درخواست کمک عاجزانه-راه را گم کرده ام....

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
درخواست کمک عاجزانه-راه را گم کرده ام....

به نام خداوند بزرگ رحمت گر مهربان
یا ها یا هو به نام بزرگ پادشاه آسمانها و زمین

سلام و صلاوه الله یا رب و جمیع انبیا و اولیا و مرسلین و صدیقین

یا فاتح السماوات و فی الارض

خدایا یا ر بی یار رب آسمان خالق زمین صورت گر هر سیمای سیمین

با سلام به شما بزرگواران عزیز

من بهرام متولد 1361 از استان ایلام دانشجوی ترم 7 معماری و زندگی من در حال نابودی است و اگر شما بزرگواران عزیز کمکم نکنید من رو به دیوانگی و یا خود کشی می روم پس خواهشمندم کمکم کنید زندگی من نابود می شود اگر شما کمکم نکنید (خودکشی من ،این خود گناهی بزرگ است)

خلاصه ای از آنچه در طول 28 روز به سر من آمد باز هم شرمنده ام که وقتتان را گرفتم و ممنونم که مهم است برایتان که خداوند بهترین جواب دهنده است.

28 روز پیش فهمیدم که من خود خود شیطانم من که تا سن 29 سالگی مشغول یک زندگی که فقط با گناه هان کبیره تشکیل شده بود و خدای آن زندگی من شیطان بود و به خیال خودم زندگی زیبایی دارم با فهم این موضوع وحشت کردم و هنوزم از خودم بیزارم اما ماجرا از آنجا شروع شد که :

زنم به خواب دید که یک گاو نر را از تویله در آوردند و آن را غذا دادند و دقیقا 30 روز پیش فهمیدم که من نه به خود شناسی تا به حال فکر کرده ام نه به خدا شناسی، ولی چون دوست داشتم بفهمم در آن دو روز به من بسیار کمک شد و حداقل فهمیدم خدا چقدر مهربان است .(حال چگونه فهمیدم و چگونه به من کمک شد شاید اگر بگویم باز هم دیوانه به نظر بیایم اما اگر لازم دانستید دستور فرمایید تا همه را در اختیارتان بگذارم من ایمیل و شماره ام را می زارم امید است که فریاد رس باشید)

