آیا حیوانات هم در آخرت مواخذه میشوند؟(کارشناس:صدیق)

تب‌های اولیه

112 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا حیوانات هم در آخرت مواخذه میشوند؟(کارشناس:صدیق)

با سلام میخواستم یه مبحثو مطرح کنم پیرامون معاد حیوانات که راجع به اون قبلا مباحث کوتاهی بین بنده و جناب مهدی عباس زاده ردوبدل شد(اینجا)
ولی به خاطر اینکه تایپک فوق از موضوع اصلی خودش خارج نشه اونجا موضوع رو ادامه ندادیم ولی اینجا میخوایم این موضوع رو بسطش بدیم و از جناب مهدی عباس زاده و دیگر دوستان و کارشناسان محترم میخوام اگه نظری دارن اینجا مطرح کنند.

سوالاتی که در پیرامون این موضوع مطرحه:
آیا اصلا حیوانات هم معاد دارند؟
اگر دارند آیا همه آنها بدون حساب وارد بهشت میشوند ؟ یا بر اساس اختیاری که فرض کنیم در این جهان داشته اند بعضی از آنها وارد بهشت و بعضی ها وارد جهنم میشوند؟ اصلا آنها در این جهان دارای اختیار هستند یا خیر؟

نظر آقای مهدی عباس زاده:

منم به قیامت حیوانات اعتقاد شدید دارم و لازمه اش هم اختیار داشتن اوناست و تشریع برای اونا که حالا یا به حکم فطرت تشریع میشود براشون یا اونا هم یه پیامبرایی دارن که وحی میشود بهشونبه هر صورت در قیامت حیوانات هم مجازات و بهشت دارن
مثالش هم جریان هدهد است برید تو قرآن خوب بخونید!!
(وَتَفَقَّدَ الطَّيرَ فَقَالَ مَا لِي لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ(النمل/20)
(سليمان) در جستجوي آن پرنده [= هدهد] برآمد و گفت: «چرا هدهد را نمي‌بينم، يا اينکه او از غايبان است؟!
لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيأْتِينِّي بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ(النمل/21)
قطعا او را کيفر شديدي خواهم داد، يا او را ذبح مي‌کنم، يا بايد دليل روشني (براي غيبتش) براي من بياورد!)

و ایشون میگن اینکه حضرت سلیمان علیه السلام میخواسته هدهد رو مجازات کنه دلیل بر اختیار هدهد هست.

ولی به نظر من این جریان و مواردی از این دست به صورت موردی هستند و نمیشه اونو به تمام خلایق عمومیت داد و گفت همشون دارای اختیار هستند(البته اختیار ی که از نوع اختیار انسانه منظورمه نه اون اختیاری که به صورت غریضی هست)
و اینکه حیوانات هم اون جهان مورد بازخواست و مجازات قرار میگیرن و پیامبرانی دارند رو من قبول ندارم.

[=&quot] وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ[/]
[=&quot] كلمه وحوش جمع وحش است، و اين كلمه به معناى حيوانى است كه هرگز با انسانها انس نمى‏گيرد، مانند درندگان و امثال آن.[/]
[=&quot] و ظاهر آيه از اين جهت كه در سياق آياتى قرار دارد كه روز قيامت را توصيف مى‏كند، اين است كه وحشى‏ها هم در روز قيامت مانند انسانها محشور مى‏شوند، آيه شريفه" وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ يُحْشَرُون ، نيز اين احتمال را تاييد مى‏كند.و اما اينكه وحشيان بعد از محشور شدن چه وضعى دارند، و سرانجام كارشان چه[/]
[=&quot]مى‏شود؟ در كلام خداى تعالى و در اخبارى كه قابل اعتماد باشد چيزى كه از اين اسرار پرده بردارد نيامده، بله چه بسا بتوان از آيه سوره انعام آنجا كه مى‏فرمايد:" أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ" و نيز آنجا كه مى‏فرمايد:" ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ"، پاره‏اى رمزها كه فى الجمله وضع را روشن كند استفاده نمود، و آن رموز بر اهل دقت و تدبر پوشيده نيست. و چه بسا بعضى «1» گفته باشند كه: محشور شدن وحشى‏ها مربوط به روز قيامت نيست، بلكه از نشانه‏هاى قبل از قيامت است، و منظور از آن اين است كه قبل از قيامت (در اثر زلزله‏هاى پى در پى) همه وحشى‏ها از بيشه خود بيرون بجهند. ترجمه الميزان، ج‏20، ص: 350[/]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏
إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ(1)
وَ إِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ(2)
وَ إِذَا الجِْبَالُ سُيرَِّتْ(3)
وَ إِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ(4)
وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ(5)
وَ إِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ(6)
وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ(7)
وَ إِذَا الْمَوْءُدَةُ سُئلَتْ(8)
بِأَىّ‏ِ ذَنبٍ قُتِلَتْ(9)
وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ(10)
وَ إِذَا السَّمَاءُ كُشِطَتْ(11)
وَ إِذَا الجَْحِيمُ سُعِّرَتْ(12)
وَ إِذَا الجَْنَّةُ أُزْلِفَتْ(13)
عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ(14)

طلبه;172589 نوشت:
محشور شدن وحشى‏ها مربوط به روز قيامت نيست، بلكه از نشانه‏هاى قبل از قيامت است، و منظور از آن اين است كه قبل از قيامت (در اثر زلزله‏هاى پى در پى) همه وحشى‏ها از بيشه خود بيرون بجهند.

سلام علیکم

دلیلی بر این که اینان محشور نمیشوند نداریم تا مجبور شویم آیه را تاویل ببریم محشور شدن معنای خودش را میرساند و تا دلیل دیگری پیدا نشود که آن را از معنای خودش خارج کند نمیتوانیم آن را تاویل ببریم به چیزی غیر آن

بلکه به نظرم زلزله ها قبل از نابودی کوهها رخ داده است و الآن وقت حشر موجودات است و بیان این که وحوش محشور شده اند میرساند که به طریق اولی انسانها هم محشور شده اند سپس طریقه آماده کردن جهنم را میفرماید

حال آن که ما اثبات بر این مدعا را داریم که حیوانات نیز دارای اختیارند حال به محدوده اختیار کاری نداریم خود انسانها هم محدوده اختیاراتشون با هم فرق میکنه مثلا آیا کسی که پادشاه است با کسی که هیچ مقام و منصبی ندارد یه اندازه اختیار دارند؟

انسان یه توانایی هایی بیشتر از حیوانات دارد و پیچیدگی بیشتر اما نمیشود اختیار حیوانات را نفی کرد بلکه رفتار موجوداتی مثل طوطی و میمون که در برداشت کلیت و حل مسئله توانایی بیشتری از باقی حیوانات دارند خودش اینو اثبات میکنه که اونا هم اختیار دارند

فعلا همین تا ببینیم بحث به کجا میکشه

التماس دعا

سلام و عرض ادب خدمت دوستان
عزیزان این بحث قبلا در سایت بحث شده و جواب هایی هم داده شده است که بنده لینک آنها رو در خدمت شما قرار می دهم و برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید:

ايا حيوانت بهشت وجهنم دارند؟؟

موجودات زنده غیرازانسان وقتی می میرند روح آنان چه سرنوشتی دارد

سلام

بله اگر بزی شاخی به بز دیگر زده است روز قیامت این یکی بز به اون شاخ میزنه
هر دوتا به خاک تبدیل می شوند

استاد مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل همین آیات بیان فرمودند که

وقتی یک سگ را آموزش میدند تا کشف مواد مخدر و یا جنازه و یا آدم زنده

از زیر آوار کنه، پس قدرت درک را در سطح خودش داره لذا به همان اندازه

در مورد اعمالش جوابگو هست

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام می کنم خدمت شما ..... بنده یک سوالی دارم ، شاید اشتباه باشد ولی بازم دانستن بهتر از ندانستن است .

دیدی که من به موجودات روی زمین که می تونیم ببینیمشان دارم ، اینه که اونا برای راهنمایی ما و برای ما افریده شده اند و تا روز قیامت همراهیمان را می کنند تا حدی که توانایی دارند ....و در آن زمان شاید اصلا این موجودات رو دیگر نبینیم !

چطور این فکر بر سرم آمده ....... به این شکل که قرآن گفته جن وجود داره ، چرا نمی تونیم ببینیمشون ؟ .... ؟ خب چون به ما ارتباط خاصی ندارند و بر ما تاثیر مستقیم ندارند تا موقعی که خودمان معمولی باشیم ...... دنیای ما جدا هست با اینکه در پیش هم هستیم .....! پس بنابراین نمی توان از این موجودات استفاده نمود برای کمک کردن به خودمون ..... بلکه از آنچه می توانیم ببینیم ، می شود کمک گرفت !

دقیقا یعنی : خدا موجوداتی رو که می تونیم ببینیم را برای ما آفریده ..... و موجوداتی را که نمی توانیم ببینیم هم ارتباط خاصی با ان ها نداریم ! مثه جن ها ...

من این مسئله را هم فکر کنم قبلا گفته ام ولی نتیجه ای نگرفتم تا آنجایی که یادم هست ....... فقط یه دلیل آخر برای کسانیکه مخالفت کنند ............ چرا وقتی قیامت می شود ، این دنیا جسمانی کاملا تغییر می کند و فقط روح ما می ماند و به دنیای دیگر می رویم ...و فقط این پایان دنیای مادی به دست ما و برای ما اتفاق خواهد افتاد ..... خدا می گوید که این دنیا برای شماست تا در اینجا بیایید و مسیر خودتان (سعادت یا شقاوت ) را مشخص کنید ....

اگر توانستم منظورم رو کامل و واضح بگویم که می خوام بدونم دارم اشتباه می کنم یا نه ....اگر هم کمی توضیحم گنگ هست ، بگویید تا بازترش کنم.

harfe hagh;172454 نوشت:
با سلام میخواستم یه مبحثو مطرح کنم پیرامون معاد حیوانات که راجع به اون قبلا مباحث کوتاهی بین بنده و جناب مهدی عباس زاده ردوبدل شد(اینجا)
ولی به خاطر اینکه تایپک فوق از موضوع اصلی خودش خارج نشه اونجا موضوع رو ادامه ندادیم ولی اینجا میخوایم این موضوع رو بسطش بدیم و از جناب مهدی عباس زاده و دیگر دوستان و کارشناسان محترم میخوام اگه نظری دارن اینجا مطرح کنند.

سوالاتی که در پیرامون این موضوع مطرحه:
آیا اصلا حیوانات هم معاد دارند؟
اگر دارند آیا همه آنها بدون حساب وارد بهشت میشوند ؟ یا بر اساس اختیاری که فرض کنیم در این جهان داشته اند بعضی از آنها وارد بهشت و بعضی ها وارد جهنم میشوند؟ اصلا آنها در این جهان دارای اختیار هستند یا خیر؟

نظر آقای مهدی عباس زاده:

منم به قیامت حیوانات اعتقاد شدید دارم و لازمه اش هم اختیار داشتن اوناست و تشریع برای اونا که حالا یا به حکم فطرت تشریع میشود براشون یا اونا هم یه پیامبرایی دارن که وحی میشود بهشونبه هر صورت در قیامت حیوانات هم مجازات و بهشت دارن
مثالش هم جریان هدهد است برید تو قرآن خوب بخونید!!
(وَتَفَقَّدَ الطَّيرَ فَقَالَ مَا لِي لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ(النمل/20)
(سليمان) در جستجوي آن پرنده [= هدهد] برآمد و گفت: «چرا هدهد را نمي‌بينم، يا اينکه او از غايبان است؟!
لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيأْتِينِّي بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ(النمل/21)
قطعا او را کيفر شديدي خواهم داد، يا او را ذبح مي‌کنم، يا بايد دليل روشني (براي غيبتش) براي من بياورد!)

و ایشون میگن اینکه حضرت سلیمان علیه السلام میخواسته هدهد رو مجازات کنه دلیل بر اختیار هدهد هست.

ولی به نظر من این جریان و مواردی از این دست به صورت موردی هستند و نمیشه اونو به تمام خلایق عمومیت داد و گفت همشون دارای اختیار هستند(البته اختیار ی که از نوع اختیار انسانه منظورمه نه اون اختیاری که به صورت غریضی هست)
و اینکه حیوانات هم اون جهان مورد بازخواست و مجازات قرار میگیرن و پیامبرانی دارند رو من قبول ندارم.

با سلام و تشکر:Gol:

با بررسی آیات قرآنی وروایات ائمه معصومین (علیهم السلام) می توان گفت حیوانات همانند انسانهاپس ازمرگ محشورخواهندشد و در روز قیامت درحدآگاهیشان حسابرسی میشوند.

بعنوان نمونه خداوند درآیه 38سوره مبارکه انعام می فرماید : " وَ ما مِن دابّةٍ فی الارضِ وَ لا طائِرٍ یَطیرُ بِجناحَیهِ إلّا اُمَمٌ أمثالُکُم ما فرَّ َطنا فی الکتابِ مِن شَیئٍ ثمَّ إلی رَبِّهِم یُحشَرونَ: هیچ جنبنده ای در زمین و هیچ پرنده ای که با دو بال خود پروازمی کندنیست، مگراینکه امتهایی مثل شما هستند، ماهیچ چیزرادر این کتاب فروگذارنکردیم، پس همگی بسوی پروردگارشان محشور می گردند ." و یا در آیه 5 سوره مبارکه تکویر بصراحت ازحشرحیوانات سخن بمیان می آید: " و إذا الوحوشُ حُشِرَت "؛ همانطورکه می بینیم حیوانات درمحشور شدن با انسانها مشترکند.

