چرا من نباید امام حسین می شدم

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا من نباید امام حسین می شدم

توی هئیت نشسته بودم از یه بنده خدایی شنیدم
میگفت:چرا اصلا من امام حسین یا پیامبر نشدم؟!:Gig:

delete;165116 نوشت:
چرا اصلا من امام حسین یا پیامبر نشدم؟

با سلام

بزرگوار این سوال را بررسی می کنیم از چند جهت:

-- هر کسی می تواند ادعا کند که چرا من ان نشدم و او دیگری نشد و..........و این یعنی که سنگ روی سنگ بند نمی شود

-- خداوند عالم و خالق انسان بهتر می داند چه انسانی چه توانایی دارد و بسته به توانایی و قدرت انسان او را افریند

-- پیامبر ان و امامان انسانهایی برجسته و مهم اند و از بین انسانها انتخاب شده اند و این انتخاب را خدای عالم و خالق انجام داده است


-- امام حسین(ع) قبل از این که امام باشد انسان کامل و عبد خدا و مطیع فرامین الهی است و هر تکلیفی که خداوند از او خواسته است انجام می دهد و به خاطر درست و به جا انجام دادن تکالیف و به جا اوردن وظایف خود است که محب درگاه الهی شده است


-- انسان هم بهتر است به فکر درست انجام دادن تکالیف و وظایف خود باشد تا به فکر به جای فرد دیگری بودن

-- خداوند به اندازه تکالیف و وظایفی که بر عهده انسان گذاشته است حساب وکتاب می خواهد و هر که را بامش بیش برف اش بیشتر

-- خدا از انسان نمی پرسد که چرا تو امام نبودی؟؟!! و تکالیف امام را انجام ندادی؟!؟!!؟ بلکه در جایگاهی که ما بودیم و وظایفی که داشتیم سوال خواهد کرد و اگر اعمالمان درست باشد که غرق در رحمت الهی خواهیم بود و محب درگاه خداوند وگرنه ...............

الغرض که:
اگر به دنبال جلب رحمت الهی با بودن به جای دیگران هستیم، بدانیم که با انجام درست تکالیف و وظایف خود هم می توانیم موجبات جلب رحمت الهی را هم فراهم آوریم
و امام حسین(ع) هم نه به این خاطر که امام شد غرق رحمت خداست بلکه به این خاطر که عبد خدا بود و به تکالیف و وظایف خود درست عمل کرد
و هر چه مولایش از او خواسته بود چون عبدی انجام وظیفه کرد

حرف شما درست من هم دست و پا شکسته بهش مطالبی رو گفتم ولی خوب جوانهای این دوره زمونه رو که میشناسید
ولی ایشون گفتن خوب سرنوشت انسان که از قبل از به دنیا اومدن رقم خورده پس امام حسین هم از قبل از به دنیا اومدن خدا میدانسته این فرد قراره امام حسین باشه؟
و همچنین میگفت چرا باید مثلا اگر امام علی به امامت رسید باید فرزندان او به امامت برسند و امام شوند،چرا باید به امامت رسیدن مورثی باشد

delete;165116 نوشت:
توی هئیت نشسته بودم از یه بنده خدایی شنیدم
میگفت:چرا اصلا من امام حسین یا پیامبر نشدم؟!:gig:

سلام.

وجود هر چیزی همان مرتبه اش می باشد به عبارتی اینها بر حسب ضرورت است نه اعتبار که بشود جایشان را عوض کرد از قبیل جابجایی افراد در یک صف.....

برای مثال وجود هر عددی همان مرتبه اوست وان به ضرورت است،حالا اگر کسی عدد دو را جای چهار گذاشت ایا ان دو چهار می شود یا خیر؟البته خیر ،چون مرتبه بین سه و پنج همان وجود چهار است نه عددی دیگر.........پس وجود هر چیزی در مراتب هستی بر حسب ضرورت قرار گرفته و تخطی معنا ندارد،نتیجتا وجود مبارک امام حسین علیه الاسلام همان مرتبه خودش است،نمی توان وجود حضرت را با وجودی دیگر جابجا کرد و این در بقیه موارد نیز صادق است......

پس وجود هر چیزی بر حسب ضرورت همان مرتبه ای است که اخذ نموده است ،نتیجتا جابجایی ممکن نیست...

