آیا سحر و جادو خرافات است؟ منشاء آن از کجاست؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا سحر و جادو خرافات است؟ منشاء آن از کجاست؟

آیا واقعا سحر و جادو خرافات است و اصلا منشاء آن از کجاست؟
=====================================



وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُوا الشَّيَاطِينُ عَلَي مُلْک سُلَيَمانَ وَمَا کفَرَ سُلَيْمانُ وَلکنَّ الشَّيَاطِينَ کفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَي الْمَلَکيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّي يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَکفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُمْ بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا يَعْلَمُونَ (102)

و (یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم می خواندند پیروی کردند. سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود، و) کافر نشد، ولی شیاطین کفر ورزیدند، و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل « هاروت و ماروت، » نازل شد پیروی کردند. (آن دو، راه سحر کردن را، برای آشنایی با طرز ابطال آن، به مردم یاد می دادند.) و به هیچ کس چیزی یاد نمی دادند، مگر اینکه از پیش به او می گفتند: « ما وسیله آزمایشیم، کافر نشو (و از این تعلیمات، سوء استفاده نکن.) » ولی آنها از آن دو فرشته، مطالبی را می آموختند که بتوانند بوسیله آن، میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند، ولی هیچ گاه نمی توانند بدون اجازه خداوند، به انسانی زیان برسانند. آنها قسمت هایی را فرا می گرفتند که به آنان زیان می رسانید و نفعی نمی داد. و مسلما می دانستند هر کسی خریدار اینگونه متاع باشد، در آخرت بهره ای نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر می دانستند!

بقره / 102

توضیحات بیشتر:


=========

سحر و جادو قبل از روزگار حضرت سلیمان نیز وجود داشت. زیرا در داستان حضرت موسی (ع) میبینیم که فرعون افرادی را مامور کرد که ساحرانی را از شهر های مختلف برای مبارزه با معجزه موسی (ع) پیدا کنند و به دربار فرعون بیاورند.

البته این سحر و جادو در میان مردم بصورت همگانی رواج نداشت و فقط اندکی از ساحران که با جنیان رابطه داشتند میتوانستند عمل سحر را انجام دهند.

پس از عصر حضرت سلیمان (ع) شیاطین و جنیان کفر ورزیدند و به مردم جادو و جادوگری را آموختند و سحر و جادوگرى در میان مردم بابِل بسیار رایجتر از قبل شد.

این مردم از طلسمات و علف هاى مخصوص و پاشیدن آب متبرك، و دوختن نوارهاى مخصوص، براى انجام كارهاى حیرت‌انگیز و شگفت‌آور استفاده مى‌كردند.

از تاریخ استفاده مى‌شود كه حضرت سلیمان (ع) تمام نوشته‌ها و اوراق جادوگرى مردم بابِل را جمع‌آورى كرد، و دستور داد تا در محل مخصوصى نگهدارى كنند (این نگهدارى براى آن بود كه مطالب مفیدى براى دفع سحر در میان آنها وجود داشت.) سلیمان – علیه السلام – به این ترتیب براى نابودى سحر و جادوگرى اقدام نمود.


ولى پس از وفات ایشان، گروهى آن اوراق را بیرون آورده و به اشاعه و تعلیم سحر پرداختند، و بار دیگر بازار سحر و جادو رونق گرفت.

براى جلوگیرى از سحر و جادو، و زیان هاى آن لازم بود اقدامى جدى صورت بگیرد و براى جلوگیرى از آن چاره‌اى جز این نبود كه مردم راه باطل كردن سحر را یاد بگیرند، و چنین كارى مستلزم آن است كه خود سحر را نیز یاد بگیرند، تا بتوانند با فوت و فن دقیق، آن سحرها را باطل نمایند.

خداوند دو فرشته «هاروت و ماروت» را به صورت انسان به میان مردم بابل فرستاد، تا به آنها سحر و جادو یاد بدهند، تا بتوانند از سحر ساحران جلوگیرى نمایند.

آمدن هاروت و ماروت در میان مردم بابل فقط به خاطر تعلیم سحر براى خنثى سازى سحر بود، از این رو آنها به خصوص به هر كس كه سحر مى‌آموختند به او اعلام مى‌كردند كه:


«إِنَّما نَحْنُ فِتْنَة فَلا تَكْفُرْ؛ ما وسیله آزمایش تو هستیم كافر نشو.» (و از این تعلیمات سوء استفاده نكن).

اما آنها از تعلیمات هاروت و ماروت، سوء استفاده كردند، تا آن جا كه با سحر و جادوى خود به مردم آسیب مى‌رساندند، و بین مرد و همسرش جدایى مى‌افكندند و مشمول سرزنش شدید الهى شدند.

بنابراین فلسفه وجودى هاروت و ماروت همین بود كه به مردم راه‌هاى سحر را براى خنثى سازى سحر بیاموزند، و در این كار توفیقاتى نیز نصیبشان شد گر چه در كنار این عمل سازنده و مثبت، عده‌اى سوء استفاده نیز نمودند.

پس سحر و جادو چیزی است که واقعیت داشته، عملیست مذموم و گناهیست بزرگ نزد پروردگار. چنانچه در سوره یونس آیه 77 میفرماید:

... وَلاَ يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ (77)


... ساحران (هرگز) رستگار نمی شوند.

