با اين اخلاق شوهرم چيكار كنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تب‌های اولیه

21 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
با اين اخلاق شوهرم چيكار كنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شوهر من فوق العاده آدم نكته بينيه و كوچكترين رفتاري كه از طرف من ميبينه زير ذره بين ميذاره و بزرگش ميكنه و باعث ناراحتيه جفتمون ميشه . بعدش تا من ناراحت ميشم و ميگم چرا از همه چيز ايراد ميگيري و اعتماد به نفس منو مياري پايين. شوهرمم به من ميگه من زن زندگي ميخوام . بايد به تموم زندگيت برسي و مادر نمونه اي هم براي بچت باشي در صورتي كه من بچه كوچيك دارم و كار خونه و بچه داري با هم خيلي سخته. از طرفي ديگه شوهرم ميگه علاوه بر اين كارا بايد حرف رو حرف من نزني تا من دوستت داشته باشم . من هم ميگم دوست داشتن دل ميخواد نه دليل. شوهر من هم ميگه من موقع ازدواجمون تو رو با دلم نميخواستم ولي از نظر عقل و منطق ديدم به من ميياي چون من از هيچ نظر مشكلي ندارم . هم خودم تحصيل كرده هستم هم خانوادم. قيافمم خوبه و از نظر مالي هم مشكلي نداريم. اما شوهرم ميگه از همون اول كه ديدمت از نظر احساسي نخواستمت ولي از نظر منطقي ديدم به من ميخوري . ولي الان كه تو زندگيمون هستيم ميبينم نميخوامت براي همين ميگم حرف رو حرف من نبايد بزني و تقي به توقي ميخوره ميگم نميخوامت وايراداتو بزرگ ميكنم. اينم بگم كه هيچ زن ديگه اي توي زندگي شوهر من نيست كه بگه به خاطر اين كه كسي رو ميخواد اينطوريه. چون شوهرم اهل اين حرفها نيست. در ضمن ازدواج وخواستگاريمون هم كاملا سنتي بود. تو رو خدا يه سياستهايي رو بهم ياد بدين تا بتونم شوهرمو جذب خودم كنم. چون خيلي سخته و برام عذابه كه روهيچ حرفيش نتونم حرف بزنم تا منو بخواد.يه اهكار ها و سياستهايي بهم ياد بدين كه منو به خاطر خودم بخواد و واقعا جذب من بشه. تو رو خدا هر چي بلدين يادم بدين چون ديگه كم آوردم.

باسلام. حالا این چیزی که من به عقلم می رسد : مردها به لحاظ ساختار فیزیولوزیک روحی وروانیشان که آنهم حکمت روردگار متعال است طبیتعی دارند که اقتدار وریاست خودشان را اثبات کنند. نه تنها به زنشان ودر محیط منزل بلکه در جامعه هم همینطورند. حتی نسبت به هم جنسان خودشان .ولی این مسئله در محیط خانه و همسروپیش کسی که دوستش دارند بیشتر است. به نظر من بهتر است این موضوع را زیاد برای خودتان جدی نگیرید وتا آنجا که مقدور است چشم بگویید که خوشش بیاید! در واقع یک جورایی اعتماد به نفسش کم است ! واین اعتماد واقتدار را می خواهد از شما کسب کند . بهش بدید وکاری کنید بفهمد که
خوب است ! بهش ثابت کنید که حتی اگر اشتباه هم بکند باز هم برای شما ارزش دارد. با پنبه سر ببرید .
بگویید هر چه تو بگی اما روی فلان روش هم فکر کن.! بگذارید فکر کند همه تصمیمات را خودش گرفته و شما در نهایت فقط یک پیشنهاد دهنده بوده اید! کم کم که اعتماد به نفسش را به دست آورد دیگر از اینکه اشتباه کند نمی ترسد. یا از اینکه کاری را مطابق نظر دیگری انجام دهد.یک مقداری هم حرفهای بی پایه مردم یا تربیت سنتی روی مردها تاثیر می گذارد.که گوش کردن به حرف زن یعنی زن ذلیلی واز این حرفها .هر پیشنهادی که می دهید آخرش اضافه کنید : البته تصمیم گیرنده نهایی تو هستی !
هرچه بیشتر از نظر ظاهری وکلامی اطاعت کنید و تواضع به خرج دهیدهم محبوبتر میشوید هم خودتان از اینکه به یک مرد اتکا کرده اید لذت می برید. این قانون طبیعت است وشما هر چه بیشتر از قانون اطاعت کنید قانون بیشتر رام شما می شود!

با سلام و خیر مقدم

همسر زیرک به نقاط ضعف و قدرت همسر خویش واقف است وباید از آنها بدرستی استفاده کند ، حال که شوهر شما چنین اموری را دوست دارد(البته اغلب آقایان چنین هستند) شما هم مدتی وفق مرادش رفتار کنید تا نتیجه را ببینید .اگر اصلاح نشد آنگاه راههای دیگر .