علامه طباطبائی (ره) در اینباره می فرمایند: حیوانات نیزمانندآدمیان تا اندازه‌ای ازموهبت اختیاربهره دارند البته نه به آن قوت و شدتی كه درانسانهاست. شاهد مدعا: دربرخی از موارد می‌بینیم كه حیوان بملاحظه نهی صاحبش وازترس شكنجه‌اش یابخاطر تربیتی كه یافته ازانجام عملی خودداری میكندیادرمواردی كه عمل مقرون باموانع است حركاتی نشان می‌دهد كه حاكی ازمردد بودن حیوان درانجام آن كار است. اینها همه دلیلی است بر اینكه در نفوس حیوانات هم حقیقتی به نام اختیار و استعداد حكم كردن به سزاوار و غیر سزاوار وجود دارد.1

نتیجه آنکه ملاک حشر ، داشتن فهم و شعور است و به استناد قرآن، حیوانات نیز از این نعمت بر خوردارند . هرچند سطح فهم و شعور آنها با انسان مساوی نیست ، اما همان مقدار شعور و درک معارف عقلی و داشتن اختیار سبب می شود که دارای تکلیف باشد و بر اساس همین تکلیف ، تسبیح حق می گویند و نماز می گذارند .

روایات معصومان نیز حشر حیوانات و حسابرسی آنها را تأیید می کنند :

1. از ابوذر روایت شده که درحضور پیامبر بودیم، دوگوسفندباشاخ به جان یکدیگرافتادند. پیامبرفرمودند : می دانید چرا آنهابه یکدیگرشاخ میزنند؟ گفتیم نمی دانیم . فرمود :« لکن الله یدری سیقضی بینهما : حق می داند و بزودی میان آنها حکم می کند .» پس انسانها از لحاظ محشور شدن و رسیدن به قصاص و پاره ای امور دیگر مثل انسان ها هستند نه از لحاظ تکلیف .

2. امام صادق (علیه السلام) از آباء گرامی اش نقل می کند : روزی پیامبر اکرم شتری را دید درحالیکه بار سنگینی بر دوشش قرار داشت و او را بسته بودند . پرسید صاحبش کجاست ؟ باید فردای قیامت برای دادخواهی آماده شود .2

3. رُوی عن النبی قال : " مَن قَتَلَ عصفوراً عبثاً جاء یوم القیامة یعج الی الله تعالی یقول : أن هذا قتلنی عبثا لم ینتفع بی و لم یدعنی فأکل من حشارة الارض : از پیامبر گرامی روایتی هست که در قیامت برخی حیوانات شکایت می کنند که خدایا فلانی در حق من ظلم کرد. مرا بی جهت کشت وسودی ازمن نبرد و نگذاشت ازحشرات زمین تغذیه کنم . 3

برخی اشکال کرده اند : غیرازانسان، ازانواع حیوانات هیچ نوعی نیست كه ازموهبت اختیاربرخوردارباشدو باوجود اختیاراست كه حساب و كتاب(حشر) معنا و مفهوم پیدامیكند لذاحیوانات حشری ندارند. ولی این سخن با اخبار و ظاهر آیه 5 سوره تكویر مخالف است.

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی__________________________________________
1. بحار الانوار / مجلسی /ج 61 / ص 276
2. من لا یحضره الفقیه / شیخ صدوق /ج 2 / ص 191
3. بحار الانوار / مجلسی /ج 61 / ص4

Kamran;173393 نوشت:
به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام می کنم خدمت شما ..... بنده یک سوالی دارم ، شاید اشتباه باشد ولی بازم دانستن بهتر از ندانستن است .

دیدی که من به موجودات روی زمین که می تونیم ببینیمشان دارم ، اینه که اونا برای راهنمایی ما و برای ما افریده شده اند و تا روز قیامت همراهیمان را می کنند تا حدی که توانایی دارند ....و در آن زمان شاید اصلا این موجودات رو دیگر نبینیم !

چطور این فکر بر سرم آمده ....... به این شکل که قرآن گفته جن وجود داره ، چرا نمی تونیم ببینیمشون ؟ .... ؟ خب چون به ما ارتباط خاصی ندارند و بر ما تاثیر مستقیم ندارند تا موقعی که خودمان معمولی باشیم ...... دنیای ما جدا هست با اینکه در پیش هم هستیم .....! پس بنابراین نمی توان از این موجودات استفاده نمود برای کمک کردن به خودمون ..... بلکه از آنچه می توانیم ببینیم ، می شود کمک گرفت !

دقیقا یعنی : خدا موجوداتی رو که می تونیم ببینیم را برای ما آفریده ..... و موجوداتی را که نمی توانیم ببینیم هم ارتباط خاصی با ان ها نداریم ! مثه جن ها ...

من این مسئله را هم فکر کنم قبلا گفته ام ولی نتیجه ای نگرفتم تا آنجایی که یادم هست ....... فقط یه دلیل آخر برای کسانیکه مخالفت کنند ............ چرا وقتی قیامت می شود ، این دنیا جسمانی کاملا تغییر می کند و فقط روح ما می ماند و به دنیای دیگر می رویم ...و فقط این پایان دنیای مادی به دست ما و برای ما اتفاق خواهد افتاد ..... خدا می گوید که این دنیا برای شماست تا در اینجا بیایید و مسیر خودتان (سعادت یا شقاوت ) را مشخص کنید ....

اگر توانستم منظورم رو کامل و واضح بگویم که می خوام بدونم دارم اشتباه می کنم یا نه ....اگر هم کمی توضیحم گنگ هست ، بگویید تا بازترش کنم.


با سلام و تشکر:Gol:

اینکه ما در دنیا موجوداتی را ببینیم یا نبینیم، یا در آخرت آنها را مشاهده کنیم یا خیر و یا اینکه تأثیر مستقیم در زندگی انسان داشته باشند یا خیر، داخل در بحث نیست، مهم آنست که طبق آیات و روایات همه خلایق، روز قیامت محشور می شوند و به اقتضاء سطح درک و فهم و شعور و اختیاری که داشته اند مورد سؤال قرار می گیرند و جن و حیوانات نیز در کنار انسان، خارج از این قاعده نیستند.

لذا برای این مطلب که شما گفته اید: "حیوانات، برای راهنمایی ما و برای ما افریده شده اند و تا روز قیامت همراهیمان می کنند تا حدی که توانایی دارند ....و در آن زمان شاید اصلا این موجودات رو دیگر نبینیم !" هیچ دلیلی اعم از عقلی و نقلی نداریم. گر چه آن بخش از سخن شما که گفته اید حیوانات برای راهنمایی و برای ما آفریده شده اند، طبق آیات و روایات سخن درستی است. اما این بمعنای نفی وجود حشر برای آنها نیست.

علاوه بر آنکه مسلم است که طایفه جن، نیز مانند انسان دارای اختیار و تکلیف هستند فلذا آنها نیز، همراه انسان محشور و مورد حساب و کتاب قرار می گیرند.

موفق باشید ...:Gol:

مهدی عباس زاده;173092 نوشت:

حال آن که ما اثبات بر این مدعا را داریم که حیوانات نیز دارای اختیارند حال به محدوده اختیار کاری نداریم خود انسانها هم محدوده اختیاراتشون با هم فرق میکنه مثلا آیا کسی که پادشاه است با کسی که هیچ مقام و منصبی ندارد یه اندازه اختیار دارند؟

انسان یه توانایی هایی بیشتر از حیوانات دارد و پیچیدگی بیشتر اما نمیشود اختیار حیوانات را نفی کرد بلکه رفتار موجوداتی مثل طوطی و میمون که در برداشت کلیت و حل مسئله توانایی بیشتری از باقی حیوانات دارند خودش اینو اثبات میکنه که اونا هم اختیار دارند


خوب چرا به محدوده اختیارشان کاری نداریم اتفاقا باید کار داشته باشیم من میگم اختیار اونها با اختیار انسانها فرق میکنه اختیار اونها به نوعی غریضییه و اون طور نیست که بخوان اون دنیا بیان به خاطر این اختیار حساب کتاب پس بدن.

Kamran;173393 نوشت:
به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام می کنم خدمت شما ..... بنده یک سوالی دارم ، شاید اشتباه باشد ولی بازم دانستن بهتر از ندانستن است .

دیدی که من به موجودات روی زمین که می تونیم ببینیمشان دارم ، اینه که اونا برای راهنمایی ما و برای ما افریده شده اند و تا روز قیامت همراهیمان را می کنند تا حدی که توانایی دارند ....و در آن زمان شاید اصلا این موجودات رو دیگر نبینیم !

چطور این فکر بر سرم آمده ....... به این شکل که قرآن گفته جن وجود داره ، چرا نمی تونیم ببینیمشون ؟ .... ؟ خب چون به ما ارتباط خاصی ندارند و بر ما تاثیر مستقیم ندارند تا موقعی که خودمان معمولی باشیم ...... دنیای ما جدا هست با اینکه در پیش هم هستیم .....! پس بنابراین نمی توان از این موجودات استفاده نمود برای کمک کردن به خودمون ..... بلکه از آنچه می توانیم ببینیم ، می شود کمک گرفت !

دقیقا یعنی : خدا موجوداتی رو که می تونیم ببینیم را برای ما آفریده ..... و موجوداتی را که نمی توانیم ببینیم هم ارتباط خاصی با ان ها نداریم ! مثه جن ها ...

من این مسئله را هم فکر کنم قبلا گفته ام ولی نتیجه ای نگرفتم تا آنجایی که یادم هست ....... فقط یه دلیل آخر برای کسانیکه مخالفت کنند ............ چرا وقتی قیامت می شود ، این دنیا جسمانی کاملا تغییر می کند و فقط روح ما می ماند و به دنیای دیگر می رویم ...و فقط این پایان دنیای مادی به دست ما و برای ما اتفاق خواهد افتاد ..... خدا می گوید که این دنیا برای شماست تا در اینجا بیایید و مسیر خودتان (سعادت یا شقاوت ) را مشخص کنید ....

اگر توانستم منظورم رو کامل و واضح بگویم که می خوام بدونم دارم اشتباه می کنم یا نه ....اگر هم کمی توضیحم گنگ هست ، بگویید تا بازترش کنم.


والا ما که نه فهمیدیم منظور این دوستمون چیه و نه فهمیدیم چه ربطی به بحث ما داشت:Gig:

صدیق;173472 نوشت:

با سلام و تشکر:Gol:

با بررسی آیات قرآنی وروایات ائمه معصومین (علیهم السلام) می توان گفت حیوانات همانند انسانهاپس ازمرگ محشورخواهندشد و در روز قیامت درحدآگاهیشان حسابرسی میشوند.

بعنوان نمونه خداوند درآیه 38سوره مبارکه انعام می فرماید : " وَ ما مِن دابّةٍ فی الارضِ وَ لا طائِرٍ یَطیرُ بِجناحَیهِ إلّا اُمَمٌ أمثالُکُم ما فرَّ َطنا فی الکتابِ مِن شَیئٍ ثمَّ إلی رَبِّهِم یُحشَرونَ: هیچ جنبنده ای در زمین و هیچ پرنده ای که با دو بال خود پروازمی کندنیست، مگراینکه امتهایی مثل شما هستند، ماهیچ چیزرادر این کتاب فروگذارنکردیم، پس همگی بسوی پروردگارشان محشور می گردند ." و یا در آیه 5 سوره مبارکه تکویر بصراحت ازحشرحیوانات سخن بمیان می آید: " و إذا الوحوشُ حُشِرَت "؛ همانطورکه می بینیم حیوانات درمحشور شدن با انسانها مشترکند.


خوب تا اینجا به نص صریح آیات قرآن معلوم شد که حیوانات هم در آخرت محشور میشوند فلذا پاسخ سوال اول ما داده شد و دیگر در مورد آن بحث نمیکنیم. اما در مورد اختیار و پاداش و جزا...:fekr:

صدیق;173472 نوشت:

علامه طباطبائی (ره) در اینباره می فرمایند: حیوانات نیزمانندآدمیان تا اندازه‌ای ازموهبت اختیاربهره دارند البته نه به آن قوت و شدتی كه درانسانهاست. شاهد مدعا: دربرخی از موارد می‌بینیم كه حیوان بملاحظه نهی صاحبش وازترس شكنجه‌اش یابخاطر تربیتی كه یافته ازانجام عملی خودداری میكندیادرمواردی كه عمل مقرون باموانع است حركاتی نشان می‌دهد كه حاكی ازمردد بودن حیوان درانجام آن كار است. اینها همه دلیلی است بر اینكه در نفوس حیوانات هم حقیقتی به نام اختیار و استعداد حكم كردن به سزاوار و غیر سزاوار وجود دارد.1

خوب این قسمت از فرمایشات علامه طباطبائی (ره) هم فقط ثابت میکنه که حیوانات دارای نوعی اختیار هستند
ولی لزوم پاداش و جزا رو اثبات نمیکنه.

