شبهات واقعه کربلا

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شبهات واقعه کربلا

با سلام
جواب شما به مطرح کننده این موضوع چیه؟

دهم عاشورای سال 61 هجری قمری برابر با 21 مهرماه سال 59 هجری شمسی است....بله عاشورا در فصل پاییز بود !!!
در اين ماه از سال هوا رو به سردي ميگذارد لازم به توضيح است كه در زماني كه زمين اينقدر آلوده نبوده ، هوا از نيمه دوم شهريور ماه رو بسردي گذاشته و در مهرماه كاملا خنك بوده است . عراق سرزميني جلگه اي و حاصلخيز ميباشد و يافتن كويري خشك و بي آب و علف ( آنگونه كه شيعيان ميگويند )در آن سخت است.
كربلا دقيقا در كنار رود فرات و تقريبا در مدار جغرافيايي شهر اصفهان قرار دارد و خشك بودن و بياباني بودن آن در سال 680ميلادي كمي نامحتمل است !
رودخانه فرات یکی از پرآب ترین رودخانه های منطقه است که عرض آن در بعضی از نقاط به چند کیلومتر هم می رسد ، پس چگونه ادعا می شود که این رود را سپاه یزید بر سپاه امام حسین بسته است ؟؟؟
در جلگه حاصلخیز کربلا با کندن 4 الی 5 متر می توان به آب رسید. آیا آن 72 تن توانایی کندن زمین را نداشتند ؟؟؟
سپاه حسین بن علی که با کاروانی از شتر ها به آنجا آمده بودند ، آیا نمی توانستند با شیر شتر هایشان از عطش خود و فرزندانشان بکاهند ؟؟؟

اجرکم عند الله

masoudshabani;164722 نوشت:
دهم عاشورای سال 61 هجری قمری برابر با 21 مهرماه سال 59 هجری شمسی است....بله عاشورا در فصل پاییز بود !!! در اين ماه از سال هوا رو به سردي ميگذارد لازم به توضيح است كه در زماني كه زمين اينقدر آلوده نبوده ، هوا از نيمه دوم شهريور ماه رو بسردي گذاشته و در مهرماه كاملا خنك بوده است . عراق سرزميني جلگه اي و حاصلخيز ميباشد و يافتن كويري خشك و بي آب و علف ( آنگونه كه شيعيان ميگويند )در آن سخت است.

سلام برشما چه کسی ادعا کرده که کربلا بیابان بی آب و علف به معنای کویر بوده ،بلکه کربلا قبلا شهر نبوده ودور از شهر کوفه بوده و بیابانی بوده که در آن کشت نبوده است
مقایسه کربلا و اصفهان درست نیست شما می توانید در همان 21 مهر ماه به کربلا مشرف شوید وضمن زیارت برای خودتان ونایب الزیاره بوده برای ما ببینید هوای آنجاچطور است بعد از همان جا به اصفهان بروید وفرق همای اصفهان با کربلا راببینید، کسانی هم که گفته اند هوای کربلا در روز عاشور گرم بوده نگفته اند گرمترین روز سال بوده که با مرداد ماه سنجیده بشودبهر حال کربلا در آن تاریخ نسبتا گرم است و جنگ و قتال هوا را گرم تر نشان می دهد

masoudshabani;164722 نوشت:
رودخانه فرات یکی از پرآب ترین رودخانه های منطقه است که عرض آن در بعضی از نقاط به چند کیلومتر هم می رسد ، پس چگونه ادعا می شود که این رود را سپاه یزید بر سپاه امام حسین بسته است ؟؟؟

اولا منظور از بستن آب این نیست که مثلا روردخانه فرات را بسته باشند که بطرف لشکر امام حسین علیه السلام نرود بلکه بستن یعنی اینکه بین آب و لشکر امام حسین علیه السلام حائل شوند ونگذارند که به آب دسترسی پیدا کنند
با این تعبیر یک لشکر سی هزار نفری می تواند دور یک لشکر 72 نفری ر ااحاطه کند و نگذارد حتی در کنار دریا و اقیانوس به اب را ه پیدا کنند
ثانیا : اگر برادر محترم شبهه کننده به کربلا مشرف شده بود علاوه بر کسب فیض زیارت می بیند که کربلا کنار رود فرات نیست بلکه کنار نهری است که از فرات منشعب شده است و نام آن را علقمه می گویند و به دلیل اینکه از فرانت منشعب شده است در اشعار مربوط به امام حسین نام فرات بر آن نهاده اند

masoudshabani;164722 نوشت:
در جلگه حاصلخیز کربلا با کندن 4 الی 5 متر می توان به آب رسید. آیا آن 72 تن توانایی کندن زمین را نداشتند ؟؟؟