دیگه از تاریخ و روزشان حرف نمی زنم فقط اتفاقات را می نویسم

بعد از آن حالت پشیمانی بزرگ که مرا همه جوره عذاب می داد و احساس شرمندگی به من حمله می کرد فورا به این نتیجه بزرگ رسیدم که خودکشی بهترین راه است اما شب که خوابیدم و روز بیدار شدم فهمیدم که خدا بزرگ آمرزنده مهربان است و از آن روز به بعد یه کمی حالم بهتر شد تا باز شب خوابیدم که صبح به فکر کلمه توبه افتادم که توبه یعنی چه ؟ انگار که اختیارم دست خودم نیست و یک نفر دارد مرا تعلیم می دهد با مطالعه فهمیدم که پشیمانی از ته قلب با درخواست از خدا همان توبه است پس توبه کردم باز شب خوابیدم صبح به فکر کلمه نماز افتادم که نماز یعنی چه نمی دانم چند روز اما این را می دانم که زیاد گشتم دیدم که در همه ادیان از زردتشت تا دین عزیز اسلام این کلمه بارها تکرار شده است داشتم دیوانه می شدم که باز شب خوابیدم و صبح فهمیدم که جواب تمام این سوالات من در قرآن است و به من کمک شد که فعلا احادیث و سخنان امامان بزرگوار در حد من ناچیز نیست و اما در همان شب چند آیه را فهمیده بودم که در قرآن به دنبال آنها گشتم و دیدم که بله درست است و نماز با تفسیری که من کردم به این معنا بود که ما باید به خود ،زندگی ، خدا ، و چرا روی زمین هستیم فکر کنیم و اگر بگویم در این مدت بسیار کوتاه من به چند کلمه اندیشیده ام و شب که خوابیده ام چند کلمه را با کمک فهمیده ام تعجب کنید تا به اینجا رسیدم که فهمیدم که من چرا روی زمین هستم و خدا چقدر مهربان است که باز دیوانه شدم که چرا همه مردم این را نمی فهمند و اگر می فهمند چرا پول جمع می کنند چرا به کسی کمک نمی کنند باز شب خوابیدم و با کمک فهمیدم که من از همه آنها احمق تر و گناه کار ترم ، فهمیدم که منی که اینها را فهمیدم چه کار خوبی کرده ام چه گلی به سر زندگی خودم زده ام که مثل دیوانه ها به انها فکر می کنم من احمق، هنوز خودم پر ایراد و گناه هان کبیره ای بزرگم من اگر مرد هستم خودم را درست کنم باز شب خوابیدم با کمک صبح فهمیدم که کلمه زکاه یعنی چه و دیدم برای من که هیچی از خودم ندارم بی معناست برای منی که اعمال خودم را هنوز در درون خود و خانواده ام درست نکرده ام بی معناست برای منی که وظایفی بر گردنم است که نمی توانم انجام دهم بی معناست پس باز برگشتم به خودم و فهمیدم که باز در اشتباه بودم و فهمیدم تا روزی که ره بین نشوی چگونه توانی که رهبر شوی (شمایی که این راه را رفته اید رهبر من هستید کمکم کنید )در این آخرین روز فهمیدم که من وسیله ای بیش نیستم و از خودم هیچ اراده ای ندارم و من فقط برای این به دنیا آمده ام که کارهای کوچک خود را انجام دهم و وظایفی که در رابطه با سه موضوع ، خدا و خودم ، کارم و وظایفی که در سر کارم هست ، خانواده ام ، همانطور که می بینید من خیلی از چیزها را شاید اشتباهی فکر می کنم حال این 28 روز من بسیار چیزهای دیگر به من درس داده شده و با کمک آنها را فهمیده ام و بقیه آنها و چیز هایی که مرا عذاب می دهند را به شما بزرگواری که مایلید به من در حال نابودی کمک کنید توضیح کامل خواهم داد و اگر در توانم باشد به خدمتتان خواهم رسید پس عاجزانه از خدای بزرگ خودم می خواهم که مرا کمک کند و مرا یاری کند که او پادشاه مهربانی هاست از او عاجزانه می خواهم که به من بگوید که پاکی یعنی چه؟ امتحان چیست ؟ من بی صبرانه و باز هم بی صبرانه و عاجزانه منتظر جواب شما هستم شما را به خدا ، شما را به حق آبروی حسین ، شما را به بزرگی علی کمکم کنید. یکی از مشکلاتم این است که در قرآن گفته است مسلمان کسی که از کنار هیچ چیز به سادگی گذر نکند می ترسم که افکار غلط و با دادن جواب نا صحیح به خودم ، خودم را نابود کنم من به دنبال بهترین راه هستم.

[=&quot][/]

سلام

هیچ نداری که زکات دهید؟

علم دارید؟

سلام

کسی که پی به حقایقی ببرد نیازی به خودکشی ندارد. اگر انسان به حالتی روحی برسد که خودکشی کند باید بداند که وضع او بعد از مرگ به این روش بسیار بدتر از شرایط کنونی او خواهد شد. برای یک لحظه تصور کنید که اگر در لحظه مرگ از حالت روحی انسان کپی گرفته شود و تا مدتها به همان وضعیت بماند چه سختی باید تحمل کند. شما فقط سعی کنید به فهم دین بپردازید و زندگی خود را با کار و تلاش خود اداره کنید و به مقدار زیاد به دنبال کسب علم باشید. خود خدا راه را نشان خواهد داد و نیازی به خودکشی ندارید.
"وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ "؛ترجمه:كسانى كه برای ما تلاش مى كنند به سوى راه هاى خود هدايتشان مى كنيم و خدا همواره با نيكوكاران است

بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام دوست خوبم.
امیدوارم که حالت بهتر از همیشه باشد.
منم یکی مثل خودت...اتفاقی که برای تو افتاد برای منم افتاد فقط با این تفاوت که من آدم بسیار ترسویی هستم و هرگز نمیتوانستم توی اون شرایط سخت به فکر خودکشی بیوفتم...اونقدر زندگی برام سخت شده بود که از وضعیت شما بسیار سخت تر و سنگین تر بود...اما من چون از خودکشی میترسیدم هرگز به فکرش نیوفتادم ولی آرزوی مرگ میکردم.
تا اینکه خداوند رحمتش را بر ما بارید..مانند شما...
ببینید وقتی این حس به شما دست میده دقیقاً همون لحظه هست که خدا بسیار به شما نزدیکه.
خطاب به کسانی که قصد خودکشی دارن:
اون لحظه خداوند اونقدر به شما نزدیکه که اگه بصداقت قلب صداش بزنید آنچنان جوابی بگیرید که هیچ بنی بشری نگرفته...آنچنان قلبتان روشن شود که رستگاری خود را با چشم خود ببینید....
اینو حالا داشته باشید که اون لحظه در کمتر از یک ثانیه تمام غمهاتون فراموش میشه...و به خدا میرسید همانطور که مومنان خدا رسیدند...
و وای بر کسانی که خودکشی کردند و این لحظه گوارا رو بسیار ساده از دست دادند و خدا میدونه که چقدر بد و چقدر ذلیل اینا حسرت اون لحظه رو میخورند.
من خیلی جاها دوست داشتم اینو بگم ولی موقعیت نشد هرچند خیلی پرده پوشی کردم و همه رو نگفتم.
فقط میتونم بهت بگم که الان فرصتیه که باید ازش استفاده کنی....بخدا قسم اگر خداوند بر تو رحم کند رستگار شوی انچنان که از بهترین بندگانش باشی.
التماس دعا.
یا علی:Gol:.

با او
سلام و ادب؛

شما نیاز به تغذیه و رشد علمی و معنوی دارد، که برای هر کدام از این دو به تفکیک چند نکته عرض می شود؛

تغذیه و رشد علمی؛

اولین کاری که در رشد مسیر علمی لازم داریم، استفاده و فعّال کردنِ قُوای ادراکی هست. دقت کنید خداوند به ما یک سری قُوای ادراکی داده است، که اینها قوای ادراکی ظاهری و باطنی هستند. باید این ها را فعّال کرد و استفاده کرد، علم از طریق اینها حاصل می شه.اینها 3 قوّه ی ادراکی است. در این مورد حضرت حق تبارک و تعالی می فرمایند:

وَاللّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ


و خداوند در جائی در مورد کسانی که این قوای ادراکی شان را فعال نکرده اند و تلاشی در فهم و کسب علم و آگاهی نسبت به خود و خدا و هستی نداشته اند می فرماید:

وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ (اعراف 195)

بخش عمده ای از اهل جهنّم آنهایی هستند که قوای ادراکی که خداوند به اونها داده استفاده نکرده اند و فعال نکرده اند و در نتیجه علم و آگاهی نسبت به خود و خدا و هستی پیدا نکرده اند.

حالا اینکه این قوا دقیقا چی هستند؟ چطور کار می کنند؟ چطور باید فعال بشوند و چطور باید ازشون استفاده کرد؟ و چطور می شه از طریق اونها به درستی علم و آگاهی نسبت به خود و خدا و هستی پیدا کرد و رشد علمی پیدا کرد، نکاتی داره که در این اندک نمی گنجه. چون اصل فعال کردن و استفاده کردن از اینها یک چیز هست، چطور استفاده کردن از اینها چیز دیگری است که مهم تر هم هست.

***************************************************

رشد معنوی؛

اما در مورد رشد عملی و معنوی، همانطور که خودتون به توبه اشاره کردید، خداوند خودش در این مورد یک عبارت خیلی عجیب و عاطفی داره که واقعا جای فکر داره. در این آیه خوب دقت کنید و ببینید خداوند نسبت به فرد خطاکاری که قصد توبه داره، در یک رابطه ی عاطفی چی گفته:

قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (آل عمران 31)


بگو اگر خدا را دوست داريد از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد و خداوند آمرزنده مهربان است.

یک پیوند عاطفی بین ما و خدا برقرار است که واسطه و لازمه ی حتمی آن، تبعیّت از نماینده و رسول خداست. آیه می گه اگر خدا را دوست دارید که یک طرف ارتباط عاطفی است، رسول خدا را تبعیّت کنید، که این لازمه و واسطه ی حتمی این ارتباط عاطفی است، تا خدا هم شما را دوست داشته باشد، که این طرف دوم رابطه ی عاطفی میان خالق و مخلوق است. وقتی این ارتباط معنوی و عاطفی دو طرفه برقرار شد، حالا می فرماید خداوند گناهان شما را می بخشد. دقت کنید که فعل مضارع در عربی نشان استمرار است، فرموده یغفر، یعنی پیوسته به شرط بودن این محبّت دو طرفه بین خالق و مخلوق، و تبعیّت از رسول، هر چه شما از اشتباهات طلب بخشش کنید، می بخشد.

