چکار کنم با این دوستم ؟

تب‌های اولیه

21 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چکار کنم با این دوستم ؟

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام ، یک سری اتفاق ها در زندگی من دارد رخ می دهد که اصلا از این اتفاق ها خوشم نمی آید !

بنده رفیقی دارم (پسر) که مثل من هنرمند هست البته اون در زمینه فیلم سازی و داستان اطلاعات دارد و فعالیت می کند و من در نقاشی مهارتی دارم و کم کم دارم به سمت فیلم سازی در نوع کوتاهش می روم .

این رفیق ما یک سری خصوصیات بد داره که اعصاب منو واقعا به درد میاره ! .... او از افراد مذهبی متنفره ! من مذهبیم ولی چون هنری هستم و فکر هنری دارم ازم خوشش میاد ! بعضی اوقات با ایشون بحث می کنم و دعوا می گیریم و بعضی اوقات خیر !

این رفیق ما یک گروه ساخته که تشکیل می شه از سه نفر پسر که یکیش خودشه و یه بازیگر که دختره .... او منو هم در گروهش راه داد اما زد و آخرین روز مونده به اینکه فیلم رو بسازیم منو بیرون کرد !!!

بعد از مدتی دوباره باهاش دوست شدم البته خودم اقدام به آشتی کردم ! .... بعد از مدتی یعنی همین دیروز طبق خبر های که از کار بدی که گلشیفته فراهانی کرد بنده جلوی او به گلشیفته فوحش دادم ! البته موقع چت کردن با رفیقم ..... بعد اون به من فوحش داد و تا حالا یعنی یه روزه که جواب منو نمی ده !

بهم می گه که حوصله منو نداره ....

من دچند تا راه دارم ، اینطور که خودم فهمیدم و مشاور به من گفت :
1- اینکه از گروهشون جدا بشم
2- اینکه باهاشون دوستیمو بیشتر کنم و سطح خودمو باهاشون یکی کنم
3- اینکه کاری کنم که مثه من بشن (واقعا سخت ترین کارممکن هست از نظر روحی و روانی)

خب ، حالا به این فکر افتاده ام که بزنم و داغونش کنم یا اینکه دوباره اقدام به اشتی کنم ! و مطمئنم به خاطر یه سری دلایل دیگه در آینده ای نزدیک دوباره با من مثه بچه های کوچولو قهر می کنه !

حالا دلیل اینکه من دوستیمو باهاش بهم نمی زنم اینه که من برای رسیدن به هدفم در سطح اول نیازش دارم ! دوما من احتیاج دارم با افراد متفاوت بگردم تا با اخلاق و عقاید مختلف مردم اشنا بشم 3- من دوست دارم که اونو از عقاید مزخرفی که داره رها کنم به شکلی می شه امر به معروف و نهی از منکر

یکی از عقایدش اینه : برای هر کسی نباید احترام قائل شد ... من به فردی که بفهمم قابل احترام نیست احترام نمی گذارم ! .... آیا ما باید به خاطر احترام گذاشتن به یه معتاد یا یک خیابان گرد ، خودمان را هم سطح اونا بکنیم ؟ ....... مردن افراد معتاد برای جامعه مفیده و مرگ مثه یه هدیه می مونه و .... یه سری عقاید چرت دیگه ! که گفتنش مسخره است

بنده عقیده دارم که در درجه اول همه ی ما انسانیم پس باید مثه انسان باهم رفتار کنیم و احترام در حد سلام هم حتی به هم بگذاریم چنان چه اگر با هم خوب نیستیم !

شما می گویید که من باید با این فرد چکار کنم ؟

به نام خدا.

من معذرت ميخوامكه دخالت مي كنم (خودتون دعوت كرديد البته) ولي چرا ميخوايد با كسي دوستي مستقيم داشته باشيد كه از امثال شما متنفره؟

با تشكر ، ستايشگر :Hedye:

چون ، من افراد را به چند دسته تقسیم می کنم
1- مذهبی
2-کاری
3-شخصیتی
4-اطلاعات

در هر قسمت یک فردی مهارت زیادی داره ! یکی بیشتر مذهبی و اطلاعاتش زیاده ولی یکی کاریش خوبه و اطلاعات زیادی داره !

این رفیق ما با اینکه از مذهبی ها بدش می آید ولی من و او ازنظر هنر با هم تفاهم داریم ! من زندگیم به هنر بستگی داره و شغلم و همه چیزم هنر هست در کنارش دین و مذهب که باید باشد و همیشه همراهم خواهد بود .

پس برای اینکه بتوانم به خواسته هایم برسم حتما باید با یک سری افرادی ارتباط برقرار کنم که حتی شاید اون افراد از یک سری شخصیت من بدش می آیند .

در ضمن من چنین آدمی نیستم که مدل های مختلف شخصیتیم رو به همه نشون بدم . یکی از دوستانم منو که اولین بار دیده بود چون ریش می گذارم فکر می کرد از این آدمای مذهبی (نمی خوام بگم) ! هستم . ولی وقتی اومد خونه ی ما و آهنگا و با شخصیت دیگه من اشنا شد تعجب کرد !

