اثبات توانایی مردگان از منظر قرآن و سنت

تب‌های اولیه

224 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اثبات توانایی مردگان از منظر قرآن و سنت

آیا مردگان هم مانند زندگان قادر و توانا هستند ؟

به نام خالق حق
و سلام

اول باید سوال کرد منظور شما کدام گروه از مردگان اند؟:Gol:

و بعد منظور شما از توانایی چیست؟

و قادر به چه شکلی است؟

جناب کارشناس عمار آیا ما را در این مبحث همراهی میکنید
ظاهرا علمیت شما بالاست میخواهیم از محضرتان چیزی یاد بگیریم
اگر اشتباه نکرده باشم
یک تایپک زده بودید بعنوان سوالات نفس گیر از اهل سنت

سلام
دوست عزیز با تشکر از شما بخاطر شرکت در گفتگوهای دینی
مطلب شما در جاهای مختلف سایت بحث شده و پاسخ داده شده است
به این لینک ها مراجعه بفرمایید و ادامه بحث را در در آنجا پی گیری نمایید

آیا مردگان و کسانی که در گورهايند شنوا هستند


آيا مردگان ميشنوند؟

با تشکر

با سلام به شما مدیر محترم

لینکها را نگاه کردم جواب بنده در ان نبود

سخن بنده تعیین حد ومرز توانایی مردگان است

نه اینکه می شنوند یا نمی شنوند

[="darkred"]با سلام و عرض ادب[/]
پست خوبی است هرچند قبلا ابعاد آن در پستهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته بود. در هر حال ما پاسخگو هستیم.
البته مستحضرید که در بحث توانایی اموات آنچه محل بحث است بحث سماع و شنوایی آنان است که از دیر باز مورد بحث بوده ودر این مبحث نیز حتی میان سلفیون هم اختلاف است و اصل آن مورد قبول همۀ علمای اسلام است حتی ابن تیمیه نیز سماع الموتی را اجمالا قبول می نماید.
بنابراین این بحث ، بحثی میان شیعه و سنی نیست؛ بلکه بحث میان علمای اسلام (شیعه و سنی) از طرفی و علمای سلفی از طرف دیگر است البته با اختلافی که در خود سلفیون است.

نکتۀ دیگر اینکه در بحث توانایی اموات و یا سماع آنها که خود زیر مجموعۀ توانایی آنان است محل بحث در مورد اولیای دین است و نه غیر آنها.
به نظرم قبل از اینکه به بحث بپردازید ترسیم کلی ای از آنچه مد نظر دارید بیان بفرمائید تا هدف بحث و نتایج آن مشخص باشد و اینکه مبانی مورد پذیرش خود را هم بیان بفرمائید تا بحث علی المبنی پیش برود.

همچنان منتظر جناب عمار هستیم

بنده پیام خصوصی هم برایشان فرستادم

باتشکر از جناب صدرا اگر اجازه بدهید دوست داریم بجز از شما از دیگر کارشناسان هم مستفیض شویم

بنده تا آلان با جناب صدرا و جناب دانشمند گفتمان دینی داشته ایم و انتظار داریم از دیگر کارشناسان هم کسب فیض کنیم

اگر جناب عمار نتونستند جناب کارشناس هشام آیا می توانید جوابگو باشید

طالب علم;181207 نوشت:
بنده تا آلان با جناب صدرا و جناب دانشمند گفتمان دینی داشته ایم و انتظار داریم از دیگر کارشناسان هم کسب فیض کنیم

سلام

بنده رسیدن رحلت پیامبر(ص) و سبط اکبر ایشان را به همه مسلمانان تسلیت عرض می کنم

اما برای طالب علم مهم نیست از چه کسی علم می اموزد

مهم خود علم است

:Gol:
اگر شما هدفتان مقابله با شبهه وهابیت در مورد توانایی مردگان است که فرقی ندارد

ولی اگر اثبات عدم توانایی مردگان است که موضوع جدایی است

لطفا هدفتان را روشن بیان کنید:Gol:

صدرا;181200 نوشت:
به نظرم قبل از اینکه به بحث بپردازید ترسیم کلی ای از آنچه مد نظر دارید بیان بفرمائید تا هدف بحث و نتایج آن مشخص باشد و اینکه مبانی مورد پذیرش خود را هم بیان بفرمائید تا بحث علی المبنی پیش برود.

جناب طالب علم

سلام

اگر واقعا این حرف را می پزیرید

به سوالات بنده در پست اول جواب دهید

به علاوه این سوالات

اخرت چه طور دنیایی است؟

ماهیت مکانی و زمانی انجا چه طوریست؟

انواع مرگ را شرح دهید
انواع حیات را شرح دهید

مقام اموات چگونه است؟

کسانی که در راه خدا اند چه مقامی دارند؟
ایا صالح و نا صالح یکی هستند؟

شنوایی چیست؟

زنده چه خصوصیاتی دارد؟
مرده چه طور؟

مقام نبوت چه مقامی است؟:Gol:

طالب علم;181161 نوشت:
سخن بنده تعیین حد ومرز توانایی مردگان است نه اینکه می شنوند یا نمی شنوند

سلام

این سوالات برای روشن شدن این حد و مرز ها یاری کننده است

وقتی چیزی روشن است که همه جوانب ان روشن باشد

نمی شود مرز یک جسم را هنگامی که در سایه است به روشنی بیان کرد

البته اگر تمایل داشته باشید بنده با شما مباحثه داشته باشم

موضوعی را انتخاب کنید

تا چند روز بعد به طور رسمی اغاز کنیم:Gol:

طالب علم;181243 نوشت:
کمک گرفتن از هر شخصی برمبنای توانایی وقادر بودن آن شخص است و توانایی اشخاص در زمینه های مختلف متغییر است وقطعا ما در دنیا بر اساس شناخت از دیگران طلب کمک می کنیم وتا شناخت از توانایی نباشد طلب کردن بی اساس است

سلام

در اول بحث لازم است که عقیده طرف مقابل درست مشخص شود

ایا شما همانند اهل سنت به توانایی مردگان معتقد هستید؟

یا در این زمینه حق را به وهابیون می دهید؟

لطفا به سوالت جواب دهید

طالب علم;181243 نوشت:
حال بنده در این تایپک می خواهم حد و مرز توانایی مردگان مورد بحث قرار داده شود همچنان منتظر جناب عمار یا یکی از کارشناسان هستیم که ما را در این تایپک همراهی کنند

به نظر بنده اگر کارشناسان دیگر فرصتی ندارند
با توجه به شناختی که از جناب صدرا دارم

فکر کنم بتوانند همراه مناسبی در این موضوع برای شما باشند
:Gol:

طالب علم;181127 نوشت:
آیا مردگان هم مانند زندگان قادر و توانا هستند ؟

سلام علیکم

انسانهای زنده توانا و قادر !!
ارواح توانا و قادر !!

این دو صفات باریتعالی است و البته بطور غیر مطلق و صوری آن صفات انسان است.

الان دقیقا چه مرزی را میخواهید تعئین کنید ؟

یاحق

کمک گرفتن از هر شخصی برمبنای توانایی وقادر بودن آن شخص است و توانایی اشخاص در زمینه های مختلف متغییر است
وقطعا ما در دنیا بر اساس شناخت از دیگران طلب کمک می کنیم
وتا شناخت از توانایی نباشد طلب کردن بی اساس است

حال بنده در این تایپک می خواهم حد و مرز توانایی مردگان مورد بحث قرار داده شود
همچنان منتظر جناب عمار یا یکی از کارشناسان هستیم که ما را در این تایپک همراهی کنند

طالب علم;181127 نوشت:
آیا مردگان هم مانند زندگان قادر و توانا هستند ؟

سلام.

ما فعلا کاری به ماده بدن نداریم ولی قران می گوید:

[="red"]وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً»[/]
شما را امت برگزيده قرار داديم تا بر مردم شاهد و گواه باشيد و پيامبر نيز بر شما شاهد و گواه باشد.

[="red"]«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً»[/]
اي پيامبر ما تو را گواه و نويد دهنده برانگيختيم.

[="red"]«إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَيْكُمْ»[/]
ما به سوي شما پيامبري را برانگيختيم كه شاهد بر اعمال شما است.

