۩۞۩ اولین نرم افزار جامع زيارت عاشورا ۩۞۩ کاری از انجمن گفتگوی دینی

تب‌های اولیه

62 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
۩۞۩ اولین نرم افزار جامع زيارت عاشورا ۩۞۩ کاری از انجمن گفتگوی دینی



اولین نرم افزار جامع زیارت عاشورا

زیارت عاشورا از ناحيه خود خداوند متعال نازل شده و از احاديث قدسى است ؛ چون شيخ عباس قمى در مفاتيح الجنان از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه : ((آن حضرت از پدر بزرگوارش و ايشان از اجداد طاهرينش و آنان از پيامبر اكرم و آن حضرت از جبرئيل و جبرئيل از خداوند متعال نقل مى كنند كه حضرت احديّت به ذات مقدس خود قسم خورده كه هر كس امام حسين عليه السلام را با اين زيارت ، از دور يا نزديك زيارت كند، زيارت او را مى پذيرم و خواهش و حاجت او را برآورده مى كنم و فوز به بهشت و آزادى از جهنم را به او عطا مى كنم و شفاعت او را در حق هر كس كه بخواهد قبول مى نمايم )).
سپس امام صادق عليه السلام به صفوان مى گويد: ((هر گاه حاجتى پيدا كردى اين زيارت را بخوان كه بر آورده خواهد شد)).

يكى از ويژگى هاى زيارت عاشورا علاوه بر ثواب عظيم اخروى كه ذكر گرديد باعث بر آورده شدن حاجتهاى لاعلاج است ، شاهدش هم داستانهايى است كه در كتاب آمده ؛ بدين سبب سفارش ‍ مى شود هر كس براى هر حاجتى كه متوسل به اين زيارت شريف مى شود 40 روز مرتب آن را قرائت نمايد و افضل اوقات آن نيز بعد از نماز صبح و قبل از طلوع آفتاب است .




نرم افزار جامع زيارت عاشورا

این نرم افزار شامل

*پاسخ به شبهات محرم در پنج قسمت

«تاريخ و سيره» ، «اخلاقي، تربيتي، عرفاني»
«کلام و اعتقادات» ، «قرآن و حديث» و «فقه و احکام»


*داستان هایی شگفت انگیز از زیارت عاشورا

* شرح اعمال ماه محرم

:parvaneh:دانلود یکجا به صورت فشرده با حجم 4.10 مگابایت:parvaneh:

[b]content[/b]

فایل: 

سلام
عرض ادب و احترام
فرا رسیدن ماه محرم و ایام سگواری سالار شهیدان امام حسین (ع) را خدمت همه عزیزان اسک دینی تسلیت عرض می کنیم
نرم افزار جامع زیارت عاشوار کاری است از تیم نرم افزاری اسک دین که ویژه این ایام تهیه شده است
تمام تلاش ما این بوده که این کار با کیفیت بسیار عالی تقدیم شما بشود مخصوصا زیارت عاشورا که هم صوتی و هم متن دارد و به صورت خودکار صدا و متن با هم هماهنگ است ولازم به استفاده از اسکرول نیست
امیدوارم در عزاداری های خود ما را هم دعا بفرمایید


چاره بلا با زيارت عاشورا

علاّمه بزرگوار حضرت آقاى شيخ حسن فريد گلپايگانى كه از علماى طراز اول تهران هستند از استاد خود مرحوم آيت اللّه حاج شيخ عبدالكريم يزدى حائرى اعلى اللّه مقامه نقل نمود كه فرمود: اوقاتى كه در سامرا مشغول تحصيل علوم دينى بودم ، وقتى اهالى سامرا به بيمارى وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روز عده اى مى مردند.
روزى در منزل استادم مرحوم سيد محمد فشاركى اعلى اللّه مقامه جمعى از اهل علم بودند ناگاه مرحوم آقاى ميرزاى محمد تقى شيرازى رحمة اللّه عليه - كه در مقام علمى مانند مرحوم فشاركى بود تشريف آوردند و صحبت از بيمارى وبا شد كه همه در معرض خطر مرگ هستند.
مرحوم ميرزا فرمود: اگر من حكمى بكنم آيا لازم است انجام شود يا نه ؟ همه اهل مجلس تصديق نمودند كه بلى ...
سپس فرمود: من حكم مى كنم كه شيعيان ساكن سامرا از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شوند و ثواب آن را هديه روح شريف نرجس خاتون والده ماجده حضرت حجة بن الحسن عليه السلام نمايند تا اين بلا از آنان دور شود. اهل مجلس اين حكم را به تمام شيعيان رساندند و همه مشغول زيارت عاشورا شدند.
از فردا تلف شدن شيعه موقوف شد ولى همه روزه عده اى از سنى ها مى مردند به طورى كه بر همه آشكار گرديد.
برخى از سنى ها از آشنايانشان از شيعه پرسيدند سبب اينكه ديگر از شما كسى تلف نمى شود چيست ؟ به آنها گفته بودند زيارت عاشورا. آنها هم مشغول شدند و بلا از آنها هم برطرف گرديد.

ضمن تشکر از جناب مهدي عزيز بابت طراحي اين نرم افزار زيبا ، دعوت مي کنم دوستان عزيز از محتويات غني اين نرم افزار بهره کافي ببرند.

:goleroz:

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، نرم‌افزار جامع «زيارت عاشورا» با مطالبی درباره پاسخ به شبهات محرم در پنج قسمت «تاريخ و سيره»، «اخلاقی، تربيتی و عرفانی»، «كلام و اعتقادات»، «قرآن و حديث» و «فقه و احكام» از سوی تيم نرم‌افزاری انجمن گفت‌وگوی دينی وابسته به مركز ملی پاسخ‌گويی عرضه شد و امكان دانلود رايگان آن از پايگاه اينترنتی اين مركز برای علاقه‌مندان فراهم شد.

مشروح خبر در اينجا

با سلام

واقعا جای چنین نرم افزاری خالی بود.

لطفا نرم افزارهای بیشتری در مورد قیام امام حسین قرار بدین.

با تشکر از زحمات شما.

با عرض سلام و خسته نباشید به تیم نرم افزاری سایت اسک دین:Gol:

خیلی ممنون بابت این نرم افزار که انصافا جاش خالی بود


به نام خدا
السلام علیک یا اباعبدالله

ضمن عرض سلام ودرود
و آرزوی قبولی عزاداریهای شما

ممنون از زحمات دوستانم
اجر شما با سید وسالار شهیدان علیه السلام:Sham:

عالی بود

سلام به همه ی دوستان ...
اجرتان با سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین علیه السلام باشه ان شاءالله ...
خیلی کار زیبایی کردید

التماس دعا :Gol:

ممنون

خیلی عالی بود .ممنون اجرتون با جدم سید الشهدا

با سلام
دست گل انجمن نرم افزار درد نکنه که با تولیداتشون هنرافرین میشن. ممنون از همگی اجرتون با اباعبدالله و مادرشون(علیهماالسلام).

خداوند به شما جزای خیر بدهد

خدا جزاي خير به همه ي دست اندر كاران بدهد .
مخصوصاً جناب گل لیلا كه واقعاً كارشون درسته .

[=B Lotus]داستانهايى از زيارت عاشورا

[=B Lotus]سفارش مؤ كّد امام زمان (عج ) به خواندن زيارت عاشورا

[=B Lotus]سيّد احمد رشتى مى گويد:
[=B Lotus]تاريخ 1280 هجرى قمرى به عزم زيارت بيت اللّه از رشت به تبريز رفتم و از آنجا مركبى كرايه كرده و روانه شدم ، در منزل اوّل سه نفر ديگر با من رفيق شدند.
[=B Lotus]در يكى از منازل بين راه خبر دادند كه قدرى زودتر روانه شويم كه منزل آينده خطرناك و مخوف است كوشش كنيد كه از كاروان عقب نمانيد.
[=B Lotus]از اين جهت دو سه ساعت به صبح مانده راه افتاديم هنوز يك فرسخ نرفته بوديم كه هوا منقلب شد و برف باريدن گرفت به طورى كه رفقا هر كدام سرهاى خود را به پارچه پيچيدند و تند رفتند من هم هر چه كردم كه بتوانم با آنها بروم ممكن نبود سرانجام از آنها عقب ماندم و ناچار از اسب پياده شده و در كنار راه نشسته و متحير بودم مخصوصاً به خاطر ششصد تومان پولى كه براى هزينه سفر همراه داشتم نگرانى بيشترى داشتم .
[=B Lotus]با خود گفتم : همين جا تا صبح مى مانم و به منزل قبلى بر مى گردم و از آنجا چند نفر مستحفظ به همراه داشته خود را به قافله مى رسانم .
[=B Lotus]در اين انديشه بودم كه در برابر خود باغى ديدم كه باغبانى با بيلش برف درختان را مى ريخت تا مرا ديد جلو آمد و گفت : كيستى ؟
[=B Lotus]گفتم : رفقايم رفتند و من مانده ام و راه را نمى دانم .
[=B Lotus]به زبان فارسى فرمود: نافله [=B Lotus](2)[=B Lotus] بخوان تا راه را پيدا كنى . من مشغول نافله شدم نماز شب تمام شد باز آمد و فرمود: نرفتى ؟
[=B Lotus]گفتم : واللّه راه را نمى دانم .
[=B Lotus]فرمود: جامعه بخوان .[=B Lotus](3)
[=B Lotus]من زيارت جامعه را از حفظ نداشتم و اكنون هم از حفظ ندارم از جا بلند شدم و زيارت جامعه را تماماً از حفظ خواندم .
[=B Lotus]باز آمد و فرمود: نرفتى و هنوز اينجايى ؟
[=B Lotus]بى اختيار گريه ام گرفت ، گفتم : آرى راه را نمى دانم .
[=B Lotus]فرمود: عاشورا[=B Lotus](4)[=B Lotus] بخوان .
[=B Lotus]زيارت عاشورا را نيز از حفظ نداشتم و اكنون هم از حفظ ندارم از جا بلند شدم و مشغول زيارت عاشورا شدم و همه اش را حتى لعن و سلام و دعاى علقمه را از حفظ خواندم .
[=B Lotus]بار سوم آمد و فرمود: نرفتى و هستى ؟
[=B Lotus]گفتم : آرى نرفتم هستم تا صبح .
[=B Lotus]فرمود: من هم اكنون تو را به قافله مى رسانم . سپس رفت و بر الاغى سوار شد و بيل خود را به دوش گرفت و آمد.
[=B Lotus]فرمود: رديف من بر الاغ سوار شو. من هم پشت سر او سوار شدم و افسار اسبم را كشيدم ، اسب اطاعت نكرد.
[=B Lotus]فرمود: جلو اسب را به من بده . عنان اسب را به دست راست گرفت و راه افتاد. اسب در نهايت تمكين پيروى كرد.
[=B Lotus]سپس دست مباركش را بر زانوى من گذاشت و فرمود: شما چرا نافله نمى خوانيد؟
[=B Lotus]نافله ، نافله ، نافله ، سه بار تكرار كرد.
[=B Lotus]آنگاه فرمود: شما چرا عاشورا نمى خوانيد؟
[=B Lotus]عاشورا، عاشورا، عاشورا.
[=B Lotus]سپس فرمود: شما چرا جامعه نمى خوانيد؟
[=B Lotus]جامعه ، جامعه ، جامعه .
[=B Lotus]دقت كردم ديدم در وقت پيمودن راه به نحو دايره راه طى مى كرد يك مرتبه برگشت و فرمود: اينها رفقاى شمايند كه كنار نهر آبى فرود آمده و براى نماز صبح وضو مى گيرند.
[=B Lotus]پس من از الاغ پياده شدم و خواستم سوار اسبم شوم نتوانستم آن آقا پياده شد و بيل را در برف فرو كرد و به من كمك كرد تا سوار شدم و سر اسب را به طرف رفقايم بر گردانيد من در اين هنگام با خود گفتم اين شخص كى بود كه به زبان فارسى حرف مى زد و حال آنكه زبانى جز تركى و مذهبى جز عيسوى در آن نواحى نبود و چگونه با اين سرعت مرا به قافله رساند؟
[=B Lotus]برگشتم پشت سر خود را نگاه كردم ديدم كسى نيست .[=B Lotus](5)