و اینکه من نیاز به این فرد دارم (رفیقم) و او همیشه با من بد نیست بلکه وقتی بحث مذهب به وسط کشیده می شه به من می گه خفه شو ! همین ولی همین دیروز نمی دونم چرا این جوری کرد !

با سلام و احترام

kamran;181617 نوشت:
من به فردی که بفهمم قابل احترام نیست احترام نمی گذارم !

احترام نگذاشتن به فردي كه شايسته ي احترام نيست، دليل بر بي احترامي كردن نيست!

kamran;181617 نوشت:
مطمئنم به خاطر یه سری دلایل دیگه در آینده ای نزدیک دوباره با من مثه بچه های کوچولو قهر می کنه !

kamran;181626 نوشت:

او همیشه با من بد نیست بلکه وقتی بحث مذهب به وسط کشیده می شه به من می گه خفه شو ! همین ولی همین دیروز نمی دونم چرا این جوری کرد !


به نظر من شخصيت يك انسان خيلي بالاتر و شريفتر از اوني هست كه يك نفر بخواد به بازي و مسخره بگيره!

دوست و همنشين بخوايم يا نخوايم به طور ناخودآگاه تاثير خودشون رو، روي ما ميذارن؛
اگر ميبينيد تغيير شخصيت اونا خيي سخته و نمي تونين و شايد باعث تغيير عقايد خودتون هم بشه رهاش كنيد و از خدا بخواين دوست و همكاري معتقد و همفكر براتون بفرسته.

جناب آذر بانو

شما می گویید که احترام نگذاشتن بر هر کسی دلیل بر بی احترامی نیست اما کاری که ایشون می کند را من برای نمونه می گویم

ایشون در کلاس درسی ، به معلمی که حتی بهش فوحش نداده یا باهاش لج نیست هم گوش نمی ده و به درس دادنش اصلا توجه نمی کند نمونه ادبیات فارسی ! این معلم خوب می آید کلاس ولی این رفیق ما اصلا به سخنان این آقا گوش نمی ده و می گه که این آقا در حد شخصیت من نیست پس باهاش سخن نمی گم !!

آیا این درست است ؟

همچنان هم می گویم حتی اگر شیطان جلوی من بیاید و بگوید شخصیتتو عوض کن من نمی کنم ...شخصیت من اصلا تغییر نمی کند مگر اینکه خودم با اراده خودم در جهت درست و منطق شخصیتم را رشد بدهم و تغییراتی در رشد خودم ایجاد کنم ! همین .... فقط خدائه که می تونه منو تغییر بده !

در ضمن من هیچ شخصی را نمی بینم که مثل من باشند ! من فردی هستم نیمه مذهبی و نیمه هنری .....از بخت بده من ، هنرمندان اهل دین و مذهب نیستند البته بیشترشون ! و از بخت بد من دوباره بیشتر افراد مذهبی از هنر مثل موسیقی یا نقاشی خوششون نمیایند ! یا در حدی که هنرمندا از هنر استفاده می کنند مذهبی ها نمی کنند !

مثل کشیدن مدل برهنه یک زن ! این را یک فرد مذهبی انجام نمی دهد !

در ضمن بنده برای رسیدن به هدفم باید با این آقا دوست باشم .....

كلام همنشين در من اثر كرد
وگرنه من همان خاكي كه هستم

بعدها كه فعاليت هاي زندگي تون اولويت بندي شد و شايد يكم كارو هنر از بقيه مهم تر شد دوستتون تاثيراتشو مي ذاره و شما هم ميگيرين تا فرآيند آرامش توي روابطتون راحت تر پيش بره..

تحمل همچين آدمي محال...آدم هايي كه هنوز به بزرگي نرسيدن سعي مي كنن اين و تو رفتارشون(البته به حقارت)نشون بدن.

براي تغييرش هم شما مي تونيد رفتاري دلنشين از عقايدتون(مذهبتون) نشون بديد تا با ديدن شما يكم به خودش بياد.

در پناه حق

سلام
روابطتون رو تعریف
کنید.

kamran;181660 نوشت:

در ضمن بنده برای رسیدن به هدفم باید با این آقا دوست باشم .....



اگر برای رسیدن به هدفتون با این آقا در ارتباط هستید، این که دیگه دوستی نیست، یه رابطه ی کاریه. باهاش دوست نباشید، همکار باشید. ممکنه عقایدش روی شما تاثیر بذاره.
و اینکه آدم رو از دوستاش میشناسن، وقتی میخوان ببینن یه نفر چه شخصیتی داره میرن سراغ دوستاش. شما میگید بعضی عقایدش رو قبول ندارید. خب، شما که نمیخواید بقیه فکر کنن با این آقا هم عقیده هستید، میخواید؟

نخیر ، بنده نمی خواهم دیگران فکر کنند که ما با هم هم عقیده هستیم

می دانید ، ارتباط دوستی برقرار کردن با این نوع انسان ها را بد نمی دانم چون به نظر من یک انسان باید با همه نوع انسان ها حداقل اشنایی کمی هم داشته باشد ! بنده دوست مذهبی ، مخ در ریاضی ، خیلی بیرون گرد ، لات ، هنرمند واقعی ، داشته ام .