گواه و شهادت جایی معنی پیدا می کند که حضور عینی باشد نه علمی،به عبارتی باید حامل شهادت بود تا بتوان اداء شهادت کرد،به عبارتی شهود دو جور است یا حسی است مانند دیدن عمل ظاهری و یا قلبی است مانند شهود باطن و نیات اشخاص ..........نتیجتا پیامبر گواه و شاهد اعمال امتش می باشد،واین امکان ندارد مگر با قدرت وتوانایی که خدا به او داده......
البته شهادت فرع بر حضور است و تا حضور عینی نباشد شهادت بی معنی است،واین همان است که گفته شد یکی از خصوصیات پیامبر همین نظارت بر اعمال وملکوت اشخاص است،واین ارتباطی به حضور انان در ظاهر ندارد.........

خلاصه شاهد باید تحمل شهادت نماید و البته اعضای انسان نیز حامل شهادت هستند وحضور عینی در اعمال دارند و همچنین فرشتگان و خدا و غیره......

یک نکته دیگر نیز در سلام نماز است که پیامبر مخاطب ان است.......

البته روایات نیز که خود از وجوه بارز ان است....

یاحق

ســلام:Gol:

جناب طالب علم، تعیین کارشناس مباحث بعهده شما نیست.شما هماورد طلبی که نمیکنید که

میگویید فلان استاد، اگر نشد فلان کارشناس، شما به دنبال جواب هستید!

مراقب باشید با این نحوه گفتار، به مقام علمی سایر کارشناسان جسارتی نکنید.

شما طبق مطالبی که استاد گرانقدر جناب صدرا گفتند، حد و مرز بحث خود را تعیین کنید، مبنا را

مشخص کنید، ان شاء الله در ادامه بحث کارشناسان نامبرده هم خواهند آمد.

جناب mkk لطفا تا جناب طالم علم، حد و مرز بحث خود را مشخص نفرمودند، سوالی مطرح نکنید،

ان شاء الله از مشارکت شما هم در بحث کمال استفاده را خواهیم برد.

ممنون:Gol:

erfan_alavi;181275 نوشت:

سلام.

ما فعلا کاری به ماده بدن نداریم ولی قران می گوید:

وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً»
شما را امت برگزيده قرار داديم تا بر مردم شاهد و گواه باشيد و پيامبر نيز بر شما شاهد و گواه باشد.

«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً»
اي پيامبر ما تو را گواه و نويد دهنده برانگيختيم.

«إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَيْكُمْ»
ما به سوي شما پيامبري را برانگيختيم كه شاهد بر اعمال شما است.

گواه و شهادت جایی معنی پیدا می کند که حضور عینی باشد نه علمی،به عبارتی باید حامل شهادت بود تا بتوان اداء شهادت کرد،به عبارتی شهود دو جور است یا حسی است مانند دیدن عمل ظاهری و یا قلبی است مانند شهود باطن و نیات اشخاص ..........نتیجتا پیامبر گواه و شاهد اعمال امتش می باشد،واین امکان ندارد مگر با قدرت وتوانایی که خدا به او داده......
البته شهادت فرع بر حضور است و تا حضور عینی نباشد شهادت بی معنی است،واین همان است که گفته شد یکی از خصوصیات پیامبر همین نظارت بر اعمال وملکوت اشخاص است،واین ارتباطی به حضور انان در ظاهر ندارد.........

خلاصه شاهد باید تحمل شهادت نماید و البته اعضای انسان نیز حامل شهادت هستند وحضور عینی در اعمال دارند و همچنین فرشتگان و خدا و غیره......

یک نکته دیگر نیز در سلام نماز است که پیامبر مخاطب ان است.......

البته روایات نیز که خود از وجوه بارز ان است....

یاحق


سلام برشما
از این جوابهای سطحی و نتیجه گیریهای سطحی اصلا خوشم نمیاد
اولا باید معنای لغتی و اصطلاحی شهید مشخص شود
کل آیاتی که در این زمینه هست بررسی شود
لفظ شهید در آیات گوناگون بررسی شود
شهید بودن دنیوی و اخروی بررسی شود
شهید بودن خدا و رسولان و امامان بررسی شود
آیا اثبات شهید اثبات توانایی است و اگر نه که هیچ اگر هست حد توانایی چیست
و...............
این بحث تایپک مجزا می خواهد البته معلوم هم نیست یک تایپک یا چند تایپک طول بکشد

زهــره;181302 نوشت:
جناب mkk لطفا تا جناب طالم علم، حد و مرز بحث خود را مشخص نفرمودند، سوالی مطرح نکنید،

سلام

سوالات بسته به هدف سائل متفاوت است

یکی سوال در جهت روشن کردن خود می پرسد و به دنبال جواب است
یکی سوال برای لجاجت
و یکی سوال به جهت مشخص شدن افکار طرف مقابل

در قسم سوم سوال که هدف بنده نز همین است

که بفهمم طرف مقابل چه جواب هایی دارد تا یک بحث بر ان محور قرار گیرد
و هنگامی که طرف مقابل جواب ندهد

به معنای کمبود اطلاعات علمی ان فرد هست

و هنگامی که فردی از کمبود اطلاعات رنج ببرد

اگر لجاجت کند به بیراهه می رود

و بحث بی فایده خواهد بود

پس دوستان تا جناب طالب علم پاسخ سوالات بنده را نداده اند

لطفا بحث نکنید

ممنون می شوم

و شما جناب طالب علم

اگر عالم به جواب هستید بفرمایید اگر نیستید پاسخ داده شود

و لطفا مرز ها را به روشنی بیان کنید

و السلام:Gol:

زهــره;181302 نوشت:
ســلام:gol:

جناب طالب علم، تعیین کارشناس مباحث بعهده شما نیست.شما هماورد طلبی که نمیکنید که

میگویید فلان استاد، اگر نشد فلان کارشناس، شما به دنبال جواب هستید!


سلام برشما
بهر حال توانایی علمی کارشناسان متفاوت است فرض بگیرید دریک مجلس هستید و 10 کارشناس وجود دارد برای کسیکه طالب علم است دوست دارد نظر کارشناسان دیگررا هم بداند این چیز طبیعی است

زهــره;181302 نوشت:
مراقب باشید با این نحوه گفتار، به مقام علمی سایر کارشناسان جسارتی نکنید.

مطمئن باشید با جواب سوال دادن مقام علمی بالا می رود پایین نمیاد و من درخواست کردم اگر فرصت نداشتند مستلزم هیچ امری نمی شود
جدا می گویم همیشه دوست دارم باکسی که حرف می زنم از من قوی تر باشد چون باعث میشود بیشتر تحقیق کنم
زهــره;181302 نوشت:
شما طبق مطالبی که استاد گرانقدر جناب صدرا گفتند، حد و مرز بحث خود را تعیین کنید، مبنا را

مشخص کنید، ان شاء الله در ادامه بحث کارشناسان نامبرده هم خواهند آمد

.

حد و مرز همین است سوال از حد و مرز توانایی مردگان است بلکل
اولا می خواهم بدانم مسئله توانایی مردگان عقلی است یا نقلی
اگر نقلی است آیات قرآن و احادیث بررسی شود
اگر عقلی است و دانشمندان به آن رسیده اند قول دانشمندان مبنا قرار گیرد

باسلام
جناب عمار تایپک را دیدند منتظر جوابشان هستیم

طالب علم;181337 نوشت:
سلام برشما
جدا می گویم همیشه دوست دارم باکسی که حرف می زنم از من قوی تر باشد چون باعث میشود بیشتر تحقیق کنم
.

تا جايي كه ما پيگيري مي كنيم بقيه از شما منطقي تر بحث مي كنند خصوصا جناب


صدراحالا چرا شما از اين شاخه به اون شاخه مي پريد الله اعلم

طالب علم;181127 نوشت:
آیا مردگان هم مانند زندگان قادر و توانا هستند ؟

جناب طالب علم گرامي

اگر مي توانيد سوال خود را واضح تر بيان كنيد و منظور خود را از قدرت و توانايي بيان كنيد.

اندیشمند;181371 نوشت:
جناب طالب علم گرامي

اگر مي توانيد سوال خود را واضح تر بيان كنيد و منظور خود را از قدرت و توانايي بيان كنيد.

ما که نفهمیدیم نامفهوم بودن سوال ما در کجاست همه الفاظ فارسی هستند
کسی که از این دنیا می رود می گویند مرده

توانایی هم که معنیش مشخص است
به قادر بودن شخص برای انجام عملی می گویند توانایی

با سلام
سرکار خانم زهره آیا شما می تونید در این مبحث ما را همراهی کنید؟

طالب علم;181375 نوشت:
ما که نفهمیدیم نامفهوم بودن سوال ما در کجاست همه الفاظ فارسی هستند کسی که از این دنیا می رود می گویند مرده

سلام

مسئله همین جا است که همه مرده نیستند(و معنای مرده فقط این نیست)

اصطلاح زندگی حیاتی را شنیده اید؟
کما را شنیده اید؟

خواب چه طور؟

طالب علم;181375 نوشت:
توانایی هم که معنیش مشخص است به قادر بودن شخص برای انجام عملی می گویند توانایی

کدام اعمال؟

ایا عدم مشاهده توسط ما دلیل بر عدم توانایی است؟

:Gig:

ســلام:Gol:

جناب mkk1369 اصلا متوجه نمیشم شما چرا اینقدر مبحث رو می پیچونید؟

اصل سوال ایشون این هست

نقل قول:
آیا مردگان هم مانند زندگان قادر و توانا هستند ؟

مردگان منظورشون افرادی هستند که در قید حیات نیستند و به اصطلاح زیر خاک هستند.

دیگه خواب و کما و ... اینها رو چرا داخل در قضیه میکنید؟

دیگه سوال از انواع ممات و حیات و اینها چرا؟

میخوان بررسی بفرمایند کسانی که از این دنیا میروند هم مانند سایر زندگان،توانایی بر انجام کاری

دارند؟


اما جناب طالب علم،
اینکه کارشناس محترم جناب اندیشمند پرسیدند

نقل قول:
منظور خود را از قدرت و توانايي بيان كنيد.
منظورشون معنای قدرت و توانایی نبود،

اینکه فرمودید آیا مردگان هم مانند زندگان قادر و توانا هستند؟ سوالتون از توانایی مطلق مردگان

هست و یا در خصوص امور مشخصی؟

چون با توجه به مطلب جناب صدرا،

نقل قول:
در بحث توانایی اموات آنچه محل بحث است بحث سماع و شنوایی آنان است
محل بحث،تنها بر روی قدرت استماع و توانایی شنیدن آنهاست.

حالا سوال شما چیست؟

اثبات توانایی مطلق مردگان مانند زندگان و یا اثبات توانایی آنها بر امور مشخصی مثل استماع؟

به این سوال هم پاسخ بفرمایید

نقل قول:
مبانی مورد پذیرش خود را هم بیان بفرمائید
ان شاء الله که بعد از پاسخ شما، بحث علمی خوبی رو داشته باشیم

:Gol:


بسم الله الرحمن الرحیم


سلام عليكم جميعا

زهــره;181433 نوشت:
اما جناب طالب علم، همونظور که استاد گرامی جناب صدرا گفتند، در حیطه توانایی مردگان بر انجام امور، میشه فقط روی استماع و توانایی شنیدن اونها بحث کرد.

بله احتمالا منظور ایشان چنین است

یک مطلبی هم هست و آن اینکه از دید کسانیکه العیاذ بالله خدا را جسم میدانند
حتما ارواح انسان هم جسمانی است که البته حقیقت اعتقاد آنها هم همین است و میگویند این ارواح جسمانی در نقاط دوری هستند و به این دنیا دسترسی ندارند و ...

حال

در این بحث از دید ایشان

یک جسم دور از زمین داریم بنام روح
و یک جسم داخل جسم ! در این عالم داریم بعنوان آدم زنده !

میخواهیم بدانیم که 2 جسم ( یعنی روح و بدن ) تواناتر است یا یک جسم دور افتاده ( منظور همان روح در برزخ )

درست است ؟

یاحق

با سلام وعرض ادب

جناب طالب علم
همچنان که قبلا عرض کردم بحث توانایی اموات که جنجالی ترین مبحث آن «سماع الموتی» است بحثی میان شیعه از یک طرف و اهل سنت از طرف دیگر نیست؛ بلکه در این میان اکثر علمای اهل سنت قائل به توانایی اجمالی مردگان(به معنای اعم) هستند، ودر این میان دیدگاه اثباتی مفسرینی از علمای سلفی(با گرایشهای مختلف سلفی) حائز اهمیت می باشد.

در بحث قابلیتهای اموات[1] کمترین مرحلۀ قابلیت، توانایی شنوایی و سماع آنان است، لذا کسی که می خواهد عدم قابلیت و توانایی آنان را در مراحل بالاتر نفی نماید، باید مرحلۀ نازلۀ آنرا با ادلۀ عقلی و نقلی(قرآن و سنت) رد نماید.

منتهی آنچه اصول بحث اقتضاء می کند این است که بحث باید براساس مبانی پذیرفته شده، پیش رود نه بر اساس استحسانات و رای شخصی؛ لذا اگر جنابعالی از عقاید اهل سنت دفاع می کنید باید ملزم به رای اکثری آنان باشید، و اگر از اعتقادات سلفیون تبعیت می کنید باید بدانید که اختلاف موجوددر بین آنها مثبت این است که نظریه عدم سماع وتوانایی، دیدگاه اهل سنت نخواهد بود.

البته بحث سماع موتی و ابعاد آن چند سال پیش موضوع همایش علمای شیعه و سنی در زاهدان بود که ما هم در این همایش حاضر بودیم و مجموعه مقالات و آرای علمای اهل سنت اشعری و ماتریدی و بریلوی و دیوبندی نیز موجود است.

ظاهرا روش اصولی بحث این باشد که ابتدا مفهوم حیات و موت و مرگ از دیدگاه قرآن مورد بحث قرار گیرد و سپس ادلۀ قرآنی و روایی در اثبات سماع رد شود و ادلۀ نفی سماع اثبات گردد که اگر این مساله اثبات شود با انتفای اقل مراحل قابلیت، انتفای مراتب بالاتر نیز ثابت خواهد بود.
ودر مرحلۀ بعد نتیجۀ این مبحث در بحث توسل به اولیای الهی به کار خواهد آمد.
موفق باشید.

[=&quot][1][=&quot]. که البته این بحث مقدمۀ بحث توسل به اولیای الهی است؛ که به گمان برخی چون آنها مرده اند و فاقد ادراک اند ، توسل به آنها امری بیهوده خواهد بود.البته برخی نیز گفته اند که این امر بدعت و برخی دیگر آنرا شرک آمیز دانسته اند؟!

سلام

زهــره;181433 نوشت:
جناب mkk1369 اصلا متوجه نمیشم شما چرا اینقدر مبحث رو می پیچونید؟

گاهی اوقات ممکن است دیدن دستان یک فردی به ادمی القا کند که دارد گره ایی را می بندد
و اگر از خود فرد سوال شود و از نزدیک ببیند خواهد دید که این پیچاندن دست در حقیقت باز کردن گره ای است

زهــره;181433 نوشت:
اصل سوال ایشون این هست

اصل و فرع سوال با جمع مطلب و اسم موضوع و شناخت از طرف مقابل شناخته می شود

در اصل ایشان هدفشان را اینگونه بیان کرده اند

اثبا ت توانایی مردگان از منظر اهل تشیع و اهل تسنن

و بعد سوال پرسیدند که در اینجا این سوال اصل مرفوع به اصل موضوع است

یعنی این سوال سوالی است دو گانه که باید فهمید که هدف اصلی ایشان چیست

که در سوالات مطروحه از اینجانب برای پی بردن به این است که هدفشان چیست!!

و البته اگر هدف فردی سوال کردن و کسب علم باشد هویدا خواهد بود

زهــره;181433 نوشت:
مردگان منظورشون افرادی هستند که در قید حیات نیستند و به اصطلاح زیر خاک هستند.

