با مردم مدارا کن تا خوشبخت باشی.

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
با مردم مدارا کن تا خوشبخت باشی.



رابطه مدارا و خوش بختی

انسان در دنیا زمانی احساس خوش بختی می کند که به راحتی به دور از هرگونه ظلم و جور و ستم و عدالت، روز را به شب برساند؛ به هر کجا که می رود، با وی به عدالت رفتار شود؛ به هر که رو می کند با رویی گشاده، پذیرای وی باشد؛ از هر که درخواستی می کند بی هیچ عذر و بهانه ای درخواستش اجابت شود؛ از مردم، جز به نیکی نبیند و جز به خوبی نشنود. در این لحظه است که هیچ مشکلی نخواهد داشت، در هیچ راهی به شکست بر نمی خورد و هیچ در بسته ای پیش چشمانش نمی بیند.
مدارا کردن با مردم را می توان در سفارش مولای پرهیزکاران و مدارا کننده واقعی خلاصه کرد که خطاب به فرزندشان امام حسن(ع) می فرمایند:
«ای فرزندم! در روابطت با دیگران، خویشتن خویش را میزان قرار ده. هر آنچه که برای خود می پسندی برای دیگران نیز بپسند و آنچه را که برای خویش نمی پسندی، برای دیگران نیز مپسند. چنانچه دوست نداری ستم ببینی، خود نیز ستم مکن و همان گونه که از دیگران نیکی انتظار داری، خود نیز در حق آنان نیکی کن. هر کاری را که از دیگران زشت می شماری، ارتکابش را برای خود نیز زشت بدان. در نهایت، آنچه نمی دانی مگو، هرچند دانسته هایت اندک باشد، و آنچه را دوست نداری درباره ات بگویند، تو نیز درباره دیگران مگو».(5)

آری اگر ما با مردم به گونه ای رفتار کنیم که دوست داریم با ما هم به همان مثال رفتار شود، نه تنها خوش بختی خود را در دنیا تضمین کرده ایم، بلکه آن را به دیگران هم هدیه داده ایم و همین امر، باعث سعادت ما در جهان آخرت می شود و خوش بختی خود را در جهان برین هم تضمین کرده ایم.

اگر ما دوست داریم مردم با ما با رویی گشاده صحبت کنند باید خود مثال و مصداق عینی و شفاف از خلق باشیم. اگر می پسندیم که مردم با نیکی از ما یاد کنند و نکات مثبتمان را پر رنگ جلوه دهند باید بیش از بدی ها و نقص های مردم به خوبی هایشان توجه نماییم.
اگر نمی پسندیم مردم در اجابت خواسته هایمان کوتاهی کنند، خواسته های دیگران را مقدم بر خواسته های خویش قرار دهیم.
اگر خوش بختی را در این می بینیم که مشکلاتمان یکی پس از دیگری حل شود باید در حل مشکلات دیگری قدم برداریم.
ثمره مدارا کردن

امام علی(ع) می فرماید: «با مردم، مدارا کن تا از برادری آنان بهره مند شوی و با روی خوش با آنان برخورد کن تا کینه هایشان بمیرد».(6)
6 . غررالحکم، ح 5129.

برچسب: