ZiRz@MiN کمکم کن

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ZiRz@MiN کمکم کن

جناب سرکار ZiRz@MiN کمکم کن
چندیست جناب آقای شبهاتی در تاپیکهای مختلف قصد شبهه افکنی داشته ومعمولا به جوابهایی که داده می شود توجه نداشته و دوباره مطلب خودشان را ادامه می دهند لذا بند هاین تاپیک را ایجاد نمودم
جناب آقای ZiRz@MiN بنده نوشت های شما را خواندم و تحت تاثیر قرار گرفتم !!! چون فکر می کردم بر حقمم
اما جدیدا با نوشته های شما بارقه های هدایت در دل ایجاد شد!!! منتهی جند سوال ذهنم را مشغول کرده که نمی توانم به آسانی از آنها بگذرم بدون مقدمه سر اصل مطلب می روم
اول : من چون رشته ام تاریخی است ، چندی پیش واقعه جنگ جمل را می خواندم ، دیدم ام المومن و امیر المومنین با هم جنگیدند و در ابتدای اسلام هزاران مسلمان که هر کدام می توانستند نقش زیادی در تبلغ اسلام داشته باشند کشته شدند ،
حال سوال بنده این است
د ونفر خوب وبد ما می جنگند مثل پیامبر صلی الله علیه و مشرکان مکه ابولهب و ابو جهل و ابوسفیان
دو نفر بد وبد هم با هم می جنگنند مثل امریکا وصدام
اما دو نفر خوب با هم نمی جنگند ، آن هم جنگ به آن بزرگی که تعداد زیادی انسان خوب از طرفین کشته شود
حال ام المومنین بد بوده یا امیر المومنین که با هم جنگیده اند؟
مگر عایشه نمی دانستد مسلمانان با علی علیه السلام بیعت کرده اند چرا بر علیه خلیفه زمانش خروج کرد؟
مگر عایشه از پیامبر صلی الله علیه وآله نشنیده بود (علیُ مع القرآن و القرآن مع العلی لایفترقا حتی یردا علی الحوض)1
مگر عایشه از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نشینده بود (علي و فاطمه و حسن و حسين نيز در خيمه بودند، فرمود: اي مسلمانان، هر كس با اهل خيمه دوست باشد من با او دوست هستم و هر كس با آنان دشمن باشد من با آنان دشمنم. آنان را دوست ندارد مگر آن كه ولادتي پاك دارد و دشمن نيست با آنان مگر آن كه ولادتي ناپاك دارد)(2)
واحادیث بسیار زیادی از این قبیل که در منابع اهل سنت آمده برادر چرا عایشه با چنین شخصی وارد جنگ شد ، کدام عقل قبول می کند که هر دوی اینها انسانهای خوبی باشند، 19000نفر بین اینها کشته شده، تکلیف خون اینها چه می شود تکلیف زنان بیوه و بچه های یتیم اینها چه می شود .
شاید بگویید طرفین اجتهد اخطاء ، آیا عقل این حرف را قبول می کند که فلانی چون همسر پیامبر بوده چنین امتیازی داشته است
1.حاكم از امّ سلمه روایت كرده و سپس نوشته است: « این حدیثی صحیح الإسناد است و ابوسعید تیمی عقیصاء هم ثقه و مورد اطمینان است، اما این روایت را مسلم و بخاری در صحیح خود نیاورده‌اند» -المستدرك؛ ج3 ،ص124 ،ح 628- المعجم الصغیر؛ ج1 ،ص255- الصواعق المحرقه؛ 74، ط. المیمنه بمصر-تاریخ الخلفاء للسیوطی؛ ص116 و ص162-فیض القدیر؛ ج4 ص356 -مناقب الخوارزمی؛ ص176 ص214- فرائد السمطین؛ ج1 ،ص177،ح140 و...
2.العاصمي المكي، عبد الملك بن حسين بن عبد الملك الشافعي، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي؛ج 3،ص 44.