[=tahoma][=&quot]گاهی در حاشیه‌ی یک رودخانه‌ی پر آب، با حفر 4 متر می‌توان به آب رسید و گاهی با حفر 14 متر هم نمی‌توان به آب رسید و گاهی یک چاه 4 متری و به آب رسیده، پس از اولین برداشت آب خشک می‌شود و باید یک یا چند روز صبر کرد تا دوباره آبی در آن جمع شود[/][=&quot].
برای باور این امر تشریف ببرند به سرزمین جلگه‌ای و دشت سر سبز و پر آب گیلان. نرسیده به شهر رشت، منطقه‌ای وجود دارد به نام «سراوان» که دهستان‌های دهبنه، سنگر و … را شامل می‌گردد و مملو از جنگل‌های سرسبز و زمین‌های شالیز است. در این منطقه بادهای گرم پاییزی می‌وزد، چنان چه زمین هم چون کویر ترک می‌خورد! و چاه‌ها گاه با حفر 7 متر به آب می‌رسد و گاه با 35 متر! و اگر چاه، دست‌کم نیمه‌ عمیق نباشد، با اولین برداشت خشک می‌شود تا چند روز دیگر. به ویژه اگر در تابستان و پاییز باران کافی نباریده باشد.
[/]امام حسین علیه‌السلام و یارانش تا روز هفتم محرم دسترسی به آب داشتند و به رغم محاصره‌ی آب، گاه با یک یورش، آب بر می‌داشتند. البته در این مدت چون دستور جنگ نرسیده بود و عبیدالله بن زیاد نیز ابتدا مایل بود جنگی در نگیرد و دستش به خون امام آغشته نگردد، حفاظت از آب را در یورش به حدّ جنگی جدی نمی‌کشاند[=&quot].
در روز هفتم، عمر بن سعد مأموريت حفاظت از آب را به عمرو بن حجاج زبيدى به همراه پانصد سوار واگذار كرد. آنان از روز هفتم تا دهم محرّم يعنى پايان جنگ با جدّيت تمام از شريعه فرات حفاظت مى نمودند كه مبادا امام حسين(عليه السلام)و يارانش از آن، آب بَردارند. (اخبار الطوال، ص 301 و ابن اثير، عزالدين على، همان کتاب، ج 5، ص 185 و ابن شهر آشوب، ابى جعفر رشيد الدين محمد بن على، همان کتاب، ج 4، ص 97 و طبرى، محمد بن جرير، همان کتاب، ج 7، ص 300).
پس در این مدت حفر چاه ضرورتی نداشت. اما پس از آن، امام حسین (ع) نیز نسبت به حفر چاه (با همان عمق سه یا چهار متر که فرض کرده‌اند) اقدام نمودند. بنابر روايت ابن اعثم كوفى و ابن شهرآشوب، امام حسين(عليه السلام) در جلوىِ خيمه (به فاصله‌ی 19 قدم) چاهى حفر كردند. (ابن شهرآشوب، ابى جعفر رشيدالدين محمد بن على، مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 50 و ابن اعثم كوفى، ابو محمد احمد بن على، الفتوح، ص 893).
[/]
[/]
البته بعضی مقاتل آمده که که شب عاشوراچاه حفرشده غسل شهادت کردند ودرمقاتل هم آمده([=tahoma][=&quot](طبرى، محمد بن جرير، تاريخ طبرى، ج [/][=&quot]7، ص 3021 و ابن اثير، عزالدين على كامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، ج 5، ص 167([/][/])
بنابراین برای غسل آب بود ولی برای خوردن نبود،چون آب چاه بسیار شور بوده وقابل خوردن نبوده است.

masoudshabani;164722 نوشت:
سپاه حسین بن علی که با کاروانی از شتر ها به آنجا آمده بودند ، آیا نمی توانستند با شیر شتر هایشان از عطش خود و فرزندانشان بکاهند ؟؟؟


اولا: از کجا به این رسیده اید که شترهای همراه کاروان ماده بودهاند که شیر داشته باشند
ثانیا : موقعیکه انسان آب نداشته باشد بخورد به طریق اولی شترها هم اب نداشته اند و نبود آب باعث خوش شدن شیر آنان می شود

چون واقعۀ کربلا در رسيد، عبيدالله بن مرجانه کشته شدن عثمان و تشنگي او را بهانه نمود و امر کرد که عترت پيغمبر را از آب فرات منع نمايند،
و از روز ششم محرم که عمر بن سعد وارد کربلا شد مانع از آب شد و به لشکريان خود سپرد که نگذارند اصحاب حضرت حسين «علیه السلام»آب بردارند.
اگر چه شط فرات طولاني بود، ليکن اصحاب حضرت در محاصره بودند و ازدحام اهل کوفه بسيار شد.