آيا سحر و جادو و بستن بخت دختران و بستن راه كار... واقعيت دارد؟ اگر واقعيت دارد از طرف خدا است يا افرادي كه در اين دنيا زندگي مي كنند؟ آيا دعاي دعا نويس ها درست است؟ راه باز شدن بخت... چيست؟
پاسخ:
در قرآن بيش از 50 مورد كلمه سحر به كار رفته كه از مجموع آن مي توان استفاده كرد كه سحر به دو قسم تقسيم مي شود:
1ـ سحري كه مقصود از آن فريفتن و تردستي و شعبده بازي و چشم بندي است و حقيقتي ندارد، چنانكه مي خوانيم: « پس ناگهان ريسمانها و چوبدستي هايشان (جادوگران زمان موسي ـ عليه السلام ـ ) بر اثر سحرشان در خيال او{چنين}مي نمود كه آنها به شتاب مي خزند.»(1)
2ـ قسم دوّم سحري است كه واقعاً اثرگذار است مثل اينكه باعث جدائي زن و شوهر و يا مريض شدن انسان و... مي شود، در قرآن مي خوانيم «آنها مطالبي را مي آموختند كه بتوانند به وسيله آن ميان مرد و همسرش جدايي بيفكنند... آنها قسمتهايي را فرا مي گرفتند كه براي آنان زيان داشت و نفعي به آنها نمي رساند.»(2)
قسم سوّمي هم ادّعا شده كه ممكن است بر اثر سحر، شكل اشخاص تغيير كند، مثلا انسان بر اثر سحر تبديل به حيوان شود كه اين واقعيت ندارد.(3) امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: «سحر، انواعي دارد:
1ـ يك نوع آن مانند طبابت است، چنانكه پزشكان براي هر دردي دوا و دارو دارند، ساحران هم براي هر سلامتي آفتي و براي هر عافيتي بلايي دارند.
2ـ تردستي و چشم بندي 3ـ تسخير نمودن جنّ و شياطين.(4)
پس جواب سؤال اول اين است كه اصل وجود سحر و تأثير گذاري آن في الجمله، واقعيت دارد.
اما قسمت ديگر سوال، اگر مراد اين باشد كه كسي به واسطه سحر بين زن و شوهري دشمني ايجاد كند و يا خواستگاري را نسبت به دختري بدبين كند و يا شخصي را نسبت به كار و شغل خاصش بدبين كند اين ممكن است، و اما اينكه بتواند كاملا جلو بخت دختري را بگيرد، اين واقعيّت ندارد. فقط صرف تخيّل است. و همچنين است نسبت به شغل و كارهاي انسان به طوري كه همه راهها را بر انسان ببندد، امكان ندارد و اين مسئله نياز به بياني طولاني دارد كه در اين مختصر نمي گنجد.(5)
اما دعاي دعانويس ها و اين كارها اگر به صورت ابطال سحر باشد مي تواند درست باشد و واقعيّت داشته باشد(البته به صرف ادعا نمي توان به هر كس اعتماد كرد )، چرا كه از آنجايي كه سحر واقعيت دارد نياز به افرادي است كه بتوانند سحرها را ابطال كنند و لذا ياد گرفتن آن به منظور ابطال سحر ساحران اشكالي ندارد، بلكه گاهي به عنوان واجب كفايي ميبايست عدهاي سحر را بياموزند تا اگر مدعي دروغگويي خواست از اين طريق مردم را اغفال يا گمراه كند سحر و جادوي او را ابطال نمايند، و دروغ مدعي را فاش سازند.
شاهد اين سخن كه اگر سحر براي ابطال سحر و حل و گشودن آن باشد بي مانع است و واقعيت دارد ، حديثي است كه از امام صادق نقل شده، در اين حديث ميخوانيم:
يكي از ساحران و جادوگران كه در برابر انجام عمل سحر مزد ميگرفت خدمت امام صادق (ع) رسيد و عرض كرد: حرفه من سحر بوده است و در برابر آن مزد ميگرفتم، خرج زندگي من نيز از همين راه تامين ميشد، و با همان در آمد، حج خانه خدا را انجام دادهام، ولي اكنون آن را ترك و توبه كردهام، آيا براي من راه نجاتي هست؟
امام صادق ع در پاسخ فرمود:" عقده سحر را بگشا، ولي گره جادوگري مزن"(6)
از اين حديث استفاده ميشود كه براي گشودن گره سحر، آموختن و عمل آن بي اشكال است و همچنين اگر به صورت استفاده از اثرات بعضي سوره ها و يا آيات قرآن باشد.(7) و يا آثار بعضي دعاها و ختم هايي كه مدرك صحيح دارند، باز هم قابل قبول است،(8) چون دعا اثر دارد، چنانكه پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه وآله ـ فرمود: «دعا مي تواند قضاي الهي را تغيير دهد.»(9) اما نوع دعا نويسان فعلي، (مخصوصاً آنهايي كه سواد كافي نسبت به قرآن و روايات و دعاها ندارند) و اين كار را شغل و وسيله درآمد قرار داده اند و با انواع حيله ها مي خواهند از مردم پولي به دست آورند، قابل اعتماد نيستند و به حرف آنها نبايد توجه شود.
اگر واقعاً ثابت شود كه شخصي مورد سحر قرار گرفته، بايد دنبال كسي برود كه مي تواند سحر را باطل كند، اما مسأله مهم اين است كه اعمال و رفتار خود انسان در سرنوشت انسان سهم بسزايي دارد، قرآن مي فرمايد: و هر مصيبتي به شما برسد، به سبب دستاورد خودتان است و{خدا} از بسياري مي گذرد.»(10)
حضرت علي ـ عليه السلام ـ در تفسير اين آيه فرموده اند: «از گناهان اجتناب كنيد كه تمام بلاها و كمبود روزي به واسطه گناه است حتّي خراش برداشتن بدن و زمين خوردن و مصيبت ديدن»(11) شايد گاهي گناهان انسان مانند بي حرمتي به پدر و مادر و امثال آن باعث شود مسائل ازدواج به مشكلات برخورد كند، و يا نسبت به كار و زندگي و يا به رزق و روزي لطمه وارد شود.
بهترين راه براي باز شدن بخت و... توجه به مسائل زير است:
1ـ از گناهان، شديداً دوري كنيد، در اين صورت قطعاً خداوند زمينه ازدواج مناسب و يافتن كارهاي مفيد و... را براي انسان فراهم مي كند.(12)
2ـ به واجبات مخصوصاً نماز و روزه اهميّت داده شود.
3ـ خدمت به ديگران مخصوصاً پدر و مادر و بستگان نزديك در بهتر شدن وضع زندگي انسان بسيارمؤثر است.
4ـ از همه مهمتر، سرمايه بسيار بزرگي در اختيار داريم و آن وجود اهلبيت عصمت و طهارت ـ عليهم السلام ـ است كه دعا و توسل به آنها داشته باشيم، مخصوصاً توسل به امام زمان (عج) روحي و ارواح العالمين له الفداء، بسيار مؤثراست.
5ـ دعاي خالصانه نمودن و حاجات را از خداوند خواستن، امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: «دعا (براي حل مشكلات) از نيزه نفوذ كننده تر است.»(13) و پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ فرمود: «دعا اسلحه مؤمن است»(14) در حديث ديگر آمده اگر بنده به درگاه خداوند دست به دعا بردارد، خداوند حيا مي كند از اينكه او را دست خالي رد كند.(15) البته بايد توجه داشت كه در دعاها بايد اميد به اجابت داشته باشيم چنانكه در حديثي آمده است : كه هرگاه دعا نموديد، اميد داشته باشيد كه حاجت شما بر آورده شود.(16)
6ـ انديشه نمودن در جوانب كار و از عقل خود بهره بردن. علي ـ عليه السلام ـ فرمود: كسي كه قبل از انجام كاري انديشه و تدبير كند در آينده پشيمان نمي شود.(17) و آينده و جوانب هر كاري را در نظر گرفتن. پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ فرمود: هرگاه خواستي كاري را انجام دهي در عاقبت آن انديشه كن.(18)
7ـ مشورت نمودن و بهره برداري از عقل بزرگان، علي ـ عليه السلام ـ فرمود: قبل از هر كاري مشورت كن.(19) امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: كسي كه مشورت كند به هلاكت نمي افتد.(20)