[=B Lotus]تأ ثّر از اينكه هر روز زيارت عاشورا را نخواندم

[=B Lotus]عالم جليل آقاى شيخ عبدالهادى حائرى مازندرانى از والد خود مرحوم حاجى ملاّ ابوالحسن نقل كرده كه من حاجى ميرزا على نقى طباطبايى را بعد از رحلتش به خواب ديدم و به او گفتم : آرزويى دارى ؟ گفت : يكى و آن اين است كه چرا در دنيا هر روز زيارت عاشورا نخواندم . و رسم سيد اين بود كه در دهه محرم زيارت عاشورا مى خواند نه در تمام سال و لذا افسوس مى خورد كه چرا تمام سال نمى خواندم .
[=B Lotus]زبدة الحكايات ، عبدالمحمد لواسانى : ص 235.

[=B Lotus]مزد دادن امام زمان عليه السلام براى خواندن زيارت عاشورا

[=B Lotus]حاج سيد احمد (رحمة اللّه عليه ) براى من نوشت كه روز جمعه در مسجد سهله در حجره نشسته بودم . ناگاه سيد موقّر معمّمى بر من داخل شد كه قباى فاخرى و عباى قرمزى پوشيده بود، نظرى كرد به آنچه در زاويه حجره بود كمى از كتب و ظروف و فرشى بود فرمود:
[=B Lotus]براى حاجت دنيا كفايت مى كند تو را و تو هر روز صبح به نيابت صاحب الزمان عليه السلام زيارت عاشورا مى خوانى و خرجى هر ماهت را از من بگير كه محتاج احدى نباشى و قدرى پول به من داد و گفت :
[=B Lotus]اين كفايت يك ماه تو را مى نمايد.
[=B Lotus]و رفت رو به در مسجد و من به زمين چسبيده بودم و زبان من بند آمده بود و هر چه خواستم تكلّم بنمايم نتوانستم و حتى نتوانستم برخيزم تا سيد خارج شد و همين كه بيرون رفت گويا قيودى از آن بر من بود و باز شد و شرح صدرى پيدا كردم پس برخاستم و از مسجد خارج شدم آنچه تفحص كردم اثرى از آن آقا نديدم.
[=B Lotus]عبقرى الحسان مرحوم شيخ على اكبر نهاوندى : ج 1، ص 113.

[=B Lotus]توسعه رزق و روزى با زيارت عاشورا

[=B Lotus]

[=B Lotus]چون اول باب سه حديث درباره زياد شدن رزق و روزى با زيارت امام حسين عليه السلام است لذا اين حكايت را هم مى نويسم و دليل ديگرش روضه خوانى تاجر نصرانى : عالم جليل و زاهد مسلم آقاى شيخ عبدالجواد حائرى مازندرانى فرمود كه : روزى كسى آمد خدمت خلد مكان شيخ زين العابدين مازندرانى (قدس اللّه سرّه العالى ) و از تنگى معاش خود شكايت كرد؛ شيخ به او فرمود: برو حرم حضرت اباعبداللّه عليه السلام زيارت عاشورا بخوان رزق و روزى به تو خواهد رسيد اگر نرسيد بيا نزد من ، من خواهم داد رفت . بعد از زمانى ملاقات شد گفت : در حرم مشغول خواندن زيارت عاشورا بودم كه كسى آمد وجهى به من داد و در توسعه قرار گرفتم .
[=B Lotus]
[=B Lotus]زيارت عاشورا و آثار شگفت آن ، ص 18
[=B Lotus]
[=B Lotus]

[=B Lotus]برآورده شدن حاجتهاى آيت اللّه سيّد نجفى قوچانى توسط زيارت عاشورا

[=B Lotus]
[=B Lotus]آيت اللّه سيّد نجفى قوچانى رحمه الله فرمود:
بعد از آنكه دوبار زيارت عاشورا را در اصفهان و هر بار به مدت چهل روز براى بر آورده شدن حاجتها و مطالب شرعى خود خواندم ، بحمداللّه به مراد خويش دست يافتم ، و به اين زيارت اعتقاد پيدا نمودم ، براى همين پس از رسيدن به شهر نجف اشرف در اولين روز جمعه شروع به خواندن زيارت عاشورا نمودم و اين بار غرضم ظهور حكومت امام زمان (عج ) بود البته اگر خداوند آن را از من بپذيرد تا به شهادت و يا سرورى نايل شوم و همه آنها نور على نور است . من از كسانى نيستم كه شيفته سرگرميهاى دنيا و كثافات آن باشم ، من شيفته مولاى خويش صاحب الامر (عجل ) هستم و از قيد و بندهاى جهان آزادم .
اين زيارت را هر جمعه در نجف اشرف و يا در كربلا، حتى در مسير راه مى خواندم ، و در يك سال آن را چهل جمعه مى خواندم .
خداوند را بر سرّ درونم گواه مى گيرم من امام عصر را بسيار دوست مى دارم و از خداوند خواهان توفيق خدمتگزارى ايشان و حصول سرفرازى هستم .

[=B Lotus]
[=B Lotus]زيارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن ، ص 23.
[=B Lotus]
[=B Lotus]

[=b lotus]زيارت عاشورا و برطرف شدن دشواريها

[=b lotus]يكى از علماى معروف شهر اصفهان در يادداشتهاى خود مى گويد: يكى از شبها در خواب به من الهام شد تا به فرد محترمى از اهالى شهر اصفهان كه نام او را نياورده مبلغ 45000 تومان بدهم ، و در صبح روز دوم در انجام آنچه در خواب به من دستور داده شده بود متحير شدم كه آيا آنچه را كه در خواب درك نموده بودم صحيح بوده يا خير، از مقدار اندوخته خود نيز بى خبر بودم . وقتى آنها را شمردم 45000 تومان بود به دكان آن مرد محترم رفتم (من او را مى شناختم وى صاحب دكان كوچكى بود) آنجا دو نفر را در مقابل دكانش ديدم در اولين فرصتى كه يافتم به صاحب دكان گفتم : با تو كارى دارم ، تقاضا دارم با من به مكانى بيايى و سريع باز گرديم ، او را به مسجد النبى واقع در خيابان ((جى )) بردم . كارگران و بنايان در مسجد مشغول تعمير بودند، در يكى از گوشه هاى مسجد رو به قبله نشستيم ، به او گفتم : به من امر شده غم و غصه و مشكلى را كه هم اكنون در آن به سر مى برى از تو برطرف كنم ، از تو مى خواهم مشكلت را برايم بازگو كنى ، به او بسيار اصرار كردم ، ليكن از گفتن سرباز زد، سرانجام مبلغ را به وى دادم ، ولى مقدار آن را به او نگفتم ، مرد گريان شد و گفت : من مبلغ 45000 تومان مقروضم ، نذر كردم هر روز صبح به مدت چهل روز بعد از نماز صبح زيارت عاشورا بخوانم ، و امروز آخرين آن را خواندم .
[=B Lotus]
[=B Lotus]زيارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن ، ص 30
[=B Lotus]
[=B Lotus]

[=B Lotus]توصيه شيخ كبير به خواندن زيارت عاشورا

[=B Lotus]
[=B Lotus]شيخ محمد حسن انصارى اخوى زاده و داماد سرآمد فقها، شيخ مرتضى انصارى داراى چند فرزند بود، سومين فرزند ايشان ((شيخ مرتضى )) معروف به شيخ كبير از اهل علم و فضل بود و در نجف به سر مى برد، وى در سال 1289 ه‍ به دنيا آمد، و در سال 1322 ه‍ در دزفول در سن 33 سالگى فوت نمود، اين شيخ جليل القدر حرص و ولع ويژه اى نسبت به خواندن زيارت عاشورا در صبح و شب داشت ، پس از مرگش بعضى از يارانش او را در عالم خواب ديدند، از او پرسيدند: بهترين و نافع ترين اعمال آنجا كدام است ؟ در پاسخ سه بار فرمود: زيارت عاشورا.
[=B Lotus]
[=B Lotus]حياة و شخيصة الشيخ الانصارى چاپ قديم : ص 330 و چاپ جديد: ص 327
[=B Lotus]
[=B Lotus]