--------------------

delete;165184 نوشت:
حرف شما درست من هم دست و پا شکسته بهش مطالبی رو گفتم ولی خوب جوانهای این دوره زمونه رو که میشناسید
ولی ایشون گفتن خوب سرنوشت انسان که از قبل از به دنیا اومدن رقم خورده پس امام حسین هم از قبل از به دنیا اومدن خدا میدانسته این فرد قراره امام حسین باشه؟
و همچنین میگفت چرا باید مثلا اگر امام علی به امامت رسید باید فرزندان او به امامت برسند و امام شوند،چرا باید به امامت رسیدن مورثی باشد

سلام دلت عزیز ، خیلی سخته واقعا و نمیشه یکطرفه راجبه اون بنده خدا نظر بدم ،

ولی فکر میکنم شاید اتفاقی براش افتاده بوده که بعد این حرف و به شما زده..

من خودم بعضی وقتها چون صبرم کمه بعضی حرفها رو میزنم ولی بعد مدتی پشیمون

میشم..

شمام بهترین کارو کردی که داری با صحبت کمکش میکنی...

بعضی افراد وقتی این حرفها رو از کسی میشنون چنان طرف مقابل و دعوا میکنن که

بنده خدا چند مشکل هم به مشکلاتش اضافه میشه..

احسنت به شما که به درد و دل دیگران از رو منبر جواب ندادی...:Gol::Gol:

دوست عزيز همينطوري نيست كه از اول چون معلوم بود امام ميشود امام شد امتحاناتي پس داد امام شد تمام پيامبران امتحاناتي پس دادن و پيامبر شدند همين امتحان حضرت ابراهيم كه در قرآن هم آمده .

ولي در مورد موروثي بودن نيز اين نكته مهم است كه پدري همچون علي ميتواند حسن و حسين پرورش دهد.

و اما در مورد درجه آنها شايد نتوان به درجه امام بودن رسيد چون اينها سري دارن نهفته با چند خط نميتوان نوشت

ولي ميتواند ان شخص كه سوال پرسيده به درجه هاي معنوي برسد هر كسي ميتواند اما سختي ها دارد

چطور آيت الله بهجت آيت الله بهجت شد چطور مقام معظم رهبري به اين مقام ها رسيدند و تمام عالمان ديني از اول تا آخر شيخ مفيد شيخ صدوق به آن درجه ها رسيدند سختي كشيدن امتحان شده اند ترك گناه كردند .

از خواب شيرين دست كشيدن و نماز صبح خواندن سخت است ولي لذتي پشت ان نهفته است كه دوست شما هم ميتواند به آن درجه برسد .

امام نميتواني بشوي ولي عارف و عالم همچون عالمان ديگر ميتواني كه بشوي دوست شما هم تست كند اگر به آن درجه هاي كه عالمان رسيدند رسيد به جواب امام شدن هم ميرسد.


سلام علیکم

هر کسی مسئولیتی در بندگی خدا را به عهده دارد. آنگاه اگر آن وظیفه را درست انجام دهد همنشین نبی اکرم و اولیاء الله در جنت الهی میشود.

ان شاء الله تعالی

سعی کنیم وظیفه خود را در حد توان بعنوان بنده انجام دهیم همین برای خدا کفایت میکند تا به شما عزت بدهد

یاحق

delete;165116 نوشت:
توی هئیت نشسته بودم از یه بنده خدایی شنیدم
میگفت:چرا اصلا من امام حسین یا پیامبر نشدم؟!:gig:

عجب! پا از گلیم دراز کردن یعنی همین!

ثارالله;165270 نوشت:
عجب! پا از گلیم دراز کردن یعنی همین!

سلام دوست عزیز به اسک دین خوش آمدین
نه، این پا از گلیم دراز کردن نیست
خیلی از انسانها هستن که در ذهنشون سوالهایی خطور میکند و باید به این سوالها با منطق جواب داد تا این سوالها از ذهن او بیرون رود تا ذهن طرف به تفکر و تکامل برسد

delete;165184 نوشت:
و همچنین میگفت چرا باید مثلا اگر امام علی به امامت رسید باید فرزندان او به امامت برسند و امام شوند،چرا باید به امامت رسیدن مورثی باشد