مثلا من برای اینکه بخواهم داستانم را کامل کنم باید به این رفیقم زنگ بزنم تا بهم بگوید که چکار کنم ! من یک بدی ای دارم این است که اهل مطالعه کتاب نیستم ! مگر آنکه واقعیات و دایرٍةالمعارف باشد ! مثل تاریخ ایران باستان یا کشور های دیگر....

بنده قسمتی از وجودم هنری است و می توانم از سمت هنری با این آقا دوست باشم ولی از سمت مذهبی خیر ! .....حال اگر بخواهم تغییری در این آقا ایجاد کنم .....چگونه باید این کار رو انجام بدم .......

خود من هم با دخترهای مختلفی در ارتباطم، بعضی هاشون چادری های رو گرفته هستن بعضی هاشون از این دختر فشن ها. میخوام بگم با هر کسی از هر طیفی در ارتباط هستیم، ولی با همه اونا دوست نیستیم.
شما میگید بعد هنریتون به بعد هنری این آقا تفاهم داره. پس شما دو نفر همکاری هنری دارید.
اول لازمه مشخص کنید ارتباطتون چیه؟ لازمه معلوم کنید میخواید فقط همکارش باشید و بگذرید یا اینکه دوستش باشید و عقایدتون
(نمیگم عقایدش رو) یعنی عقاید و دیدگاه های هر دو نفرتون رو تصحیح و تکمیل کنید.
ما نمیتونیم دوستامونو تغییر بدیم مگه این که خودمون هم تغییر کنیم. این یعنی کنش و واکنش، اثر گذاری و اثر پذیری. چیزی که مهمه اینه که برآیند این تغییرات برای هر دو طرف مثبت باشه.

Kamran;181617 نوشت:
]

یکی از عقایدش اینه : برای هر کسی نباید احترام قائل شد ... من به فردی که بفهمم قابل احترام نیست احترام نمی گذارم ! ....

ای ول!!! عجب عقیده خوبی.
من هم با این دوستتون هم عقیده ام.
شما هم هم عقیده اید. چون به گلشیفته فراهانی فحش دادین.!!!

آفرین به دوستتون و به شما و به من.:Kaf:

kamran;181660 نوشت:
در ضمن من هیچ شخصی را نمی بینم که مثل من باشند ! من فردی هستم نیمه مذهبی و نیمه هنری .....از بخت بده من ، هنرمندان اهل دین و مذهب نیستند البته بیشترشون ! و از بخت بد من دوباره بیشتر افراد مذهبی از هنر مثل موسیقی یا نقاشی خوششون نمیایند ! یا در حدی که هنرمندا از هنر استفاده می کنند مذهبی ها نمی کنند !

سلام

این دیدگاه غلط نباشد درست هم نیست

چرا کع هنر را همه دوست دارند

موسیقی شاید اما نقاشی جالب است

حال نقاشی بدن یه زن برهنه نباشد!!!

به کجای ادم بر می خورد؟

kamran;181660 نوشت:
در ضمن بنده برای رسیدن به هدفم باید با این آقا دوست باشم ....

دوست عزیز هدف اصلی را در یابید

بین اهدافتان فرق گذارید

و اهداف مذهبی را بالا تر بدانید اینچنین پیروز میدان خواهید بود

ببینید ، اهداف مذهبی ، به نظر من مذهب نمی تونه یک انسان رو در زندگیش مشهور و به اوج برسونه بلکه مذهب و دین یک چیز فردیه نه جمعی و همه دنیا قبولش ندارند ! بنده چون اینده ای بزرگ برای خودم ساخته ام و طبق برنامه ام حرکت می کنم ، اگر مذهب را بزرگ تر از هنر بدانم ! به آن چیزی که می خواهم اصلا و به هیچ وجه ممکن نمی رسم ! و یک دلیل دیگر اینکه بنده هدفم را تغییر نمی دهم این است که من از سه سالگی شروع به نقاشی کشیدن کردم !!!

مذهب در کنار هدف اصلیم ! خدا هنر رو دوست داره چون زیباست ! صد در صد موسیقی را هم دوست دارد چون اونم زیباست ! و همچنین تمام آفریده های خدا زیباست حتی سوسک !

در ضمن بنده بگویم که رفیق ما با گلشیفته فراهانی بد نیست بلکه از اون دفاع کرده و می گوید که گلشیفته فراهانی آفرین بر تو که ای زن آزاده تو برای اولین بار نشان یه زن ایرانی را به جهان رو کردی !!!!!!!!!!!

این حرفش منو به شدت عصبی می کند ! ایرانی ها از زمان هخامنشیان تا حال به حجاب و عظمت زن احترام می گذاشته اند و حال یک دختر عقده ای مزخرف آمده و خودش را برهنه کرده و چند عکس انداخته به معنای آزادی و ضد حجاب بودن ! واقعا این کارش منو به این فکر انداخت که چه بازیگر کودنی هست ، بیچاره پدر و مادرش که تو ایران از خجالت آب شدن !

بنده به این دختر فوحش می دهم و خواهم داد برای همیشه ! چون کارش اشتباه محض بوده !
اگر اینجوری بود زن من هم در آینده بیاید در وسط خیابان برهنه راه برود و بگوید آزادی ! واقعا مسخره است کار های جوانای امروزی ! البته خودم جوانم ولی نه مثل اینا !

