پيام تسليت رهبر معظّم انقلاب در پی درگذشت آية الله حاج شيخ محمد شاه آبادی

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پيام تسليت رهبر معظّم انقلاب در پی درگذشت آية الله حاج شيخ محمد شاه آبادی


پيام تسليت رهبر معظّم انقلاب در پی درگذشت آية الله حاج شيخ محمد شاه آبادی


در پی درگذشت آیة الله حاج شیخ محمد شاه آبادی، رهبر معظّم انقلاب اسلامی، در پیامی ارتحال این عالم ربانی را تسلیت گفتند.
متن پیام به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
ارتحال عالم ربانی، استاد زاده‌ی امام بزرگوار، مرحوم آیة الله آقای حاج شیخ محمد شاه آبادی را به خاندان معزّز و مكرّم شاه آبادی و به همه‌ی ارادتمندان و شاگردان ایشان تسلیت میگویم و علو درجات آن روحانی عالیقدر را از خداوند متعال مسألت میكنم.
سید علی خامنه‌ای
18/دی/1390
منبع

بسمه تعالی[=&quot]


[=&quot]

[=&quot]در سال هزار و سیصد و پنج هجری شمسی در تهران، در خانواده علم و فضیلت در ظل عنایت مرحوم آیة الله العظمی الحاج شیخ محمدعلی شاه آبادی متولد شدم. پس از مدت کوتاهی مرحوم والد به شهر خون و قیام قم مهاجرت نمودند و قریب به هفت سال در آنجا مشغول تعلیم و تربیت خواص و تدریس علوم معقول و منقول و پرورش شاگردانی چون آیة الله العظمی الحاج آقا روح الله خمینی مدظله و سایر آیات چون حضرت آیت الله العظمی آقای الحاج سید کاظم شریعت مداری مدظله العالی و غیره شدند و سپس به جهاتی مجدداً به تهران مراجعت نمودند. در این هنگام تقریبا سنه 1314 هجری شمسی بود که وارد دبستان شدم و تا سال هزار و سیصد و بیست (1320) هجری شمسی مشغول تعلم در دبیرستان تدین کلاس هشتم بودم. شهریور همان سال بود که طاغوت کبیر (رضا شاه) از سلطنت خلع گردید و طاغوت صغیر (محمدرضا شاه) به جای آن نشست، وارد حوزه مقدسه علم دین شدم و دروس ابتدائی و صرف و نحو و منطق و شرح لمعه و معالم و قوانین را خدمت اساتیدی چون آیة الله الحاج سید حسین احمدی علون آبادی قدّس سره، داماد مرحوم والد و آیة الله الحاج شیخ محمدعلی لواسانی قدّس روحه و دروس سطح عالی از رسائل و مکاسب و کفایة را خدمت اساتیدی چون آیة الله الحاج سید عباس زواره قدّس سره و آیة الله الحاج شیخ محمدتقی آملی و دروس معقول و عرفان را خدمت والد ماجد مرحوم آیة الله العظمی الحاج شیخ محمدعلی شاه آبادی قدّس سره و آیة الله العظمی الحاج شیخ مهدی مازندرانی قدّس روحه، تعلم نمودم و سپس چون والد ماجد برحمت واسعه الهی نائل گشت و در لقاء الله قرار گرفت به شهر خون و قیام قم مهاجرت نمودم. دروس خارج فقه و اصول را خدمت آیة الله العظمی الحاج آقا حسین بروجردی قدّس سره (12 سال) و آیة الله العظمی الحاج شیخ محمدعلی اراکی مدظله (12سال) و آیة الله العظمی آقای سید محمدرضا گلپایگانی مدظله (1 سال) و آیة الله العظمی آقای شریعتمداری مدظله (3 سال) و آیة الله العظمی محقق داماد قدّس سره (1 سال) و آیة الله العظمی آقای الحاج آقا روح الله خمینی مدظله (2 سال) تفقه نمودم و در اثناء تعلم به تعلیم و تدریس معقول و منقول مشغول شدم.
[=&quot]

