی که نفس آدم رو بند بیاره... یادش بخیر یه بار یه بنده خدایی توی مسجد دانشگاه قبل از اذان داشت قرآن میخوند... آدم روحش پر میکشید... رسما شده بود آیت الله... نشانه ی خدا... همه حض میکردن
بعد از عروسی که به نظر بنده عروس داماد باید ملت رو سر یه چهار راهی چراغ قرمزی چیزی بپیجونن و برن یه گوشه تا صبح با هم حرف بزنن و قول و قرار بذارن... اگرم نه قشنگ دم در وایسن یکی یکی مهموناشون رو بدرقه کنن و خودشون آخر سر برن
راستی نماز جماعت یادم رفت... نمازی که صف آقایون داماد باشه و صف اول خانوما عروس... اینو هم باید تو کارت دعوت قید کرد تا ملت حسابی حساب کرد بیاد دستشون که مجلس سطحش بالاست... آسمونی برگذار میشه نه زمینی... ضعیفاش نیان که اذیت میشن
خداییش یه تیر و چند نشون؟... هم ولیمه ی عروسی... هم افطاری دادن... هم صله رحم تو ماه رمضون... هم تلاوت قرآن... هم نماز جماعت... هم ترویج فرهنگ ازدواج های بدون گناه... تازه بحث اطعام نیازمندا و این چیزاش هم که جای خودش
فقط یه شیر مرد میخواد مثل حاج آقا نقویان (عزیز دلم) که هم پایه باشه نماز جماعت رو بخونه... هم پایه باشه جک و لطیفه بگه... آخه خودش یه بار گفت این کارو کرده و توی مراسم عروسی رفته واسه ملت جک گفته و مجلسی که داشت از هم میپاشید رو جمع کرده... به علاوه اینکه حضور چنین شخصیتی باعث میشه باز یک سری بیشتر حرمت نگه دارن
ولی اول و آخرش بر میگرده به خود عروس و داماد که چقدر حاضرن روی اعتقاداتشون وایسن... آره یک سری بعدا پشت سرشون حرف میزنن که نون و پنیر و خرما و این چیزا هم شد شام عروسی... خلاصه هر کسی یه چیزی میگه ولی مهم ترین چیز ثوابی هست که جمع شده... به نظر من این مراسم توی اون زمان و اون همه حال و کیفی که داره به خودی خودش خیلی از حاشیه ها کم میکنه ولی بازم به بزرگی دل عروس داماد و حمایت چهار تا بزرگتر از تصمیمشون بستگی داره
احیای سنت ها سخت نیست... یکم سنت شکنی میخواد

ادامه دارد ...

این همه حرف زدم چهار ختم راجب مهریه بگم... برادرا... چیزی که ندارین قبول نکنین... حالا باز یکی میگه الان ندارم ولی دو سه سال دیگه که جور میشه... اما اونی که به قول سردار 1000 تا و 2000 تا رو قبول میکنه و خداییش نه داره و نه میخواد که بده اون طرف باهاش بد حساب میکننآ...
خواهری که مهریه ی بالا میگی... طرف اگه نخواد بده و بگه باشه که ارزشی نداره... یه دروغ بزرگه... کی دوست داره زندگیش رو با یه دروغ بزرگ شروع کنه... + اینکه طرف شرعا مدیون محسوب میشه... اگه نمیخوای بگیری که پس چرا قبول میکنین... اگرم میخوایین بگیرین که خوب بابا یکم منطقی تر... هر چند مردی که نخواد بده و نیتش ندادن باشه اون طرف خدا عین کسی که رابطه نامشروع داشته بهش نگاه میکنه... لابد یک سری الان سند و آدرس حدیث میخوان... اون سر جاش... ولی خداییش منطقی هم نگاه کنیم درسته دیگه... شما از یکی میخوای بله بگیری... که عقد کنین... عقد هم یعنی جلو خدا قول دادن و از خدا اجازه گرفتن... یعنی من پایبندم به این که توی چهار چوب قوانین خدا زندگی کنم... شرط عقد هم مهریه است... خوب وقتی کسی پیش شرط رو دور میزنه و همین جوری یه چیزی رو قبول میکنه تا کارش این جا راه بی افته... خوب اون طرف کارش گیره دیگه... مگه عقد برای اثبات صبر و ایمان به خدا نیست؟... که من میتونستم همین جوری هم برم دنبال یکی ولی خواستم از کانالی که خدا برام مشخص کرده برم؟... مگه اینا نیست... خوب نصفه نمیشه که... به هر حال کسی که نخواد مهریه رو بده به گفته ی پیامبر (ص) اولا در نزد خدا مثل کسی هست که رابطه ی نامشروع داشته... + اینکه موقع حساب کتاب خدا از ثواباش میگیره و حق زنش رو میده... من یکی که نه اهل ظلمم نه طاقت اخم خدا رو دارم... ترجیح میدم خودم همسرم رو با نیت قلبی و گشاده رویی توی تمام اعمال ثوابم شریک کنم... نه اینکه اون طرف هم اعمالم بره هم ظالم باشم و اهل دوزخ... ازدواج میکنیم که رشد کنیم... نه اینکه بجای بالا رفتن از طبقات بهشت یکی یکی طبقات جهنم رو بریم پایین