با سلام

برای این منظور به این آدرس مراجعه نمایید

http://www.askdin.com/showthread.php?t=688

delete;165184 نوشت:
ولی ایشون گفتن خوب سرنوشت انسان که از قبل از به دنیا اومدن رقم خورده پس امام حسین هم از قبل از به دنیا اومدن خدا میدانسته این فرد قراره امام حسین باشه؟

با سلام

ببیند بزرگوا ر

بنده یه مثالی بزنم خدمتتان:

هر انسانی که دراین عالم است توانایی دارد و بسته به استعداد و جسم و جان و روحیات و............خود توانایی هایی دارد
مثلا کسی هست که بگوید من توانایی حسین رضا زاده وزنه بردار فوق سنگین جهان را دارم؟؟؟
قطعا نه

چون خود واقف به توانایی و استعداد خود است می داند که چنین کاری از دست اش برنمی اید

مباحث معنوی هم همچنین
هر فردی و هر مخلوقی توانایی دارد که خداوند خالق انسان می داند که استعداد وجودی او چقدر است و او چه توانایی هایی دارد

خداوند خالق انسان، عالم است و حکیم و هر انسانی را بسته به توانایی وجودی خود می آفریند انسانهایی منتخب اند که توانایی وجودی بالایی دارند و در حد کمال عبد خدایند و قدرت اجرای فرامین و دستورات الهی را در حد کمال دارند

باز تاکید دارم بر این بحث که :
اگر غرض از بودن به جای امام کسب فیض الهی و محب درگاه الهی بودن ، هر بنده ای بسته به انجام وظایف محوله خود می تواند محب درگاه الهی باشد
فقط درست و صحیح به وظایف خود عمل کند

نقل قول:
چرا اصلا من امام حسین یا پیامبر نشدم؟

اللهم صل علی محمد وآل محمد

با آیاتی از قرآن مجید جواب میدهم :

خدای سبحان فرمود :

والذی قدر فهدی ، یعنی خداوند متعال ابتدا اندازه میگیرد بعد هدایت میکند ودر آیه :
و لو علم الله فيهم خيرا لاسمعهم:
فرمود اگر خداوند در ایشان خیری میدید گوش ایشان را شنوای سخن حق میگردانید.

كل يعمل على شاكلته :هر كسى بر طينت خود مى تند.84-اسرا

ممکن است سوال شود این یعنی جبر ، اما باید دانست خدای متعال دعا را برای همین قرار داده مثلا فرمود : وقل رب زدنی علما ؛ یعنی ظرفیت انسان میتواند زیاد شود .پس همواره باید دعا کنیم که سلاح ما دعا وتضرع است : وسلاحه البکاء

همچنین در دعاهای روزها وشبهای دهه آخر رمضان المبارک ، ذات اقدس ربوبی را قسم میدهیم که : ان تجعل اسمی فی هذه اللیلة فی السعدا ء . یعنی خدایا اسم مرا در زمره سعداء قرار بده .

اللهم إن كنت عندك من الأشقياء فامحني من الأشقياء و اكتبني من السعداء فإنك [قلت يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ] تمحو ما تشاء و تثبت و عندك أم الكتاب

خیلی ممنون از دوستان من این جوابهارو به این بنده خدا منتقل میکنم انشاالله که قانع شود
ولی خوب قانع کردن همچین جوانهایی با این همه سوال توی ذهنشون کار هر کس نیست

سلام.
تکفیرم نکنیدا!:Moteajeb!: این سوال یه چند وقتیه تو ذهن منم میاد و میره. پس معلومه سوال رایجیه.
اینجوری با خودم حلش کردم. به خودمون نگاه کنیم حاضریم تمام ثانیه ها یا صدم ثانیه ها رو برا خدا کنیم؟
آیا حاضریم؟ خودمونو تو بدترین شرایط بذاریم حاضریم؟ نه نیستیم. من به شخصه اعتراف میکنم نیستم. نمیتونم همه ثانیه هامو برا خدا بذارم. اصلا اخلاص تو کارامون هست؟
ما کجا وائمه کجا؟
عالم دینیشو آدم نگاه میکنه بهت زده میشه چه برسه به ائمه.