همین

مردگان تنها این افراد نیستند

که بحث کما پبش کشیده شد

و علاوه افرادی که جاهل هستند نیز مرده خطاب می شوند
و انواع حیات و ممات وجود دارد

زهــره;181433 نوشت:
دیگه خواب و کما و ... اینها رو چرا داخل در قضیه میکنید؟

در پست قبل و اول همین پست اشاره کردم

زهــره;181433 نوشت:
دیگه سوال از انواع ممات و حیات و اینها چرا؟

برای انکه بدانم می زان درجه علمی طرف مقابل چه مقدار است؟

چه چیز هایی را می داند تا بحث بر محور ان بچرخد

اگر نمی داند به او پاسخ داده شود
و اگر می داند پس فهم سوال کاری ندارد

زهــره;181433 نوشت:
میخوان بررسی بفرمایند کسانی که از این دنیا میروند هم مانند سایر زندگان،توانایی بر انجام کاری دارند؟

دوست عزیز

از شما سوالی می پرسم

ایا شما جهان برزخ را دیده اید؟

ایا فرشته مرگ به سراغتان امده است؟

صدای داد دوزخیان را می شنوید؟
فرشتگان و اجنه را چه طور؟

ایا فرق بین صالح و نا صالح را می دانید
انواع طبقات ممات و حیات را چه طور؟
و مصادیق انها را؟

زهــره;181433 نوشت:
منظورشون معنای قدرت و توانایی نبود، اینکه فرمودید آیا مردگان هم مانند زندگان قادر و توانا هستند؟ سوالتون از توانایی مطلق مردگان هست و یا در خصوص امور مشخصی؟

دوست عزیز منظورشان را از قدرت و توانایی باید روشن بگویند

قدرت و توانایی درجات مختلفی دارد

زهــره;181433 نوشت:
محل بحث،تنها بر روی قدرت استماع و توانایی شنیدن آنهاست. حالا سوال شما چیست؟ اثبات توانایی مطلق مردگان مانند زندگان و یا اثبات توانایی آنها بر امور مشخصی مثل استماع؟

ایشان یه سوال کلی پرسیدند که لازمه ان بسط ان و روشن شدن موضوع است!!

زهــره;181433 نوشت:
ان شاء الله که بعد از پاسخ شما، بحث علمی خوبی رو داشته باشیم

ان شاء الله که روحیه حق پذیریمان بالا رود:hamdel:

صدرا;181453 نوشت:
ظاهرا روش اصولی بحث این باشد که ابتدا مفهوم حیات و موت و مرگ از دیدگاه قرآن مورد بحث قرار گیرد و سپس ادلۀ قرآنی و روایی در اثبات سماع رد شود و ادلۀ نفی سماع اثبات گردد که اگر این مساله اثبات شود با انتفای اقل مراحل قابلیت، انتفای مراتب بالاتر نیز ثابت خواهد بود. ودر مرحلۀ بعد نتیجۀ این مبحث در بحث توسل به اولیای الهی به کار خواهد آمد. موفق باشید.

سلام

حال سرکار خانم زهره منظور بنده را از بیان سوالات فهمیدید؟!!

شما چه طور جناب طالب علم؟

بله، من متوجه شدم.

سلام به شما
ممنون که در این مبحث ما را همراهی می کنید پس بنده سوالات و جواب خود را متوجه شما می کنم

زهــره;181433 نوشت:
ســلام:gol:
اما جناب طالب علم،
اینکه کارشناس محترم جناب اندیشمند پرسیدند

منظورشون معنای قدرت و توانایی نبود،

اینکه فرمودید آیا مردگان هم مانند زندگان قادر و توانا هستند؟ سوالتون از توانایی مطلق مردگان

هست و یا در خصوص امور مشخصی؟

چون با توجه به مطلب جناب صدرا،

محل بحث،تنها بر روی قدرت استماع و توانایی شنیدن آنهاست.

حالا سوال شما چیست؟

اثبات توانایی مطلق مردگان مانند زندگان و یا اثبات توانایی آنها بر امور مشخصی مثل استماع؟

به این سوال هم پاسخ بفرمایید

ان شاء الله که بعد از پاسخ شما، بحث علمی خوبی رو داشته باشیم

:gol:

سخن از ارتباط مردگان با عالم دنیاست

منظور بنده از توانایی مردگان برای اجابت درخواست زندگان است

پس بنا بر اظهار نظر شما مبحث توانایی مردگان به نسبت عالم دنیا را استماع می گذاریم

حال چندسوال برای بنده بوجود آمده

1- آیا شنیدن توانایی شخصی است یا توانایی است برای کمک به دیگران
در نظر بگیرید شخصی در آمریکاست و فلج ویا در زندان وحتی نمی تواند شما را ببیند و فقط حرفهای شما را می شنود آیا شما از این شخص درخواست کمک می کنید برای جلب منفعت یادفع ضررو آیا چنین شخصی قادر و تواناست

2- آیا شنیدن اگر چه هنوز بحثی در مورد آن صورت نگرفته مخصوص فقط پیامبران و یا اما مان و یا فرقی ندارد شامل هر شخصی می شود

3- آیا شنیدن مرده در کنار قبرش صورت می گیرد یا در هر مکانی و آیا اگر همزمان چند نفر از مرده درخواستی کنند همزمان صدای همه را می شنود

طالب علم;181482 نوشت:

منظور بنده از توانایی مردگان برای اجابت درخواست زندگان است

پس بنا بر اظهار نظر شما مبحث توانایی مردگان به نسبت عالم دنیا را استماع می گذاریم

حال دو سوال برای بنده بوجود آمده

1- آیا شنیدن توانایی شخصی است یا توانایی است برای کمک به دیگران
در نظر بگیرید شخصی در آمریکاست وشما را نمی بیند و فقط حرفهای شما را می شنود آیا شما از این شخص درخواست کمک می کنید برای جلب منفعت یادفع ضرر

2- آیا شنیدن اگر چه هنوز بحثی در مورد آن صورت نگرفته مخصوص فقط پیامبران و یا اما مان و یا فرقی ندارد شامل هر شخصی می شود

با سلام و عرض ادب
دوست بزرگوار اگر طالب بحث علمی هستید، بر اساس آنچه علما این مبحث را پیگیری نموده اند پیش بروید (هرچند مثل همیشه دقت نفرمودید وعنوان تایپیک را به گونه ای گذاشته اید که شیعه یک طرف و اهل سنت در طرف دیگرند)
لذا شما قبل از هر سوالی باید به این مطلب بپردازید مفهوم حیات از منظر قرآن چگونه است؟حقیقت مرگ از دیدگاه قرآن و سنت چگونه است.
والبته مستند سخن بگوئید نه اینکه دیدگاه شخصی خود را به اسم اهل سنت تمام نمائید.
متشکرم

طالب علم;181331 نوشت:
سلام برشما
از این جوابهای سطحی و نتیجه گیریهای سطحی اصلا خوشم نمیاد
اولا باید معنای لغتی و اصطلاحی شهید مشخص شود
کل آیاتی که در این زمینه هست بررسی شود
لفظ شهید در آیات گوناگون بررسی شود
شهید بودن دنیوی و اخروی بررسی شود
شهید بودن خدا و رسولان و امامان بررسی شود
آیا اثبات شهید اثبات توانایی است و اگر نه که هیچ اگر هست حد توانایی چیست
و...............
این بحث تایپک مجزا می خواهد البته معلوم هم نیست یک تایپک یا چند تایپک طول بکشد

سلام.

شهادت بدون حضور معنی ندارد،به عبارتی شهادت و ناظر بودن وقتی معنا پیدا می کند که شخص در متن واقع قرار داشته باشد...

از قرار معلوم شما مانند مسئله نصب امامت می خواهید از جواب طفره بروید پس :

بفرماییدشاهد اعمال بودن چگونه است؟!و منظور از گواه و شهادت پیامبر در قیامت بر انبیاء و دیگر مومنین یعنی چه؟

در ثانی توانایی بدون اثر بی معنی است،وکسی که می شنود یعنی توانایی چنین اثر گذاری را دارد،هر چند خوب شدن یک بیمارنیز نوعی اثر گذاری است ولی این اثر گذاری صرفا لازم نیست از طریق مادی انجام گیرد بلکه ممکن است همین اثر گذاری از طریق نفس و روح بهتر از دارو انجام شود،و البته شما باید اثبات کنید که روح نیز مانند بدن بعد از مرگ همه تعلقات و نسبیات وروابط بین خود را از دست می دهد و درک و حسی ندارد!واین خلاف نص قران است ...

اصل شنیدن و اثر گذاری ارتباطی به ابزار مادی ندارد و می توان بدون ابزار مادی بر ماده اثر گذاشت..

طالب علم;181375 نوشت:
ما که نفهمیدیم نامفهوم بودن سوال ما در کجاست همه الفاظ فارسی هستند کسی که از این دنیا می رود می گویند مرده توانایی هم که معنیش مشخص است به قادر بودن شخص برای انجام عملی می گویند توانایی

منظور من اين بود كه قدرت و توانايي اموات را در چه زمينه اي مي خواهيد بدانيد؟

همچنين اينكه از چه ديدي (عقلي ، قرآني ، روايي ) مي خواهيد در اين زمينه بحث شود؟

و مباحثي ديگر كه دوستان مطرح كرده اند.