در ضمن یک دلیل دیگری هم که بنده را عصبی می کند غرور الکی بیشتر هنرمنداست که این رفیق ما غرور بسیاری دارد ، مثلا با یکی از دوستان من حرف نمی زند چون اونو در حد و اندازه خودش نمی داند ....به من بعضی مسائل را نمی گوید چون فکر می کند که من در حد و اندازه اش نیستم ! بلکه در واقعیت بنده صد برابر از اون بهتر و با استعداد تر هستم ! فقط هیچ وقت خود اصلیم را رو نمی کنم ! تا مغرور نشوم !

البته نقاشی را مذهبی ها دوست دارند ولی خیلی ها ، از وجود یک انسان در نقاشی کمی رنج می برن و یک حس بدی بهشون دست میده بلکه بنده در تمامی نقاشیهایم برای بزرگ نمایی مقام انسان ، انسان ها را بکار می برم ! با شکل های مختلف ... که البته کمی ترسناک هم می تواند باشد :Nishkhand:

حال اگر باید با این رفیقم رقابت کنم ....درست است یا اینکه به دنبالش برم؟ رقابت باهاش سخته چون من امکانات و افراد حرفه ای او را ندارم ! و تقریبا باید با یک سری از افراد تازه کار شروع کنم ! البته در نقاشی اون نوک انگشت من هم نمی شود :khaneh:

بنام خدا.
سلام.
نظر شخصیم:
هرچه سریعتر از این انسان ها فاصله بگیرید.شما کارتون رو مهمتر از مذهبتون میدونید پس هرگز نمیتونید بر اونها غلبه کنید بلکه اونها بر شما غلبه میکنند.
با انسان های مغرور و متکبر برخورد نکنید.زیرا آنها شمارا همیشه از بالا به پایین نگاه میکنند و وقتی پیشرفت شما را ببینند سعی بر زمین زدن شما میکنند.
حرف آخر اینکه انسان ها با رقابت پیشرفت میکنند.پس رقابت کنید.
یا علی:Gol:

Kamran;181853 نوشت:
حال اگر باید با این رفیقم رقابت کنم ....درست است یا اینکه به دنبالش برم؟ رقابت باهاش سخته چون من امکانات و افراد حرفه ای او را ندارم ! و تقریبا باید با یک سری از افراد تازه کار شروع کنم ! البته در نقاشی اون نوک انگشت من هم نمی شود

سلام

غرور بدن خود کوچک بینی هم بد است

شما گوهری دارید که او ان را ندارد(البته با توجه به سخنان شما اینکه ان فرد واقعا چه اعتقاداتی دارد خدا علم است)

و ان ایمان است

ایا به خدا ایمان دارید؟

اگر دارید پس از خود خدا بخواهید

مگر فرشچیان هنرمند نیست؟
مگر او هنرش را در چه راهی خرج کرد پی چخ کسانی محبوب شد و مشهور؟

مگر او نیست که ضریح ائمه را نقش می زند
نقاشی های عرفانی می کشد و....:Gol:

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام بر همگی ، خب ، شما نظرتان را رک گفتین ، بنده نیمه مذهبی ام به این معنا نیست که یک هفته میرم دنبال دختر و یک هفته میرم عبادت ! منظورم اینه که تنها چیزای که بهش فکر می کنم هنر و مذهب هست ..... نصف اینور وجودم و نصف اونور وجودم !

بنده هیچ وقت تغییر نخواهم کرد و اینکه این فردی که بر اعتقاداتش محکم هست ، تغییر دادنش آسان است اما فقط باید منتظر بشویم که کمی بزرگ تر شود و رفتار بچه گانه اش را کنار بگذارد . چون من اصلا از رفتار بچگونی خوشم نمیاد ! ناز می کنن و لج بازی و قهر ، چیزای بی خودی و مزخرف !

ببینید اگر تمام این دنیا رو وقت بگذارم برای مذهبی بودن ، استعدادی که خدا بهم داده رو نادیده گرفتم و این خودش یک گناه هست ! ....پس اول استعداد ، چون چیزیه که همه به این نوعش رو ندارن ! پس باید به داده خدا که در وجود خودم هست ، توجه کنم ! بعد با وسیله مذهب آن را رشد دهم ...مثلا بدونم که به چه نوع باید از این هنرم استفاده کنم ! قطعا بنده یک مدل واقعی برهنه جلوی خودم نمی گذارم تا از اون نقاشی کنم ! چون بده از نظر دین...

در ضمن اگر این دنیا فقط یه چیز الکی باشه که یه روزی تموم بشه ، پس برای چی خدا چنین استعدادی به من داده ؟ که خیلی کم بهش توجه کنم ؟ ..... برای معروف شدن در بین تمامی هنرمندان جهان ! که همه به من یا امثال مثه من افتخار کنند .... باید به مادیات توجه شود وگرنه اگر توجه نباید کرد چرا خدا جلویش را نمی گیرد ؟

ببینید دنیا اینجوری خدا یه تایمی بهت میده ، خودت خبر نداری ، بعد یه وسیله بهت میده که خودتو شارژ کنی باهاش (دین و عبادت) بعدش بهت می گه که این محیط بزرگ رو باید زیبایش کنی چون چیزی هست که من آفریده ام و همه اش مهم هست تا موقعی که جسم داری .... پس تمام تلاشتو بکن و از موقعی که میری تو این محیط تا موقعی که وقتت تموم می شه باید به دنبال علم و یادگیری و استعدادت باشی ، اون چیزایی که من بهت داده ام رو به خوبی استفاده کن تا اینجا زیبا شود !

