تخم دوزرده در امر بهداشت روان(قابل توجه )

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تخم دوزرده در امر بهداشت روان(قابل توجه )

حتما شنیده ایم و شنیده اید که می گویند عقل مردم به چشمشونه ، دایره مردم تا چه حدی است . آیا شامل افراد تحصیل کرده هم می شود. پژوهش های میدانی و مصاحبه های آزاد حکایت از این دارد که برخی از افراد خاص به طور یقینی در این دایره قرار می گیرند اما تعمیم آن به همه آنها باید با احتیاط صورت گیرد.

مسئولان بهداشت براساس عقل مردم به چشمشونه،
تعریف از بیماری ،
بیماران خاص،
اورژانس،
بیمارستان و بیمار نیاز به بستری،
را شامل افرادی که بیماری جسمی دارند(در عمل نه در نظر) می دانند. چرا چون بیماران روانی مانند سوختگی یا سکته یا زخم حاصل از تصادف خود را نشان نمی دهد. بیماری‌های روانی بعد از حوادث و بیماری‌های قلبی در رتبه سوم قرار دارند، ۲۰درصد جمعیت کشور دارای درجات مختلفی از اختلالات روانی هستند.
بهداشت پوزیتویستی
بهداشت شامل بهداشت روان و جسم می شود اما گویا مسلک مسئولان بهداشت روان به فلاسفه پوزیتویست و تجربه گرا همسویی دارد. براساس این رویکرد خوب حق با اینهاست. واقعیت یعنی چیزی که قابل مشاهده و قابل اندازه گیری باشد و.. خوب اسکیزو فرنی قابل مشاهده نیست، بیماری پارانوئید و شخصیت و سواسی و اختلال همو سکچوال، و افسردگی دو قطبی هم قابل مشاهده نیست چون این اراد نه از جایی آنها خون می رود نه استخوانشان شکسته و نه هزار چیز دیگر. اتفاقا برخی از آنها پر انرژی سر حال هستند من خودم یک شب نخوابم فردا سر کار پکرم ولی برخی از این بیماران سه روز تمام نمی خوابند و سرشار از انژی هم هستند به همین دلیل برخی از اینها به سربازی و ادارات حساس هم راه پیدا می کنند و...
بله می‌گویند بیش از 45درصد مردم از اختلالات روانی مزمن رنج می‌برند. این آماری است که کم و بیش در بیشتر کشورهای جهان وجود دارد.با این حال هنوز شیوه برخورد با این بیماران و خدمات‌رسانی مناسب به آنها در حاشیه‌ است. طبق گزارش‌های سازمان بهداشت جهانی، بسیاری از کشورها بخش بسیار اندکی از بودجه بهداشتی خود را صرف بهداشت روانی می‌کنند.
این در حالی است که یک پنجم از 100 کشوری که آمارهای خود را به این سازمان ارائه کرده‌اند، کمتر از یک درصد بودجه بهداشتی خود را برای سلامت روانی هزینه می‌کنند. اما در کشور ما چه می‌گذرد؟
تخم دوزرده برخی از مسئولان
برخی مسئولان ابراز خرسندی می کنند از اینکه در کشور ما زنجیر کردن بیماران روانی دیگر مطرح نیست.
بشنویم از روان شناسان و روان پزشکان
1- اغلب متخصصان روان از کمبود تعداد تخت‌های روانپزشکی در بیمارستان‌ها، کمبود روانپزشکان نسبت به تعداد بیماران و همچنین پذیرش نکردن بیماران روانی در بیمارستان‌های عمومی گلایه می‌کنند.
2- آنها می‌گویند: با وجود این که وزارت بهداشت یارانه مناسبی برای بستری فرد مبتلا به بیماری شدید روانی به بیمارستان‌ها پرداخت می‌کند، ولی تعداد کمی از بیمارستان‌ها نسبت به اختصاص تخت به‌این بیماران اقدام می‌کنند.
3- پوشش بیمه‌ای بیماران روانی اصلا مناسب نیست.
4- تعداد روانپزشکان و روان شناسان نسبت به نیاز ناچیز است.
5- کمترین میزان تخت روز به بیماران روانی اختصاص دارد و این در حالی است که بیماران روانی شدید به‌طور متوسط هر 2 سال یک‌بار نیاز به بستری پیدا می‌کنند.
6- ما در سیاستگذاری بیمارستان‌ها و تخت‌های روانپزشکی کشورمان دچار یک اختلاف فاحش و تناقض بزرگ هستیم.