اندیشمند;181526 نوشت:
منظور من اين بود كه قدرت و توانايي اموات را در چه زمينه اي مي خواهيد بدانيد؟

همچنين اينكه از چه ديدي (عقلي ، قرآني ، روايي ) مي خواهيد در اين زمينه بحث شود؟

و مباحثي ديگر كه دوستان مطرح كرده اند.


سخن بنده قدرت و توانایی مردگان در برابر درخواست زندگان است
برای من فرقی ندارد از چه دیدی بحث شود
اگر توانایی مردگان به درخواست زندگان را بر اساس نقل می دانید از منظر نقل بررسی شود اگر هم صرفا مسئله ای عقلی است از منظر عقل بررسی شود

همچنان بنده منتظر سرکار خانم زهره هستم که به جواب سوالات بنده بپردازند

با سلام به همۀ دوستان و اساتید محترم

همچنان که قبلا عرض کردم بحث توانایی اموات که جنجالی ترین مبحث آن «سماع الموتی:شنوایی اموات» است بحثی میان شیعه از یک طرف و اهل سنت از طرف دیگر نیست؛ بلکه در این میان اکثر علمای اهل سنت قائل به توانایی اجمالی مردگان(به معنای اعم) هستند، ودر این میان دیدگاه اثباتی مفسرینی از علمای سلفی(با گرایشهای مختلف سلفی) حائز اهمیت می باشد.

در بحث قابلیتهای اموات[1] کمترین مرحلۀ قابلیت، توانایی شنوایی و سماع آنان است، لذا کسی که می خواهد عدم قابلیت و توانایی آنان را در مراحل بالاتر نفی نماید، باید مرحلۀ نازلۀ آنرا با ادلۀ عقلی و نقلی(قرآن و سنت) رد نماید.

منتهی آنچه اصول بحث اقتضاء می کند این است که بحث باید براساس مبانی پذیرفته شده، پیش رود نه بر اساس استحسانات و رای شخصی؛ لذا اگر جناب طالب علم می خواهند از عقاید اهل سنت دفاع کنند باید بدانند که اکثری اهل سنت در این مساله با شیعه هم عقیده اند و اگر ایشان از عقائد سلفیون می خواهند دفاع کنند، باید بدانید که اختلاف موجوددر بین آنها مثبت این است که نظریه عدم سماع وتوانایی، دیدگاه همۀ سلفیون نخواهد بود.

البته بحث سماع موتی و ابعاد آن چند سال پیش موضوع همایش علمای شیعه و سنی در زاهدان بود که ما هم در این همایش حاضر بودیم و مجموعه مقالات و آرای علمای اهل سنت اشعری و ماتریدی و بریلوی و دیوبندی نیز در این رابط موجود است.

لذا روش اصولی بحث این است که ابتدا مفهوم حیات و حقیقت وفات و مرگ از دیدگاه قرآن مورد بحث قرار گیرد.
سپس جناب طالب علم ادلۀ قرآنی و روایی در اثبات سماع موتی را با ادله رد نمایند و قول به عدم شنوایی و توانایی را ثابت نمایند که اگر این مساله را ایشان اثبات نمایند با انتفای اقل مراحل قابلیت، انتفای مراتب بالاتر نیز حاصل است.

ودر مرحلۀ بعد نتیجۀ این مبحث در بحث توسل به اولیای الهی به کار خواهد آمد.

لذا جناب طالب علم سوال من از شما این است که حقیقت حیات و مرگ و دیدگاه قرآن وسنت نسبت به مرگ چیست؟

[=Calibri][1]. که البته این بحث مقدمۀ بحث توسل به اولیای الهی است؛ که به گمان برخی چون آنها مرده اند و فاقد ادراک اند ، توسل به آنها امری بیهوده خواهد بود.البته برخی نیز گفته اند که این امر بدعت و برخی دیگر آنرا شرک آمیز دانسته اند؟!

صدرا;181605 نوشت:
.

لذا روش اصولی بحث این است که ابتدا مفهوم حیات و حقیقت وفات و مرگ از دیدگاه قرآن مورد بحث قرار گیرد.
لذا جناب طالب علم سوال من از شما این است که حقیقت حیات و مرگ و دیدگاه قرآن وسنت نسبت به مرگ چیست؟


بنده از شما متعجم چرا نمی توانید به سوالات جواب دهید اگر خودتان نمی توانید هیچ اصراری نیست منتظر بمانید دیگر کارشناسان جواب دهند

شما از چه می ترسید آیا کسانی که اینقدر از جواب دادن می ترسند چرا کارشناس شده اند چرا این انجمن ساخته شده است

سخن بنده در توانایی ارتباط مردگان با عالم دنیاست و فقط قسمت ارتباط که جای سخن بنده با شماست متوجه بحث است

اما اگر میخواهید مثل همیشه با پیچاندن بحث به موضوعی دیگر از بحث فرار کنید برای شما
این عمل زیبنده نیست
اما آینکه مرگ و حیات چیست هر آنچه شما قبول دارید بنده نیز قبول دارم اما آنچه برای بنده سوال است توانایی مردگان در اجابت درخواست زندگان است
پس اگر سخنی در این مورد هست بفرمایید جواب دهید


[="DarkOliveGreen"]

طالب علم;181611 نوشت:
بنده از شما متعجم چرا نمی توانید به سوالات جواب دهید اگر خودتان نمی توانید هیچ اصراری نیست منتظر بمانید دیگر کارشناسان جواب دهند

شما از چه می ترسید آیا کسانی که اینقدر از جواب دادن می ترسند چرا کارشناس شده اند چرا این انجمن ساخته شده است

سخن بنده در توانایی ارتباط مردگان با عالم دنیاست و فقط قسمت ارتباط که جای سخن بنده با شماست متوجه بحث است

اما اگر میخواهید مثل همیشه با پیچاندن بحث به موضوعی دیگر از بحث فرار کنید برای شما
این عمل زیبنده نیست
اما آینکه مرگ و حیات چیست هر آنچه شما قبول دارید بنده نیز قبول دارم اما آنچه برای بنده سوال است توانایی مردگان در اجابت درخواست زندگان است
پس اگر سخنی در این مورد هست بفرمایید جواب دهید

[/]

[="DarkRed"]با سلام و عرض ادب[/]
عجیب از شما است که هنوز منطق بحث را نمی دانید و به دنبال تحقق بخشیدن به ترسیم ذهنی عوامانۀ خود هستید؟!تا در چند صفحۀ بعد بگوئید جواب ما داده نشد؟! اگر مقداری خود اهل تحقیق می بودید وکتب علمای خود را مطالعه می نمودید(نه اینکه از سایتهای وهابی ای که مخالف نظر بزرگان سلفی خود هم رای می دهند، تبعیت می کردید) متوجه می شدید که آنها چگونه ورود به این بحث نموده اند.

اما اینکه می فرمائید اعتقاد شما در مورد مرگ و حیات با ما یکسان است، ما می گوئیم: از منظر قرآن مرگ نابودی نیست بلکه انتقال از نشئۀ حیات مادی به حیات اخروی است،ودر این انتقال حقیقت انسان به تمامه محفوظ است و چیزی از بین نخواهد رفت، ضعیف ترین مرحله مرحلۀ سمع است که نصوص متعددی قائم بر این است که این مرحلۀ برای تمامی اموات موجود است هرچند در کیفیت آن برای عموم مردم در بین علما اهل سنت اختلاف است.
اما در مورد انبیای الهی نصوص قطعی موجود است که آنها این مرحله را به تمامه دارند ودر راس آنها وجود مطهر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که اعمال امت به آن حضرت عرضه می شود و شاهد اعمال ما هستند.

از آنجا که کلیۀ تصرفات اولیای دین در این دنیا به واسطۀ اشراف روحی آن بزرگواران باذن الله صورت می پذیرفته این امر در حیات برزخی در حد بالاتری باقی است وچیزی از آن بزرگواران مفقود نشده، لذا اگر در حیات دنیوی خود باذن الله تصرفاتی داشتند، در حیات برزخی نیز قدرت اعمال این تصرفات باقی است.

نکته ای که در این امر قابل توجه است این است که علمایی که قائل به سماع و حیات برزخی آن بزرگواران بوده اند در بحث توجهات اولیای الهی در حیات برزخی نیز آنرا پذیرفته اند؛ البته اگر شما تتبعی در میان علما و مردم عادی اهل سنت بیندازید متوجه خواهید شد که بحث توسل به بزرگان در سیرۀ بسیاری از علما ی اهل سنت وجود دارد و در این میان گروههایی که از اهل سنت که طریقت در میان آنها قوی تر است، توسلاتشان به ارباب مشایخشان از شیعه بیشتر است.