ضمن اینکه اگر 60 درصد تفاهم دارید جای نگرانی نیست .

به این احادیث دقت کنید :

محمد بن يعقوب، عن عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن علي بن أسباط، عن محمد بن الصباح، عن عبد الرحمن بن الحجاج، عن عبد الله بن مصعب الزبيري ـ في حديث ـ قال: سمعت أبا الحسن موسى بن جعفر (عليه السلام) يقول وقد تذاكرنا أمر النساء: أما الحرائر فلا تذاكروهنّ، ولكن خير الجواري ما كان لك فيها هوى وكان لها عقل وأدب فلست تحتاج إلى أن تأمر ولا تنهى، ودون ذلك ما كان لك فيها هوى وليس لها أدب فأنت تحتاج إلى الأمر والنهي، ودونها ما كان لك فيها هوى وليس لها عقل ولا أدب فتصبر عليها لمكان هواك فيها، وجارية ليس لك فيها هوى وليس لها عقل ولا أدب فتجعل فيما بينك وبينها البحر الاخضر.

وقتى سخن از زنان به ميان آمد، امام كاظم(ع) فرمود: با زنان آزاد مذاكره نكنيد؛ بهترين كنيزان آن است كه در او ميل دارى و داراى عقل و ادب است و نيازى به امرونهى كردن ندارد. كمتر از آن، كنيزى است كه به او ميل دارى ولى ادب ندارد و تو نيازمند امرونهى هستى. و كمتر از آن، آن است كه به او ميل دارى، ولى نه عقل دارد و نه ادب. بايد او را تحمل كنى، زيرا او را دوست دارى. و امّا آنكه نه به او ميل دارى و نه عقل و ادب دارد، درياى سبز را بين خود و او، فاصله قرارده !

عن علي بن رئاب، عن أبي حمزة، عن جابر بن عبد الله قال: سمعته يقول: كنا عند النبي (صلى الله عليه وآله) فقال: إن خير نسائكم الولود الودود العفيفة العزيزة في أهلها الذليلة مع بعلها، المتبرجة(برهنه) مع زوجها الحصان (نگهدارو عفیف) على غيره، التي تسمع قوله وتطيع أمره، وإذا خلابها بذلت له ما يريد منها، ولم تبذل (بخشش و سخاوت ) كتبذل الرجل.

بهترين زنان شما آن زنى است كه ولود و فرزند آور باشد، و مهربان و عفيفه و عزيز در اهل و خانواده اش بوده (بطورى كه همه اهل خانواده به او علاقمند باشند) و بايد او در مقابل شويش متواضع و افتاده باشد، براى تمتع و بهره ورى هرچه بيشتر بايد خود را براى همسرش آراسته و مزين نمايد، و خود را در حصن حصين شوهرش قرار دهد، بطورى كه صوت و سخنش را بيگانه نشنود، آن زن پاكى كه سخن شوهرش را مى شنود، و از او اطاعت مى نمايد، و هرگاه شوهر با او خلوت كرد، خود را در اختيار كامل او قرار دهد، و همچون مردان كه بيش از يك همسر مى توانند اختيار كنند، او حق ندارد بيش از يك شوهر داشته باشد،

وعنهم، عن أحمد بن محمد البرقي، عن إسماعيل بن مهران، عن سليمان الجعفريّ، عن أبي الحسن الرضا (عليه السلام) قال: قال أمير المؤمنين (عليه السلام): خير نسائكم الخمس، قيل: وما الخمس؟ قال: الهينة اللينة المؤاتية، التي إذا غضب زوجها لم تكتحل بغمض حتى يرضى، وإذا غاب عنها زوجها حفظته في غيبته، فتلك عامل من عمال الله، وعامل الله لا يخيب.

بهترين زنان شما آن زنى است كه پنج صفت داشته باشد؛ ‏متواضع، نرم خو، خوش اخلاق و بردبار باشد، هر گاه شوهرش بر وى خشمگين شد با نظر غضب به شوهرش نگاه نكند، تا هنگامى كه از وى خوشنود گردد، و هر گاه شوهرش از وى غائب شد حقوق شوهرش را حفظ كند. چنین زنی کارگزاری از کارگزاران خداوند است و کارگزار خدا هیچ وقت از رحمت او ناامید نمی شوند.

الشيخ بإسناده عن الحسن بن محبوب، نحوه، وزاد: ألا اخبركم بخيار رجالكم؟ قلنا: بلى يا رسول الله، قال: إن من خير رجالكم التقيّ النقيّ، السمح الكفّين، السليم الطرفين، البر بوالديه، ولا يلجئ عياله إلى غيره، ثم قال: ألا اخبركم بشر رجالكم؟ فقلنا: بلى، فقال: إن من شر رجالكم البهات البخيل الفاحش، الآكل وحده، المانع رفده، الضارب أهله وعبده، الملجئ عياله إلى غيره، العاق بوالديه.