سوال دوم : شما می گویید پیامبر صلی الله علیه وآله کسی را جانشین نکرد بلکه مردم در سقیفه جمع شدند و ابابکر را انتخاب کردند، و شیعه می گوید که مسئله جانشینی پیامبر امری است که از طرف خدا معلوم شده است ، حال از انتصاب حضرت علی از سوی خدا که بگذریم چرا پیامبر جانیشین انتخاب نکرد
پیامبری که حتی اگر برای چند روز از مدینه بیرون می رفتند جانشین انتخاب می کردند
یکسال بعد از ورود حضرت(ص) به مدینه،[1] در صفر سال دوم هجرت، رسول­خدا(ص) نخستین بار، با گروهی از مسلمانان، برای جنگ از مدینه خارج شدند؛[2] در این سفر که تنها مهاجران در آن حضور داشتند؛[3] رسول­خدا(ص) سعد بن عباده را برای رسیدگی به امور مردم به جای خویش، در شهر مدینه، منصوب فرمودند[4]
در منابع شیعه وسنی است پیامبر هر وقت از مدینه بیرون می رفتند جانشین انتخاب می کردند شاید بگویید که این مال سالهای اول اسلام بوده که راه و چاه را نمی دانستند در طول مدت 10سال مسلمانان دیگر به بلوغ رسیده بودند حرفتان را این دو ملب رد می کند
الف: در حجةالوداع نیز عبدالله بن ام­مکتوم، جانشین حضرت در مدینه بود[5]
ب:خلفا نیز در حین خروج از مدینه جانشین تعیین می کردند ومخصوصا بعد از خودشان که مفصل خواهد آمد
حال می شود پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پس از 23سال زحمت طاقت فرسا فکری به حال آینده دینشان نکردند
یعنی ابابکر از پیامبر بالاتر بود که بعد از خود جانشین انتخاب کرد
یعنی عمر دلش به حال اسلام بیشتر از پیامبر می سوخت که فکر بعد از خود را کرد و شورا تشکیل داد فکر می کنم اگر مسلمانان به عثمان هم مهلت می داند جانشین تعیین می کرد ولی عجیب است که فکری به حال امت نکرد چرا؟

[1] - واقدی، مغازی؛ ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشردانشگاهی، چاپ دوم، 1369، ج1، ص12 و طبرسی، حسن بن فضل؛ اعلام الوری با علام الهدی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج1، ص162.
[2] - همان و بیهقی، ابوبکر؛ دلائل النبوة، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1405،ج3، ص9.

[3] - همان.

[4] - ذهبی؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیرو الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، 1993،ج2، ص45 و ابن هشام؛ السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه- بی تا،ج1، ص591 و دلائل النبوه، پیشین،ج3، ص9.
[5]مغازی، پیشین،ج1، ص8 و تاریخ خلیفه، پیشین، ص48.

وَقَرْنَ فِی بُیوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا«الاحزاب/33»

[="navy"]سلام

یک سئوال هم بنده دارم مگر در این ایه روی سخن با زنان پیامبر نیست که از خانه هایشان خارج نشوند پس چگونه است که علی (ع) که مرد است از خانه خارج نمیشود و برای پایداری اسلام بر ابو بکر خروج نمیکند ولی عایشه که دقیقاً روی سخن ایه براوست از خانه خارج میشود و بر خلیفه بر حق مسلمین خروج مینماید ؟[/]

برج

( اسم ) 1- بنای بلند استوانه یی یا مکعب که در جانبین یا جایی دیگر از قلعه جهت دیدبانی و نگهبانی و دفاع سازند . 2- قلعه دژ . 3

[=Century Gothic]با سلام
بسیار سپاس گذارم عماد عزیز !:Gol:
بنده ام از این جناب
ZiRz@MiN[=Century Gothic]سوالاتی دارم که بعد از جواب دادن سوالات آمده عنوان خواهم کرد !
[=Century Gothic]امام صادق (عليه السلام):
ان الصادق اءول من يصدقه الله عزوجل يعلم اءنه صادق و تصدقه نفسه تعلم اءنه صادق ؛1
راستگو را نخستين كسى كه تصديق مى كند، خداى عزوجل است كه مى داند او راستگوست و نيز نفس او تصديقش مى كند كه مى داند راستگوست .
[=Century Gothic]
1-
[=Century Gothic]كافى 2/104/6[=Century Gothic]

یا علی ع

[="navy"]سلام

جناب زیر زمین بیا روی زمین منتظریم ![/]

ما منتظر زیر زمین هستیم....

هیچ جا نمیریم همینجا هستیم...

زیر زمین زیر زمین بیرون بیا بیرون بیا وقته جوابه ، وای اندیشه تو خوابه....

واقعا ببخشید دوستان ، فکر کردم استادیوم فوتبال رفتم یک لحظه...

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

بنده قبلا خطاب جناب عماد عرض کردم که علمی برای پاسخ گویی به سوالات شما ندارم.

با تشکر

zirz@min;173836 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

بنده قبلا خطاب جناب عماد عرض کردم که علمی برای پاسخ گویی به سوالات شما ندارم.