[=B Lotus]حل مشكلات به واسطه زيارت عاشورا

[=B Lotus]عالم جليل القدر و متقى مرحوم آيت اللّه نجفى قوچانى رحمه الله از طلاب برجسته خراسانى بود و در ضمن ياد داشتهاى خاطراتش در اصفهان كه به مدت چهار سال از سال 1314 ه‍ ق الى 1318 تداوم داشت مى نويسد:
[=B Lotus]وقتى به شهر اصفهان آمدم ، شبى در خواب چهره مرگ را به صورت يك حيوان در ابعاد يك ((گوسفند)) ديدم عمرش بالغ بر يك سال بوده و به دنبال او سه و يا چهار عدد از بچه هاى كوچكش در هوا در حال سير و حركت بودند، در اثناى حركتشان از روى منزل ما در قوچان گذشتند و يكى از گوسفندان بر روى منزل ما از حركت باز ايستاد.
[=B Lotus]براى پدرم نوشتم : نامه اى برايم ارسال كند و احوال خود را در آن شرح دهد؛ زيرا نگران او بودم پس از ارسال نامه ، از پدر نامه اى دريافتم در آن گفته بود همسرش فوت نموده .
[=B Lotus]و نيز مى نويسد: قبل از ده سال مبلغ دوازده تومان براى اداى مخارج زيارت به عتبات مقدس قرض كرده بود[=B Lotus] ولى به دليل ((ربا)) بدهى او به هشتاد تومان رسيده بود، و همه دارايى پدرم به اين مقدار نمى رسيد، من تصميم گرفتم زيارت عاشورا را به مدت چهل روز بر بام مسجد سلطان صفوى بخوانم و سه حاجت را طلب كردم :
[=B Lotus]اول : اداى بدهى پدرم
[=B Lotus]دوم : طلب آمرزش
[=B Lotus]سوم : افزون شدن علم و اجتهاد
[=B Lotus]قبل از ظهر شروع به خواندن مى نمودم و قبل از زوال ظهر آن را تمام مى نمودم ، خواندن آن دو ساعت به طول مى انجاميد پس از اتمام چهل روز و تقريباً بعد از يك ماه پدرم به من نوشت : امام موسى بن جعفر عليه السلام قرض مرا ادا كرد، به او نوشتم : خير، امام حسين عليه السلام آن را ادا كرد، و همگى آنها يك نور واحدند.
[=B Lotus]وقتى سرعت تأ ثير زيارت را در بر آورده شدن حاجتها در مسايل دشوار ديدم و قلباً از تأ ثير گذارى آن در برآورده شدن حاجتها اطمينان يافتم ، عزم خود را جزم كردم تا آن را در روزهاى ماه محرم الحرام و ماه صفر براى حاجت مهمترى به مدت چهل روز بخوانم ، لذا با تلاش و كوشش بسيار و با احتياط كامل بر بام مسجد سلطان مى رفتم ؛ و رو به قبله و زير آسمان بودن را مراعات مى كردم ، بعد از سپرى شدن روزها، و ختم چهل روز، در خواب بشارت دهنده اى را ديدم كه مى گفت : به مراد خود رسيدى . و در صبحگاه در قلبم شور خاصى پديدار گشت ، و اين چند بيت را سرودم .
[=SIMPLIFIED ARABIC][=B Lotus]زمان قبض گذشت ، انبساط جلوه گر آمد
[=B Lotus]درخت صبر قوى گشت ، باز بر ثمر آمد
[=B Lotus]چو كوه شو، سر تسليم بيش و راضى شو
[=B Lotus]به لطمه شب و روز فلك كه ماه بر آمد

[=B Lotus]زيارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن : ص 21

[=B Lotus]مشكلات دشوار با خواندن زيارت عاشورا


[=B Lotus]آقاى ... مى نويسد دوبار با مشكلات دشوارى مواجه شدم كه با خواندن زيارت عاشورا همه مشكلاتم حل شد.
[=B Lotus]اولين توسل :
[=B Lotus]با سه مشكل مهم رو به رو شدم ، و به شدت از آنها متأ ثر شدم .
[=B Lotus]1 براى خريد منزل دويست هزار تومان مقروض بودم و در طى نه سال قادر به اداى قرض نبودم .
[=B Lotus]2 با مشكل سخت ديگرى مواجه شدم كه قادر به گفتن آن نيستم .
[=B Lotus]3 از لحاظ رزق و روزى در مضيقه بودم .
[=B Lotus]اين مشكلات به من بسيار فشار مى آوردند و براى حل آنها از همه چيز نا اميد شدم ، به حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام متوسّل شدن و به ذهنم خطور كرد كه زيارت عاشورا به مدت چهل روز بخوانم ، و ثوابش را به حضرت نرجس خاتون اهدا كنم ، و با شفاعت اين خاتون نزد فرزندش امام زمان همه اين مشكلات حل شود.
[=B Lotus]توسل را به اين ترتيب آغاز كردم :
[=B Lotus]هر روز بعد از نماز صبح زيارت امين اللّه را به قصد زيارت حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام مى خواندم و سپس زيارت عاشورا را با صد بار لعن و صد بار سلام مى خواندم و سجده زيارت را به جاى مى آوردم ، و دو ركعت نماز زيارت را مى خواندم پس از آن دعاى معروف به دعاى علقمه را مى خواندم ، در روز بيست و هشتم و به طريقه اى شگفت مشكل دوم من حل شد.
[=B Lotus]در روز سى و هشتم يكى از دوستانم كه به قرض منزلم آگاه بود آمد و حالم را پرسيد، سپس مبلغ دويست هزار تومان به من داد و گفت : اين مبلغ براى قرض منزل توست .
[=B Lotus]بعد از چهل روز وضع اقتصادى من نيز بهتر شد، و پس از آن با مشكل اقتصادى مواجه نشدم .
[=B Lotus]دومين توسّل :
[=B Lotus]پس از گذشت يك سال از اولين توسّل ، با مشكل ديگرى مواجه شدم : يكى از تجار تهران نزد من آمد و گفت : ما كالاهاى بسيارى براى شما مى فرستيم تا بفروشى و مبالغ آن را ارسال كنى . با بعضى از دوستان و تجار در اين باره مشورت كردم گفتند: مبلغ هفتصد هزار تومان به عنوان پيش پرداخت براى او بفرست تا رضايت او را جلب كنى ، من نيز مبلغ يكصد هزار تومان از قرض الحسنه تهيه كردم و يكى از دوستان پانصد هزار تومان به من داد، به هر حال براى او مبالغ را جور كردم و فرستادم و به مدت سه روز منتظر ماندم تا اجناس برسد، اما متأ سفانه برايمان آشكار شد كه تاجر از حقه بازان بوده ، و پس از گرفتن پولها از بانك متوارى شده و بدهى بسيارى دارد كه بالغ بر هفتاد ميليون تومان مى شود... مدّت سه ماه دنبال او جستجو كرديم ولى اثرى از او نيافتيم تا ما را به او برساند.
[=B Lotus]با استفاده از اولين تجربه ام كه آن را از خواندن زيارت عاشورا به دست آورده بودم ، اين بار نيز با همان نيّت و با همان سبك متوسل شدم ، پس از بيست روز اين تاجر با من تلفنى تماس گرفت و مبلغ را پس داد، بعد از چند روز او را بازداشت كردند و به تهمت حقه بازى و مال مردم خورى به زندان انداختند، و هيچ طلبى به ديگران مسترد نشد.
[=B Lotus]مايلم متذكر شوم كه در هر دو بار با قلبى اندوهگين و با قطع اميد از همه به وسيله اين زيارت به سرور شهيدان متوسل شدم.

[=B Lotus]زيارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن : ص 46 .

[=b lotus]توسّل به زيارت عاشورا و آسان شدن مسأ له ازدواج

[=b lotus]يكى از خطبا و وعّاظ مى نويسد:
[=b lotus]قبل از چند سال يك دوست جوان و مؤ من نزد من آمد و حاجت حل نشده اى را مطرح كرد، او گفت : چندى قبل قصد ازدواج كردم ، ليكن هر بار با مشكلات و سختيهايى مواجه شدم . به او گفتم : چون شما نزد كسانى رفته اى كه در شأ ن و مقامت نيستند.
[=b lotus]گفت : چنين نيست ، و اگر باور نمى كنيد شما برايم پا پيش گذار و از يك خانواده در شأ ن و مقام من برايم خواستگارى كن .
[=b lotus]نزد دوستم رفتم كه مطمئن بودم به من پاسخ مثبت مى دهد، از او دخترش را براى اين جوان مؤ من خواستم ، در ابتدا موافقت كرد، و بعد از مدتى گفت : مى خواهم استخاره كنم ، و متأ سفانه پاسخ منفى داد.
[=b lotus]اين ماجرا مرا بسيار اندوهگين كرد، و دوستم به من گفت : ديدى حق با من بود؟ به او گفتم : خودت را ناراحت نكن ، براى برطرف شدن مشكلات بعد از اداى نماز صبح و تعقيبات آن زيارت عاشورا را با صد بار لعن و صد بار سلام بخوان .
[=b lotus]شروع به خواندن زيارت كرد، در روز بيست و هفتم خوشحال نزد من آمد و گفت : نزد يكى از خانواده ها رفتم ، و موافقت كردند. آنها و من در نهايت رضايت به سر مى بريم و امروز عصر مراسم خواستگارى برگزار مى شود، مى خواهم شما يكى از شاهدان آن باشيد. به او گفتم : پس سيزده روز باقى مانده را فراموش نكن ، شما زندگى مشترك خود را به بركت زيارت عاشورا آغاز كردى ، و در هر زمانى كه با مشكلى در زندگى مواجه شدى براى برطرف شدن آن به زيارت عاشورا متوسل شو، انشاءاللّه حاجت تو بر آورده شود.

[=b lotus]زيارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن : ص43
[=B Lotus]
[=B Lotus]

[=b lotus]خبر غيبى از ترك زيارت عاشورا

[=b lotus][=b lotus]در ماه صفر سال 1409 ه‍ به شهر شيراز رفتم و در خانه حاج مسيح ... اقامت گزيدم ، او[=b lotus]مرا مطلع كرد كه : در طى سى سال من هميشه زيارت عاشورا را مى خوانم و دخترى متأ هل[=b lotus]در شهر دزفول دارم برايم نوشته كه منزلى در شيراز براى او بخرم ، ولى موفق به اين[=b lotus]كار نشدم ، بسيار متأ ثر و غمگين شدم ؛ زيرا نتوانستم خواسته اش را بر آورده كنم[=b lotus][=calibri] .[=b lotus]
[=b lotus]در روز تولد امام على بن موسى الرضا عليه السلام در يكى از منازلى كه درآن[=b lotus]مراسم دعا و توسل بر پا بود بسيار گريستم و حاجت خود را عرضه داشتم
[=b lotus][=calibri] .
[=b lotus]پس از چند[=b lotus]روز، خواهرم نزد ما آمد و به من گفت : مردى را ديدم زمين هايى را تقسيم مى كند، و[=b lotus]به قيمت مناسب مى فروشد، من نيز براى شما قطعه زمينى را خريدم[=b lotus][=calibri] .
[=b lotus]مشغول ساختن آن[=b lotus]شدم ، و خواندن زيارت عاشورا را فراموش نمودم[=b lotus][=calibri] .
[=b lotus]در يكى از روزها، صبح زود، دخترم[=b lotus]تلفنى با من تماس گرفت و گفت : خواندن زيارت عاشورا را ترك كردى ؟ گفتم[=b lotus][=calibri] : [=b lotus]چطور؟
[=b lotus]گفت : در عالم خواب امام و سرور آزادگان عليه السلام را در صحن و يا در[=b lotus]حرم ديدم ، در شكوه و عظمتى وصف ناشدنى داشت و اطرافش اشخاص بسيارى با جاه و جلال[=b lotus]بودند، پرسيدم : اينان كيستند؟
[=b lotus]گفتند: اينان دوستدار پيشواى سرور آزادگان عليه[=b lotus]السلام هستند، به دنبال شما در ميان آنها جستجو كردم ولى شما را نيافتم گفتم : پدرم[=b lotus]علاقه شديدى به امام حسين عليه السلام دارد و دايم زيارت عاشورا را مى خواند چرا او[=b lotus]را در بين شماها نمى بينم ؟ گفتند: از چند روز قبل ارتباطش با ما قطع شده ، ولى[=b lotus]دوباره ارتباطش با ما برقرار مى شود.