بدترين مردان شما كسى هست كه به بى گناهان تهمت مى زند، بخيل و بدزبان و بد اخلاق است ، سر سفره تنها مى نشيند مهمان نواز نيست خير و بركت او به كسى نمى رسد، نزديكان و زيردستان خود را مى آزارد، خانواده اش به ديگران محتاج مى شوند، پدر و مادرش را نافرمانى مى كند.

وصفات :

عن الفضل بن موسى، عن أبي حنيفة النعمان بن ثابت، عن حماد بن أبي سليمان، عن إبراهيم النخعي، عن عبدالله بن عتيبة ، عن زيد بن ثابت قال: قال لي رسول الله (صلى الله عليه وآله): يا زيد، تزوّجت؟ قلت: لا، قال: تزوج تستعف مع عفتك، ولا تزوجن خمسا، قال زيد: ومن هن؟ قال: لا تزوجن شهبرة ولا لهبرة ولا نهبرة ولا هيدرة ولا لفوتاً، قال زيد: ما عرفت مما قلت شيئا (قال) : ألستم عربا؟ ! أما الشهبرة فالزرقاء البذية، وأما اللهبرة فالطويلة المهزولة، وأما النهبرة فالقصيرة الدميمة، وأما الهيدرة فالعجوز المدبرة، وأما اللفوت فذات الولد من غيرك.

فضل بن موسى گويد: ابو حنيفة مرا گفت حديثى برايت بگويم كه حديث تازه و كم نظيرتر از آن نشنيده باشى گفتم آرى بگو، گفت : زيد بن ثابت گويد رسول خدا (ص) بمن فرمود: اى زيد همسر گرفته اى ؟ گويد گفتم نه ، فرمود: زن بگير تا عفتى كه دارى محفوظ نگهدارى ولى با پنج طائفة از زنان ازدواج مكن زيد گفت : آن زنان كيانند؟ فرمود حتماً ازدواج مكن با شهبره و لهبرة و نهبرة و هيدرة و لفوت زيد عرض كرد يا رسول اللّه هيچ نفهميدم چه فرموديد و معناى هيچ يك از اين لغات را نميدانم رسول خدا فرمود مگر شما عرب نيستيد؟
اما شهبره زن آبى چشم بد زبان (یا چاق) است و اما لهبره زن بلند بالاى لاغر اندام و اما نهبره زن كوتاه قد بد سرشت و اما هيدرة پيرزن گوژپشت و اما لفوت زنى است كه از شوهر ديگر فرزند داشته باشد.

با سلام و احترام خدمت سركار آميتيس گرامي

خيلي خوش اومدين به اسك دين :Gol:

معمولا اكثريت اين رفتارهاي همسرتون به دليل عدم شناخت كافي شما از روحيات و نيازهاي آقايون هست، زن و مرد هر كدوم نياز هاي رواني كاملا متفاوتي دارند.

جهت آشنايي بيشتر با سياست هاي همسرداري!:Cheshmak: حتما به تاپيك زير رجوع كنيد.
سخنراني اول رو فعلا گوش كنيد كه نكات خيلي مهمي داره، سخنراني كه ان شاءالله فردا قرار ميدم خيلي خيلي بدردتون ميخوره،اگر فقط همين دوتا رو گوش كنيد ديگه بقيه رو خودتون پيگير ميشين. :ok:

★ آسيب شناسي خانواده ★ ::: ♪♪ دانلود سخنراني استاد سيد مجتبي حورايي♪♪

طرح مشكل تون در سايت باعث شد تاپيكي رو كه مدت هاست در نظر دارم بزنم امروز استارتش زده شد. :Gol:

موفق باشيد

کاش بیشتر در مورد مسایلی که با هم اختلاف دارید توضیح دهید برا چی از شما ایراد میگیره؟
ارتباط شما و شوهرتون با خانواده اش در چه سطحی هست ؟
روابط اجتماعی شوهرتون در چه سطحی هست ؟

اگه میخواهی دراین راه موفق شوی فبل ازهرچیزی به حرفهای شوهرت گوش کن وجواب سربالا نده وموقعی که ازسرکاربه خونه میادبراش غذای لذیزدرست کن انگارکه روزاول ازدواجتون است امیداست که دراین راه موفق شوی

کریم محمدی;165246 نوشت:
اگه میخواهی دراین راه موفق شوی فبل ازهرچیزی به حرفهای شوهرت گوش کن وجواب سربالا نده وموقعی که ازسرکاربه خونه میادبراش غذای لذیزدرست کن انگارکه روزاول ازدواجتون است امیداست که دراین راه موفق شوی

سلام اقا کریم ، :Gol::Gol::Gol:

خیلی خندیدم:khaneh::khaneh:

شوخی نوشتی یا جدی؟؟؟؟

امید است که در این راه موفق شوی رو میگم.....

جدی بود ... شوخی نداری....