[=&quot]خداوند توفیق عنایت فرمود کتاب رشحات البحار تالیف مرحوم والد ماجد آیت الله العظمی شاه آبادی را با ترجمه شرح و پاورقی فارسی در ابتدای پیروزی انقلاب به زیور طبع درآوردم. امید است آثار و ثواب ملکوتی و جبروتی آن جهت مؤلف و شارح ثابت و محفوظ در پیشگاه حضرت ربوبیت باشد.
[=&quot]قبل از سال 1340 مشغول تدریس خارج فقه و اصول و فلسفه و عرفان و اخلاق شدم و فعلاً در حدود سی و پنج سال است که اشتغال مداوم در امور فوق الذکر را دارم و با توفیق و عنایات خاصه حضرت احدیت و در ظل توجهات حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف، کتاب توحید و نبوّت و امامت و معاد و رجعت و سماع را با دو زبان عربی و فارسی نگاشتم و همچنین کتاب اخلاق منزل یقظه و توبة و انابة و محاسبة و تفکر و تذکر و اعتصام را با دو زبان عربی و فارسی به قلم تحریر در آوردم که مجموعا بیست و شش کتاب آماده برای چاپ می باشد. ولی سعی در این است که از ثلث اموال مسلمین که برای امور خیریه است به زیور چاپ مطبوع گردد و از وجوه امام علیه السلام و سهم سادات و زکوة نباشد و تعلیقه ای بر عروة الوثقی و وسیله و رسالة توضیح المسائل مرحوم آیة الله العظمی آقای بروجردی نگاشتم تا به وظائف شرعی خود عمل نمایم. علاوه بر این ها تعلیقه ای بر اسفار مرحوم صدرالمتألهین قدّس سره و تعلیقه ای بر کتاب مصباح الانس مفتاح الغیب به قلم تحریر در آوردم و نیز تعلیقه ای بر کتاب شفاء ابوعلی سینا قدّس سره نگاشتم و نیز تعلیقه ای بر کتاب مکاسب مرحوم آیة الله العظمی الشیخ مرتضی انصاری قدّس سره و نیز تعلیقه ای بر کتاب کفآیة مرحوم آیة الله العظمی آخوند خراسانی قدّس سره و تعلیقه ای بر کتاب مرحوم العلامة آیة الله الاصفهانی قدّس سره، فقهاً و اصولاً نگاشتم و رساله ای در موضوع قمار و رساله ای در شرائط متعاقدین به قلم تحریر در آوردم.
[=&quot] *******

[=&quot]توضیح: این نوشتار به قلم حضرت آیة الله العظمی شاه آبادی در سالیان گذشته تحریر شده است.

در پایان به مناسبت ارتحال ایشان یادی هم از پدر بزرگوارشان (استاد اخلاق امام امت) بکنیم

[=&quot]



[=&quot]آيت الله ميرزا محمد علي شاه آبادي[=&quot] (قدس الله نفسه)


[=&quot] عارف کامل آية الله ميرزا محمد علي شاه آبادي در سال 1292 قمري ديده به جهان گشود. از همان ابتدا در محضر پدر بزرگوار خود، مقدمات علوم الهي و دروس حوزه را فرا گرفت .
[=&quot]در سال 1304 قمري در سن 12 سالگي، زماني که پدر ايشان توسط ناصرالدين شاه به تهران تبعيد گرديد، به همراه پدرو برادر ديگرشان به تهران مهاجرت فرمود و در طول اقامت 16 ساله در تهران ( تا 1320 ق) به اشتغالات علمي پرداخته واز اساتيد بزرگي کسب فيض نمود.
[=&quot]ايشان در سال 1310 هجري قمري، پس از 6 سال اقامت در تهران، آنگاه که حدود 18 سال داشت به درجه ي اجتهاد نايل آمد. مرحوم شاه آبادي پس از 77 سال زندگي پر برکت، در روز پنج شنبه 3 صفر 1369 قمري مطابق با 3/9/1328 بدرود حيات گفت و پيکر مطهرش با تجليل و تکريم فراوان در زاويه ي مرقد مطهر حضرت عبدالعظيم (ع) به خاک سپرده شد.

[=&quot]هرگزنميردآنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جريده عالم دوام ما


[=&quot] آيت الله شاه آبادي از نگاه امام خميني (ره)
[=&quot] امام خميني براي درس آيت الله شاه آبادي ارزش و احترام زيادي قائل بودند و مي فرمودند: « اگر ايت الله شاه آبادي هفتاد سال تدريس مي کرد، من در محضرش حاضر مي شدم، چون هر روز حرف تازه اي داشت.

[=&quot]اخلاص و تواضع آيت الله شاه آبادي
[=&quot]امام خميني به فرزند ايشان فرمودند : زماني که ما نزد پدر شما[=&quot]فصوص مي خوانديم، شخصي از ايشان درخواست تدريس کتاب صمديه (يا سيوطي) ـ پايين ترين[=&quot]کتابهاي درسي حوزه ـ را کرده بود. آيت الله شاه آبادي هم به او درس مي گفت. چنين[=&quot]درسي در شأن ايشان نبود. ما از آقاي شاه آبادي خواستيم که آن درس را ادامه ندهد؛[=&quot]اما راضي نشد و گفت: شخصي از من درخواستي کرده و من هم وقت دارم. از آن طلبه[=&quot]خواستيم که ديگر در درس شرکت نکند تا تعطيل شود. طلبه هم قبول نکرد[=&quot].