صدیق;173472 نوشت:

نتیجه آنکه ملاک حشر ، داشتن فهم و شعور است و به استناد قرآن، حیوانات نیز از این نعمت بر خوردارند .

ببخشید شما چطور همچین استنباطی رو کردید ؟ ملاک حشر داشتن فهم و شعور است؟:Gig:


صدیق;173472 نوشت:

هرچند سطح فهم و شعور آنها با انسان مساوی نیست ، اما همان مقدار شعور و درک معارف عقلی و داشتن اختیار سبب می شود که دارای تکلیف باشد و بر اساس همین تکلیف ، تسبیح حق می گویند و نماز می گذارند .


باید ثابت شود؟ به چه دلیل ؟؟

صدیق;173472 نوشت:

روایات معصومان نیز حشر حیوانات و حسابرسی آنها را تأیید می کنند :

2. امام صادق (علیه السلام) از آباء گرامی اش نقل می کند : روزی پیامبر اکرم شتری را دید درحالیکه بار سنگینی بر دوشش قرار داشت و او را بسته بودند . پرسید صاحبش کجاست ؟ باید فردای قیامت برای دادخواهی آماده شود .2

3. رُوی عن النبی قال : " مَن قَتَلَ عصفوراً عبثاً جاء یوم القیامة یعج الی الله تعالی یقول : أن هذا قتلنی عبثا لم ینتفع بی و لم یدعنی فأکل من حشارة الارض : از پیامبر گرامی روایتی هست که در قیامت برخی حیوانات شکایت می کنند که خدایا فلانی در حق من ظلم کرد. مرا بی جهت کشت وسودی ازمن نبرد و نگذاشت ازحشرات زمین تغذیه کنم . 3

خوب این احادیث و روایات بیشتر حسابرسی انسان را می رساند تا حیوانات.

صدیق;173472 نوشت:

برخی اشکال کرده اند : غیرازانسان، ازانواع حیوانات هیچ نوعی نیست كه ازموهبت اختیاربرخوردارباشدو باوجود اختیاراست كه حساب و كتاب(حشر) معنا و مفهوم پیدامیكند لذاحیوانات حشری ندارند. ولی این سخن با اخبار و ظاهر آیه 5 سوره تكویر مخالف است.


اینو من هم قبول دارم چون وقتی توی قرآن اومده که دیگه در اون شکی نیست

harfe hagh;173569 نوشت:
خوب چرا به محدوده اختیارشان کاری نداریم اتفاقا باید کار داشته باشیم من میگم اختیار اونها با اختیار انسانها فرق میکنه اختیار اونها به نوعی غریضییه و اون طور نیست که بخوان اون دنیا بیان به خاطر این اختیار حساب کتاب پس بدن

با سلام

دوست عزيز معلومه كه محدوده اختيار آن ها با انسان تفاوت دارد و كسي منكر اين نيست اما تفاوت داشتن دليل بر عدم تكليف و به تبع آن عدم پاداش و جزاء نيست.

تكليف مراحلي دارد و هر تكليف به نسبت درك و شعور و فهم مكلف است و به تبع بيشتر بودن درك و شعور و فهم تكليف بيشتري طلب مي شود و هرچقدر اين درك و فهم كمتر باشد تكليف كمتري ايجاب مي كند و نمي توان به طور كلي تكليف را از موجودات نفي كرد.

harfe hagh;173569 نوشت:
خوب تا اینجا به نص صریح آیات قرآن معلوم شد که حیوانات هم در آخرت محشور میشوند فلذا پاسخ سوال اول ما داده شد و دیگر در مورد آن بحث نمیکنیم. اما در مورد اختیار و پاداش و جزا... خوب این قسمت از فرمایشات علامه طباطبائی (ره) هم فقط ثابت میکنه که حیوانات دارای نوعی اختیار هستند ولی لزوم پاداش و جزا رو اثبات نمیکنه.

تكليف فرع بر اختيار است و همان دليل عقلي كه اصل لزوم پاداش و عذاب را براي انسان مختار در قيامت اثبات مي كند همان نيز همچين لزومي را براي حيوانات مختار اثبات مي كند.اما در چگونگي تكليف و مقدار آن نيز فرع بر مقدار فهم و اختيار است.

همانطور كه از يك انسان مختار انتظار مي رود كار صحيح را انجام دهد و از كار اشتباه پرهيز كند در حيوانات نيز اين امر هرچند به صورت كم رنگ ،ممكن است.

اگر بپذيريم كه كه تكليفي وجود ندارد آن گاه نتيجه اي كه حاصل مي شود اين است كه وجود اختيار و فهم خوب و بد در آن ها يك كار عبث و بيهوده است و فرقي نيست بين موجود مختاري كه با فهم خود كار صحيح را انجام مي دهد و بين موجودي كه كار ناپسند را انجام مي دهد و هردو در پيشگاه خدا يكسان هستند!واين با عدل و حكمت خداوند منافات دارد پس نتيجه اي كه گرفته مي شود اينست كه تكليف و به تبع آن پاداش و تنبيه فرع بر اختيار و علم و قدرت است.


اندیشمند;173650 نوشت:

اگر بپذيريم كه كه تكليفي وجود ندارد آن گاه نتيجه اي كه حاصل مي شود اين است كه وجود اختيار و فهم خوب و بد در آن ها يك كار عبث و بيهوده است و فرقي نيست بين موجود مختاري كه با فهم خود كار صحيح را انجام مي دهد و بين موجودي كه كار ناپسند را انجام مي دهد و هردو در پيشگاه خدا يكسان هستند!واين با عدل و حكمت خداوند منافات دارد پس نتيجه اي كه گرفته مي شود اينست كه تكليف و به تبع آن پاداش و تنبيه فرع بر اختيار و علم و قدرت است.

معذرت میخوام جناب کارشناس این قسمت از فرمایشاتتون رو متوجه نشدم میشه یه کم بهتر توضیح بدین؟ ممنون

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام بر شما ..... یک نفر گفت منظور من را نفهمیده است ... کاربر محترم حرف حق

منظور من این بود که این موجودات تنها در این دنیا برای ما به وجود آمده اند و در آخرت و قیامت ما دیگر این موجودات را نخواهیم دید و این موجودات کاملا دنیایی متفاوت دارند و قیامتشان ، قیامت ما نیست ...... چون قیامت به دست انسان ها و خدا برای انسان ها بر پا می شود که البته موجوداتی که نمی توانیم ببینیمشون مثل اجنه ها هم در این قیامت شرکت دارند ... چون در قرآن از آن ها یاد شده

منظور کاملم این بود که گویا این حرفم را جناب صدیق گفتند که کمی غلط است

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

پس تا اینجای بحث جناب حرف حق حشر را قبول دارند!

یه سوال اینان برای چه محشور شوند؟

سوال بعدی آیا کسانی که کار نیک میکنند از روی اختیار و کسانی که کار زشت میکنند برابرند؟

سوال بعدی غریزه به آن معنا که شما میفرمایید با وحی که در قرآن(درمورد زنبور) آمده فرقش چیست؟ و اصلا اثبات این غریزه منوط به چیست؟ و آیا همین که انسان ها غریزه هم دارند دلیل بر نفی اختیار ایشان است؟

اما متنی که فرمودید ایشان توضیح بدهند با اجازتون در سوال دوم من اگه دقت کنید جوابش رو میگیرید

التماس دعا

مهدی عباس زاده;173934 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

پس تا اینجای بحث جناب حرف حق حشر را قبول دارند!

یه سوال اینان برای چه محشور شوند؟

التماس دعا


با سلام و تشکر:Gol:

براى پاسخ به اين سؤال مى توان به آيه 38 سوره «أنعام» اشاره نمود، كه مى فرمايد: «تمام آنها به سوى خدا در رستاخيز محشور مى گردند» (ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ).

ظاهر اين است كه: ضمير «هُم» در اين جمله به انواع و اصناف جنبندگان و پرندگان برمى گردد، و به اين ترتيب، قرآن براى آنها نيز قائل به رستاخيز شده است.

بيشتر مفسران نيز اين مطلب را پذيرفته اند كه: تمام انواع جانداران داراى رستاخيز و جزاء و كيفرند، تنها بعضى منكر اين موضوع شده، و اين آيه و آيات ديگر را طور ديگر توجيه كرده اند، مثلاً گفته اند: منظور از

«حشر الى اللّه» همان باز گشت به پايان زندگى و مرگ است. که این بر خلاف صریح آیه و روایاتی است که به جزای حیوانات اشاره دارد.

برای توضیح بیشتر مطلب گفتنی است: شك نيست كه نخستين شرط حساب و جزا مسأله عقل و شعور و به دنبال آن تكليف و مسئوليت است، طرفداران اين عقيده مى گويند: مداركى در دست است كه نشان مى دهد حيوانات نيز به اندازه خود داراى درك و فهمند، از جمله:
زندگى بسيارى از حيوانات آميخته با نظام جالب و شگفت انگيزى است كه روشنگر سطح عالى فهم و شعور آنها است.

كيست كه درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجيب آنها و نظام شگفت انگيز لانه و كندو، سخنانى نشنيده باشد، و بر درك و شعور تحسين آميز آنها آفرين نگفته باشد؟

گر چه بعضى ميل دارند همه اينها را يك نوع الهام غريزى بدانند، اما هيچ دليلى بر اين موضوع در دست نيست كه اعمال آنها به صورت ناآگاه (غريزى و بدون تعقّل) انجام مى شود.

چه مانعى دارد كه اين اعمال همان طور كه ظواهرشان نشان مى دهد ناشى از عقل و درك باشد؟

بسيار مى شود حيوانات بدون تجربه قبلى در برابر حوادث پيش بينى نشده دست به ابتكار مى زنند، مثلاً گوسفندى كه در عمرش گرگ را نديده، براى نخستين بار كه آن را مى بيند به خوبى خطرناك بودن اين دشمن را تشخيص داده و به هر وسيله كه بتواند براى دفاع از خود و نجات از خطر متوسل مى شود.

علاقه اى كه بسيارى از حيوانات تدريجاً به صاحب خود پيدا مى كنند، شاهد ديگرى براى اين موضوع است. بسيارى از سگ هاى درنده و خطرناك نسبت به صاحبان خود و حتى فرزندان كوچك آنان مانند يك خدمتگزار مهربان رفتار مى كنند.

داستان هاى زيادى از وفاى حيوانات و اين كه آنها چگونه خدمات انسانى را جبران مى كنند در كتاب ها و در ميان مردم شايع است كه همه آنها را نمى توان افسانه دانست.

مسلّم است آنها را به آسانى نمى توان ناشى از غريزه دانست; زيرا غريزه معمولاً سرچشمه كارهاى يكنواخت و مستمر است، اما اعمالى كه در شرايط خاصى كه قابل پيش بينى نبوده، به عنوان عكس العمل انجام مى گردد به فهم و شعور شبيه تر است تا به غريزه.

هم امروز، بسيارى از حيوانات را براى مقاصد قابل توجهى تربيت مى كنند، سگ هاى پليس براى گرفتن جنايتكاران، كبوترها براى رساندن نامه ها، و بعضى از حيوانات براى خريد جنس از مغازه ها، و حيوانات شكارى براى شكار كردن، آموزش مى بينند، و وظائف سنگين خود را با دقت عجيبى انجام مى دهند، (امروز حتى براى بعضى از حيوانات رسماً مدرسه افتتاح كرده اند!).

از همه اينها گذشته، در آيات متعددى از قرآن، مطالبى ديده مى شود كه دليل قابل ملاحظه اى براى فهم و شعور نسبی بعضى از حيوانات محسوب مى شود.

داستان فرار كردن مورچگان از برابر لشگر سليمان(عليه السلام)، و داستان آمدن هدهد به منطقه «سبا و يمن» و آوردن خبرهاى هيجان انگيز براى سليمان شاهد اين مدعا است. و مؤاخذه هدهد توسط حضرت سلیمان و ...

در روايات اسلامى نيز احاديث متعددى در زمينه رستاخيز حيوانات ديده مى شود، که پیش از این به مواردی از انها اشاره شد.

موفق باشید ...:Gol:

منبع: بنقل از پایگاه اینترنتی دانشکده معارف قرآنی اصفهان، با کمی تغییر.

مهدی عباس زاده;173934 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

سوال بعدی آیا کسانی که کار نیک میکنند از روی اختیار و کسانی که کار زشت میکنند برابرند؟

التماس دعا


سلام علیکم

اگر مقصودتان اینست که انسانهایی که از روی اختیار و آگاهی کار نیک یا زشت انجام می دهند، باید گفت:

امری بدیهی است که در میزان و حساب الهی نتیجه ی عقیده و عمل آنها برابر نیست. عقیده و عمل نیک، موجب نجات و سعادت و عقیده و عمل زشت، موجب هلاکت می شود.

اما از جهتی برابرند و آن عبارت است از اینکه چون بر اساس آگاهی و اختیارشان به نیکی یا زشتی روی می آورند، هر دو در میزان الهی، دارای سنگینی و وزن است و اینکه به هر دو رسیدگی می شود حتی اگر به قدر مثقالی باشد. (مثقال ذرة خیراً یره و مثقال ذرة شراً یره).