خب ، این دنیا ارزشش بسیار بالاست ، در ضمن اگر من در نظر بعضی ها بد بنظر برسم ، به من چه ! این تصور خود آن فرد است .... حتی دوستانم اگر فکر بدی کنند ، تقصیر خودشان است نه من ! تا وقتی خودم کار اشتباهی نکرده ام .... مقصر نیستم ... در ضمن علم احتیاج به مذهب داره .....و مذهب احتیاج به علم داره ! ...... این دو باهم کامل می شوند اگر اینطور نبود ، خدا این دنیا را نمی ساخت و نمی گفت علم بجو !

بنده هم یک خصوصیت دیگری که دارم که در نظر دیگر دوستانم توهمی هستم ....... این است که دنبال ماورا هستم و ظاهر بین اصلا نیستم
خب ، حال طبق گفته های شما و خودم و ضد حرفی که امروز رفیقم من را گاو خطاب کرد ..... تصمیم می گیرم که با او رقابت کنم .

شما گفتید که بنده مراقب خودم نباشم که یک موقع خودم تغییر نکنم ! وقتی که اعتقاداتی که من دارم از اون فرد بالاتر است و درست تر ، چرا کسی که در اصل از نظر اعتقادی از من پایین تر است بتواند من را تغییر دهد .....تنها یه فرد می تونه فقط منو راهنمایی کنه که شاید اون موقع خودم رو تغییر بدم البته به چیز خوب تر و بهتر ...آن فرد هم یک روانشناس کار بلد و با تجربه که تحصیلات بسیاری داشته باشد !

تنها یک سوال ، دشمن تراشیدن برای خود ، خوب هست یا بد ، چون اگر من رقابت با او بکنم او دشمنم می شود البته این دفعه از پنهان بودن در میاید و کاملا در ظاهر دشمنی می کند !

kamran;181853 نوشت:
ببینید ، اهداف مذهبی، به نظر من مذهب نمی تونه یک انسان رو در زندگیش مشهور و به اوج برسونه ...

شهرت و اوج یعنی چی؟
انسان اگر بدون مذهب به جایی برسه مطمئن باشید هنوز در میانه راه و جایی که بهش رسیده اوج نیست

kamran;181853 نوشت:
... بلکه مذهب و دین یک چیز فردیه نه جمعی و همه دنیا قبولش ندارند ! ...

مذهب و دین اگر فردی باشه پس نباید دستورات اجتماعی داشته باشه، من ادیان و مذاهب دیگه رو خیلی نمیدونم ولی اسلام و تشیع دستورات فردی و اجتماعی رو توام دارن، پس نمیشه گفت فردیه. درسته تو دنیای امروز این چیزا رو به فراموشی سپرده شده ولی این به معنای قبول نداشتن دین نیست. ما بی دین نداریم، هر کسی یه اعتقادی داره یکی به خدا یکی به یهوه یکی میگه پدر پسر روح القدس یکی هم میگه شیطان! اشتباه در شناخت هست ولی بی دینی نه.

kamran;181853 نوشت:
...بنده چون اینده ای بزرگ برای خودم ساخته ام و طبق برنامه ام حرکت می کنم ، اگر مذهب را بزرگ تر از هنر بدانم ! به آن چیزی که می خواهم اصلا و به هیچ وجه ممکن نمی رسم ! ...

مذهب رو نه تنها بزرگتر از هنر بزرگتر از هر هدف دیگه ای بدونید. مطمئن باشید فقط در این صورته که میتونید آینده ی بزرگتون رو بسازید و بهش دست پیدا کنید

kamran;181853 نوشت:
...مذهب در کنار هدف اصلیم ! خدا هنر رو دوست داره چون زیباست ! صد در صد موسیقی را هم دوست دارد چون اونم زیباست ! و همچنین تمام آفریده های خدا زیباست حتی سوسک ! ...

هدف اصلی کنار مذهب! خدا هر چه را که آفریده دوست داره
من احساس میکنم (اگر اشتباهه تذکر بدید) شما مذهب و هنر رو در تضاد میدونید. در صورتی که اینطور نیست. درباره نقاشی نمیدونم ولی شاعرا هم هنرمندن و ائمه برخی از اونها رو تشویق میکردن. اگر هنر بد بود یا با مذهب تضاد داشت این تشویقها هم وجود نداشت.

kamran;182077 نوشت:

... ببینید اگر تمام این دنیا رو وقت بگذارم برای مذهبی بودن ، استعدادی که خدا بهم داده رو نادیده گرفتم و این خودش یک گناه هست ! ....پس اول استعداد ...