[=b lotus][=b lotus]زيارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن : ص36[=b lotus]


[=B Lotus]شركت حضرت زهرا عليها السلام در مجالس زيارت عاشورا



[=B Lotus]خانم علويّه اى مى گويد: براى زيارت به آرامگاه حضرت[=B Lotus]زينب ، و حضرت رقيه عليهماالسلام مشرف شدم ، شيفته زيارت سرور شهيدان شدم ، مشغول[=B Lotus]خواندن زيارت عاشورا بودم و با حالت روحى خاصى مى گريستم ، يك بار وقتى مشغول[=B Lotus]خواندن و گريستن بودم ، ديدم گويى دريچه اى برايم گشوده شد و به عالم آخرت پا[=B Lotus]گذاشتم ، در آن حالت بيدار بودم ، ولى شاهد آن واقعه بودم ، مانند آن كه آن را در[=B Lotus]عالم خواب ديده باشم[=B Lotus][=Calibri] :[=B Lotus]
[=B Lotus]عده اى از زنان را به همراه مادرم ديدم ، و در اين اثنا[=B Lotus]بانويى بلند قامت با ظاهرى محترم آمد؛ زنان گرد او را فرا گرفتند، هر يك از آنها[=B Lotus]حاجت و مشكلش را به وى عرضه مى داشت ، من نيز حاجتم را به او عرضه داشتم ، سپس به[=B Lotus]او گفتم : چرا به مجلس عزادارى ما كه در آن زيارت عاشورا را مى خوانيم نمى آيى[=B Lotus]؟
[=B Lotus]ايشان فرمود: من در مجلس شما شركت مى كنم ، نشانه و دليل را به من داد. ايشان[=B Lotus]فرمود: پسر خاله تو و همسرش در مجلس شما حاضر شدند، و براى برطرف شدن حاجتشان نذر[=B Lotus]كردند كه در حضور يافتن در مجلس زيارت عاشورا و خواندن آن نزد شما تدام داشته[=B Lotus]باشند. به وسيله خواندن زيارت عاشورا حاجتشان بر آورده شد و منزل جديدى ساختند، بعد[=B Lotus]از آن در جلسه هاى خواندن زيارت عاشورا حاضر نشدند و آن را نمى خوانند[=B Lotus][=Calibri].[=B Lotus]
[=B Lotus]و من مؤ[=B Lotus]لف صاحب نذر را مى شناسم ، داستان را با همه تفاصيل آن براى او بازگو كردم ، رنگش[=B Lotus]تغيير نمود و گريست ، به همسرش گفت : گوش كن چه مى گويد و از كجا خبر مى دهد؟! مرد[=B Lotus]بسيار متأ سف و اندوهگين شد، گفت : اينها كه گفتى درست است ، ما را مشكلات دنيا[=B Lotus]فرصتى نمى دهد تا نذرمان را ادا كنيم.

[=Simplified Arabic]بچه دار شدن زن عقيم با زيارت عاشورا


[=Simplified Arabic]در سفر به شهر يزد براى به دست آوردن نسخه اى شرح دار براى زيارت عاشورا در كتابخانه مرحوم وزيرى با جناب شيخ على اكبر سعيدى پيشنماز مسجد طهماسب كه شيخى است صالح ، باقار، و از همنشينان شيخ غلامرضا يزدى ، كسى كه براى امرار معاش از دسترنج خويش كسب روزى مى نمايدملاقات كردم .
به من گفت : مرحوم حاج ابوالقاسم با دخترى زرتشتى پس از مسلمان شدن ازدواج كرد ولى فرزندى به دنيا نمى آورد، بعد از بيست سال به او خواندن زيارت عاشورا را آموختند. آن را چهل روز همراه با صد بار لعن و صد بار سلام و دعاى علقمه خواند. پس از آن خداوند بر او منت نهاد و او را فرزندى
(([=Simplified Arabic]پسر))[=Simplified Arabic] عنايت فرمود.

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]زيارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن : ص52
[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]فرمايش عارف سالك و مرجع تقليد بزرگ آيت اللّه العظمى بهجت درباره[=Simplified Arabic] زيارت عاشورا

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]در روز جمعه مصادف با 26 ذى قعده سال 1412 نزد آيت اللّه بهجت رفتم و از ايشان خواستم براى من از زيارت عاشورا بگويد البته قبلاً مى دانستم او هميشه زيارت عاشورا را مى خواند براى ايشان توضيح دادم كه من مى خواهم مجموعه اى از داستهانهاى كسانى كه زيارت عاشورا را خواندند و به صورتى شگفت به حاجت خود دست يافتند را جمع آورى كرده و چاپ نمايم .
ايشان فرمود: مضمون زيارت عاشورا گواه و روشن كننده عظمت آن است ، مخصوصاً وقتى آنچه در سند زيارت از صفوان از امام صادق عليه السلام روايت شده را ملاحظه مى كنيم كه گفته شده : زيارت عاشورا را بخوان و در خواندن آن استمرار داشته باش ، من به خواننده آن چند چيز را تضمين مى كنم :
1 زيارت وى پذيرفته مى شود.
2 تلاش ايشان مورد سپاس قرار مى گيرد.
3 سلام او بدون مانعى به امام عليه السلام مى رسد، و حاجت وى از جانب خداوند متعال بر آورده مى شود و با دست خالى باز نخواهد گشت . اى صفوان ! اين را با ضمانتى از پدرم ، و پدرم از اميرالمؤ منين عليه السلام و اميرالمؤ منين از حضرت رسول صلى الله عليه و آله و رسول خدا از جبرئيل و جبرئيل از خداوند عز و جل دريافت نموده ، هر يك از آنها اين زيارت را با اين ضمانت تضمين نمودند، و به قداست خداوند سوگند، هر كس امام حسين عليه السلام را با اين زيارت از نزديك و يا از دور زيارت كند، حاجتش هر چه باشد بر آورده مى شود.
در سندها آمده زيارت عاشورا از حديث هاى قدسى است ، براى همين با وجود فراوانى كارهاى علمى موجود نزد علما و اساتيدمان آنها هميشه مراقب خواندن زيارت عاشورا بودند، از جمله آنها:
1 آيت اللّه العظمى شيخ محمد حسين اصفهانى صاحب تأ ليفات متعدد از خداوند متعال مى خواست كلمات پايانى عمرش خواندن زيارت عاشورا باشد، و پس از آن به سوى بارى تعالى بشتابد. و خداوند دعاى وى را اجابت نمود، و پس از اتمام خواندن زيارت عاشورا روحش به ملكوت اعلى شتافت و روحش قرين رحمت و محشور با اولياى خدا شد.
2 آيت اللّه شيخ صدراى بادكوبه اى با دانش فراوانى كه داشت مقيد به خواندن زيارت عاشورا بود.
3 يكى از بزرگان گويد: ... يكى از روزها به وادى السلام و به مقام امام مهدى عليه السلام رفتم ، آنجا مرد پيرى را با چهره اى نورانى ديدم ، مشغول خواندن زيارت عاشورا بود و چنين به نظر مى رسيد كه زائر است ، وقتى نزديك او رفتم ، تصويرى در برابرم نمايان شد گويى پرده حجاب را براى من كنار زدند حرم امام حسين عليه السلام را ديدم كه زائرين مشغول به عبادت و زيارت بودند. از آنچه ديدم تعجب كردم ، اندكى به عقب رفتم ، و به حالت طبيعى باز گشتم ، بار ديگر نزديك او شدم ، همان حالت اول براى من نمايان شد. اين حالت چندين بار برايم تكرار شد.
صبح روز بعد، به مكانى كه زائران براى زيارت در آن سكنى مى كنند رفتم تا از محضرش استفاده كنم و از حال و محل او سؤ ال كردم گفتند: آن شخص براى زيارت آمده بود و امروز اثاثيه و وسايلش را جمع كرد و از اينجا رفت .
از زيارت او نااميد نشدم ، به وادى السلام رفتم تا شايد او را بيابم ، آنجا با شخصى ملاقات كردم كه امور غيبى عجيبى را برايم متذكر مى شد و بعضى از مسايل را روشن مى نمود بدون آنكه سؤ ال كنم ؛ به من گفت : زائرى را كه در پى او هستى رفته است .
4 بزرگ فقها و مجتهدين آيت اللّه شيخ مرتضى انصارى هميشه زيارت عاشورا و صد بار لعن و صد بار سلام آن را حرم مولى الموحدين اميرالمؤ منين عليه السلام مى خواند و با تداوم در خواندن آن زبانش در خواندن بسيار سريع بود زيارت را همراه با لعن و سلام تقريباً نيم ساعت و يا چند دقيقه بيشتر به پايان مى رسانيد، و اگر كسى تداوم او را در خواندن زيارت عاشورا مى ديد مى گفت : او مشغول مسايل اصولى و فقهى نمى باشد، و با ملاحظه تحقيقاتش در مسايل علمى و نظريات ظريفش در فقه و اصول مى گفت : او اهل خواندن زيارت عاشورا و... نيست .

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]زيارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن : ص56
[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]برطرف شدن اندوه و شيرين شدن دوباره زندگى توسط زيارت عاشورا