iran masood;165250 نوشت:
دوست عزيز همينطوري نيست كه از اول چون معلوم بود امام ميشود امام شد امتحاناتي پس داد امام شد تمام پيامبران امتحاناتي پس دادن و پيامبر شدند همين امتحان حضرت ابراهيم كه در قرآن هم آمده .
چطور آيت الله بهجت آيت الله بهجت شد چطور مقام معظم رهبري به اين مقام ها رسيدند و تمام عالمان ديني از اول تا آخر شيخ مفيد شيخ صدوق به آن درجه ها رسيدند سختي كشيدن امتحان شده اند ترك گناه كردند .
از خواب شيرين دست كشيدن و نماز صبح خواندن سخت است ولي لذتي پشت ان نهفته است كه دوست شما هم ميتواند به آن درجه برسد .
امام نميتواني بشوي ولي عارف و عالم همچون عالمان ديگر ميتواني كه بشوي دوست شما هم تست كند اگر به آن درجه هاي كه عالمان رسيدند رسيد به جواب امام شدن هم ميرسد.

با سلام و عرض ادب
در تکمیل فرمایش دوست عزیزمان به یاد دو خاطره ای از دوستی افتادم که ذکر آن خالی از لطف نیست؛ ایشان می گفتند:
1- در حدود دوازده سیزده سال پیش تابستان بود و ما با اردوی طلاب مشرف شده بودیم مشهد.
روال همیشگی مرحوم آیت الله بهجت(رضوان الله تعالی علیه) این بود که تابستانها معمولا دو ماه مشهد می آمدند و در آن مدت هم هر روز بعد از نماز صبح و قبل از طلوع افتاب به حرم مشرف می شدند و نزدیک دو ساعت حرم می ماندند و ما هم که شیفته ایشان بودیم می دانستیم ایشان کی می آیند لذا زودتر منتظر می ایستادیم تا آقابیاند پشت سر ایشان حرم برویم.
مدتها در دلم بود از آقا بخواهم دعای خاصی برایم بنمایند که خدا مرا به درجات بالای معنوی برساند یک روز که کسی همراه آقانبود و فقط حاج شیخ علی آقا فرزند ایشان از پشت سر با فاصله می آمدند دست آقا رو گرفتم گفتم آقا از امام رضا «علیه السلام»بخواهید ما هم به جاهای بالایی برسیم!
گمانم این بود حالاآقا یه چیزی می فرمایند یه دعای می کنند و لی دیدم ایشان ابدا چیزی نگفتند و گویا اصلا چیزی نشنیده اند؟! و اتفاقی نیافتاده است، حالت من مثل کسی که آب سردی به رویش ریخته باشند شد.
ابتدا ناراحت شدم ولی بعدا فهمیدم قرار نیست با صرف دعا کسی به جایی برسد؛ بلکه با تلاش و مجاهده مستمر و باقی ماندن در صراط مستقیم انسان به درجات بالا خواهدرسید.

«إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ».[1]
«انَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون».[2]
«وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقا»؛[3][=Times New Roman] و اينكه اگر آنها در راه (ايمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سيرابشان مى‏كنيم.

2- ظاهرا سال بعد آن سال باز تابستان در مشهد بودیم روز آخر بود می خواستیم از مشهد حرکت کنیم، داخل رواق حرم حضرت رضا علیه السلام به آقا عرض کردم اوامری نیست می خواهم مرخص شوم.
ایشان فرمودند نام و نام خانوادگی شما چیست؟ جواب دادم.
بعد آقا با لبخند خاصی فرمودند آقای فلان فلان «اسمم را بردند»را فراموش نکنید.
ابتدا گمان بردم مزاح فرمودند چند قدم جلو تر رفتنددیدم به دنبال من می گردند خدمت ایشان رسیدم دوباره با لبخند فرمودند:«نسواالله فانساهم انفسهم؛[=Times New Roman] [4]خدا را فراموش كردند و خدا نيز آنها را به «خود فراموشى» گرفتار كرد». یعنی مزاح نبود حقیقت وجودی خود را دریاب و خود را فراموش نکن.

ما همه در مسیر کمال مختاریم و با اختیار است که به درجات بالای معنوی یا خدای نکرده به انحطاط می رسیم.بزرگان دین اگر به آن مقامات ناب رسیدند جز در سایه عمل اختیاری نبوده است.
اگر کسی در این مسیر اهل مراقبت و مواظبت باشد قطعا به آن درجه ای که باید برسد خواهد رسید و می یابد که در ظرف وجودی خویش زیباست نه در جای دیگر.