اول مذهب! اگر فردی باشید که استعدادتون رو به نحو احسن پرورش داده باشید ولی رشد مذهبی نداشته باشید چی؟!
ما یه هنرمند رو میشناسیم (که شما هم اسمش رو بردید) که استعدادش اونقدر ها هم بد نبود ولی رفتارهایی که بعد از خروجش از کشور داشت نشون میده اصلا رشد مذهبی نداشته. قصدم ابدا مقایسه نیست. میخوام انتهای این مسیر رو ببینید.

kamran;182077 نوشت:
...خب ، این دنیا ارزشش بسیار بالاست ، در ضمن اگر من در نظر بعضی ها بد بنظر برسم ، به من چه ! این تصور خود آن فرد است .... حتی دوستانم اگر فکر بدی کنند ، تقصیر خودشان است نه من ! تا وقتی خودم کار اشتباهی نکرده ام .... مقصر نیستم ...

نیمه مذهبیتون احتمالا با این حرف مخالفه! مطمئنم کلام امام علی (ع) رو شنیدید:

مومن خودشو در معرض اتهام قرار نمیده.

kamran;182077 نوشت:
... تنها یک سوال ، دشمن تراشیدن برای خود ، خوب هست یا بد ، چون اگر من رقابت با او بکنم او دشمنم می شود البته این دفعه از پنهان بودن در میاید و کاملا در ظاهر دشمنی می کند !...

این که دشمن تراشی نیست! رقابته، ممکنه حریفتون باشه ولی دشمن نه

خب ..... شما حرفاتون خوب بود

بگذارید یک سری چیزارو بگم که اشتباه در مطالبم برداشت کردید.
بنده مذهب و هنر را در تضاد قرار نمی دم بلکه با هم اونا رو رشد می دم ! مطلب آخرم رو کامل بخونید می بینید که من گفته ام که دوستانم من را توهمی می دانند ! یعنی از مذهبی بودن و دنبال ماورا رفتن زیاد ! منو توهمی می دانند ! یه فرد رویایی ! نمی دونم واقعا دلایلش این هست یا چیزای دیگر هم هست !

نگاه کنید ، اگر دقت می کردین من نوشته ام که دین را در کنار هنرم می گذارم و هنرم را طبق اون جلو می برم ، یعنی من هرگز یک زن لخت جلوی خود نمی گذارم که بخواهم از آناتومی بدنش نقاشی کنم ! اما این رفتار در بین کل هنرمندان دنیا در ایتالیا و همه جا ......یک رفتار عادیه و باید انجام بشه ....!

شاید بنده از روی نقاشی های دیگران این چیز را یاد بگیرم اما مدل زنده جلوی خودم قرار نمی دم ..! چون یاد گیری آناتومی یک زن در نقاشی نیازه ! در اینجاست که وقتی یادگیری تموم شد ، دین میاد و می گه که این رو در جایی استفاده نکن .....بده !

خب ، وقتی می گوییم هنر ...یعنی همه هنر ها ! از دم .... نقاشی ، شعر ، موسیقی ، بازیگری و ....
در ضمن نمی دونم چرا کسی دقیقا درک نمی کند که منظورم از نیمه مذهبی چیه !

منظورم از نیمه مذهبی این نیست که مذهب رو نیمه قبول دارم ...بلکه بنده کاملا مذهب را قبول دارم و اصلا بی دین نیستم و کاملا مذهبیم ....اما در کنارش هنر هم دارم یعنی اینکه مثلا روحمو نصف کرده باشن .... تو یه نصفش دین کامل ریختن ...تو نصف دیگه روحم هنر !

در ضمن ...دین و مذهب فردی هست ، یعنی دین رو خدا برای ما فرستاده که هر فردی از اون استفاده کنه ...برای تک تک هر فردی هست ...از این نظر می گم ، درسته قوانین جمعی داره ولی وقتی به اینا انجام دادی آیا خدا می گه که شما سه نفر با هم این کارارو کردین ؟ ...نخیر خدا به تک تک افراد کار داره ...پس دین فردی هست ! و برای وجود اولیه هر فردی برنامه ریزی شده ...تا اون فرد به اوج برسه ....

دین کاراییش در این دنیا فقط اینه که ما بتونیم در دنیای دیگر آسوده باشیم و در بهشت بریم ...غیر از این تاثیری بر آینده ما می گذارد ؟ آیا من با دینم به تبلیغش بروم ...کشته نخواهم شد یا تحقیر نخواهم شد ؟ ....دین اوجش و نتیجه اش بعد از مرگ هست ولی هنر اوج و نتیجه اش در این دنیا هست و انشالله بعد از مرگ هم خداکنه همراه من و هنرمندان خوب باشه .

در ضمن این رفیق ما ....به این زندگی می گه زندگی گوسفندی و به مردم ایران می گه گوسنفد ....! آیا این درسته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خیر

درسته مومن خودشو در معرض اتهام نمی گذاره اما وقتی من با یه لات تو خیابون سلام کنم و یه ده دقیقه ای پیشش وایستم وقتی به فامیلم از اونجا رد بشه و درباره ام فکر بد کنه ....این تقصیر خودشه و تقصیر من نیست و من گناهی نکرده ام و لات نیستم ....بلکه فقط از روی آشنایی کم و احترام با اون سلام گفته ام و احوالی ازش پرسیده ام ...چون او هم آدم است !
منظور من به این شکل هست .