تازه بخشش گناهان، مرحله ی اول لطف خدا در محبت دو طرفه بین ما و خداست، از آن بالاتر هم داریم، خداوند می فرماید:

مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا (فرقان 70)

مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مى‏كند و خدا همواره آمرزنده مهربان است.

در اینجا می بینید که به شرط تحقق 3 کار، خدا نه تنها گناهان را می بخشد، بلکه گناهان را به حَسَنات تبدیل می کند. مثلا فرض کنید شما ده کیلو زباله دارید و محیط زندگی تان را کثیف کرده. یک وقت کسی به شما لطف کرده و اینها را از محیط زندگی شما پاک می کند. این همان بخشش خداوند است. اما فرض کنید یک نفر نه تنها محیط زندگی شما را از زباله ها تمیز می کند، بلکه معادل وزن زباله ها، به شما طلا می دهد. این تدیل گناهان به حسنات است.

اما حالا نکته ی بعدی این هست که اگر ما خودمون را اصلاح کردیم و توبه کردیم و پاک کردیم، بعدش باید در ارتباط با خدا چه کنیم؟ چطور رفتار کنیم؟ دو آیه ی زیر این رو به شما آموزش میده:

ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ (اعرف 54)

پروردگار خود را به زارى و نهانى(پنهانی) بخوانيد كه او از حدگذرندگان و متجاوزان را دوست نمى‏دارد.

در این آیه دقت می کنید که اولا در مورد درخواست از خدا و ارتباط با او دو شرط مطرح کرده، یکی با تواضع و زاری از او چیزی خواستن که من این رو به زبان امروزی، ناز کشیدن می دونم. باید ناز خداوند را کشید. نباید طلبکارانه با خدا مواجه شد. و دیگری مخفیانه بودن، در غیر این صورت نوعی تجاوز در ارتباط است که باعث می شه اون رابطه ی عاطفی و اون محبت بین خالق و مخلوق از بین بره، چون گفته لایحب المعتدین، خدا متجاوزان رو دیگه دوست نداره. و در ادامه خداوند می گه حالا که اصلاح کردید، زندگی و رفتار خودتون رو در زمین اصلاح کردید، .....

وَ لاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ (اعراف 55)

و در زمين پس از اصلاح آن فساد مكنيد و با بيم و اميد او را بخوانيد كه رحمت‏خدا به نيكوكاران نزديك است.

اینجا می فرماید، بعد از اصلاح و توبه، دوباره فساد نکنید. یعنی اگر شما از گذشته ی خود پشیمان شدید و به معنویت و نور رو آوردید، دیگه بعدش به کارهای فاسد از جمله خودکشی و... فکر نکنید. به دنبال همان نور و معنویت برید. و در اینجا هم دو شرط رو در نحوه ی ارتباط با خدا میگه رعایت کنیم. یک تعادلی را از ما می خواد. می گه در ارتباط با خدا نه افراط کنید که همش از او بترسید، که گویی خداوند نعوذ بالله مانند یک جَلّاد خشن است، و نه تفریط کنید و با توجیه امید به بخشش خدا، هر کاری دلتون خواست بکنید.
بلکه یک حالت متعادل داشته باشید، هم از تجاوز و فساد در محضر خدا بترسید و خجالت بکشید، هم به محبت و لطف و مهربانی خدا امیدوار باشید. چرا که إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ، رحمت خدا به کسانی که کارهای حَسَن و شایسته می کنند، نزدیک است. رحمتِ همان خدایی به محسِن (احسان کننده و کار نیکو کننده) نزدیک است که گناهان را به حَسَنات تبدیل می کرد.

روی همین آیاتی که نقل کردم، فکر کنید. و از کثرت هم دوری کنید، یعنی هی دنبال گزاره های بیشتر و بیشتر، توصیه های بیشتر و بیشتر، حرف های بیشتر و بیشتر نباشید، کار با افزایش کمیّت تذکر ها و توصیه ها درست نمی شه، نیاز به تامّل و تفکر و افزایش کیفیت است.