موفق باشید ...:Sham:

خب ، از جناب صدیق عزیز می خواهم که توضیح بدهد که آیا وقتی قیامت بشود ، این قیامت در واقع برای حیوانات هم هست ...... منظورم این نیست که حیوانات قیامت نمی روند ....منظورم اینه که این قیامتی که قرآن از آن صحبت می کند و انسان ها را به جهنم و بهشت می فرستد ، آیا حیوانات نیز قیامتشان همین قیامت است یا اینکه آن ها باز هم فرصت دارند و بعد از انسان ها باز هم زنده اند و قیامتی دیگر برای آنان بر پا خواهد شد ؟

آخر وقتی قرآن برای انسان های نادان فرستاده شده تا آن ها را دانا کند ، چه ارتباطی به حیوانات دارد ؟ آیا در قرآن گفته شده که ای سگ ها شما توسط موجودی با نام فلان فریب خواهید خورد همانند انسان ها که شیطان فریبنده آنان است ؟؟؟؟؟ یا گفته شده که ای جانوران شما نیز همراه انسان ها در این قیامت خواهید آمد و به اعمالتان جواب خواهی داد و مثلا خرسی که این کارو بکنه عذابش اینه و ....؟

خب ولی یه چیز مشکوک است ..... چرا مثال می زنند کسانی که حسادت می کنند دل ها و چهره ای مانند سگ به خود می گیرند ؟ آیا سگ ها حسود اند یا شیطانی ؟ ! پس چرا اینقدر با آدم ها خوب هستند ؟

در کل بگویم که آیا قیامتی که در قرآن از آن سخن گفته شده که برای انسان هاست نیز حیوانات هم قیامت دیگری مانند این دارند یا دقیقا درهمین قیامت انسانی حاضر می شوند ؟

Kamran;174024 نوشت:
خب ، از جناب صدیق عزیز می خواهم که توضیح بدهد که آیا وقتی قیامت بشود ، این قیامت در واقع برای حیوانات هم هست ...... منظورم این نیست که حیوانات قیامت نمی روند ....منظورم اینه که این قیامتی که قرآن از آن صحبت می کند و انسان ها را به جهنم و بهشت می فرستد ، آیا حیوانات نیز قیامتشان همین قیامت است یا اینکه آن ها باز هم فرصت دارند و بعد از انسان ها باز هم زنده اند و قیامتی دیگر برای آنان بر پا خواهد شد ؟

آخر وقتی قرآن برای انسان های نادان فرستاده شده تا آن ها را دانا کند ، چه ارتباطی به حیوانات دارد ؟ آیا در قرآن گفته شده که ای سگ ها شما توسط موجودی با نام فلان فریب خواهید خورد همانند انسان ها که شیطان فریبنده آنان است ؟؟؟؟؟ یا گفته شده که ای جانوران شما نیز همراه انسان ها در این قیامت خواهید آمد و به اعمالتان جواب خواهی داد و مثلا خرسی که این کارو بکنه عذابش اینه و ....؟

خب ولی یه چیز مشکوک است ..... چرا مثال می زنند کسانی که حسادت می کنند دل ها و چهره ای مانند سگ به خود می گیرند ؟ آیا سگ ها حسود اند یا شیطانی ؟ ! پس چرا اینقدر با آدم ها خوب هستند ؟

در کل بگویم که آیا قیامتی که در قرآن از آن سخن گفته شده که برای انسان هاست نیز حیوانات هم قیامت دیگری مانند این دارند یا دقیقا درهمین قیامت انسانی حاضر می شوند ؟


با سلام و ادب

پیشتر گفتیم که حیوانات نیز حشر دارند و در روز قیامت حاضر شده و در حد آگاهی و مسؤلیت‌هایشان‌، حسابرسی می‌شوند. و هر کدام به حق خود می‌رسند. چون حیوانات در مرحله‌ای ساده و پایین از تکلیف قرار دارند و به اندازه ی فهم و شعور مختصر و ضعیفی که دارند تکلیف برای آن‌ها قابل تصور است‌، به همین جهت حشر آن‌ها هم با انسان‌ها تفاوت دارد.

بعلاوه گفتیم که در روایات اسلامی احادیث متعددی در زمینه رستاخیز حیوانات دیده میشود، و این احادیث برای ما حجت است چون از معصوم (ع) وارد شده و در کلام معصوم که متصل به وحی الهی است خطا راه ندارد. از جمله اینکه: از ابوذر نقل شده که میگوید: ما خدمت پیامبر(ص) بودیم که در پیش روی ما دو بز به یکدیگر شاخ زدند، پیغمبر(ص) فرمود، میدانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران عرض کردند: نه، پیامبر(ص) فرمود ولی خدا میداند چرا؟ و به زودی در میان آنها داوری خواهدکرد، (تفسیر مجمع البیان و نور الثقلین ذیل آیه 5 تکویر).

و نیز شیخ طبرسی در تفسیر این آیه «ثُمَّ إِلَی رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ»؛ آنها بعد از مرگشان در روز قیامت بسوی خدا محشور میشوند. گفته است: همانطور که بندگان خدا محشور میشوند؛ و خداوند به آنها آنچه را که مستحقّ پاداش است پاداش میدهد، و برای بعضی از آنها نسبت به بعضی دیگر دادخواهی می نماید. مقصود ایه همه جنبندگان است یعنی حیوانات نیز محشور می شوند. و در آنچه از أبوهُرَیْره روایت کرده اند آمده است که او گفته است: خداوند در روز قیامت تمام مخلوقات خود را محشور میکند؛ بَهائم و جنبدگان و پرندگان و همه چیز را، و عدل خدا در آن روز به جائی میرسد که از گوسپندی که شاخ دار بوده است و به گوسپند بی شاخ، شاخ زده است حساب میگیرد و به او میگوید: خاک شو! و از همین جهت است که کافر میگوید: «یَـ'لَیْتَنِی کُنتُ تُرَ'بًا؛ کاش خاک می بودمی» (نبا/40).

روایتی از امیرمؤمنان علی (ع) ذکر شده اینکه: خداوند تبارک و تعالی چون برای خلائق ظاهر شود سوگندی متین و قوی بر خویشتن یاد کرده است و گفته است: «وَ عِزَّتِی وَ جَلاَلِی، لاَ یُجُوزُنِی ظُلْمُ ظالمٍ، وَ لَوْ کَفُّ بِکَفِّ، وَ لَوْ مَسْحَةٌ یِکَفِّ، وَ نْطَحَةُ مَا بَیْنَ الشَّاةِ الْقَرْنَآءِ إلَی الشَّاةِ الْجَمَّآءِ؛ فَیَقْتَصُّ اللَهُ لِلْعِبَادِ بَعْضِهِمْ مِنْ بَعْضٍ حَتَّی لاَ یَبْقَیِ لاِحَدٍ عِنْدَ أَحَدٍ مَظْلِمَةٌ. ثُمَّ یَبْعَثُهُمُ اللَهُ إلَی الْحِسَابِ؛ و سوگند به عزّت و جلال خودم که ستم هیچ ستمگری نمی تواند از من بگذرد، گر چه برخورد کف دستی به کف دستی باشد، و یا مالیدن دستی به کف دستی بوده باشد،(محاسن ج1 ص 7 ) و شاخی باشد که گوسفند شاخدار به گوسفند بی شاخ زده باشد. خداوند برای بندگانش قصاص میکند، و حقّ بعضی را از بعضی دیگر می ستاند؛ بطوریکه برای هیچ بنده ای در نزد دیگری تظلّم و دادخواهی باقی نماند. و سپس همه را به معرض حساب گسیل می نماید» (مجلسی جلد 15 بحارالانوار ص 100).

قریب به همین مضمون در روایتی از طرق اهل تسنن از پیامبر نقل شده که فرمود: « ان الله یحشر هذه الامم یوم القیامة و یقتص من بعضها لبعض حتی یقتص للجماء من القرناء؛ خداوند تمام این جنبندگان را روز قیامت بر می انگیزاند و قصاص بعضی را از بعضی میگیرد، حتی قصاص حیوانی که شاخ نداشته و دیگری بی جهت به او شاخ زده است از او خواهد گرفت. (تفسیر المنار).

علاوه بر اینها، مطلب روشن و واضح است، وقتی اصل حشر و رستاخیز حیوانات بر اساس آیات و روایات، ثابت باشد، بی شک مسأله تکلیف انها نیز ثابت است، در غیر اینصورت، حشر حیوانات در قیامت وجهی ندارد، و اگر برای رسیدگی به حساب انها نباشد، (چنانکه در روایات ذکر شده) حشر آنها امری بیهوده و عبث خواهد بود، در حالیکه از حکیم کار عبث و بیهوده منتفی است.

اما بدون شک، حسابرسی انها با حسابرسی ابناء بشر که دارای موهبت عقل و آگاهی و اختیار بوده اند متفاوت است و نیز کمیت و کیفیت حساب (پاداش و جزاء) آنها با انسان متفاوت است، پاداش و جزای انسان، چنانکه در آیات و روایات به ان اشاره شده جاودانه و همیشگی است، اما مجازات حیوانات خاطی چنانکه در روایات به آن اشاره شده به همان میزانی است که از سوی حیوان دیگری مورد ظلم واقع شده باشد.

طبق برخی نقل ها حیوانات هم بعد از آن که به حسابشان رسیدگی شد و به حق خود رسیدند برخی به بهشت متناسب با جایگاه خودشان می‌روند.

ممکن است از بحث حشر برخی از حیوانات در قیامت استفاده شود و بگوییم که برخی از حیوانات دارای عالم برزخ نیز هستند چون عالم برزخ در واقع عالمی است که بر سر راه تمام کسانی که قرار است محشور شوند، قرار دارد و در حقیقت کسانی که از دنیا می‌روند تا برپایی روز قیامت‌، در عالم برزخ بسر می‌برند. (ر.ک‌:بحارالانوار، علامه مجلسی‌؛، ج 7، ص 276، مؤسسة الوفأ، بیروت / المیزان‌، علامه طباطبایی‌؛، ج 7، ص 73 ـ 83، دارالکتب الاسلامیة / نمونه‌، ج 5، ص 221 ـ 227، دارالکتب الاسلامیة / مجمع البیان‌، علامه طبرسی‌؛، ج 10، ص 249، چاپ بیروت‌.)

موفق باشید ...:Sham:

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

دوست عزیز صدیق جان بنده از حرف حق پرسیدم که حالا که حشر رو قبول داره پس به تبع اون باید بگه برای چی اینا محشور میشن بی دلیل نیست که!! و الا خودم هم قبول دارم که حشر برای سوال و جوابه

کل متنتون رو خوندم به غیر از

صدیق;174049 نوشت:
پاداش و جزای انسان، چنانکه در آیات و روایات به ان اشاره شده جاودانه و همیشگی است

باقیشو الحمد لله ما هم قبول داشتیم و داریم

اما سوال من جواباش چیه!!
سوال اول : چرا حیوانات محشور میشن؟

صدیق;174049 نوشت:
وقتی اصل حشر و رستاخیز حیوانات بر اساس آیات و روایات، ثابت باشد، بی شک مسأله تکلیف انها نیز ثابت است، در غیر اینصورت، حشر حیوانات در قیامت وجهی ندارد، و اگر برای رسیدگی به حساب انها نباشد، (چنانکه در روایات ذکر شده) حشر آنها امری بیهوده و عبث خواهد بود، در حالیکه از حکیم کار عبث و بیهوده منتفی است.

سوال دوم آیا کسانی که از روی اختیار کار نیک میکنن با کسانی که از روی اختیار کار بد میکنن برابرن؟

منظور از کسانی شامل حیوانات و انسانها بوده چون از نظر من مختار بودن حیوانات امری بدیهی هست شما اگه زیست رشته تجربی هم بخونید میبینید که یه سری حیوانات قدرت حل مسئله زیادی دارند مثل میمون و یه سری به اون اندازه ندارند مثل سگ(البته این نقل از کتاب زیسته) به نظر شما حل مسئله دلیل بر اختیار نیست؟
پس اگر اختیار دارند میتوانند کار خوب و بد هم انجام بدهند

و کسی که کار خوب میکند هرگز نمیتواند با کسی که کار بد میکند برابر باشد و این بدیهی است پس انان هم باید دادگاه عدل الهی و فضلش را تجربه کنند

سوال سوم

مهدی عباس زاده;173934 نوشت:
سوال بعدی غریزه به آن معنا که شما میفرمایید با وحی که در قرآن(درمورد زنبور) آمده فرقش چیست؟ و اصلا اثبات این غریزه منوط به چیست؟ و آیا همین که انسان ها غریزه هم دارند دلیل بر نفی اختیار ایشان است؟

اینو جناب حرف حق جواب بدهند خوشحال میشم

التماس دعا

harfe hagh;173796 نوشت:
معذرت میخوام جناب کارشناس این قسمت از فرمایشاتتون رو متوجه نشدم میشه یه کم بهتر توضیح بدین؟ ممنون

دو موجود داريم كه هر دو مختارند و راه درست و راه اشتباه را از هم تشخيص مي دهند.حال از طرفي ديگر تا اينجا ثابت شد براي اين دو موجود آخرتي هم وجود دارد.

اگر در آخرت به موجودي كه راه درست را انتخاب كند و موجودي كه راه اشتباه را ، جزاي يكساني داده شود آن گاه اين از عدل خدا به دور است.