پاورقی:
1. طه: 66.
2. بقره: 102.
3. ر.ك: تفسير نمونه، ج 1، ص 378.
4. احتجاج طبرسي، ص 939 به نقل از نخبة التفاسير، ص 325 ـ 319.
5. «و ما هُم بضارين به مِن احد الاّ باذن اللّه» . آيه 102 سوره بقره
6. شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، به نقل از: مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 1، ص 380.
7. محمدي ري شهري، محمد، كيمياي محبّت، ص 196.
8. همان، ج 1، ص 258.
9. صابري، عليرضا، الحكم الزهراء، ص ج 1، ص 254.
10. شوري: 30.
11. خصال، ج1، ص616، و مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج73، ص35، ح47.
12. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 73، ص 47.
13. كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ج 4، ص 214.
14. همان، ص 213.
15. همان، ص 218.
16. مطهري، مرتضي، بيست گفتار، ص 282.
17. صابري، عليرضا، الحكم الزاهرة، ج 2، ص 21.
18. همان، ص 21.
19. همان، ص 407.
20. همان، ص 405.

حقيقت سحر چيست و ساحران از چه راه هائي چنين كارهاي عجيبي انجام مي دهند؟

پاسخ:
سحر از علومي است كه همانند بسياري ديگر از علوم بشري نمي توان به صورت دقيق تاريخ پيدايش و نحوه شكل گيري آن را روشن ساخت. اين مقدار مسلم است كه جزء علوم كهن است و تا حافظه تاريخ ياري مي‌كند وجود سحر قابل پيگيري است. اما سحر چيست؟
در لغت معاني مختلفي براي واژه عربي «سحر» كه معادل فارسي آن «جادو» مي‌باشد، بيان كرده‌اند قاموس المحيط سحر را به هر چيزي كه منشا و سبب آن دقيق و ظريف باشد معنا كرده است. نهايه ابن اثير سحر را به معني «هر چيزي كه حقيقت اشياء را دگرگون نشان دهد» گرفته است. صحاح اللغة سحر را به خدعه و نيرنگ و چيزهاي باطل تفسير كرده است. و سرانجام المجمل ابن فارس آن را به چيزي كه «حق را باطل نشان دهد» تعبير آورده است.(1)
معاني فوق جز توضيح واژه سحر در شناخت واقعيت اين پديده مرموز عالم خلقت كمك چنداني به ما نمي كند. از اين رو لازم است به تبيين اقسام و مصاديق آن بپردازيم:

اقسام سحر
سحر در يك تقسيم به دو بخش سحر كلمات و سحر عمل تقسيم مي‌شود. مقصود از سحر كلمات استفاده از حروف و كلمات براي بوجود آوردن حالت عجيب و يا ايجاد مريضي و يا بهبود مرض در يك شخص مي‌باشد كه خود به دو صورت شفاهي (خواندن كلمات) و كتبي (نوشتن كلمات) واقع مي‌شود. گونه دوم يا سحر عمل استفاده از اعمال خاصي است كه باعث پديد آمدن پديده سحر مي‌گردد و اقسام مختلف دارد.
عمل سحر در هر دو شكل خود در اصل مبتني بر استفاده از نيرو و اسبابي است كه معمولا از ديد انسان هاي معمولي پوشيده است. به همين دليل اطلاع بشر، علي رغم دير پا بودن اين پديده از آن اندك مانده است. اما از تحقيق در احوال ساحران كه در گذشته وجود داشته اند. و برخي گفته هاي خود ساحران علل و اسبابي كه تا كنون بر بشر كشف شده است و نيز از تجزيه و تحليل پديده هايي كه در گذشته از مصاديق سحر به حساب آمده است. علل و عوامل زير به دست آمده است:


1. شاخه‌اي از آنچه در گذشته سحر خوانده مي‌شد در واقع معلول عوامل تلقيني بود كه امروز قدرت آن بر بشر مكشوف شده است. به عنوان مثال خوابهاي مصنوعي، هيپنوتيزم، تله پاتي، مانيه تيزم .... در اين دسته قرار مي‌گيرند. اينها زيركي هاي روان شناختي است كه بشر با كشف رموز آن، خاصيت رمز گونگي را از آن گرفته و به يك علم آموختني و كاملا طبيعي تبديل كرده است.
2. گونه اي از آنچه سحر خوانده مي‌شده ، امروز در مقوله سخن چيني و نمامي مي‌گنجد كه با چرب زباني، قلوبي را به هم نزديك و يا از هم دور مي‌سازد.
3. نوع ديگر از آنچه در گذشته سحر خوانده مي‌شد، امروز در مجموعه استفاده از خواص فيزيكي و يا شيميايي مواد جا مي‌گيرد. اين نوع در واقع همان علوم طبيعي است كه عجايب آن امروز بر كسي پوشيده نيست. البته در گذشته همگان بر اين رموز آگاه نبودند، اما بودند كساني كه برخي از اين خواص را مي‌دانستند و از آن استفاده مي‌كردند در نتيجه در نظر ديگران يك نوع سحر به نظر مي‌رسيد مثلا در داستان حضرت موسي گفته شده كه ساحران در درون طنابهاي خود موادي جاسازي كرده بودند كه در مقابل آفتاب منبسط مي‌شد و حالت جاندار بودن را به نمايش مي‌گذاشت.(2) اين سخن در خصوص مورد حضرت موسي _ عليه السلام _ البته با مضمون آيات چندان سازگار نيست، چون از آيات چنان استفاده مي‌شود كه بيشتر حالت چشم بندي داشته تا استفاده از خواص شيميايي (والله اعلم).
4. بخش ديگر از سحر را مي‌توان در مقوله تر دستي و چشم بندي داخل كرد. همان چيزي كه امروز در سيركها بخوبي مشتري دارد و قلبها را به خود جلب مي‌كند.
5. شعبه ديگري از سحر كه بيشتر حالت غير طبيعي دارد و هنوز آنگونه كه بايد نمي توان برايش توجيه علمي يافت، اعمالي است كه با استفاده از قدرتهاي نامرئي انجام مي‌گرفته است و از آثار آن اخبار از كارهاي پنهان است كه حتي در آينده به وقوع مي‌پيوسته است. همانند برخي پيشگوئيها و ... اين شعبه از سحر بسيار ناشناخته است. گفته‌اند آنها ملائكه را استخدام مي‌كرده‌اند و يا از شياطين و جن استفاده مي‌كرده اند. بر اساس گفته‌هاي گذشتگان اين شعبه خود بر سه دسته بوده است: دسته اي از ارواح فلكيه استفاده مي‌كرده‌اند كه بيشتر با نجوم سرو كار داشته اند. اين دسته عملشان دعوة الكواكب خوانده مي‌شده است. دسته اي از فرشتگان و يا شياطين استفاده مي‌كردند كه به طلسمات موسوم مي‌شدند. گروه سوم از ارواح ماده مثل كودكان و يا زنان استفاده مي‌نمودند كه به عزايم معروف بوده اند. اين گروه كارهاي خارق العاده انجام مي‌دادند و برخي امراض را علاج مي‌نمودند و يا باعث ايجاد مرض در اشخاص مي‌شدند.
6. يك نوع از سحر كه معروف به سحر كلمات است و بعد از بعثت پيامبر _ صلي الله عليه و آله _ واژه هاي قرآن را نيز در اين راه به خدمت گرفتند، نيز في الجمله تاثير گذار است. اما اندازه و سبب آن هنوز روشن نيست. البته بايد تذكر دهيم كه اين نوع از سحر را نبايد با دعاها و عوذات مأثوره كه از معصومين _ عليهم السلام _ وارد شده است اشتباه گرفت، آنها حساب ديگري دارند كه در اينجا بدان نمي پردازيم.
7. شعبه اي از آنچه سحر خوانده مي‌شود، و شايد بتوان گفت يك شعبه بسيار با اهميت از آن، استفاده از قدرتهاي روح است. اين دسته جاي سخن بسيار دارد. اما في الجمله بايد گفت كه عمل مرتاضان هندي كه در نگاهي مي‌توانند قطار در حال حركت را متوقف كنند، با استفاده از همين قدرت روحي و نفساني است. اين را هم برخي در شمار سحر دانسته‌اند و تاكيد كرده‌اند كه نبايد آن را با ولايت تكويني اولياء الله اشتباه گرفت. صاحب آن ولايت نيز البته توان تصرف در طبيعت را دارد اما نه از راه رياضت، همان قدرتي كه عيسي _ عليه السلام _ را توان شفابخشي و احياء مردگان مي‌داد و حضرت موسي _ عليه السلام _ را توان تبديل چوب به اژدها. اين معجزه است و آن كار مرتاضان عمل شيطاني. اين بحث هم مجال فراخ مي‌طلبد.
همان گونه كه روشن شد، دسته اي از اين سحرها واقعيتي ندارند و دسته اي كه واقعيت دارند عملي است طبيعي. تنها برخي از شعبه هاي آن جاي تامل دارد.
بنابراين چنين نتيجه مي‌گيريم كه سحر تنها شامل سحر باطل نمي شود سحرهاي موثر هم موجود‌اند ولي بيشترين تاثير آن در روح و روان آدميان است تا در عالم خارج. علاقه‌مند ساختن كسي به ديگري نيز بيشتر يك تصرف روحي و رواني است. البته قابل تذكر است كه روان شناسان مجرب امروز نيز از تكنيكهايي براي جلب قلوب استفاده مي‌كنند كه تفاوت زيادي با كار ساحران ندارد.
آنچه گفته شد تشريح واقعيت بود، اما از نظر قرآن و سنت استفاده از سحر و رو آوردن به اين وسيله در نهايت غلظت و شدت تحريم شده است. حتي آن را برابر با كفر دانسته اند.
پيامبر _ صلي الله عليه و آله _ فرمود: ثلاثة لا يدخلون الجنة مدمن خمر و مدمن سحر و قاطع رحم:" سه گروهند كه هرگز داخل بهشت نميشوند، شرابخواران، ساحران و قاطعان رحم"(3).