با تشکر

[="navy"]سلام

یعنی به چیزی اعتقاد دارید که به ان علم ندارید .

ولی شیعه اگر به چیزی علم نداشته باشد انقدر میپرسد تا قانع شود و هیچ کس هم از پاسخ خسته نمیشود .[/]

جناب بهلول عزیز من به آنچه علم دارم ایمان دارم اما میلی به اینکه وسیله ای برای بازار گرمی شما باشم ندارم.

اگر دوستان فکر می کنند بنده ترسیده ام می توانند هرگونه میل دارند فکر کنند.

در هر صورت بنده قبلا به آقای عماد عرض کردم که بنده میلی به شرکت در این بحث ندارم ولی گویا ایشان چشمان را فرو بسته اند.

zirz@min;173836 نوشت:
علمی برای پاسخ گویی به سوالات شما ندارم

zirz@min;173901 نوشت:
من به آنچه علم دارم ایمان دارم

؟
سلام
این نوشته ها پرسش از حقیقت هستن.
مگه میشه به مسئله ای که حقیقتش بر شما مشخص نیست ایمان بیارید؟
اگر حقیقتش مشخصه، بر اساس چه حجتی؟
ایمان بی دلیل بی ارزشه. (اگر وجود داشته باشه!)

[="darkgreen"]الَّذِینَ آتَینَاهُمُ الْكِتَابَ یعْرِفُونَهُ كَمَا یعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِیقًا مِنْهُمْ لَیكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یعْلَمُونَ
کسانی که به ایشان کتاب [آسمانی] داده‏ایم همان گونه که پسران خود را می‏شناسند او را می‏شناسند و مسلما گروهی از ایشان حقیقت را نهفته می‏دارند و خودشان [هم] می‏دانند

«البقرة/146» [/]

با سلام خدمت زیر زمین.
یک سوال ساده دارم از خدمت شما: آیا خوردن سیب حلال است یا حرام؟
با تشکر.

دوست عزیز جناب سها..

شما برداشت مغرضانه از سخنان بنده داشته اید...

علم تا علم داریم..

من این توانایی را در خود نمی بینم که بر سر میز مناظره بنشینم و شروع به پاسخ گویی سوالات شما کنم..

لطفا مغلطه نفرمایید./

بسم الله الرحمن الرحیم
نحمده و نصلی علی رسوله الکریم
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته


درباره روایت علی مع القرآن این روایت از چند جهت رسیده است که در آن ها صالح بن أبي الأسود جزء راویان هست و وی فردی ضعیف بجز مسیری که حافظ آن را در المستدرک نقل نموده که این روایت را صحیح دانسته و امام ذهبی نیز مهر تایید ر آن زده. که اگر از راویان روایت که اکثرا شیعه و یکی دو نفر متهم با رافضی بودن هستند ولی مورد تایید علمای علم رجال هستند بگذریم. و به متن روایت نگاهی بیندازیم میبینیم که عملا حضرت علی ضد قرآن نبوده و این روایت چیز خاصی را ثابت نمی کند که شما به آن چنگ میزنید ( حال آنکه شیعه ضد قرآن است و در مورد آن بحثی نمی کنیم ).

درباره واقعه جمل ببین دوست عزیز شیعه مدعی است که ام المومنین به جنگ حضرت علی رفت.


یه سوال ساده:

در زمان واقعه جمل و زمانی که ام المومنین قصد حرکت نمودند، حضرت علی در کجا بود و ام المومنین به کدام سو حرکت کرد ؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نقل قول:
وَقَرْنَ فِی بُیوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا«الاحزاب/33 »

سلام

یک سئوال هم بنده دارم مگر در این ایه روی سخن با زنان پیامبر نیست که از خانه هایشان خارج نشوند پس چگونه است که علی (ع) که مرد است از خانه خارج نمیشود و برای پایداری اسلام بر ابو بکر خروج نمیکند ولی عایشه که دقیقاً روی سخن ایه براوست از خانه خارج میشود و بر خلیفه بر حق مسلمین خروج مینماید ؟

برج

( اسم ) 1- بنای بلند استوانه یی یا مکعب که در جانبین یا جایی دیگر از قلعه جهت دیدبانی و نگهبانی و دفاع سازند . 2- قلعه دژ . 3

ـــــــــــــــــــــ
جناب بهلول عزیز

اول اینکه شما کلمه تبرج را برج اشتباه گرفته اید و نشان دهنده نداشتن علم شماست.
لطف کنید و به من و دوستان بگویید منظور از تبرج در آیه شریفه چیست؟؟