چشم ببخشید :Ghamgin::Ghamgin:

اخ راستی محرم و خنده....؟؟؟؟؟؟

ببخشید جدا......

خیر البریه;165071 نوشت:
به این احادیث دقت کنید :

lمطمئنید این احادیثی که ذکر کردید مربوط به موضوع مورد بحث بود؟
بخصوص این آخری؟؟؟

نقل قول:

مطمئنید این احادیثی که ذکر کردید مربوط به موضوع مورد بحث بود؟بخصوص این آخری؟؟؟


با سلام

اگر دقت کرده بودید بالای این یک حدیث نوشتم و صفات ، یعنی کسانیکه خواهان یک خانواده خوشبخت هستند باید از قبل از ازدواج بعضی مسائل مانند همین خصوصیات ظاهری را هم رعایت کنند که علاج واقعه قبل از وقوع راحت تر است.


ماکه در جریان همه ماوقع زندگی ایشان نیستیم شاید مسائلی دیگر هم در پیدایش چنین رفتاری از همسر کاتب موضوع دخیل بوده باشد.

خیر البریه;165071 نوشت:

اما شهبره زن آبى چشم بد زبان (یا چاق) است و اما لهبره زن بلند بالاى لاغر اندام و اما نهبره زن كوتاه قد بد سرشت و اما هيدرة پيرزن گوژپشت و اما لفوت زنى است كه از شوهر ديگر فرزند داشته باشد.

یه جورایی با منطق سازگار نیست:Gig::Moteajeb!:

خیر البریه;165071 نوشت:
با سلام و خیر مقدم
اما شهبره زن آبى چشم بد زبان (یا چاق) است و اما لهبره زن بلند بالاى لاغر اندام و اما نهبره زن كوتاه قد بد سرشت و اما هيدرة پيرزن گوژپشت و اما لفوت زنى است كه از شوهر ديگر فرزند داشته باشد.

منبعش کجاست؟؟؟؟؟

مجموعه سخنرانی های روش همسرداری خانم همیز هم میتونه خیلی کمکتون کنه. صحبت های ایشون تلفیقی از دین و روانشناسیه که راهکارهای عملی زیادی هم داره!

ایشون مشکلش اینه مکه شوهرشون بهشون علاقه ندارند و خلاصه دارند بهانه گیری می کنند. یعنی دوستان نکته به این تابلویی رو نگرفتند ؟ (ان شاالله خدا هدایتش کنه و اگر هدایت شدنی نیست لعنتش کنه)

اما راهکار :

1. راه اول اینکه با مشورت افراد صاحب نظر اقداماتی جهت انداختن محبت خودشون در قلب شوهرشون پیدا کنند. اگر جواب داد که الحمد الله

2. اگر جواب نداد یا باید بسوزند و بسازند که خیلی سخته و هر چی سن بالاتر بره سخت تر می شه و آسیب هاش رو بیشتر نشون می ده و یا اینکه طلاق بگیره.

و سخن آخر به اقایون محترم :

شما وقتی ازدواج می کنی ، خدارو بالای سرت ببین به این همسرت زور نگو ؛ ازارش نده ، دنیا کوتاهه و ظلم و ستم اخر دامن خودترو می گیره ، اینها حرف نیست من دیدم ، اولش رو اخرش رو دیدم نکن.
علاوه بر اینکه اثر کار زشت تو باعث مشکلات در جامعه می شه ، بترسید از خدا .

گاهی همین که همسر آدم حس کنه بهش اهمیت میدهیم و نظراتش برامون مهمه، کم کم آرام میشه و خیلی از مشکلات حل میشه!
لزومی نداره مدام باهاش بحث کنید، گاهی تأیید کلامی و عملی خوب جواب میده؛ حتی از روی مصلحت!

نقل قول:
به من ميگه من زن زندگي ميخوام

سلام
این دغدغه همه مردهاست
زن زندیگ
چه جور زنیه!
زنی که مثل یک کلفت غذا درست کنه! بچه رو ترو خشک کنه! هرموقع شوهر خواست....
حق اعتراض هم نداشته باشه!
اینجور مردها کمند ولی خوب هنوز نسلشون منقرض نشده! ظاهرا
نقل قول:
ولي الان كه تو زندگيمون هستيم ميبينم نميخوامت براي همين ميگم حرف رو حرف من نبايد بزني و تقي به توقي ميخوره ميگم نميخوامت وايراداتو بزرگ ميكنم