باز اگر سوالی باشه در خدمتم.
پیوسته متعالی
یاحق

bahram333;179610 نوشت:
به نام خداوند بزرگ رحمت گر مهربان

سلام و صلاوه الله یا رب و جمیع انبیا و اولیا و مرسلین و صدیقین

با سلام به شما بزرگواران عزیز
من بهرام متولد 1361 از استان ایلام دانشجوی ترم 7 معماری و زندگی من در حال نابودی است

پس عاجزانه از خدای بزرگ خودم می خواهم که مرا کمک کند و مرا یاری کند که او پادشاه مهربانی هاست از او عاجزانه می خواهم که به من بگوید که پاکی یعنی چه؟ امتحان چیست ؟ من بی صبرانه و باز هم بی صبرانه و عاجزانه منتظر جواب شما هستم شما را به خدا ، شما را به حق آبروی حسین ، شما را به بزرگی علی کمکم کنید. یکی از مشکلاتم این است که در قرآن گفته است مسلمان کسی که از کنار هیچ چیز به سادگی گذر نکند می ترسم که افکار غلط و با دادن جواب نا صحیح به خودم ، خودم را نابود کنم من به دنبال بهترین راه هستم.


با سلام و تشکر ...:Gol:

دوست عزیز، بن بست و شکست در زندگی و افکار ناصوابی مانند خودکشی و ... برای کسانی مطرح است که در اثر خودفراموشی و خدافراموشی، سراسر زندگی شان را مادیات و بوالهوسی و شهوات و نفسانیات فراگرفته و بخاطر تسلط شیطان و نفس اماره حتی لحظه ای کوچک در زندگی شان نمی یابی که یاد خدا احساس شود.

همچنین، این پیامد شوم یعنی(احساس شکست و بن بست و اندیشه خودکشی) معمولاً در زندگی انسان، در اثر بحران های معرفتی و معنوی است، در شرایطی که انسان، از کسب و درک معارف الهی و نورانیت راه هدایت الهی محروم باشد و نداند و راهنمایی نباشد که او را راهنمایی کند اینکه خودش را برای بهره مندی بیشتر از حقایق، در کدام شاهراه قرار دهد و یا از لذت ارتباط معنوی با حضرت احدیت و راه های این ارتباط یعنی عبادات، توسلات، صدقات و ...، و نیز از ارتباط علمی و معنوی با سرچشمه های نور و هدایت یعنی نبی اکرم (ص) و ائمه هدی (ع) و کلمات نورانی آن بزرگواران و استغاثه و توسل بدامان پر مهر و محبت و سراسر لطف و کرمشان محروم باشیم.

اما چنانکه خودتان ترسیم کردید، به حقیقت خودتان توجه پیدا کرده اید(تنبه و خودآگاهی) و به رابطه خودتان با حضرت احدیت(خودشناسی مقدمه خداشناسی است) و به وظایفی که در برابر خداوند، مردم و خودتان دارید. دانسته اید که راه سعادت ابدی، جز طریقِ بندگی خدا نیست و این امر حاصل نمی شود جز از طریق بالا بردن سطح معرفت و شناخت، عمل به دستورات دینی و رعایت تقوای الهی و خلوص نیت. همان شیوه و طریق و راهی که اولیاء دین، (پیامبر و ائمه هدی) بر آن طریق بوده اند و عالمان دینی نیز به انها تمسک جسته اند.

تا این مرحله، شما داشته های خوبی دارید اما باید به تقویت و رشد آنها اهتمام ورزید راههای بسیاری در این مسیر مطرح است از انجمله:

- سیر آفاقی و انفسی: تفکر در خویشتن خویش و آیات و نشانه های خداوندی در عالم هستی، که انسان، هر چه بیشتر اندیشه می کند به وابستگی و ضعف خود و عالم هستی از یکسو و قدرت و عظمت و بی نیازی حضرت حق پی می برد.

- مطالعه کتابهای مرتبط با اعتقادات و مسائل معنوی و دینی مورد تأیید که توسط اندیشمندان مکتب حقه تشیع به رشته تحریر درآمده است.

- سیر و مطالعه در کتاب تاریخ، که هر برگش سرگذشت اقوام و ملت های بسیاری را ذکر کرده و سرتاسر آن عبرت آموزی است چنانکه که قرآن عزیز به چنین سیر و سفری توصیه می کند. (سیروا فی الارض ...)

- ارتباط و همنشینی با اهل ذکر و عالمان دینی که باعث احیا و زنده شدن قلب ادمی است، در این ارتباط معنوی، هم انسان، در برابر بسیاری از شبهات ایمن می شود زیرا بدلیل دسترسی آسان به اهل علم و دانایان، به دستور قرآنی عمل می کند و پاسخ شبهات را از ایشان می پرسد و هم از حال و هوای معنوی و روحانی انها بهره مند می شود زیراکه دیدن و بودن و نشستن و برخاستن با اهل علم و معرفت الهی، دائماً انسان را به یاد خدا می اندازد.