[1] .فصلت/30.

[2] .الاحقاف/13.

[3] .الجن/16.

[4] .الحشر/19.

سلام دوستان / از اين شبهات توي ذهن خيلي ها مياد سعي كنيد از اهلش بپرسيد كه سوال رو سوال اضافه نشه . من اطلاعات ناقصي در اين ضمينه دارم اينجا مي نويسم تا دوستان كامل ترش كنن.
از اونجايي كه من شنيدم اهل بيت به صورت نوري چند هزار سال قبل از خلقت بشر خلق شده بودند . براي مثال از انجايي كه يك دفعه نمي شود كسي برود از دوره راهنمايي در سر كلاس دانشگاه بنشيند(مراتبي بايد طي شود تا درك وفهم بالا برود) اين بود كه خداوند پيامبراني را يكي پس از ديگري براي هدايت انسان ها آورد تا درك و فهم انسان ها بالا برود و توانايي استفاده و درك گزينه هاي اصلي خداوند كه همان 14 معصوم مي باشند را داشته باشندو آنها براي هدايت ما انسان ها به زمين تنزل پيدا كردند تا واسطه فيض الهي باشند براي ما .همين طور كه خداوند فرموده است اگر زمين از حجت خالي شود زمين اهلش را مي بلعد

[=B Nazanin]سلام علیکم
[=B Nazanin]خداوند متعال طبق علمی که از آینده بندگانش دارد، می داند آنها چگونه از اختیار خود استفاده می کنند. می داند آنها چقدر مطیع عقل خود خواهند بود و چقدر تابع هوسشان می باشند.
[=B Nazanin]بر این اساس آنهایی را که بالاترین اطاعت را از عقل و فطرت خود داشته باشند، مسؤولیتهایی سنگینی را بر دوششان می گذارد! گذاشتن این مسؤولیت سبب می شود تا آنها در خلقت روحشان و حتی جسمشان نیز از مزایای خاصی برخوردار باشند.
[=B Nazanin]احادیثی که درباره عوالم نورانی امامان بزرگوار قبل از این جهان خاکی وجود دارد اینگونه تفسیر می شود و همچنین تولد خاصشان مثل ناف بریده بدنیا آمدنشان!
[=B Nazanin]بر این اساس اگر امام حسین (علیه­السلام)، امام هم نبود، و حتی اگر در زمان جاهلیت بسر می برد، طبق فطرت الهی اش مشرک نبود و ملتزم به همه فضائل انسانی بود.
[=B Nazanin]آنهایی که می گویند چرا ما امام حسین (علیه­السلام) نشدیم، باید از آنها پرسید، آیا چقدر ملتزم به فطرتشان و فضائل انسانی و آموزه های اسلامی هستند؟! این سؤال را کسانی می پرسند که خیال می کنند، خوب بودن امام حسین (علیه­السلام) بخاطر امامت و عصمت ایشان است و بعد نتیجه می گیرند، که اگر آنها هم امام بودند و معصوم بودند، خوب بودند و مشکلی با نفسشان نداشتند.
[=B Nazanin]و الا آنهایی که در مسیر کمال ریاضت می کشند، هیچ وقت این سؤال بذهنشان خطور نمی کند.
[=B Nazanin]کسانی که این چنین سؤالی می کنند در دیگر امور زندگیشان سؤالات مشابهی را مطرح می کنند: مثلا وقتی به آنها گفته می شود، مثل فلانی باش! ببین چقدر موفق است، در پاسخ می گوید: اگر من هم امکانات او را داشتم مثل او موفق بودم.
[=B Nazanin]این افراد دریغ دارند از این که عدم موفقیتشان را به سوء اختیار خود نسبت دهند!
[=B Nazanin]اما موضوع موروثی بودن امامت هم با توجه به آنچه گفته شد این گونه مطرح می شود که:
[=B Nazanin]خداوند متعال تولد برترین انسانها را به زمانی موکول نمود که آخرین دین برای انسانها فرستاده می شود. این برترین انسانها، نهال اسلام را بدست گرفتند و آن را رشد دادند و وقتی توانستند آن را به تربیت شدگان خود بسپارند، تن به سم و شهادت و غیبت دادند.
[=B Nazanin]اگر مسئله موروثی بودن امامت مطرح باشد، باید حضرت فاطمه (علیها­السلام) امام باشد و یا بعد از امام حسن، فرزند ایشان امام باشد، و یا بعد از امام حسین محمد حنفیه پسر دیگر امام علی (علیه­السلام) امام باشد و یا پسر بزرگ هر امامی، امام بعدی باشد! و یا امامت منحصر در دوازده نفر نباشد چنانچه اسماعیلیه آن را محدود به دوازده نفر نمی دانند.