همۀ شريعه‏ ها را گرفتند و کار بر همراهان آن جناب سخت شد، هر روز ابن‏ زياد تأکيد در اين باب نمود و عمر بن سعد، عمرو بن حجاج را امر کرد که با پانصد سوار، مواظب شريعه باشد، تا کار سخت شد و سه شبانه ‏روز ممنوع از آب شدند. گاهي چشمه حفر کردند. چون همراهان عمر سعد مطلع شدند، آن چشمه را پر کردند.
درشب عاشورا، حضرت علي بن الحسين«علیه السلام» با پنجاه نفر به شريعۀ فرات رفته و قدري آب آوردند. حضرت سيدالشهداء«علیه السلام» به اصحاب خود فرمودند:
هر که خواهد از اين آب بياشامد، و اين آخرين توشۀ شماست از دنيا، و وضو بگيريد و غسل کنيد و جامه هاي خود را شستشو نماييد که کفن شما شود.
از صبح عاشورا که کار به جدال کشيد، قطرۀ آبي در خيام آن حضرت نبود و تشنگي بر اطفال و جوانان غلبه کرد.
بعضي را امر به صبر مي‏نمودند.
بعضي را انگشتر در دهان مي‏گذاشت. چون اثر مکيدن بعض سنگها اطفاي حرارت تشنگي است، چنان که در لعل «بدخشان» گفته ‏اند.

از عبارت کتاب «مناقب» قديمه موافق نقل مجلسي (ره) نمايد که خود حضرت در روز عاشورا روزه‏ دار بود و گفت: در سحر آن روز که جدم را در خواب ديدم، به من گفت: بايد افطار تو نزد من باشد. و گفت: ملائکه از آسمان با شيشۀ سبزي فرود آمدند تا خون تو را ضبط کند.
و در کتاب شيخ فقيه «ابن نما» وارد است که در اثناي قتال شربت آبي براي آن حضرت آوردند. نزديک دهان برد که بياشامد. از لشکر مخالف تيري بر دهان مبارک آن جناب زدند که دو طرف لبهاي مبارکش را شکافت.
و شيخ کفعمي در «جنة الأمان» گويد که: سکينۀ بنت الحسين اين شعر را از پدر بزرگوار بعد از شهادت در حالت بيهوشي شنيد:
شيعتي مهما شربتم ري ماء فاذکروني
او سمعتم بشهيد او غريب فاندبوني.
شيخ صدوق در «امالي» از داود بن کثير رقي روايت کرده که گفت:
در خدمت حضرت صادق«علیه السلام»بودم که آب طلبيد. چون آشاميد، ديدم اشک از چشمهاي آن حضرت روان شد و گفت: يا داود! «لعن الله قاتل الحسين، ما أنغص ذکر الحسين للعيش، اني ما شربت ماء الا و ذکرت الحسين

اي شيعيان من! هرگاه آب گوارايي نوشيديد مرا ياد کنيد، و اگر نام شهيد يا غريبي شنيديد بر من گريه کنيد.
اي داود! خدا کشندۀ حسين را لعنت کند. ياد حسين چه اندازه زندگي را ناخوش مي ‏کند! من هيچ‏گاه آب نمي‏خورم مگر اين که به ياد حسين مي ‏افتم.

در «ثاقب المناقب» از کتاب «بستان» نقل کرده از امام ثامن«حضرت رضا علیه السلام» که:
ملکي بر حضرت حسين نازل شد در حالي که اصحابش از او آب خواسته بودند و شکايت از تشنگي داشتند. آن ملک گفت: حق تعالي سلامت گويد و فرمايد: آيا تو را حاجتي هست؟ گفت: «هو السلام من ربي السلام»[2]اصحاب من از تشنگي شکايت دارند.
گفت: خدا فرمايد که در مکان پشت سرت خطي بکش با انگشت؛ پس با انگشت سبابه خطي کشيد، نهري جاري شد از شير سفيدتر و از عسل شيرين‏ تر. آن حضرت و اصحابش آشاميدند و آن ملک نيز آشاميد و گفت: اين از آب رحيق مختوم[3]است.
و در خبر ديگر نيز از طبري نقل شده به سند خود از امام صادق «علیه السلام»که سيدالشهداء «علیه السلام»اصحاب خود را خواند و گفت: هر کس از شما تشنه باشد، بيايد، و«انگشت» ابهام خود را در کف هر يک مي‏ گذاشت و آب جاري مي‏شد، تا سيراب شدند...
و از اين قبيل احاديث از کتب معجزات بسيار است و تمامي از يک مأخذ صحيح صادر است، و الله العالم

