بدی نفس و خوب آفریده شدن همه چیز؟!؟!؟یک تضاد!!!!

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بدی نفس و خوب آفریده شدن همه چیز؟!؟!؟یک تضاد!!!!

سلام دوستان ،

یک سوال:

از نظر آیات و احادیث خداوند هیچ چیز رو بد نیافریده است،
ولی ما میدونیم که ذات نفس اماره بد آفریده شده.
چه پاسخی برای این سوال وجود داره؟

برچسب: 

tsh313;172989 نوشت:
سلام دوستان ،

یک سوال:

از نظر آیات و احادیث خداوند هیچ چیز رو بد نیافریده است،
ولی ما میدونیم که ذات نفس اماره بد آفریده شده.
چه پاسخی برای این سوال وجود داره؟

سلام.

بدی نفس اماره از خداوند نیست بلکه از خودشه،به عبارتی خیریت محض از فاعل است ولی عیوب ذاتی از مرتبه قابل است نه از فاعل،...

شهید مطهری می گوید:
این جور نیست که انسان چند «خود» جدا داشته باشد، یک کار را نفس امّاره مى‏کند، یک کار دیگر را نفس لوّامه و یک کار دیگر را نفس مطمئنّه. نه، نفس انسان گاهى در یک حدّ پایین است؛ در آن حدّ پایین که کار مى‏کند، آنجا که تحت فرمان عقل نیست، اسمش مى‏شود «نفس امّاره».
همین‏ نفس در یک درجه بالاتر چشمهایش را باز مى‏کند و هشیارتر مى‏گردد، مى‏شود [="red"]«نفس لوّامه»[/] که خودش خودش را ملامت مى‏کند. اگر دو تا بود که دیگر ملامت [خود] معنى نداشت. خودش کار بدى کرده، بعد خودش خودش [را محاکمه مى‏کند] ، در آن واحد خودش مى‏شود قاضى، خودش مى‏شود مدّعى، خودش مى‏شود مدّعى علیه، و علیه خودش حکم صادر مى‏کند. محاسبة النفس معنایش همین است. [="red"]«لا اقْسِمُ بِیوْمِ الْقِیامَةِ وَ لا اقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ»[/] . این را در ردیف قیامت هم ذکر کرده که همان‏طور که در قیامت خداست که به حسابها رسیدگى مى‏کند، خداوند به انسان یک درجه‏اى از روح و روان داده که از خود انسان در دنیا حساب مى‏کشد. [="red"]«یا ایتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعى الى‏ رَبِّک»[/]. این است که انسان یک شخص واحد و یک شئ واحد است که این پلّه‏ها را طى مى‏کند. نفس امّاره همان نفس لوّامه است و نفس لوّامه همان نفس مطمئنّه است امّا اینها در درجات مختلف هستند، درجاتش هم مربوط به این است که در چه درجه‏اى از توجّه و آگاهى و تذکر و صفا و نبودن حجابها و داشتن ایمان و یقین بیشتر و امثال اینها باشند، و الّا همان یکى است. ( مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى ج‏3 ص 595 و 596 )

خلاصه وجود نفس خیر است،ولی مرتبه ای از این وجود که همان به لوامه تعبیر می گردد،مرتبه ای است که به علت عدم کمالاتی در مرتبه اش ،اثر سوء می گذارد،واینها همه انتزاع از مرتبه ان است نه اینکه از فاعل صادر گشته باشد....

----------------------------

tsh313;172989 نوشت:
سلام دوستان ،

یک سوال:

از نظر آیات و احادیث خداوند هیچ چیز رو بد نیافریده است،
ولی ما میدونیم که ذات نفس اماره بد آفریده شده.
چه پاسخی برای این سوال وجود داره؟

بسم الله الرحمان الرحیم

با سلام و عرض خیر مقدم به شما دوست گرامی
در مورد سوال مطرح شده آنچه که باید توجه داشت این است که بد و شر دانستن مخلوقی از مخلوقات خدای متعال از نظر انسان اینگونه به نظر می رسد اما از نظر خدای متعال اینگونه نیست. خدای حکیم در قرآن می فرماید: (وَ عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ)" چه بسا شما از چيزى اكراه داشته باشيد در حالى كه براى شما خير است و مايه سعادت و خوشبختى"
علم بشر از هر نظر محدود و ناچيز است و معلوماتش در برابر مجهولات همچون قطره‏ اى در برابر درياست، انسان در قوانين تكوينى خدا از اسرار آفرينش همه ی اشياء با خبر نيست و گاه چيزى را بى خاصيت مى ‏شمرد در حالى كه پيشرفت علوم فوايد مهم آن را آشكار مى ‏سازد. همچنين در قوانين تشريعى بسيارى از مصالح و مفاسد را نمى ‏داند لذا ممكن است چيزى را ناخوشايند بداند در حالى كه سعادت او در آن است يا از چيزى خشنود باشد در حالى كه بدبختى او در آن است.
بنابراین انسان با توجه به علم محدود خود چیزی را بد و شر می داند در حالیکه در نظام احسن چیزی شر (مطلق) آفریده نشده است.
موفق باشید:Gol:

سعید;183854 نوشت:
بسم الله الرحمان الرحیم

با سلام و عرض خیر مقدم به شما دوست گرامی
در مورد سوال مطرح شده آنچه که باید توجه داشت این است که بد و شر دانستن مخلوقی از مخلوقات خدای متعال از نظر انسان اینگونه به نظر می رسد اما از نظر خدای متعال اینگونه نیست. خدای حکیم در قرآن می فرماید: (وَ عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ)" چه بسا شما از چيزى اكراه داشته باشيد در حالى كه براى شما خير است و مايه سعادت و خوشبختى"
علم بشر از هر نظر محدود و ناچيز است و معلوماتش در برابر مجهولات همچون قطره‏ اى در برابر درياست، انسان در قوانين تكوينى خدا از اسرار آفرينش همه ی اشياء با خبر نيست و گاه چيزى را بى خاصيت مى ‏شمرد در حالى كه پيشرفت علوم فوايد مهم آن را آشكار مى ‏سازد. همچنين در قوانين تشريعى بسيارى از مصالح و مفاسد را نمى ‏داند لذا ممكن است چيزى را ناخوشايند بداند در حالى كه سعادت او در آن است يا از چيزى خشنود باشد در حالى كه بدبختى او در آن است.
بنابراین انسان با توجه به علم محدود خود چیزی را بد و شر می داند در حالیکه در نظام احسن چیزی شر آفریده نشده است.
موفق باشید:gol:

با سلام،
این که بگوییم شری در عالم نیست، پاسخ قانع کننده ای به نظر نمیاد، چون شیطان شر است. نه؟

شاید هم شیطان اونقدرا موجود بدی نیست ... :Gig:

ضرب المثل;183862 نوشت:
با سلام،
این که بگوییم شری در عالم نیست، پاسخ قانع کننده ای به نظر نمیاد، چون شیطان شر است. نه؟

شاید هم شیطان اونقدرا موجود بدی نیست ... :gig:

سلام.

شرور نسبی هستند نه مطلق ،به عبارتی چیزهایی که شر نامیده می شوند نسبت به امری دیگر که فاقد صفتی و امری باشد شر خوانده می شود وگرنه ما در عالم شر مطلق نداریم...

شیطان یک موجود است،پس در اصل ایجادش شری نیست،ولی شر بودنش از باب نبود برخی صفات کمالی در اوست که اثر نبود انها باعث فعلهایی می گردد که در مقابل کمال قرار گرفته و از ان شر انتزاع می گردد،نتیجتا هستی شیطان شر نیست،بلکه افعال اوست که شر است و این افعال همان اثرات ناشی از عدم ان کمال وجودی در اوست... نتیجتا ما چیزی به نام شر در عالم نداریم بلکه هر شری از نبود کمالی ایجاد می گردد که در مقابل ان کمال نسبی می گردد........

زلزله هم چنین است بلکه زلزله به خاطر عدم وجود کمالی در زمین است که باعث چنین اثری از ان عدم کمال شده،پس زلزله یعنی نبود کمال اعتدال در زمین و وقتی ان اعتدال ایجاد شد اثر ان عدم نیز موجود نیست...

-----------------

erfan_alavi;183894 نوشت:

سلام.

شرور نسبی هستند نه مطلق ،به عبارتی چیزهایی که شر نامیده می شوند نسبت به امری دیگر که فاقد صفتی و امری باشد شر خوانده می شود وگرنه ما در عالم شر مطلق نداریم...

شیطان یک موجود است،پس در اصل ایجادش شری نیست،ولی شر بودنش از باب نبود برخی صفات کمالی در اوست که اثر نبود انها باعث فعلهایی می گردد که در مقابل کمال قرار گرفته و از ان شر انتزاع می گردد،نتیجتا هستی شیطان شر نیست،بلکه افعال اوست که شر است و این افعال همان اثرات ناشی از عدم ان کمال وجودی در اوست... نتیجتا ما چیزی به نام شر در عالم نداریم بلکه هر شری از نبود کمالی ایجاد می گردد که در مقابل ان کمال نسبی می گردد........

زلزله هم چنین است بلکه زلزله به خاطر عدم وجود کمالی در زمین است که باعث چنین اثری از ان عدم کمال شده،پس زلزله یعنی نبود کمال اعتدال در زمین و وقتی ان اعتدال ایجاد شد اثر ان عدم نیز موجود نیست...

-----------------

ممنون از جناب عرفان علوی.
حق یارتان.

اگر نفس اماره نبود، نیازهای دنیوی انسان تامین نمی شد
معنای نفس اماره، نفسی است که زیاد امر می کند

امر به خوردن، خوابیدن، لذت بردن و ... که به نوعی احتیاجات بدن را تامین می کند
مشکل افراط در اطاعت این گونه لذتهاست. پس نفس اماره در جای خود لازم و حیاتی است

موضوع قفل شده است