همراه با مستبصرين-مروان خليفات-اقوال در مورد اهل حديث
تبهای اولیه
همراه با مستبصرين-مروان خليفات-اقوال در مورد اهل حديث
علما اهل حديث را طعن كرده اند و همانطور كه مي دانيم اين طعن ها نه به خاطر خودشان بلكه به خاطر افكاري بود كه مردم را به آن مي خواندند.
1.ذهبي مي گويد:واما محدثان اغلب آن ها نمي فهمند، براي آن ها همتي در فهم حديث و تدين به آن نيست...[1]
2.ابن جوزي تحت عنوان(السلفيون جهال) مي گويد: تعجب مي كنم از اقوامي كه مدعي علمند، و با حمل احاديث به ظاهرشان به سمت تشبيه مي روند...ولكن اقوامي هستند كه علمشان كم است، پس عقيده دارند حمل كلام بر غير ظاهرش نوعي تعطيل است و اگر وسعت لغت را مي فهميدند اين را گمان نمي كردند ".
همچنين در نقد قول ابن عبدالبر كه قائل به اينست كه خداوند در عرش است مي گويد: واين كلام جاهل به معرفت خداست..و به تحقيق آن ها از سخني كه متاولون مي گويند قبيح تر سخن مي گويند،سپس متكلمين را نكوهش مي كنند!"[2]
[1]- ر.ج رسالته بيان زغل العلم : ص6 و 9 و 11
[2]- صيد الخاطر : ص83 84
عمرو بن الحارث مي گويد: " نديدم از علم شريف تر، و نه اهلي از اهل الحديث سخيف تر "
ونيز مضيره الضبي مي گويد: " به خدا ترس ما از آن ها-اهل حديث-بيشتراز فساق است "
محمد بن سلام نيز از قول يحيي بن سعيد القطان مي گويد:راويان شعر عاقل تر از راويان حديثند... "[1]
[1]- اضواء على السنة المحمدية، نقل كرده اين اخبار را از جامع بيان العلم : ج2 . ذيل الامالي ، ابن عليالقال : ص 105
ترجمه و تلخيص كتاب ..وركبت السفينه(سوار كشتي شدم)-مروان خليفات-ص101 -104