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]يكى از بانوان محترم از رانده شدگان عراقى مى نويسد: من با مشكل بزرگى مواجه شدم كه زندگى مرا تهديد مى كردو براى آن مشكل راه حلى نيافتم و حقيقتاً اميدم از هر چيزى قطع شده بود و به همه دعاهايى كه در كتابهاى (([=Simplified Arabic]مفاتيح الجنان ))[=Simplified Arabic] و (([=Simplified Arabic]التحفة الرضوية ))[=Simplified Arabic] و (([=Simplified Arabic]المخازن ))[=Simplified Arabic] و... يافت مى شد متوسل شدم . اين دعاها را در نيمه شب و زير آسمان مى خواندم و بالا خره به كمك زيارت عاشورا و به شكل شگفت انگيزى به حاجت خود رسيدم ، مشروح اين داستان بدين قرار است :
من همسر محترمى داشتم ، او داراى شخصيت متمايز، منحصر به فرد و داراى كمالات معنوى ، خلق و خويى بلند مرتبه بود. وى در احترام به زن و فرزندان و نزديكانش مرد نمونه اى بود، روزى با برادران و نزديكانم مشاجره كرد به طورى كه به من گفت : حتماً بايد روابط خود را با نزديكانت قطع كنى ، همسر من در گفتارش جدى و مصمم بود به طورى كه امكان مخالفت با گفته هايش نبود.
من متحير و سرگردان ماندم ، چگونه رابطه ام را با نزديكان و خويشاوندانم قطع كنم ؟! در حالى كه همسرم مى گفت : تا انتقامم را از آنها نگيرم ساكت نمى مانم .
مرا به قم منتقل نمود، و از قم به ... و هميشه مى گفت : انتقام مى گيرم ، من نمى دانستم هدفش چيست ، و چه مى خواهد بكند، بعد از آن بدون آنكه به كسى خبر دهد ما را ترك كرد و به خارج مسافرت كرد، بعداً مطلع شديم مى خواهد درخواست پناهندگى از آلمان و يا فرانسه كند، سپس پيغام داد كه ديگر باز نخواهد گشت و سوگند ياد كرد زندگى مشترك ما منتفى شده ، هر كس از دوستان و نزديكانش آنجا درباره بازگشتش با او سخن گفت پاسخش منفى بود. مى گفت : همسرم هر كارى مى خواهد بكند!!
اما من همه دعاها و توسلهايى كه دوستان و نزديكانم به من مى گفتند مى خواندم ، مانده بودم با فرزندانم چه كنم ؟
وقتى خبر فوت آيت اللّه حاج سيّد مرتضى موحد ابطحى پدر مؤ لف در تاريخ جمعه هشتم جمادى آخر سال 1413 منتشر شد در مراسم تشييع او شركت كردم و در نزديكى قبر آن مرحوم
[=Simplified Arabic] آيت اللّه سيّد محمد باقر موحد ابطحى فرزند ارشد ايشان گفت : در دهان متوفى قدرى خاص از تربت امام حسين عليه السلام را كه از فاصله يك مترى آرامگاه شريف سرور آزادگان حسين بن على عليه السلام در سال ... برداشته شده قرار داديم ، و در روز دهم محرم الحرام اين تربت چون خون سرخ رنگ به نظر مى رسد.[=Simplified Arabic] بنا بر اين هر كس حاجتى مهم دارد نذر كند زيارت عاشورا را ختم كند، انشااللّه حاجتش بر آورده مى شود.
بدون آنكه بدانم اشكهايم جارى بود، و در طى اين مدت هميشه در خواب مى ديدم مشغول خواندن زيارت عاشورا هستم ، و هنگام سجده از خواب بر مى خواستم .
از شدت ناراحتى و تأ ثر بعضى از روزها زيارت عاشورا را دوبار مى خواندم ، در يكى از شبها در عالم خواب ديدم گويى مجلس عزاى امام حسين عليه السلام بر پا شده و من در آن شركت جسته ام ، از ميهمانان با حلوا پذيرايى مى كردند، يكى از آنها را برداشتم و آن را گشودم ، نامه اى يافتم كه در آن شعرى بود و اكنون آن را به خاطر نمى آوردم دستمالى سرخ رنگ و قدحى به شكل تقويم در آن بود كه بر آن نوشته شده بود: جمادى اوّل ، جمادى دوّم .
از خواب برخاستم و خوابم را تلفنى براى يكى از مفسران خواب گفتم ، خواب را چنين برايم تفسير كرد: شما براى حاجت مهمى مشغول به توسل شده ايد، و آنچه را كه مى خواهيد در ماه جمادى اول يا جمادى دوم به دست مى آيد.
سپس خواندن زيارت عاشورا را ادامه دادم در يكى از شبها در عالم خواب ديدم گويى از حمام خارج شده ام ليكن قسمتى كوچك از كمرم تميز نشده مانده بود، من مجدداً به حمّام بازگشتم و آن را خوب شستم تا تميز شد.
خوابم را براى مفسر خواب گفتم . او گفت : همه اعمال تو پذيرفته شد، و معنى غسل دوم كه آن را ذكر كردى اين است : از مشكلى كه گرفتار شده اى خلاصى مى يابى ، دعاها وتوسّلهاى انجام شده توسط شما به صورت آشكارى اثر نموده .
با خود گفتم : توسل خود را با زيارت عاشورا به پايان رساندم ، و به حاجتم مى رسم ، در روز بيستم ، بعد از خواندن دوباره زيارت عاشورا و دعاى علقمه ، نماز خواندم و آرامگاه مرحوم آيت اللّه سيّد مرتضى موحد ابطحى را زيارت كردم مبلغى نيز به خادم او دادم و از او خواستم روضه اى بخواند و ثواب آن را نثار روح مرحوم كند، پس از آن به منزل بازگشتم ، در آن شب در خواب ديدم گويى در خيابان اسير گشته ام ، و من به شكل زيبا و به شخصيتى عجيب بودم و حجابى كامل داشتم و به دستم تسبيحى بلند و سبزرنگ بود، در برابرم سيّد محترمى بود، رو به من كرد و با لبخندى به من فرمود: خداوند تو را به آنچه مى خواهى مى رساند.
سپس همراه او سوار ماشين شدم .
اين خواب را براى كسى تعريف نكردم در روز جمعه شب ساعت هشت و نيم زنگ تلفن به صدا در آمد، وقتى گوشى را برداشتم صدايى را شنيدم كه آشنا بود، ولى نمى توانستم آن را تشخيص دهم . او گفت : من فلانم (شوهرت هستم ) من گفتم : چه مى گويى ؟!! تو كجايى ؟ گفت : من اكنون در شهر اصفهان هستم . گفتم : چرا به خانه نمى آيى ؟ گفت : مى آيم اما ابتدا خواستم خبر دهم تا غافلگير نشويد. گفتم : خوش آمدى در اين لحظه كه اين سطرها را مى نويسم به ياد لحظه اى مى افتم كه زنگ تلفن به صدا در آمد و بدنم را لرزش فرا گرفت و حالتى غير طبيعى به من دست داد، آن شدت خوشحالى را قادر به توصيف نيستم .
وقتى همسرم به منزل آمد، ابتدا به منزل فرزندان آن مرحوم كه در نزديكى منزل ماست رفتم و داستان را براى وى بازگو كردم سپس خواستم به زيارت قبر سيّد بروم از او تشكر كنم ليكن تا كنون موفق نشده ام ، و خدا را شكر كه با يكديگر زندگى مى كنيم و چيزى صفا و صميميت زندگى ما را تيره و تار ننموده .
شايان ذكر است ، من به همسرم گفتم : آنچه از تو مى دانم اين است كه مردى قاطع و در حرف و عمل جدى مى باشى بارها گفتى به اصفهان باز نمى گردم چه چيز تو را واداشت نظرت را تغيير دهى و نزد ما باز گردى ؟
او گفت : در ابتدا بسيار تحت تأ ثير قرار گرفته بودم به طورى كه يك بار هم فكر بازگشت به اصفهان به ذهنم خطور نكرد، ولى از تاريخ ... (نزديك همان روزهايى كه شروع به خواندن زيارت عاشورا كردم ) تحت فشار قرار گرفتم و اعصابم به هم ريخته شده بود، هر چه براى خروج از اين بن بستى كه در آن به سر مى بردم فكر مى كردم به راه حلى نمى رسيدم ، به نظرم رسيد به فرانسه مسافرت كنم ولى بيشتر احساس ناراحتى مى كردم ، سپس به فكر مسافرت به تركيه افتادم ولى از اين فكر نيز احساس راحتى به من دست نمى داد، ليكن وقتى فكر بازگشت به اصفهان را مى كردم احساس راحتى و آسودگى خيال به من دست مى داد، براى همين بازگشتم .
و نكته بسيار مهم : بازگشت همسرم مصادف با روزهاى جمادى اول و جمادى دوم بود، همان روزهايى كه در عالم خواب ذكر شده بودند، به همين دليل به طور مستمر زيارت عاشورا را مى خوانم .
من همه مردان و زنان مؤ من را سفارش مى كنم كه اگر در زندگى با مشكلى رو به رو شدند از رحمت خداوند و عنايت اهل بيت نا اميد نشوند و با دعا و توسل به اين گوهر ناياب و گرانمايه و اين اكسير بسيار بزرگ قادر خواهند بود لطف و عنايت بارى تعالى را كسب كنند.

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]خواب ديدن درباره توسل به زيارت عاشورا[=Simplified Arabic] براىحل مشكلات

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]يكى از علما مى نويسد با مشكل دشوارى مواجه شدم كه راه حلى نداشت ، اين باعث آزردگى و ناراحتى روحى من شد تا اينكه به كتاب (([=Simplified Arabic]زيارت عاشورا))[=Simplified Arabic] دست يافتم وقتى كتاب را خواندم و از محتوى آن آگاه شدم تصميم گرفتم از اول ماه صفر سال 1412 به مدت چهل روز زيارت عاشورا را با صد بار لعن و صد بار سلام با ساير آداب آن و دعاى علقمه براى حل مشكلاتم بخوانم ضمناً مشكل ازدواج برادرم نيز بود، مشغول به خواندن شدم تا روز سى و چهارم رسيد و مصادف با روزهاى عيد زهرا عليهاالسلام شد، مشغول به تهيه وسايل و لوازم لازم براى عيد شدم ، و خواندن زيارت را فراموش كردم ، بعد از چند روز در خواب ديدم در منزل پدرم مجلسى براى ختم سوره انعام برگزار شده ، همگى جمع شده بودند و منتظر آمدن قارى بودند، ولى او تأ خير كرد، و از من خواستند دعا و ختم سوره انعام را بخوانم .
موضوع خوابم را به صورت تلفنى به يكى از مفسران خواب در اصفهان بازگو كردم ، به من گفت :
در كار شما سه مطلب وجود دارد... و سومين آن : شما زيارت عاشورا را مى خواندى و آن را ترك كردى ، مى توانى اين عمل را با تداوم در خواندن زيارت اصلاح كنى . خواندن زيارت را مجدداً ادامه دادم ، و در عصر روز چهلم همه مشكلات حل شدند، و موقعيت مناسب براى گرفتن يك منزل مهيا شد.
اما پس از لحاظ خريد منزل با مشكلى رو به رو شدم ، نذر كردم به مدت چهل روز ديگر زيارت عاشورا را بخوانم و الحمدللّه قادر شدم منزلى خريدارى كنم و بعد از آن مشكل ازدواج برادرم نيز حل شد.