نقل قول:
جناب بهلول عزیز

اول اینکه شما کلمه تبرج را برج اشتباه گرفته اید و نشان دهنده نداشتن علم شماست.
لطف کنید و به من و دوستان بگویید منظور از تبرج در آیه شریفه چیست؟؟

سلام

خوشهالم که دروازه علوم شما باز شد عزیز دل برادر تبرج از ریشه برج است و برج به معنی عمارت خود نماست و به این جهت برخی از مفسرین انرا زینت تفسیر نموده اند دقت نمایید تفسیر نموده اند معنی نکرده اند که شما میفرمایید نشانه چیست

بله نشانه اینست که یک زن انهم امالمومنین بر روی یک شتر بنشیند و از وجودش برج بسازد .

تبرج یعنی از خود برج ساختن همانطور که در زمان جاهلیت بوده است . مگر اهرام ثلاثه را ندیده ای ؟

همانطور که اکنون وهابیون در مقابل خانه کعبه برج میسازند و دو شاخ گاو سامری را در راس ان قرار میدهند .

zirz@min;174152 نوشت:
( حال آنکه شیعه ضد قرآن است و در مورد آن بحثی نمی کنیم ).

سلام

بفرمایید بحث نمایید.

بگویید شیعه کجایش بر ضد قران است؟

و اما اتفاقعا این حدیث خیلی چیز ها را روشن می کند

نحوه صحیح عبادت
جانشینی
حق
و...

zirz@min;174152 نوشت:
در زمان واقعه جمل و زمانی که ام المومنین قصد حرکت نمودند، حضرت علی در کجا بود و ام المومنین به کدام سو حرکت کرد ؟

علی (ع) در بصره بود!!

خوب شما بگویید ام المومنین کجا بود؟

جناب زیر زمین،
شما به سوال ساده بنده جواب بدید تا با یه استدلال خیلی ساده و با استفاده از آیات قران، حق رو بدونیم با شیعه است یا با سنی
نه نیازی به علم حدیث و نه منطق پیچیده ای داره.
شما جواب این سوال را بفرمایید که:

آیا خوردن سیب حلال است یا حرام؟

جناب ZiRz@MiN عزیر
همینکه تشریف آوردید به این سایت و با قدوم خودتان مجلس ما را زینت بخشیدید برای ما افتخار است و هرگز مبنای دوستان سایت این نیست که اگر یکی از رفقایشان به هر دلیلی مایل به شرکت در بحث نبودند وی را دلزده نمایند
هرگز رسم ما این نیست
بدین سان بنده از سوی انجمن تاریخ نخست به شما خیرمقدم عرض می کنم و دوم از شما تشکر می کنم که با مطالب در خوری که در پستهای نخست ارائه می فرمودید یکم ما را با مطالب خودتان آشنا فرمودید و دوم جمع اسک دینی ها را با آ مدن خودتان به این جمع، آراستید.
در پایان از خداوند برای شما و همه اسک دینی های گرامی سلامت و سربلندی آرزو می کنم.
جسمتان از بلا دور، روحتان به مناجات مسرور و قلبتان همیشه پر نور باد
:Sham::Sham::Sham:

ZiRz@MiN;174152 نوشت:

[=arial black]درباره روایت علی مع القرآن این روایت از چند جهت رسیده است که در آن ها صالح بن أبي الأسود جزء راویان هست و وی فردی ضعیف بجز مسیری که حافظ آن را در المستدرک نقل نموده که این روایت را صحیح دانسته و امام ذهبی نیز مهر تایید ر آن زده. که اگر از راویان روایت که اکثرا شیعه و یکی دو نفر متهم با رافضی بودن هستند ولی مورد تایید علمای علم رجال هستند بگذریم. و به متن روایت نگاهی بیندازیم میبینیم که عملا حضرت علی ضد قرآن نبوده و این روایت چیز خاصی را ثابت نمی کند که شما به آن چنگ میزنید

با سلام و عرض ادب
البته در طریق حاکم«صالح بن ابی الاسود» وجود ندارد و حاکم و ذهبی که شخص متعنتی در رجال است حکم به صحت آن نموده اند.
والبته می دانید که ابن تیمیه نیز در موارد متعددی از کتاب مستدرک با عنوان صحیح یاد نموده است. بنابراین روایت حاکم از جهت سندی صحیح است.