همینطور که موضوع رو دنبال میکردم. من جایی چیزی بعنوان روز الست شنیدم ولی اصلاوابدا(بعلت عدم وجود سندصحیح مبتنی برآن)قبولش نکرده ام. که میگویند در روزی پیش از آمدن به دنیا همه انسانها سرنوشت خود را خود انتخاب کرده اند.

بطور مثال میگویند فقط چهارده نفر عصمت را قبول کردند و همه سرباز زدند...

سلام علیکم
از همه دوستان ممنون دانش من و در این زمینه افزایش دادند.
و اما بعد...

این سوال در ذهن است که آیا امام حسین علیه السلام و دیگر امامان و پیامبران از قبل از خلقتشان پیامبر و امام بودند و این کمالات و مقامات رو داشتند و بعد هم آمدند به دنیا و جبرا پیامبر و امام بودن, پس خدا پیامبران و امامان را پیامبر و امام آفریده است و دیگه اگر حُسنی و وصفی و چیزی است مثلا دیگه اکتسابی نیست به بیانی.
پاسخی که اینجا وجود داره و در نوع این سوال قدری ظریف است خواهش می کنم توجه داشته باشید تا انشالله مطلب روشن بشه.
توجه داشته باشید :
علم خداوند به تمام ابعاد و حیثیات وجود و زندگی ماست از ازل تا ابد از ابتدا تا انتها. به بیانی وقتی دقت می کنید کدام عمل ما هست که خداوند قبل از خلق ما نداند؟ ذات باری تعالی تمام آنچه ما عمل خواهیم کرد استفاده از نعمت های اون می کنیم , شاکر نعمت و کافر نعمتیم خداوند می داند.
پدری دو فرزند دارد.قابلیت و توانایی اینها را می شناسد می دونه اگر در دنیای امروز 10 میلیون به این فرزند بده به شش ماه نمیکشه که این پول رو به باد فنا می سپارد و سودی که نمیاره ضرر هم بالا میاره. اما می دونه اگر به اون فرزندش این مبلغ رو بده این سر یک سال منافع این را به پدر بر می گرداند.تصور کنید پدر عاقل این پول رو به کدوم یکی از این دو می دهد ؟
توجه داشته باشید این یک مثال با هزار مرتبه فرق و تنزل است.
خداوند نعمت هایی رو که به انسان می خواد بدهد اینکه از این نعمت چگونه استفاده می کنند در دنیا , در علم الهی مشخص است. برای خداوند معلوم هست این موقعیت و امکاناتی که به امام حسین علیه السلام می دهد اگر در مقابل به کس دیگه ای همزمان مثلا بدهد اون شخص نعمت خدا رو ضایع می کند , و یا اون موقعیت و توانایی که به علی بن ابی طالب می دهد اگر به عقیل بن ابی طالب بدهد , عقیل نعمت خدا را ضایع می کند , و قدردانی نعمت خداوند مانند علی علیه السلام ندارد. خدا به کدام یک نعمت را بدهد ؟ به علی ع می دهد و به عقیل به مقداری که ضایع نکند نعمت خدا رو , می دهد.
تصور بفرمایید یک فیلم رو تا آخر دیدید حالا می خواید نقد کنید . خداوند می داند علم دارد حکیمانه به این که انسان ها در دنیا و در زندگی با مواهب و نعمت های او چه می کنند , جایگاه های خطیر نعمت های درشت و موقعیت های عظیم رو به بندگانی می دهد که بتوانند از پس این مسئولیت های بزرگ برآیند.بنابرین این عین عدالت الهی است , این عین لطف خداوند است که این بار مثلا رسالت به دوش بنده و جنابعالی قرار داده نشد , خداوند این بار رسالت رو به دوش کسی قرار می دهد که بتواند به منزل برساند و تعهدش رو به بشر انجام بده.پس عین عدل خداوند است که به بار بنشیند زحمات این ناصحان و صالحان و جامع بشری استفاده کند و اینها الگوی انسان ها باشند.
و اما در کنار اینها :
همین الان رو در نظر داشته باشید مقام انبیا و اولیا رو بذارید کنار یه مقدار بیاید پایین تر , انسانهایی هستند که کمالاتی دارند , می تونند حرف دلتون رو بخونند , تلفن زنگ می خوره می دونند کی پشت خط هست سوالش چیه این اتفاقات افتاده و وجود داره راجعبه بزرگان و کتاب های زیادی در این باره از اشخاص معتبر هست شهدالله هستند کسانی که این حالات رو دارند و از اینا هم بالاتر و البته ممکنه این حالات همیشگی باشه ممکنه گاهی باشه.
حالا آیا این مقام برای ماها قابل رسیدن هست یا نیست ؟ خدا می داند که قابل رسیدن هست تا این حدها.اما نکته اینجاست که ما کارهای اونا رو انجام نمی دیم لذا این موهبت ها در دل ما نمی جوشه و خداوند هم این نگاها رو به ما نمی کنه و ضایع می کنیم نعمت خدا رو و خدا چرا بیاد چیزی رو بده که ضایع کنیم و کفران نعمت کنیم.(اونم از اون نعمت ها در اون سطح).پس در این حد ملموس هست. حالا شما این رو بزرگ کنید میشه مقام نبوت و امامت ( تا حدی از همه ابعاد).
و اما در ادامه :
این که آیا تفاوت قائل شده است خدا :
شما فکر می کنید توقع , جایگاه و حسابی که پیامبر اسلام ص دارد , من و شما داریم ؟
ما با چندتا حلال و حرام کردن و نماز و روزه انشالله میریم تو بهشت و دور هم نیست.
اما پیامبر چی :
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ ( 44 )
اگر او سخنی دروغ بر ما می‌بست،
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ( 45 )
ما او را با قدرت می‌گرفتیم،
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ ( 46 )
سپس رگ قلبش را قطع می‌کردیم،
فَمَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ ( 47 )
و هیچ کس از شما نمی‌توانست از (مجازات) او مانع شود!