7- نپذیرفتن بیماران روانی به‌عنوان بیمار مشکل دیگری است که مورد انتقاد کارشناسان است: بارها دیده شده که یک بیمار اعصاب و روان که با تابلوی افسردگی در بیمارستان بستری است، دچار یک حمله قلبی شده و ساعت‌ها تلاش شده که بیمار را به یک بیمارستان عمومی یا اتاق CCU هدایت شود اما به‌رغم وجود تخت خالی ‌و تلاش‌های ستاد هدایت برای انتقال بیمار، داخل این بیمارستان‌ها با موانعی مواجه می‌شوند ( با تصور اینکه بیمار این بخش‌ها را به هم می‌زند و دستگاه‌ها را خراب می‌کند، از بستری کردن او ممانعت می‌شود.(
سئوال و جواب
به‌رغم انتقاد مسئولان وزارت بهداشت از تعداد کم روانپزشکان و با وجود اعلام نیاز رئیس انجمن روانپزشکی به 10 هزار روانپزشک، سؤال این است که آیا این نیاز با تقاضای جامعه همسان شده؟
جواب: وقتی بیمارستان‌های ما نیاز ندارند که یک بخش روانپزشکی تشکیل دهند، یعنی تقاضایی هم وجود ندارد پس لزومی به افزایش روانپزشک نیست و این هم یکی از نقص‌های وزارت بهداشت است.
مردم و بیماران روانی
وقتی مسئولان با بیمران روانی چنین برخورد می کنند:بعید ندانید که شوهری خانم افسره یا وسواسی اش را زندان کرده باشد و اجازه کمک گرفتن از متخصص را نده.
بعید ندانید مادری به دخترشان که وسواس شدید دارد اجازه ندهد از متخصص کمک بگیرد و به خواستگار هم چیزی نگوید و پس از چند ماه دعوا و مشاجره با همسرش و گاهی طلاق وضع او را بدتر کند.
بعیدندانید که این بیماران برای فرو نشاندن تشویش ذهنی خود به داروهای روان گردان و مخدر رو آورند.
بعید ندانید که مسئولان نظام وظیفه بدون تست گرفتن از افراد بیماری را به خدمت ببرند و گمان کنند او می خواهد از زیر وظایف شانه خالی کند و او را جریمه تنبیه و...کنند.
بعید ندانید در قضاوت و دادگاه ما بدون توجه به مشکلات روانی یک فرد حکم ناعادلانه اجرا شود.
مراجع دین
1- مراجع اجازه می دهند که افراد زکات خود را خرج بیماران روانی نیازمند کنند آنهایی که نه پول زندگی طبیعی خود را دارند چون شغل مناسبی ندارند و نه هزینه درمان و دارو.
2- بی احترامی به بیماران روانی و نامیدن آنها با اسامی بد چون وهن به انسان و خانواده های آنها است حرام است.
3- برای مسلمانان با استعداد در حد واجب کفایی واجب است در چیزی که جامعه نیاز دارد تخصص بگیرند و در خدمت مردم باشند. بنابراین اگر در کشور مومنان نیاز به روان پزشک و روان شناس داشته باشند بر آنها (همه)ابتداً واجب می شود تخصص بگیرند و همین با اقدام که ضرورت بر طرف شد وجوب بر داشته میشود.
4- سنت وقف در این موارد که جامعه نیاز دارد قابل اجرا است مانند وقف بیمارستان ، وقف کتابخانه روان پزشکی و روان شناسی، وقف در خدمت دانشجویان این رشته و...
------------------------------------

حامی;5278 نوشت:
چون بیماران روانی مانند سوختگی یا سکته یا زخم حاصل از تصادف خود را نشان نمی دهد.

مانند بیماریهای جامعه، لطفا جامعه شناسان یک فکری هم برای بیماریهای جامعه بکنند. هر بیماریی توسط متخصص خودش درمان میشه پس بیماریهای جامعه رو هم باید جامعه شناسان درمان کنند و لاغیر
جناب حامی جای بسی شکر دارد که در عرصه علوم روانی پذیرفته شده است که این بیماران باید توسط متخصصان علوم روانی درمان شوند، ولی هنوز در مورد بیماریهای جامعه این تفکر آنچنان که شاید و باید جا نیفتاده که بیماریهای جامعه باید توسط متخصصان علوم جامعه درمان شود!!!
مثلا فرض کنید که یک بیمار روانی را یک فوق تخصص قلب یا چشم درمان کنه!!!! نه تنها جواب نمی ده و درمان صورت نمی گیرد، بلکه باعث از بین رفتن انرژی و وقت می شود.

موضوع قفل شده است