گاهی یادمون میره چرا ازدواج میکنیم.. هدف گم میشه... ازدواج میکنیم برای خالی نبودن عریضه... (املاش درسته؟) خداییش چند نفر طوری همسر انتخاب میکنن و طوری برنامه ریزی میکنن که هدفشون داشتن فرزندان صالح باشه

خدایا خودت راهنمایی مون کن و مسیرمون رو هموار کن که جز تو داد رسی نیست... درد دینمون رو باید بریزیم تو خودمون و صدامون در نیاد که نکنه بقیه ناراحت بشن... این روزا بخوای خدا رو راضی کنی باید نارضایتی خیلی ها رو به جون بخری... از پدر مادر گرفته تا فامیل و رفیق و آشنا
ولی بازم میگم خدا خداست... برای بنده اش کافیه... وقتی به این فکر میکنم که خدا قراره تو به نتیجه رسیدن تلاش هام کمکم کنه و اگه من همه ی تلاشمو بکنم اون کمبوداش رو جبران میکنه آروم میشم... چون خدا خداست... یه دونه است... دوست داشتنی ترین وجودی که با خیال راحت میشه بهش تکیه کرد

خداوندا به امید تو... راضی هستم به رضای تو

با سلام و احترام

به نظر من حتي الامكان سعي كنيد مجلس‌تون رو بي‌گناه برگزار كنيد.
البته در اين مسير اول بايد همسران هم‌دل و متحد باشند و اين خيلي خيلي مهمه.
يكي از دوستان من به شوهرش گفته بود اگر خانوادتون تو مجلس دست و رقص راه بندازن، اولين نفري كه به نشانهٔ اعتراض بلند بشه و از مجلس بيرون بره خودم (عروس) هستم.

و بعد بايد خانواده‌ها ياور، همدل و هماهنگ با عروس و داماد باشند، و مجلس رو مديريت كنند.

اگر به هيچ عنوان شرايط مجلس بدون گناه فراهم نميشه، عروس و داماد برن يك سفر زيارتي و برگردند و مجلس وليمه مكه و عروسي رو با هم بگيرند.

ولي نبايد مجلس رو طوري برگزار كنيم كه موجب مسخره كردن ديگران واقع بشه.

سلام دوست عزیز.زندگی وسرنوشت دست انسان خودش است.دردنیای مدرنی زندگی میکنیم.هرکاری میخواهیم انجام بدهسیم میگوییم مردم پشت سرمان حرف میزنند.گور باباشون.ماباید کاری کنیم خدا راضی باشه,بندشم که ناراضیه بخاطر اینکه شیطان بهش دستور میده واین نوعی غیبت میشه.اگه عمری باشه و بخام زن بگیرم به همم گفتم که میخوام برم کربلا.گفتم یبار مجردی رفتم حالام میخوام واسه دومین بار باهمسرم برم.گور بابای کسی که ناراضیه.به من چه.
امیدوارم حرفامو فوش ندونین.آخه عقده شده که هر کاری میخوای انجام بدی میگن حرف در میارن.
باشد که به کمک اماممان حضرت مهدی شیطان رانابود کنیم.

سلام
با بیشتر حرف های دوستان و جناب تنهاترین سردار موافقم ولی یه مطلبی رو هم خواستم اضافه کنم اونم اینکه نگید گوربابای حرف مردم! چون همین مردم جزئی از خانواده خودمون هستن
راستش ساده برگزار کردن و بدون گناه بودن مجلس از جمله آرزو های منم هست ولی هرکس یه موقعیتی داره هر کس یه جایگاه اجتماعی داره که باید متناسب با شانش مجلس برگزار کنه
همین قضیه در مورد انتخاب همسر هم صدق میکنه یادمه تو یه تاپیک موارد هم کفو بودن و استاد سینا بررسی کردن قطعا همکفو بودن فقط شامل دین و ایمان نمیشه ولو اینکه این از همه مهمتره اما ایمان طرف باعث نمیشه که بقیه موارد و نادیده بگیریم یه جا یادمه انگار تو همین تاپیک بود که سرکار آذربانو خیلی قشنگ این نکته رو توضیح دادن
در مورد اینکه خانم ها سخت نگیرن و رویایی فکر نکنن و منتظر شاهزاده با اسب سفید نباشن فرمایشات درست ولی دختر شاه هم که نمیتونه زن گدا بشه میتونه؟ پس دو خانواده باید تقریبا از نظر مالی تویه سطح باشن
دو سه روز پیش توی رادیو معارف بحث راجب ازدواج آسان بود و کارشناس شدیدا داشت دخترا رو به اینکه سخت نگیرن تشویق میکرد که دختر خانمی تماس گرفت و گفت:
من دختری تحصیل کرده هستم که کارمند هستم و دستم توی جیب خودمه خانواده معتقدی هم دارم اساسا خودم و خانوادم به دنبال مادیات در ازدواج نیستیم خواستگاری برای من اومد صحبت های اولیه و کردیم و توافق های اولیه بدست اومد بعد که صحبت به خرج و مهریه و جشن رسید من نظرمو اعلام کردم که مهریه 14 تا و جشن عروسی هم نمیخوام و خلاصه اینو نمیخوام و اونو نمیخوام بعد میدونین خانواده داماد و در راس اونا داماد چی گفتن؟ برگشت گفتن شما حتما یه عیبی داری که این قدر راحت گرفتی و هیچی نمیخوای!!!
اینم عوض تشکر!!!
کارشناس جا خورد! بعد از چند لحظه سکوت گفت خانم اون آقا قطعا لیاقت شما رو نداشت
خوب این درست ولی ضربه به اون دختر و کی میخواد جواب بده؟
بعدش کارشناس گفت ما نه مهریه 14 تا رو قبول داریم نه 2000 تا یعنی نه زیاد نه کم اعتدال

با سلام و احترام

سلام

این خیلی خوبه!!

من چند بار دارم به مادرم می گم که من نمی خواهم موسیقی و رقص توی عروسی ام باشه

مادرم مخالفت نمی کنه

اما من نگرانم

حتی پدرم وقتی ولیمه مکه مو می دادم اولش مداحی و مولودی برادرم پخش کرد ولی صاحب رستوران
یه سی دی موسیقی اورد گفت الان اینا رو می زارند اما پدرم جانبداریمو کرد و گفت من اهلش نیستم

یکی از از اقوام نسبتا نزدیک من هم اهل موسیقی نیست توی عروسی شون هم موسیقی نبود (توی شهری دیگه)

اما خبرش به من رسید که فامیلم اونجا بزن و بکوب راه انداختند نکنه برای منم این طوری بشه!!! (البته با سطل)

برادرم هم می گه توی مراسم منم موسیقی نیست

اما باید دید در عمل چی می شه!!!

خدا ختم به خیر کنه عاقبت هممونو!!!

برنامه به سمت خدا رو امروز دیدید؟ در مورد موسیقی چی می گفت؟ :hamdel:

من البته لولم در حد اینه که خودم گوش نمی دم اما اگر پخش بشه هم مخالف نیستم

مگر صدای زن باشه که شدید مخالف ام

البته الان دیگه فهمیدم امر به معروف با احتمال اثر همراه است سکوت می کنم!!!

:Gig:

ببخشید حواسم نبود فقط صفحه ی اول رو خوندم نظر دادم.

ای بابا . نفستون از جای گرم بلند میشه
همه چی هم دست عروس دوماد نیست . حتی دست خونواده هاشون هم گاهی نیست
گاهی فقط عروس داماد هستند که جلسه برگزار شه. وگرنه نه نظراتشون اعمال میشه نه کسی به خاطر اونا کوتاه میاد

دوستم و همسرش دو گنگشک هستند که دانشجویی ازدواج کردند. و آرزوی یک ازدواج ساده رو دارند. اما خانواده های جفتشون که تریپ مایه دار هستند اصلا این دو رو نمیبینند. اونقدری که به فکر سرویس وتلار و ... هستند , خوشحالی این دو تا اهمیت نداره.
این دو تا هم مقداری مخالفت کردند. ولی می بینند که پدر مادرها از دستشون ناراحت میشن, به خاطر احترام بزرگتر ها کوتاه می آیند:Gol:

تو عروسی یکی از نزدیکان هر دو خانوده اهل بزن و بکوب نبودند , مهمونها با خودشون دستگاه و سی دی و.... آورده بودند و اصلا به خانواده دو طرف حق دخالت نمی دادند. هر چند که عروس نماز اول وقت با همون لباس عروسیش خوند.ولی باز هم عروسیشون اون طور نبود که می خواستند:Moteajeb!:

البته باید تا جایی که توانیی هست , سعی خود رو کرد ولی وقتی نمیشه....؟؟؟؟
چه طور برخورد کنیم که والدین و دیگر بزرگترها ناراحت هم نشن و هم جلسه بی گناه برکزار بشه:ok::Gig:

لا حول و لا قوة الا بالله
***************
نميدونم چرا بعضي ها در يك شب گناهاني رو انجام ميدن كه براي پاك كردنش بايد يك عمر تلاش كنن چند وقت پيش تو محلمون يه عروسي بود كه حداقل فقط من تا صبح و چند روز بعدش نفرينشون ميكردم بقيه هيچي ، محرم پارسال بچه ها دنبال جا براي هيئت ميگشتن رفته بودن تو يه تالاري گفته بودن ما تا شب 6 محرم اينجا عروسي داريم!!!!!!!!
بنده كه فعلاً قيد عروسي رفتن رو زدم،يه بار دعوت شديم رفتم مشهد يه بار رفتم هيئت بالاخره راه در رو پيدا ميشد ولي آخريه هر كاري كردم نشد شانسم كه نداريم از وقتي پدرمون به رحمت خدا رفت كارتا رو به اسم من ميزنن
يه ساعت قبل از اينكه مراسم شروع بشه رفتم كلي خوش و بش با پدر داماد و اقوام و بعدش اذان گفت يه ساعتي هم نماز و بگو بخند با بچه هاي مسجد تا برگشتم ديدم به به مراسم شرب مي كه ما هم همون جا پيچيديم به بازي ، حالا داماد خاك بر سر خودش سپاهيه و پدر خانومش هم سرهنگه مثلاً
مادرم زنگ زد گفت كجايي گفتم خونه ، وقتي برگشت كلي داد و بيداد كه چرا اومدي ولي تا قضيه رو گفتم گفت كار خوبي كردي

اینم از علائم و عوارض و عاقبت فراموش کردن امر به معروف و نهی از منکره .
یادم میاد قدیما تا یکی صدای ضبطش بلند میشد ، همه تذکر میدادن که هر کاری میکنی تو خونه خودت واسه خودت بکن.

الان دیگه تا خود صبح نباید بخوابی که چی ؟
طرف یه شب عروسیشو خراب نکنیم . گناه دارن . بذار خوش باشن .
اگر هم بری به طرف تذکر بدی یا چپ چپ نگاهت میکنن یا باهات دعوا میفتن .

بابا فرهنگتون کجا رفته ؟ هر ادمی حداقل تو خونش که باید آرامش داشته باشه .

ای کاش عروسیها فقط به همینجا ختم بشه.دیشب جایی عروسی دعوت بودیم همه گناههایی که دوستان فرمودند اونجا انجام شد ولی بدتر از اون زمانی بود که عروس وداماد بین اون همه دختر مجرد مدام حرکتهایی رو انجام میدادن که همه از شدت تحریک واسشون سوت میزدن. عروسی مختلط نبود اما همون حرکات شاید دل خیلی از اون جوونای دم بخت رو خون کرد.نمیدونم این همه لوس بازی وبی ابرویی واسه چی بود ولی از نظر اونا فرهنگ محسوب میشد.شام عروسیشون هم ارزونیه خودشون. من که نخوردم اخه پدر عروس خانوم واسش مهم نیست از کجاپول در بیاره.ولی بجاش کلی غصه ی این ندونم کاری ها رو خوردم و سیر شدم.روزی یکی از معلم های قران چهارم دبستان سر کلاس بحث رقص و پایکوبی و درست وغلط بودنش رو انداخت والنهایه فرمودند رقاص ها عین دلقک هستن..واسشون اهنگ میذارن وبا نوای اهنگ حرکات دلقک گونه انجام میدن..این اویز گوش من شد تا الان ولی خوب عده ای میگن عقب موندگیه کسی از این کارا نکنه و... ودر این مورد انگشت نمای فامیل شدیم.به هرحال وقتی اختیار ادم دست پدر ومادر باشه باید مطیع امر باش . دوستان پای اعتقاداتتون وایسید وخودتون قانون بذارید برای اینجور مراسمات. این هم یه نوع رکورد شکنیه.نرفتن به این جور مراسمات کاری فراتر از عالیه.ولی به هرحال تاجایی که اختیار انسان با والدینه باید مقاومت کرد. نشکستن دل اونا ارجح تره.