- تفکر و تأمل در آیات نورانی قرآن شریف و احادیث و سخنان گهربار اهل بیت (ع) که بمنزلۀ شفاء قلوب و نسخه های هدایت و سعادت بشری هستند.

- رعایت تقوای الهی و پرهیز از گناه و معصیت در همه شئون آن، یعنی عمل به دستورات و واجبات الهی و ترک محرمات و معاصی و اهتمام جدی بر حرکت در مدار بندگی و اطاعت الهی، با محاسبه و مراقبه نفس که دستوری قرآنی، شرعی و اخلاقی دین است.

- ارتباط قوی با خدا از طریق دعا و مناجات با حضرت قاضی الحاجات و استغاثه و توسل به محضر اولیای دین، نبی اکرم و اهل بیت (ع) و طلب یاری و کمک در طی طریق بندگی و مبارزه با نفس و شیطان.

- و راه های دیگری که بوعده حق و صادق خداوند در صورت اهتمام و جدیت و مجاهدت انسان در عمل به یک، یا چند نمونه از راههایی که برشمردیم در ادامه بروی ما گشوده می شود.

چنانکه فرموده است: "والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ." سوره عنکبوت، 69

دوست عزیز، شما بر خلاف انچه تصور می کنید بخاط همین توجه پیدا کردن به حقیقت خودتان و بیداری ای که در فطرت تان ایجاد شده در وضعیت خوبی هستید، حالا باید در مسیرهایی که گفته شد حرکت کنید و عوامل مؤثر در سعادت، ارتباط معنوی و بندگی را تقویت کنید.

شایسته است بدانید خیلی ها به حسب ظاهر حرکت می کنند و گمان می کنند دارند درست حرکت می کنند و شیطان هم کارهای شان را زیبا جلوه می دهد در حالیکه فاقد آن تأمل و اندیشه و ملاک و مبنای صحیح و برنامه اند و در حقیقت، مسافر مسیر طاغوت نفس و شیطان اند.

و شما تا حدود زیادی به مبنا و مداری که باید در آن مسیر حرکت کنید آگاه هستید(شناخت به مبدأ و معاد) حال باید در چارچوب شریعت و دستورات نورانی دین که همانا سعادت انسان مبتنی بر آن است با رعایت اعتدال، و بصورت گام به گام حرکت کنید.

در صورتیکه مطلبی مانده بفرمایید توضیح داده شود.

موفق باشید ...:Gol:

بسم الله الرحمان الرحیم
با سلام

طی نمودن مراحل تکامل تدریجی است و نمی شود انسان یکدفعه از صفر به قله کمال برسد. اگر در روش قرآن و اهل بیت علیهم السلام دقت شود این موضوع به خوبی روشن می شود.
قرآن برای کافران مکه که تازه رو به اسلام آورده بودند ده فرمان مطرح کرده که این نحوه برخورد قرآن در مورد هر فرد تازه مسلمانی قابل اجراست.در سوره انعام این ده فرمان اینگونه آمده:
1- عدم شرک:" قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئا
2- نیکی به پدر و مادر:(وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً)
3- عدم قتل اولاد به خاطر ترس از فقر " وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ"(زيرا روزى شما و آنها همه به دست ما است و ما همه را روزى مى‏دهيم؛نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ)
4- به اعمال زشت و قبيح نزديك نشويد، خواه آشكار باشد، خواه پنهان(وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ)
5- دست به خون بى‏ گناهان نيالائيد و نفوسى را كه خداوند محترم شمرده و ريختن خون آنها مجاز نيست به قتل نرسانيد مگر اينكه طبق قانون الهى اجازه قتل آنها داده شده باشد" (مثل اينكه قاتل باشند) (وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ)
6-هيچ گاه جز به قصد اصلاح نزديك مال يتيمان نشويد، تا هنگامى كه به حد بلوغ برسند: (وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ‏)
7- كم ‏فروشى نكنيد و حق پيمانه و وزن را با عدالت ادا كنيد: (وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْمِيزانَ بِالْقِسْطِ)
8- به هنگام داورى يا شهادت و يا در هر مورد ديگر سخنى مى‏ گوئيد عدالت را رعايت كنيد و از مسير حق منحرف نشويد، هر چند در مورد خويشاوندان شما باشد و داورى و شهادت به حق به زيان آنها تمام گردد: (وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى‏)
9- به عهد الهى وفا كنيد و آن را نشكنيد: (وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا)
10- اين راه مستقيم من، راه توحيد، راه حق و عدالت، راه پاكى و تقوا است از آن پيروى كنيد و هرگز در راههاى انحرافى و پراكنده گام ننهيد كه شما را از راه خدا منحرف و پراكنده مى‏كند و تخم نفاق و اختلاف را در ميان شما مى ‏پاشد: (وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ)
بعد از این ده فرمان، خدای متعال دستورات فقهی و اخلاقی را به تدریج بر مسلمانان عرضه کرد تا این نهال های تازه جان گرفته به مرور، قوی و قوی تر شوند.
حال هر کس که تازه خود را شناخته و فهمیده که باید در پناه تعالیم دین به کمال برسد توجه عمیق به این دستورات باید در اولویت او باشد البته آنچه گفته شد به این معنا نیست که نماز و روزه و ... را رها کند بلکه منظور این است که توجه جدی به این ده فرمان زمینه وسعت وجودی انسان را جهت عمل به دستورات الهی فراهم می کند.و اگر انسان بدون توجه به این ده فرمان فقط به انجام واجبات و ترک محرمات بپردازد ممکن است سرانجام آن مسیحی را پیدا کند که تازه مسلمان شده بود. همسایه این تازه مسلمان که خود مسلمان بود اول صبح شخص را برد مسجد و گفت مثل من نماز بخوان، شخص در حالیکه چرت می زد نماز را خواند تا اینکه نماز تمام شد. همسایه گفت چه جایی بهتر از مسجد سراغ داری؟ بیا قدری قرآن بخوانیم بیچاره را تا ظهر در مسجد نگه داشت به بهانه این که نماز ظهر را هم در مسجد بخوانیم و ...
فردا همسایه آمد در خانه فرد تازه مسلمان شده که باهم بروند مسجد آن فرد گفت اگر اسلام این است که همان دین خودم بهتر است!
موفق باشید:Gol:


دوست عزیز مطمئن باش خدا هیچ وقت تو رو رها نکرده. او عاشق بنده هاشه. اگه باور کنی که مسیری که در زندگی طی کردی حکمت الهی داشته و الان هم که اینجا هستی خدا ناظر توست، انشاالله از الان به بعد هم با تفکر و عمل خداپسندانه رحمت او شامل حالت میشه.

سلام
به قرآن و اهل بيت پناه ببريد:Gol:

bahram333;179610 نوشت:
به نام خداوند بزرگ رحمت گر مهربان
یا ها یا هو به نام بزرگ پادشاه آسمانها و زمین
من بهرام متولد 1361 از استان ایلام دانشجوی ترم 7 معماری و زندگی من در حال نابودی است و اگر شما بزرگواران عزیز کمکم نکنید من رو به دیوانگی و یا خود کشی می روم پس خواهشمندم کمکم کنید زندگی من نابود می شود اگر شما کمکم نکنید (خودکشی من ،این خود گناهی بزرگ است)
[/QUOT
با سلام خدمت بهرام عزیز بسیار خوشحالم که این حالت توبه و ندامت برای شما بوحود آمده است و باید برای این اتفاق خداوند متعال را بسیار شکر کرد . اما در را بطه با را حل مشکلات شما به نظر حقیر بهتر است با کارشناسان آنلاین گروه کلام یا اخلاق در تماس باشید و مشکلات خود درا با آنها در میان بگذارید و از آن ها راهنمایی بگیرید . راه توبه و جبران گذشته را بپرسید؛ چرا که هر گناهی توبه خاص خود را دارد و لازم است نسبت به جبران آن اقدام نمایید .
از طرفی با ید از حیث اعتقادی نیز یا مطالعاتی داشته باشید و یا با روحانیان متخصص این فن در ارتباط باشید تا جهان پیرامون خود را بهتر بشناسید .

سلام خدمت همه ی دوستان و کارشناسان محترم!
فکر میکنم جناب بهرام دیگه توی سایت تشریف نیاورده اند؛خودشون هم گفته اند که از راه ایمیل یا شماره ام کمکم کنید.

موضوع قفل شده است