واقعیت یا توهم

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
واقعیت یا توهم

سلام خدمت دوستان عزیز و کارشناسان بزرگوار

بنده خدایی می گفت وقتی کار گناهی انجام میدهد (البته نه گناه کبیره ) صورتش کمی که فقط خودش متوجه می شود سیاه یا رنگ پوست صورتش تیره می شود ولی وقتی سعی می کند مثلا تا چند روز گناه نکند دوباره صورتش به حالت اول (سفیدی صورت )بر می گردد

می خواست بدونه این امر واقعیت دارد یا بنده خدا دچار توهم شده؟!

delete;174201 نوشت:
سلام خدمت دوستان عزیز و کارشناسان بزرگوار

بنده خدایی می گفت وقتی کار گناهی انجام میدهد (البته نه گناه کبیره ) صورتش کمی که فقط خودش متوجه می شود سیاه یا رنگ پوستش تیره می شود ولی وقتی سعی می کند مثلا تا چند روز گناه نکند دوباره صورتش به حالت اول (سفیدی صورت )بر می گردد

می خواست بدونه این امر واقعیت دارد یا بنده خدا دچار توهم شده؟!


با سلام و ادب

بی شک این حالت، ریشه در یک امر وجدانی و درونی در انسان دارد که متأثر است از نوع اعتقاد فرد در انجام گناه و معصیت و یا تهذیب نفس و خودسازی و پرهیز از گناه.

بعبارتی انسان اگر از یکسو گناه را عامل تیرگی و سیاهی و حرمان از رحمت الهی، و از سوی دیگر تهذیب نفس و طهارت درونی و باطنی را در اثر اطاعت خدا عامل نورانیت و صفای باطن خویش بداند؛ در حقیقت، بالوجدان، چنین حالتی را در وجود خود احساس می کند.

علاوه بر اینکه در روایات، به آثار ظاهری گناه آلودی و یا پرهیز از گناه در صورت انسان نیز اشاره شده است، اینکه انسانهای مؤمن و متقی علاوه بر جلوه های رفتاری و گفتاری، دارای چهره هایی نورانی و با صفا هستند و دیدن چهره های ایشان، انسان را به یاد خدا می اندازد و گناهکاران علاوه بر جلوه های زشت رفتاری و گفتاری، چهره هاشان، نیز متأثر از آلودگی روح و روانشان بوده، محروم از نورانیت و صفاست.

لکن باید توجه داشت که تشخیص این نورانیت یا تیرگی در ظاهر افراد، در توان هر کسی نیست از اینرو نمی توان ظاهر افراد را ملاک قضاوت قرار داد و بر اساس ظاهر، کسی را به وارستگی

یا آلودگی متهم کرد.

نکته دیگر اینکه انسان مؤمن و پرهیزکار و سالک الی الله نباید توجه بیش از اندازه به نورانیت درونی و ظاهری خود داشته باشد زیرا خود این امر می تواند بصورت حجابی در آمده و در جلوه های مختلف، او را از حرکت باز دارد، بعنوان مثال موجب عجب و غرور و تکبر کاذب شده و خود را از دیگران برتر ببیند بگونه ای که خود را از کسانی که دارای ظاهر عادی و معمولی اند و باصطلاح نورانیت ظاهری ندارند(که گفتیم تشخیص این نورانیت در توان هر مدعی نیست) برتر بداند.

علاوه بر این توجه بیش از اندازه به این نورانیت، چه بسا از دامهای شیطانی است تا انسان، بر خلاف توصیه های نورانی دین، خود را از دیگران برتر ببیند، در حالیکه دین اسلام و اولیاء الهی توصیه کرده اند انسان مؤمن، همیشه دیگران را از خود بهتر و مقرب تر بداند.

در روایتی قریب به این مضمون آمده: به بزرگتر از خودت احترام بگذار زیرا او از تو بیشتر عبادت کرده، به کوچکتر از خودت احترام بگذار زیرا از تو کمتر گناه کرده و به هم سن و سال خودت احترام بگذار زیرا چه بسا فضیلتهایی در او هست که تو نمی دانی در حالیکه بر خطاهای خویش واقفی.


موفق باشید ...

پس باید خیلی مواظب باشیم تا این غرورها افکارمون رو تحت تاثیر قرار نده
انشالله همه جزء بندگان صالح خدا باشیم

جناب صدیق ممنونم
خیلی کامل و گیرا بود حتما منتقل میکنم
اجرت با سیدالشهدا

موضوع قفل شده است