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]نجات يافتن از مرگ به واسطه توسل به زيارت عاشورا

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]يكى از علما گويد: زنم بيمار بود و دچار غده هاى كيسه اى شده بود، ولى ما از بيمارى او آگاهى نداشتيم ، در يكى از شبها در عالم خواب ديدم گويى در يك سالنى هستم كه راهى به بيرون ندارد، و سقف سالن سه دريچه جهت تنفس داشت ، پس از مدتى شترى آمد و بر روى اين دريچه ها نشست و راه تنفس را بست ، من براى رهايى از اين مهلكه مشغول به دعا شدم ، در اين حالت از خواب بيدار شدم .
پس از چند روز، بيمارى همسرم شدت يافت ، نزد پزشك رفتيم او بيمارى همسرم را غده هاى كيسه اى تشخيص داد و به دليل وخامت تأ كيد كرد كه بايد در انجام عمل جراحى شتاب كرد و گر نه ...
با جمعى از پزشكان مشورت كردم ، گفتند: پزشكان ايرانى قادر به انجام اين عمل نيستند، سرانجام دكترى را ديديم ، او گفت : من اين عمل را انجام مى دهم ولى اجرت آن سيصد هزار تومان مى شود.
مضطرب و حيران شدم ، براى رهايى از اين مشكل نذر كردم و شروع به خواندن زيارت عاشورا كردم پس از چند روز عمل انجام شد و براى تسويه حساب رفتم ، دكتر گفت : مبلغى دريافت نمى كنم ؛ زيرا تعداد غده ها سه عدد بود و عمل نيز دشوار بود. من اميدى به موفقيت عمل نداشتم ، براى همين نذر كردم عمل را رايگان انجام دهم ، و عمل به موفقيت پايان يافت و بيمار از مرگ رهايى يافت .
پروردگار را سپاس مى گويم كه موفقيت را نصيب ما فرمود. سپس به دكتر گفتم : وقتى همه راهها به روى من بسته شد نذر كردم زيارت عاشورا را بخوانم ، و خداوند ما را يارى نمود، و با مشكلى رو به رو نشديم .

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]

تعداد دفعات دانلود اولین نرم افزار جامع زیارت عاشورا
در مدت چهل روز از مرز 10،000 گذشت

:arm:

از زحمات دوستانی که مروج این نرم افزار بوده اند
به خصوص سرکار گل مینای بزرگوار نهایت سپاسگزاری را دارم

:Gol:

گل ليلا;178038 نوشت:
از زحمات دوستانی که مروج این نرم افزار بوده اند به خصوص سرکار گل مینای بزرگوار نهایت سپاسگزاری را دارم

سلام
عرض ادب و احترام
تشکر ویژه از سرکار گل مینای گرامی داریم
1000 گل صلوات هدیه به امام مهربانی برای سلامتی و توفیق بیشتر ایشون
با تشکر

[=Simplified Arabic]قضاوت اشتباه و عجولانه در ثمر ندادن زيارت عاشورا

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]يكى از علما مى نويسد: در سال 1370 دولت كسانى را كه قبلاً اجازه سفر نداشتند از مسافرت به خانه خدا منع كرده بود. من شوق بسيارى براى سفر داشتم ولى اجازه سفر نداشتم نذر كردم زيارت عاشورا را بخوانم ، نذرم را ادا كردم و توسل زيادى نمودم ، اما نتيجه اى نگرفتم .
در آن شب برادرم به من گفت : آيا براى اين موضوع تلاش بسيار نموده اى ؟ بار ديگر نزد مسؤ ول مربوطه برو و با او تماس بگير ممكن است نتيجه اى حاصل شود.
روز بعد به تهران سفر كردم ، و از صبح تا ساعت يك بعد از ظهر هر چه در توانم بود تلاش كردم ليكن نتيجه اى نگرفتم ، تصميم به بازگشت به قم گرفتم .
پس از آن برادرم با حالتى نااميدانه و شكوه آميز گفت : يك بار ديگر با مسؤ ول مربوطه تماس بگير، و ما در دفترش ، منتظر او شديم ولى نتيجه اى حاصل نشد، پس از آن به برادرم گفتم : چيزى به دست نياورديم و اگر موفق شويم توفيقمان به لطف و عنايت و به بركت زيارت عاشورا خواهد بود، در اين لحظه به ما گفتند: براى ملاقات برويد به داخل . ما نيز داخل اتاق او شديم و درباره اين موضوع با او گفتگو كرديم ، گفت : راهى براى اين كار نيست ، در اين اثنا تلفن زنگ زد، و از او خواستند پانزده عدد جواز خروج به نامهاى ... صادر كند ما نيز گفتيم :
به اين اسامى نام دو نفر ديگر را اضافه كن ، در اين اثنا تلفن بار ديگر زنگ زد و او گوشى را برداشت به او گفتند فوراً در بيمارستان حاضر شود؛ زيرا مادر شما در لحظه هاى آخر زندگى است ، و سرانجام او با دادن اجازه سفر موافقت كرد.
در روز اول ماه ذى الحجه براى اتمام مراحل قانونى اقدام كردم ، و در روز دوم اجازه سفر صادر شد، و در روز سوم با آخرين هواپيما به جده سفر كردم و در آن سال به حج خانه خدا مشرف شدم .
شايان ذكر است كه كسانى از مسؤ ولين توسلات عجيبى براى دادن حج داشتند و بعضى از آنها اجازه سفر را اخذ كردند اما موفق به حج خانه خدا نشدند، از يكى از آنها كه دوست من بود پرسيدم : آيا زيارت عاشورا را همراه با ساير دعاهايى كه به آنها متوسل شدى خواندى گفت : خير، همه دعاها را خواندم فقط زيارت عاشورا را نخواندم .
سرانجام دانستم انجام كارم و مشرف شدنم به زيارت خانه خدا به بركت زيارت عاشورا بوده و اول بار كه گفتم زيارت عاشورا نمى تواند مثمر ثمر باشد شتاب كردم و اين خطا بود.

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]عظمت زيارت عاشورا از نظر آيت اللّه شيخ عبدالنبى اراكى

[=Simplified Arabic]مرحوم آيت اللّه شيخ عبدالنبى [=Simplified Arabic]اراكى مى گويد: يكى از جنبه هاى حديث شريف[=Simplified Arabic][=Calibri](([=Simplified Arabic]ما أ وذى نبى مثل ما أ و ذيت هيچ پيامبرى آنچنان كه من اذيت[=Simplified Arabic]شدم اذيت نشده[=Calibri][=Simplified Arabic]))[=Simplified Arabic]آزار رسول اكرم صلى الله عليه[=Simplified Arabic]و آله به وسيله حوادثى بعد از اوست يعنى آزار اهل بيت و شيعان آنان است . پيامبر از[=Simplified Arabic]حوادث بعد از خود آگاه بود. پيامبر بسيار اندوهگين و غمگين بود براى همين خداوند [=Simplified Arabic]متعال زيارت عاشورا را قرار داد، و فوايد آن را در دنيا و آخرت شناساند. سپس خواندن [=Simplified Arabic]آن را تضمين نمود و بعد جبرئيل را فرستاد تا آن را براى سعادت رسول خدا و اهل بيتش [=Simplified Arabic]و سعادت شيعيانش به آنها برساند[=Simplified Arabic][=Calibri]:
[=Simplified Arabic]اول : از فوايد اخروى بهره گيرند[=Simplified Arabic][=Calibri].
[=Simplified Arabic]دوم[=Simplified Arabic][=Calibri] : [=Simplified Arabic]براى فوايد دنيوى به آن متوسل شوند[=Simplified Arabic][=Calibri].
[=Simplified Arabic]براى همين امام جعفر بن محمد، به واسطه محمد[=Simplified Arabic]بن على ، به واسطه على بن الحسين ، به واسطه حسين بن على ، به واسطه حسن بن على ،[=Simplified Arabic]به واسطه على بن ابى طالب عليه السلام ، به واسطه پيامبر صلى الله عليه و آله ، به [=Simplified Arabic]واسطه جبرئيل ، به واسطه قلم ، به واسطه لوح ، بواسطه خداوند متعال تضمين نموده كه [=Simplified Arabic]هر كس نزد پروردگار حاجتى داشته باشد و اين زيارت را بخواند، خداوند متعال با قدرت [=Simplified Arabic]مطلق و به فضل خويش بر محمد و خاندان محمد صلى الله عليه و آله و شيعيانش و[=Simplified Arabic]دوستدارانش حاجتهاى آنها را بر آورده مى كند[=Simplified Arabic][=Calibri].
[=Simplified Arabic]اين بنده ضعيف براى بر آورده شدن [=Simplified Arabic]حاجت مشكلم شروع به خواندن زيارت عاشورا كردم ، و خداوند متعال به حُرمت آن بزرگان [=Simplified Arabic]دعاى مرا پذيرفت ، و من تا كنون نمى دانم حاجتم چگونه بر آورده شد، لذا تصميم گرفتم [=Simplified Arabic]به طور خلاصه و فهرست وار نحوه توسل را بنويسم تا اينكه هر كس حاجتى داشت به وسيله [=Simplified Arabic]آن و به طور حتمى و بدون ترديد حاجتش بر آورده شود انشاء اللّه.


[=Simplified Arabic]مداومت بر قرائت زيارت عاشورا

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]بكوش تا خير دنيا و آخرت را در خواندن مستمر زيارت عاشورا به دست آورى كه اول صبح هر روز فضيلت خواندن آن مى باشد. در حالات شهيد محراب آيت اللّه اشرفى اصفهانى نقل شده است كه 60 سال مستمر هر صبح پس از نماز به قرائت آن مى پرداخته است . اگر هر روز نمى توانى برنامه اى تنظيم كن كه هفته اى سه بار آن را بخوانى . و بعد كه بدان عادت كردى كم كم آن را در روزهاى ديگر هم بخوان باشد تا ان شا اللّه با امام حسين عليه السلام محشور گردى .
در فضيلت زيارت عاشورا همين بس كه از سنخ ساير زيارات نيست كه به ظاهر از انشاء و املاى معصومى باشد (هر چند كه از قلوب مطهر ايشان چيزى جز آنچه از عالم بالا به آنجا برسد بيرون نيايد) بلكه از سنخ احاديث قدسيه است كه به همين ترتيب از زيارت و لعن و سلام و دعا از حضرت احديت به جبرئيل امين و از او به خاتم النبيين رسيده و به حسب تجربه ، مداومت آن در چهل روز يا كمتر، در بر آورده شدن حاجات و نيل به مقاصد و دفع دشمنان بى نظير است

[=Simplified Arabic]صفوان مى گويد امام صادق عليه السلام به من فرمود: مواظب باش بر اين زيارت (عاشورا) پس به درستى كه من ضامن قبولى زيارت كسى هستم كه از دور و نزديك اين زيارت را بخواند و سعى او مشكور باشد و سلام او به آن حضرت برسد و محجوب نماند و حاجت او از طرف خدا بر آورده و به هر چه كه خواهد برسد و خدا او را نوميد بر نگرداند.
اى صفوان ! اين زيارت را به اين ضمان يافتم از پدرم و او از پدرش ... و او از اميرالمؤ منين و او از رسول خدا و او از جبرئيل و او از خداى تعالى نقل نمودند كه خداوند عزوجل به ذات مقدس خود قسم فرموده كه هر كس حسين عليه السلام را به اين زيارت از دور و نزديك زيارت كند، زيارت او را قبول مى كنم و خواهش او را مى پذيرم ، به هر قدر كه باشد و خواسته او را بر مى آورم پس ، از حضور من نوميد بر نمى گردد و او را با چشم روشن و حاجت بر آورده شده و فوز جنت و آزادى از دوزخ بر مى گردانم و شفاعت او را در حق هر كس كه شفاعت كند مى پذيرم . (جز در مورد دشمن ما اهل بيت ).