در طریق دیگر که طبرانی و غیر او نقل نموده اند«صالح بن ابی الاسود» وجود دارد اما دوست بزرگوار می توانید بیان بفرمائید مشکل صالح چیست که طبق مبانی رجالی مورد طعن بر روایت می شود و نمی توان طریق او را قبول نمود؟
«حدثنا عباد بن سعيد الجعفي قال حدثنا محمد بن عثمان بن ابي البهلول قال حدثنا صالح بن ابي الأسود عن هاشم بن البريد عن ابي سعيد التيمي عن ثابت مولى ابي ذر عن ام سلمة قالت سمعت النبي صلى الله عليه و سلم يقول علي مع القرآن والقرآن معه لا يفترقان حتى يردا على الحوض لا يروى هذا الحديث عن ثابت مولى ابي ذر إلا بهذا الإسناد تفرد به صالح بن ابي الأسود».

اما روایت طبق نقل حاکم بدین صورت است که جنابعالی قسمتی از آن را نقل کردید.اصل داستان مربوط به جنگ جمل و داستان عایشه است:
«أخبرنا أبو بكر محمد بن عبد الله الحفيد ثنا أحمد بن محمد بن نصر ثنا عمرو بن طلحة القناد الثقة المأمون ثنا علي بن هاشم بن البريد عن أبيه قال حدثني أبو سعيد التيمي عن أبي ثابت مولى أبي ذر قال : كنت مع علي رضي الله عنه يوم الجمل فلما رأيت عائشة واقفة دخلني بعض ما يدخل الناس فكشف الله عني ذلك عند صلاة الظهر فقاتلت مع أمير المؤمنين فلما فرغ ذهبت إلى المدينة فأتيت أم سلمة فقلت إني و الله ما جئت أسأل طعاما و لا شرابا و لكني مولى لأبي ذر فقالت مرحبا فقصصت عليها قصتي فقالت : أين كنت حين طارت القلوب مطائرها قلت : إلى حيث كشف الله ذلك عني عند زوال الشمس قال : أحسنت سمعت رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول : علي مع القرآن و القرآن مع علي لن يتفرقا حتى يردا علي الحوض.
هذا حديث صحيح الإسنادو أبو سعيد التيمي هو عقيصاء ثقة مأمون و لم يخرجاه
تعليق الذهبي قي التلخيص : صحيح».[1]

ابو ثابت غلام ابوذر مى‏گويد: من در روز جمل همراه على بودم و چون عايشه را آن طرف ديدم اندكى در دلم ترديد حاصل شد و هنگام ظهر خداوند آن شك و ترديد را بر طرف كرد و همراه آن حضرت جنگيدم و پس از اتمام جنگ به مدينه نزد ام سلمه رفتم و به او گفتم: به خدا قسم من نيامدم كه آب و غذائى بخواهم و لكن من غلام أبي ذر مى‏باشم.
گفت: خوش آمدى. من داستان خودم را شرح دادم؛ گفت: آنگاه كه هر كس به طرفى مى‏رفت تو كدام سو رفتى؟ گفتم: به آنجا كه هنگام ظهر خداوند مرا راهنمائى كرد. گفت: احسنت. من از رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله شنيدم كه مى‏فرمود:«على با قرآن و قرآن با على است و ايندو از هم جدا نمى‏شوند تا كنار حوض (كوثر) بر من وارد شوند».

بنابراین با مختصر تاملی می توانید بفهمید که امام علی همراه قرآن است و قرآن نیز همراه او هست و بین آندو هرگز جدایی نیست تا اینکه کنار حوض کوثر بر رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وارد شوند.
واین امر نشان می دهد جبهه مقابل آن حضرت در واقع به جنگ قرآن آمده بودند.

ودر اینجا توجه به این نقل نیز خالی از لطف نیست:
قندوزی حنفی و دیگران با سندي به نقل از عايشه روایت نموده اند: پيامبر- صلي الله عليه و آله و سلم- فرمود: «ان الله قد عهد الي من خرج علي علي فهو کافر [2]في النار»[3] خداوند به من فرمود: هر کس بر ضد علي- عليه‏السلام- قيام کند، او کافر و در آتش است.
از عایشه پرسیدند: با این حال چگونه علیه او خروج نمودی؟وی در جواب گفت این حدیث را به یاد نداشتم تا اینکه در بصره به یاد آن افتادم ومن از خدا طلب مغفرت می طلبم؟! «أنا نسيت هذا الحديث يوم الجمل حتى ذكرته بالبصرة ، وأنا أستغفر الله».

موفق باشید

[1]. المستدرك على الصحيحين، محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري، ح4628،دار الكتب العلمية – بيروت.

[2].ظاهرا کفر در اینجا به معنای کلامی آن باشد.

[3]. ینابیع المودة، ج2ص275.

موضوع قفل شده است