شکستن دندان های پیامبر

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شکستن دندان های پیامبر

آیا اويس قرني وقتي شنید که دندان پيامبر در جنگ احد شكسته شدن، او نيز دندان های خود را شكست ؟؟

با سلام
ماجرای شکستن دندان اويس قرني هنگامی که دندان مبارک پیامبر توسط کفّار شکسته شد، که به اویس نسبت داده شده، در بیشتر منابع سخنی به میان نیامده و آنچه در برخی تواریخ بدان اشاره شده که "وقتی که بشنید کافران دندان مبارک حضرت رسول صلی الله و علیه وآله را بشکستند، او نیز موافقت کرد و تمامت دندانهای خود بشکست تا با آن یکی که از رسول صلی الله و علیه وآله شکسته بودند موافقت کرده باشد".1
از لحاظ سند و محتوا جای تردید وجود دارد

1-تاریخ گزیده، ص۶۳۰.

بنده زمانی مقاله اویس قرنی را نوشتم و در این باره خیلی تحقیق کردم اما این مساله را در تحقیقات تاریخی ندیدم. فقط یادم هست جایی نوشته شده بود هرگاه دندان درد گرفتید، انگشت خود را روی محل درد بگذارید و یک حمد به ثواب اویس قرنی بخوانید تا آرام شود. چرا که او هنگامی که شنید دندان پیامبر شکسته است، پرسید کدام دندانش شکسته است؟ گفتند فلان دندان، او نیز همان دندانش را شکست.

با تشکر از جناب استاد کاوه و استاد رضاکه از مطالبشان استفاده کردم.
ولی به نظر می رسد بحث شکستن دندان اویس ساخته پرداخته عرفا و صوفیان باشد.
عطارنیشابوری در تذکره اولیا این جریان را آورده است، که اگر مطلب وی درست باشد باید گفت اویس از حضرت علی علیه السلام بالاتر بوده است که نه تنها شیعه حتی اهل سنت نیز این را نمی پذیرند ، عطار می گوید بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله حضرت علی علیه السلام و عمر برای دیدن اویس و عمل به وصیت پیامبر به قرن رفتند و بعد از پیدا کردن اویس از ایشان پرسیدند (پرسیدند:«تو که حتی برای یک بار هم پیغمبر را ندیدی از کجا دانستی که او از دار دنیا رفت و به هنگام رحلت مرقع را به تو بخشید؟»
اویس که منتظر چنین سؤالی بود سر را بلند کرد و گفت:«آیا شما پیغمبر را دیدید؟» جواب دادند:«چگونه ندیدیم؟ غالب اوقات ما در محضر پیغمبر گذشت و حتی در واپسین دقایق حیات نیز در کنارش بودیم.»
اویس گفت:«حال که چنین ادعا و افتخاری دارید به من بگویید که ابروی پیغمبر پیوسته بود یا گشاده؟ شما که دوستدار محمد بودید و همیشه درک محضرش را می کردید در چه روز و ساعتی دندان پیغمبر را شکستند و چرا به حکم موافقت، دندان شما نشکست؟» پس دهان خود باز کرد و نشان داد که همان دندانش شکسته است. آن گاه گفت:«شما که در زمرۀ بهترین و عزیزترین اصحاب و پیغمبر بوده اید آیا می دانید در چه روز و ساعتی خاکستر گرم بر سرش ریخته اند؟ اگر دقیقاً نمی توانید تطبیق کنید پس بدانید که در فلان روز و فلان ساعت چنین اتفاقی روی داده است.» پرسیدند:«به چه دلیل؟» گفت:«به این دلیل که در همان ساعت موی سرم سوخت و فرقم جراحت برداشت. آری، پیغمبر را به ظاهر ندیدم ولی همیشه در یمن و نزد من بود و هرگز او را از خود دور نمی دیدم.» فاروق گفت:«می بینم که گرسنه ای، آیا اجازه می دهی که غذایی برایت بیاورم؟» اویس دست در جیب کرد و دو درم درآورده گفت: «این مبلغ را از شتربانی کسب کرده ام. اگر تو و مرتضی ضمانت می کنید که من چندان زنده می مانم که این دو درم را خرج کنم در آن صورت قبول می کنم برای من آذوقه ای که بیش از این مبلغ ارزش داشته باشد تهیه و تدارک نمایید!» آن گاه لبخندی زد و گفت:«بیش از این رنجه نشوید و باز گردید که قیامت نزدیک است و باید بر تأمین زاد راحله و توشۀ آخرت مشغول شویم.»)
طبق این گفته
اولا اویس از حضرت علی علیه السلام نیز بالاتر بوده است!!!!!
ثانیا: اویس نمی گوید من دندانم را شکستم بلکه می گوید دندان من هم شکست ، کما اینکه وفتی موهای سر پیامبر به واسطه خاکستر سوخت موهای من هم سوخت، اگر این داستان افسانه گونه راست هم باشد که نیست اویس خود دندانش را نشکسته است
تذکرةالاولیاء- تالیف: شیخ فریدالدین عطار نیشابوری- تصحیح و تحشیه: رینولد آلن نیکلسون-انتشارات اساطیر، چاپ دوم،1383

[=tahoma]غلو و زیاده گویی درباره اویس قرنی
یکی از نکات مهم درباره زندگی اویس قرنی احتمال غلو درباره اوست. شاید بتوان گفت این سخن که وی اختصاصی ترین دوست پیامبر بود (سیوطی، 1/608) نمونه ای بر این ادعاست، چرا که در مقابل برخی از منابع چنین بدست می دهند که آن حضرت اویس را دوست خود نامید، (ابن سعد 6/205) نه اختصاصی ترین دوست. به نظر می آید داستانی که به دیدار حضرت علی، عمر و اویس، پس از رحلت پیامبر در محلی به نام «اراک» نزدیک عرفه، اشاره کرده است، (ابن عساکر 9/422) نیز ساختگی است. چرا که می کوشد نوعی برتری برای عمر نسبت به علی (ع) به دست و پا کند. همچنین در حالی درخواست استغفار حضرت علی (ع) از اویس را مطرح می کند که آیات فراوانی از قرآن جایگاه برتر امام علی(ع) را نسبت به دیگر مسلمانان را به اثبات رسانده است. [=&quot]ناگفته نماند اویس پیشوای نحله ای عرفانی به نام اویسیه است. (اسماعیل پاشا 2/406؛ آقا بزرگ 19/294) [/]به گمان همین طرفداران اویس بودند که از وی چهره ای بی بدیل و افسانه ای ساختند.
بخش هایی از مقاله اویس قرنی، دانشنامه پیامبر اعظم، انشاء الله به زودی چاپ خواهد شد.
[/]

موضوع قفل شده است