عجیبه که به این صراحتی گفته که
من اشتباه کردم

اون فهمیده که احساسی به شما هنوز پیدا نکرده و همه این ها بهونه است!
خدا رو شکر هنوز دنبال احساس نرفته! و این جای شکر داره!
والا می شدید مثل بحث دیگه ....
بگذریم
راستی از شوهرتون بپرسید!
احساس و عشق قبل از ازدواج باید باشه یا بعد از ازدواج!؟
جوابش میشه منطق فکر و رفتارش
اگه بگوید قبل از ازدواج!
خوب و چه حسابی! رو چه کتابی! شما که تحصیل کرده اید و اهل منطق ! منطق این احساس و عشق قبل از ازدواج چیه؟
اگه هم بگوید بعد از ازدواج
پس کو؟
کی مقصره!؟
تو که نتونستی ایجادش کنی!
یا من که مانع بودم!
حالا چه کار کنیم؟
تا مرگ بسازیم
یا نه!
می تونیم عشق را بیافرینیم
فقط کافیه قدم اول رو برداریم
چیه؟
اینکه
من تو رو همانطوری که هستی بپذیرم و تو من رو همانطور که هستم بپذیری!
من خیلی خوبیها دارم! همونهایی که تو رو قانع کرد با من ازدواج کنی!
تو هم داری!
همونهایی که باعث شد!بگم
بله!
مبارکه!!
....
قدم بعدی
فعلا همین رو بردار!

نقل قول:

منبعش کجاست؟؟؟؟؟


با سلام

و روى الصدوق و الکلینی بإسنادهما إلى النبي ص أنه قال لزيد بن ثابت تزوجت قال لا قال تزوج تستعفف مع عفتك و لا تزوج خمسا قال زيد من هن يا رسول الله فقال ص لا تزوجن شهبرة و لا لهبرة و لا نهبرة عوالي اللآلي ج : 3 ص : 303و لا هيدرة و لا لفوتا قال زيد يا رسول الله ما عرفت مما قلت شيئا و إني بأمرهن لجاهل فقال رسول الله ص أ لستم عربا أما الشهبرة فالزرقاء البذية و أما اللهبرة فالطويلة المهزولة و أما النهبرة فالقصيرة الذميمة أما الهيدرة فالعجوز المدبرة و أما اللفوت فذات الولد من غيرك




هيدر : عن النبيّ(ص): «لا تَتَزوَّجَنَّ... هَيْدَرَة»: 100/231. أي عَجوزاً أدْبَرَت شَهْوَتُها وحَرارَتُها. وقيل: هو بالذال المعجمة؛ من الهَذَر: وهو الكلام الكثير، والياء زائدة (النهاية).

البته به متنی دیگر هم آمده :

جامع الاخبار: قال رسول (الله صلى الله عليه وآله) لاحد من أصحابه وهو زيد بن ثابت: " تزوج فإن في التزويج بركة، والتعفف مع
عفتك، ولا تزوج اثنتي عشرة نساء " قال: وما الاثنتا عشرة يا رسول الله ؟ فقال (صلى الله عليه وآله): لا تزوج هنفصة (1)، ولاعنفضة (2)، ولا شهبرة، (3) ولا سلقلقية (4)، ولا مذبوتة (5)، ولا مذموتة (6)، ولا حنانة (7)، ولا منانة (8)، ولا رفثاء (9)، ولا هيدرة (10)، ولا ذقناء (11)، ولا لفوتا (12)، وفي رواية أخرى: و " لا لهبرة (13) ولا هنيرة (14).

---
(1) لعله تصحيف صحته " هنبصة " والهنبصة: الضحك (لسان العرب ج 7 ص 104).
(2) عنفضة: لعله تصحيف صحته " عنفص ": وهي المرأة النحيفة أو الداعرة الخبيثة أو البذيئة القليلة الحياء (لسان العرب ج 7 ص 58).
(3) الشهبرة: الكبيرة الفانية (النهاية ج 2 ص 512 والفائق ج 2 ص 272).
(4) سلقلقية: هي المرأة التي تحيض من دبرها (لسان العرب ج 10 ص 163).
(5) في المصدر: مذبوبة.
(6) في المصدر: مذمومة: الذم نقيض المدح فالذم: ذكر العيوب، والمذمومة المذكورة بالعيب عند الناس (لسان العرب ج 13 ص 220) وفي نسخة: مزمومة.
(7) حنانة: ومنه حديث: " لا تتزوج حنانة ": هي التي كان لها زوج، فهي تحن إليه النهاية ج 1 ص 452).
(8) منانة: هي التي يتزوج بها لمالها، فهي أبدا تمن على زوجها (النهاية ج 4 ص 366).
(9) رفثاء: الرفث: الفحش قولا وفعلا (لسان العرب ج 2 ص 153) وفي نسخة: رفشاء.
(10) هيدرة: في الحديث: (لاتتزوجن هيدرة) أي: عجوزا ادبرت شهوتها، وقيل: هو بالذال المعجمة، والهذر: من الكلام الكثير (النهاية ج 5 ص 287 والفائق ج 2 ص 272).
(11) ذقناء: الذقن بتشديد الذاء وسكون القاف: الشيخ (لسان العرب ج 13 ص 173) فلعل المراد بالذقناء: الشيخة العجوز.
(12) لفوت: التي لها ولد من زوج، وهي تحت آخر، فهي تلتفت إلى ولدها (الفائق ج 2 ص 272).
(13) لهبرة: القصيرة الدميمة (الفائق ج 2 ص 272).