بنده ، در ته وجودم چیزی به من می گوید که این رفیقم می تونه عوض بشه و یه چیزی هی منو به سمتش می کشونه با اینکه به من فوحش میده (البته نه فوحش بد) و اینکه منو تحقیر می کنه ...انگاری یا راز موفقیتم پیش این آدمه یا اینکه اون پلیه برای موفقیتم ....... الآن نه من بدم ....نه اون ...بلکه اون از دید من بده و من از دید اون بد ..... پس باید یه چیزی و یه اتفاقی بیوفته که من از دید اون خوب بشم و اون از دید من خوب !
البته او یه سری عقاید داره که به بد بودن واقعی بهش کمک می کنه ... مثلا اینکه او هیچ وقت در هیچ یک از کلامش از شیطان سخنی نمی گه ....پس یعنی به وجود شیطان شاید باور نداره ! و همین کار دستش میده

بله دیگه ....بنده پیش بعضی ها بی دین یا ناقص دین به نظر می آیم ...... در ضمن من برای خودم مشاور هم دارم ! زیرکی هم دارم اما موزی نیستم ..... اون رفیقم از من زیرک تر هست ! چه کنم من در کل آدم ساده ای هستم البته در درون خیلی پیچیده !
من عبا و امامه را دزدیده ام و خودم را مذهبی اعلام می کنم و در واقع الکی ادعای مذهبی بودن می کنم ....فکر کنم منظور شما اینه ! .... ok ! همین فکر را بکنید !

توضیحتون باعث شد اشتباه رفع بشه.
اما ...

kamran;182121 نوشت:

...در ضمن ...دین و مذهب فردی هست ، یعنی دین رو خدا برای ما فرستاده که هر فردی از اون استفاده کنه ...برای تک تک هر فردی هست ...از این نظر می گم ، درسته قوانین جمعی داره ولی وقتی به اینا انجام دادی آیا خدا می گه که شما سه نفر با هم این کارارو کردین ؟ ...نخیر خدا به تک تک افراد کار داره ...پس دین فردی هست ! و برای وجود اولیه هر فردی برنامه ریزی شده ...تا اون فرد به اوج برسه ....

دین و مذهب فردی نیست! با این صحبت شما مخالفم. نیمی از شما مذهبیه. نه این که نیمی از مذهب رو قبول داشته باشید؛ درست؟
خب، روی صحبتم با نیمه مذهبی شماست. خدا هم به تک تک افراد کار داره هم به جمع. وقتی به تک تک افراد کار داره که موضوع فردی باشه
هیچ گناهکاری گناه دیگری رامتحمل نمیشه و لا تزروا وازره وزر اخری (آیه ست، چند بار هم تکرار شده ولی نمیدونم کدوم سوره)
یه جاهایی هم که جمعیه به جمع کار داره. نمونش اقوامی که بهشون عذاب نازل شد، بعضیها چون گناهکار بودن عذاب دیدن و بعضی ها گناهکار نبودن ولی چون نسبت به گناه گروه اول بی اعتنا بودن عذاب کشیدن. پس: هم فردی و هم اجتماعیه

kamran;182121 نوشت:
...دین کاراییش در این دنیا فقط اینه که ما بتونیم در دنیای دیگر آسوده باشیم و در بهشت بریم ...غیر از این تاثیری بر آینده ما می گذارد ؟ آیا من با دینم به تبلیغش بروم ...کشته نخواهم شد یا تحقیر نخواهم شد ؟ ....دین اوجش و نتیجه اش بعد از مرگ هست ولی هنر اوج و نتیجه اش در این دنیا هست و انشالله بعد از مرگ هم خداکنه همراه من و هنرمندان خوب باشه .

واقعا خودتون این صحبتو قبول دارین؟ این دینه که هم در این دنیا و هم در دنیای پس از مرگ کاربرد داره و همراه انسانه! نه هنر، علم یا هر چیز دیگه ای!

kamran;182121 نوشت:
...درسته مومن خودشو در معرض اتهام نمی گذاره اما وقتی من با یه لات تو خیابون سلام کنم و یه ده دقیقه ای پیشش وایستم وقتی به فامیلم از اونجا رد بشه و درباره ام فکر بد کنه ....این تقصیر خودشه و تقصیر من نیست و من گناهی نکرده ام و لات نیستم ....بلکه فقط از روی آشنایی کم و احترام با اون سلام گفته ام و احوالی ازش پرسیده ام ...چون او هم آدم است !...

مومن! این همون اتهامیه که نباید خودمون رو در معرضش قرار بدیم دیگه!

کاش کارشناس ها وارد بحث بشن

خیلی ممنون ! نظر لطف شماست ،

جناب frigg77 ، شما می گویید که گفته ی من درباره ی کاربرد دین غلطه ! بنده باید کمی بیشتر توضیح بدم .... دین چیزی که خدا داده به ما تا ما از گناه در این دنیا دور باشیم تا در دنیای دیگر در بهشت بریم برای همیشه .... و همچنین در این دنیا کار هایمون رو درست انجام بدیم .... همین ! .... دین یه وسیله هست ...حالا با این وسیله چیرو باید درست بکنیم ....اون مهمه ....که اون در درجه اول خودمان و نوع رفتار و شخصیته و بعد کاری و هدفی که مادیه در این دنیا رو باید بسازیم باهاش ...!