[=Simplified Arabic](در كتاب شريف مفاتيح الجنان در اين رابطه داستان هاى آموزنده و جالبى ذكر شده است كه طالبين مى توانند بدان رجوع نمايند).

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]ترك نشدن زيارت عاشورا از امام خمينى

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]حجة الاسلام والمسلمين غيورى نقل مى كند كه :
زيارت عاشوراى امام خمينى ترك نمى شد. اخيراً هم يك صحبتى كه خود من با ايشان داشتم كه من و ايشان بوديم . البته ايشان تصريح نفرمودند ولى من متوجه شدم زيارت عاشوراى ايشان ترك نمى شود. زيارت عاشورا با آن صد لعن و صد سلامش را ترك نمى كنند.

[=Simplified Arabic]O روز اول محرم در نوفل لوشاتو مصادف بود با اولين شبى كه مردم ايران در پشت بامها تكبير مى گفتند. همان شب شخصى از تهران تلفن زد و گفت گوشى را مى گذارم كنار پنجره تا صداى تكبير مردم را كه با گلوله مخلوط شده بود ضبط كرده به خدمت امام بردم . امام در داخل اتاق ، تسبيح به دست در حال ايستاده مشغول ذكر بودند و زيارت عاشورا مى خواندند. در حالى كه ما متوجه مسائل ماه محرم نبوديم ايشان در سرزمينى زيارت عاشورا را مى خواندند كه شايد براى اولين بار در آنجا خوانده مى شد.

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]اهميّت زيارت عاشورا

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]فقيه زاهد عادل مرحوم شيخ جواد بن شيخ مشكور عرب كه از اجله علما و فقهاى نجف اشرف و مرجع تقليد جمعى از شيعيان عراق بوده و نيز از ائمه جماعت صحن مطهر بوده است در سال 1337 در حدود نود سالگى وفات نموده و در جوار پدرش و در يكى از حجره هاى صحن مطهر مدفون گرديد.
آن مرحوم در شب 26 ماه صفر 1336 در نجف اشرف در خواب حضرت عزرائيل ملك الموت را مى بيند، پس از سلام از او مى پرسد از كجا مى آيى ؟ مى فرمايد از شيراز و روح ميرزا ابراهيم محلاتى را قبض كردم .
شيخ مى پرسد:
روح او در برزخ در چه حالى است ؟
مى فرمايد:
در بهترين حالات و در بهترين باغهاى عالم برزخ و خداوند هزار ملك موكل او كرده است كه فرمان او را مى برند. گفتم براى چه عملى از اعمال به چنين مقامى رسيده است ؟ آيا براى مقام علمى و تدريس و تربيت شاگرد؟
فرمود: نه .
گفتم : براى نماز جماعت و رساندن احكام به مردم ؟
فرمود: نه .
گفتم : پس براى چه ؟
فرمود: براى خواندن زيارت عاشورا (مرحوم ميرزاى محلاتى سى سال آخر عمرش زيارت عاشورا را ترك نكرد و هر روز كه به سبب بيمارى يا امر ديگر نمى توانست بخواند نايب مى گرفته است ).
و چون شيخ مرحوم از خواب بيدار مى شود فردا به منزل آيت اللّه ميرزا محمد تقى شيرازى مى رود و خواب خود را براى ايشان نقل مى كند.
مرحوم ميرزا محمد تقى گريه مى كند، از ايشان سبب گريه را مى پرسند مى فرمايد:
ميرزاى محلاتى از دنيا رفت و استوانه فقه بود. به ايشان گفتند: شيخ خوابى ديده و واقعيت آن معلوم نيست . ميرزا مى فرمايد: بلى خواب است اما خواب شيخ مشكور است نه افراد عادى . فرداى آن روز تلگراف فوت ميرزاى محلاتى از شيراز به نجف اشرف مى رسد و صدق رؤ ياى شيخ مشكور آشكار مى گردد.
اين داستان را جمعى از فضلاى نجف اشرف كه از مرحوم آيت اللّه سيد عبدالهادى شيرازى شنيده بودند كه ايشان در منزل مرحوم ميرزا محمد تقى هنگام ورود شيخ مرحوم و نقل رؤ ياى خود حاضر بودند نقل كردند و نيز دانشمند گرامى جناب حاج صدر الدين محلاتى فرزند زاده آن مرحوم از شيخ مرحوم ، اين داستان را شنيده اند.

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]چاره بلا با زيارت عاشورا

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]علاّمه بزرگوار حضرت آقاى شيخ حسن فريد گلپايگانى كه از علماى طراز اول تهران هستند از استاد خود مرحوم آيت اللّه حاج شيخ عبدالكريم يزدى حائرى اعلى اللّه مقامه نقل نمود كه فرمود: اوقاتى كه در سامرا مشغول تحصيل علوم دينى بودم ، وقتى اهالى سامرا به بيمارى وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روز عده اى مى مردند.
روزى در منزل استادم مرحوم سيد محمد فشاركى اعلى اللّه مقامه جمعى از اهل علم بودند ناگاه مرحوم آقاى ميرزاى محمد تقى شيرازى رحمة اللّه عليه - كه در مقام علمى مانند مرحوم فشاركى بود تشريف آوردند و صحبت از بيمارى وبا شد كه همه در معرض خطر مرگ هستند.
مرحوم ميرزا فرمود: اگر من حكمى بكنم آيا لازم است انجام شود يا نه ؟ همه اهل مجلس تصديق نمودند كه بلى ...
سپس فرمود: من حكم مى كنم كه شيعيان ساكن سامرا از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شوند و ثواب آن را هديه روح شريف نرجس خاتون والده ماجده حضرت حجة بن الحسن عليه السلام نمايند تا اين بلا از آنان دور شود. اهل مجلس اين حكم را به تمام شيعيان رساندند و همه مشغول زيارت عاشورا شدند.
از فردا تلف شدن شيعه موقوف شد ولى همه روزه عده اى از سنى ها مى مردند به طورى كه بر همه آشكار گرديد.
برخى از سنى ها از آشنايانشان از شيعه پرسيدند سبب اينكه ديگر از شما كسى تلف نمى شود چيست ؟ به آنها گفته بودند زيارت عاشورا. آنها هم مشغول شدند و بلا از آنها هم برطرف گرديد.
جناب آقاى فريد سلمه اللّه تعالى فرمودند: وقتى گرفتارى سختى برايم پيش آمد فرمايش آن مرحوم به يادم آمد از روز اول محرم سرگرم زيارت عاشورا شدم روز هشتم به طور خارق العاده برايم فرج شد.
شكى نيست كه مقام ميرزاى شيرازى از اين بالاتر است كه پيش خود چيزى بگويد و چون اين توسل يعنى خواندن زيارت عاشورا تا ده روز در روايتى از معصوم نرسيده است شايد آن بزرگوار به وسيله رؤ ياى صادقه يا مكاشفه يا مشاهده امام عليه السلام چنين دستورى داده بود و مؤ ثر هم واقع شده است .
مرحوم حاج شيخ محمد باقر شيخ الاسلام نقل نمود كه : در كربلا ايام عاشورا در خانه مرحوم ميرزاى شيرازى روضه خوانى بود و روز عاشورا به اتفاق طلاب و علما به حرم حضرت سيدالشهدا عليه السلام و حضرت ابالفضل العباس عليه السلام مى رفتند و عزادارى مى نمودند و عادت ميرزا اين بود كه هر روز در غرفه خود زيارت عاشورا مى خواند، سپس پايين مى آمد و در مجلس عزا شركت مى نمود؛ روزى خودم حاضر بودم كه پيش از موسم آمدن ميرزا ناگاه با حالت غير عادى پريشان و نالان از پله هاى غرفه به زير آمد و داخل مسجد شد و مى فرمود: امروز بايد از مصيبت عطش حضرت سيدالشهدا عليه السلام بگوييد و عزادارى كنيد. تمام اهل مجلس منقلب شدند و بعضى حالت بى خودى عارضشان شد، سپس با همان حالت به اتفاق ميرزا به صحن شريف و حرم مقدس مشرف شديم گويا ميرزا مأ مور به تذكر شده بود. بالجمله هر كس زيارت عاشورا را يك روز يا ده روز يا چهل روز به قصد توسل به حضرت سيدالشهدا عليه السلام (نه به قصد ورود از معصوم ) بخواند البته صحيح و مؤ ثر خواهد بود و اشخاص بى شمارى بدين وسيله به مقاصد مهم خود رسيده اند.
مرحوم ميرزا محمد تقى شيرازى در سنه 1338 در كربلا وفات و در جنوب شرقى صحن شريف مدفون گرديد

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]زيارت عاشوراى بانويى ، عذاب را از اهل قبرستان دور كرد

[=Simplified Arabic]علامه نورى نوشته : حاج ملا حسن مجاور نجف كه حق مجاورت را ادا كرد و عمرش را در عبادت سپرى كرد، از قول حاج محمد على يزدى به من گفت :
مردى فاضل و صالح به خود پرداخته بود و هميشه در انديشه آخرت شبها در مقبره بيرون شهر معروف به
(([=Simplified Arabic]مزار))[=Simplified Arabic] كه جمعى از صلحا در آن دفن شده بودند، به سر مى برد.
همسايه اى داشت كه دوران خردسالى را نزد معلم و... با هم گذرانده بودند و در بزرگى گمركچى شده بود، پس از مرگ ، او را در آن گورستان كه نزديك منزل آن مرد صالح بود به خاك سپردند.
بيش از يك ماه از مرگ گمركچى نگذشته بود كه مرد صالح او را در خواب مى بيند كه او حال خوشى دارد و از نعمتهاى الهى بر خوردار است !
نزد او مى رود و مى گويد: من از آغاز و انجام و درون و بيرون تو باخبرم ، تو كسى نبودى كه درونت خوب باشد و كار زشتت حمل بر صحت شود، نه تقيه و نه ضرورتى ايجاب مى كرد كه بدان شغل اشتغال ورزى و نه ستمديده اى را يارى رساندى ، كارت عذاب آور بود و بس ، پس از كجا به اين مقام رسيدى ؟
گفت : آرى ! چنان است كه گفتى ، من از لحظه مرگ تا ديروز در سخت ترين عذاب بودم ، اما روز قبل همسر استاد اشرف آهنگر از دنيا رفته و در اينجا به خاكش سپردند، اشاره به جايى كرده كه پنجاه قدم از گورش دورتر بوده ، ديشب سه مرتبه امام حسين به ديدنش آمدند.
بار سوم فرمودند: عذاب را از اين گورستان بر دارند، لذا من در نعمت و آسايش قرار گرفتم .
مرد صالح از خواب بيدار شده و در بازار آهنگران به جستجوى استاد اشرف مى رود، او را يافته و از حال همسرش مى پرسد، استاد اشرف مى گويد: ديروز از دنيا رفته و در فلان مكان يعنى
(([=Simplified Arabic]مزار))[=Simplified Arabic] به خاكش سپرديم .
مرد صالح مى پرسد: به زيارت امام حسين رفته بود؟ مى گويد: نه . مى پرسد: ذكر مصيبت او مى كرد؟ جواب مى دهد: نه . سؤ ال مى كند روضه خوانى داشت ؟ مى گويد: نه .
مى گويد: از اين سؤ الات چه مقصودى دارى ؟ مرد صالح خوابش را نقل مى كند و مى گويد: مى خواهم بدانم ميان او و امام حسين چه رابطه اى بوده ؟ استاد اشرف پاسخ مى دهد: زيارت عاشورا مى خواند.