از طرفي ديگر بعد از اثبات اختيار در موجودات سوالي كه مطرح مي شود اين است كه هدف از اختيار چيست؟مي گوييم خداوند اختيار را در موجودات قرار مي دهد كه با اختيار خود راه صحيح را انتخاب كنند و اگر مهم نبود چه راهي را انتخاب مي كنند و قرار نبود بابت اين انتخاب جزا داده شوند در آن صورت ،قرار دادن اختيار در موجودات كار عبث و بيهوده اي خواهد بود!از طرفي هم خداوند كار عبث و بيهوده انجام نمي دهد.در نتيجه اين اختيار بيهوده نيست.


مهدی عباس زاده;173934 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

پس تا اینجای بحث جناب حرف حق حشر را قبول دارند!

یه سوال اینان برای چه محشور شوند؟

سوال بعدی آیا کسانی که کار نیک میکنند از روی اختیار و کسانی که کار زشت میکنند برابرند؟

سوال بعدی غریزه به آن معنا که شما میفرمایید با وحی که در قرآن(درمورد زنبور) آمده فرقش چیست؟ و اصلا اثبات این غریزه منوط به چیست؟ و آیا همین که انسان ها غریزه هم دارند دلیل بر نفی اختیار ایشان است؟

اما متنی که فرمودید ایشان توضیح بدهند با اجازتون در سوال دوم من اگه دقت کنید جوابش رو میگیرید

التماس دعا

خوب شما ظاهرا زحمت کشیدید خودتون سوال کردید و خودتون هم اومدید با برداشت خودتون جوابشو دادید و فقط مونده سوال آخر.

جواب سوال اول: شما لطف کنید بگید در قیامت چرا کوه ها مانند پشم متلاشی میشن؟ همان جوابی رو که شما به این پرسش میدهید برای سوال خودتون هم جواب همونه . آیا خداوند نعوذ بلله کار عبث میکند که کوه ها را متلاشی میکند؟ دلیلش چیست که این کار را میکند ؟ دوست عزیز اینها از نشانه های قیامت هستند و لزوما ما نباید از حکمت این اوامر مطلع باشیم. و لزوماهم ما نمی توانیم بگوییم که چون اینها محشور میشوند به خاطر پاداش و جزاست. شاید اینها هم از گواهان اعمال ما در روز حساب باشند شاید... خلاصه الله اعلم.

جواب سوال دوم: اگر فرض کنیم که اختیار آنها از نوع اختیار انسانهاست به یقین برابر نیستند اما ابتدا باید ثابت شود.

و متاسفانه بنده سوال آخرتان را که شما خیلی روش تاکید کردید که پاسخ بدم خوب متوجه نشدم که بخوام جواب بدم اگه میشه کل سوال آخر رو یه جور دیگه توضیح بدین ممنون میشم.( قریضه به کدام معنا؟ :Gig:)

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

دوست عزیز جناب حرف حق

harfe hagh;174511 نوشت:
جواب سوال اول: شما لطف کنید بگید در قیامت چرا کوه ها مانند پشم متلاشی میشن؟ همان جوابی رو که شما به این پرسش میدهید برای سوال خودتون هم جواب همونه . آیا خداوند نعوذ بلله کار عبث میکند که کوه ها را متلاشی میکند؟ دلیلش چیست که این کار را میکند ؟ دوست عزیز اینها از نشانه های قیامت هستند و لزوما ما نباید از حکمت این اوامر مطلع باشیم. و لزوماهم ما نمی توانیم بگوییم که چون اینها محشور میشوند به خاطر پاداش و جزاست. شاید اینها هم از گواهان اعمال ما در روز حساب باشند شاید... خلاصه الله اعلم.

بحث متلاشی شدن کوهها و ...... فقط بحث نشانه بودن رو در بر نداره اینها مقدمات تبدیل شدن زمین به زمین قیامتی هست یعنی به گونه ای شود که قیامت بتواند ایجاد شود!! اما حشر حیوانات دلیلی ندارد اگر بگوییم که برای پاسخ دادان به اعمال نیست
یوم تبدل الارض غیر الارض

harfe hagh;174511 نوشت:
جواب سوال دوم: اگر فرض کنیم که اختیار آنها از نوع اختیار انسانهاست به یقین برابر نیستند اما ابتدا باید ثابت شود.

نوع اصلا مطرح نیست فقط بحث این است که اختیار دارند یا جبر تمام اعمال اینان دلالت بر اختیار دارد جبر باید اثبات شود!!

harfe hagh;174511 نوشت:
و متاسفانه بنده سوال آخرتان را که شما خیلی روش تاکید کردید که پاسخ بدم خوب متوجه نشدم که بخوام جواب بدم اگه میشه کل سوال آخر رو یه جور دیگه توضیح بدین ممنون میشم.( [="red"]غریضه[/] به کدام معنا؟ )

شما ادعای وجود غریضه کردید شما توضیح بدهید غریضه مد نظر شما چیست تا صحبت کنیم ببینیم این غریضه آیا دلیل بر عدم حشر میشود یا نه!

التماس دعا

صدیق;174021 نوشت:

كيست كه درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجيب آنها و نظام شگفت انگيز لانه و كندو، سخنانى نشنيده باشد، و بر درك و شعور تحسين آميز آنها آفرين نگفته باشد؟

گر چه بعضى ميل دارند همه اينها را يك نوع الهام غريزى بدانند، اما هيچ دليلى بر اين موضوع در دست نيست كه اعمال آنها به صورت ناآگاه (غريزى و بدون تعقّل) انجام مى شود.

چه مانعى دارد كه اين اعمال همان طور كه ظواهرشان نشان مى دهد ناشى از عقل و درك باشد؟

بسيار مى شود حيوانات بدون تجربه قبلى در برابر حوادث پيش بينى نشده دست به ابتكار مى زنند، مثلاً گوسفندى كه در عمرش گرگ را نديده، براى نخستين بار كه آن را مى بيند به خوبى خطرناك بودن اين دشمن را تشخيص داده و به هر وسيله كه بتواند براى دفاع از خود و نجات از خطر متوسل مى شود.

علاقه اى كه بسيارى از حيوانات تدريجاً به صاحب خود پيدا مى كنند، شاهد ديگرى براى اين موضوع است. بسيارى از سگ هاى درنده و خطرناك نسبت به صاحبان خود و حتى فرزندان كوچك آنان مانند يك خدمتگزار مهربان رفتار مى كنند.

داستان هاى زيادى از وفاى حيوانات و اين كه آنها چگونه خدمات انسانى را جبران مى كنند در كتاب ها و در ميان مردم شايع است كه همه آنها را نمى توان افسانه دانست.

مسلّم است آنها را به آسانى نمى توان ناشى از غريزه دانست; زيرا غريزه معمولاً سرچشمه كارهاى يكنواخت و مستمر است، اما اعمالى كه در شرايط خاصى كه قابل پيش بينى نبوده، به عنوان عكس العمل انجام مى گردد به فهم و شعور شبيه تر است تا به غريزه.

هم امروز، بسيارى از حيوانات را براى مقاصد قابل توجهى تربيت مى كنند، سگ هاى پليس براى گرفتن جنايتكاران، كبوترها براى رساندن نامه ها، و بعضى از حيوانات براى خريد جنس از مغازه ها، و حيوانات شكارى براى شكار كردن، آموزش مى بينند، و وظائف سنگين خود را با دقت عجيبى انجام مى دهند، (امروز حتى براى بعضى از حيوانات رسماً مدرسه افتتاح كرده اند!).

از همه اينها گذشته، در آيات متعددى از قرآن، مطالبى ديده مى شود كه دليل قابل ملاحظه اى براى فهم و شعور نسبی بعضى از حيوانات محسوب مى شود.

داستان فرار كردن مورچگان از برابر لشگر سليمان(عليه السلام)، و داستان آمدن هدهد به منطقه «سبا و يمن» و آوردن خبرهاى هيجان انگيز براى سليمان شاهد اين مدعا است. و مؤاخذه هدهد توسط حضرت سلیمان و ...

در روايات اسلامى نيز احاديث متعددى در زمينه رستاخيز حيوانات ديده مى شود، که پیش از این به مواردی از انها اشاره شد.

تمام مطالبی را که شما فرمودید موضوع مورچه و زنبور عسل و علاقه و وفای حیوانات به صاحبان خود ناشی از غریزه است. شما فرمودید گوسفندی که در تمام عمرش گرگ را ندیده و وقتی برای نخستین بار با حیوانی مواجه میشود خطرناک بودن دشمن را تشخیص میدهد و گویا خواستید از آن برای اثبات اختیار استناد کنید حال شما بفرمایید بگویید نوزادی که تازه متولد میشود مگر برای نخستین بار نیست که با سینه مادر مواجه میشود و برای اولین بار شیر را میمکد آیا این غریزی نیست؟ نکند این هم دلیل اختیار آن نوزاد است و از نوع اختیاری که میتوان آنرا پاداش و جزا نمود؟!؟! نکند این غزیزه هم سرچشمه کارهای مستمر است آخه اون نوزاد کی اون کارو از قبل انجام داده که بخوایم بگیم این غریزه نتیجه کار مستمر اونه؟
داستان حضرت سلیمان و هدهد را هم که عرض کردم آنها موردی بوده و نمیتوان آن را تعمیم داد چرا توجه نمیکنید؟

اندیشمند;174345 نوشت:

دو موجود داريم كه هر دو مختارند و راه درست و راه اشتباه را از هم تشخيص مي دهند.حال از طرفي ديگر تا اينجا ثابت شد براي اين دو موجود آخرتي هم وجود دارد.

اگر در آخرت به موجودي كه راه درست را انتخاب كند و موجودي كه راه اشتباه را ، جزاي يكساني داده شود آن گاه اين از عدل خدا به دور است.

از طرفي ديگر بعد از اثبات اختيار در موجودات سوالي كه مطرح مي شود اين است كه هدف از اختيار چيست؟مي گوييم خداوند اختيار را در موجودات قرار مي دهد كه با اختيار خود راه صحيح را انتخاب كنند و اگر مهم نبود چه راهي را انتخاب مي كنند و قرار نبود بابت اين انتخاب جزا داده شوند در آن صورت ،قرار دادن اختيار در موجودات كار عبث و بيهوده اي خواهد بود!از طرفي هم خداوند كار عبث و بيهوده انجام نمي دهد.در نتيجه اين اختيار بيهوده نيست.

نمی دانم شما چرا اینقدر اصرار دارید آن اختیاری که حیوانات دارند دلیل پاداش و جزا بدانید. آقا جان خداوند متعال آن نوع اختیار که به نظر من اختیاری غریضیست برای حیوانات قرار داده تا احتیاجاتشان در این جهان براورده شود مثلا همان عکس العملی که یک گوسفند در مقابل مواجه شدن با یک حیوان وحشی نشان میدهد و جناب صدیق به آن اشاره فرمودند خداوند سبب بقای آن حیوان قرار داده و این جزئی از قوانین نظام آفرینش است نه اینکه بخواهد آنرا سبب پاداش و جزای آنان قرار دهد.

سلام

یه سوال

چرا بعضی حیوانات بهشت می روند بعضی نه؟

mkk1369;174834 نوشت:
سلام

یه سوال

چرا بعضی حیوانات بهشت می روند بعضی نه؟

دوست عزیز مثل اینکه مبحث ما رو از اول مطالعه نکردید خوب ما هم داریم پیرامون همین مطالب بحث میکنیم.[دوستان میفرمایندچون اختیار دارند پس شامل پاداش و جزا میشن و نظر بنده هم که اگه بخونین معلومه...]

Kamran;173393 نوشت:
دقیقا یعنی : خدا موجوداتی رو که می تونیم ببینیم را برای ما آفریده ..... و موجوداتی را که نمی توانیم ببینیم هم ارتباط خاصی با ان ها نداریم ! مثه جن ها ...

سلام

من قبول ندارم

دلیل اش وجود ملائک است

ما ملائک را هم نمی بینیم اما از وجودشان بهره می بریم یکی از کار های انان محافظت از ما است!!

یا رزق و روزی
قبض روح و...

انسان هایی هم هستند که از اجنه پلید بهره می برند و جادو می کنند

ولی این کار از امور ممنوعه است

Kamran;173393 نوشت:
چرا وقتی قیامت می شود ، این دنیا جسمانی کاملا تغییر می کند

دنیای کنونی دنیا محدود به زمان و مکان است و برای وجود حشر متحول می شود

این دنیا از بین نمی رود بلکه تبدیل می شود

که البته این بنا بر فکر بنده است جواب درست با کار شناسان:Gol:

kamran;173877 نوشت:
منظور من این بود که این موجودات تنها در این دنیا برای ما به وجود آمده اند و در آخرت و قیامت ما دیگر این موجودات را نخواهیم دید و این موجودات کاملا دنیایی متفاوت دارند و قیامتشان ، قیامت ما نیست ...... چون قیامت به دست انسان ها و خدا برای انسان ها بر پا می شود که البته موجوداتی که نمی توانیم ببینیمشون مثل اجنه ها هم در این قیامت شرکت دارند ... چون در قرآن از آن ها یاد شده

سلام

پس اسب امام حسین(ع)

چه طوری به بهشت میره؟

مهدی عباس زاده;174612 نوشت:

بحث متلاشی شدن کوهها و ...... فقط بحث نشانه بودن رو در بر نداره اینها مقدمات تبدیل شدن زمین به زمین قیامتی هست یعنی به گونه ای شود که قیامت بتواند ایجاد شود!! اما حشر حیوانات دلیلی ندارد اگر بگوییم که برای پاسخ دادان به اعمال نیست
یوم تبدل الارض غیر الارض

خوب برای چی زمین به زمین دیگه ای تبدیل بشه مگه همون زمین قبلی چی بود؟ خوب تبدیل شدن زمین به زمین دیگه هم باز از نشانه های قیامته و ما حکمتش رو نمیدونیم. اصلا شما بیا ثابت کن که حیوونا برای پاداش و جزا میخوان محشور بشن و واسه منظوری دیگه نیست.