(14) كذا، والظاهر أن الصحيح: نهبرة: أي: طويلة مهزولة، وقيل: هي التي إشرفت



رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به زید بن ثابت ، فرمود:
با 12 دسته از زنان ، ازدواج مکن گفت: ای پیامبر خدا آن دوازده دسته کدامند؟ پیامبر خدا(ص) فرمودند: ازدواج مکن با
هنفصه یعنی زنی که زیاد میخندد ، عنفصه به زن لاغر مردنی، یا زن تبهکار ، یا زن بدزبان بی حیا، یا بسیار گوی پر حرف گفته میشود. سلقلقه : زنی را می گویند که از دبر حیض می شود یا زیاد حیض میشود . یا زن سلیطه ، مذبوبه: به حیوانی گفته میشود که مگسی در بینیش برود ودیوانه بشود شاید هم منظور زن هرجایی است ، مذمومه: پر عیب و نکوهیده ، حنانه: به زن بیوه ای که با اندوه و حنین ، یاد شوهر خود می کند. منانه: زن مال داری که با مال خود، بر شوهرش منت می نهد یا زن مال داری که به خاطر مالش با او ازدواج می کنند و وی بر شوهر خود منت می نهد. رفثاء : زن درشت گوی زشت کردار . ذقناء : ملتوية الجهاز:شاید هم دراز گردن و یا درشت چانه و یا
پیر زال ، زن دراز . لفوت: زنی که از مرد دیگری فرزند دار است.


وترجمه ای دیگر :
خصوصیات زن :
اصیل و عزیز باشد: العضیفه العزیزه فی اهلها (عماد زاده ص 139) دین دار و خوش اخلاق باشد : لاتنکح المراه لاربع: لما لها و نسبها لجمالها و لذتها فعلیک بذات الدین درجایی دیگر مومنان را از ازدواج با زنان فقیر ، بی حیا ، مسن کثیر الحیض، دوبهم زن، منت نهنده، قبیح الکلام، بیهوده گو ، زنی که از دیگری فرزند داشته باشد ، لاغر ، ... بر حذر داشته است... لاتزوج اثنی عشر نسا، هنفصه(فقیر) عنضه(بی حیا) شهبره (مسنه) سلفلقه(کثیر الحیض ) مذبوبه (دوبهم زن) مذمومه (بعید العهد از شوهر) حنانه ، منامه ، رفئاء، هیدره، زقنا، لنوتاه، لهبره ، عهبره.(عمادزاده ص 134)


واز طریق عامه هم :
عن الفضل بن موسى السينانى قال قال لى أبو حنيفة أفيدك حديثا ظريفا لم تسمع أظرف منه حدثنا حماد بن أبى سليمان عن زيد العمى عن زيد بن حارثة قال قال رسول الله - صلى الله عليه وسلم - : تزوجت يا زيد قلت : لا ، قال تزوج تزد عفة إلى عفتك ، ولا تزوج خمسة : شهبرة ، ولا لهبرة ، ولا نهبرة ، ولا هيدرة ، ولا لفوتا ، قلت : يا رسول الله لا أدرى مما قلت شيئا وأنا بأحدهن جاهل ، قال ألستم عربا أما الشهبرة فالطويلة المهزولة ، وأما اللهبرة فالزرقاء البذية ، وأما النهبرة فالقصيرة الدميمة ، وأما الهيدرة فالعجوز المدبرة ، وأما اللفوت فهى ذات الولد من غيرك . (الديلمى)

خیر البریه;165437 نوشت:

با سلام

اگر دقت کرده بودید بالای این یک حدیث نوشتم و صفات ، یعنی کسانیکه خواهان یک خانواده خوشبخت هستند باید از قبل از ازدواج بعضی مسائل مانند همین خصوصیات ظاهری را هم رعایت کنند که علاج واقعه قبل از وقوع راحت تر است.

ماکه در جریان همه ماوقع زندگی ایشان نیستیم شاید مسائلی دیگر هم در پیدایش چنین رفتاری از همسر کاتب موضوع دخیل بوده باشد.

با عرض احترام من فکر می کنم درست است که هر حدیثی نکته ای دارد.اما هر حدیثی را هم با توجه به شرایط طرف مقابل باید طرح کرد که مبادا خدای ناکرده اثر عکس بدهد. امامان ما هم همیشه با توجه به شرایط طرف مثل سن وجنس و سواد و....پاسخ می دادند.خیلی هم روانشناس بودند ودقت می کردند و هر حقیقتی را در هر جایی وبه هر کسی نگویند.در این مورد بخصوص من فکر می کنم تمرکز باید در درجه اول کوچک کردن مشکل این خانم باشد وراهکاری برای ایشان که بتواند روی همسرش اثر مثبت بگذارد.هر گونه سرزنش یا بزرگنمایی نقایص ایشان یا حتی همسرشان منجر به تشدید اختلاف می شود. ما برای وصل کردن آمدیم نی برای فصل کردن آمدیم!