لا حول و لا قوه الا بالله
***************

سلام
خوب ما خوشبختانه از این مدل عروسی های خفن نداریم! ته ته مجالس اقوام ما همون بزن و برقصه البته خانم ها نه در حضور داماد
من با نرفتن مخالفم میشه رفت و جوری برخورد کرد که اتفاقا الگو یک مسلمان باشه
میشه رفت و اول وقت بلند شد و رفت به نماز ایستاد
میشه حتی بهترین لباس و بهترین آرایش و کرد ولی هنگام خروج چادر سر کرد و آرایش صورت و کامل شست
میشه رفت و گناه نکرد
البته من چون مجالس خودمونو دیدم میگم میشه ها وگرنه مجالسی که مشروب سرو بشه و .... نه دیگه نباید رفت!

سلام دوست عزیز.با توجه به حدیث پیامبر در آخرالزمان شیعه واژگون میشود وعده ی کمی هستند به دین شیعه پابرجامیمانند.
به نظرتان این روز فرا نرسیده؟
در مقابل این همه گناه چکار کنیم؟ به نظر من خونه نشستن بهتر از رفن به این مجالس است.
حدود چهار الی پنج ساله که دیگه عروسی نمیرم.
حتی اگه زن ومرد نیز جدا باشند.چون من موسیقی نیز گوش نمیدهم.تاثیر بد میذاره. و دوست ندارم از نماز شبم غاقل بمونم

عالی بود ... :ok:

سلام
یه بار یه دختر خانومی به حاج آقا نقویان گفت عروسی خواهرمه و میدونم مجلس گناهه و از الان گفتم من نمیرم... پدر مادرمم گفتن دیگه دختر ما نیستی... چی کار کنم؟
عزیز دلم حاج آقا نقویان گفت اینکه نری اشتباهه... آدم دل پدر مادر و خواهرشو نمیشکنه که... آما... تو مجلس گناهشون شکرت نکن... مثلا دیر تر برو
خیلی ها رو دیدم که دیر میآن... تقریبا نزدیک شام... وقتی بساط رقص و گناه دیگه تموم شده... بعد از شامم زود میرن... کادویی هم آورده باشن میبرن میدن تبریک میگن و آرزوی خوشبختی میکنن
پس در مجموع بهتره اگه فامیل نزدیک هستن بریم که بعدا خیلی حرف و حدیث پشت سرمون نباشه... ولی وقتی رسیدیم و گفتن چرا حالا بگیم که بخاطر یک سری مساول حاشیه ای و عدم مراعات حرام و حلالی که خدا گذاشته دیر اومدیم... ولی به احترام شما اومدیم که بگیم خوشبختی خودتون برای ما مهمه و از اینکه دارین زندگی تون رو شروع میکنین خوشحالیم

بد میگم؟

با سلام و احترام

به قول سركار گل مينا بحمدالله ما هم تو فاميل‌مون از اين نوع عروسي‌هاي خفن نداريم! و نهايتش دست و رقص و كمي موسيقي مجاز! هست، اونم آقايون و خانم ها جدا هستند نه مختلط .
كه بحمدالله والدين بنده با اينجور مجالس هم مخالفند و نميريم.

ان‌شاءالله براي اينجور مشكلاتي كه دوستان مواجه هستند (سرگرداني بين رضايت خدا و رضايت والدين!) كارشناسان گرامي از ديدگاه شرعي و اخلاقي و روانشناسي پاسخگو هستند.

موفق باشيد.

پس خیلی التماس دعاازدوستی که لذت نمازشو به لذت گناه ترجیح میده

اولش سخته تاجابیفته برافامیل که توبراچی به مجلسشون نمیری
اگه ماوقتی موسیقی وبزن وبکوب تموم میشه بریم وتبریکم بگیم وهدیه ای ببریم همین حضورمایه تبلیغه واینکه مامخالف اینجورمراسم هاهستیم
درضمن مامیتونم بازینت وآرایش توی مراسمای بی گناه حضورداشته باشیم

سلام

یک ساعت هم مختلط باشه اتفاقی نمی افته ؟!

سلام دادا

پست ها همیشه قشنگه و زیباست

نمیدونم واقعاً این دوستانی تایید کردن خودشون این کارها رو انجام میدن ؟