مهدی عباس زاده;174612 نوشت:

نوع اصلا مطرح نیست فقط بحث این است که اختیار دارند یا جبر تمام اعمال اینان دلالت بر اختیار دارد جبر باید اثبات شود!!

اتفاقا نوع خیلی هم مطرحه. اختیار دارن قبول ولی نه از نوع اختیاری که بخوان به خاطرش جواب پس بدن.

مهدی عباس زاده;174612 نوشت:

شما ادعای وجود غریضه کردید شما توضیح بدهید غریضه مد نظر شما چیست تا صحبت کنیم ببینیم این غریضه آیا دلیل بر عدم حشر میشود یا نه!

منظورم همون غریضه ای که وقتی حیوان با شرایطی خاص مواجه میشه خود بخود عکس العملی متناسب با اون شرایط نشون میده مثلا وقتی حیونی تشنه میشه خودبخود به سمت آب میره تا خودش رو سیراب کنه یا همون مثال نوزادی که تازه متولد میشه و با شیر خوردن سعی میکنه نیاز خودش رو برطرف کنه.

سلام

ممکنه

نظریه تکامل به طور معکوس صحیح باشد؟:Gol:

یعنی تکامل حیوانات به سمت انسان:Gol:

[="darkgreen"]أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ وَكَثِیرٌ حَقَّ عَلَیهِ الْعَذَابُ وَمَنْ یهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ یفْعَلُ مَا یشَاءُ«الحج/18»
آیا ندانستی که خداست که هر کس در آسمانها و هر کس در زمین است و خورشید و ماه و [تمام] ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم برای او سجده می‏کنند و بسیاری‏اند که عذاب بر آنان واجب شده است و هر که را خدا خوار کند او را گرامی‏دارنده‏ای نیست چرا که خدا هر چه بخواهد انجام می‏دهد
[/]

[="navy"]سلام

اگر حیوانات حشر دارند پس چرا در این ایه فقط مردم تفکیک شده و بقیه جمع امده است ؟[/]

mkk1369;175354 نوشت:
سلام

ممکنه

نظریه تکامل به طور معکوس صحیح باشد؟:Gol:

یعنی تکامل حیوانات به سمت انسان:Gol:


با سلام:Gol:

هیچ دلیلی اعم از عقلی و نقلی بر این مطلب نداریم. همه چیز بسته به خواست و اراده خداوند است.

البته بدون شک، تداوم فیض الهی ثابت است، و زمانی را نمی توان بدون وجود فیض الهی تصور نمود، اما کیفیت آن برای ما نامشخص است. تا حکمت و اراده الهی چه باشد.

موفق باشید ...:Gol:

mkk1369;174834 نوشت:
سلام

یه سوال: چرا بعضی حیوانات بهشت می روند بعضی نه؟


با سلام و تشکر:Gol:

در پستهای پیشین گفتیم؛ اينكه حيوانات در قيامت محشور مي شوند يا نه، بين علماء اهل فن اختلاف است، گروهي قائلند قيامت مخصوص جنّ و انس است و حيوانات در قيامت محشور نخواهند شد، ليكن مشهور بين بزرگان و مفسران اين است كه حيوانات هم مثل انسانها در قيامت مبعوث خواهند شد. و به اندازه ی درك و شعورشان جزاء داده خواهند شد و از ظاهر بعضي آيات و روايات اين مطلب فهميده مي شود. که توضیحات ان گذشت.

اما در پاسخ به این سؤال، مقدمتاً باید گفت: اينكه بعد از قيامت، عاقبت كار حيوانات به كجا مي رسد، آيا به بهشت مي روند؟ يا به جهنم... يا نابود مي شوند؟ و در قيامت فقط براي احقاق حق محشور مي شوند، و یا امثال این جزئیات، در اين باره دليل روشني از آيات و احاديث معتبر در دسترس نيست و بايد گفت و الله العالم.

گرچه در همين مورد هم رواياتي وجود دارد ليكن نمي توان بطور قطع به آنها استناد كرد، از جمله:

قال الصادق ـ عليه السّلام ـ : «اَيُّ بعير حج عليه ثلاث حجج يجعل من نعم الجَنّة.»
معنا: امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: كسي كه با شتري سه بار حج شرفياب شود مركبش بهشتي خواهد بود.(من لا يحضره الفقيه، تأليف شيخ صدوق (ره)، جلد 2، صفحه 191، حديث 872، انتشارات دارالكتب. )

قال رسول الله ـ صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ـ : «اَنّ خيول الغزاة في الدنيا خيو لهم في الجَنَّة.»
معنا: اسبان عرصة جنگ (جنگهايي كه براي اعتلاي اسلام بوده است) اسبان بهشت خواهند بود.(بحار الانوار، ج 6، ص 130.)

و همچنين روايات ديگري كه در مورد سگ اصحاب كهف يا حمار بلعم باعورا و... نقل شده است.

و بر فرض صحة اسناد اين روايات و اعتبار آنها، در مي يابيم كه بعضي از حيوانات كه عمل ويژه اي در راه خدا از آنها سرزده و يا توسط صاحب خود، در راه خدا بكار گرفته شده اند وارد بهشت مي شوند نه همة حيوانات. اما بدون شک، به دلایل واقعی و چرائی این امر نمی توانیم آگاهی و وقوف پیدا کنیم.

در پايان ذكر يك نكته درخور توجه است:

از آنجا كه قيامت و احوالات آن، كلاً از دسترس حس و تجربة ما خارج است لذا اظهارنظر كردن در مورد جزئيات قيامت، خارج از درك و عقل انسانهاست و براي اين منظور بايد تسليم وحي شد و از اظهار نظر كردن بي مورد و احياناً خرافي اجتناب كرد، تا در اخذ معارف ديني دچار لغزش و انحراف نشويم.

(پایگاه اینترنتی اندیشه قم، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، آفرینش حیوانات، با کمی تغییر و تصرف)

موفق باشید ...:Gol:

harfe hagh;174829 نوشت:
نمی دانم شما چرا اینقدر اصرار دارید آن اختیاری که حیوانات دارند دلیل پاداش و جزا بدانید. آقا جان خداوند متعال آن نوع اختیار که به نظر من اختیاری غریضیست برای حیوانات قرار داده تا احتیاجاتشان در این جهان براورده شود مثلا همان عکس العملی که یک گوسفند در مقابل مواجه شدن با یک حیوان وحشی نشان میدهد و جناب صدیق به آن اشاره فرمودند خداوند سبب بقای آن حیوان قرار داده و این جزئی از قوانین نظام آفرینش است نه اینکه بخواهد آنرا سبب پاداش و جزای آنان قرار دهد.

دوست عزيز


جواب من از مقدمات پذيرفته شده تشكيل شده بود كه لازمه آن همان نتيجه است و شما اگر به مقدمات ايراد داريد لطف كنيد و بيان كنيد ممنون ميشم.


ماهيت اختيار با غريضه تفاوت دارد ، اختيار قدرت بر انجام و ترك فعل است ولي غريضه يه ميل و گرايشي است كه در نهاد جانداران گذاشته شده است. جاندارها به حکم غریزه‏ فعالیت می‏کنند ، به حکم غریزه کارها را تقسیم کرده‏اند ، به حکم غریزه‏ انضباط و نظم را رعایت می‏کنند ، به حکم غریزه انجام وظیفه می‏کنند ، طرز فعالیتهای غریزی آنها شبیه است به عملیات طبیعی بدن ما نظر حرکات منظم‏ قلب و ریه و گردش خون و غیره ، یعنی یک نوع جبر و ضرورت و عدم امکان‏ تخلفی حکمفرماست .در خود انسان هم غرايض وجود دارند مانند ميل به زيبايي و غريضه جنسي و...اما ماهيت اين ها با اختيار تفاوت دارد.در حيوانات هم اگر مختار باشند (بر برخي افعال) بايد اثري كه از اختيار به دست مي آيد قائل شويم.


البته شايد شما اختيار آن ها را شبيه اختيار انسان تصور مي كنيد اين مطلب براي شما قابل ملموس نيست در حالي كه اختيار شدت و ضعف دارد و در حيوانات قابل مقايسه با انسان نيست.

با تشكر

صدیق;175569 نوشت:
هیچ دلیلی اعم از عقلی و نقلی بر این مطلب نداریم. همه چیز بسته به خواست و اراده خداوند است.

سلام

بگذارید بنده دلایل را بیان کنم

هم این طوری مطلبم روشن تر می شه و هم شاید بشه دقیق رد یا تایید کرد

ببینیید ما می دانیم انسان اشرف مخلوقات است

و دلایل عقلی بر این حکم فرما است!!

و ان تصرف انسان بر دیگر موجودات است

و اما چرا نی گویم شاید درست باشه

اینکه در بحث نفس شناسی حتما می دانید که ما دارای نفس حیوانی هستیم که با اموزه های الهی باید کاری کنیم تا از ملائک نیز برتر شویم

یعتی تکامل نفس از حیوانی به انسانی و تکمیل ان

خوب آیا ممکن است این مورد در عالم جسمانی نیز روی دهد؟

یعنی جسم حیوان به جسم انسان
و روح حیوان به روح انسان تکامل یابد؟

یا حتی بر عکس ان

روح انسان به روح حیوان
و جسم انسان به جسم انسان تبدیل شود؟

خوب در فرض اول

دلایل همسانی ژن های بوزینه با انسان
شباهت جمجمه ها و...

و اما تنزل انسان به حیوان

همان مسخ

و تبدیل انسان گنه کار به شکل های حیوانات و یا شکل های دیگر؟

می تواند درست باشد؟

یا اینکه تبدیل جسم ملائک به انسان به خواست خدا و...

ایا درست هست؟

و می شود روی دهد؟

صدیق;175574 نوشت:
اما در پاسخ به این سؤال، مقدمتاً باید گفت: اينكه بعد از قيامت، عاقبت كار حيوانات به كجا مي رسد، آيا به بهشت مي روند؟ يا به جهنم... يا نابود مي شوند؟ و در قيامت فقط براي احقاق حق محشور مي شوند، و یا امثال این جزئیات، در اين باره دليل روشني از آيات و احاديث معتبر در دسترس نيست و بايد گفت و الله العالم.

سلام

اگر این مبعوث شدن در جهت شهادت باشد چه طور؟

مثلا جسم فرد گنه کار بهشت می رود یا جهنم؟

یا مثلا اگر از کتابی بد استفاده کند

ایا ان کتاب در دوزخ سالم می ماند یا خیر؟

آیا حشر حیوانات هم به این شکل می تواند باشد؟

مثلا اسب امام حسین (ع) چون امام در راه حق استفاده کرده اند

با ایشان به بهشت می روند؟

و...

ایا ممکن است صحیح باشد؟

mkk1369;175775 نوشت:
سلام

بگذارید بنده دلایل را بیان کنم

هم این طوری مطلبم روشن تر می شه و هم شاید بشه دقیق رد یا تایید کرد

ببینیید ما می دانیم انسان اشرف مخلوقات است

و دلایل عقلی بر این حکم فرما است!!

و ان تصرف انسان بر دیگر موجودات است

و اما چرا نی گویم شاید درست باشه

اینکه در بحث نفس شناسی حتما می دانید که ما دارای نفس حیوانی هستیم که با اموزه های الهی باید کاری کنیم تا از ملائک نیز برتر شویم

یعتی تکامل نفس از حیوانی به انسانی و تکمیل ان

خوب آیا ممکن است این مورد در عالم جسمانی نیز روی دهد؟

یعنی جسم حیوان به جسم انسان
و روح حیوان به روح انسان تکامل یابد؟

یا حتی بر عکس ان

روح انسان به روح حیوان
و جسم انسان به جسم انسان تبدیل شود؟

خوب در فرض اول

دلایل همسانی ژن های بوزینه با انسان
شباهت جمجمه ها و...

و اما تنزل انسان به حیوان

همان مسخ

و تبدیل انسان گنه کار به شکل های حیوانات و یا شکل های دیگر؟

می تواند درست باشد؟

یا اینکه تبدیل جسم ملائک به انسان به خواست خدا و...

ایا درست هست؟
و می شود روی دهد؟


با سلام و تشکر:Gol:

اصل تنزل انسان به حیوان (مسخ شدن) هم به طریق عقلی و هم نقلی قابل اثبات بوده و امری ممکن است، چنانکه بطریق نقل وارد شده که بعضی انسانها بدلیل نافرمانی خدا و پیروی از نفسانیات خود در همین دنیا مسخ شده اند و طبق روایات، در قیامت نیز، بدلیل آنکه عالم باطن است، انسانها با حقیقت و باطن واقعی شان محشور می شوند بعضی به شکل میمون، بعضی به شکل گرگ، بعضی به شکل سگ و امثال آن ...