یکم پیامبر کافیه خطا کنه تا خدا بدونه با ایشون چی کار کنه , این حساسیت هست.
پس وقتی ظرفیت پیامبر در اون حد بالاست حساب رسیش هم نسبت به بقیه در صورت خطا های حتی کوچیک بسیار سخت گیرانست که برای ما در اون حد نیست.
وقتی زنان پیامبر ص طبق قران در صورت انجام خطا دو برابر دیگران مجازات میشند و باید جایگاه خودشون رو بدونن دیگه پیامبر ص جای خود دارد که دیگه باید بدونند در چه مقامی هستند و انتظار بسیار بالایی نسبت به بقیه ازشون میره.
پس این تفاوت نیست و عین عدالت است.
اون نقشی و کاری که امام حسین علیه السلام در جامعه ی بشری باید ایفاد کند کجا و توقع و جایگاه و حساب ایشون در نزد خدا و جایگاه ما کجا.
و اما در آخر :
چه ایرادی دارد با همه ی این مطالبی که گفته شد خداوند یک گروهی یک عده معدودی از انسان ها را به عنوان نماد خلقت نشان دهد به انسان ها , که به ملائکه و انسان ها بگوید این همانیست که اون روز به ملائکه گفتیم إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ . شما گفتید خونریزی می کنند, اما الان ببینید انسان کامل اینها هستند خلیفه مُرادم اینه. این ها نمونه هایی باشند تا انسان ها بتونند به این نمونه ها خودشون رو نزدیک کنند.
امام علی علیه السلام درنامه 45 نهج البلاغه فرمود : «انکم لاتقدرون علي ذالک»(شما قدرت آن را نداريد که مثل من علي زندگي كنيد) «ولکن اَعينوني بِوَرَع وَاجتِهاد وعِفَت وَسداد» (اما با چهار كار مي توانيد علي وار بشويد وبه طرف من بيائيد). اينها نمونه هاي عالي خلقت هستند و ازاين راهکارها مي توان به اين نمونه ها نزديك شد. پس اين مسئله هيچ منافاتي با عدالت الهي هم ندارد.

موضوع قفل شده است