چرا قرآن به این نام نامیده شده است؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا قرآن به این نام نامیده شده است؟

چرا قرآن به این نام نامیده شده است؟

نام های بسیاری برای قرآن توسط دانشمندان علوم قرآن ذكر شده است. همچنین اوصاف فراوانی نیز برای قرآن ذكر كرده اند. ذكر نام های فراوان و اوصاف كثیر، برای قرآن موجب شده كه بعضی از دانشمندان « نام » های قرآن را با « اوصاف » این كتاب عظیم، اشتباه گیرند. به این معنی كه گاهی « اوصاف » قرآن را به جای « نام » آن بگذارند و در جاهایی دیگر « نام » قرآن را به جای « اوصاف » آن بنهند.
به همین مناسبت است كه اقوال فراوانی در رابطه با اسامی قرآن كریم نقل شده كه به بعضی از آنها اشاره می كنیم:
1_ محمد بن جریر الطبری متوفای 310 هجری برای قرآن چهار نام ذكر كرده است كه عبارتند از : قرآن _ الكتاب _ الفرقان _ الذكر.
2_ مرحوم امین الاسلام طبرسی صاحب تفسیر پرافتخار « مجمع البیان » نیز برای قرآن همان اسامی فوق را ذكر كرده است.
مرحوم طبرسی که رحمت خدا بر او باد، اسامی قرآن را اینچنین معنا می كنند:
الف) القرآن: معناه القرآئة فی الاصل...
یعنی « قرآن » از نظر لغت به معنای « قرائت » است...
ب) الكتاب
ج) الفرقان: سمي بذلك لانه یفرق بین الحق و الباطل بادلته الداله علی صحه الحق و بطلان الباطل.
یعنی: چون قرآن با دلیل های محكمش حق را از باطل جدا می كند به اسم فرقان نامیده شده است.
د) ذكر: و هو یحتمل امرین: احدهما: یرید به انه ذكر من الله لعباده بالفرائض و الاحكام و الاخر: انه شرف لمن آمن به و صدق بما فیه.
یعنی : تعبیر قرآن به ذكر، ممكن است بنابر دو مناسبت باشد:
اول_ این كتاب یادآوری خدا است به بندگان نسبت به فرائض و احكام.
دوم _ قرآن و شرف و افتخاری است برای كسی كه بدان ایمان آورد و تصدیق كند...
3_ ابوالفتوح رازی كه از مفسران بزرگ قرن ششم است، برای قرآن در مقدمه تفسیر خود، 43 نام آورده است.
4_ صاحب التمهید نقل می كند كه قاضی عزیزی 55 نام و نیز همواره از قول بدرالدین زركشی كه از دانشمندان بنام در علوم قرآن است نقل می كند « حرالی » بیش از 90 اسم یا وصف برای قرآن یادآور شده است و...
5_ بعضی دیگر از دانشمندان، فقط یك نام برای قرآن برگزیده اند و گفته اند كه این كتاب شریف، فقط همین نام را دارد.
اهل سنت اسم « مصحف » را برای قرآن برگزیده اند. اما شیعیان، نام این كتاب را « قرآن » ذكر نموده اند و هر كدام برای خود دلیل دارند:
شیعیان با تمسك به كلام اهل بیت، می گویند:
« قرآن كلام خداست، همانند ستاره بر خاتم پیامبران است كه محمد نازل كرده است.»
اینان می گویند: « قرآن ... در كلام، ادب مقابل شعر و نثر است. زیرا كلام به ادب، قرآن، شعر و نثر تقسیم می شود. همان گونه كه در ادب به دیوان، به قصیده و حتی یك بیت از قصیده یا مصراعی از آن شعر می گویند، به همه قرآن و یك سوره و احیانا بخشی از آیه نیز « قرآن » اطلاق می كنند ... قرآن به این معنی، اصطلاح اسلامی است. زیرا منشأ این استعمالها، ورود آنها در قرآن كریم و حدیث شریف نبوی است.
در این صورت كل « قرآن » یك لفظ و اسم اسلامی می شود. یعنی قبل از اسلام وجود نداشته و یا اگر وجود داشته به این معنای خاص استعمال نمی شده است. این اسلام _ قرآن و حدیث _ بود كه این اسم را برای اولین بار در این معنا استعمال كرده است.
اما « مصحف »، اسلامی نیست. گر چه بعضی از مسلمانان آن را استعمال می كنند؛ زیرا این كلمه نه در قرآن آمده است و نه در حدیث شریف نبوی.
صاحب « معالم المدرستین » از زركشی كه از دانشمندان مشهور علوم قرآن است، نقل می كند كه:
آن گاه كه ابوبكر لعنت الله علیه، قرآن را جمع كرد، گفت: نامی برای آن بگذارید. پس بعضی گفتند: آن را « انجیل » بنامید. این پیشنهاد را نپسندیدند. بعضی گفتند: آن را « سفر » بنامید. آن را هم از یهود نپذیرفتند. پس ابن مسعود گفت: در حبشه كتابی دیدم كه آن را « مصحف » می گفتند. پس همه قرآن را به آن نامیدند.
بنابراین نامیدن قرآن به نام « مصحف » از نوع تسمیه مسلمانان و مصطلح آنان است. نه یك اصطلاح اسلامی كه در متون مقدسه مثل قرآن و حدیث آمده باشد.
اما به راستی چرا در نامگذاری قرآن این قدر اختلاف است؟ و در این میان قول حق كدام است؟
بعضی از دانشمندان در تحلیل این امر می گویند:
« این اسمها، از آن جهت كه در قرآن كریم آمده، چنانكه دانشمندان گفته اند، نامهایی برای قرآن نیستند، بلكه فقط از باب تعبیر و شناساندن صفات قرآن است ».
با توجه به این باید گفت: بسیاری از نام ها كه برای قرآن به كار رفته « اسم » نیستند. بلكه « صفت » هستند و دانشمندان علوم قرآن ، « صفت » و اوصاف قرآن را به جای « نام و اسم » قرآن قرار داده اند. مثلاًً یكی از نا مهایی كه برای قرآن انتخاب كرده اند « كتاب » است.
اسم « سیبویه » كه از دانشمندان به نام علم و ادب است، به ذهن خطور می كند. از طرفی در خود قرآن نیز واژه ها به معنی « تورات » هم آورده است. آنجا كه می فرماید: « و من قبله كتاب موسی» .
بنابراین به نظر می رسد كه اگر « قرآن » اسم خاص و دیگر اسامی « اوصاف » برای قرآن بگیریم، خالی از اشكال باشد.