به هر حال اگر شما در مرحلۀ سماع اموات اشکال دارید روش بحث ابتدا از مفهوم حیات و ممات آغاز می شود، ادلۀ مثبتین سماع از قرآن و روایات بیان می شود، ادلۀ نافین سپس بیان می شود که در این مرحله باید قول مثبتین با دلائل قطعی تر باطل شود.

ولی اگر شما سماع را قبول دارید نحوۀ بحث به این صورت است که قوای ادراکی بشر به چه صورتی است و رابطه روح با جسد چگونه است و از آنجا که خود سماع را پذیرفته اید؛ یعنی اصالت را به روح داده اید سمع را پذیرفته اید اما سایر ادراکات را نفی نموده اید که در این صورت سؤال این است :علت این تفکیک از منظر عقل و قرآن وسنت چیست؟

[="DarkRed"]به علت مسافرت حقیر دو روزی در خدمت شما نیستم .[/]
موفق باشید.

طالب علم;181611 نوشت:
بنده از شما متعجم چرا نمی توانید به سوالات جواب دهید اگر خودتان نمی توانید هیچ اصراری نیست منتظر بمانید دیگر کارشناسان جواب دهند

سلام

ادمی توانیایی بحث دارد که الفبا را بداند
وقتی الفبا را بلد نباشی نمی توانی بحث را حلاجی کنی

و وقتی ادمی ابزار تفکر صحیح را به کار نبندد چه سود؟

طالب علم;181611 نوشت:
شما از چه می ترسید آیا کسانی که اینقدر از جواب دادن می ترسند چرا کارشناس شده اند چرا این انجمن ساخته شده است

ترس با اصل فرق دارد

اگر شما عالم بودید و به قول خودتان شجاع!!!و همچنین طالب علم

بجای طفره رفتن جواب پرسش ها را سریع می دادید تا به جواب برسید و اگر هم بلد نباشید می پرسید!

طالب علم;181611 نوشت:
سخن بنده در توانایی ارتباط مردگان با عالم دنیاست و فقط قسمت ارتباط که جای سخن بنده با شماست متوجه بحث است

بله به یه نفر بگند درخت چیه؟ به طور کامل بگو

بعد بگه درخت برگه

و از بخواهند کامل بگو

بگه فقط برگه !!!!

طالب علم;181611 نوشت:
اما اگر میخواهید مثل همیشه با پیچاندن بحث به موضوعی دیگر از بحث فرار کنید برای شما این عمل زیبنده نیست

مدرک سخنانتان را بیاورید!!!

طالب علم;181611 نوشت:
اما آینکه مرگ و حیات چیست هر آنچه شما قبول دارید بنده نیز قبول دارم

نه قبول نداری

و الا این کلامت نبود

طالب علم;181611 نوشت:
وانایی مردگان در اجابت درخواست زندگان است پس اگر سخنی در این مورد هست بفرمایید جواب دهید

ما جماعت شیعه و مومنین خدا

کشته شده گان در راه خدا را مرده خطاب نمی کنیم.

اگر هم شما خطاب نمی کنی

پس مسئله حل است

اگز شما طالب علم هستی پس به سوالات جواب بدهید ان شاء الله از علم جناب صدرا بهره ببرید!!!

و بدانید در حال حاضر ایشان آگاه تر هستند!:Gol:

(وقتی کسی از مردن چیزی نداند یعنی به دنبال حقیقت نیست چرا که حقیقت در انصاف و تفکر است
و بدانید تا هنگامی که مردن را تعریف نکردند بحث بی فایده است)

بخاطر اصرار جناب صدرا مختصری در مورد عالم مرگ سخن می گویم اگر چه ربطی به بحث اصلی ندارد

آنچه که مشخص است انسان با مردن و ترک دنیا به عالمی می رود به نام عالم برزخ ودر انجا می ماند تا قیامت بر پا می شود

اما برزخ به چه معناست
به حایل و حد فاصل بین دو چیزبرزخ گویند

در قران سه بار کلمه برزخ آمده است و در هر سه به معنای حایل و مانع است

وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ
در پيش روي ايشان حائل و مانعي است تا روزي كه برانگيخته مي‌شوند

وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخاً وَحِجْراً مَّحْجُوراً
ن يكي شيرينِ شيرين است ، و آن ديگر شورِ شور ! خداوند در ميان آن دو حاجز و مانعي ايجاد كرده‌است كه آنها را كاملاً از هم جدا ساخته است

‏ بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ ‏
اما در ميان آن دو حاجز و مانعي است كه نمي‌گذارد يكي با ديگري بياميزد و سركشي كند .

که این یکی از معجزات قران است که وجود حائل و مانع رابین دریاها اثبات می کند و نمی گذارد آب شور و شیرین باهم خلوط شوند ودانشمندان انرا کشف کرده اند

اما ببینیم برزخ کجاست

در حدیثی از امام صادق علیه السلام می‏خوانیم که فرمود: «البرزخ القبر، و هو الثواب و العقاب بین الدنیا و الآخرة» برزخ همان عالم قبر است

و آن عبارت است از ثواب و عقابی که در میان دنیا و آخرت وجود دارد.

ادامه دارد

صدرا;181644 نوشت:
در این انتقال حقیقت انسان به تمامه محفوظ است و چیزی از بین نخواهد رفت، ضعیف ترین مرحله مرحلۀ سمع است که نصوص متعددی قائم بر این است که این مرحلۀ برای تمامی اموات موجود است هرچند در کیفیت آن برای عموم مردم در بین علما اهل سنت اختلاف است.

استدلال جالبی بود یعنی کسی که توانایش به حد فقط سمع رسیده تمام خصوصیات قبلی هم را دار است

مثل آنکه شخصی تصادف کند و فقط قوه سمع ان کار کند و اورا به دکتر ببرند

دکتر بگوید هیچ مشکلی ندارد و همه اعضاء سالم هستند بگویند چگونه فهمیدی بگوید چون قوه سمعش هنوز کار می کند

یا کسی می گوید احمد خیلی ثروتمند است چون روزی 10 تومن پول در جیبش دیدم و این 10 تومن نشانه آنست که میلیونر است

دوست عزیز همیشه چو 100 آمد، 90 هم پيش ماست
کسی که 100 تومن پول داره ثابت می شود که 90 تومن هم دارد

البته اینهامسائل پیش پل افتاده است که شما برای عوام فریبی و فرار از جواب از آن استفاده می کنید

و انچه از روایات بدست میاید اگر چه هنوز به بررسی سقم و صحت ومدلولات ان نرسیدیم آنست که قوت انسان با مرگ تنها به سمع و شنیدن آنهم فقط در کنار قبر تنزل می کند ودر قبر نوعی حیات مخصوص بخود دارند

تا اینکه خداوند دوباره در قیامت انسان را به کاملی حشر و زنده می کند

اگر هنوز زنده باشند پس نعوذ بالله خداوند که میفرماید انها را زنده می کنم اشتباه می کند
كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
چگونه خدا را منكريد با آنكه مردگانى بوديد و شما را زنده كرد باز شما را مى ميراند [و] باز زنده مى‏كند [و] آنگاه به سوى او بازگردانده مى‏شوي
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ
خدا همان كسى است كه شما را آفريد سپس به شما روزى بخشيد آنگاه شما را مى‏ميراند و پس از آن زنده مى‏گرداند
وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُورٌ
و اوست كه شما را زندگى بخشيد سپس شما را مى‏ميراند و باز زندگى [نو] مى دهد حقا كه انسان سخت ناسپاس است




ادامه دارد

طالب علم;181771 نوشت:
در حدیثی از امام صادق علیه السلام می‏خوانیم که فرمود: «البرزخ القبر، و هو الثواب و العقاب بین الدنیا و الآخرة» برزخ همان عالم قبر است


لطفا سند حدیث را هم ذکر کنید. منظور همان منبع حدیث است.