پاورقی:
1. برگرفته از: انصاري، مرتضي، المكاسب، قم، انتشارات دهقاني، چاپ اول، 1372، ج 1، ص 97، 98.
2. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 1، ص 268، ذيل آيه 116، سوره اعراف.
3. شيخ حر آملي،وسايل الشيعه،قم:موسسه آل البيت،1409ق، ج15،ص 346

بسم الله الرحمان الرحیم
با سلام و تشکر از دوست عزیز و کارشناس محترم رسا
همانطور که در مطالب فوق به آن اشاره شد سحر بنابر آیات و روایات حقیقت دارد و از علوم زیان بار است که فرا گرفتن آن حرام است.
در مورد منشا پیدایش سحر و جادوگری زمان دقیقی را نمی توان مشخص کرد اما آنچه که بنابر شواهد تاریخی و آیات و روایات می توان گفت این است که رواج سحر در زمان حضرت سلیمان علیه السلام بوده است.
موفق باشید:Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و ادب به کارشناسان و دوستان عزیز
من یکی دو سال پیش فکر کنم برنامه ماه عسل در شبکه 3 سیما که مجری آن احسان علی خوانی بود یک مرد ایرانی را دعوت کرده بودند که این مرد یک بطری را در شکم دوستس فرو برد و پشت کمرش بیرون آمد . درضمن برنامه هم به طور زنده پخش می شد. و در اینترنت که سرچ می کردم فیلمی را دیدم که یک مرد قلبش را در آورد و همانجا افتاد و فکر کنم مُرد.
می خواستم بدانم اینطور کارها واقعیت دارد،سحر و جادو است یا کار اجنه است ؟
و اینکه در دین اسلام همچنین چیزهایی اشکال ندارد؟
با تشکر...

حال من یک سئوال دارم:
اشخاصی مانند دیوید کاپرفیلد که اکنون نیز در قید حیات هستند با قدرت ماورائی خود از زمین جدا شده و در هوا معلق می مانند.
از شیشه عبور می کنند.
روی آب راه می روند.
اشیاء را بدون لمس جابجا می کنند
و دها کار دیگر که سند آنها موجود است.

با این حساب اگر به (طه / 66) استناد کنیم آیا سحر به معنی تردستی وجود ندارد؟

ohfreedom;282255 نوشت:
حال من یک سئوال دارم:
اشخاصی مانند دیوید کاپرفیلد که اکنون نیز در قید حیات هستند با قدرت ماورائی خود از زمین جدا شده و در هوا معلق می مانند.
از شیشه عبور می کنند.
روی آب راه می روند.
اشیاء را بدون لمس جابجا می کنند
و دها کار دیگر که سند آنها موجود است.

با این حساب اگر به (طه / 66) استناد کنیم آیا سحر به معنی تردستی وجود ندارد؟

سلام
افرادی مثل دیوید کاپرفیلد اکثرا تردستی دارن و خیلی از نکته هاشو حتی راه رفتن رو اب و پرواز جسم رو می تونی تو اینترنت سرچ کنی
حتی اون مردی که جلو سازمان ملل رو یه چوب هم نشسته بود می گن بوسیله قوانین و استفاده از یه سری اهن تو اون چوبه اینکارو کرده
ولی در کل نقش این نیروها رو نمی شه نادیده گرفت این انرژی ها و نیروها در درون انسان هست و قابل دسترسی برای کسی است که روحش بر جسمش مسلط بشه
خیلی از عارفان ما هم از زمین بلند می شدن خیلیاشون طی الارض داشتن
البته بوسیله علوم قدیم هم می شه که صدالبته استاد اون تقریبا نایابه که بوسیله انرژی حروف و اعداد این کارو می کردن
یه راه دیگه اش هم کمک گرفتن از ملکه ها و اجنه هست که اونم کار هر کسی نیس
یا علی

فقط من یه سوال دارم اگر کسی بتواند با سحر کردن کسی از روی دشمنی اینده رندگی اون رو خراب کنه پس نقش خدا این وسط چی هست؟؟!! یعنی نعوذ بالله قدرت اون شخص از خدا بیشتره ؟؟!!!

اگر چنین مسئله ای صحت داشته باشه همه از فردا روی می اورند به جادو کردن هم دیگه به خاطر حسادت ها و دشمنی های که دارند اینجوری هرج و مرج نمیشه ؟!!

چرا خدا باید این اجازه رو به یک بنده اش بده که سرنوشت بنده دیگرش رو خراب کنه مثلا وقتی من خبر ندارم فلانی برام جادو کرده چه کار می توانم بکنم که باطل بشه ؟؟!!

☀ستوده ☀;282311 نوشت:
فقط من یه سوال دارم اگر کسی بتواند با سحر کردن کسی از روی دشمنی اینده رندگی اون رو خراب کنه پس نقش خدا این وسط چی هست؟؟!! یعنی نعوذ بالله قدرت اون شخص از خدا بیشتره ؟؟!!!

اگر چنین مسئله ای صحت داشته باشه همه از فردا روی می اورند به جادو کردن هم دیگه به خاطر حسادت ها و دشمنی های که دارند اینجوری هرج و مرج نمیشه ؟!!

چرا خدا باید این اجازه رو به یک بنده اش بده که سرنوشت بنده دیگرش رو خراب کنه مثلا وقتی من خبر ندارم فلانی برام جادو کرده چه کار می توانم بکنم که باطل بشه ؟؟!!