اما در خصوص ملائکه گفتنی است که جسم انها به جسم انسانی تبدیل نمی شود، بلکه "تمثل" پیدا می کنند. زیرا تبدیل بمعنای تغییر تمام و کمال را گویند، در حالیکه تمثّل" در تمامی کاربردهای خود، بدین معناست كه چیزى یا شخصى صورتاً به شكل دیگرى در آید و نزد آدمى ظاهر شود بی آن كه ماهیت و ذات آن تغییر یافته باشد.

چنانکه قرآن می فرماید: "فتمثل لها بشراً سوّیاً" مفهوش این است كه فرشته‏ى الاهى به صورت انسانى در آمد. بدون شك معناى این سخن این نیست كه جبرئیل صورتاً و سیرتاً تبدیل به یك انسان شد؛ چرا كه چنین انقلاب و دگرگونى ممكن نیست، بلكه منظور این است كه به صورت انسان درآمد هرچند سیرت، همان فرشته بود، ولى مریم در ابتداى امر خبر نداشت، از این رو چنین تصور كرد كه در برابر موجودى قرار دارد كه سیرتاً و صورتاً انسان است.

اما در رد سؤالی که بصورت یک نظریه ذکر کردید: اینکه آیا نفس حیوانی می تواند به روح انسانی انتقال یافته یا تکامل یابد، (ریشه در همان نظریه تناسخ دارد) گفتنی است:

اگر نفس متعلق به حیوان در حد حیوانی تعین پیدا كرده باشد، ‌نمی‎تواند به بدن انسان تعلق بگیرد، و نیز نمی تواند به مرحله نفس انسانی تکامل یابد. زیرا نفس حیوانی از آن نظر كه در درجه حیوانی محدود و متعین گشته است كمال آن در دو قوه معروف "شهوت و غضب" است، و این دو قوه، برای نفس در این حد كمال شمرده می‎شود، و اگر نفس حیوانی در این حد فاقد این دو نیرو باشد، در حقیقت حیوان نبوده و بالاترین ویژگی های كمالی خود را فاقد می‎باشد.

در حالی كه این دو قوه برای نفس انسانی نه تنها مایه كمال نیست، بلكه مانع از تعالی آن به درجات رفیع انسانی است؛ زیرا نفس انسانی در صورتی تكامل می‎یابد كه این دو نیرو را مهار كند.

اكنون سؤال می‎شود كه: نفس حیوانی چگونه می‎تواند پایه تكامل انسان باشد، در حالی كه كمالات متصور در این دو، با یكدیگر تضاد و تباین دارند. اگر نفس حیوانی با چنین ویژگی‎ها به بدن انسان تعلق گیرد نه تنها مایه كمال او نمی‎باشد، بلكه او را از درجه انسانی پایین آورده و در حد حیوانی قرار خواهد داد كه با چنین سجایا و غرایز هم گامند.

البته قایلان به این نوع تناسخ به جای تصویر تكامل به صورت متصل و پیوسته، آن را به صورت منفصل و گسسته اندیشیده‎اند؛ و تفاوت تناسخ به این معنا، با حركت جوهری در این است كه در تناسخ به این معنا تكامل نفس به صورت گسسته و با موضوعات مختلف (نبات، حیوان، انسان) صورت می‎پذیرد، در حالی كه تكامل نفس درحركت جوهری به صورت پیوسته و با بدن واحد تحقق می‎یابد.

که فرضیه شما نیز مستثنی از این سیر تکاملی منفصل نیست چنانکه قائلان به این نوع تناسخ بر آن معتقدند.

به تعبیر روشن‎تر: در این نظریه نفس نباتی با ویژگی های خاص خود تعین پیدا كرده و با این خصوصیات به بدن حیوانی تعلق می‎گیرد، ‌و نفس حیوانی با تعینات حیوانی كه خشم و شهوت از صفات بارز آن است ـ به بدن انسان تعلق می‎گیرد، آن‎گاه مسیر كمال را می‎پیماید، لیكن باید توجه كرد كه این نوع سیر، موجب تكامل نمی‎گردد، بلكه موجب انحطاط انسان به درجه پایین‎تر می‎باشد، زیرا اگر نفس حیوانی كه با خشم و شهوت اشباع شده به بدن انسان تعلق گیرد او را به صورت انسان درنده در خواهد آورد كه جز شهوت و غضب چیزی نخواهد فهمید. در حالی كه در حركت جوهری، جماد در مسیر تكاملی خود به انسان می‎رسد ولی هیچ‎گاه در مرتبه‎ای تعین نیافته و ویژگی‎های هر مرتبه را به صورت مشخص واجد نمی‎باشد. (برای مطالعه بیشتر. رجوع کنید به پایگاه اینترنتی اندیشه قم، مبحث تناسخ و معاد؛ با تغییر و تصرف)

نتیجه انکه امکان سیر تکاملی نفس نباتی به حیوانی و حیوانی به انسانی منتفی است و به عبارتی این امکان، مستلزم جمع بین اضداد است که بطلان ان ثابت و روشن است.

موفق باشید ...:Gol:

mkk1369;175777 نوشت:
سلام

اگر این مبعوث شدن در جهت شهادت باشد چه طور؟

مثلا جسم فرد گنه کار بهشت می رود یا جهنم؟

یا مثلا اگر از کتابی بد استفاده کند

ایا ان کتاب در دوزخ سالم می ماند یا خیر؟

آیا حشر حیوانات هم به این شکل می تواند باشد؟

مثلا اسب امام حسین (ع) چون امام در راه حق استفاده کرده اند

با ایشان به بهشت می روند؟

و...

ایا ممکن است صحیح باشد؟


با سلام و تشکر:Gol:

در پست های قبلی متذکر نکاتی شدیم که مرتبط با سؤالات شماست:

اولاً

بر فرض صحت اسناد اين روايات و اعتبار آنها، در خصوص پاداش و بهشتی شدن بعضی حیوانات، در مي يابيم كه بعضي از حيوانات كه عمل ويژه اي در راه خدا از آنها سرزده و يا توسط صاحب خود، در راه خدا بكار گرفته شده اند وارد بهشت مي شوند نه همه ی حيوانات.

ثانیاً از آنجا كه قيامت و احوالات آن، كلاً از دسترس حس و تجربه ی ما خارج است لذا اظهارنظر كردن در مورد جزئيات قيامت، خارج از درك و عقل انسانهاست و براي اين منظور بايد تسليم وحي شد و از اظهار نظر كردن بي مورد و احياناً خرافي اجتناب كرد، تا در اخذ معارف ديني دچار لغزش و انحراف نشويم.

موفق باشید ...:Gol:

دوست عزیز جناب mkk1369نظریه تناسخ و تکامل معکوس و این مباحث ربطی به موضوع بحث ما نداره یه نگاه به عنوان تایپک بندازید :(آیا حیوانات هم در آخرت مواخذه میشوند؟ ) :Narahat az: لطفا این سوالات خودتون رو در قسمتی دیگه مطرح کنید تا تایپک از موضوع اصلی خودش خارج نشه. از کارشناس محترم جناب صدیق هم خواهش میکنم در این موارد تذکر بدن. ممنون

harfe hagh;175877 نوشت:
دوست عزیز جناب mkk1369نظریه تناسخ و تکامل معکوس و این مباحث ربطی به موضوع بحث ما نداره یه نگاه به عنوان تایپک بندازید :(آیا حیوانات هم در آخرت مواخذه میشوند؟ ) لطفا این سوالات خودتون رو در قسمتی دیگه مطرح کنید تا تایپک از موضوع اصلی خودش خارج نشه. از کارشناس محترم جناب صدیق هم خواهش میکنم در این موارد تذکر بدن. ممنون

سلام

با تشکر از جناب صدیق بزرگوار و شما دوست عزیز

و اما بعد
البته در ظاهر بله

اما اگر این نظریه درست باشد و دلایل محکمی داشته باشد که ثابت کند

این موضوع نیز به پایان می رسد

چرا که اگر حیوانات توانایی این را داشته باشند که به انسان تبدیل شوند(چه از نظر روحی یا جسمی)

پس جهنم و بهشت برای ایشان نیز مقرر می شود!!

در حقیقت این فرضیه را در نظر داشته باشید


«اگر انسانی که از هوای نفس پیروی کرده چه در دنیا و اخرت به حیوان تبدیل می شود آیا حیوان نیز می تواند این گونه باشد؟ »

با سلام

صدیق;175828 نوشت:
اصل تنزل انسان به حیوان (مسخ شدن) هم به طریق عقلی و هم نقلی قابل اثبات بوده و امری ممکن است، چنانکه بطریق نقل وارد شده که بعضی انسانها بدلیل نافرمانی خدا و پیروی از نفسانیات خود در همین دنیا مسخ شده اند و طبق روایات، در قیامت نیز، بدلیل آنکه عالم باطن است، انسانها با حقیقت و باطن واقعی شان محشور می شوند بعضی به شکل میمون، بعضی به شکل گرگ، بعضی به شکل سگ و امثال آن ...


بگذارید در ابتدا یک سوال بکنم

تفاوت انسان و حیوان د چیست؟

ایا این درست است که انسان

دارای قوه عقلیه و شهویه ،غضبیه و وهمیه است؟

حیوانات چه طور؟

mkk1369;176454 نوشت:

چرا که اگر حیوانات توانایی این را داشته باشند که به انسان تبدیل شوند(چه از نظر روحی یا جسمی)

پس جهنم و بهشت برای ایشان نیز مقرر می شود!!

در حقیقت این فرضیه را در نظر داشته باشید

«اگر انسانی که از هوای نفس پیروی کرده چه در دنیا و اخرت به حیوان تبدیل می شود آیا حیوان نیز می تواند این گونه باشد؟ »

دوست عزیز موجود تعالی میتواند با جلوگیری از شکوفا شدن استعدادها و قابلیت ها به موجود پست تبدیل شود ولی به صورت بالعکس نه .یعنی در آفرینش انسان ذاتا در رده بالاتری قرار گرفته و موجود پست که همان حیوان باشد هرچه قدر هم تلاش کند از آن ظرفیت نهایی خود که آفرینشش بر اساس آن شکل گرفته نمیتواند بالاتر برود. فلذا اینجا بحث ظرفیت وجودی مطرح است موجود پست دارای ظرفیت محدودتر است و از حد خود نمیتواند فراتر رود.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

harfe hagh;175343 نوشت:
خوب برای چی زمین به زمین دیگه ای تبدیل بشه مگه همون زمین قبلی چی بود؟ خوب تبدیل شدن زمین به زمین دیگه هم باز از نشانه های قیامته و ما حکمتش رو نمیدونیم. اصلا شما بیا ثابت کن که حیوونا برای پاداش و جزا میخوان محشور بشن و واسه منظوری دیگه نیست.

زمین قبلی آماده برای جزاء نبود در این زمین جهنم وجود نداره در حالی که طبق آیه التكوير : 6 وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ دریاها آماده تعذیب میشوند و تمامی احوالات قیامت برای حاضر کردن قیامت است و دلیل دارد

اما حشر تمام حیوانات برای چه؟؟(الف و لام بر جمع دلالت بر حشر تمامی حیوانات دارد) اگر برای شهادت و یا ..... بود خوب فقط حیواناتی که با انسانها سروکار داشتند باید محشور میشدند!

پس ایشان برای دیدن جزاء اعمالشان محشور میشوند نه چیز دیگر(مسائل دیگر مانند شهادت فرع است)

harfe hagh;175343 نوشت:
اتفاقا نوع خیلی هم مطرحه. اختیار دارن قبول ولی نه از نوع اختیاری که بخوان به خاطرش جواب پس بدن.

هر نوع اختیاری یه جواب پس دادنی هم داره و الا اختیار نیست و بلکه جبر است!! اگر میتوانست شاخ بزند و نزد جزاء خیر دارد و اگر بی دلیل زد جزاء عمل شر خودش رو باید ببینه!

harfe hagh;175343 نوشت:
منظورم همون غریضه ای که وقتی حیوان با شرایطی خاص مواجه میشه خود بخود عکس العملی متناسب با اون شرایط نشون میده مثلا وقتی حیونی تشنه میشه خودبخود به سمت آب میره تا خودش رو سیراب کنه یا همون مثال نوزادی که تازه متولد میشه و با شیر خوردن سعی میکنه نیاز خودش رو برطرف کنه.

غریضه انسان و حیوان رو دعوت میکنه مثل وحی در مورد زنبور عسل!! شما میدونید که زنبور عسل اصلا نباید روی گلهای بدبو بنشینه اما اگر یه زنبور تخطی کرد و نشست باقی زنبورها بهش حمله میکنن و میکشنش و این همان اختیار است که آن زنبور داشت و این زنبورها دارند همه در وحی(غریضه به قول شما) یکسانن ولی یکی اینطور عمل میکنه و دیگری نه! خوب به نظر شما این زنبور که با سوء استفاده از اختیارش باعث شده عمرش زودتر تموم بشه بابت این کار زشتش نباید جواب پس بده؟

در دین هم اگر گفته شده به بچه نابالغ نباید نماز و .... را اجبار کرد دلیل بر عدم وجود بهشت و جهنم برای ایشان نیست!