طالب علم;181803 نوشت:
اگر هنوز زنده باشند پس نعوذ بالله خداوند که میفرماید انها را زنده می کنم اشتباه می کند

به نام خدا
اللهم صل علی محمد و آل محمد

اگر زنده و مرده بودن فقط همان چیزی است که عوام و بیشتر مردم سراغ دارند، توضیح آیه زیر چیست؟
"او من کان میتاً فاحییناه و جعلنا له نوراً یمشی به في الناس کمن مثله في الظلمات لیس بخارج منها کذلک زین للکافرین ما کانوا یعملون"
پس مرده هایی داریم که راه می روند و آب و غذا و اکسیژن حرام می کنند و از بین این مرده ها ممکن است خدا کسی را زنده حقیقی گرداند. ضمنا مواظب باشیم فردی که در این آیه به او اشاره شده به دلیل عناد با اهل بیت و لجاجت به سراغ ما نیاید.

و در ادامه: طبق نص قرآن ناامیدی از اصحاب قبور از خصوصیات کفار است:"كما يئس الكفار من أصحاب القبور "

در پایان، از توانایی های دیگر اموات:"لقد كنت في غفلة من هذا فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد " بینایی ای بسیار قوی که با فرو افتادن پرده ها نصیب بسیاری از مردگان می شود.

مرگ چگونه است

انسان موجودی است که از روح و جسم درست شده است و زمانی می توان فعالیت و قدرت و توانایی داشته باشد که هر دو را باهم داشته باشد

در زمان مرگ روح از جسم گرفته می شود و مرگ حاصل می شود

خداوند واقعیت مرگ را به ما نشان می دهد

اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مى‏ستاند و [نيز] روحى را كه در [موقع] خوابش نمرده است [قبض مى‏كند] پس آن [نفسى] را كه مرگ را بر او واجب كرده نگاه مى‏دارد و آن ديگر [نفسها] را تا هنگامى معين [به سوى زندگى دنيا] بازپس مى‏فرستد قطعا در اين [امر] براى مردمى كه مى‏انديشند نشانه‏هايى [از قدرت خدا]ست

پس خواب مرگ است با این تفاوت که در مرگ روح بکلی از بدن جدا می شود ودیگر تا قیامت به آن باز نمی گردد
حال در نظر بگیرید کسی که خواب است چه توانایی و قدرتی دارد

تمام قدرت شخص از کار میفتد تنها ممکن است صداهای اطراف را در خواب احساس کند

که ظاهرا احادیث وارده هم فقط آنرا تایید می کند

خود لفظ موت در برابر حیات است پس خداوند با مرگ حیات را از انسان می گیرد و در قیامت شخص زنده می شود و روح و جسم باهم ترکیب می شوند

ادامه دارد

بازگشت به دنیا

کسی که فقط در معنای برزخ فکر کند می فهمد ادعای بازگشت به دنیا امری باطل است اگر بازگشت به دنیا باشد دیگر برزخ به چه معناست دیگر مرگ به چه معناست
خداوندمرگ مجرمین را در هنگامی که روح از بدن جدا می شود برای ما به تصویرمی کشد که در آنموقع از خدا می خواهند که آنها را بدنیا بازگرداند

حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ
تا آنگاه كه مرگ يكى از ايشان فرا رسد مى‏گويد پروردگارا مرا بازگردانيد

لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ
شايد من در آنچه وانهاده‏ام كار نيكى انجام دهم نه چنين است اين سخنى است كه او گوينده آن است و پشاپيش آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته خواهند شد

وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُؤُوسِهِمْ عِندَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ
و كاش هنگامى را كه مجرمان پيش پروردگارشان سرهاشان را به زير افكنده‏اند مى‏ديدى [كه مى‏گويند] پروردگارا ديديم و شنيديم ما را بازگردان تا كار شايسته كنيم چرا كه ما يقين داريم

طالب علم;181895 نوشت:
کسی که فقط در معنای برزخ فکر کند می فهمد ادعای بازگشت به دنیا امری باطل است اگر بازگشت به دنیا باشد دیگر برزخ به چه معناست دیگر مرگ به چه معناست خداوندمرگ مجرمین را در هنگامی که روح از بدن جدا می شود برای ما به تصویرمی کشد که در آنموقع از خدا می خواهند که آنها را بدنیا بازگرداند


بسم الله الرحمن الرحيم

شما اگر معتقد به جسمانیت روح باشید لاجرم باید برای روح همانند جسم مکان ( حداقل ) تصور کنید.

شما نمیتوانید تصور کنید که روحی نزد خدا روزی بخورد در عین حال شفاعتی هم بکند چون معتقدید روح نمیتواند از آن فاصله ما را ببیند.

ببینید مشکل در اعتقادات بنیادین شماست که با نص صریح قرآن در تضاد است.

ابن تیمیه آمده روح خدا و الی ماشاء الله را برایتان با استناد به عقاید یهود جسم توصیف کرده.

لذا اساسا عقاید و شریعت ما با شما فاصله زیادی دارد.

و این مقایسه تنها به درد کسانی میخورد که به تجسیم معتقدند.

یاحق

طالب علم;181895 نوشت:
بازگشت به دنیا

کسی که فقط در معنای برزخ فکر کند می فهمد ادعای بازگشت به دنیا امری باطل است اگر بازگشت به دنیا باشد دیگر برزخ به چه معناست دیگر مرگ به چه معناست
خداوندمرگ مجرمین را در هنگامی که روح از بدن جدا می شود برای ما به تصویرمی کشد که در آنموقع از خدا می خواهند که آنها را بدنیا بازگرداند

حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ
تا آنگاه كه مرگ يكى از ايشان فرا رسد مى‏گويد پروردگارا مرا بازگردانيد




این آیه در توصیف گناهکارانی است که یا به عالم غیب ایمان ندارند یا اینکه دانسته با خداوند عناد میکنند.

اگر منظور ائمه باشد باز هم این را بدانید که
در بین شیعیان کسی معتقد به زنده شدن هیچ مرده ای نیست.

طالب علم;181895 نوشت:


لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ
شايد من در آنچه وانهاده‏ام كار نيكى انجام دهم نه چنين است اين سخنى است كه او گوينده آن است و پشاپيش آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته خواهند شد

وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُؤُوسِهِمْ عِندَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ
و كاش هنگامى را كه مجرمان پيش پروردگارشان سرهاشان را به زير افكنده‏اند مى‏ديدى [كه مى‏گويند] پروردگارا ديديم و شنيديم ما را بازگردان تا كار شايسته كنيم چرا كه ما يقين داريم



و همچنین این آیات نیز در توصیف کفار است.

خداوند در قرآن در مورد بازگشت هیچ کسی به دنیا پس از مرگ مطلبی نفرموده.

این بازگشت در عقاید تشیع هم جایی ندارد.

یعنی در تشیع هیچ کسی نمی گوید مثلا امام رضا از آن دنیا برگشته و در جسمش به کار مردم می رسد.


یاحق

[=tahoma][=&quot]مختصری در مورد شهید و شاهد بودن پیامبران[/][/]

[=tahoma][=&quot] تنها پیامبران شاهدامت خود هستند[/][/]
[=tahoma][=&quot]ادله برای آن[/][/]

[=tahoma][=&quot]إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا[/][/]
[=tahoma][=&quot][اى پيامبر] ما تو را [به سمت] گواه و بشارتگر و هشداردهنده‏اى فرستاديم[/][/]
[=tahoma][=&quot]اگر طبق استدلال دوستان عمل کنیم باید پیامبران بعد از مرگشان هم بشیر و نذیر باشند[/][/]

[=tahoma][=&quot]يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا[/][/]
[=tahoma][=&quot]اى پيامبر ما تو را [به سم ت] گواه و بشارتگر و هشداردهنده فرستاديم[/][/]

[=tahoma][=&quot]وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِي[/][/]
[=tahoma][=&quot] و [به ياد آور] روزى را كه در هر امتى گواهى از خودشان برايشان برانگيزيم و تو را [هم] بر اين [امت] گواه آوريم و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است بر تو نازل كرديم[/][/]

[=tahoma][=&quot]وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا[/][/]
[=tahoma][=&quot]و بدين گونه شما را امتى ميانه قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد[/][/]

[=tahoma][=&quot]فقط دردنیا شاهد هستند[/][/]

[=tahoma][=&quot]حضرت عیسی شهید بودن خود بعد از مرگش را نفی می کند[/][/]

[=tahoma][=&quot]وَإِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِن دُونِ اللّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ[/][/]

[=tahoma][=&quot]و [ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمود اى عيسى پسر مريم آيا تو به مردم گفتى من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستيد گفت منزهى تو مرا نزيبد كه [در باره خويشتن] چيزى را كه حق من نيست بگويم اگر آن را گفته بودم قطعا آن را مى‏دانستى آنچه در نفس من است تو مى‏دانى و آنچه در ذات توست من نمى‏دانم چرا كه تو خود داناى رازهاى نهانى[/][/]

[=tahoma][=&quot]مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ[/][/]

[=tahoma][=&quot]جز آنچه مرا بدان فرمان دادى [چيزى] به آنان نگفتم [گفته‏ام] كه خدا پروردگار من و پروردگار خود را عبادت كنيد و تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم پس چون روح مرا گرفتى تو خود بر آنان نگهبان بودى و تو بر هر چيز گواهى[/][/]

[=tahoma][=&quot]عیسی بعد از مرگ خود تنها خدا را رقیب و شهید و شاهد می داند[/][/]
اعمال در قیامت بررسول و مومنین عرضه می شود

[=tahoma][=&quot] وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ؛‏[/][/]
و بگو: «[هر كارى مى‏خواهيد] بكنيد، كه به زودى خدا و پيامبر او و مؤمنان در كردار شما خواهند نگريست، و به زودى به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانيده مى‏شويد پس شما را به آنچه انجام مى‏داديد آگاه خواهد كرد.»