[=&quot]منگر حقير گدايان عشق را که اين قوم شاهان بي کمر خسروان بي کلهند



[=&quot]
مرحوم حجت الاسلام سيد احمد خميني نقل مي کند:
[=&quot] يک روز امام با مرحوم آقاي الهي که از شخصيت هاي عارف مسلک قزوين بود در قم ملاقات مي کنند و در جريان اين ملاقات، مرحوم شاه آبادي را ديدند. امام در اين باره فرمودند:
[=&quot]« در مدرسه ي فيضيه، ايشان را ملاقات کردم و يک مساله ي عرفاني از ايشان پرسيدم. شروع کردند به گفتن. فهميدم اهل کار است. گفتم: مي خواهم درس بخوانم ايشان قبول نمي کردند، اصرار کردم تا قبول کردند فلسفه بگويند، چون خيال کردند که من طالب فلسفه هستم.
وقتي قبول کردند گفتم فلسفه خوانده ام و براي فلسفه نزد شما نيامده ام. مي خواهم عرفان بخوانم، شرح فُصوص را.
ايشان اِبا کردند ولي از بس اصرار کردم قبول فرمودند.»

[=&quot]شد آنکه اهل نظر بر کناره مي رفتند [=&quot] هزار زبان در دهان و لب خاموش


[=&quot]حجت الاسلام سيد احمد فهري نقل مي کنند [=&quot]:[=&quot]
امام در ميان اساتيد خود، احترام خاصي براي استاد عرفانش، مرحوم شاه آبادي قائل بود و با اين که مرتبه ي کمال در عرفان را براي او حدي از مردم مي داند، در تأليفات عرفاني شان از مرحوم شاه آبادي غالبا" به عنوان شيخ عارف کامل، شاه آبادي روحي فداه ياد مي کند.

[=&quot]آية الله محمد رضا توسلي نقل مي کنند :[=&quot]
من در سفارش هاي امام به فرزندشان مرحوم حاج احمد آقا، و هم در بيانات خود ايشان ديده ام که مي فرمود:
« استاد مرحوم شاه آبادي ،بهمن سفارش مي کردند که سوره ي حشر را زياد بخوان، مخصوصا" آيات آخر سوره را که مي فرمايد: يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقوا الله ان الله خبير بما تعملون.»

[=&quot]آية الله نصرالله شاه آبادي نقل مي کنند :[=&quot]
موضوع ديگري که مرحوم والد به آن عنايت ويژه اي داشتند و آن را در قرب به حق مؤثر مي دانستند، بيداري شب و سحر خيزي بود...
[=&quot]
مي فرمودند:
« اگر براي نافله ي شب بيدار شديد براي نافله خواندن آمادگي روحي نداريد، بيدار بمانيد. بنشينيد، حتي چاي بخوريد. انسان بر اثر همين بيداري، آمادگي براي عبادت را پيدا مي کند.»

[=&quot]همچنين مي فرمودند:[=&quot]
« بيداري سحر، هم براي مزاج مادي مفيد است و هم براي مزاج معنوي.»
در منبرهايشان مکررا" مي فرمودند:
« براي دنيايتان هم که شده، سحرها بيدار شويد. چون بيداري سحر، وسعت رزق، زيبايي چهره و خوش اخلاقي مي آورد.»

[=&quot]هرگنج سعادت که خدا داد به حافظ [=&quot] ازيمن دعاي شب و ورد سحري بود



[=&quot]آية الله نصرالله شاه آبادي نقل مي کنند :[=&quot]
مرحوم والد مي فرمودند:
« در نوافل شب، به مقام شامخ حضرت زهرا سلام الله عليها توجه کنيد و بدانيد که استمداد گرفتن از آن حضرت، موجب ترقي و قرب معنوي مي شود و خداشناسي انسان را زياد مي کند. همچنين قبل از اذان صبح، صلوات حضرت زهرا سلام الله عليها را بفرستيد.»

[=&quot]از رهگذر خاک سر کوي شما بود هر نافه که در دست نسيم سحر افتاد .



[=&quot] [=&quot]گروه مطالعات تربيت اخلاق



[=&quot]معاونت تهذيب
منبع