سلام
سوال خوبی است
خواهش می کنم به دقت نگاه کنین چی می نویسم
اولا مطمعن مطمعن باشید هر کسی قدرت این نداره که واسه کسی دیگه طلسم ایجاد کنه یعنی شک نکنین
کل دعا نویسا و طلسمات یه نجوم ساده رو بلد نیستن نمی تونن یه محاسبه برج کنن اونوقت بیان طلسم بنویسن؟؟؟؟
اصلا شک نکن شاید تو ایران دو یا سه نفر بتونن طلسم بنویسن که اونا هم همیچن کاری نمی کنن چون تاوان بدجور واسه براشون و خودشون رو خراب نمی کنن
الکی که نیس هر کی یه کتاب داشت پس دیگه ...
یه چیز دیگه که خیلی مهمتر از طلسمات هست اینه
خیلی خوب دقت کن
اون افکار خودته
اگر باور کنی که یکی واست طلسم نوشته مطمعن باش اثراتش حتی از خود طلسم هم بالاتره
نباید اجازه بدی که بعضیا با افکارت بازی کنن
یا شیفته قشنگ صحبت کردن یا جدی صحبت کردن اونا شد
مثلا شما تو یه جمع چند نفر نشستید یه خانمی میاد می گه من رفتم پیش فلان دعا نویس واسم دعا نوشت من ازدواج کردم
این نباید در شما این عقیده رو ایجاد کنه که من که ازدواج نکردم پس طلسم شدم(منظورم شما نیستید )
این علم ریاضی ابتدایی نیست که هزاران هزار فرمول و قاعده داره شاید تو ده سال یه بار بشه یه طلسم نوشت که اون خاصیته رو داشته باشه
پس این افکار رو دور بریزید و به مواظب باشید چی به خودتون تلقین می کنید باید خیلی مراقب بود که این افکار وارد باورتون نشه
یا علی

مسافر زمان;282315 نوشت:
سلام
سوال خوبی است
خواهش می کنم به دقت نگاه کنین چی می نویسم
اولا مطمعن مطمعن باشید هر کسی قدرت این نداره که واسه کسی دیگه طلسم ایجاد کنه یعنی شک نکنین
کل دعا نویسا و طلسمات یه نجوم ساده رو بلد نیستن نمی تونن یه محاسبه برج کنن اونوقت بیان طلسم بنویسن؟؟؟؟
اصلا شک نکن شاید تو ایران دو یا سه نفر بتونن طلسم بنویسن که اونا هم همیچن کاری نمی کنن چون تاوان بدجور واسه براشون و خودشون رو خراب نمی کنن
الکی که نیس هر کی یه کتاب داشت پس دیگه ...
یه چیز دیگه که خیلی مهمتر از طلسمات هست اینه
خیلی خوب دقت کن
اون افکار خودته
اگر باور کنی که یکی واست طلسم نوشته مطمعن باش اثراتش حتی از خود طلسم هم بالاتره
نباید اجازه بدی که بعضیا با افکارت بازی کنن
یا شیفته قشنگ صحبت کردن یا جدی صحبت کردن اونا شد
مثلا شما تو یه جمع چند نفر نشستید یه خانمی میاد می گه من رفتم پیش فلان دعا نویس واسم دعا نوشت من ازدواج کردم
این نباید در شما این عقیده رو ایجاد کنه که من که ازدواج نکردم پس طلسم شدم(منظورم شما نیستید )
این علم ریاضی ابتدایی نیست که هزاران هزار فرمول و قاعده داره شاید تو ده سال یه بار بشه یه طلسم نوشت که اون خاصیته رو داشته باشه
پس این افکار رو دور بریزید و به مواظب باشید چی به خودتون تلقین می کنید باید خیلی مراقب بود که این افکار وارد باورتون نشه
یا علی

اگر واقعا اینجور که شما می گوید باشد خوب پس جای نگرانی نیست

اما خوب ادم گاهی اوقات اتفاقات غیر عادی توی زندگیش می بینه که شک میکنه نکنه دست یه نیروی نامرئی توی کار هست!!!

من نمی توانم قبول کنم که خدا به بنده ای اجازه بده که با سحر و جادو سرنوشت کسی رو عوض کنه حتی اگه چنین کسانی به تعداد 2 نفر هم نرسند چون اگه یه چنین مسئله ای صحت داشته باشه نعوذبالله عدالت و قدرت خدا زیر سوال میره !! چون اکثر افراد خبر ندارند که سحر شدن این میشه یه جنگ نابرابر این بنده خدا چه تقصیری داره ؟؟!! حتی اگه اون جادوگر به بدترین عذاب ها دچار بشه جبران تباهی زندگی یه ادم زنده نخواهد بود!!

☀ستوده ☀;282317 نوشت:
اگر واقعا اینجور که شما می گوید باشد خوب پس جای نگرانی نیست

اما خوب ادم گاهی اوقات اتفاقات غیر عادی توی زندگیش می بینه که شک میکنه نکنه دست یه نیروی نامرئی توی کار هست!!!

من نمی توانم قبول کنم که خدا به بنده ای اجازه بده که با سحر و جادو سرنوشت کسی رو عوض کنه حتی اگه چنین کسانی به تعداد 2 نفر هم نرسند چون اگه یه چنین مسئله ای صحت داشته باشه نعوذبالله عدالت و قدرت خدا زیر سوال میره !! چون اکثر افراد خبر ندارند که سحر شدن این میشه یه جنگ نابرابر این بنده خدا چه تقصیری داره ؟؟!! حتی اگه اون جادوگر به بدترین عذاب ها دچار بشه جبران تباهی زندگی یه ادم زنده نخواهد بود!!

بیشترین ضربه ای که ادم به خودش می زنه ناشی از باور خودشه
من خیلی با بیماران افسرده روبرو شدم(منظور شما نیستید )
خیلیاشون حتی می گفتن که شبانه ادم ها ی رو می دیدن که مثلا از خونه رد می شدن
این چیز غیبی نیس این یه مشکل روحی و روانیه که خیلی راحت هم قابل حله
ولی خواه یا ناخواه این علوم وجود دارن نمی شه اینو انکار کرد
مثلا اگر یه روز یکی طی الارض کنه تمامی قوانین فیزیک از بین می ره
ولی همچین چیزی است
و مطمعن باشید کسانی هم که اینو بلد باشن نمیان اینکارو بکنن هر چند که مطمعنم اکثرا یا تمامی اونا بلد نیستن
این دعا نویسان یه نکته خیلی خوب دارن اونم صحبت قشنگ و محکم و بلند طوری صحبت می کنن که خودتم می گی اره یه چیزی هست در صورتی که اصلا چیزی نیس اونا با کنترل ضمیر ناخوداگاه شما و تلقین به شما کار می کنن وگرنه طلسمی که با خودکار اونم شب می نویسن و فردا میدن به مردم(در صورتی که توی مثلا 7یا 8سال یک بار اونم تو 5دقیقه می شه نوشت اونم با هزاران قاعده مختلف) چه تاثییری داره؟