علم کاربرد داره زیاد داره . ... ببینید این دنیا معنوی داره و مادی ، مادیش بیشتر تو چشمه ! و معنویش در عمقشه .... ما هم باید ادیشو جلو ببریم هم معنویش ....در نگاه اول برای خیلی از آدم ها ، چیزای مادی خیلی بهتر هست و بیشتر تو چشم میاد حالا یکی میاد یه نگاه عمیق تری می کنه و بعد این نگاهعمیق تر بیشتر میشه در بین همه ..... یعنی اون پنهانه !

هنر تا موقعی که من زنده ام ، من رو می تونه مشهور بکنه ، بزرگ بکنه ، یک الگو برای خیلی ها بکنه و از همه مهم تر پیش خدا عزیز کنه ! پس هنر کاربریش خیلی ....دین و مذهب ، چیزیه که باید باهاش قاطی شه و تقریبا بشه مثهیه چایی که از هنر ساخته شده و با محلول دین قاطی شده تا خوش مزه تر و زیبا تر بشه .....

بله کسانیکه می روند و فلسفه می خوانند و دنبال علوم دینی می روند ، می توانند مشهور شوند و به افراد بزرگی تبدیل شوند یعنی دین هم کارایی داره ، ولی واقعا این بهتر نیست که همین آدم هنر هم دنبال کنه و در چیز های بیشتری شرکت کنه تا مشهور تر بشه و بزرگتر تا الگویی برای بیشترین حد مردم جهان بشه ؟ ..... اما این کار خیلی سخته چون خود علوم دینی خیلی گسترده و سنگینه !
من با هنرم می تونم به مردم خدمت کنم
یک فرد مثلا آخوند خوب و دانا هم به مردم خدمت می کنه !

اما دینی که من داشتم می گفتم که در این دنیا کاراییش برای پس از مرگه قوانینی هست که برای سالم زندگی کردن به ما داده نه علومش که برای اگاه ساختن و دیگران باشه ....

خب ، شما گفتی اون همون اتهامه که نباید در معرضش قرار بدیم ....خب من برای احترام به بنده خدا و کار نیک با یک نفر سریع احوالی پرسیده ام ...و اگر این کار را نکنم ...اون فرد ناراحت می شود .... و می گوید ببین اینم دیگه مارو تحویل نمی گیره ...ممکنه همین بی محلی من باعث بشه اون به هزار راه دیگه بد تر بره ! ..... پس برای همین سلام می گویم و چه خبر هم می گویم ....ولی به من چه که فامیلم از دور منو یهو می بینه !

خب ببینه .... می تونه بیاد بپرسه که چی شده ، اون کی بود ؟ ..... منم بهش می گم که چی هست ماجرا یا می تونه اصلا نیاد و تا اخر عمرش فکر بد بکنه ! ..... من که گناه نکردم ! کارم نیک بوده .... اما مثلا بگیم که من برم وسط خیابون داد بزنم ....بخندم بلند بلند ....خب آره این یه کار مسخره هست و دیگران به من به چشم یه دیوانه نگاهمی کنند اما من هرگز چنین کاری نمی کنم ! شخصیت خودم خورد میشه ....

kamran;181617 نوشت:
به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

شمید با این فرد چکار کنم ؟

با سلام مختصر می گویم-
اگر امید به اصلاح اودارید ادامه بدهید والا قطع رابطه کنید
چون دوست فرد از او به باید
ودوست بد مار بد را ماند حتی بد تر
چون مار بد جان را زند اما دوست بد هم جان و هم بر ایمان زند
-ضرب المثلی هست که می گوید
==اسب تازی گر ببندی پیش خر رنگشان همگون نگردد طبع شان همگون شود

به نظر من افراد از لحاظ تاثیر پذیری 2 دسته هستن:1)افرادی که حرفا روشون تاثیر میذاره ولی به باور قلبی نمیرسن 2)افرادی که حرفا روشون تاثیر میذاره و به باور قلبی میرسن اینکه میگم روی هردو تاثیر میذاره درسته چون نفس انسان انقدر تاثیر پذیر هست که در یک لحظه هم تاثیر می گیره اما از لحاظ باور قلبی فکر می کنم دوست شما از گروه اوله برای اینطور افراد بی خودی وقتتونو هدر ندین البته یکی دوبار تلاش خوبه اما به نظرم اگه جواب نگرفتین دیگه ولش کنین:ok:منم یه مشکلی با دوستام دارم اونم اینکه اینا همش به اصطلاحه خودشون عاشقه هم میشن نمی دونم باهاشون چطور رفتار کنم البته یه چیزیرومی دونم اینه که کمبود محبتم دارن با یکیشون صحبت کردم قانع شد و کلی هم گریه کرد و الان تنها و تنها عشقش خداست ولی چون از روحیه ی بقیه اطلاع کاملی ندارم می خوام از همون اول به بهترین شکل عمل کنم:Gol:
ممنونم

موضوع قفل شده است