[=&quot]با تشكر از كارشناس محترم و با اجازه ايشون مي‌خواهيم درباره اصل لغت قرآن و اين که به چه معناست صحبت کنيم.(كمي متفاوت!:Ealam:[=&quot])
در اصل لغت قرآن چند نظريه وجود داره:soal: که يکي يکي اونها رو بررسي مي‌کنيم:
نظر اول: مستشرقان:mohandes:(اونهايي که خودشون غربي هستن اما مطالعات شرق شناسانه دارن)ميگن:قرآن از"قريانا"که واژه‌اي عبري وسرياني مشتق شده (اينا خيلي بانمکن و ميگن که خيلي از کلمات از کلمات غير عربي ساخته شدن،مثلا ابراهيم از بهرام گرفته شده ويا قريش از کورش!حالا اين کلمات چه ربطي به هم دارن معلوم نيست!!:Motehayer:)
اما بقيه ميگن :قرآن لفظ عربي و مستقله!البته اينها خودشون هم دو دسته ميشن:
بعضي هاشون ميگن قرآن لفظ جامده يعني ريشه فعلي نداره و اسم خاص براي يه مجموعه است.
يه عده ديگه ميگن:نه!مشتقه وريشه فعلي داره!اينها هم خودشون4دسته ميشن:
:Sham: دسته اول:از« قَََرَن» به معناي نزديکيه چون آيات و سوره هاي قرآن به هم نزديکند.
[=&quot]:Sham:[=&quot] دسته دوم:از« قَرَنَ» به معناي قرينه وهمتاي هم بودنه چون آيات و سوره ها معارف ديني و الهي رو بيان ميکنن وچون هدف همگي يکيه و واسه اينه که انسان رو به تعالي وکمال واقعيش برسونه!
[=&quot]:Sham:[=&quot] دسته سوم:از «قَرَأَ» به معناي جَمَعَ،جمع کردنه!
:Norani: دسته چهارم:اين گروه قايل به اين هستن که:کلمه قرآن از« قَرَأَ» به معناي "تَلا"تلاوت کردني وخواندنيه.
والبته ما از بين اين نظرات همين نظر آخر رو قبول داريم:tashvigh!: چون قرآن يعني خواندني ،تلاوت کردني آخه آيات قرآن بيان کننده معارفين که انسان واسه زندگي بهتر نياز داره و با دونستن وعمل کردن به اونها به کمال ميرسه،وهر عقل سليمي ميدونه که"به عمل کار برآيد"
اگه قراره آدم به چيزي يا جايي برسه بايد عمل کنه وبراي عمل کردن خوب لازمه که اون چيزها رو بدونه !ويه راه (بهترين راه)دونستن هم خوندنه! [=&quot]

[=&quot]
[=&quot]قرآن خوان باشيم و رهرو کمال! [=&quot]

[=&quot]

موضوع قفل شده است