مسافر زمان;282319 نوشت:
بیشترین ضربه ای که ادم به خودش می زنه ناشی از باور خودشه من خیلی با بیماران افسرده روبرو شدم(منظور شما نیستید ) خیلیاشون حتی می گفتن که شبانه ادم ها ی رو می دیدن که مثلا از خونه رد می شدن این چیز غیبی نیس این یه مشکل روحی و روانیه که خیلی راحت هم قابل حله ولی خواه یا ناخواه این علوم وجود دارن نمی شه اینو انکار کرد مثلا اگر یه روز یکی طی الارض کنه تمامی قوانین فیزیک از بین می ره ولی همچین چیزی است و مطمعن باشید کسانی هم که اینو بلد باشن نمیان اینکارو بکنن هر چند که مطمعنم اکثرا یا تمامی اونا بلد نیستن این دعا نویسان یه نکته خیلی خوب دارن اونم صحبت قشنگ و محکم و بلند طوری صحبت می کنن که خودتم می گی اره یه چیزی هست در صورتی که اصلا چیزی نیس اونا با کنترل ضمیر ناخوداگاه شما و تلقین به شما کار می کنن وگرنه طلسمی که با خودکار اونم شب می نویسن و فردا میدن به مردم(در صورتی که توی مثلا 7یا 8سال یک بار اونم تو 5دقیقه می شه نوشت اونم با هزاران قاعده مختلف) چه تاثییری داره؟

با عرض سلام و ادب
من از یک روحانی شنیدم که می گفت دعا نویسی هم تأثیر دارد؟ و اینکه آن فردی هم که دعا می نویسه آدم متدین و قابل اعتماد باشه یعنی همه قبولش داشته باشن و تو هم به دعای آن فرد اعتقاد داشته باشی. و از لحاظ عقلی و اسلامی و هم فکرش را بکنی دعا جایگاه بالایی داره.
نمیشه تأثیر دعا و دعا نویسی را انکار کرد/.

[="Arial"][="RoyalBlue"]بنام او

هرچند كه يك انسان بالغ و فهيم و آنهم در اين قرن و با اينهمه ديدن صحنه هاي تردستي هاليوودي و آشكارشدن ترفندهاي آنان دلش نميخواهد بوجود سحر و جادو ايمان بياورد و حتي دلش خوش كند و هرچند كه اين دوست عزيزمون گفتند اگر مثلا من سحر يا جادو شده باشم ولي خودم خبرنداشته نباشم چي ؟؟ و هرچند كه سوال از خدا و عدالت او بميان آورد و اينكه چگونه اجازه ميدهد چنين اتفاقاتي براي ساير بندگان حتي خوبش بيفتد و ؟؟؟ ودهها هرچند و چرا و سوال ديگر ؟؟؟؟؟
درنهايت مرانيز به اين باوررساند كه بايد خيلي مواظب و مراقب بود .. بايد حتي ترسيد .. بايد دست به عصا راه رفت كه مثلا فقط يك نفر و فقط يك انسان از دستت دلخور و عصباني يا رنجيده نشود ؟؟
چرا كه هيچ بعيد نخواهدبود كه يا خودش و يا نيروهايي ديگر كه دراين جهان موجوداند و انسان هنوز موفق به ديدن و حتي شناخت آنها نشده ... روزگار سپيد و زيبايت را همچون شبي تيره و تار نمايند و زندگي سراسر خوب و خوشت را به يك زندگي پر دردسر و سراسر مشكلات و گرفتاري ها تبديل نمايند و؟؟؟؟؟؟؟

و اينها همه بمن اين آگاهي و حتي هشدار را ميدهند كه دنيا ، آن دنيايي نيست كه ما تصورش رامينماييم و شايد كه بايد همه و يكبارديگر چشمهايمان را شسته و جور ديگر به آن نگاه كنيم كه دنيا دنياي ناشناخته ها و امروز و اين قرن ، روز و قرن كشف اسرار الهي از دامنه وسيع اسرارخلقت و آفرينش است كه ما را بسوي كشفيات سوق ميدهد و البته نه همگان كه فقط اساتيد علوم ديني و اعتقادي ..

و با اين وجود و خلاصه چند صفحه نوشتار اين خواهدبود كه ؟؟
1 مراقب افكار خود باشيم كه شايد اين افكار مايند كه آينده ما را و شخصيت ما را و حتي شخصيت و آينده فرزندان داشته و نداشته ما را و فرزندان داشته و نداشته آنان را و آنان را و آنان را و ....و...و.. ميسازند كه .. {كه بااين وجود شايد بايد بازگشت و يكبارديگر و براي صدهابارديگر داستان آدم و حوا و نحوه خلقت انسان را از زبان خدا خواند و مطالعه نمود كه شايد تمام مصيبتها و گرفتاري هاي بزرگ امروز و فرداي ما و فرزندان ما حل گردند} و..
2 و فعلا و تا كشف اسرار بيشتر .. توسل به ائمه{ع} در سرزمين ائمه{ع} و از راههاي درست و صحيح آن .. شايد يكي از راههاي نجات و تاثيرگذار و شايد حتي بهترين راه نجات ما شيعيان باشد و ..
3 و نيز باور نماييم كه در مورد هر علمي ... اين فقط اوست كه ميداند و ما فقط ...... در زير سايه شايدها ... شايد كه بايد اظهارنظرنماييم و نه چيزي بيش از آن ..