پس در صورت کلی ما غریضه رو یک راهنمایی و یک دعوت میدونیم که شخص میتونه بهش اهمیت بده یا نده و این در هر دوی انسان و حیوان جاری است!!

التماس دعا

mkk1369;176454 نوشت:

سلام

با تشکر از جناب صدیق بزرگوار و شما دوست عزیز



«اگر انسانی که از هوای نفس پیروی کرده چه در دنیا و اخرت به حیوان تبدیل می شود آیا حیوان نیز می تواند این گونه باشد؟ »

با سلام

در پست 37 به پاسخ این مطلب پرداختیم. (دقت کنید)

اما حیوانات می توانند بر اساس غریزه و سطح درک و شعوری که دارند و قدرت آموزش پذیری شان، رفتار انسانی را اختیار کنند.

مانند اینکه سگ اصحاب کهف چند روزی/ پی آدم برفت و مردم شد.

و یا گرگ، در قضیه برادران یوسف (ع) باذن خدا به زبان آمده و حقیقت را به یعقوب (ع) گفت.

و یا الاغ بلعم باعورا که از نیت پلید صاحبش مطلع شده و مخالفت او کرد. که البته این مخالفت نیز باذن خدا و در اثر ممانعت ملائکه از حرکت الاغ بوده چنانکه در نقل آمده: «بَلْعم سوار بر الاغ خود شد تا بالای كوه رود، الاغ پس از اندكی حركت سینه‎اش را بر زمین می‎نهاد و برنمی‎خاست و حركت نمی‎كرد، بَلْعم پیاده می‎شد و آنقدر به الاغ می‎زد تا اندكی حركت می‎نمود. بار سوم همان الاغ به اذن الهی به سخن آمد و به بَلْعم گفت: «وای بر تو ای بَلْعم كجا می‎روی؟ آیا نمی‎دانی فرشتگان از حركت من جلوگیری می‎كنند.»

پس اینگونه موارد چنانکه ذکر شد به اذن و اراده خدا بوده و دلیلی بر آن نمی شود که چنانکه انسان گاهی در اثر سوء انتخاب به مقام حیوانی تنزل می یابد پس حیوانات هم در اثر حسن انتخاب به مقام انسانی برسند.

موفق باشید ...

صدیق;181408 نوشت:
پس اینگونه موارد چنانکه ذکر شد به اذن و اراده خدا بوده و دلیلی بر آن نمی شود که چنانکه انسان گاهی در اثر سوء انتخاب به مقام حیوانی تنزل می یابد پس حیوانات هم در اثر حسن انتخاب به مقام انسانی برسند.


سلام

این اذن و اراده ممکن است اختیاری باشد؟(حیوان در ان زمان مختار باشد تا چه کاری را انتخاب کند----> اختیار نسبی)

mkk1369;181413 نوشت:

سلام

این اذن و اراده ممکن است اختیاری باشد؟(حیوان در ان زمان مختار باشد تا چه کاری را انتخاب کند----> اختیار نسبی)


با سلام:Gol:

بله می تواند نوع انتخاب به اختیار حیوان باشد. زیرا با مراجعه به قرآن معلوم مي‌شود كه فقط اين انسان نيست كه از اختيار برخوردار است بلكه بسياري از موجودات عالم از اين نعمت بزرگ بهره‌مندند. چنانكه در مورد فرشتگان گفته شده. البته روشن است كه بهره‌مندي هر موجود از كمال با توجه به ظرفيتي است كه دارد. بنابراين اگر ديگر موجودات غير از انسان داراي اختيار بوده باشند، مسلماً آن اختيار از سنخ اختيار انسان نيست، چنانچه حيات، آگاهي، نطق، ذكر و تسبيح موجودات غير انساني از سنخ آنچه در انسان است نمي‌باشد و همچنين بديهي است، اختياري كه انسان دارد از سنخ اختياري كه خداوند دارد نمي‌باشد.

دلایل قرآنی بر اختیار حیوانات

مطابق آيه شريفه‌اي كه در سوره فصلت‌آمده است همه موجودات به عنوان زمين و آسمان در جريان پس آمدن به عرصه هستي از اختيار بهره‌مند مي‌باشند. خداوند به آسمان و زمين فرمود: بياييد [در جريان فعاليت قرار بگيريد] چه از روي اختيار و چه از روي اكراه آن دو گفتند: ما با اختيار آمديم.(1) از اين آيه معلوم مي‌شود كه حركات دستوري آسمان و زمين كه جنبه آلي دارند منحصر به يك بعد نبوده، ‌بلكه دو راه براي آن‌ها مطرح بوده است: يا قرار گرفتن اختياري در جريان دستوري و يا قرار گرفتن اكراهي. با توجه به اين كه انتخاب راه درك و اختيار با عظمت‌تر بوده است لذا آن را انتخاب كردند.(2)

در آيه ديگر مي‌فرمايد: «انا عرضنا الامانه علي السماوات و الارض والجبال فابين ان يحملنها واشفقن منها فحملها الانسان انه كان ظلوما جهولا؛(3) ما امانت را به آسمانها و زمين عرضه نموديم، آنها از حمل امانت امتناع نموده و از آن بيمناك شدند، ولي انسان آن ‌را حمل كرد و او ستمكار و نادان بود.»

اين آيه بيانگر اين است كه آن موجودات داراي استعداد گزينش بوده‌اند و با همين استعداد گزينشي بوده است كه از پذيرش امانت مهم از خداوند سبحان اعتذار و از حمل آن امتناع نموده‌اند.

علاوه بر اين‌ها در آيات متعددي از قرآن خداوند مطالبي را راجع به حيوانات بيان كرده كه نشان دهنده اين است كه آن‌ها در فهم و شعور و درك دقايق امور كمتر از انسان متوسط الحال نيستند، مانند داستان فرار مورچگان از برابر لشگر سليمان. «حتي اذا أتوا الي وادالنمل قالت نمله ادخلوا مساكنكم لا يحطمنكم سليمان و جنوده و هم لا يشعرون؛(4) تا آن كه لشكر سليمان به كنار وادي مورچگان رسيدند، مورچه‌اي بانگ برداشت كه هان اي مورچگان داخل در لانه‌هاي خود شويد، زنهار كه سليمان و لشكريانش شما را زير پاي خود پايمال نكنند در حالي كه نمي‌فهمند.» و نيز مطالبي كه از قول هدهد در داستان غايب شدنش حكايت مي‌كند: «فقال احطت بمالم تحط به وجئتك من سبأ بنبأ يقين اني وجدت امرأه تملكهم و أوتيت من كل شئيي و لها عرش عظيم وجدتها و قومها يسجدون للشمس من دون الله و زين لهم اعمالهم فصدهم عن السبيل فهم لايهتدون؛(5) (چندان طولي نكشيد كه هدهد آمد) گفت: من برچيزي آگاهي يافتم كه تو بر آن آگاهي نيافتي، من از سرزمين سبأ يك خبر قطعي براي تو آورده‌ام. من زني را ديدم كه بر آنها حكومت مي‌كند و همه چيز در اختيار داشت [مخصوصاً] تخت بزرگي دارد. من، او و قومش را ديدم كه براي غير خدا – خورشيد – سجده مي‌كنند و شيطان كارهاي آن‌ها را در نظرشان آراسته، آنها را از راه بازداشته است و آن‌ها هدايت نخواهند شد.»(6)

موفق باشید ...:Gol:


پاورقی_____________________________________________
1. فصلت / 11.
2. الميزان، ج 17، ص 366 و ترجمه و شرح نهج‌البلاغه، ج 2، ص 122 و ج 18، ص 165.
3. احزاب/32.
4. نمل / 18.
5. همان / 24.
6. ر.ک: نشریه معارف، شماره 21 ـ آذر 83، اراده و اختيار فرشتگان و حيوانات.

صدیق;182200 نوشت:
بله می تواند نوع انتخاب به اختیار حیوان باشد. زیرا با مراجعه به قرآن معلوم مي‌شود كه فقط اين انسان نيست كه از اختيار برخوردار است بلكه بسياري از موجودات عالم از اين نعمت بزرگ بهره‌مندند. چنانكه در مورد فرشتگان گفته شده. البته روشن است كه بهره‌مندي هر موجود از كمال با توجه به ظرفيتي است كه دارد. بنابراين اگر ديگر موجودات غير از انسان داراي اختيار بوده باشند، مسلماً آن اختيار از سنخ اختيار انسان نيست، چنانچه حيات، آگاهي، نطق، ذكر و تسبيح موجودات غير انساني از سنخ آنچه در انسان است نمي‌باشد و همچنين بديهي است، اختياري كه انسان دارد از سنخ اختياري كه خداوند دارد نمي‌باشد.

با سلام:Gol:

پس حیوانات نیز بنا به همین اسناد با توجه به این نحو اختیاری که دارند مواخذه می شوند؟

و یک سوال دیگر

ایا انسان نیز دارای جبر نسبی هست؟

یا انسان یا اختیار مطلق است

ایا این دسته بندی به شیوه معکوس برای حیوانات قابل بررسی است؟

:Gol:

[="darkgreen"]وَلِلَّهِ یسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا یسْتَكْبِرُونَ«49»
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبندگان و فرشتگان است برای خدا سجده می‏کنند و تکبر نمی‏ورزند
[/]

سلام

چرا باید حیوانات حشر داشته باشند در حالی که کبر در انها وجود ندارد و هر عملی انجام میدهند از روی غریزه است و نه از روی عمد و غرور .

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

ما شامل میشود همه چیز را من معنای جنسیت میدهد یعنی هرآنچه در آسمانها و هر آنچه در زمین از جنس جنبنده(که شامل تمام جنبندگان اعم از انسان و جن است) سجود میکند و تمامی ملائکه و ایشان تکبر نمیورزند

و این سجود در یک بعد است{ مثلا شاید منظور اتمها و مولکولها باشد}

در معنای دوم ما شامل همه جنبندگان نمیشود چرا که من به معنای بعض گرفته میشود یعنی آنچه در آسمانها و در زمین است از بعض جنبندگان و تمامی ملائکه(من روی آن تاثیر نداشته پس شامل تبعیض نمیشود و الف و لام بر روی جمع دلیل بر همه ملائکه بودن است) سجده میکنند در اینجا سجود سجود کاملا اختیاری است و میتواند مخالف هم عمل کند این دابه

نقل با کمی تغییر و تخلیص از کتاب تفسیر الفرقان

مهدی عباس زاده;182298 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

ما شامل میشود همه چیز را من معنای جنسیت میدهد یعنی هرآنچه در آسمانها و هر آنچه در زمین از جنس جنبنده(که شامل تمام جنبندگان اعم از انسان و جن است) سجود میکند و تمامی ملائکه و ایشان تکبر نمیورزند

و این سجود در یک بعد است{ مثلا شاید منظور اتمها و مولکولها باشد}

در معنای دوم ما شامل همه جنبندگان نمیشود چرا که من به معنای بعض گرفته میشود یعنی آنچه در آسمانها و در زمین است از بعض جنبندگان و تمامی ملائکه(من روی آن تاثیر نداشته پس شامل تبعیض نمیشود و الف و لام بر روی جمع دلیل بر همه ملائکه بودن است) سجده میکنند در اینجا سجود سجود کاملا اختیاری است و میتواند مخالف هم عمل کند این دابه

نقل با کمی تغییر و تخلیص از کتاب تفسیر الفرقان

[="darkgreen"]أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثيرٌ مِنَ النَّاسِ وَ كَثيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ وَ مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يَشاءُ (18)[/]

سلام

بله این درست است چون انسان نیز جزء دابه است ولی در ایه اخیر از ما و من خبزی نیست و فقط انسان استثناء شده است !

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ

من فی السماوات و من فی الارض تمام عقلاء را شامل(ملائکه انس و جن و ....) است و سپس اشیاء را ذکر میکند و سپس نباتات و سپس جنبندگان دیگر که نباید به ایشان مَن اطلاق شود(اینجا به قرینه اول آیه که عقلاء را ذکر میکند میفهمیم که این الدواب فقط شامل غیر عقلاء مثل انس و جن است) پس تمام اینان به صورتی(همان قسمت اول تعبیر آیه قبل که تمام موجودات در بعدی دارند عبادت خدا را میکنند که شاید همان مولکولها و اتمها و یا .... باشد) دارند خدا را سجده میکنند

كَثيرٌ مِنَ النَّاسِ وَ كَثيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ
این قسمت از ایه تکلیف انسان را دارد مشخص میکند به صورت اختصاصی (و حتی جن را مطرح نمیکند)

یعنی با مقدمه اول به انسان تذکر میدهد که همه چیز دارد مرا سجده میکند و سپس به او تنبه میدهد که ای انسان شما هم باید خودتان را با این سجده همراه کنید اما کثیر از شما نمیکند

پس در واقع استثناء نشده اگر این چنین باشد باید گفت که جن هم قیامت بر انگیخته نمیشود و حال ان که میدانیم میشود

با کمی تغییر و تلخیص تفسیر الفرقان

موضوع قفل شده است