جمعبندی پستهای پرسشگر جهت پاسخگویی کارشناسان

:moshavereh:

amitis;165020 نوشت:
شوهر من فوق العاده آدم نكته بينيه و كوچكترين رفتاري كه از طرف من ميبينه زير ذره بين ميذاره و بزرگش ميكنه و باعث ناراحتيه جفتمون ميشه . بعدش تا من ناراحت ميشم و ميگم چرا از همه چيز ايراد ميگيري و اعتماد به نفس منو مياري پايين. شوهرمم به من ميگه من زن زندگي ميخوام . بايد به تموم زندگيت برسي و مادر نمونه اي هم براي بچت باشي در صورتي كه من بچه كوچيك دارم و كار خونه و بچه داري با هم خيلي سخته. از طرفي ديگه شوهرم ميگه علاوه بر اين كارا بايد حرف رو حرف من نزني تا من دوستت داشته باشم . من هم ميگم دوست داشتن دل ميخواد نه دليل. شوهر من هم ميگه من موقع ازدواجمون تو رو با دلم نميخواستم ولي از نظر عقل و منطق ديدم به من ميياي چون من از هيچ نظر مشكلي ندارم . هم خودم تحصيل كرده هستم هم خانوادم. قيافمم خوبه و از نظر مالي هم مشكلي نداريم. اما شوهرم ميگه از همون اول كه ديدمت از نظر احساسي نخواستمت ولي از نظر منطقي ديدم به من ميخوري . ولي الان كه تو زندگيمون هستيم ميبينم نميخوامت براي همين ميگم حرف رو حرف من نبايد بزني و تقي به توقي ميخوره ميگم نميخوامت وايراداتو بزرگ ميكنم. اينم بگم كه هيچ زن ديگه اي توي زندگي شوهر من نيست كه بگه به خاطر اين كه كسي رو ميخواد اينطوريه. چون شوهرم اهل اين حرفها نيست. در ضمن ازدواج وخواستگاريمون هم كاملا سنتي بود. تو رو خدا يه سياستهايي رو بهم ياد بدين تا بتونم شوهرمو جذب خودم كنم. چون خيلي سخته و برام عذابه كه روهيچ حرفيش نتونم حرف بزنم تا منو بخواد.يه اهكار ها و سياستهايي بهم ياد بدين كه منو به خاطر خودم بخواد و واقعا جذب من بشه. تو رو خدا هر چي بلدين يادم بدين چون ديگه كم آوردم.

نقل قول:

این دغدغه همه مردهاست
زن زندیگ
چه جور زنیه!
زنی که مثل یک کلفت غذا درست کنه! بچه رو ترو خشک کنه! هرموقع شوهر خواست....
حق اعتراض هم نداشته باشه!
اینجور مردها کمند ولی خوب هنوز نسلشون منقرض نشده! ظاهرا

قربون جدت بشم خب شما چکار به زن مردم داری؟! بفرما خودت زنی بگیر که:

-نه غذا بپزد!

-نه بچه را تر و خشک کند!

-نه هر موقع شما خواستی...!

-حق اعتراض هم هر چقدر دلش بخواد داشته باشد!

اتفاقا این جور مردها خیلی کمترن گل پسر!

قدر خودت را بدان!!! :ok:

در واقع اصلا اینجور مردها شرقا و غربا نسلشون بوجود نیامده...:ok:

حالا شما قضیه ات چه جوریه: فیه بحث!:Gol:

سید علی جان;165736 نوشت:
اینجور مردها کمند ولی خوب هنوز نسلشون منقرض نشده! ظاهرا

کم در حد سی چهل میلیون دیگه؟
البته این تعداد در کشور!!!
سید علی جان;165736 نوشت:
زنی که مثل یک کلفت غذا درست کنه! بچه رو ترو خشک کنه! هرموقع شوهر خواست....
حق اعتراض هم نداشته باشه!