برای اطلاع بیشتر میتونید به این تاپیک مراجعه کنید و اطلاعات بنده تا اینجا بر گرفته از مطالعه این تاپیک میباشد پاسخهای جامع کارشناسان گرامی رو مطالعه کنید:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=9329&p=68651

مشخصات جغرافیایی دشت کربلا:

شهر كربلا مدفن پاك امام حسين (ع)، دو فرزندشان، حضرت عباس(ع) و ياران پاكشان و محل وقوع واقعه خونين تاريخ تشيع مي باشد ، كربلا مركز استان كربلا بوده و در موقعيت جغرافيايي 32 درجه و 33 دقيقه تا 32 درجه و 39 دقيقه شمالي و 43 درجه و 57 دقيقه تا 44 درجه و 3 دقيقه شرقي قرار گرفته است . زاويه انحراف قبله آن 17 درجه است.
ارتفاع اين شهر بين 20 الي 45 متر از سطح آب بوده و مرتفع ترين قسمت آن مربوط به فضاي اطراف حرمين مطهر(مکانی که امام سکنی داشتند و برای حفر چاه و بدست آوردن آب در حالت عادی 3 الی5 متر میباشد که بدلیل ارتفاع زیاد تا سظح آب امکان پذیر نبوده)و پست ترين قسمت آن قسمت شرقي شهر يعني جاده كربلا-(مکان لشگریان سعد) نزديك به رودخانه فرات هست مي باشد.

معني و اسامي كربلا
كربلا به معناي محلي است كه نزد خدا مقدس و مقرب است يا حرم خداست.
وقتي سيدالشهدا به اين سرزمين رسيد پرسيد اين جه چه نام دارد؟ گفتند كربلا !چشمان آن حضرت پراز اشك شد و پيوسته مي فرمود :" اللهم اني اعوذبك من الكرب والبلاء" و يقين كردكه شهادتگاه خود و يارانش همين جاست
و فرمود: اين جا سرزمين رنج و گرفتاري و بلاست اين جا محل فرود آمدن ما و جايگاه ريخته شدن خونهاي ماست.
در متون تاريخي ، اسامي گوناگوني براي كربلا ذكر شده است ، شامل : نينوا ، غاضريه ، طف ، عقربابل ، نواوويس، الروضه ، الحير و الحائر و....

سیر تاریخی کربلا
اين شهر تا سال 61 هجري قمري بياباني بوده است به نامهاي نينوا، غاضريه، و طف. اما بعد از سال 61 قمري و واقعه عاشورا، به تدريج مورد توجه شيعيان قرار گرفت و پس از ساخت گنبد و بارگاه براي آن شهدا، به يكي از مهمترین شهرهاي زيارتي جهان اسلام تبديل شد.
امام حسين در روز دوم محرم سال 61 ماهي همراه كاروانش به كربلا رسيد و پس از اطلاع از نام آن سرزمين فرمودند : « به خدا سوگند، اين زمين زمين كربلا است » سپس سپس گفت گريه نموده و فرمودند: " اين خاكي است كه جبرئيل از سوي پرودگار براي جدم، پيامبر خداآورده و گفته است كه حسين در آن خاك مدفون می شود.
بنا بر برخي روايات، امام حسين(ع) قسمتي از زمين كربلا را كه اكنون شامل مرقد شريفشان و ساير شهداي كربلا مي شود، به شصت هزار درهم از اهل نينوا و غاضريه خريداري فرموده و با آنها شرط كرد كه مردم را براي زيارت قبرش راهنمايي كنند و از زائرين قبرش تا سه روز پذيرايي نمايند.

سلام و تشکر
بزرگوار گرامی
پیشتر این سوال مطرح شده است و پاسخ مفصل آن در سایت است کافی است
با بخشی از واژگان سوالی که فرموده اید در سایت جستجو بفرمایید
التماس دعا

http://www.askdin.com/showthread.php?t=9329

موضوع قفل شده است