وَ مَن یَعشُ عَن ذِكرِ الرَّحمنِ نُقَیِّض لَهُ شَیطاناً
تبهای اولیه
وَ مَن یَعشُ عَن ذِكرِ الرَّحمنِ نُقَیِّض لَهُ شَیطاناً فَهُوَ لَهُ قَرینٌ
ایا واقعا خداوند برای این افراد شیطانی قرار میدهد؟
كلمه" نقيض" از مصدر" تقييض" است كه هم به معناى تقدير است، و هم چيزى را نزد چيزى بردن. مىگوييم" قيضه له" يعنى فلانى را نزد فلان كس آورد.
«نقیض له شیطانا فهو له قرين» یعنى كسى كه از ياد خداى رحمان خود را به كورى بزند، و به اين مساله به نظر شبكورها بنگرد، ما شيطانى برايش مىآوريم. و این شخص از تحت ولايت خدا در آمده، و در تحت ولايت شيطان قرار می گیرد،براى اينكه انسان به طبع اولى خود مفطور بر اين است كه متمايل به حق باشد، و به حكم فطرتش مىخواهد هر چيزى را كه به وى عرضه مىشود بشناسد، ولى اگر سخن حقى بر او عرضه شود و او به پيروى هواى نفسش از پذيرفتن آن سرباز زند و همين روش را ادامه دهد، خداوند مهر بر دلش زده، چشم دلش را كور مىكند، و قرينى برايش مقدر مىكند، آن وقت ديگر با هر حقى كه مواجه شود آن را بر باطل منطبق مىكند، با اینکه فطرتا متمایل به آن است، ولى شيطانش او را به اين تطبيق دعوت مىكند، در نتيجه مىپندارد كه راه همين است، و نمىفهمد كه در بيراهه است، مىپندارد كه بر حق است، و احتمال هم نمىدهد كه راه باطل را مىرود و این قرينشیطانی ملازمش هست و هيچگاه از او جدا نمی شود، تا در آخر خدای متعال با خود او وارد عذاب آخرتش می کند.