با عرض سلام و تشکر
از اینکه این مشکل در زندگی شما به وجود آمده بسیار متأسفیم اما برای بنده جای سوال است که چگونه شما قبل از ازدواج نسبت انتظارات و خواسته های ایشان و اینکه ایشان یک شخصیت تسلط طلب هستند ، جست وجویی نداشته اید به هر حال الگوهای ارتباطی و سبک ارتباط با همسر بیشتر تحت تأثیر رابطه پدر و مادر است مثلا خانواده هایی که پدر سبک قلدر مأبانه ای دارد و همسر خود را در تصمیم گیری های زندگی شریک نمی کند بچه ها هم این الگو های را در زندگی خودشان اعمال می کند نکته دیگر اینکه چطور شما سال اول زندگی ، یا دوران عقد و نامزدی متوجه این مسأله نشدید زیرا آن زمان هم می توانستید در صورت ضرورت جدا شوید و هم تغییر اخلاق همسرتان به دلیل وجود انگیزه های مختلف در همسرتان ، ممکن بود. اما به هر حال همسر شما احساسات واقعی خودش را کتمان می کرده و الان این گونه گفته ها مانند من تو را منطقی انتخاب کرده ام نه دلی که یک گفته بسیار خوبی است و بیشتر افرادی که دلی انتخاب می کنند ممکن است بعد گذشت مدتی و کاهش احساسات و آشکار شدن شخصیت اصلی توانایی یک دقیقه زندگی کردن را با همسر خود ندارند و با خود می گویند این همانی بود که عاشق و شیفته اش بودم؟ اما ایشان از این گفته برداشت منفی دارند به نظر می رسد گفته های ایشان از یک طرحواره منفی و یک ساخت ذهنی منفی شکل گرفته است همسر شما گویا فیلتری به ذهن گذاشته که منفی های شما و زندگی اش را از این فیلتر رد می کند و مثبت های زندگی و نقاط مثبت رفتارهای شما پشت این فیلتر می ماند و یا به عبارتی کسی که در روز آفتابی و روشن عینک دودی گذاشته باشد همه جا را تیره و تار می بیند و با تعجب به افرادی که می گویند چقدر هوا روشن است نگاه می کند. مثبت اندیشی و سبک تفکر مثبت گرا در همسرشما خاموش شده است و نیاز به شناخت درمانی دارد.
نکته دیگر اینکه شما باید همراه همسرتان به مشاوره خانواده یا همان خانواده درمانی بروید زیرا روابط زناشویی دو طرفه است و شما اگر بهترین تکنیک های جذب همسر را هم در دست بداشته باشید نمی توانید شخصیت همسرتان را عوض کرده و یا ایشان را جذب کنید زیرا کسی که این ساخت ذهنی را دارد رفتارهای جذب کننده شما را هم برداشت منفی می کند از طرفی شما هم شریک زندگی هستید و برای خودتان محترم هستید و باید احترام متقابل در زندگی برقرار باشد نه یک طرفه و وقتی ما می گوییم شریک زندگی یعنی تمام مسایل وامور با رضایت همدیگر در زندگی اجرا می شود و در صورت اختلاف در مسأله ای فرد سوم یا کسی که حرفش منطقی است باید مورد احترام قرار گرفته و گفته ایشان هر چند که زن باشد باید در زندگی اعمال و اجرا شود پس ملاک منطقی بودن و کم آسیب بودن یک تصمیم است نه اینکه پیشنهاد دهنده زن است یا مرد.
شما باید درفضای مناسب و با لحن مناسب و زمانی که ایشان وضعیت روانی مناسبی دارند با ایشان گفت و گوی صمیمانه ای داشته باشید و یا از طریق نوشتن احساسات ، انتظارات و خواسته های خود را به ایشان منتقل کنید و به ایشان بگویی برای چند لحظه خودشان را به جای شما بگذارند آیا می توانند تمام کارهای زندگی را انجام دهند و در کنار آن مادر خوبی برای بچه باشند و یا اینکه اولویت بندی کنند اینکه ایشان به صورت وسواس گونه ای انتظار دارند تمام امور زندگی تمام و کمال بر وفق مرادشان باشد و از طرفی نیاز به روی شاداب و سر حال شما هم دارند یک نوع تعارض و سردگمی در شما ایجاد می کنند و بیشتر از همان دوست نداشتن ها و یا دلی نبودن احساسات ایشان نشأت گرفته وگرنه کسی که همسرش را دوست دارد ، دوست ندارد سختی ببیند و در کار منزل کمک می کند تا همسرش شادابی خود را به عنوان مادری مهربان و همسر بامحبت حفظ کند پس با یاد آوری اینکه منطقی انتخاب کردن و دلی زندگی کردن قابل تحقق است و رویا نیست از طرفی شما باید به همسرتان بگویید اگر همسایه ها و یاهمکاران و رفقایتان فقط و فقط به نقاط منفی شما و بخش منفی رفتارهای شما که برای آنها جالب نیست تمرکز کنند و همیشه به رخ شما بکشند شما چه احساسی خواهید داشت و همچنین به ایشان بگویید که بهتر بود این موضوع(منطقی بودن نه دلی بودن) همان زمان مطرح می کرد شاید شما با آگاهی از این موضوع، عملکرد بهتری می داشتید به هر حال انتخاب منطقی ایشان و نه دلی ایشان ، با زورگویی ها ،تسلط طلبی ها و منفی نگری ها و شرکت ندادن شما ،داشتن انتظاربسیار بالا در مسایل زندگی و تربیت بچه ، هیچ ارتباطی ندارد و بیشتر یک نوع سبک ارتباطی بیمار گونه است که باید با شناخت درمانی، این سبک تغییر کند. موفق باشید.

موضوع قفل شده است