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]ديدار امام حسين عليه السلام از قبرستان و عنايت آن حضرت[=Simplified Arabic] به اهل قبرستان به خاطر زيارت عاشورا

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]حجة الاسلام والمسلمين آقاى حاج نظام الدينى اصفهانى رحمه الله عليه نوشته اند: روزى منزل حاج عبدالغفور (يكى از حاجى هاى موجه و ملازم آية اللّه حاج سيد محمد تقى فقيه احمد آبادى صاحب كتاب شريف (([=Simplified Arabic]مكيال المكارم فى فوائد الدعاء للقائم عليه السلام ))[=Simplified Arabic] بودم ، يكى از رفقاى ايشان به نام حاج سيّد يحيى مشهور به پنبه كار گفت : برادرم را كه مدتى بود فوت نموده در خواب ديدم با وضع و لباس خوبى كه موجب شگفتى بود.
گفتم : داداش ديگر آن دنيا كلاه چه كسى را برداشتى ؟
گفت : من كلاه كسى را بر نداشتم .
گفتم : من تو را مى شناستم اين لباس و اين موقعيت از آن تو نيست .
گفت : آرى ديشب شب اول قبر مادر قبر كن بود آقا سيدالشهدا به ديدن آن زن تشريف آوردند و فرمودند: به كسانى كه اطراف آن قبر بودند خلعت ببخشند و من هم از آن عنايات بهره مند شدم بدين جهت از ديشب وضع و حال ما خوب شده و اين لباس فاخر را پوشيده ام .
از خواب بيدار شدم نزديك اذان صبح بود، كارهاى خود را انجام داده و حركت كردم براى تخت فولاد (قبرستان تاريخى و با عظمت اصفهان ) براى تحقيقات سر قبر برادرم رفتم ، بعضى قرآن خوانها كنار قبرها قرآن مى خواندند، از قبرهاى تازه پرسش كردم ، قبر مادر قبركن را معرفى كردند، گفتم : كى دفن شده ؟ گفتند: ديشب شب اول قبر او بوده . متوجه شدم تاريخ با گفته برادرم در خواب مطابق است .
رفتم نزد آقاى قبر كن در تكيه مرحوم آية اللّه آقا ميرزا ابوالمعالى (استاد مرحوم آية اللّه العظمى بروجردى و صاحب كرامات عجيبه ) كه محاذى قبر آن زن بود، احوالپرسى نمودم و از فوت مادرش سؤ ال كردم ، گفت : ديشب اول قبر او بود.
گفتم : روضه خوانى مى كرد؟ روضه خوان بود؟ كربلا مشرف شده بود؟ گفت : خير، سؤ ال كرد: اين پرسشها براى چى است ؟ خواب خود را گفتم ، گفت : هر روز زيارت عاشورا مى خواند.

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]عنايات غيبى و فراهم شدن وسيله براى خواندن زيارت عاشورا

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]آقاى حاج ... مردى صالح كه من او را در نائين ملاقات كردم و اهل توسل بود و حالت خوبى داشت و هر وقت با او برخورد كرديم جلسه ما يكپارچه توسل و گريه مى شد و مى گفت : چرا شما آقايان اهل علم كمتر به زيارت عاشورا توجه مى كنيد؟! مى گفت : من هر روز صبح مقيّدم زيارت عاشورا را بخوانم . سالى در سفر مشهد از راه كناره مى رفتم ماشين براى نماز نگه داشت من مفاتيح همراه نداشتم ناراحت شدم كه امروز زيارت عاشورا از من ترك مى شود يك وقت نگاه كردم جلوى من پرده اى نمايان شد روى آن زيارت عاشورا نوشته شده بود خيلى خوشحال شدم و زيارت عاشورا را خواندم . موقع نقل اين واقعه گريه مى كرد و مى گفت چه بگويم .
[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]

[=Simplified Arabic]سفارش علامه امينى به زيارت عاشورا

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]فرزند آيت اللّه علامه امينى آقاى دكتر محمد هادى امينى مى نويسد: پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم آيت اللّه العظمى علامه امينى نجفى پدر بزرگوارم مؤ لف كتاب الغدير يعنى سال 1394 هجرى قمرى شب جمعه اى
قبل از اذان فجر وى را در خواب ديدم او را شاد و خرسند يافتم جلو رفته و پس از سلام و دست بوسى عرض كردم : پدر جان ! در آنجا چه عملى باعث سعادت و نجات شما گرديد؟ گفتند: چه مى گويى ؟ مجدّداً عرض كردم : آقا جان ! در آنجا كه اقامت داريد كدام عمل موجب نجات شما شد كتاب الغدير يا ساير تأ ليفات يا تأ سيس و بنياد كتابخانه اميرالمؤ منين عليه السلام ؟
پاسخ دادند: نمى دانم چه مى گويى قدرى واضح تر و روشن تر بگو. گفتم : آقا جان ! شما اكنون از ميان ما رخت بر بسته ايد و به جهان ديگر منتقل شده ايد در آنجا كه هستيد كدامين عمل باعث نجات شما گرديد از ميان صدها خدمات و كارهاى بزرگ علمى و دينى و مذهبى ؟
مرحوم علامه امينى درنگ و تأ ملى نمودند سپس فرمودند: فقط زيارت ابا عبداللّه الحسين عليه السلام .
عرض كردم شما مى دانيد اكنون روابط بين ايران و عراق تيره و تار است و راه كربلا بسته ، چه كنم ؟
فرمود: در مجالس و محافلى كه جهت عزادارى امام حسين عليه السلام بر پا مى شود شركت كن ثواب زيارت امام حسين عليه السلام را به تو مى دهند.
سپس فرمودند: پسر جان ! در گذشته بارها تو را ياد آور ساختم و اكنون به تو توصيه مى كنم كه زيارت عاشورا را هيچ وقت و به هيچ عنوان ترك و فراموش مكن مرتباً زيارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظيفه بدان ؛ اين زيارت داراى آثار و بركات و فوايد بسيارى است كه موجب نجات و سعادت در دنيا و آخرت تو مى باشد و اميد دعا دارم فرزندم .
فرزند مرحوم آيت اللّه امينى مى نويسد: علامه امينى با كثرت مشاغل و تأ ليف و مطالعه و تنظيم و رسيدگى به ساختمان كتابخانه اميرالمؤ منين عليه السلام در نجف اشرف مواظبت كامل به خواندن زيارات عاشورا داشته و سفارش به زيارت عاشورا مى نمودند و بدين جهت من خودم نيز حدود 30 سال است مداوم به زيارت عاشورا مى باشم .

[=Simplified Arabic]
[=Simplified Arabic]

سلام..
من نتونستم دانلود کنم... :Ghamgin:
چرا...؟

نرگسسسسس;186903 نوشت:
سلام.. من نتونستم دانلود کنم... چرا...؟

سلام.
لینک دانلود مشکلی نداره.احتمالا مشکل از اینترنت یا مرورگر شماست.
پیشنهاد میکنم از طریق یک دانلود منیجر دانلود کنید.

سلام
خیلی وقته این جا به روز نشده ها
فقط اومدم بگم آقا راسته... جان خودم راسته... خداییش معجزه میکنه... روزی که شروع کردم این قدر امید نداشتم... مثل امروز باور نداشتم... چیزی که میخواستم زیاد منطقی نبود... یه قبلا هم مشابهش رو خواسته بودم و نشده بود... ولی این بار با وجود سخت تر شدن شرایط به چیزی که میخواستم رسیدم... واقعا معجزه میکنه... واقعا کسی بره سراغ امام حسین (ع) دست خالی برنمیگرده
اسلام علیک یا اباعبدالله... السلام علیک یا ثارالله... السلام علیک یا سفینة النجات

Reza-V;190165 نوشت:
سلام خیلی وقته این جا به روز نشده ها فقط اومدم بگم آقا راسته... جان خودم راسته... خداییش معجزه میکنه... روزی که شروع کردم این قدر امید نداشتم... مثل امروز باور نداشتم... چیزی که میخواستم زیاد منطقی نبود... یه قبلا هم مشابهش رو خواسته بودم و نشده بود... ولی این بار با وجود سخت تر شدن شرایط به چیزی که میخواستم رسیدم... واقعا معجزه میکنه... واقعا کسی بره سراغ امام حسین (ع) دست خالی برنمیگرده اسلام علیک یا اباعبدالله... السلام علیک یا ثارالله... السلام علیک یا سفینة النجات

سلام
خدا رو شکر که به برکت زیارت عاشورا و لطف امام حسین(ع)حاجت روا شدین.

یا علی:Gol:

[=Simplified Arabic]فرزند آيت اللّه علامه امينى آقاى دكتر محمد هادى امينى مى نويسد: پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم آيت اللّه العظمى علامه امينى نجفى پدر بزرگوارم مؤ لف كتاب الغدير يعنى سال 1394 هجرى قمرى شب جمعه اى
قبل از اذان فجر وى را در خواب ديدم او را شاد و خرسند يافتم عرض كردم : پدر جان ! در آنجا چه عملى باعث سعادت و نجات شما گرديد؟

[=Simplified Arabic]مرحوم علامه امينى درنگ و تأ ملى نمودند سپس فرمودند: فقط زيارت ابا عبداللّه الحسين عليه السلام .
[=Simplified Arabic]سپس فرمودند: پسر جان ! در گذشته بارها تو را ياد آور ساختم و اكنون به تو توصيه مى كنم كه زيارت عاشورا را هيچ وقت و به هيچ عنوان ترك و فراموش مكن مرتباً زيارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظيفه بدان ؛ اين زيارت داراى آثار و بركات و فوايد بسيارى است كه موجب نجات و سعادت در دنيا و آخرت تو مى باشد و اميد دعا دارم فرزندم .

انشالله در سال 1391 بر خواندن زیارت عاشورا مداومت داشته باشیم



:Sham:براي دانلود ۩۞۩ اولین نرم افزار جامع زيارت عاشورا ۩۞۩ كليك كنيد.:Sham:

سلام
عالی بود. موفق باشید و اجرتان با امام حسین (ع)

اجرتون با خود آقا امام حسین (ع)

یا علی:Gol:


سلام بزرگواران
دست مریزاد
اجرتون با آقامون حسین ابن علی(ع)
همه به فدایش