طالب علم;181948 نوشت:
اعمال در قیامت بررسول و مومنین عرضه می شود وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ؛‏ و بگو: «[هر كارى مى‏خواهيد] بكنيد، كه به زودى خدا و پيامبر او و مؤمنان در كردار شما خواهند نگريست، و به زودى به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانيده مى‏شويد پس شما را به آنچه انجام مى‏داديد آگاه خواهد كرد.»

سلام

این ایه عام است

هم دنیا را نشان می دهد و هم اخرت را

و پیامبر و ائمه اعمال ما را به گواه همین ایه می بینند و به خواست های ما به این طریق رسدیگی می کنند

برای دوستان طالب علم می توانند به کتاب جهاد با نفس مراجعه کنند

بابی به همین مضمون دارد

حال بررسی شنیدن اموات
آیا آیه ای است که شنیدن اموات را اثبات یا نفی کند
[=times new roman,times,serif]علامه آیت الله العظمی برقعی «رحمه الله» که خداوند بر او منت نهاد که از خرافات دست بکشد
[/]
[=times new roman,times,serif] در تفسیر آیه(81 -80 ) سوره مبارکه نمل می فرمایند:[/]
[=times new roman,times,serif]إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ ﴿٨٠﴾ وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿٨١﴾[/]

[=times new roman,times,serif]ترجمه : محققا تو به مردگان نمی‌شنوانی و نمی‌شنوانی ندا را به کران چون پشت کنان روی گردانند(80) و تو کوران را از ضلالتشان هدایت نتوانی و جز به آنانکه به آیات ما ایمان می‌آورند و مسلمانند نمی‌شنوانی(81).[/]

[=times new roman,times,serif]نکات : جمله ی :« إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ » دلالت دارد که مردگان نمی‌شنوند و خطاب و تکلم با ایشان کار لغوی است و عقلا نیز چنین است زیرا هر مستمعی جز خدا با گوش می‌شنود چه انبیا و چه اولیاء. پس چون وفات کردند گوش ایشان از کار افتاده و قوة سامعه ندارند پس نمی‌شنوند.

. در این آیه خدا می‌فرماید؛ تو ای محمد نمی‌شنوانی به مردگان، پس جائی که محمد صلی الله علیه وسلم نشنواند بطریق اولی دیگری نتواند با مردگان سخن گوید. [/]

[=times new roman,times,serif]بعضی از خرافاتیان گویند: مقصود از جملة : « إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ» مرده دلان و کفار کوردل می‌باشد که خدا ایشان را تشبیه به مرده کرده، پس مقصود این است که محمد کلام خود را به کفار نمی‌شنواند
جواب اینست که این بیان شما بهتر گفتة ما را ثابت می‌کند، زیرا خدا تشبیه کرده مرده دلان را به مردگان حقیقی و اموات در اینکه سخن را نمی‌شنوند، و در هر تشبیهی وجه شبهی لازم است در اینجا وجه شبه؛ نشنیدن سخن است و باید وجه شبه در مشبه‌به اقوی از مشبه باشد مثلا؛ اگر زید را به شیر تشبیه کنیم و بگوئیم زید أسد في الشجاعة، در اینجا وجه شبه که شجاعت است باید در شیر أقوی باشد، یعنی شجاعت شیر مسلم و یقینی باشد تا زید را به او تشبیه کنیم.

پس در آیه نشنیدن مردگان حقیقی باید مسلم و یقینی باشد تا خدا مرده دلان را به آنها تشبیه کرده باشد. باضافه خدای تعالی در آیة 22 سورة فاطر فرموده : وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ ﴿٢٢﴾ ، که در آنجا صریحا فرموده: «مَّن فِي الْقُبُورِ» شنوا نیستند و نمی‌شنوند.[/]

[=times new roman,times,serif]و در تفسیر آیه/22 سوره مبارکه فاطر فرموده اند:[/]
[=times new roman,times,serif]وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ ۖ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ ﴿٢٢﴾[/]
[=times new roman,times,serif]ترجمه : و زندگان و مردگان یکسان نیستند محققا خدا به هر کس بخواهد می‌شنواند و تو به کسانی که در قبرند شنواننده نیستی(22)[/]

[=times new roman,times,serif]نکات : جملة : « وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ….» تا آخر، دلالت دارد بر اینکه مردگان و زندگان بطور کلی با هم فرق دارند، اگر چه مردگان از انبیاء و صلحاء و اوصیاء باشند، زیرا انبیاء و اولیاء و صلحاء پس از فوت حیات اخروی داشته و دارای حیات برزخی هستند اما حیات دنیوی ندارند، زنده با چشم می‌بیند و با گوش می‌شنود اما مرده چشم و گوشش خاک می‌شود و مرئیات را نمی‌بیند
و مسموعات دنیا را نمی‌شنود، خصوصا کسی که به قبر رفته و چشم و گوشش از کار افتاده است. بنابراین کسانی که بخیالات خود مغرور شده و می‌روند سر قبر یکی از انبیا و اولیاء ناله می‌کنند و خیال می‌کنند او می‌شنود
و با او سخن می‌گویند و تملق می‌کنند و از او جواب می‌خواهند، تماما ضد این آیات و آیات دیگر قرآن در این مورد عمل می‌کنند.
[/]

پس با وجود اینهمه آیات صریح قران چرا مردگان را به فر یاد می خوانید
امامان شما در حال حیات خود نتوانستند برای خود و عزیزان خود عملی فرا بشری انجام بدهند
وشما برای مظلومیت آنها گریه می کنید یا به فرض می توانستند و آنرا مخالف سنت خداوند می دانستند پس چگونه است شما از مرده انها این توقع را دارید که مخالف سنت خداوند عمل کنند
آیا در توانایی و قدرت خداوند شک دارید ؟


bina88;181807 نوشت:

لطفا سند حدیث را هم ذکر کنید. منظور همان منبع حدیث است.

http://www.rasekhoon.net/article/print-42845.aspx
بحارالانوار
ج ۶,ص ۲۱۸.

bina88;181909 نوشت:


این آیه در توصیف گناهکارانی است که یا به عالم غیب ایمان ندارند یا اینکه دانسته با خداوند عناد میکنند.

اگر منظور ائمه باشد باز هم این را بدانید که
در بین شیعیان کسی معتقد به زنده شدن هیچ مرده ای نیست.



و همچنین این آیات نیز در توصیف کفار است.

خداوند در قرآن در مورد بازگشت هیچ کسی به دنیا پس از مرگ مطلبی نفرموده.

این بازگشت در عقاید تشیع هم جایی ندارد.

یعنی در تشیع هیچ کسی نمی گوید مثلا امام رضا از آن دنیا برگشته و در جسمش به کار مردم می رسد.


یاحق

شما از دین خود خبر ندارید
یکی از عقایدی که شیعه انرا قبول دارد رجعت است
يشير الشيخ المفيد قدس سره بقوله : اتفقت الاِمامية على رجعة كثير من الاَموات إلى الدنيا قبل يوم القيامة ، وإن كان بينهم في معنى الرجعة اختلاف
أوائل المقالات : 46
شیخ مفید می گوید شیعه امامیه متفق هستند که کثیری از مردگان
قبل از روز قیامت به دنیا باز می گردند اگر چه در بین انها در معنی رجعت اختلاف است

موضوع قفل شده است