همراه با مستبصرين-مروان خليفات-اختلاف سلف در عقيده

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
همراه با مستبصرين-مروان خليفات-اختلاف سلف در عقيده

و از چيزهايي كه سلفيه در آن اختلاف كردند مي توان به موارد زير اشاره كرد:


1.نظر ابن تيميه در مورد فناي نار است و مي گويد: " در اين مساله بين تابعين نزاع وجود دارد " و ابن قيم با او موافقت و تعدادي از علما مانند الباني با او مخالفت كرده اند.


2.ابن تيميه براي خدا جهت را تاييد مي كند و مي گويد:" پس ثابت شد كه او در جهت قرار دارد "[1] و طحاوي با او مخالف است و مي گويد:" جهات او را در بر نمي گيرد "[2]


3.ابن تيميه براي خدا حد را ثابت مي كند و منكر آن را تكفير مي كند[3] در حالي كه احمد بن حنبل مخالف آن است و قولي از او وارد شده كه مي گويد:" به خداوند تغيير و تبديل ملحق نمي شود و همچنين حدود نيز به او ملحق نمي شوند "[4].همچنين ذهبي و الباني در اين مسئله با ابن تيميه مخالفت كرده اند.


[1]- منهاج السنة : 1/264


[2]- العقيدة الطحاوية


[3]- التاسيس : 1/445


[4]- طبقات الحنابلة 2/297

ابن تيميه جسميت را براي خداوند ثابت مي داند و مي گويد: «ولم يذم من السلف بانه مجسم، ولا ذم المجسمة[1]


وليس في كتاب اللّه ولا في سنة رسوله ولا قول احد من سلف الامة وائمتها انه ليس مجسم»[2]


در حاليكه احمد بن حنبل از قبل با او مخالف است.بالاتر از اين علما مجسمه را تكفير كرده اند مانند نووي در شرح المهذب[3] و الحصني در كفايه الاخيار.[4]


بخاري و مسلم در مسئله مخلوق بودن يا نبودن الفاظ قران با احمد بن حنبل مخالف بودند .احمد بن حنبل مي گفت:" قائلين به مخلوق بودن الفاظ مبتدع هستند "[5]

در حاليكه بخاري و موافقين با نظرش عقيده داشتند كه الفاظ مخلوقند و اين اختلاف بين خود اهل حديث بود[6] .ابن تيميه در اين مورد مي گويد:" اهل حديث در آن دچار اختلاف بودند ... به خاطر آن نوعي فرقه و اختلاف حاصل شد "[7]

[1]- التاسيس في رد اساس التقديس : 1/100

[2]- التاسيس في رد اساس التقديس : ص‏101

[3]- 4/254

[4]- 2/125 ، ور.ج التنبيه والرد على معتقد قدم العالم والحد ، السقاف الشافعي :ص‏16

[5]- الانتقاء ، ابن عبدالبر : ص‏106 ترجمة الكرابيسي

[6]- سير اعلام النبلاء : 2/572 ،

[7]- شرح اصول اعتقاد اهل السنة ، اللالكائي 1/349 ، تحقيق احمد سعد حمدان

تاويل در آيات:


أ.ابن عباس در اين آيه از قران (يوم يكشف عن ساق)[1] معناي ساق را به شده وامر عظيم تاويل كرده است[2].

طبري مي گويد: " قال جماعة من الصحابة والتابعين من أهل التأويل يبدو عن أمر شديد "[3]


ب.ابن عباس در اين آيه از قران (فاليوم ننساهم كما نسوا لقاء يومهم هذا)[4]، نسيان را به ترك تاويل كرده است طبري هم از او تبعيت كرده و مي گويد: " يعني:در اين روز، و آن روز قيامت است آن ها را فراموش مي كند، مي گويد: آنها را در عذاب مبين رها مي كند ".واين تاويل از مجاهد هم نقل شده است.[5]



[1]- القلم : 42

[2]- تفسير الطبري : 29/24

[3]- تفسير الطبري : 29/24

[4]- الاعراف : 51

[5]- تفسير الطبري : 8/144

ج.احمد بن حنبل كلمه جاء در آيه شريفه(وجاء ربك والملك صفا صفا)[1] را به معناي جاء امر ربك تاويل كرده است.[2]


ابن كثير مي گويد:احمد بن حنبل در جواب جهميه وقتي به اين آيه از قران استدلال كردند(ما يأتيهم من ذكر من ربهم محدث إلا استمعوه وهم يلعبون)[3]مي گويد: " احتمال دارد نزول او به سوي ما همان محدث باشد نه اينكه خود ذكر محدث باشد ، وهمچنين از قول او چنين نقل شده: احتمال دارد ذكري غير قرآن باشد "[4]


د. بيهقي در مورد قول خداوند در آيه :(ولله المشرق والمغرب فأينما تولوا فثم وجه الله)[5] چنين مي گويد:" مزني از شافعي حكايت مي كند كه در مورد اين آيه گفت:: يعني - والله أعلم - فثم الوجه الذي وجهكم الله إليه.

و أبو عبد الله الحافظ وأبو بكر القاضي مي گويند... از مجاهد در قول خداوند (3): (فأينما تولوا فثم وجه الله) قال: قبلة الله(منظور از وجه الله)، پس هر كجا در غرب يا شرق بودي به آن ها توجه نكن مگر به سوي آن"[6]

[1]- الفجر : 22


[2]- الاسماء والصفات ، البيهقي : ص‏292


[3]- الانبياء : 2


[4]- البداية والنهاية : 10/327


[5]- البقرة : 115


[6]- الاسماء والصفات : ص‏309

و ركبت السفينه-مروان خليفات-ترجمه و تلخيص ص 96-100

با سلام خدمت استاد اندیشمند عزیز
یک درخواست
لطفا مطالب را به فارسی برگردانید که همه دوستان از مطالب فاخرانه شما فیض ببرند.

کاوه;171785 نوشت:
با سلام خدمت استاد اندیشمند عزیز یک درخواست لطفا مطالب را به فارسی برگردانید که همه دوستان از مطالب فاخرانه شما فیض ببرند.

ممنون از راهنمايي شما

بنده آيات قرآن و برخي جملات بسيار واضح را ترجمه نكردم ولي بقيه جملات را ترجمه كردم.

با تشكر

موضوع قفل شده است