باسپاس[/]

گلدسته های مسجد;282613 نوشت:
با عرض سلام و ادب
من از یک روحانی شنیدم که می گفت دعا نویسی هم تأثیر دارد؟ و اینکه آن فردی هم که دعا می نویسه آدم متدین و قابل اعتماد باشه یعنی همه قبولش داشته باشن و تو هم به دعای آن فرد اعتقاد داشته باشی. و از لحاظ عقلی و اسلامی و هم فکرش را بکنی دعا جایگاه بالایی داره.
نمیشه تأثیر دعا و دعا نویسی را انکار کرد/.

سلام
بحث راجب طلسم و جادو بود
اگر بحث شما مربوط به دعا است من هم قبول دارم چه بسا که خود خدا نزدیکترین به انسان است و دعا بسیار تاثییر دارد
ولی در این دنیا یه قوانین غیبی و قوی نیز در جریانه که شکل منظم شده ای دارن
مثل علم جفر و علوم اینچنینی که این علوم نیاز به دانستن قواعد خاص خودش رو داره
البته بعضی از علما به بطن موضوع پی بردن
مثلا شما یه دعایی رو چندین سال می خونی تا با رضایت خدا و بعضی علما به مرحله عالی برسی ولی یه استاد و شیخی که به بطن علم رسیده ممکنه یه ذکر بده که شما دو روزه به اون مرحله برسی
موضوعش خیلی زیاده ولی باید بدونیم تلقین فردی و پذیرش یک چیز توسط خود فرد خیلی اثرش زیاده و نباید با این پذیرش موارد ذهنی طلسم و جادوو رو وارد وجود خودمون کنیم
یا علی

گر چه بخشی از سحر و طلسم واقعیت دارد و امری پذیرفتنی است،ولی بدانید بیش تر این گونه باورها (بسته شدن بخت، شانس و اقبال یا سحر و جادو و طلسم)که مردم معتقد به آن هستند، نه پایه و اساس عقلی و علمی دارد و نه دینی.
آن قسم از سحر و طلسم که در برخی کتب دینی آمده است، اگر چه اصلش واقعیت دارد، ولی اصل و حقیقت آن معمولا در دسترس مردم و شیادان نیست.
از نظر اسلامی وجود سحر و جادو گرچه امری پذیرفتنی است، ولی در اکثر موارد با توهم سحر و جادو (بدون وجود کوچک ترین سحر و جادویی) مواجه هستیم، به این معنا که فرد هر امر غیر عادی را به سحر و جادو مرتبط می‌سازد ، در حالی که سحر و جادویی در کار نبوده، و آن امر تحت تأثیر عوامل دیگری بوده است و خود این تصور نادرست سبب بروز مشکلات واقعی می گردد.
در هر صورت تأخیر ازدواج بسياري از افراد ربطی به سحر و جادو ندارد . اگر بر این قضیه اصرار دارید ،باید گفت راه شناخت روشنی برای این امر وجود ندارد اما راه‏هایی برای بطلان آن وجود دارد که در ذیل به برخی اشاره می شود :
1. پناه بردن به خداوند ( و زیاد گفتن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم) و خواندن سوره‌های فلق و ناس؛
2. خواندن آیه51 و 52 سوره قلم (یعنی از :" و إن یکادالّذین0000) و هم چنین خواندن " آیة الکرسی ".
3. حاج شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان از امیر المؤمنین (ع) نقل نموده است که جهت باطل کردن سحر این جملات را بنویسید و همراه خود داشته باشید:
« بسم الله و بالله، بسم الله و ما شاء الله، بسم الله و لا حول و لا قوّه إلاّ بالله. قال موسی ما جئتم به السحر إنّ الله سیبطله إنّ الله لا یصلح عمل المفسدین فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون فغلبوا هنالک و انقلبوا صاغرین » . (1)
4. همچنین از حضرت روایت شده است: جهت محفوظ ماندن از سحر و جادو، شب ها پس از نماز و روزها پیش از نماز هفت مرتبه بخوانید: «بسم الله و بالله سنشدّ عضدک بأخیک و نجعل لکما سلطاناً فلا یصلون إلیکما بآیاتنا أنتما و مَن اتّبعکما الغالبون ». (2)
محمد بن مسلم از امام صادق (ع) نقل کرده: "جهت بطلان سحر، این دعا را بنویسید و همراه خود نگه دارید:
" قال موسی ما جئتم به السحر إنّ الله سیبطله إنّ الله لا یصلح عمل المفسدین و یحقّ الله الحقّ بکلماته و لو کره المجرمون اَ أنتم أشدّ خلقاً أم السماء بناها رفع سمکها فسوّاها" تا آخر آیات سوره نازعات. در ادامه: "فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون فغلبوا هنالک و انقلبوا صاغرین و ألقی السحرة ساجدین، قالوا آمنّا بربّ العالمین ربّ موسی وهارون". (3)
5. خواندن این آیه نیز جهت خنثی کردن اثر سحر وارد شده است: «إنَّ ربّکم الله الذی خلق السموات و الأرض فی ستة أیّام ثمّ استوی علی العرش یغشی اللیل النهار یطلبه حثیثاً و الشمس و القمر و النجوم مسخّرات بأمره ألاَ له الخلق و الأمر تبارک الله ربّ العالمین".ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِين» . (4)
مساله پیشگویی آینده مساله ای دقیق و حساس است و تنها برای افراد معدودی از اولیاء الهی ممکن است که به خزانه علم غیب دسترسی داسته باشند و بعید نیست که در زمان کنونی نیز چنین افرادی وجود داشته باشند اما نظر قطعی نمی توان در این خصوص داد .
البته برخی علوم غریبه هم وجود دارد که به واسطه آن می توان پاسخ برخی از پرسش ها را به دست آورد که معدودی از علمای بزرگ و ربانی از این علوم آگاهی دارند ، اما آن را در زمینه کارهای پیش پا افتاده و عادی به کار نمی بندند . پی­نوشت­ها:
1. حاج شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، باقیات صالحات، باب سوم،نشر بلاغت، قم، بی تا .
2. علامه محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج92، ص129، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1404 ه.ق،
3. همان.
4. مفاتیح الجنان، باقیات صالحات، باب سوم.

موضوع قفل شده است